كن ضيافت هميشگي ميهمان سياست
غافلگيري از پر سرزميني ايران
منتقد نگاه
28-لينچ زبان از لينچ
كن ضيافت هميشگي ميهمان سياست
كن 2002 از "كايهدوسينما" مجله گزارش
منتخب فيلمهاي بين ارتباطي برقراري براي كن برنامهريزان دلمشغولي
است آورده بار به وحشتناكي نتايج همواره روز ، اخبار و
طاولي فخر كوروش
خارجي منتقدان "ده" ساختهاش آخرين در كيارستمي
كرد زده شگفت را كن جشنواره در
در كن فيلم بينالمللي جشنواره دوره پنجمين و پنجاه مه 2002 ماه چهارشنبه 15 روز
از بعد فيلم جهاني جشنوارههاي معتبرترين از كه جشنواره اين در.شد شروع فرانسه
برترين انتخاب از بعد كه ميشوند فرستاده جهان نقاط تمام از فيلمهايي است اسكار
.ميپردازند رقابت به متفاوت بخش پنج در انتخاب هيات توسط آنها
نامداري فيلمسازان حضور كه دارند شركت مسابقه بخش در فيلم امسال 22 كن جشنواره در
را آن كروننبرگ ديويد بلوكيو ، ماركو پولانسكي ، رومن لوچ ، كن كيارستمي ، عباس چون
.ميكند جذابتر
به كه خود شماره آخرين در "سينما دو كايه" فرانسه سينمايي ماهنامه معتبرترين
در داده اختصاص سينمايي مهم اتفاق اين به را خود مطالب بيشترين كن جشنواره مناسبت
و حوادث به كن جشنواره فضاي تاثير به ضيافت هميشگي ميهمان سياست عنوان تحت مطالبي
.است پرداخته كشورها روز اتفاقات
* * *
از] فرانسه جمهوري رياست مقام به ميتران فرانسوا انتخاب با سال 1981 ، كن جشنواره
را طلا نخل جايزه اولين وايدا ، آندري" وقتي زمان آن در.شد همزمان [سوسياليست حزب
درست سال 1995 ، در سپس ;"سوسياليست طلاي نخل اولين":زدند تيتر روزنامهها گرفت
با تقابل در مصداقي عنوان به "Lahaine" "نفرت" فيلم شيراك ، ژاك انتخاب فرداي
فضايي در نيز امسال جشنواره.كرد ظهور زمان آن در مطروحه "اجتماعي شكاف" گفتمان
اندكي بخواهيم اگر و است شده برگزار فرانسه جمهوري رياست اول دور زلزله از متاثر
موجود نگرانيهاي از متاثر را كن امسال جشنواره بايد كنيم برخورد صنفگرايانه
(Canal +) پلوس كانال شبكه ويژهاش ، شريك با فرانسه سينماي پيوند آينده درباره
.بدانيم
اخبار و منتخب فيلمهاي بين ارتباطي برقراري براي كن برنامهريزان دلمشغولي البته
در و تاثيرگذار فيلم به است كافي:است آورده بار به وحشتناكي نتايج همواره روز ،
سال 2001 افغان ، زنان شرايط درباره كه مخملباف ، محسن "سفرقندهار" ترسناك حال عين
.بيندازيد نگاهي يافت ، راه كن به
،"گيتايي آموس":ميكند نظر جلب فلسطيني و اسرائيلي كارگردان دو حضور نيز امسال
اليا" و ميشود ، متوقف كشورش تاريخ از التهاب پر مقطعي روي بر ،Kedma فيلم با
;است يافته حضور كن 2002 در (Intervention divine) "الهي امداد" فيلم با "سليمان
uneشChronique d) "آدمربايي يك وقايعنگاري" عنوان تحت كارگردان اين قبلي فيلم
روزمره زندگي بيفتد ، "متعهد سينماي" كليشهاي دامهاي به آنكه بدون (disparition
.ميكند تعريف منقبض سياسي شرايط در را
شانزده" فيلم با "لوچ كن" چون مستقلي فيلمسازان حضور لطف به كن جشنواره در امسال
يا متعهد سينماي شاهد "كلومباين براي بولينگ" فيلم با "مور مايكل" و "شيرين ساله
.هستيم آن سنتيتر نسخه كم دست شايد
به را انسانيتي ساختهاش آخرين در كن جشنواره محبوب انگليسي كارگردان لوچ كن
او كلاسيك فيلم به بازگشتي و اخير سالهاي در او فيلم انگيزترين غم كه كشيده تصوير
.است "KES"
پي در كه ميكند بازي را ليام نقش كار ، تازه و ناشناخته بازيگري كامپستون ، مارتين
- زندان از مادرش آزادي از بعد را خانوادهاش و بخرد كارواني سخت كار با تا است آن
.دهد سكني آنجا در - او سالگي شانزده آستانه در
امسال جشنواره در نيز ميكنند ياد ضدجهانيسازي نماد عنوان به او از كه مور مايكل
يك در را دانشآموز تعدادي عام قتل واقعي ماجراي "كلومباين براي بولينگ" فيلم با
.است ساخته همكلاسييشان دست به آمريكايي مدرسه
نايل كن طلاي نخل اخذ به قبل سال پنجاه كه "خاموشي دنياي" از بعد مور ، مايكل فيلم
.است مسابقه ، بخش در مستند فيلم به ديرهنگام بازگشتي آمد ،
يك با ميشد ، محسوب فرماليست و مفهومگرا سينماگري آغاز در كه نيز اگويان آتوم
فيلم.است يافته حضور امسال كن در ارامنه عام قتل درباره انساني - تاريخي درام
اميدواري اظهار كارگردان خود.است استوار معماگونه معلولي و علي محور بر اگويان
مورد سوژه با او نزديك پيوند پايه بر داوران هيات سوي از فيلماش كه است كرده
.قرارنگيرد قضاوت
بخش يعني.ميشود داده نمايش مسابقه از خارج بخش در "آرارات" فيلم خاطر همين به
.باشد جهان جوان مولف سينماي "قاره سه جشنواره" مثل ميخواهند كه "نگاه نوعي"
ايران و (صلهب قصان از فيلمي با) لبنان آرژانتين ، از فيلمهايي بخش اين در امسال
.دارند حضور ،(ميپردازد كردها مسائل به باز) كه "مادريام سرزمين آوازهاي"
به (Wonder Land) "عجايب سرزمين" فيلم با گذشته در كه "وينترباتم مايكل"
.دارد ظريفتري دلمشغولي امسال بود ، پرداخته بوسني جنگ وقوع حال در تاريخ پسلرزهاي
كمي استقبال با و شد گذاشته عمومي نمايش به انگلستان در گذشته ماه كه فيلم اين
نام با فيلم اين.ميپردازد و 80 دهههاي 70 در منچستري موسيقي به شد روبهرو
از انبوهي ميان در غيرجدي انتخابهاي معدود از يكي "ساعته ضيافت 24 ميهمانان"
.است مولفگرا فيلمهاي و جدي گزينشهاي
در كه آينده بزرگ فيلمسازان جذب در را استعدادش ديگر بار يك كن جشنواره امسال
فيلم با اين از پيش كه كه ، - ژانگ جيا:رسانيد اثبات به شدهاند ، كشف ديگر جاهاي
اصلي مسابقه بخش در بود ، كرده خيره را چشمها ونيز جشنواره در "Plat form"
امسال كن.است حاضر چين كشور از "ناشناخته لذتهاي" فيلم با كن 2002 ، جشنواره
:است داده نشان سينما پرافتخار استادان به نسبت را وفادارياش همچنين
فيلمبرداري ديجيتالي دوربين با كه "ده" فيلم با ايراني شهير كارگردان كيارستمي
ساختهاش آخرين در او;است كرده آغاز را هنرياش كار در تازهاي عصر ظاهرا شده ،
افتخارات كه بزرگاني همچنين.كرد زده شگفت را كن جشنواره در خارجي منتقدان "ده"
الكساندر و ["عصرمذهب" فيلم با] بلوچيو ماركو مثل نكردهاند ، كسب را چنداني اسمي
.[Russian Ark فيلم با] سوخوروف
كيارستمي:هستند حاضر امسال جشنواره در نيز طلا نخل سابق برندگان اينكه بالاخره
"روزتا" فيلم با كه ;داردن برادران و لي مايك گرفت ، طلا نخل گيلاس طعم فيلم با كه
سر بر بدخواهانهاي شايعات كه سالي در هم آن كردند ، خود جذب را جهاني سال 1999 در
رقابت خاطر به را طلا نخل لينچ ديويد ساخته ،"استريت داستان" كه بود زبانها
هيات رئيس كراننبرگ ديويد زمان آن در) داد دست از كراننبرگ - لينچ كوركورانه
بايد كراننبرگ ديويد ساخته "عنكبوت" امسال كه ببينيد را سرنوشت بازي.(بود داوران
.بگيرد قرار لينچ يعني "مالهالند جاده" خالق قضاوت مورد
غافلگيري از پر سرزميني ايران
كيارستمي عباس با فيگارو مجله مصاحبه
استخر به را پسرش (اكبري مانيا) راننده.است حركت در تهران خيابانهاي در ماشيني
طلاق به اقدام شدت به ساله هفت پسر.درميگيرد بحثي فرزند و مادر بين.ميبرد
ماشين داخل در ديگري زنان با ديگر سكانس نه.ميدهد قرار انتقاد مورد را مادرش
"ده" فيلم با ،"گيلاس طعم" با طلاي 1997 نخل برنده كيارستمي ، عباس.مييابد ادامه
تحت هنوز كه زناني درباره فيلمي:است بازگشته امسال جشنواره رسمي مسابقه بخش به
نگاه فيلم مذكر نگاه تنها.شدهاند رها آنها يوغ زير از يا دارند قرار مردان سيطره
طرح با كيارستمي عباس.است شده تبديل خانگي مستبد يك به حالا كه است پسربچهاي
.ميشكند درهم را خصوصي حريمهاي همه عاشقانه ، احساسات زناشويي ، خصوصي مسائل طلاق ،
.است فرم جهت از هم و محتوا نظر از هم غيرمعمول ، سينمايي تجربه يك "ده"
* * *
اتفاق اين و ميكشيد تصوير به را ايران در زنان شرايط "ده" فيلم با شما *
بود؟ چه شما انگيزه.شماست سينمايي كارنامه در بيسابقهاي
به پرداختن براي دليلام حال ، اين با.بودند نشده مطرح من آثار در هيچگاه زنان
وارد خودشان زنان !نگرفتم تصميمي خودم من كه است اين واقعيت.است نبوده اين آنها ،
.خوشحالم بابت اين از من و شدند من سينماي
موضوعات از و ميشكنيد را ممنوعه حريمهاي تمام نكردني ، باور بياني آزادي با شما *
نشد؟ سانسور شما فيلم شد؟ ممكن چگونه اتفاق اين.ميگوييد سخن گوناگوني
مجوز كه هم وقتي زيرا نكردم ، مجوز تقاضاي.دادم انجام را كارم كامل آزادي در من
به را آن شد تمام كه فيلم عوض ، در ميكنم عوض را سناريو فيلمبرداري موقع ميگيرم ،
.بود شده سانسور قبلا كارم زيرا بودم ، بيمناك آنها واكنش از من.دادم نشان مقامات
فيلم چه اوه ، ":گفتند من به غافلگيريهاست ، از پر كشوري ايران كه آنجايي از اما
.شدم خوشحال و متعجب كاملا البته هم من "ندارد مشكلي هيچ خوبي ،
.بگوييد فيلم ، اصلي محور و ماشين راننده اكبري ، مانيا درباره *
است كودكي مطلقه مادر همچنين او.نكرده بازي فيلم در هرگز قبلا و است نقاش يك او
طلاق درباره هم با فرزند و مادر آن طي كه فيلم اول سكانس.ميبينيم فيلم در كه
كه بود طوري ميبايست.شد گرفته تكرار و تمرين چهارماه از بعد ميكنند ، بحث [مادر]
عين در.باشد مستند فيلم از واقعيتر حتي و باوركردني ميشود ، ديده پرده روي آنچه
برخي از الهام با و ساله دو زماني مدت طي را سناريو من !است داستان سكانس اين حال ،
.نوشتم "حقايق"
براي زن.است كهنه گرفتن طلاق براي كشور قوانين":ميگويد فيلم در اكبري مانيا *
مواد شوهرش اينكه يا خورده كتك كه كند اعلام دادگاه در بايد بگيرد را خود حق اينكه
است؟ چگونه ايران در مطلقه زن حقوقي وضعيت"ميكند مصرف مخدر
كه هستند زنانيتضادهاست سرزمين ما كشور اما.ميكنند صادر طلاق حكم سختي به قضات
جامعه متوسط طبقه از كه هستند زناني و ميكنند زندگي روستاها دورافتادهترين در
فيلم در متضاد حالت دو اين.است برابر هم با طلاق زمان در حقوقشان اما ميآيند ،
.ميشود ديده
توانستيد چگونه.ميكند ماشيناش سوار را خياباني زن يك [اكبري مانيا] راننده *
بگيريد؟ را سكانس اين
در را واقعي خياباني زنان حتي كردم سعي من.بود شده نوشته سناريوي از بخشي اين
جوان دختر يك از بنابراين.كند همكاري من با نشد حاضر هيچكس اما.بدهم بازي فيلم
ديالوگي عوض ، در.كند بازي نقش اين در خواستم نداشت ، تجربهاي هيچگونه كه ساله 17
.است خياباني زن چند با تلفني گفتوگوهاي محصول دادهام ، قرار دخترك دهان در كه
من سرنوشت اين است ، زندگي اين ندارم ، گلهاي من":ميگويد جايي در خياباني زن اين
.ميپذيرند را اجتماعيشان موقعيت آنها ".است
قاعدهاي هيچ خودشان كه حالي در هستند ، جامعه حاشيهنشينهاي آنها مردم ، نگاه از
.نيستند اخلاقيات اهل ويژه به و ندارند قبول را
ساختيد؟ چگونه را "ده" شما.فرم به ميرسيم محتوا ، از بعد *
نوعي سمت به ميروم ، ساختارشكني سمت به كه نبودم متوجه فيلمبرداري هنگام به من
از قبل زمين آمادهسازي.است فوتبال مربي يك مثل كارگردان.ميزانسن گذاشتن كنار
در.ميدهد آدم به زيادي عمل آزادي ديجيتالي دوربين.است مهمتر اصلي ، كار به اقدام
;-فيلمبرداري سوژه دو فيلمبرداري ، زاويه دو - است ساده خيلي فيلم يك اين نهايت ،
به بهحال تا.كردهام كارگرداني كه است فيلمي پيچيدهترين اين حال عين در اما
.نداشتم نياز اوليه آمادهسازي اينهمه
منتقد نگاه
هاليوود عادتهاي با مبارزه
هاليوود تصويري عادتهاي
ميراحسان احمد
گذشته ، انديشهورز سينماي برخلاف كه گرفته عهده به را سينمايي رهبري كيارستمي
از رويكردگرايي نام.دارد زندگي به روي عطش ، با.نيست تكصدايي و جزم ايدئولوژيك ،
زندگي به رويكرداست شده ايران نوي سينماي سبك نام و برخاسته ساده نسبيت همين
او طبيعي كنش به توجه و واقعي شخصيت نشاندن دكور ، جاي به واقعي محيط نشاندن يعني
و نور و صحنهچيني نظير قراردادها از بسياري حذف براي تلاش و بازيگر جاي به
به "آفريقا.ث.ب.آ" در تا يافت ادامه آنقدر قراردادها حذف اين.غيره و ميزانسن
نو نگاه يك بيواسطگي به ديجيتالي دوربين كمك به و شد تبديل سابق ، كارگرداني حذف
اتفاق پس.است داشته سابقه هم قبلا واقعيتگرايي ، اين بگوئيد است ممكن.يافت دست
است؟ بوده چه نشد درك غالبا آن اهميت كه "آفريقا ث.ب.آ" در نو
.است بوده متمايز كاملا زندگي به ايران نو سينماي رويكرد با اما داشته ، سابقه آري
.داشت پوزيتيويستي و چپ تكصدايي ايدئولوژيك ريشه ايتاليا سينماي در واقعگرايي نو
عدم به باور معنوي ، و فرمي آزاديگرايي با است توام زندگي به كيارستمي رويكردگرايي
كمك به !"واقع امر سويه چند ذات" به دستيابي براي تلاش و چندآواييگري و قطعيت
به پايش و يافت گسترش جهاني شگفت رويداد يك ميان اين در درواقع.پيدرپي حذفهاي
با و شد بدل بزرگ حادثهاي به ما سينماي نوي سبك با گرهخوردگي در و كشيد سينما
آفرينش ساله چندهزار تاريخ با مقابله كه آورد بهبار تازهاي ساختاري تاثيرات خود
هنر ، نقاب دريدن.ميشود محسوب نوين پديدارهاي اين اوج نقطه "ده" فيلم.است هنر
مرده ، مولف تئوري با مخالفت و كارگردان سنتي نقش حذف عين در متن به مولف بازگشت
و فيلم سلوك متن ، ارجاعناپذيري يعني ديگر مدرنيستي پست قاعده با مخالفت نيز
و همه غيره و زندگي روزمره و زنده تغزل و حماسه و كمدي و تراژدي ظهور و روح عرياني
.است كيارستمي يكه تجربه و حاضر وضعيت پيامدهاي از كوچكي بخش همه
يك و "تخطي زيباييشناسي" يك منسجم پيدايش همان نو ، ويژگيهاي اين مهمترين اما
شعارهاي نه و هنري سبك يك حد سر تا آزادي ستايش و معنوي وارستگي و فرم از وارستگي
تفسير متنوع امكانهاي هم و سوژه بهمثابه هم فيلم معنايي افق اگرچه است ، مضموني
ميتوانيم گوناگون مسيرهاي از "ده" درباره ما آينده در.ميدارد پاس را آزادي اين
كيارستمي سينماي با آن بينامتني روابط و فرامتن متن ، درباره بپردازيم مكالمه به
ديجيتالي انقلاب بستر در ،"ده" كنم پافشاري ميخواهم اكنون هم از اما.بزنيم حرف
نهتنها كه است فيلم توليد مناسبات و زيباييشناسي نظر از بديعي نكات پيامآور
نگاهي ديگر ، سينمايي اساسا اين.ميشود تلقي پراهميت جهان براي بلكه ايران براي
مسائل طرح درباره ميتوانيم ما.است مهم تحول نقطه يك و فيلمسازي و فيلم به ديگر
.بيانديشيم زير موارد نظير نويي
"ده" فيلم خارجي پوستر
ميزند؟ برهم را كارگرداني ميزانسن ، سينما ، رايج قواعد "ده" فيلم آيا _ 1
در "مولف" تازه حضور حال عين در و متداول كارگرداني حذف اوج نقطه ده فيلم آيا - 2
است؟ متن
فيلم با و "آفريقا آبث" با واقعي زندگي به فيلم ارجاعناپذيري افسانه آيا - 3
دنبالگيري و طبيعي نمونههاي مكاشفه با اثر آورنده پديد و مييابد پايان "ده"
ميكند رجوع روحاش شگفت امكانات و آن به و مييابد دست زندگي خود بداعت به آنها
ميكند؟ برهنه را آن و
يا ناگفتهها عرياني و روح تراژدي كشف امكان جسمبه تيز استريپ از سينما آيا - 4
است؟ شده بدل انسان و زندگي از وجه اين به توجه
عوامل نهادن كنار فيلم ، توليد كردن آسان - سينما كردن همگاني نظر از ده اهميت - 5
چيست؟ - فيلم اقتصاد تحول و هنري آفرينش اصيل نبوغ تظاهر براي فريبنده
درك درستي به جهانياش اهميت و او آوانگارديسم و كيارستمي عادتستيزي از است بهتر
.گردد بدل زنده گفتوگوي به يا و شود حمايت آن از شور با و
و حافظ و سعدي شعر شايسته جانشين و جهان با هنر و فرهنگ نوي گوي و گفت سينما اين
و مستقل هنر و تفكر توليد امكان و نوآوري و خلاقيت قدرت آينه و خيام و مولوي
مردان ، از زنان آگاهي همديگر ، از ما آگاهي تامل ، براي راهي ضمنا است ما پيشروي
روستا روستا ، از شهر آگاهي سنت ، از مدرنيته مدرنيته ، از سنت آگاهي زنان ، از مردان
..و كهن داراييهاي از نو پرسشهاي و نو پرسشهاي از ذخاير و ميراث آگاهي شهر ، از
و تازه رويكرد آن به ارجاع و زندگي به تقرب همان سبب به همه اين و است.
جهان در.است آمده حاصل آن بر پافشاري و استناد متن بر روايت رويش و راهگرايانه
نميكوشد پيشداوريها با دارد ، روشن جاني نيست ، تحريفگر كه دارد وجود سينمايي
را خود حجاب بنماياند ، هست چه آن از روشنتر يا و سياه از سياهتر را زندگي چهره
است ، راستي و خير و آينگي خاصيت از سرشار يافته ، دست وارستگي به و برداشته ميان از
از سوءاستفاده بدون.ميآشوبد بر را شده عادت معناهاي اغتشاش ، قصد بدون همين براي
و ريا و تاريكي و فساد به معطوف اراده بدون و ميكند پرسشگري و رازگويي راز ، افشاي
پايمان و دست بر زنجيرهاي و بندها از نو ارزيابي به را ما خودنمايي و دورويي و كذب
اعتقاد هر از را غرض و بيقصد پرسش حق اما نميورزد كين باوري هيچ به ميكند ، دعوت
.كند تماشا هم ديگري نحو به را چيز هر است قادر و ميدارد محفوظ شدهاي سنگ
عمق و انسان زندگي ، امروز روياپردازيها ، و خيالپروريها از پس كه سينمايي
چشم آن به بلافاصله _ نو تكنولوژي با و كرده كشف را واقعيت در جاري فاجعههاي
از يكي "ده".ميآزمايد پيشرو در را بينقاب هنر آفرينش وسيع آفاق و دوخته
از دور به و خودمحورانه و كوتاهبينانه اغراض از دور به.سينماست اين پيشقراولان
را گوهر اين و تجربه اين قدر است خوب مطبوعاتي ، و سياسي بازيهاي و حسد و كين
اين حول سالم گفتوگويي استقبال به و بيانديشيم آن به بگيريم ، جدي را آن بدانيم ،
.برويم نو سينماي
28-لينچ زبان از لينچ
ميداد ايده من فيلادلفيابه
رادلي كريس:گردآوري
پوريا امير:ترجمه
ضرب به خيابان در را بچهاي.بود وحشت از لبريز شهر ولي داشتيم ، راحتي زندگي ما
همانطور روز پنج تا بودند ، كشيده او جسد دور گچ با كه خطي و بودند كشته گلوله
را ماشين هم بار يك.شكستند را خانه پنجره بار يكزد ما به دزد بار دو.بود مانده
كه داشتم شمشيري من.بود خانه آن در سكونتمان از بعد روز سه فقط اول ، بار.بردند
را آن حال هر به ولي بود ، دوره كدام مال شمشير اين نميدانم.بود داده بهم پگي پدر
سانتي يك در كه ديدم را پگي صورت و شدم بيدار يكهو شبي.ميداشتم نگه تختخواب زير
طور اين را كسي وقت هيچ ديگر كند خدا گفتم كه بود آن در ترسي چنان و بود صورتم
چيزي سريع شدم ، بلند جايم از !"است خانه توي يكي":گفت آهسته خيلي.نبينم هراسان
گمشو اينجا از":زدم داد.كردم زدن فرياد به شروع و برداشتم را شمشير آن و پوشيدم
شكسته را شيشه كه كسانيرفتم پلهها دم تا زنان ، فرياد و دست به شمشير "!بيرون
بود خالي خانه كه بود مدتها چون شدند ، مبهوت و گيج خانه ، توي بودند آمده و بودند
زندگي آنجا كسي كه شد دستگيرشان تازه !ميزدند آنجا به سري گاهي ، هراز آنها و
شده بيدار همسايهها.نيامد پيش مشكلي هيچ.رفتند و برگشتند همين براي ميكند ،
!بيرون برود خانه از كه ميزدم داد پگي سر داشتم من كردند فكر ولي بودند ،
آجرهاي ميكند ، محافظت ما از بيرون ، دنياي برابر در كه چيزي ميگوئيم آدمها به
با دائم آدم ، دروني احساس آنجا.باشد كاغذ مثل ميتواند آجر همين ولي.است ديوار
جا همه از پلشتي و نفرت و خشونتبود شديد خيلي ترس ، و ميشد همراه قطعي خطر
ممكن زمان بهترين در.داشت را تاثير بيشترين من زندگي در شهر همان ولي.ميباريد
هيجانانگيز آن ، از بيش ولي.بود وحشتانگيز كه ديدم چيزهايي.افتاد اتفاق اين هم
.ميآمد چشم به
بصري ، نظر از ولي گرفتيد ، الهام فضاها اين از آشكارا داستانسرايي ، لحاظ به شما *
گذاشت؟ شما روي تاثيري چه چشماندازهايش ، و صنعتي شهرهاي بافت
كافي قدر به و بود قديمي كافي قدر به چون شد ، شروع فيلادلفيا در قضيه اين من براي
تحليل كم كم جوري اين.كند كار خودش روي حسابي ، و درست كه داشت چيزهايي فضايش در
همه.ميداد ايده آدم به.بود زيبا فوقالعادهاي طرز به ولي ميشد ، خراب و ميرفت
چيز عملا مختلف ، چيزهاي روي بر طبيعت و شيميايي پديدههاي اين متقابل تاثيرات
وقت هيچ ميشدند ، كار به دست هم با طبيعت و آدم اگر كه ميكند توليد تازهاي
.كنند پيدا دست آن به نميتوانستند
|