افتاد نفس جاماز
ورزشي يادداشت
26 فوتبال جهان اسطورههاي
گشت خواهيم اماباز رفتيم
تبليغاتي وقفه
2002 WORLD CUP
جهاني جام تاريخ
افتاد نفس جاماز
يك تيتر
به كمتر تاكنون شايد اما نيست پوشيده كسي بر سهام بازار جهاني بحران:ورزش گروه
بازار اين بر ميتواند حد چه تا فوتبال جهاني جام نشيبهاي و فراز كه شده توجه اين
از بسياري جهاني جام رقابتهاي و فوتبال اقتصادي مزيت اين.باشد تاثيرگذار
مربوط عرصههاي در سرمايهگذاري با را خود شانس تا واميدارد را بزرگ كمپانيهاي
عامل ميان اين در شايد و بيازمايند بازيها ، راديويي و تلويزيوني پخش نظير آن به
در را سهامشان ارزش سقوط نشاندهنده قرمز چراغ فوتبال ، بودن پيشبيني غيرقابل
شبكه سهام ارزش تدريجي سقوط به ميتوان نمونه برايسازد روشن دنيا معتبر بورسهاي
با فرانسه ملي تيم ديدار دو جريان در _ فرانسه فراگير دولتي شبكه _ "TF1"
كه 60 "لي پاتريك" زنجيرهاي شركتهاي مجموعه.كرد اشاره دانمارك و اروگوئه
از جهاني 2002 جام در فرانسه بازيهاي اختصاص تلويزيوني پخش جريان در يورو ميليون
دست خود اوليه سرمايه اصل به ميتوانست درصورتي بود كرده سرمايهگذاري "TF1"
در.ميكردند صعود جام نهايي يكچهارم مرحله به دستكم فرانسه آبيهاي كه يابد
بهصورت بازيها ، اين پخش حين در تبليغات به مربوط قراردادهاي صورت اين غير
ميليون شرطبندي 60 يك همانند درست "پاتريكلي" اقدام اين.ميشدند فسخ يكجانبه
به "TF1" ترتيب بدين.بود جام بزرگ قرباني و جهان سابق قهرمان روي بر يورويي
رفته دست از درآمد بر علاوه و شده شناخته سرمايهگذاري براي ناامن محل يك عنوان
پوشش به ويژهاي توجه كه فرانسه محبوب سابقا شبكه اين تبليغات ، به مربوط هنگفت
مردم بين در نيز را خود اعتبار داشت كشور اين باشگاهي و ملي فوتبال مسابقات دادن
بهطور TF1 پايه سهام قيمت نوسان كره در فرانسه مسابقات جريان در.داد دست از
هرگونه مثلا كه بهطوري.داشت ارتباط بازيها پيرامون اتفاقات با باورنكردني
از پيش فرانسوي نابغه زيدان زينالدين حضور عدم يا حضور به مربوط خبري و شايعه
تا يك نوسان با را فرانسه اول دولتي شبكه سهام ارزش دانمارك با فرانسه سوم بازي
و اقتصادي تبعات عليرغم و شد قرباني نهايت در فرانسه. ميساخت مواجه درصدي 5/1
جام از آرژانتين حذف گسترده ابعاد با را آن نتوان شايد ملي شكست اين اجتماعي
بار يك آرژانتيني سياستمداران كه بود گسترده قدري به بحران اين.كرد مقايسه جهاني
داستان شايد اما.داشتند معجزه انتظار مليشان تيم از جهاني 1978 جام از پس ديگر
.باشد شده نزديك خود پايان به آرژانتيني فاسد حاكمان و فوتبال دراز و طول
ورزشي يادداشت
ميميرند نيز اسطورهها
راهبر آرش
و افسانهها جاي جاي در.بودهاند شكستناپذير هميشه اسطورهها شرقيها ما براي
و شر مظاهر با تنها و يكه اساطيري پهلوانان همواره زمين مشرق ادبيات داستانهاي
شكست هم اسطورهها روزها اين اما.ميكردند تارومار را آنها و ميجنگيدند بدي
شايد (.نيستند شر مظاهر ما نظر از كه ميخورند شكست كساني از حتي آنها).ميخورند
يك در و ميدوند توپ يك دنبال كه آدمهايي به فعلي اسطورههاي ماهوي شكل تغيير
ديگر امروزه بله.باشد عجيب ميكنند ، مغلوب را حريف فنها و فوت انواع با سبز زمين
رويارويي از بينظيري عرصه به فوتبال و نيست خبري جادو و زره و شمشير از
.برخوردارند شهرت از كمتر كه است حريفاني با مردمي بهشدت اسطورههاي
دنياي انگار اما ببيند ، خورده شكست را اسطورههايش كه ندارد دوست هيچكس هم هنوز
.دارد غريبي قوانين فوتبال
آهسته حركت در دانمارك مقابل بازي در زيدان شدن سرنگون و تلوتلوخوردن صحنههاي
از بسياري ذهن در قبل چندي تا كه داشت تيمي سقوط با انكار بدون شباهتي تلويزيوني
.بود شكست غيرقابل دنيا مردم
لشگر كه كسي بيلسا ، ديوانهوار راهرفتنهاي و كرسپو و باتيگل گريستن صحنههاي
اولين از حتي نتوانست و داشت اختيار در را فوتبال فعلي دنياي اسطورههاي از عظيمي
دنيا ممالك از بسياري در عمومي سوگواري يك بروز زمينهساز كند ، عبور مسابقات موانع
.شد
مدرن نانوشته نمايش يك فوتبال كه كرد تقويت پيش از بيش را ذهنيت اين اتفاقات اين
در قدرقدرت گروههاي از بسياري سرنوشت و ميخورند شكست نيز اسطورهها آن در كه است
اين اوج نقطه كه هرچند.نيست تراژدي جز چيزي ديروز بسته پا و دست حريفان برابر
ميتواند كسي كمتر و نيست پيشبيني قابل تماشاگرانش از هيچيك سوي از نمايش ،
انتظار در نوعي به همه شايد اما است ، كدام ناخوش و خوش از او سهم كه كند پيشبيني
.ميميرند نيز اسطورهها امروز دنياي در بله ، .باشند هم شكست
26 فوتبال جهان اسطورههاي
(فرانسه) _ كانتونا اريك
دسامبر ماه در روز يك بعدازظهر با را "كانتونا اريك" فوتبالدوستان از بسياري شايد
.ميكرد بازي "Nimes نايمز" تيم براي زمان آن در "اريك".بياورند خاطر به سال 1991
از يكي پاي ساق روي بر را خطرناكي تكل "كانتونا" كه بود بازيها از يكي در
اخراج مسابقه زمين از را وي "بوييلت" مسابقه داور و داد انجام مقابل تيم بازيكنان
وي عمل اين.كرد وارد توپ به محكمي ضربه تمامتر هرچه عصبانيت با "كانتونا".كرد
.كنند محروم بازي از طولاني مدتي براي را او كه شد سبب
به و گذارده كنار را فوتبال هميشه براي كه گرفت تصميم كامل نااميدي با "كانتونا"
.شتافت او ياري به "پلاتيني ميشل" كه بود زمان اين دربياورد روي ديگري حرفه
بود ، كرده درك را وي قابليتهاي و ميشناخت را "كانتونا" خوبي به "پلاتيني"
براي خواست "كانتونا" از وي.كند منصرف خود تصميم از را وي تا گرفت تصميم بنابراين
.بپيوندد ديگري تيم به و شده خارج "نايمز" تيم از آمده پيش كه حادثهاي كردن فراموش
نهايتا و پيوست "ونزدي شفيلد" تيم به "كانتونا" كه بود سال 1992 ژانويه ماه در
.كرد معرفي فوتبال عالم به ستاره يك بهعنوان "ليدزيونايتد" تيم در را خود
سال در انگليس ليگ در "ليدزيونايتد" تيم قهرماني باعث "كانتونا" اينكه از بعد
فراگيري با.پيوست "يونايتد منچستر" يعني "ليدز" ديرينه رقيب به شد ، 1992
سال 1993 در و شد تبديل تمامعيار ستاره يك به "اريك" ،"فرگوسن سرالكس" آموزشهاي
و ديگر بار را تيم اين و شده انگليس ليگ در "يونايتد منچستر" قهرماني باعث توانست
يكي به حمله خاطر به سال 1995 در "كانتونا".دهد قرار جايگاه اين در سال از 26 پس
.شد محروم بازيها در شركت از ماه هفت مدت به مقابل تيم طرفداران از
بازي در وي سال اين در.بازگشت بازيها گردونه به ديگر بار "اريك" سال 1996 ، در
مقابل در "يونايتد منچستر" تيم براي گل دو توانست و كرده شركت "FA" جام نهايي
مسابقات اين قهرماني مقام در بار دومين براي را منچستر و برساند ثمر به "ليورپول"
وي ملي گل اولين و رساند ثمر به فرانسه ملي تيم براي را گل كانتونا 19.دهد قرار
ملي تيم درخشان بازيكنان از يكي همواره اينكه با "اريك".رسيد ثمر به سال 1988 در
.ميرفت شمار به نيز بازي زمين درون خوردهاي و زد اصلي دلايل از يكي ولي بود فرانسه
منفي روحيه ايجاد يا مقابل تيم بازيكن به توهين جمله از مختلف دلايل به بارها وي
يك بهعنوان ناهمواره كانتونا حال اين با.شد محروم بازيها از مدتي براي تيم در
يونايتد منچستر تيم در او زيباي بازيهاي و است بوده مطرح جنگنده و تكنيكي بازيكن
.مدعاست اين مويد
.ماند دور ملي تيم از يونايتد ، منچستر در فوتبالش اوج دوران در كانتونا اريك اما
كه بود اينجا مشكل.برميگشت او اخلاقي مشكلات به نه و فني مسائل به نه مسئله اين
آمادگي در دو هر كه را ژينولا ديويد كانتونا اريك فرانسه ملي تيم سرمربي امهژاكه
آنها استفاده از بازي سيستم با بودن ناهماهنگ خاطر به.ميبردند سر به كامل
.كرد صرفنظر
همچنان او اما شد ، وارد ژاكه به رسانهها و عمومي محافل طرف از زيادي فشار هرچند
بهعنوان فرانسه جامجهاني 98 در.ميورزيد اصرار منحصربهفردش شيوه از استفاده بر
و كانتونا لحظه آن در شايد.شد قهرماني قله به رسيدن به موفق جامجهاني ميزبان
به باشگاهي عرصه در كه كانتونا براي خصوصا.داشتند فراواني حسرت احساس ژينولا
بازيكن مجموع در كانتونا.بود كرده كسب را بسياري افتخارات يونايتد منچستر همراه
جذابيتهاي زمين از خارج و داخل در او غريب و عجيب كارهاي هميشه و بود عجيبي
.داشت علاقهمندانش براي را فراواني
سال در او.بود غريب و عجيب كارهاي همان جزو هم فوتبال عالم از كانتونا خداحافظي
.كرد خداحافظي فوتبال دنياي از ميبرد سر به فوتبال اوج در هم هنوز كه حالي در 98
كنار در هم باز كه خواستند او از منچستر انگليسي هواداران از بسياري موقع آن در
.بود گرفته را تصميمش كانتونا اما باشد ، منچستر
باقي يونايتد منچستر باشگاه افتخاري عضو بهعنوان همچنان خداحافظي از بعد كانتونا
برنامههاي اتفاقا.افتاد هم سينمايي فيلمهاي در كردن بازي فكر به حتي و ماند
كانتونا.گرفت قرار مردم توجه مورد بسيار تبليغاتي برنامههاي در او توسط شده اجرا
.دارد هنوزهم البته و داشت انگليسي قلبي كه بود تمامعيار فرانسوي يك
گشت خواهيم اماباز رفتيم
جهاني جام
*مالار كريستين
پيروز نميتوانستيم هرگز تيمي چنين با كه كنيم درك را اين بايد فرانسويها ما
بگيريم درس فرانسه ملي تيم اعضاي و مربيان اشتباهات از است بهتر و شويم
سعي ناراحتي اوج در آنها.ميبينيم افسرده و نااميد خيلي روزها اين را فرانسويها
.بيابند را شكست اين ريشههاي واقعگرايي ، با ميكنند
حالي در نرسيده ، هم گل يك به حتي اعتبارشان با حمله خط كه ميدانند آنها همه حالا
تاكتيكهاي از اثري نه و بود تازه و بكر ابتكارات از نشاني نه تيم بازي سه در كه
نام پشت در نهفته حقايق از هم روشني ديد آخر روز تا بدتر آن از راهگشا و چشمگير
كه كردهاند درك فرانسويان حالا.نداشت وجود مفسران و مربيان بين در فرانسه بزرگ
را جام ما كه وقتي پيش سال چهار.داشتهاند را استحقاقش كه رسيدهاند چيزي همان به
چشم به جامعه مختلف طبقات ميان ناگسستني پيوند يك كرديم ، فتح خودمان كشور در
يكديگر با غيرمسلمان ، و مسلمان تا گرفته سياه و سفيد از فرانسويها همه ميخورد ،
خوني شدن جاري با ما ملت كه زماني در درست امروزباشكوه اتحاد يك.بودند متحد
است ممكن ميكنند ، جستوجو را نويني اجتماعي هويت كشور سياسي بدنه شريان در جديد
بر كه فشاريبگذارد آنها نوين و ناپايدار آرمانهاي بر مخربي تاثير ملي شكست اين
.ميشود وارد اجتماعي مختلف سطوح
پيروز نميتوانستيم هرگز تيمي چنين با كه كنيم درك را اين بايد فرانسويها ما اما
درس فرانسه ملي تيم اعضاي و مربيان اشتباهات از خوردن غصه جاي به است بهتر و شويم
پاريس حومه به گذرتان وقتي.شده مردميتر فرانسه در فوتبال گذشته نسبت به.بگيريم
و مليت از صرفنظر كه ميبينيد را جواناني ميافتد فرانسه بزرگ شهرهاي ساير و
اين من منظور البته.دارند اشتراك هم با فوتبال به عشق در اجتماعيشان خاستگاه
آئين يك به تبديل هم امروز فرانسه در انگلستان و برزيل همانند فوتبال كه نيست
.ميدهند نويد را تحولي چنين وقوع كه دارند وجود نشانههايي اما است شده همهگير
در چنداني نقش گرچه او امروز اما بود فرانسه ملي افتخارات سمبل ديروز تا زيدان
كه دهيم اجازه نبايد ما.است ملي تيم روي هم هنوز اسمش ولي است نداشته فرانسه حذف
خاص قشر يك نماينده او.بشناسند شكست سمبل عنوان به را او مثل افرادي جامعه طبقات
ساير و او حوش و حول منفي تبليغات براي مايهاي بودنش عرب نبايد و نيست جامعه از
.شود تيم پوستان رنگين
اين حواشي به نسبت سرنوشتسازي لحظات چنين در بايد كشور رسانههاي ميكنم گمان من
نااميدانهاي و سرخورده ديدگاههاي چنين كه نگذارند و باشند خوددار ملي ، تيم شكست
در فرانسه ملي تيم.بزدائيم واقعبيني عينك از را خاك و گرد بايد ما.يابند گسترش
حد از بيش گذاشته ، سن به پا كمانرژي ، و كمتحرك:داشت سيمايي چنين جهاني جام
.زيدان مثل تكستاره يك به وابسته و مغرور
مليپوشان دراندازيم فوتبال در نو طرحي درآينده تا دهيم هم دست به دست بايد ما
.شد نخواهند روبهرو جهاني 98 جام ميليوني استقبال آن با ديگر بازگشت هنگام فرانسوي
نظر به طبيعي مردم بيحدوحصر شوق و شور و بوديم شده دنيا قهرمان ما هنگام آن در
استقبال به هم نفر يك اگر حتي.است طبيعي اجتماعي دلسردي اين هم حالا ميرسيد ،
مقاطع چنين به برسد چه ميكند تغيير مردم روحيات و رفتار سال به سال.نرود آنها
.حساسي
به كه است اين لحظاتي چنين در فرانسه فوتبال ساختار وظيفه و رسانهها وظيفه اما
باز ماشد خواهند تازه نيروي و نو تيمي نو ، فوتبالي صاحب دوباره كه بقبولانند مردم
دارم دوست.كنيم تلاش آن يافتن براي بايد ما و است گنج يك فوتبال.گشت خواهيم
".هستيم مستحقش آوريم ، دست به چه هر":كنم تاكيد جمله اين بر دوباره
:پينوشت
فرانسه - ورزش برنامههاي تلويزيوني كارشناس*
تبليغاتي وقفه
نخواهد چنداني درخشش او تبليغاتي آينده.ميكند تنهايي احساس چين ملي تيم مربي
و (صفر بر دو نتيجه با) كاستاريكا برابر در جبرانناپذير شكست دو وي كه چرا.داشت
.است كرده ثبت خود كارنامه در را ( صفر بر چهار نتيجه با) برزيل
صرب كرد ، پيدا راه جامجهاني به بار اولين براي چين ، كه اين از پس
تبليغاتي قراردادهاي و شده مطرح ملي قهرمان يك عنوان به كشورش در بوراميلوتينوويچ ،
از شركتها مختلف توليدات و روزنامهها تلويزيون ، در.شد منعقد او با بسياري
او نام ورزشي لباسهاي نهايت در و چاپ لوازم تا گرفته غيرالكلي و الكلي نوشابههاي
از يكي كه جايي تا داشت موفقي بسيار حضور فوتبال عرصه در او.ميخورد چشم به
قراردادهاي و مشغوليتها !ببينيد":بود كرده خاطرنشان سرمقالهاش در روزنامهها
است ميلوتينوويچ لقب ميلو) ".است نكرده غافل مربيگرياش كارهاي از را او "ميلو"
وضعيت آن ديگر در 57سالگي ، ميلو (.ميرود كار به تجاري علامت يك عنوان به كه
فوتبال" فلسفه و فاتح چهره پريشان ، موهاي با او.ندارد را جوانياش دوران فيزيكي
ضربه توپ به شادي با كه كرده دعوت بازيكنانش از او).است متمايز بقيه از اش"شاد
در ناگهاني طور به فوتبال ، تب شكستها اين از پس كه ميرسد نظر به اما (.بزنند
:نوشتهاند مطبوعات ميستايند ، را "صبر" مردمش كه كشور اين در.باشد كرده فروكش چين
از ناراحتي ابراز با خلاصه ، طور به پست مورنينگ ".داريم پيش در راهدرازي هنوز"
تيمهاي ساير و چين تيم بين عميق ، شكاف يك وجود بايد":است داشته اظهار وضع ، اين
كه داشته اظهار ميلو.بود نخواهد هميشگي وضع اين حال هر به اما ".بپذيريم را دنيا
هم باز او آيا اماشد خواهد جامجهاني قهرمان بالاخره آينده ، سال پنجاه تا چين
امسال ، را آن مقدار تايم مجله كه تبليغاتي هزينههاي اين برگشت مدعي توانست خواهد
كاست نوار يك كمك با آمريكايي ، مجله اين باشد؟ است كرده ارزيابي دلار ميليون يك
صورت بالكان در كه آمريكاييها با مصاحبه يك در كه وجودي با مربي ، اين كه كرده فاش
را انگليسي فوتبال اما است خوانده وحشتناك بسيار را انگليسي زبان بود ، گرفته
.ميستايد
واكنش همچنين و كشور اين ملي تيم نتايج كه كرده اعلام ژورنال استريت وال روزنامه
طبق ديگر ، سويي ازدهند خاتمه مربي اين پرسود كار به است ممكن چيني بوروكراتهاي
است چين راديوي و تلويزيون مسئول كه دولتي سازمان آمريكايي ، روزنامه يك ادعاي
ميلو صورت اين در.كند ممنوع را تبليغات عرصه در خارجيان حضور نوع هر دارد احتمال
.شد خواهد نابود و بوده تبليغاتي ايست اين قرباني اولين
لوموند: منبع
2002 WORLD CUP
صفر فرانسه - دانمارك 2
جنوبي كره وون اينچه - خرداد سهشنبه 20
( پرتغال) پريرا ملو ويتور:داور
دانمارك براي (67) توماسون دال يان ،(22) رامدال:گلها
(71) ينسن و (27) پولسن فرانسه ، از (8) دوگاري:اخطارها
11- گل موقعيت - 5
8- چارچوب درون - 2
14- خطا - 19
3- آفسايد - 2
2- آزاد ضربه _ 0
35- مالكيت دقايق - 27
***
ميانه خوبي به "گراوسن توفتيگ ، پولسن ، " دانمارك نگهدارنده هافبك سه:بهترينها
حالي در ميكردند كنترل را بازي سرعت ميخواستند ، كه بار هر و بودند بسته را زمين
آبيها تسلط سبب نتوانستند فرانسه دفاعي هافبك دو ماكهلهله و ويرا مقابل در كه
حركتي هيچ دانمارك هافبك خط پيشاني در يورگنسن مارتين:بدترين.شوند زمين ميانه بر
.داد گرونكيائر به را جايش سرانجام و نداد انجام فرانسه زمين به نفوذ براي
باور ميآوريم ياد به را نيوكاسل در او افول دوران وقتي:توماسون دال يان
چند هراز بمب يك مثل كه باشد توماسوني دال يان همين بيرمق توماسون آن كه نميكنيم
نوار هم ، بازي اين در او.ميساخت آشفتهتر را فرانسه دفاع متزلزل قلب گاهي
.شد گله سه و نكرد قطع را گلزنيهايش
عين در توماسون.بود محرز گل رساندن ثمر به از پيش تورام روي او خطاي كه چند هر
برهم سبب كه انداخت راه به فرانسه دفاعي هافبكهاي با را جالبي گريز و جنگ حال
.شد فرانسه مياني مردان تمركز خوردن
دانمارك طرفداران تشويق و هلهله صداي شد تعويض دقيقه 79 در وقتي:توفتينگ استيگ
فوتبال در ايدهآل دفاعي هافبك يك او از عضلاني و مانند صخره هيكل.برخاست هوا به
را فرانسه بزرگ مياني خط حركتهاي از نيمي تنه يك اواست ساخته دانمارك قدرتي
اين با.نميگذاشتند باقي او از عبور براي راهي هيچ سنگينش تكلهاي و كرد متوقف
.است فوتباليست يك او كه كرد قبول بتوان سخت حال
عليرغم حال اين با.آبيها آتش بر بود آبي بازي ابتداي در او گل:رامدال دنيس
و دهد ارائه سانترفوروارد يك از ايدهآل تصويري نتوانست او سرعتياش نفوذهاي
خطوط به نزديك خيلي انگليسيها همانند او.ميشد متوقف جريمه محوطه پشت در عمدتا
.شد فرانسه دفاعي خط ميان شكاف سبب دليل همين به و ميكرد كار كناري
فرستادن در اما بود موثر راست يكگوش نقش در هم باز ويلتورد سيلوين:بهترين
اسمش اندازه به كه بود كسي تنها ويلتورد.نبود دقيق موقعيتساز و برشي پاسهاي
.شد ظاهر
مهاجمان عمقي نفوذهاي سدسازي در كاملا ويرا پاتريك گذشته بازي دو برخلاف:بدترين
به ميكود تا شد سپرده ماكهلهله به او نقش دليل همين به و بود ناتوان دانمارك
.شود افزوده مياني مردان
***
شانه و شاخ پيشرويش مدافعان براي هم باز سرحال چندان نه زيدان:زيدان زينالدين
اندازه به آبيها ، مياني خط خلاقه قدرت احياي در موفقيتش عليرغم حال اين با.كشيد
فوتبال گذشت بازي از چه هر او.ميكرد تعلل نهايي ضربات زدن در تيم مهاجمان
دنبال به فرانسويها اشاره قابل حملات تمام تقريبا و گذاشت اجرا به را نابتري
ميتوانست كاري هر هم باز زيدان خوب ، بسيار.بودند او عمقي پاسهاي و فضاسازيها
.ديديم كه است همين بايستد نفر يك رنجور پاهاي روي بخواهد تنها كه تيمي اما كرد
فرانسويها نتايج شايد نداشت حضور بازيها از دوره اين در او اگر:دسايي مارسل
اين با هماهنگي عامل اصلي ، تركيب در لبوف ماندن علت تنها شايد.نميكرد تفاوت خيلي
توان همه كه بودند فرانسويهايي تنها زيدان كنار در او حال اين با.بود سياه صخره
كاملا رامدال توسط اول گل روي اگرچه او.گرفتند كار به شكست از فرار براي را خود
هم از تشنج يك با بود ممكن لحظه هر كه را فرانسه ملي تيم بدنه لااقل اما ماند جا
.كاست آن شدت از اما نكرد جلوگيري فاجعه بروز از او.داشت نگاه منسجم بپاشد ،
در حاضران وقتي اما.داشت احتياج صعود براي گل دو به فرانسه:دوگاري كريستوف
او حضور دليل تنها.شدند ميخكوب شنيدند را دوگاري كريستف نام وون اينچه استاديوم
باشد چپ جناح در "ليزا - زيزو - دوگاري" طلايي مثلث مجدد تشكيل ميتوانست زمين در
.شد محروم دقيقه 53 تا مضاعف نوك مهاجم يك داشتن از عملا فرانسه او حضور با اما
روماني - يوردانسكو آنجل:آناليز *
.بزرگ تيم دو ميان بود جذاب بازي يك اين
خصوص به بود اولسن تاكتيكهاي پايبند كاملا و بود يافته سازمان خوبي به دانمارك
و - ديدني نمايشي فرانسه مقابل ، در.بودند بينظير ضدحملات طرحريزي در آنها كه
زمين به توپ كردن حمل و توپ مالكيت پيشرفته سيستمهاي از - ناموفق نهايت در البته
از خيلي.دادند دست از را زيادي موقعيتهاي آنها اما گذاشت ، اجرا به را حريف
عنوان مدافع كه داشتند انتظار فرانسوي ، چه و دانماركي چه ورزشگاه ، در حاضران
بله.بودند شده طلسم خروسها گويا اما شود گل يك زدن به موفق لااقل جهان قهرماني
! طلسم
|
جهاني جام تاريخ
6_ دوازدهم جام
Spain 1982
جام تب نهايي نيمه مرحله به ايتاليا و فرانسه غربي ، آلمان لهستان ، صعود از پس
بازي ايتاليا با لهستان و غربي آلمان با فرانسه مرحله اين در.يافت شدت جهاني 82
.كردند
لهستان.داد شكست گل دو با را لهستان و برداشت گام شگفتي مدار بر همچنان ايتاليا
بازي اين در لهستانيها.بگذارد نمايش به را هميشگياش بازي نتوانست بازي اين در
با ايتاليا عوض در.نداشتند اختيار در محروميت خاطر به را قدرتمندشان مهاجم بونيك
.داد نشان را قهرمان يك شمايل زد را بازي گل دو هر كه روسي پائولو مجدد درخشش
بهترين باخت اين با بودند شده ظاهر انتظار ، از فراتر كار جاي اين تا كه لهستانيها
.دادند دست از فينال به رسيدن براي را فرصت
شرايط و بيشتر حساسيت شد برگزار غربي آلمان و فرانسه بين كه ديگر بازي در اما
و پيشبيني هرگونه كه بود گونهاي به بازي اين موقعيتميشد احساس سختتري
.ميكرد غيرممكن را پيشداوري
بازيهاي در كه طور همان كرد ، بازي آلمان از زيباتر و برتر بازي طول در فرانسه
بر دليل بودن برتر تيم هميشه فوتبال در اما.بودند داده نشان خود از نيز قبلي
.نيست پيروزي
بارسكي پيرليت دقيق شوت.زد غربي آلمان را تعليق و هيجان از پر بازي اين گل اولين
.انداخت پيش را آنها آلمان تكنيكي چپ هافبك
ضربه يك با فرانسه ستاره فوق پلاتيني ميشل كه بود نگذشته اول گل از دقيقهاي چند
دست از نيز را ديگري فرصتهاي فرانسه اول نيمه پايان تا.كرد مساوي را بازي پنالتي
.ميساخت دگرگون كلي به را فرانسه وضعيت ميرسيد نتيجه به اگر كه فرصتهاييداد
تا شد باعث شكست از ترس شايد.نبود ديدني و جذاب بايد ، كه چنان آن بازي دوم نيمه
تاريخ در نادر اتفاقات از يكي دقيقه 56 در.كنند بازي احتياط با تيم دو هر
از خروج لحظه در آلمان دروازهبان شوماخر هرالد لحظه اين در.داد رخ جامجهاني
انجام باتيستون پاتريك روي را جهاني جام تاريخ خطاهاي وحشتناكترين از يكي دروازه
موقعيت در پلاتيني از پاس يك دريافت از پس فرانسه تاخته پيش مدافع باتيستون.داد
باتيستون.كرد زمين نقش را او شوماخر خطاي اما گرفت قرار شوماخر برابر در تك به تك
بازي و نگرفت هلندي داور سوي از هم زرد كارت يك حتي شوماخر و شد بيمارستان روانه
دو را فرانسه ترسور و ژيرس آلن اضافه وقت ابتدايي دقايق درشد كشيده اضافه وقت به
.انداختند پيش گل
كشيده تساوي به بازي كه شد باعث رومنيگه هاينس كارل آمدن و آلمان درست تعويض اما
.شود
پنالتيها در.ميفرستاد فينال مسابقه به را برنده كه بود پنالتي ضربات ديگر حالا
كه خوردند را مناسبي فرصتهاي افسوس فرانسويها و شد پيروز بر 4 نتيجه 5 با آلمان
ميشد اخراج لحظات اين از زودتر خيلي ميبايست كه هم شوماخر.بودند داده دست از
.بود موفق پنالتي مهار در او.گرفت لقب آلمان ستاره
.شود مشخص جام تيم سومين تا رفتند ردهبندي ديدار به فرانسه و لهستان نتيجه اين با
دچار هم نظرات لحاظ از بودند شده شديدي افت دچار روحي لحاظ از كه فرانسويها
تركيبي با فرانسه خاطر همين به.شدند اصلي بازيكنان بين در دامنهدار مصدوميتهاي
لهستان به را نتيجه و گذاشت ميدان به پا اصلي بازيكنان از نفر چند و ذخيرهها از
را سوم مقام جام 74 از پس بار دومين براي آنها شد باعث لهستان گل سه.كرد واگذار
.بياورند دست به
در بدشانسي يك.كردند برگزار را فينال بازي خوششانس غربي آلمان و ايتاليا اما
با فوروارد گراتزياني.باشد ايتاليا براي شكست بر نشانهاي ميتوانست اوليه دقايق
ذخيره مهاجم آلتوبلي آلساندرو و كرد ترك را بازي مصدوميت ، خاطر به ايتاليا ارزش
.گرفت را او جاي
باشد دردآور مربياي هر براي اجبار روي از هم آن ذخيره مهاجم يك كردن بازي شايد
بازي اين سرنوشتساز گلهاي از يكي و شد ظاهر قهرمانانه بازي اين در آلتوبلي اما
پنالتي يك او همتيمي كابريني آنتونيو آلتوبلي ، گل از قبل البته.رساند ثمر به را
.باشد داده دست از را پنالتي فينال در كه باشد بازيكني اولين تا داد هدر به را
ششمين زدن با پائولوروسي دوم نيمه شروع با اما نداشت دربر گلي اول نيمه در بازي
رساند ثمر به را آلمان گل تك برايتنر پل.بخشيد آبيها اردوي به تازهاي جان گلش
با ايتاليا اما.باشد زده گل جامجهاني فينال دو در كه باشد بازيكني سومين تا
آمد دست به حالي در قهرماني اين.شد قهرمان و برد را بازي جنتيله و آلتوبلي گلهاي
هم ايتاليا قهرماني اين با.نداشت هم برد يك حتي جام مقدماتي مرحله در ايتاليا كه
.رسيد قهرماني سه با برزيل ركورد به
|