معاش تكاپوي در جهان كودكان
بازتاب

معاش تكاپوي در جهان كودكان
لوموند:منبع
پور علياكبر رضا
در كار به مشغول (ساله تا 14 5) كودكان تعداد كار بينالمللي دفتر سال 1995 در
از نفر ميليون كه 120 ميكرد ارزيابي نفر ميليون حدود 250 را توسعه حال در كشورهاي
ميكردند كار وقت تمام طور به آنان

تا 17 نوجوان 5 و كودك ميليون از 245 بيش كار ، بينالمللي دفتر ارزيابيهاي طبق
.دارند سال تا 14 آنان ، 5 از تن ميليون كه 186 مشغولند كار به جهان سراسر در ساله
در (سني محدوده اين جهاني جمعيت يكهشتم) ساله تا 17 نوجوان 5 و كودك ميليون 179
و رواني جسماني ، سلامتي كه هستند روبهرو خطراتي با كاري هاي محيط ناگوارترين
فعاليتهاي قرباني خردسال ، دختر و پسر ميليون ميكند40/8 تهديد را آنها اخلاقي
در كودكان گرفتن كار به و بهرهكشي انسان ، قاچاق بردهداري ، هستند ، غيرقانوني
مورد فحشا و قبيحه صور تهيه براي فقط آنها از تن ميليون فحشا20 و مسلحانه مناقشات
.ميگيرند قرار بهرهبرداري
در كار به مشغول (ساله تا 14 5) كودكان تعداد كار بينالمللي دفتر سال 1995 ، در
از نفر ميليون كه 120 ميكرد ارزيابي نفر ميليون حدود 250 را توسعه حال در كشورهاي
.ميكردند كار وقت تمام طور به آنان
سال 1995 ، ارقام به نسبت فعلي ارقام بهبود كه ميدهد هشدار كار بينالمللي دفتر
از ناشي بيشتر ارقام اين تفاوت بلكه نيست ، زمينه اين در پيشرفت نشانگر وجه هيچ به
كه ميكند خاطرنشان دفتر اين.است مذكور ارقام تهيه در دادهها و شيوهها تفاوت
از كه چرا ميدهد ، پديده اين گستردگي از خبر همچنان "كودكان كار" به مربوط ارقام
.ميشود محسوب "كارگر كودكان" گروه جزو كودك ساله ، 1 تا 17 كودك 5 هر 6
كودكان ، از بيشتري تعداد خطرناك ، كارهاي ويژه به ،"كار اشكال بدترين" ديگر ، سوي از
جمعيت كه داد هشدار بايد همچنين.فروميكشد خود كام به را آنان يكهشتم يعني
بالغ نفر ميليون حدود 110 به و است افزايش حال در سال ، زير 15 كار به شاغل كودكان
بيشتر دختران از سني مقاطع تمامي در كارگر پسران تعداد اينكه ، ديگر نكته.ميشود
.است
متمركز توسعه حال در كشورهاي در كارگر كودكان جمعيت بيشترين جغرافيايي ، نظر از
تا 14 جمعيت 5 عظيمترين كارگر ، كودك ميليون با 127 اقيانوسيه - آسيا منطقه:است
از 48 كه آفريقا صحراي جنوب منطقه آن از بعدي رتبهاست گماشته كار به را سالهها
.ميكشد بهره خردسال كارگر ميليون
،(نفر ميليون 4/17) كارائيب جزاير و لاتين آمريكاي:از عبارتند بعدي رتبههاي
كار ، 5/2 بينالمللي دفتر گزارش اساس بر.(ميليون 4/13) شمالي آفريقاي و خاورميانه
به مجبور گذار حال در كشورهاي در كودك ميليون و 4/2 صنعتي كشورهاي در كودك ميليون
.هستند كار
در كودكان درصد كه 70 ميدهد نشان توسعه حال در كشورهاي در شده انجام تحقيقات
صنايع.ميشوند گرفته كار به (جنگل و شكار ماهيگيري ، كشاورزي ، ) مولد بخشهاي
;شاغل كودكان درصد هتلها 8 و رستورانها ،(خردهفروشي و عمدهفروشي) تجارت توليدي ،
سرانجام و درصد ارتباطات 4 و انبارداري نقل ، و حمل ;درصد خانگي 7 خدمات و مشاغل
.دارند خود انقياد تحت را كارگر كودكان درصد ساختوساز 3
كشت مانند) دارد پيوند جهاني بازار با كه كشاورزي از بخشهايي در كودكان كار
كاوشهاي.است برخوردار گستردهاي ابعاد از (غيره و پنبه كائوچو ، قهوه ، كاكائو ،
تا 30 گذشته ، 25 سال طي 15 كه است آن از حاكي مكزيك و كنيا برزيل ، در يافته انجام
.است شده تامين كودكان سوي از بخشها ، اين در كار نيروي درصد
كه بخشي ميگذرانند ، روز غيررسمي اقتصاد بخش در كارگر كودكان جمعيت عظيمترين اما
به آنان از مقرراتي و قانوني حمايت نوع هيچ و نيست مشخص كارگران واقعي هويت آن در
راه در مانع مهمترين امر همين كار ، بينالمللي دفتر اعتقاد به.نميآيد عمل
كار جهاني سازمان عضو كشورهاي سال 1998 ، در.ميشود محسوب كودكان كار ممنوعيت
تبديل كار حقوق اصلي محور چهار از يكي به را كودكان كار ممنوعيت كه گرفتند تصميم
آرا اتفاق به كودكان ، براي طاقتفرسا كارهاي ممنوعيت كنوانسيون بعد ، سال يك.كنند
.رسيد تصويب به كار جهاني سازمان عضو كشورهاي توسط
اجلاس نودمين در ،"كودكان كار بدون آيندهاي" عنوان با كار بينالمللي دفتر گزارش
مذاكره و بحث مورد (ژنو در ژوئن ويكم بيست تا سوم از) كار بينالمللي كنفرانس
روز 12.گرفت خواهد قرار (دولتي و كارفرمايي سنديكايي ، سازمانهاي) سهگانه مراجع
كودكان كار با مبارزه بينالمللي روز عنوان به را روزي كار جهاني سازمان ژوئن ،
كه (IPEC) كودكان كار ممنوعيت بينالمللي برنامه همت به هماكنون.كرد خواهد اعلام
سراسر در متعددي منطقهاي و ملي طرحهاي شد ، تاسيس آلمان ابتكار به سال 1992 در
جهاني ، معضل اين رفع براي اما است ، شده گذاشته اجرا به پديده اين عليه جهان
.بگيرد صورت بايد نيز ديگري گسترده تلاشهاي
بازتاب
نويسنده تخيل در پنهان طنزي
اعلم هوشنگ
ديدگاه از كه مستوفي ، خان حسنعلي خاطرات عنوان با نصرآباد زرويي آقاي يادداشتهاي
شد برانگيز اعتراض ميرفت انتظار كه چنان و سرانجام است ، شده تلقي طنز نويسندهاش ،
زرويي آقاي نوشتههاي از بخشي با رابطه در و هدايت جهانگير سوي از اعتراض نخستين و
:كه چرا بحق ، اعتراضي البته و بود هدايت صادق مورد در نصرآباد
از را آن كه دارد معيني ويژگيهاي و تعريف شود نوشته كه قالبي و شكل هر در طنز
است يكديگر با متضاد حالت دو تقابل ويژگيها اين جمله از و ميكند جدا غيرطنز آثار
.ميشود طنزآميز موقعيتي آمدن وجود به باعث كه
است ، ماليخوليايي و مفلوك پيرمردي كه ،"سروانتس" جاويدان داستان قهرمان كيشوت ، دن
تفكر اين با و دهد نجات بدي شر از را دنيا ميخواهد كه ميداند شواليهاي را خود
و ميشود ستيزهجويانه سفري راهي است مردني الاغي بر سوار كه سانچو نوكرش با همراه
ميرسد مبارزه ميدان حريف نظرش به كه چه آن با مفلوك پيرمرد اين برخورد
در سروانتس توانايي و خواند ناب طنز را آن ميتوان كه ميكند خلق را موقعيتهايي
نمونه.ميسازد مبدل تاريخ همه ادبي اثر برترين به را او اثر موقعيتها اين خلق
هم اثر اين در كه است ، پزشكزاد ايرج نوشته ناپلئون ، جان دايي طنزي ، چنين ايراني
كه ميپندارد مهمي شخصيت را خود تخيل عالم در افتاده كار از تقريبا پيرمردي
بسيج او بردن ميان از براي را خود جاسوسي و نظامي امكانات و توان همه انگليسيها
حساب به بسياري جنگهاي قهرمان را خود هم افتاده ، كار از پيرمرد اين.كردهاند
و ميكند كمك او به تخيلات اين پروردن در نيز مشقاسم سادهاش نوكر و ميآورد
درخشاني طنز موقعيتهاي خلق موجب واقعيتها ، با نفر دو اين خيالي دنياي تقابل
.ميشود
يا فرضي) معمولي آدم يك كه مورد اين در نصرآباد زرويي تئوريهاي اساس اين بر
و ميبافد هم به را دروغ و راست خاطراتش در مستوفي خان حسنعلي نام به (واقعي
مشكل اماباشد پذيرش قابل طنزي دستمايه ميتواند ميكند چناني آن گندهگوييهاي
شخصيت واقعي وضعيت كه ميشود ناشي آنجا از دستمايه اين پرورش در نصرآباد آقاي
در و نيست شده شناخته خواننده براي و دارد وجود نويسنده ذهن در تنها او محوري
شخصيت ايننمييابد تقابل و تضاد وجودياش واقعيت با او گندهگوييهاي نتيجه
هم او عكس كه است ايشان خود پدر از برگرفته كپيهاي نصرآباد ، آقاي خود گفته بنابر
است ساده انساني قطعا نصرآباد آقاي پدر.است شده نصرآباد آقاي نوشتههاي زينتبخش
طبقه در همسالانش همه مثل است شخصيتي و بازنشسته و محترم كارمندي يا كارگر و
كه حد آن تا خاطرات نويسنده قالب در شخصيتي چنين گندهگوييهاي البته و متوسط
در انگليس ملكه يا بخشيده ، تهران دانشگاه ايجاد براي را املاكش از جزيي مثلا
تهران به پرلاشز از شبانه را هدايت صادق جنازه يا و نداشته نشستن اجازه او برابر
نويسنده شخصيت واقعيت كه وقتي اما دهد دست به درخشان طنزي ميتواند است كرده حمل
واقع در يا و گفتهها نميتواند نتيجه در و مانده دور خواننده ديد از خاطرات
نهفته طنز و كند تصور او وجودي واقعيت با تضاد و تقابل در را او شده نوشته خاطرات
!ميشود؟ خوانده نويسنده نظر مورد طنز فاتحه دريابد ، را ماجرا در
|