بازار اقتصاد پدر دغدغههاي آخرين
نيست خبري افغانستان در بازسازي از فعلا
جهان 2002
4_ بهمن 57 از پس صنعت
بازار اقتصاد پدر دغدغههاي آخرين
فريدمن ميلتون با مصاحبه در
شهر در ميلادي سال 1912 در آمريكايي پولگراي بزرگ اقتصاددان فريدمن ، ميلتون
آزاد بازار طرفدار و نوبل جايزه برنده اقتصاددان اين.آمد دنيا به آمريكا بروكلين
.دانست بيستم قرن دوم نيمه محافظهكار اقتصاددانان رهبران از بتوان شايد را
كلمبيا دانشگاه از را خود دكتراي شيكاگو ، دانشگاه از ليسانس دريافت از پس فريدمن
و كلاسيك اقتصاددانان جمع به خود قول به سال همان در و كرد دريافت سال 1946 در
"آزادي و سرمايهداري" و "انتخاب آزادي" فريدمن كتابهاي مهمترين.پيوست ليبرال
مرشد اكنون هم اواست شده برگردانده فارسي به آنها دو هر خوشبختانه كه است
وي با گذشته سال اواخر در كه زير مصاحبه.است كشورها بزرگ اقتصاددانان از بسياري
.است داده پاسخ اقتصاد جاري دغدغههاي و پرسشها از بسياري به شده انجام
است نامطلوب رويداد يك اين و ميشكند را قانون سياه بازار كه است آن حقيقت
نيست چارهاي دارند وجود بد قوانين كه زماني اما
بيطرف منصور
هستند؟ جداناپذير آزادي و آزاد بازار چرا *
باشند آزاد خودشان روش به خودشان منابع استفاده براي افراد كه ميكند ايجاب آزادي
داشته وجود همكاري آن مردم از كثيري تعداد بين در كه است آن نيازمند مدرن جامعه و
اگر باشيد؟ داشته همكاري اجبار بدون ميتوانيد چگونه شما كه است اين مسئله.باشد
تاكنون كه راهي تنها.داريد اجبار شما شك بدون باشيد ، داشته مركزي جهتگيري يك شما
ميكنند ، همكاري يكديگر با داوطلبانه طور به مردم اكثريت آن طريق از كه شده كشف
.است ضروري فردي آزادي حفظ كه است خاطر همين به و است آزاد بازار
براي خصوصي مالكيت شما ، ديدگاه در چرااست دزدي مالكيت كه ميگويند ماركسيستها *
است؟ محور همچنان آزادي
به را دانشتان تا باشيد آزاد ميتوانيد آن با شما كه راهي تنها كه دليل اين به
را مالكيتتان نتوانيد شما اگر.است مالكيتتان كردن كنترل بياورد ، دلخواهتان مسير
تصميم كه هستند آنها صورت آن در گيرد دست به را آن كنترل ديگري كس و كنيد كنترل
داشته نفوذ آن روي تا نداريد را آن امكان ديگر شما و بكنند چه آن با ميگيرند
.باشيد
كه همانطور اما دارد ، وجود زيادي دانش جامعه اين در كه است اين است جالب چه آن
دارم ، دانشي من.است شده پاره چند دانش ميكرد تاكيد آن روي بر شدت به هايك فريدريش
با را پراكنده دانشهاي اين ميتوان چگونه.دارد دانشي هم او داريد دانشي شما
شخصي نفع دانشهاي ، آن از موثر استفاده براي ميتوانيم چگونه و كنيم؟ جمع يكديگر
آوريم؟ وجود به را افراد
من به متعلق آن اگر كه آن خاطر به ميدانيد شما.است خصوصي مالكيت مشكل اين كليد
خود صاحب دقت به را ديگري كس پول نميتواند كس هيچ.است آشكار حقيقت يك اين باشد
.كند خرج منابع همان صاحب دقت به را ديگري كس منابع نميتواند كس هيچكند خرج پول ،
به دانش از ميخواهيد شما اگر ميخواهيد ، نفوذپذيري و راندمان شما اگر بنابراين
.كنيد استفاده خصوصي مالكيت ابزار از مجبوريد شما شود ، استفاده مناسب طور
ميكنيد؟ تلقي مثبت مورد يك را سياه بازار شما چرا *
را آزاد بازار كه است راهي اين.است دولت كنترل دورزدن نوع يك سياه بازار خوب ،
شما.است راه بازكردن و مردم تواناكردن براي راهي اين.كند كار تا ميسازد قادر
اين امانميدهد را اجازه اين قانون اما شويد ، معامله وارد من با ميخواهيد
اين آزاد بازار محوري حقيقت مهمترين.دارد دوجانبه منفعت ما دو هر براي معامله
مهمترين.ببرند سود طرف دو هر كه آن مگر نميشود انجام معاملهاي هيچ كه است
در اجبار از ميتواند دولت كه است اين خصوصي بازارهاي و دولتي اجبار بين تفاوت
بازار در اما.كند زيان "ب" طرف و ببرد سود "الف" طرف كه كند استفاده مبادلهاي
همديگر بهتر دو هر كه است آن خاطر به ميرسند توافق به داوطلبانه "ب" و "الف" اگر
زدن دور يعني.ميكند سياه بازار كه است كاري همان اين.كردهاند درك را
.دولتي ساخته خود محدوديتهاي
.كنيد تبعيت قانون از آن در كه داريد دوست را دنيايي شما كه است بديهي حالا ،
اما.است نامطلوب رويداد يك اين.ميشكند را قانون سياه بازار كه است آن حقيقت
اين به كس هيچ كس ، هيچ و.است موجود راه تنها اين دارند ، وجود بد قوانين كه زماني
تاريخچه به شما اگر.است اخلاقي اصول نهايت قانون هر اطاعت كه نيست معتقد امر
از بالاتري قوانين ميبينيد كه ميرسيد نقاطي به كنيد ، نگاه قوانين از فرمانبرداري
دوران در جنگ عليه جمعي وجدان اعتراض مانند.دارد وجود شده قانونگذاري قوانين
.جنگها
هم تاثيري شما روي بر كتاب اين خواندهايد؟ را هايك "بردگي راه" كتاب شما آيا*
است؟ گذاشته
ايدههاي از واضح خيلي تعريفي بيان يك كتاب اين.است گذاشته تاثير يقينا بله ،
اغلب من واقع ، در.است سودايي مرد يك از سودايي دعوي يك كتاب اين.است پايهاي
ميكند؟ تعيين چه را آنها ديدگاههاي كه ميپرسم مردم از و ميروم اطراف به اوقات
اساسا كه افرادي بودند ، آزاد اقتصادي تشكيلات و آزاد بازار طرفدار كه مردمي از من
بدهند؟ تغيير را فكرشان آنها كه شده باعث چيزي چه پرسيدم داشتند ، متفاوت ديدگاه
مردم درباره بلكه نميزنم حرف متخصصين درباره حتي اقتصاددانان درباره اساسا من
طرفدار سپس و بودهاند دولت كنترل طرفدار و سوسياليست زماني آنها اكثر كه عادي
:شدهاند مطرح هميشه و هميشه اسم دو ميان اين در و.ميزنم حرف شدهاند آزاد بازار
.ديگر طرف از "راند آين" و طرف يك از او كتاب و هايك
چرا؟ بوديد ، هايك فريدريش مدعو سال 1947 در شما *
استاد اوبودم شده دعوت "دايركتور آرون" برادرزنم خاطر به من چيز هر از پيش خوب ،
داده آمريكايي ناشران به هايك "بردگي راه" كه زماني و بود شيكاگو دانشگاه اقتصاد
انتشارات كه بود خانمم برادر مداخله نهايت در و.نشد آن چاپ به حاضر ناشري هيچ شد ،
در نبود ، شيكاگو در وقت آن در او كه چند هر.شد آن چاپ به حاضر شيكاگو دانشگاه
كه "نايت فرانك" به خيلي و ميشناخت را انتشارات مدير اما ميكرد زندگي واشنگتن
راه" نشر در توجهي قابل نقش آرون بنابراين.بود نزديك بود شيكاگو دانشگاه استاد
.داشت "بردگي
اين از پيش و بود كرده تحصيل لندن اقتصاد دانشكده در (دايركتور آرون) او همچنين
برگزاري امكان بررسي زمان در هايك كه بود افرادي از يكي نيز و بود ديده را هايك
از را گروهي يك "آرون" خاطر همين به و.بود تماس در او با "پرلين مونت" اجلاس
استيگليتز ، جورج بودم ، من كه ميكرد سازماندهي اجلاس اين براي شيكاگو دانشگاه
.بودند نيز "دايركتور آرون" خود و نايت فرانك
بود؟ چه اجلاس اين مهم نكته و شدند جمع هم دور پرلين مونت در افرادي چه *
شده ملحق او به كه افرادي ديگر و هايك اعتقادات.بود واضح خيلي اجلاس مهم نكته
كشوري هر جنگ ، دوران در.است گرفته قرار جدي خطر معرض در آزادي كه بود اين بودند
بدين بود ، داده قرار دولت روي پيش اقتصاد كردن سازماندهي براي را سنگيني مسئوليت
تمام جنگ حالا.بود شده منتقل نظامي اهداف و تسليحات سمت به توليد تمامي كه ترتيب
.كند كار بهتر ميتواند "متمركز برنامهريزي" كه است اين اكنون گسترده اعتقاد شده
چپها.ميكرد تقويت ميشد هدايت روسيه عمدتا توسط اين از پيش كه را درسي امر اين
را روسيه كجا هر در و فرانسه آمريكا ، و بريتانيا در روشنفكران كل در و عليالخصوص
.ميكردند علم متمركز برنامهريزي در موفق تجربه يك عنوان به
بريتانيا دربود درآمده حركت به جا همه در زمينه اين در قوي جنبش ترتيب بدين
كه بود دسترس در نشانههايي فرانسه در.برد را انتخابات سوسياليست "اتلي كلمنت"
.است مخاطره در آزادي كه كردند احساس ديگران و هايك.است توسعه حال در برنامهريزي
چگونه حال كه اين و است (متمركز) برنامهريزي سمت به دنيا كه كردند احساس
اين كند ، تعديل را جنبش اين كه آوريم وجود به را روشنفكري جريان يك ميتوانيم
.است "بردگي راه" اصلي موضوع
جنبش يك.كند متعادل را بردگي راه كه بود اين دنبال به پرلين مونت جامعه اساسا ،
جا آن در شدند؟ جمع افرادي چه جا آن در حالارا آزادي راه كند ، شروع ديگري
بازرگان و روزنامهنگار هم تعدادي يك بودند ، تاريخدانان و اقتصاددانان اكثرا
.بودند
.آمد خواهد بعدي شمارههاي در گفتوگو اين ادامه
نيست خبري افغانستان در بازسازي از فعلا
خود وعدههاي به تاكنون بزرگ قدرتهايميرود پيش كندي به افغانستان بازسازي روند
بودن بيثبات به توجه با.نكردهاند عمل افغانستان بازسازي به كمك اعطاي خصوص در
است ، ممكن افغانستان ، بازسازي روند در اختلالي گونه هر جنگزده كشور اين در اوضاع
پتركايتل هانس با كوتاه گفتوگوي.شود افغانستان به قومي درگيريهاي بازگشت موجب
.قراردهد اختيار در بيشتري اطلاعات ميتواند آلمان هوختيف ساختماني كنسرسيوم رئيس
* * *
گرهارد آقاي آلمان اقتصاد نمايندگان ساير همراه به اخيرا شما كايتل ، آقاي*
ساختماني كنسرسيوم.كرديد همراهي افغانستان به سفر در را فدرال اعظم صدر شرودر ،
ميسازد؟ چيزي چه افغانستان شده ويران كشور در تيف هوخ
يك عادي معيارهاي با.كنيم شروع صفر از كامل طور به را چيز همه جا آن در بايد ما
خاصي نقش افغانستان در ما.سنجيد را افغانستان اوضاع نميتوان بزرگ ساختماني شركت
سال ما 25 افغانستان در هفتاد دهه تحولات از قبل تا كه چرا.هستيم قايل خود براي
ما شركت نام همه افغانستان در هم هنوز.ميشديم محسوب دولتي شركت يك جا آن در تمام
در فعاليت براي بنابراينميكنيم مسئوليت احساس ما رو اين از.ميشناسند را
لزوما و نميدهيم قرار الويت در را اقتصادي دلايل مدت كوتاه در حداقل افغانستان
.بود نخواهيم سودآوري انديشه در
نكردهايد؟ دريافت افغانستان در فرودگاه يك احداث براي مثلا را سفارشي آيا*
است ، موجود كه پولي با فعلا ;نيست ميان در بزرگ پروژههاي اجراي بحث حاضر حال در
.سازند برآورده را خود اوليه نيازهاي بتوانند ، افغانيها كه كرد كاري ميتوان تنها
را خارجي كمكهاي امور اداره كه بينالمللي سازمانهاي در بوروكراسي متاسفانه اما
افغانستان دولت با ما پيش هفته چند.است نااميدكننده و كشنده بسيار دارند ، برعهده
با بتوانند افغانيها تا بياوريم ، كابل به آسفالت توليد كارخانه يك كه كرديم توافق
تاكنون سمبليك و كوچك پروژه اين حتي.كنند آسفالت را خود خيابانهاي آن از استفاده
است ، لازم دستگاهها اين تهيه براي كه كمي پول كه چرا.است نيامده در اجرا مورد به
.است نشده پرداخت هنوز
به يورو ميليارد 1/5 مجموعا كه دادهاند وعده افغانستان به كمككننده كشورهاي *
تنهايي به آلمانيها مثال عنوان به.بپردازند افغانستان به بازسازي براي كمك عنوان
كمك افغانستان به يورو ميليون هشتاد سال هر آينده سال چهار طي كه دادهاند تعهد
.كنند
واسطه به جاري سال يوروي ميليون هشتاد تمام تاكنون گفتهاند ، ما به كه طور آن
زيادي شمار ميان اين در واست رسيده پايان به افغانستان به توسعه مختلف كمكهاي
در را مختلفي طرحهاي افغانستان در بينالمللي كمكرساني سازمانهاي اعضاي از
براي متعددي پروژههاي ديگر عبارت به.ميكردند ارائه افغانستان بازسازي زمينه
پاسخ ساده پرسش اين به نميتواند كس هيچ اما.است شده تدوين افغانستان بازسازي
در !خير يا است ، شده انديشيده پروژهها اين مالي تامين براي تدبيري آيا كه دهد
نشده گرفته نظر در بازسازي بزرگ پروژههاي اجراي براي بودجهاي هيچ تاكنون واقع
حالي در.هستند آن نتايج اعلام و انتخابات برگزاري منتظر همه ميرسد ، نظر به.است
آوريم فراهم زمينهاي افغانستان كنوني دولت به كمك با كه است آن مهم من نظر به كه
را مردم ميتوان طريق اين از.باشند خود روزمره زندگي وضعيت در بهبود شاهد مردم كه
.كرد اميدوار افغانستان در جديد دوره به
است؟ برخوردار شانسي چه از افغانستان در آلمان اقتصاد شما اعتقاد به *
مدت كوتاه سود به تنها و جويد مشاركت افغانستان بازسازي روند در است ، حاضر كه كسي
با خوبي معاملات مدت ميان در كه باشد اميدوار ميتواند صورت آن در نميانديشد ،
.درماني بخش و ارتباطات ساختمانسازي ، نظير بخشهايي در:دهد انجام افغانها
دارند؟ حضور افغانستان در اكنون هم نيز خارجي رقباي آيا *
خارجي كمكهاي كه زماني اما نبودهاند محسوس چندان خارجي رقباي حضور تاكنون
حال در.شد خواهند حاضر افغانستان در نيز آنها شود ، سرازير افغانستان به واقعا
دهند ، نشان را خود حضور بازسازي روند در تنها كه است آن شركتها هدف مهمترين حاضر
.بگيرند عهده بر را كوچك و بزرگ پروژههاي اجراي بتوانند ، آينده در تا
براي است ، نشده تمام جنگ هنوز كه شرايطي در است منطقي اين اصولا آيا*
كرد؟ برنامهريزي افغانستان در تجارت و سرمايهگذاري
تا نميرويم افغانستان به الان همين شركت يك عنوان به ما است سياسي ريسك يك اين
دارد اهميت تيف هوخ شركت براي چه آن.كنيم سرمايهگذاري جا آن در يورو ميليونها
براي احساسي نظر از را خود بايد ما.است ديرينه روابط حفظ و افغانستان در حضور
صلحآميز مسيري افغانستان در چيز همه اگركنيم آماده افغانستان آينده در فعاليت
.شد خواهد فراهم خوبي فرصتهاي ديگران براي هم و افغانيها براي هم باشد ، داشته
ديسايت:منبع
جهان 2002
نصير رضايي غلامرضا
2_ ميگيرد تصميم اروپا
كجا اروپا مدسيونهاي _ نميرسد فيلادلفيا در سال 1787 نسخه پاي به كنوانسيون اين
.شد نخواهد منجر تمامعياري اساسي قانون تصويب به كه نيست شكي تقريبا و _ هستند؟
بار اين ميگرفت ، صورت بسته درهاي پشت و خبرگان بين كه قبلي مباحثات برخلاف اما
اروپايي ، سابق نخستوزير يك حتي احتمالا رئيس ، يك سنگين نظارت زير و علني بهطور
خواهد ادامه ماه حداقل 12 شده ، افتتاح بهار در كنوانسيون اين.شد خواهد برگزار
نهادهاي بين قدرت تفهيم براي شيوه بهترين يافتن بحث مورد مسائل راس در.يافت
كارشناسان.بود خواهد منطقهاي و ملي پارلمانهاي بروكسل ، در مركزي تصميمگيري
حد از بيش اين اما گردد ، تهيه مسئوليتها از كاتالوگي كه كردهاند پيشنهاد آلماني
.باشيد داشته را عموميتر اعلاميهاي انتظار.بود خواهد بغرنج و پيچيده
اروپا اتحاديه قانونگذاري بر نظارت براي جديد نهادي تاسيس مسئله مذكور كنوانسيون
بودن مداخلهآميز حد از بيش از جلوگيري وظيفهاش كه داد خواهد قرار بررسي مورد را
را اروپا اتحاديه اجرايي مديران و اروپا كميسيون رئيس انتخاب است ممكناست قوانين
فهرستهاي راس در شود داده اجازه نامزدها به كه است اين ايده يك.دهد پيشنهاد هم
امر اين.گيرند قرار سال 2004 انتخابات در اروپايي پارلماني گروههاي انتخاباتي
رياست تحت كه است كميسيوني قدرت بازگرداندن براي افتاده تعويق به تلاشي نشانگر
برخوردار آن از دلور ژاك زعامت تحت پيش سال كه 15 را سياسياي موقعيت رومانوپرودي
.است داده دست از بود ،
در.كرد تلقي يافته خاتمه امري نبايد را اروپا اتحاديه توسعه مسئله همه اين با
سر بر عضويت متقاضي كشورهاي و فعلي عضو كشور بين 15 دشواري مذاكرات شاهد سال 2002
كمك از عبارتند موضوع دو اين.هستند مهمتر همه از كه بود خواهيم موضوع دو
.مشترك كشاورزي سياست و منطقهاي
روشن _ اسپانيا و پرتغال يونان ، بهويژه _ اروپا اتحاديه فقيرتر كشورهاي
حياط در اسپانيا سابق نخستوزير گونزالس ، فيليپ قول به كه را گسترشي كه ساختهاند
و فرانسه قبيل از ثروتمند كشورهاي.برنميتابند ميگيرد ، صورت آنها كشاورزان خلوت
گسترش طرفدار پرشورترين ظاهر به كه آلمان.كردهاند بيان را ديدگاه همين نيز آلمان
بنابراين.است نگران نيز خود شرقي فقيرتر مناطق بر آن تاثير مورد در است ، اتحاديه
ورود.باشيد داشته را اتحاديه گسترش به مربوط مذاكرات در آشكار بحراني انتظار
خواهد دامن تركيه و يونان بين را تنشهايي مسلما هميشگي ، باروت بشكه قبرس ، محتمل
.زد
4_ بهمن 57 از پس صنعت
انقلابي مديريت فنسالاران ، طرد
جنانصفت محمدصادق
نفع به آن ، گوناگون مخالفان و حاكم سياسي نظام ميان قدرت موازنه دهه 1340 ، در
مخالفان به نسبت را خود رژيم شده ياد دهه اواسط در كه طوري به رفت ، پيش حاكم هيات
.ميكرد حس مطمئني و برتر كاملا موقعيت در
كرده پيدا راه قدرت مراكز به مرور به كه جوانتري سياسي مديران و فنسالاران
كردن هموار و گوناگون نهادهاي ايجاد با كه كردند متقاعد را قدرت هرم راس بودند ،
بورس سازمان دهه اين در دليل همين به.شد خواهد آسانتر قدرت حفظ صنعتي توسعه راه
سرمايهگذاريهاي جذب و فني كمكهاي سازمان در 1343 شد ، تاسيس تهران بهادار اوراق
صاحبان بين همبستگي ايجاد براي سال 1341 در معادن و صنايع اتاق.شد تاسيس خارجي
براي ايران صنايع نوسازي و گسترش سازمان در 1346.آمد وجود به دولت سوي از صنايع
سالها همان در صنعتي مديريت سازمان تاسيس.شد تشكيل صنعت بخش استراتژيك مديريت
كنند اداره را دولت به متعلق كارخانه دهها بتوانند كه مديران از گروهي تربيت براي
كارخانههاي توسعه و ايجاد تا 1356 ، سالهاي 1341 در ديگر طرف از...و شد ايجاد
و ثبت آمار براساس و مثال طور به.شد مواجه فوقالعادهاي رشد با صنعتي بزرگ
سال 1341 در كه رسيده ثبت به صنعتي شركتهاي كشور بزرگ شهرهاي در شركتها انحلال
صنايع در خصوصي سرمايهگذاري.رسيد شركت به 4480 سال 1356 در بود شركت تعداد 1008
در خصوصي سرمايهگذاري كه طوري به يافت فزايندهاي روند سالها اين در نيز معادن و
در ريال ميليارد به 717 (1341- 56) سوم برنامه در ريال ميليارد از 5/30 صنايع
ريال ميليارد از 5/34 نيز دولتي بخش سرمايهگذاري.رسيد (1351- 1356) پنجم برنامه
و تغييرات نتيجهيافت افزايش پنجم برنامه در ريال ميليارد به 427 سوم برنامه در
ايراني جامعه در "فنسالاران" شدن پديدار تا 1356 ، سالهاي 1341 در شده ياد تحولات
نظر از تدريج به اجتماعي لايه اين.ميدادند تشكيل را خاصي قشر كه بود سالها آن
بزرگ سازمانهاي بر شدن چيره سياسي ، قدرت مراكز در استقرار اجتماعي ، موقعيت كسب
اما بهمن 1357 ، اسلامي انقلاب پيروزي از پس.كرد پيدا فزايندهاي نقش ديوانسالاري
بخش در شاغل فنسالاران از عمدهاي بخشبود عجيب و بهتآور فنسالاران سرنوشت
كل ، مديران معاونان ، وزير ، .ميرفتند بايد بودند ، شاغل صنعتي هاي"ستاد" در كه صنعت
كار در كه اقتصادي ستادهاي ساير همانند - صنعتي راهبردي ستادهاي در شاغل مشاوران
اسلامي ، انقلاب پيروزي از پس اين بر علاوهشدند بركنار صحنه از - بودند سياستگذاري
سرشماري" براساس آنها تعداد كه خصوصي و دولتي صنعتي واحدهاي در شاغل مديران
بزرگ كارگاه خصوصي ، 130 بخش در بزرگ كارگاه به 5247 "1355- صنعتي بزرگ كارگاههاي
نظر از نيز بود ، رسيده مختلط مديريت به صنعتي بزرگ كارگاه و 55 دولتي بخش در
كارگري امور در مداخلهگر سوسياليستي گروههاي.شد جديد تحول دستخوش "مديريتي"
مستعدترين را صنعتي واحدهاي ميدانستند ، "كارگر طبقه رهايي" را خود "رسالت" صنعت
رهبر آرمانهاي به وفادار و طرفدار سياسي نيروهاي اما.ميديدند نيرو جذب مراكز
در كنترل تحت براي را گستردهاي تلاش نيز ،(ره) خميني امام اسلامي ، انقلاب فقيد
اعتصابات ، قهرآميز ، برخوردهايدادند قرار كار دستور در صنعتي واحدهاي آوردن
صنعتي واحد هزاران بر حاكم فضاي..و كارخانهها داخل در متعدد راهپيماييهاي
ارزشهاي.بودند قبلي دولت به متعلق يا و بودند كرده فرار آنها صاحبان كه بود
عموما و بود افتاده جا مردم تودههاي ميان در انقلاب نخست سالهاي در كه اجتماعي
در بشيريه حسين نوشته بنابه.شد علت بر مزيد نيز ميدانستند "طاغوتچه" را مديران
همه درصد كه 67 بودند خانوار بزرگ 150 صنعتي بورژوازي شمار "ايران انقلاب و دولت"
با معمولا خانوادهها اين...داشتند اختيار در را ملي موسسههاي و صنايع
هيات اعضاي.داشتند پيوند يكديگر با مالي و صنعتي امور در مشترك سرمايهگذاري
حفظ ترتيب اين به "...بودند شده برگزيده خانوادهها همين از شركت مديره 1000
بهمن از پس نخست ماههاي در فعال سياسي گروههاي همه نيروهاي سوي از صنعتي مديران
توجهي قابل بخش اجباري كوچ.بود انقلابي اصول با ناسازگار و ارتجاعي اقدامي 1357 ،
بعدها كه بود بهمن 1357 از پس ايران صنعت در تحول جنبههاي از يكي صنعتي مديران از
شده تبليغ اجتماعي و سياسي فرهنگي ، ارزشهاي اين ، بر علاوه اما.شد آشكار آن آثار
همه در مديريت نوع كارآمدترين را "شورايي نظام" بهمن 1357 از پس نخست سالهاي در
در شاغل افراد عضويت با كارگري شوراي هزاران بنابراين ، .ميدانست عرصهها
تاسيس صنعتي واحدهاي در شتاب با داشتند بيشتري مقبوليت كارگران نزد كه كارخانهها
"مدير" حتي گاه و ميدانستند خود حقوق و وظايف از جزيي را "مديريت" شوراها اين.شد
در ترتيب اين به.ميكردند تلقي كافي اختيارات فاقد نيز را دولت توسط شده انتخاب
كوچ صنعتي واحدهاي و ستادها در شاغل صنعتي مدير هزاران بهمن 1357 از پس سالهاي
.شد جايگزين كارخانهها در "انقلابي مديريت نظام" و برگزيدند را اجباري
|