نميسازم فيلم جشنوارهاي هيچ سليقه با
سمي قارچهاي
26-لينچ زبان از لينچ
هفته نگاه
نميسازم فيلم جشنوارهاي هيچ سليقه با
ديگركن 2002 نگاهي در "بماني"
در آن ناهمگون ساختار.است ويژهاي فيلم مهرجويي داريوش كارنامه در "بماني"
سوي از اجتماعي تنگناهاي بررسي به كارگردان بازگشت و سو يك از مهرجويي كارنامه
به فيلم.است كرده متمايز مهرجويي ساختههاي آخرين از را "بماني" مضمون و فرم ديگر
در مهرجويي ويژه موقعيت ديگر بار و يافته راه كن فيلم جشنواره نگاه نوعي بخش
ملي ريشه به وگو گفت اين در.است بخشيده بينالمللي ابعادي را ايران سينماي
.ميپردازيم "بماني" در مهرجويي سينماي تغييرات
براي فرانسه به مهرجويي آقاي سفر بهعلت وقت كمبود خاطر به گفتوگو اين البته
.است شده انجام (پاسخ و سوال) كتبي صورت به كن جشنواره در حضور
انتخابمان در ما كه ميكند اعلام فيلم معتبر جشنواره يك انتخاب گروه وقتي
است شده چيزي جشنوارهاي فيلم چه؟ يعني نهادهايم ، كنار را فيلمهايجشنوارهاي
مبتذل فيلم رنگ هم و مترادف
صرافيزاده حامد _ اكبري مينا
ميشود؟ ناشي كجا از كردهايد ، ايجاد خود فيلمسازي سبك در كه بنياديني تغييرات &
هنوز كه "الموت" بهخصوص و پستچي مثل انقلاب ، از قبل فيلمهاي به برميگردد
سينماي كه روايت مرسوم و معمول خط ميكوشيدم آنها در كه است نشده پخش متاسفانه
و آزادتر و رهاتر سينمايي به و بشكنم را است آن كامل نمودار قصهگو و هاليوود
و محققين با همراه كه بوديم فيلمبرداري اكيپ سه ما مثلا الموت در.برسم خصوصيتر
انديشه و حكمت مقام در اسماعيليان و الموت محور حول غيره و بازيگران و شبيهخوانان
فيلم در فيلم درام يك.بودند فيلم توي همه و ميكرديم فيلمبرداري شيعه ، و اسلامي
سنتي نمايشهاي و تعزيه روايتي ساختارهاي از بهرهبري با همراه طبيعي فيلم در
كه بردم كار به "رمبو سرزمين به سفر" فيلم در ناقصتر قدري را شكل همين.ايراني
از آكنده و آرتوررمبو ، وجودي حقيقت معناي جستوجوي در و است فيلم در اكيپ باز
اخيرم فيلم در بعد و رمبو زندگي مهم صحنههاي آزاد بازسازي و شعرخواني آزاد تصاوير
خود از تعريف) آخري اين كه بردم كار به "گمشده دختردايي" در آن از بيشتر و "ميكس"
هر بهاست موفقتر همه از روياوار و شعرگونه ساختاري به رسيدن جهت نظرم به (نباشد
.آمدهاند بماني از قبل كه است هايي فيلم اينها حال
چه ساختار اين به رسيدن براي.است تجربهگرايي نوعي از ناشي شما سبك تغييرات &
كردهايد؟ پرداخت را بهايي
چيزي ميكنم فكر برعكس باشم ، پرداخته بهايي نكنم فكر ساختار اين به رسيدن براي
جواب زيباشناختي ، شكل در كنكاش و جستوجو آن به قدري توانستهام يعني كردهام كسب
زيباشناختي مشكل يمن به را روز هر ملموس واقعيت آن در كه برسم سينمايي به و بدهم ،
هشداردهنده و تلخ حقيقت بيان و دربرميگيرد را كل كه كنم تصعيد برتر واقعيتي به
.كاذب و ساختگي كلك و دوز بدون حركت
ساختن به تحريك را شما كه داشت وجود عاملي چه ايلامي زنان خودسوزي موضوع پشت در &
كرد؟ اثري چنين
پيش سال سه دو _ نظرم به _ جامعه روزنامه در كه است مقالهاي مرهون فيلم اين
پيش سال چند كه منصوري ، تورج نيز و "ميسوزند آتش در ققنوسها" عنوان تحت.درآمد
.ميگفت ايلام دختران خودسوزي از و بود كرده درست آنجا در مستندي فيلم
.بسازم آنها درباره فيلمي كه شدم راغب بيشتر چه هر محلي تحقيقات و آمد و رفت با
دقيقا و كند مطرح را اجتماعي دردناك معضل يك بتواند كه "مينا دايره" نظير فيلمي
گوش به را معضل اين بتوان وسيله بدين شايد كه بود نهفته نيت اين اينها همه پشت
و گشت اين در چون.بينديشند برايش چارهاي تا رساند دولت مسئولين بهخصوص و مردم
ميكرد ، پنجاه و سيصد سالي از صحبت آمار و داشتيم ، خودسوزي سانحه يك روز هر گذارها ،
و خوزستان در وضعيت همين البتهدارد جمعيت نفر هزار الي 500 كه 400 خطهاي در
فكر سالها از پس بنابراين.نيست ايلام خاص و هست نيز مملكت ديگر جاهاي و لرستان
قصهاي كه نيست آن بند در ديگر و ميخورد "درد به" كه رفته كار به هنري اينجا كردم
لحني با و واقعي و عيني زباني به را دردناك واقعيت اين بكوشد بايد بلكه كند ، تعريف
.كند بيان صادقانه
در را توير فون چون فيلمسازاني فيلمسازي ، روش و دگما 95 فيلمسازي اصول آيا &
داشتيد؟ مدنظر اثر ساختار
نيست جديدي ايده نظرم به نميدانم مهمي و زياد چيز دگما 95 فيلمسازي اصول از من
از" مثلا در گودار تا گرفته ژيكاورتف از شده تجربه سينما در پيش سال از 30 ، 40 و
از كه صحنههايي در كوبريك نيز و غيره ، و "كوچك سرباز" نيرو كارابي و "افتاده نفس
بنابراين.غيره و روش ژان سينماوريته ، فيلمهاي از بسياري و "لاو استرنج دكتر"
مثل ميخواست دلم اول همان از اما بماني ، مورد درپرقدمت است كاري دست در دوربين
اوليه تحقيقات در كه چيزهايي همان نظير كنم ، كار ديجيتالي و ويدئويي دوربين
و است ، وقايع اين شاهد و ناظر كه كسي معمول ، زاويه از دست روي دوربين ميگرفتيم
.برد پي حقيقت كنه به ميكوشد گفتوگو طريق از و ميكند دخالت آنها در خود
بازيگران از استفاده رويكرد است ، حرفهاي بازيگران از استفاده در شما تخصص &
ميكنيد؟ ارزيابي چگونه را غيرحرفهاي
و غيرحرفهاي آدمهاي ميخواست دلم هميشه پستچي و گاو فيلمهاي همان از قديم از
تركيبي اغلب كم و بيش فيلمهايم و دهم شركت فيلمهايم در نيز را روزمره زندگي عادي
بيش "ميرفتيم كه مدرسهاي"مثلا در كه بوده غيرحرفهاي و حرفهاي بازيگران از
.ميكشيدند دوش به غيرحرفهاي خردسال بازيگران را فيلم داستاني بار درصد از 70
عادي مردم و ناشناخته بازيگران كارگيري به از واهمهاي تنها نه بماني در بنابراين
بهخاطر باشند ، خطه و ديار و شهر همان از همگي حتما داشتم اصرار حتي كه نداشتم
آنهادرواقع اطوار و حركات و لهجه و نگاه و چهره در نهفته صادقانه حقيقت و قيافه
قريحه اساسا ميدانيد.ميكنند بازي را خود نقشهاي راحت و خوب چقدر همگي كه ديدم
در ناگزيريم شب تا صبح از بالاخره چون است ، زياد بسيار ايرانيها ما بازيگري
نيز و كنيم ايفا نقش گوناگون كلافهكننده و خاص موقعيتهاي و آدمها با برخورد
.است كرده بازيگري و بازي شيفته طوري را همه نيز فيلمها و تلويزيون نفوذ
اين در بماني ميپذيريد؟ را غيرجشنوارهاي و جشنوارهاي فيلمهاي تقسيمبندي آيا &
دارد؟ تعلق گروه كدام به ميانه
نوع لحاظ از را ايران سينماي نيويورك دانشگاه استاد و منتقد اكرمي ، جمشيد من دوست
فقط كه آنها اول.است درست حدي تا نظرم به كه ميكند ، تقسيم رده پنج يا گونه به 5
شهرستانهاي در و ميسازند اكشندار و سرگرمكننده فيلمهاي و دارند توجه گيشه به
(بهتر بيشتر ، مخاطب) نيت همين با كه دستهاند آن دوم.دارند زيادي مخاطبين بهخصوصي
سوم گروه.غيره و سانتيمانتال سوژههاي با اغلب و تميز ترو و خوشساخت فيلمهاي
چهارم دسته.پيچيدهتر مضامين و تمها ارائه و بيشتر ، هنري گرايش با هستند همينها
فستيوالها در اخير دسته دو اين فيلمهاي.دارند تجارتي گرايش كه هستند هنريسازان
يكي كمك به معمولا كه هستند آنهايي پنجم دسته و ميبرند جايزه و ميكنند شركت نيز
يا كمهنرپيشه و ساده ارزان فيلمهاي خارجي اسپانسر يا دولتي نهادهاي از
داده نمايش ايران در دسته اين فيلمهاي اغلب و ميسازند حرفهاي بيهنرپيشه
شانس ولي (است جليلي ابوالفضل آن بارز نمونه كه) ميشود داده نمايش كم يا نميشود
اين فيلمسازي روش زيرا.است بيشتر هنري فرهنگي مراكز و خارجي جشنوارههاي در آنها
آنها كه شريكند فرض يك در همه برميگزينند ، كه گوناگوني بياني اشكال و اخير دسته
از و بسازند اصيل و معمولي آدمهاي با واقعگرايانه يا واقعي فيلمهاي ميخواهند
امر اگر كه ديگر گروه يك هم اين.ندارد زياد مخاطب فيلمهايشان كه ميدانند هم پيش
"پيشرو سينماگران" گروه انقلاب از قبل را اوليهاش قدمهاي واقع در نباشد ، تفرعن بر
نيز و آنها فيلمهاي ساير و رگبار ديگران ، حضور در آرامش گاو ، فيلمهاي برداشتند ،
اين آنچه پس.غيره و گلستان ابراهيم و نادري امير و آرا فرمان و ثالث شهيد كارهاي
همان تداوم و ادامه ميدهد رخ متفاوت سينماي يا هنري فرهنگي سينماي زمينه در روزها
علت به حالا.داشتيم پيش سال در 30 ، 35 سينما به نسبت ما كه است تلقي طرز و نيات
آقاي و مينامند "بدنه از خارج" را آن جيراني آقاي كه فيلمها ، اينگونه وفور
ايران ، از خارج فرهنگي مراكز در آنها توفيق و اپيزوديك ، "غيرخطي سينماي" ميراحسان
است زياد بسيار ماشاالله هم تعداشان كه دوم و اول گروه خصوص به ديگر گروههاي گويا
تكثرگراييفرهنگي از دم مدام كه جامعهاي در كه حالي در ميكنند جاتنگي احساس
سراپا واژه اخيرا ولي است قطعي امري گروهها اين مسالمتآميز زندگي ميزند ،
نميدانند انگار كه جهت آن از.درآوردهاند را "جشنوارهاي فيلم" متناقضنماي
.چيست فيلم جشنواره يك اصلي معيار
فيلم هنري كيفيات ارزيابي و سنجش براي يعني دارند معيار يك فقط جشنوارهها ، چون
شكل و مضمون تازگي و تر و متعالي و بودن خوب (تجاري و پسند گيشه فقط كيفيات نه)
ديگر نكته.خاص گردشهاي و سياستها و مسائل نه.ديگر چيز هيچ نه است ، مهم فيلم
را آن و خورد خواهد بر بسيار جشنواره گردانندگان به جشنوارهها همه در اينكه
به آنها ژوري هيات كه بگويد يا بنويسد كسي اگر ميدانند جشنواره حيثيت به توهيني
اين از ميكوشند همه.دادهاند جايزه فيلمي به تشويقي حمايتي ، سياسي ، دلايل
اعلام علنا ژوري هيات اعضاي از بعضي گاه اينجا در كه حالي در.بگريزند برچسبها
يا سالخوردگان تشويق يا جوانان از حمايت به داشتي چشم با را داوري اين كه ميكنند
جشنواره يك انتخاب گروه وقتي.دادهاند انجام گروه آن يا گروه اين از طرفداري
كنار را "جشنوارهاي" فيلمهاي انتخابمان در ما كه ميكند اعلام فيلم معتبر
معيار ميكند ، نفي دارد را خودش خودش ، جشنواره كه اين يعني چه ، يعني نهادهايم ،
بنگاه است ، ديگري چيز بلكه نيست ، جشنواره ديگر انگار ميگيرد ، ناديده را خود اصلي
.مبتذل فيلم رنگ هم و مترادف است شده چيزي جشنوارهاي فيلم و.است تشويقي حمايتي
.است شده تجربه مستقل و تجربي سينماي در بارها "بماني" در موجود تجربهگرايي &
دست ، روي دوربين ،(دوربين پشت صداي) تمهيداتي چنين به خودتان رويكرد درباره نظرتان
روش؟ همين به فيلمسازي روش ادامه يا تجربي است؟ چگونه مستند قصهگوي سينماي تركيب
.هستيد آشنا اينها و پستمدرن و مدرن هنر يا:معاصر هنر بحران با حتما شما
رمان و شعر سينما ، تئاتر ، موسيقي ، نقاشي ، مديومهايش ، همه و هنر زمينه در امروزه
يك كاغذهاي سفيدي تا حتي اشكال ، همه شيوهها ، همه باشد ، نشده كه نيست جديدي كار
قطعه و ديگر شگردهاي و (وارهول اندي) بابا يك خوابيدن ساعته هشت فيلم يا رمان ،
به صرف يعني.نيست تازه لحاظ اين از جديدي كار هيچ و شده كاره همه كيج جان سكوت
.شگرد آن يا شگرد اين فني بردن كار
صامت سينماي ابتداي همان از روشها و فنون اين همه كه ميدانيد هم سينما زمينه در
قول به تمهيد يا شگرد اين بردن كار به صرف فقط مسئله جا اين در منتهي.گرفته انجام
يا روش ، اين كه است اين بلكه نيست _ دوربين پشت از افراد با گفتوگو مسئله - شما
تعالي لحاظ به بهرهاي چه و ميبريم كار به دليل چه به و كجا در و چگونه را شگرد
كردماين اشاره قبلا كه طور همان و.ميبريم آن از روايتگريمان شيوه
در را مضمون و محتوا يك طرف به رفتن اوليه چالش درواقع و دارم دوست را تجربهگرايي
در زدن جا در و خود دائمي تكرار والا.ميدانم تجربهگرايياش قابليتهاي همين
.نميدانم مطلوب را نقطه همان
سمي قارچهاي
خارجي فيلمنامه بهانتشار نگاهي
نجوان اميد
ميان به سخن ايران سينماي مشكلات و معضلات از كه زمان هر اخير ، سالهاي گذر در
البته.است شده ياد آن ضعف نقاط اساسيترين از يكي عنوان به فيلمنامه از آمده
ايجاد با سينمايي ، آموزشگاههاي و موسسات سياستگذاران و مسئولان كه سالهاست
اعتنا قابل و مهم آثار مطالعه به دانشجويان و هنرآموزان تشويق و آموزشي كلاسهاي
خوشبختانه.داشتهاند حفره اين برداشتن ميان از يا رفع در سعي زمينه ، اين در
ما ، كشور در سينمايي ، ادبيات شاخههاي مهمترين از يكي عنوان به فيلمنامه انتشار
تقريبا قاموس اين از شده استخراج اطلاعات طبق.است برخوردار پا دير سابقهاي از
اين.است بوده فيلمنامه يك شده منتشر ايران در كه سينمايي كتاب اولين صدساله ،
جالب و شده نوشته بهروز ذبيح توسط دارد ، نام "ارمن بانوي و ايران شاه" كه فيلمنامه
داستاني اثر نخستين توليد و ساخت از پيش سال سه (سال 1306) آن انتشار زمان كه اين
برد دوربين جلوي را آن اوگانيانس آوانس كه رابي و آبي فيلم ;است بوده ايران سينماي
.رفت بين از و شد نابود كلي به زمانه ، تاراج معرض در متاسفانه و
سينماگران و ميكند سپري را خود اوج دوران كشورمان سينماي كه اينك بنابراين ،
مرتفعترين فتح درصدد بينالمللي ، افتخارات و جوايز مهمترين كسب با ايراني
نسبت واكنش طبيعيترين فيلمنامهها ، وسيعتر انتشار و نگارش هستند ، اعتبار قلههاي
.ميآيد شمار به - سينماگران حتي و - سينما علاقهمندان طبيعي نياز به
يا و بحث مورد فيلم عكسهاي آلبوم با گاه كه فيلمنامه انتشار شك ، بدون امروزه ،
در سينمايي ادبيات انتشار شاخههاي اصليترين از يكي است ، همراه آن درباره ضمايمي
عام مخاطبان استقبال با اخير سالهاي در كه قالبي و شكل ;ميآيد حساب به نشر بازار
يافته ، انتشار نمونههاي از علاقهمندان و دانشجويان و حرفهاي خوانندگان سينما ،
و نمونه ارائه نيازمند آن ، در تغيير ايجاد يا اصلاح و ميرسد نظر به شده تثبيت
عمومي و نسبي استقبال با نبايد را فيلمنامهها چاپ البته.است تازهاي راهكارهاي
شده ، ارائه و موجود آمارهاي بر تكيه با كه است درست اين.دانست بيارتباط سينما از
اما ميكنند ، سست پا سينماها مقابل در پايتخت ، اهالي از درصد پنج از كمتر تنها
نبايد را سالم سرگرميهاي ارزانترين (حاضر حال در) از يكي عنوان به سينما جذابيت
.دانست بيتاثير تصميم ، اين در
زير گاه ، _ تبليغاتي با و ماهوارهها امواج از مستحكمي و گسترده چتر زير سينماها ،
تصحيح و تبديل ظاهرا.ميخوانند خود به را تماشاگران - !جذابيت و استاندارد خط
با مخاطبان ارتباط سرراه موانع از يكي عنوان به آن از سالها كه هم صوتي سيستمهاي
تماشاي.نداشتهاست فيلمها مالي بازگشت در چنداني تاثير ميشد ، ياد فيلمها
در عمدتا و سينما دو يا يك در گاه) جهان سينماي روز آثار برخي شده كنترل و محدود
حاضر ، حال در كه است واقعيت اين نمايشگر (!گرانتر بليت قيمت با شب ، آخر سانسهاي
آنها.است صوتي و بصري جذابيتهاي تسلط تحت جهان ، در سينما تماشاگران سليقه
از سرگرمسازي به - ايراني فيلمسازان مشخصا و _ شرقي سينماگران توجه عمده برخلاف
بدون كالاي تا ميكنند تلاش اخلاقي ، پيام حامل و آموزنده داستانهاي روايت راه
تكيه با گذاري اثر و جنجالي ، و برق و پرزرق كادوهاي كاغذ در تزئين با را خود كيفيت
معدود ميان از.كنند عرضه خود تماشاگر به ويژه ، جلوههاي شديد و مستقيم تاثير بر
و كمانه يو 571 ، فيلمهاي اخير ، سالهاي در و ايران در درآمده نمايش به خارجي آثار
بيشتر خود ، بينالمللي ستارههاي بر تكيه با كه) بولوينكل و راكي همه ، از مهمتر
مشهور كارتون يك براساس فيلمي تا است فيلم به شده فراموش و قديمي كارتون يك تبديل
معطوف جذابيتشان ، عمده كه فيلمهايي ;ميگيرند جاي ويژگي اين محدوده در (!قديمي
.است استاندارد امكانات با سالنهايي در تصويري و صوتي تاثيرات
نمايش تالارهاي به گذاشتن قدم براي سينما مخاطبان سليقه سطح كاهش شرايطي ، چنين در
و ماني فيلم به ميتوان اخير نمونههاي ميان از) استاندارد فاقد فيلمهاي بعضا و
و نوار توزيع و تكثير آن ، و است رو روبه توجهي قابل پاسخ با (!كرد اشاره ندا
فيلمهايي ;است بررسي قابل و گسترده شكلي در جهان روز فيلمهاي ويدئويي ديسكهاي
ايراني فيلمهاي كه اين جالب و برخوردارند مناسبي صوتي و تصويري كيفيت از اغلب ، كه
ديالوگها برخي شنيدن به موفق سينما در كه تماشاگراني اغلب) ميشوند شامل نيز را
از (!كردهاند تصحيح را خود اطلاعات ويدئو ، در آثار آن مجدد تماشاي با نشدهاند ،
و كتاب بازار در خارجي فيلمنامههاي انتشار رشد به رو روند كه گفت ميتوان رو اين
به كمك كنار در آثار ، آن مخاطبان طبيعي نيازهاي كردن برآورده سينمايي ، كتابهاي
دو و نسخه دو انتشار.است فيلمنامهنويسي با ارتباط در مستعد زمينههاي تقويت
با و گذشته سال در (اسكات ريدلي) گلادياتور فيلم فيلمنامه از متفاوت ترجمه
اين سازندگان توسط اسكار طلايي مجسمههاي از عمدهاي بخش تصاحب از كوتاه فاصلهاي
زمينه در شاخص نمونههاي ارائه براي ناشران تلاش كه آن از بيش فيلم ،
به بيشتر فروش ميزان به دستيابي براي سودجويي نوعي آيد ، شمار به فيلمنامهنويسي
سياه بازار در پرسروصدا و هاليوودي اثر اين گسترده تكثير پي از هم آن.ميآمد حساب
!فرهنگي محافل و فيلم كانونهاي برخي در آن نمايشي و قاچاق
ديدگاهي چنين از شده ، منتشر خارجي فيلمنامههاي از عمدهاي بخش تعارف ، بدون
از كمتر زمينه ، اين در شده ايجاد جرقههاي معدود بر بستن چشم گناه اما برخوردارند ،
تربيت براي ناشران برخي تلاش زمينه ، اين در.نيست آن با شدن همرنگ و موج اين تصديق
صد" مجموعه انتشار.است ستايش و ذكر قابل فيلمنامه ، حرفهاي مخاطبان و خوانندگان
پوشيد عمل جامه مخملباف محسن پيشنهاد و توصيه به كه "فيلمنامه صد...سينما سال
كم نظر ، مورد مجموعه.آورد شمار به زمينه اين در گامها اصليترين از يكي بايد را
از توجهي قابل تعداد - رفت ذكرش كه - ويدئو سياه بازار نيازهاي به توجه بدون بيش و
مكتوب سينماي خوانندگان به را معاصر و كلاسيك سينماي خواندني و مهم فيلمنامههاي
روبه كمبود و كاستي با را روند اين چه آن كه داشت توجه بايد اما.است كرده ارائه
براي انتشاراتي بنگاههاي و موسسات برخي پندارانه ساده تلاشهاي ساخت ، خواهد رو
تخصصي كيفيت به نسبت عمومي رضايت جلب در موفقيت اين از گوشهاي جذب و "كتابسازي"
از روزجهان فيلمنامههاي استخراج با اخير سال دو يكي در كه واكنشيفيلمنامههاست
حافظه در شده تعبيه زيرنويسهاي از استفاده حتي و اينترنت تخصصي سايتهاي برخي
يا توجهي كم آثار ، اين مشخصه وجه.است كرده بروز (DVD به موسوم) ديجيتالي ديسكهاي
فيلمنامهشان كه است آثاري از كتاب مخاطبان عمومي اطلاعات به نسبت آنها بيتوجهي
توضيح و مصورسازي براي فشردهاي و كم حجم اختصاص و !شده ترجمه فارسي زبان به
شاخه اين بزرگ معضل خود ، كه اثر درباره مانده نشكافته و ناگفته نكات برخي درباره
بيدارشدگان فيلم فيلمنامه ظاهرا) است نشر بازار در شده منتشر و چاپ كتابهاي از
.(است شده منتشر فرمولي چنين با (مارشال پني)
از (آن مشتقات و ويدئو) خانگي سينماي تماشاگران نياز رفع براي آثار اين اغلب
ورود زمان از و (ميشوند و) شده عرضه بازار به فيلمها ديالوگ يا و داستان
و استاندارد نسخههاي كه زماني..تا نظر مورد فيلمهاي "روپردهاي" نسخههاي
تا است طبيعي !ميكنند همراهي را تماشاگران شود ، عرضه سياه بازار به آنها مطلوب
و مولف حقوق از حفاظت" بينالمللي قرارداد امضاي به مسئولان توجهي كم كه زماني
مانعي شود ، ختم فراموشي به آن احتمالي روند و داشته ادامه (رايت كپي) "كننده تهيه
ترديد ، بدون كه قارچهايي ;ندارد وجود ادبي قارچهاي گونه اين رشد و كشت راه سر بر
با تنها و بود خواهند شده فراهم بستر تخريب و شده بنا پايههاي كردن سست به قادر
ارائه و كتابسازي مشكل رفع براي مسئوليت ;رفت آنان جنگ به ميتوان "مسئوليت" سلاح
جذابيت زيرخط پوسترهاي پاي گاه ، كه خوانندگاني به اطلاعات مراجعه شايسته دقيق
لم به را نمايش تالارهاي نمور تاريكي در شدن رها گاه و ميكنند سست پا فيلمها
!ميدهند ترجيج خانگي سينماي پرده مقابل در كردن دراز پا و دادن
26-لينچ زبان از لينچ
سينما وسوسه آغاز:حركت
رادلي كريس:گردآوري
شده جالب خيلي.ببينند را آن بتوانند تا ميكردند خاموش را چراغ دقيقه ده بچهها
را اسمش بالاخره.بود زيادي خيلي هزينه من براي.برداشت خرج دلار ولي 200 بود ،
و داشت آژير پخش دستگاه رويش كه داشتم صوتي ضبط ".ميشوند مريض مرد ، شش" گذاشتم
را اول جايزه و دادم نمايش تحصيلي سال آخر در را جريان اين كلميكشيد آژير مدام
.بردم ماهافي نوئل نام به بزرگي نقاش با مشترك طور به
شوك نوعي بيشتر يا كنيد ، كار بيشتر كه كرد ترغيب را شما فيلم ، اول قطعه آن &
داد؟ شما به اقتصادي
درست كار اين نقاشي ، تابلوي يك براي.برد خودش سايه زير را قضيه كل اقتصادي ، شوك
بعدش.بود جالب خيلي برايم اين و ميكرد حركت داشتم ، كه چيزي ولي.نبود صرفه به و
بچه بگويم بهش نداشت دوست.شد پيدايش واسرمن بارتون.اچ ديگر ، دانشجوي آن هم
چيز برايش تا بكند من به دلاري هزار پيشنهادي كه داشت پول قدر آن ولي پولدار ،
را آنخريد خودش براي پروژكتور يك.بود گيجكنندهاي رقم برايم.بسازم مشابهي
روي ماجرا كل و كرد روشن را دگمهاش و گذاشت صندلياش كنار زمين سطح از بالاتر
من.بود مجسمه از تكهاي مثل درست پرده بود ، خاموش پروژكتور وقتيافتاد پرده
!"است معركه":زدم فرياد
دلار با 450 و رفتم فوتوراما فروشگاه به دوباره كه شدم سرمست قضيه اين از قدر آن
نظر به و بود دكتر صاحبش.خريدم دوم دست (Bolex) بولكس دوربين يك دلار ، هزار آن از
.بود نياورده بيرون زيبايش چرمي حفاظ از را آن هرگز دكتر جناب اين كه ميآمد ما
واقعا بود ، معركهاي دوربين ميداني ، ...كوچك جانبي ابزار كلي موتور ، لنزهايش ،
راه به كردم شروع بعد بگيرم ، ياد را كارش طرز تا كردم صرف وقت مدتي.بود معركه
.كاربرد ماه دو حدود نظرم به.(واسرمن بارتون همان) بارت براي قضيه آن انداختن
.بگيرمش كه رفتم روز آن فرداي و دادم جا آن لابراتوار به را آن شد ، تمام كار وقتي
چون كشيدم ، بيرون حلقه از را فيلم و برگشتم باز در طرف به رسيدم ، خانه به وقتي
روي خطوطي و خط هيچ هست ، يادم خوبكنم نگاهش و بگيرم آفتاب به رو را آن ميخواستم
ديده جا آن تصوير جور يك !بود رويش نامشخص و مبهم رگه چند فقط !نبود فيلم فريمهاي
و رفتم پيش همينطور !بود آمده كش ميداني ، بود ، كشي شكلات مثل ولي ميشد ،
دوربين ، در فيلم حلقه بالابر قسمت.نداشت فايدهاي ولي كردم ، نگاه را بعدي فريمهاي
فريم و بود گذشته دريچه توي از خودش براي طور همين فيلم خاطر ، همين به.بود خراب
.بود نشده آن وارد فريم ، به
بيش و كم من ولي.بياورد جوش بايد آمده ، سرش بلايي چنين كه كسي ميكني فكر حتما
عجب بارت ، ":گفتم و زدم صدا را بارت.نبود روشن هم خودم براي دليلش.بودم خوشحال
:گفت هم او ".نشد ثبت فيلم روي گرفتيم ، كه چيزي و بود خراب دوربين.شد فاجعهاي
نتيجهاي يك فقط.بساز برايم ديگري چيز و بردار را پول بقيه ديويد ، ندارد عيب"
.رفت و شد تمام ".بگير
تا بود ذهنم در ايده اين.كردم فكر زنده و انيميشن تركيب به كه بود موقع آن درست
دخترم كه است وقتي درست اين.بود چهاردقيقه مدتش.ساختم را "الفبا" فيلم كه وقتي
ضبط بود ، خراب كه اوهر صوت ضبط يك با را گريهاش صداي من.بود آمده دنيا به جنيفر
با كردم ، ضبط آن با كه را ديگري چيز هر و گريهاست خراب ضبط كه نميدانستم.كردم
خاصي جور را صدا كني ، تزئين را كيكي كه اين مثل درست.ميكرد پخش محشري صداي
پول من از خاطرش به هم لابراتوار.بود ضبط خرابي همان اصلياش ، دليل و ميكرد
داده من به را جهان دو هر سعادت كه بود اين مثل بنابراين.بود خراب چون نميگرفت ،
.باشند
وقتي روز آن كه اين دليل.آمد پيش "بزرگ مادر" فيلم ساخت جريان كه بود طوري اين
اين ميكردم ، خوشحالي احساس اولي دوربين خرابي از انگار و بودم ايستاده خانه دمدر
و بود رفته پيش خوب چيز همه كار اول همان اگر ميگفت من به وجودم در چيزي كه بود
به چون ولي.ميشد تمام جا همان چيز همه احتمالا بودم ، ساخته بارت براي را فيلم
هزينه كمك تا كردم مراجعه آمريكا فيلم موسسه به وقتي بودم ، ساخته را "الفبا" جايش
بودم ، برده را اولي همان اگر.بود كافي آنها توجه جلب براي فيلم اين بگيرم ،
.ميدانستم خوب را ايننميشد جلب توجهشان
است اين منظورتان بوديد ، خوشحال من واسر فيلم ماندن ناتمام از ميگوييد كه اين &
ميگفت؟ چيزي شما به باره اين در ششمتان حس كه
كار حتما":كنم فكر خودم پيش كه نبود اينطور.بود همين احساسم آن دليل شايد
ميكردم حس عجيبي طور به فقط"است نفعم به يكي اين شدن خراب پس ميشود ، بهتر بعدي
.نيست ضررم به اتفاق آن
ميآيد؟ كجا از "الفبا" فيلم ايده &
وحشتزده ، حالتي با و بود ديده بدي خواب شبي كه داشت خواهرزادهاي پگي ، همسرم
به را "الفبا" فيلم جريان كه بود چيزي همان اين.ميگفت خواب توي را الفبا حروف
.آمد ذهنم به نيمههشيار حالت در كاملا بقيهاشانداخت راه
؟"هشيار نيمه":ميگوييد نظر چه از &
مجبور نقاشها.كنم بيان صراحت به را چيزي نبودم مجبور هيچوقت من ميداني ،
هيچ.ميشد بازگو درون در نهفته و عميق ديگر ، زباني به ايده هربزنند حرف نيستند
خب ، و بود خالص و ناب چيز همه بنابراين ، .بياورم سطح به را آن نبودم مجبور وقت
.شود جاري خودش ميگذاشتمكنم توجيه را چيزي نبودم ناچار.بود بهتر خيلي اينطوري
.نيست قانعكننده برايم كافي قدر به چيزها درباره زدن حرف كه است خاطر همين به
.است ناخوشايند بسيار تجربه يادگيري كه دارد خود در را آشكار حس اين فيلم &
.نيست خوشايند ولي است ، ضروري كاملاميشود تحميل آدم به.است تهديدآميزي تجربه
جور يك به باشد ، داشته مثبتي و شاد فرآيند كه اين جاي به يادگيري ، كه آمد نظرم به
.كابوس با هم آن ميكند ، آشفته را آدمها خواب كه شده تبديل مانند كابوس فرآيند
.است يادگيري از ناشي ترس درباره كوچكي كابوس "الفبا" فيلم بنابراين
هفته نگاه
ايران سينماي حاشيه و متن در
ساده اتفاق چند
پوريا امير
عادي تعطيلات طرف به ما كه زماني گذشته ، هفته 1
افتتاح دنيا سينمايي جشنواره مهمترين فرانسه ، جنوب سواحل در ميرفتيم ، هفته آخر
اين در آلن وودي حضور نخستين از.نيست كم كن ، جشنواره دوره اين مهم اتفاقات.شد
تا "هاليوود پايان" آخرش فيلم نمايش همچنين و او صحبتهاي با جشنواره آغاز و دوره
بيسابقه اخير ، سال چند در كه مسابقه بخش در روز سينماي بزرگان از زيادي شمار شركت
.است بوده
عنوان به مسابقه ، بخش در كيارستمي "ده" فيلم حضور بايد قاعدتا ما ، براي اما
شنيدهها و خواندهها از.باشد رخدادها بقيه از مهمتر ايران ، سينماي نماينده
بايد ماشين ، در شدن سپري و خياباني فضاي لحاظ به "ده" هرچند كه برميآيد چنين
بصري ويژگيهاي زنانه ، موضوع جذابيت اما باشد ، داشته "گيلاس طعم" به شباهتهايي
را آن امروزي ، شهري جوان بازيگر با كار نوع و ديجيتالي دوربين با كار جهت به تجربه
در اين ، از پيش كه پديدهاي.است كرده بدل كيارستمي سينماي در تازه پديدهاي به
نخل) جشنواره مهم جوايز گرفتن براي "ده" احتمالي شانس.بود نشده تجربه او آثار
انتخاب با هرسال كن.نيست پيشبيني قابل اصلا ،(داوران هيات بزرگ جايزه يا طلا
رئيس امااست كرده تعيين هم را سال آن بر حاكم كلي سليقه خود ، داوران هيات رئيس
را فردياش سليقه نميتوان كه است پيچيده آنقدر تنهايي به لينچ ، ديويد امسال ،
سينماي اصلي هنجارهاي با شايد.زد حدس را جوايز و اختتاميه كلي فضاي و بازشناخت
احتمال بشود ،"وحشي قلبا" و "آبي مخمل" ،"مالهالند جاده" چون فيلمهايي در لينچ
چنداني علاقه كيارستمي كمآكسيون و بيتروكاژ انساني ، آرام ، سينماي به او كه داد
چه او "استريت داستان" فيلم در جاري ديدگاه و سليقه با صورت ، اين در ولي.ندارد
پيش بيتروكاژ و آرام پرداخت و خطي روايت همان طرف به درست كه سليقهاي كرد؟ بايد
!نكنيم پيشبيني فعلا و بنشينيم انتظار به است بهتر پس !ميرود
به خوب كشور ، سينماي جاري امور جدي پيگيران 2
ايراني فيلمهاي تلويزيوني تيزر نمايش مسئله سال 1377 ، اواسط از كه دارند خاطر
سينماگران و سينما بحثهاي مهمترين از يكي سيما ، مختلف شبكههاي از اول اكران
تقويت درباره ملي رسانه شده تعريف وظايف تا سينما اقتصاد حيطه از كه است ايراني
پرشماري تبادلنظرهاي و ميگرفت بر در را مختلفي عرصههاي جامعه ، فرهنگ ارتقاء و
هنري صفحه هر در و سينمايي هفتهنامه هر در كه ميشد گاه.ميآورد پي در را
انسدادي اقدام به اعتراض در گزارشهايي يا يادداشتها مقالات ، غيرتخصصي ، نشريات
گاهي حتيميخورد بهچشم ايراني فيلمهاي تيزر پخش از جلوگيري بر مبني سيما و صدا
آيا كه ميكردند مطرح را سوال اين معترضان ، و ميكشيد نظارتي بنيادين مسائل به بحث
تلويزيون آيا و نيست؟ ارشاد وزارت ما ، كشور در فيلمها نمايش مجوز صدور متولي _
(تبليغ حد در حتي) پخش غيرقابل و پخش قابل را فيلمها مشابه ، ناظر مقام در ميتواند
دوطرفه تلاشهاي مجدد ، قهر و موقت آشتي بارها از بعد كه حالا اما.دهد تشخيص
و كم نتيجهاي به زمينه ، اين در نسبي تفاهم به دستيابي براي سينما و سيما مسئولان
به تقريبا تلويزيون از فيلمها تيزر نمايش تاكنون ، نوروز از و رسيده پايدار بيش
دستاندركاري و پژوهشگر و گزارشنويس هيچ هيچكسي ، دارد ، ادامه پيوسته و مرتب طور
كه نميكند اشاره نكته اين به هيچ.نميپردازد ماجرا موقت هرچند پايان نقطه به
بار پانزده و دهبار روزي گاه تيزرشان كه همينهايي اكران ، حال در فيلمهاي همين
كه آثارياند از دسته همان جزو دقيقا ميشود ، پخش سيما مختلف شبكههاي از
و ;ميشدند محسوب "التيزر ممنوع" سازمان مديران سوي از پيش سال دوسه همتايانشان
از بخش اين توسعه در هم و فيلمها فروش روي هم و افتاده فرخنده اتفاق اين كه حالا
هم تيزرها اين پخش كه ديد ميتوان داشته ، مثبتي تاثير هنري ، و فرهنگي فعاليتهاي
برهم را تقدسي يا تعادل هيچ و برنميخورد جا هيچ به نميكند ، ايجاد اشكالي هيچ
قبلي ، بنيادين سوالهاي آن و ماجرا اين به توجه تلويزيون ، مسئولان سوي از.نميزند
اهل سوي از.باشد فرهنگي اميدواركننده و مهم اتفاق اين تداوم ضامن ميتواند
نميخواهيم كه ما.بود خواهد خوبي مشوق تلويزيون ، دوستان توجهات به توجه هم ، سينما
داريم؟ نگه روشن را تنورمان و بپردازيم داغ موضوعات به جدلها و جنگ بحبوحه در فقط
!مگرنه؟ ميدهيم ، بها هم تفاهمها به حتما
ايران ، سينماي حاشيهاي و مركزي لايههاي در 3
نهاد و) تصميمگيري نحوه بحث:دارد ادامه رديابي قابل و جدي جنجال دو همچنان
مسعود بحث همچنين و مهم مسائل متن در ايراني فيلمهاي اكران درخصوص (تصميمگيرنده
اول ، مورد در.ماجرا حواشي در او "شيشهاي جسدهاي" رمان بعديو فيلم و كيميايي
قرار مخاطب جاي به بار اين و شود تكرار لحن همان با ميتواند پيش هفته يادداشت
تا مقامات از _ سينما اين ديگر اهالي همه تهيهكنندگان ، اتحاديه دوستان دادن
كوششهاي مسير پايان در اگر كه دهد توجه نكته اين به را _ دستاندركاران
ذاتي ، متانت جهت به ايران سينماي فرهنگي شان و تشخص مدافعان موجود ، مسالمتجويانه
خالي بدنه ، سينماي و سرمايه و پول حاكميت مناديان نفع به رودربايستي با را ميدان
!بنشينيم سينما اين حلواي تناول انتظار به ميتوانيم همه كنند ،
اغلب.نگيريد جدي چندان را قضيه اول ، موضوع برخلاف ميكنم پيشنهاد هم دوم مورد در
مطرح ما قديمي فيلمساز بينالمللي "پروداكشن" هر محور حول كه حديثهايي و حرف
را خبري نميتوان فعلا و است پيشتوليدي تبليغات و بازارگرمي نوعي حكم در ميشود ،
درست اگر هم نويسنده خود توسط دوجلدي رمان نگارش شبهه ماجراي.كرد تكذيب يا باور
.شود حذف دورودرازش كارنامه از ، متن اين كه اوست خود نفع به باشد ،
|