آزادي سوي تنفسيبه
ميآيند جديد عصر فراعنه
خبرنگار نگاه
نيستند عادي هيچكدام آنها
آزادي سوي تنفسيبه
هاشمي اكبر
كوثري عباس از عكس
و غريب و غولپيكر ماشينهاي جلوتر افتاده ، اتفاقي ميدوند ، سراسيمه جوانها
آن اطراف در انتظامي نيروي سبز لباسهاي با تنومندي مردان كه ميبينم را سياهرنگي
كسي اينكه مثل":ميگويد پيرمرد.نظارهگرند خيابان سوي اين نفر چند ايستادهاند ،
درگذر كه جواني و "باشد مسلحانه گروگانگيري گمانم به":ميگويد ديگري "شده كشته
سوي آن ؟!چه براي ميپرسد پيرمرد "ميگيرند را جوانها آقا نه":ميگويد است
بيرون ماشين از را جواني پسر و دختر تنومند ، مردان ميشود متوقف ماشيني خيابان
نميتوانيم كه خانه توي كنيم چه بچهها اين با نميدانم":ميگويد زن.ميكشند
خدا.باشيم شاد ميخواهيم ميگويند جوانند !...ميآيند هم بيرون كنيم حبسشان
.ميآيد بيرون پنجره از سري.ميايستد ماشيني ".بگذراند خير به هم را تابستان اين
ميگويد گوينده و است روشن ماشين راديو.ميدهد توضيح نفر يك "افتاده اتفاقي چه"
".پركنيم هم با را جوانها فراغت اوقات و بدهيم هم دست به دست بياييد"
بسته دايره در جوانان
و تحقيقات مركز سوي از كه كاربردي - علمي جامع مطالعه و تحقيق يك اساس بر
به علمي و مطمئن و تحقيقي منبعي عنوان به و گرفته انجام قضاييه قوه پژوهشهاي
اين در نامشروع روابط تقسيمبندي در است شده توصيه دستگاهها سياستگذاران و طراحان
از.است آمده گرفته انجام (زنا) نامشروع روابط انگيزههاي و علل مورد در كه تحقيق
جرم مرتكب پسر و دختر جوانان از درصد 5/25(آماري نمونه) محكوم بزهكار مجموع 220
و يكديگر با كردن خلوت و معاشرت مرتكب درصد و 1/39 يكديگر با كردن مصاحبت و معاشرت
و 8/6درصد زنا مرتكب درصد تنها 9/5 و زنا از كمتر عفت منافي اعمال مرتكب درصد 7/22
سابقه فاقد جوان دستگيرشدگان درصد ميان 0/90 اين از كهشدهاند تفخيد مرتكب
دستگيرشدگان از درصد است 5/54 آمده جرم وقوع زمان مورد در.بودهاند كيفري محكوميت
شدهاند جرم مرتكب شبانهروز ساعات طي و 9/5درصد شب ساعات طي درصد و 5/39 روز طي
و.شدهاند جرم مرتكب شب در تنها 9/5درصد و روز طي مجموع 94درصد در ميدهد نشان كه
در درصد(/7).است شده مشخص ترتيب اين به نيز جرم وقوع محل تحقيق اين در آنكه جالب
مراكز تجاري 3/2 مراكز در درصد مسكوني ، 1/4 منازل در و 4/31درصد عمومي معابر
در و 9/15 نظامي مراكز خصوصي ، 5/0 توليدي مراكز توليدي ، 3/2 مراكز تفريحي ، 2/3
رستورانها در فرهنگي ، 4/6 اماكن در پارك ، 4/1درصد و كوه و سياحتي - تفريحي اماكن
تابستان در جرمها بيشترين.شدهاند جرم مرتكب اتوبوس و تاكسي داخل در و 3/27درصد
خود آمارها و تحقيق اين تفسيري و توضيح هيچ بدون شايد.است داده روي با 5/69درصد
سوي از كوچك تخلفي دادن روي فرض با.باشد جوانان به نگرش نوع و جرم تعريف گوياي
معابر در و مردم ديدگان درميان و روشن روز كه را آنها كه است شايسته آيا جوانان
قرار...افراد كنار در شدهاند كوچك تخلفي دچار (ميگويد آمار كه آنچنان) عمومي
.بدهيم
فراغت براي فرصتي جوانان و ميشود تابستان هم وقتي جرم ، حلقه شدن تنگتر با
حلقه اين در پاي پرانرژيشان جوانان آنكه براي سراسيمه خانوادهها مييابند
ميافتند فرزندانشان فراغت اوقات كردن پر فكر به يكباره به نشوند گرفتار و نگذارند
.و خياطي و گلدوزي شنا ، كامپيوتر ، زبان ، كلاسهاي به اجباري رفتن و جوانها كابوس و
.كنند پر را چاله اين ميخواهند همه شده طور هر و ميشود آغاز..
فراغت اوقات نام به چالهاي
و برميدارم خودم با را فرزندم كه من":ميگويد روزنامهاي گزارشگر به شهروند يك
بيشتر تجربهاش هم و ميشود آشنا جامعه با هم و ميبيند را مردم هم سركار ، ميبرم
و پدران از بسياري سخن اين و ".است ناباب رفيق با شدن دمخور از بهتر.ميشود
كه نميدانند واقعا گفتهاند درصدشان نظرسنجي 11/57 يك در كه است مادراني
و مرددند درصد و 3/16 نه يا بگذارند آزاد دوستانشان با آمد و رفت در را فرزندانشان
دهنده نشان آمارها اين همه و.كنند چه فرزندشان براي كه ميدانند درصد تنها 6/25
جامعه براي هم و خانوادهها براي هم ميتوانست كه بيشماري جوانان وجود كه است آن
.است شده بحران يك به تبديل آيد ، حساب به فرصت يك
فراغت اوقات كه سوال اين به پاسخ در دانشگاه استاد و جامعهشناس سالارزاده دكتر
جيبي توي پول فراغت اوقات:است معتقد فرانسوي جامعهشناس دومزديه":ميگويد چيست
و پول اين است موظف حكومت و كنيد خرج را آن ميتوانيد خواستيد كه طور هر.شماست
از ياكنند خرج را آن چگونه كه هستند مختار مردم و كند فراهم شما براي را شرايط
".نميدارد بر هم نبايد و بايد و كنند استفاده آن
از مجموعهاي فراغت":ميآورد فراغت اوقات تعريف در نيز مازيه و ژوفرد
به يا تفريح ، براي يا استراحت براي يا خود رضايت به كاملا فرد كه است فعاليتهايي
كمال به و دواطلبانه اجتماعي مشاركت يا غيرانتفاعي آموزش يا اطلاعات توسعه منظور
اجتماعي و تحصيلي خانوادگي ، شغلي ، الزامات از شدن آزاد از بعد خويش ، شخصيت رساندن
.ميپردازد آن به
مفهوم به فراغت اوقات پيدايش مبناي":ميگويد باليني روانشناس عراقي نجم لعيا
انسان زندگي بر كار نظام حاكميت كه زماني.بازميگردد صنعتي انقلاب به آن جديد
و انسان همزيستي كه آورد وجود به را نگراني اين انديشه صاحبان براي صنعتي جامعه
رهايي براي اينرو از بينجامد او "شدن ابزار" و "شدن بيروح" به نهايتا ماشين
آن "برتراندراسل".پرداختند كار مقابل در فراغت موضوع طرح به بيگانگي خود از انسان
.ميداند آدمي فراغت ايام هوشمندانه كردن پر توانايي در تمدن دستاورد آخرين را
ميتواند نيز قرمز چراغ پشت در توقف حتي.ندارد خاصي مكان و زمان فراغت ايام
براي و ميكنيم چه و كيستيم بينديشيم كوتاه چند هر لحظهاي براي تا باشد فراغتي
ميگيرد شكل آينده انسان هويت فراغت ايام در كارشناسان اعتقاد به.كرد بايد چه شدن
دوره از انسان تحول كه دورهاي است انسان زندگي دورههاي حساسترين از يكي جواني و
و هويتيابي جهت در بايد جوانان فراغت اوقات برنامههاي و است بزرگسالي به كودكي
.باشد نسل اين هويتسازي
و غلط نگاه همين.است بزرگ چاله يك كردن پر تنها بسياري نظر در كه حساس دورهاي
ميدهد نشان تحقيق يك كه داشته پي در را نتايجي جوانان براي شده ايجاد محدوديتهاي
مطالعه سهم و شبانهروز در دقيقه هفت حدود تنها جوانان فراغت اوقات در مطالعه سهم
به فقط فراغت اوقات در جوانان فعاليت درصد كه 53 حالي در است دقيقه هشت مطبوعات
.ميشود معطوف تلويزيون و راديو
دنياي فراغت ، دنياي است معتقد تهران دانشگاه علمي هيات عضو ساروخاني باقر دكتر
نتيجه به آنكه بدون دارد حق او و بوده نوجوان و جوان دنياي نيست ، كرختي و بيكاري
اصلي ويژگي و بپردازد آن به كند ، نگاه فراغت ، دوران در خود فعاليت مادي كاركرد و
به تنفس" را فراغت اوقات ساروخاني.است اختيار و آزادي از برخورداري فراغت اوقات
از انسان خروج فراغت "ماركوزه" تعريف طبق":ميگويد و كرده تعبير "آزادي سوي
با آشتي و رهايي و آزادي سوي به فضايي و كرده باز را دنيا فراغتاست بودن تكبعدي
به است تنفسي فراغت دنياي اما است ، التزام و تعهد دنياي كار ، دنياي.است خويشتن
تنها كه نيست محدودي پديده بنابراين خويشتن ، به بازگشت و دنيا تعهدات از رهايي سوي
".شود پرداخته آن به خاص زماني در
فرهنگ و جامعه ساختار در است جامعه فرهنگ از متاثر كه همانطور فراغت اوقات گذران
بايد.ميآورد فراهم را اجتماعي تغييرات موجبات زمان مرور به و.ميگذارد اثر نيز
بسياري چيزهاي و كرده منع را جوانها توانستهايم تا گذشته سال در 23 كنيم اعتراف
يابد ادامه همچنان روند اين اگر و كنيم جايگزين چيزي بيآنكه گرفتهايم آنها از را
شكل آينده نسل در عصيانگري فرهنگ جوانان انرژي و خواستها شدن زيرزميني و سركوب با
نيرو اين نتواند جامعهاي اگر":ميگويد دانشگاه استاد رجبزاده دكتر.گرفت خواهد
".ميشود متلاشي نظام چارچوب كند ، رهبري و هدايت را انرژي و
التهاب پر دوران در را ايران سرنوشت بيگمان و است مطرح نسل يك سرنوشت فراغت در
كار ، بعد در هم و فراغت بعد در هم كه بگيرند دست در بايد جواناني سوم ، هزاره
.باشند ديده آموزشي
ميآيند جديد عصر فراعنه
اعتياد و روسپيگري آثار هرگونه تا ميگيرند كار به را خود تلاش تمامي دوبي مقامات
كنند پاك خود شهر چهره از را
هدايتي امير: ترجمه
.اشراف و اعيان براي مجلل ورزشي اماكن و باشكوه خريد مراكز مدرن ، هتلهاي سوپر
شهري.كنند تبديل جهان شهر مدرنترين به را دوبي دارند قصد امارات رهبران
از تن ميليونها ساليانه بتواند كه شهري بينظير ، توريستي جاذبههاي با افسانهاي
كه مشكلي عمدهترين.كند جلب خود سوي به را سرمايهگذاران و ثروتمند جهانگردان
شهرشان درخشان چندان نه سابقه مواجهند ، آن با راه اين در خليجفارس ثروتمند شيوخ
گروه تروريستهاي پولشويي مركز بزرگترين دور چندان نه گذشتهاي در دوبي ;است
.است بوده القاعده
****
و گوشه هر در كه است شعاري اين ".ميشود آغاز زندگي آن از پس و طلا طلا ، طلا ، "
پيادهروها ، بزرگراهها ، .است بسته نقش _ مكتوب صورت به نه البته _ دوبي شهر كنار
طلاييشان زرد رنگهاي آن با همه و همه مدرن و مجلل هتلهاي و دولتي ساختمانهاي
حال در و مدرن شهري ;دارند طلا و پول به نسبت شهر گردانندگان اشتياق و شور از نشان
بهعنوان.كند كسب را اول رتبه جهان در عرصهها از بسياري در دارد قصد كه پيشرفت
ويلاهايي با زيبا جزيرهاي ;ميزنيم بشر دست ساخته جزيره بزرگترين به سري مثال
با جهان هتل گرانقيمتترين و بلندترين و مجهز سواركاري باشگاه يك منحصربهفرد ،
تمامي بر علاوه اينجا.باشد رويت قابل نيز ماه كره از است قرار كه عظيم بنايي
آشيانه دوبي عظيم فرودگاه.ميشود محسوب نيز امارات هوايي خط اصلي مغز اينها
بهترين بهعنوان پياپي سال دومين براي اخيرا كه است هوايي خط غولپيكر هواپيماهاي
.است شده شناخته جهان هوايي خط
و غيرواقعي را امارات رهبران جديد هدف بينالمللي ناظران و كارشناسان غالب
:است نوشته خصوص اين در مقالهاي طي اخيرا نيوز گلف نشريه.ميدانند جنونآميز
شهر ، مسئولين اما ".نيست امكانپذير "جديد فراعنه شهر" دوبي در حداقل امر اين"
مصمم خود اهداف تحقق در كه كردهاند ثابت بدبين افراد به بارها و بارها اين از پيش
جهانگردان تعداد دارند قصد كه كردند اعلام سال 1991 در آنها مثال بهعنوان.هستند
برابر پنج به سال پنج ظرف بود ، نفر هزار ساليانه 500 موقع آن در كه را دوبي
مواجه كارشناسان از بسياري تمسخر و تحقير با هنگام آن در آنها گفته اين.برسانند
/باورنكردني 6 رقم به دوبي از بازديدكننده جهانگردان ميزان سال 2001 در وقتي اما شد
دوبي مقامات جديد هدف.شدند پشيمان خود گذشته گفتههاي از همگي رسيد نفر ميليون 3
تعداد چنين يك وجود.است سال 2010 تا نفر ميليون سقف 15 به جهانگردان تعداد رساندن
محسوب بزرگي موفقيت دارد ، جمعيت نفر هزار تنها 900 خود كه شهري براي جهانگرد
.ميشود
حملات از پس واشنگتن ، و نيويورك همچون بزرگي شهرهاي در كه حالي در ديگر سوي از
حاكمان ميشوند ، لغو ديگري از پس يكي هوايي پروازهاي و كنفرانسها سپتامبر ، يازدهم
.ميكنند برگزار تمام پشتكار و دقت با را گردهماييها تمامي زياد اصرار با دوبي
در سعي خود فرودگاههاي و بنادر توسعه براي كلان سرمايهگذاريهاي با همچنين آنها
چندين تازگي به امارات هوايي خط.دارند بازرگانان و تجار توجه بيشتر چه هر جلب
هتل حاضر 28 حال در.است كرده اضافه خود ناوگان به را جديد و مجهز هواپيماي فروند
آنها جمع به ديگر جديد هتل سه آينده ماههاي طي كه دارد وجود شهر اين در ستاره پنج
با عظيم كشتي يك همچون كه است "برجالعرب" هتلها اين از يكي.شد خواهد اضافه
.است كرده علم قد دوبيسيتي جنوب ساحل كيلومتري پانزده در برافراشته بادبانهاي
بسيار نورافكنهايي.است جهان هتل لوكسترين متر معادل 321 ارتفاعي با برجالعرب
رنگ به بنايي است بلندتر نيز ايفل برج از حتي كه عظيم هتل اين از شبها قوي
سرك براي را بينندهاي هر كنجكاوي آن مجلل بسيار نماي و ميسازند آلمان رنگينكمان
است ، حكومتي خانواده به متعلق كه هتل اين ساخت هزينه.برميانگيزد آن در كشيدن
نيز آينده سال تا 50 سرمايهگذاران ، معتقدند كارشناسان كه بوده بالا آنچنان
هزار تا 10 كرايه 1100 حتي.كنند حساب خود سرمايه بازگشت روي توانست نخواهند
هتل درون فقط ميخواهند كه كساني براي) آن يورويي ورودي 30 و هتل اتاقهاي يورويي
دوبي ، اهالي اعتقاد به.دهد پوشش را آن هزينههاي بود ، نخواهد قادر (كنند تماشا را
عاملي و شهر شاخصه علامت مجلل و عظيم بناي اين.است هتل يك از بيش چيزي برجالعرب
و برق و زرقاست همينطور هم حقيقت در.است خارجي جهانگردان جلب و پرستيژ كسب براي
هيچگونه هتل ساخت درميكند خيره را بينندهاي هر چشم كه است قدري به هتل تجمل
از ريسمانها بهترين ايتاليا ، از گرانبها مرمر سنگهاي ;است نگرفته صورت صرفهجويي
.فرانسه از حمام تجهيزات و متحده ايالات و ژاپن از الكترونيكي تجهيزات ايرلند ،
كار به آب لولههاي و ستونها ، لوسترها در طلا ورق مربع متر هزار ده به نزديك چيزي
.است رفته
آزاد تجاري مناطق رئيس سوليجيم ، ابن احمد سلطان.است برق و زرق در غرق جا همه
مقامات".است آينده به ما راسخ اعتقاد نماد طلا.طلاييم شيفته ما":ميگويد دوبي
از را اعتياد و روسپيگري آثار هرگونه تا ميگيرند كار به را خود تلاش تمامي دوبي
به شكل بهترين به را تسامح و تساهل اسلامي ، شعائر حفظ ضمن و كنند پاك خود شهر چهره
.بگذارند نمايش
راهسازي اينجا در.است شهر در بوميان اندك حضور دوبي توجه جالب نكات از ديگر يكي
به ادويهجات بازارهاي در ميتوان را ايرانيها.ميشود انجام پاكستانيها توسط
فيليپينيها و گرفتهاند دست در را زينتي طلاجات بازار هنديها كرد ، مشاهده وفور
جايي تنها شهر بزرگ موزه.يافت كنار و گوشه هر در ترهبار بازارهاي در ميتوان را
كه اعرابي.ديد آن در را بوميان از تن چند خاطر اطمينان با هميشه ميتوان كه است
هم اينها اما ميكنند ، معرفي جهانگردان به را دوبي سنتي دستي صنايع بيحوصلگي با
بوميان راستي به.كنند بازي را خود اجداد نقش ميكنند سعي بيشتر كه هستند بومياني
و هستند اماراتي گذرنامه داراي شهر ساكنان از درصد تنها 18 هستند؟ كجا دوبي اصلي
از گرچه آنها.ميشود ارائه خارجي كارگران توسط دوبي در خدمات تمامي تقريبا
خدمات و رايگان بهداشتي خدمات نظير ديگر مناسب امكانات و مالياتي معافيتهاي
دولت و درآيند عربي متحده امارات تابعيت به نميتوانند اما بهرهمندند ، آموزشي
.نمايد اخراج كشور از را آنها ميتواند كند اراده كه وقت هر امارات
مهم مسئله دو هستند ، درگير آن با روزها اين دوبي سردمداران كه مشكلاتي عمدهترين
متحده ايالات حمله احتمال و القاعده گروه تروريستي فعاليتهاي يعني خاورميانه روز
.است روشن كاملا موارد اين دوي هر در امارات مقامات رسمي موضع البته.است عراق به
تروريستي ، گروههاي با دوبي اقتصادي شبكههاي ارتباط هرگونه رد بر علاوه آنها
كاملا را عراق به حمله براي العديد جديدالتاسيس پايگاه از آمريكا استفاده احتمال
در كه است آن حقيقتميدهد نشان را ديگري چيز موجود مدارك اما ميدانند ، بعيد
الشهي 23 مروان نامهاي به امارات اتباع از تن دو سپتامبر يازدهم تروريستي حملات
هواپيماي هدايت مسئوليت اولي.داشتهاند فعال نقش ساله السوكامي 25 ستام و ساله
در مبارزين ، از يكي بهعنوان ديگري و داشته برعهده را ايرلاينز يونايتد 175
همان دو اين.بود مشغول ماموريت انجام به ايرلاينز آمريكن هواپيماي 011
ظاهرا.كردند برخورد نيويورك دوقلوي برجهاي با نوبت به كه هستند هواپيماهايي
اقتصادي فعاليتهاي هدايت در مذكور ، حملات در مستقيم مشاركت بر علاوه اماراتيها
نياز مورد پول اعظم بخش كه ميشود گفتهداشتهاند بسزايي نقش نيز القاعده گروه
مثال بهعنوان.است ميرسيده آنها دست به دوبي اقتصادي شبكههاي طريق از تندروها
اقتصادي شريانهاي طريق از دلار يكصدهزار از بيش حملات ، اصلي برنامهريز عطا ، محمد
اين در نيز دوبي در طالبان ارشد مقامات آزادانه آمد و رفت.است كرده دريافت دوبي
امارات و سعودي عربستان پاكستان ، كه كرد فراموش نبايد.است شده علت بر مزيد ميان
گروهش و عمر ملامحمد با رسمي روابطي سپتامبر اواخر تا كه بودند كشورهايي تنها
گروه اقتصادي شبكه كشف راه در خود گامهاي اولين در آمريكايي بازرسان.داشتند
عمده بخش كه است متهم بانك اين.كردند برخورد دوبي اسلامي بانك نام با القاعده
محمد مصطفي مذكور بانك اينكه بر مضافا.است داشته عهده بر را عرصه اين در پولشويي
روابط.بود پذيرفته خود مشتريان از يكي بهعنوان را بنلادن معتمدين از يكي احمد ،
نظام يك فاقد افغانستان كه آنجايي از و دارد ادامه هم هنوز كابل و دوبي ميان مالي
يعني اسلامي سنتي سيستم طريق از روابط اين است ، آن امروزي معناي به بانكداري
طريق از آن در معاملات غالب كه است گونهاي به حواله نظام.ميگيرد صورت "حواله"
ارز تنها كارشناسان اعتقاد به كه گرانبها فلزي ;ميگيرد صورت طلا انتقال و نقل
آن از حاكي آمريكايي بازرسان توسط آورده عمل به تحقيقات.تروريستهاست اعتماد مورد
همچنان آمريكا و غرب جهان آن تبع به و امارات افغانستان ، ميان پولي روابط كه است
ايالات روانه طريق اين از طلا و پول هنگفتي مبالغ اخير روزهاي طي حتي و دارد ادامه
.است شده متحده
بدان چيز هر از بيش آنها آنچه.ندارند مشكلات قبيل اين به توجهي جهانگردان اما
همان درست اين و است رستورانها و فروشگاهها تفريحي ، مراكز در گشتزني ميانديشند
.ميپسندند جديد عصر فراعنه كه است چيزي
اشپيگل:منبع
خبرنگار نگاه
ايراني خيز زلزله سرشت
بيرجندي فاضلي
است وقتي آن و باشد شده تجربه آدمي زندگي در واقعهاي كمتر شايد زلزله از تلختر
آني به مامن.ميشود او مرگ دام است كس هر امان و آسايش محل كه كاشانه و خانه كه
.ميشود مدفن به تبديل
است واقعهاي كه باشد ايران در زلزله دنيا ، جاي هر در زلزله از تلختر شايد اما
طبيعي رويداد اين كه است جا آن در ايران در زلزله باورنكردني و غريب وجه.غريب
.فرهنگي عمدتا است پديدهاي و گرفته ديگر حالتي ما براي
عناصر از كه جا بدان تا بوده پرتكرار رويدادهاي از ديرباز از ايران در زلزله
سبب را غرابتي ما براي عنصر اين استمرار همين اما.هست و بوده ايراني جاري زندگي
.است فرهنگي پديدههاي حوزه به آن ورود و طبيعي اصالت از آن تدريجي شدن دور كه شد
ايرانيان به امري مقام در را خود زياد تكرار اثر در پديده اين كه معنا بدان
تبيين به و شده قائل آن براي جايگاهي خود فرهنگ و فكر نظام در ميبايد كه شناسانده
امري هر جايگاه كه انگارههايي و تقديرگرايانه فلسفه سيطره.بپردازند آن تحليل و
به ايراني نگاه كه گرديده موجب ايراني فكر بر ميسازد معين تقديرات سلسله در را
او فعاليت و آدمي نقش منظر ، اين از.باشد تقديرگرايي موضع از نگاهي هم رويداد اين
و جاني خسارتهاي بر شده متاثر حادثه از زده زلزله ايراني:ميشود نفي پيشاپيش
و ميبندد نقش ديگران و خودش ضمير لوح بر او مصيبتزده تصوير.ميكند سوگواري مالي
و مصيبتزده سيماي.ميآورد ياد به تصوير اين با را خودش همواره ايراني جمعي خاطره
دائما حالتي با ايراني چهره و.ميشود تكرار زلزله حادثه تكرار اثر در سوگوار ،
.ميشود ثبت سوگوار
و فكر با كه امتزاجي در كه است طبيعي رويداد يك باورنكردني و غريب وجه همان اين
قاطبه امروزه كه جا آن تا.است يافته غيرطبيعي صورتي كرده پيدا ايراني عقيده
.دارند طبيعي ماوراء نگاهي پديده اين به ما هموطنان
ضعف يا و شدت با نيز حكومتها جانب از امروز به تا و تاريخ طول در نگاه اين
ديگر طرف از.است گرفته قرار تقويت مورد مختلف انحاء به و بوده حمايت مورد دائما
.است شده سپرده فراموشي به عامدا و عالما پديده اين قبال در انسان طبيعي وظايف
قائل خود براي وظيفهاي حادثه ، با مقابله براي آدمي كه فرهنگي و فكري اوضاع اين در
يكباره به ميدهد ، حواله تقدير به را چيز همه و نشده داده آموزشي او به نيست ،
و ميشود پا به هنگامهاي.ميلرزد زمين مثلا و ميكند عمل خود اقتضائات به طبيعت
مرگ نماد به تبديل است آن از زيبا نشانهاي و هستي نظم از آيتي كه زمين خوردن تكان
.ميشود تباهي و نابودي و
است دنيا ديگر كجاي هر آدميان از تلختر احتمالا ما براي كه زلزله تلخ حكايت اما
تاريخ تعبيري به هم مملكت اين سياسي تاريخنميپيوندد وقوع به ما طبيعت در فقط
محلي قدرتهاي يا و حكومتها مكرر فروافتادناست بوده تلفات پر و مكرر زلزلههاي
ماتم سوگوار ايراني تصوير آن مثل به درست آنها ، اطراف در مهيب گسلهاي شدن باز و
هولناك و تلخ زلزلههاي وقوع.است ايراني حكومت سيماي از ثابت تصويري گويا زده ،
فلسفه و نگاه در ريشه جهاتي از نيز شده ثبت تكرار به ما تاريخ در كه سياسي
.ميشود برپا ايراني جامعه افراد فعاليت از حكومتها.دارد ايراني تقديرگرايانه
و خود كه هستند تقديري پروپاقرص معتقدان كه نيستند همانها جز افراد اين
حكومت وقتي ايراني فرد.است بخشيده مفهوم و معنا امروز تا ديرباز از را پيرامونشان
براي وظيفهاي حكومتي حادثه با مقابله براي هم نديده ، آموزشي كارش براي هم ميكند
كه جا آن به را كشتي خدا كه است معتقد و نميكند توجهي هشدارها به نميشناسد ، خود
به بياعتنا او كه ميكند ايجاب ايراني تقديرگرايي اين سرشتميبرد است او خواست
و ميكند عمل خود اقتضائات به سياست و تاريخ دنياي يكباره به تا.باشد امور جزئيات
بياندازه مالهاي و جانها و ميشود پا به هنگامهاي.فروميپاشد حكومتي مثلا
تاريخ ايراني ، كه است تاريخ در سياسي زلزلههاي اين تكرار اثر در.ميرود باد به
بديهي امري را آن كرده تصور حكومتها مكرر فروافتادنهاي و برآمدنها از عبارت را
محتومي امر زلزله كه ميپندارد چنين هستي به تقديري نگاه سبب از او.ميكند تلقي
نگاه همين سبب به باشد آن محض تسليم بايد و ندارد وظيفهاي هيچ آن برابر در كه است
نبردن راه و هزارهها طول در مكرر خوردنهاي دور از است عبارت ايران تاريخ كه است
استمرار نعمت از ايراني كه است نگاه همين سبب به و است مقصودي و منزل هيچ به
تاريخي.دارد مكرر گسستگيهاي از مالامال تاريخي و بوده محروم حياتش دوام و تاريخش
پيمودن با و شده شروع جايي از كه كرد نگاه تاريخي سيري ديد به را آن بتوان مشكل كه
قابل آينده تا امروز از و امروز تا ابتدا از و داشته معيني مقصد به رو مشخص مسيري
.باشد تعريف و بررسي
طبيعي رخداد اين.است ايرانيان ما سياسي تاريخ و اجتماعي زندگي مضامين از زلزله
به ميتوان منطقي محاسبات و آموزش با اما نيست پيشبيني قابل بشر براي هنوز چند هر
هم.كرد خويش اراده مغلوب و شده مهار امري به تبديل را آن و برخاست آن با مقابله
در هم زلزله آثار اسير همچنان بايد ما چرا.است شده و كردهاند ديگران كه چنان
از پر زلزلهخيزي سرشت ما سرشت چراباشيم خود سياسي حيات در هم و اجتماعي زندگي
سپردن تن با زلزله ، قوانين كشف راه در كوشش و گسلها مطالعه جاي به و است گسلها
همين از كه نميانديشيم و است بيدردسرترين ظاهرا كه ميرويم راهي به تقدير ، به
.برميخيزد بلاها راهروي همين و سرشت
نيستند عادي هيچكدام آنها
سبز نويسنده
علياكبرپور رضا
در 60 اكنون برزيل ، فدرال دولت در نماينده و روزنامهنگار نويسنده ، گابرا ، فرناندو
.ميآيد او سراغ به گاهي او پرتلاطم گذشته اما ميگذراند ، را آرامي زندگي سالگي
برزيلي ، كارگردان بارتو ، برونو توسط "سپتامبر ماه از روز چهار" فيلم كه زماني مثلا
اين) شد ساخته سال 1998 در (رفيق چيست اين) گابرا فرناندو پرفروش كتاب اساس بر
فيلمهاي بخش در اسكار جايزه دريافت نامزد و (است شده نوشته سال 1979 در رمان
حق خود چپگرايانه فعاليتهاي خاطر به كه گابرا فرناندو.شد (غيرآمريكايي) خارجي
.كند شركت جوايز اعطاي مراسم در نتوانست نداشت ، را متحده ايالات خاك به ورود
ربودن ماجراي در گابرا سال 1969 ، در.اوست زندگي از بخشي داستان واقع در او رمان
از يكي او كشور كه هنگاميداشت شركت برزيل ، در آمريكا سفير البريك ، چالز
تشكلي كه پيوست M8R چريكي جنبش به وي ميگذراند ، را ديكتاتوري دورههاي تاريكترين
اعضاي از تن آزادي 15 و گرفتند گروگان را البريك آنان.بود ماركسي دانشجويان از
نيز سرانجام و بودند شده دستگير بانك يك به حمله هنگام به كه شدند خواستار را M8R
.رسيدند خود خواسته به
زندان در را ماه چندين او.شد شكنجه و بازداشت سپس و گرفت قرار تعقيب تحت گابرا
در سال ده.بگيرد پيش در تبعيد راه و بگريزد زندان از توانست سرانجام و گذراند
مقالههايي نگارش با دوران همين در و برد سر به اروپايي كشورهاي ديگر و سوئد شيلي ،
.كرد آغاز را روزنامهنگاري كار "برازيل دو ژورنال" در
به تا داد امكان گابرا به و رسيد تصويب به برزيل در عمومي عفو قانون سال 1979 در
مكزيكي روزنامه.كند آغاز را ادبي آثار از انبوهي نگارش و بازگردد خود كشور
از و خود زمان از كاملا كه است آيندهنگري او":مينويسد او درباره "فورنادا"
فردي ، آزاديهاي مانند موضوعاتي گرد بر بيشتر او آثار ".است پيشتر برزيل جامعه
به ديگر بار گابرا سال 1985 ، در.ميچرخد زندگي نوع انتخاب و مردسالاري زيست ، محيط
بر سلام" فيلم از سكانسي سازماندهي براي بار اين اما ميرود ، ژانيرو ريودو زندان
در گابرا زمان ، اين درشد توقيف سارني دولت سوي از بلافاصله كه فيلمي ،"ماري تو
سر به خود پيدايش بدو در هنوز كه بود صلحجويي و زيستمحيطي جنبش سلسلهجنبان واقع
.ميبرد
به سپس او.نياورد دست به موفقيتي هرچند شد ، جمهوري رياست نامزد سال 1989 در گابرا
و پرداخت (شد كشته سال 1988 در كه برزيلي سبزهاي رهبر) چيكومندس قتل درباره تحقيق
در گابرا.شود ريو خليج در آنگراي هستهاي نيروگاه احداث از مانع تا كرد تلاش
نماينده تنها بهعنوان سال 1994 ، در.ميكرد شركت بومي ملتهاي جهاني گردهماييهاي
عبارتند شده ارائه مجلس به گابرا سوي از تاكنون كه طرحهايي.شد مجلس وارد سبزها
كانابيس مصرف شدن قانوني و ضدايدز داروهاي شدن رايگان نظاموظيفه ، خدمت پايان:از
سبك مخدر مواد به معتادين حبس آن طبق كه است انجاميده جديدي ملي سياست تدوين به كه
.است ممنوع
واقع در حزب اين.بپيوندد زحمتكشان حزب به تا كرد ترك را سبز حزب گابرا گذشته سال
در كارگري انقلاب انداختن راه به درصدد گابرا شايد.ميشود محسوب برزيل سنتي جناح
!باشد برزيل
هيچ از انرژي توليد
عجيبي فيزيكي مسئله اخيرا بوداپست ، در هستهاي انرژي تحقيقات مهندس اگلي ، گيورگي
و دارد ناشناختهاي مرزهاي انرژي حوزههاي كه است مدعي او.است كرده مطرح را
به فيزيك درسي كتابهاي از هيچيك در كه است مشاهده قابل ميان اين در پديدههايي
ميدانهاي ناهنجاريهاي روي بر كردن كار با":ميگويد او.است نشده اشاره آنها
ادامه در وي ".يافت دست غيرآلايندهاي و قيمت ارزان انرژي به ميتوان انرژي ،
علاقه آن به كاوشگران كه ميكردم خيال بردم ، پي چيزي چنين به من وقتي":ميافزايد
تجارت بزرگترين زيرا.بود من انتظار خلاف داد ، روي آنچه اما.داد خواهند نشان
لابيهاي و ميشود مربوط انرژي به نظامي ، صنايع تا گرفته اتومبيل ساخت از جهان ،
".ميكنند سركوب را زمينه اين در نوآوري نوع هر اقتصادي ، پرقدرت
هيچ از ميدهند ، امكان ما به كه دارند وجود اختراعهايي":است معتقد اگلي گيورگي
جزمي اصول از يكي) انرژي بقاي قانون كه كردهايم كشف واقع در ما.كنيم توليد انرژي
چاپ به زمينه اين در اثر دو او ".نيست معتبر شرايط همه در و هميشه (پايه علوم
در اگلي گيورگي."فضا فناوري بر درآمدي" و "ممنوع اختراعهاي":است رسانده
از علم كه دارد وجود جهان در نيرويي ميدانهاي":كه ميدهد توضيح خود كتابهاي
الكتروديناميك علم مثلا:دهيم توضيح را آنها ميتوانيم ما اما است ، بيخبر آنها
است ، معتبر ترموديناميك در فقط انرژي بقاي قانون.نميكند چرخشي حركت به توجهي هيچ
داشته مارپيچي حركتي جسم يك وقتي.دادهاند گسترش علم حوزههاي ديگر به را آن اما
".ندارد كاربردي ديگر قانون اين باشد ،
بتوان اگر و دارد بستگي انرژي ميدانهاي هندسي نظام به چيز همه كه است معتقد اگلي
ساختن براي او.شد خواهد توليد هيچ از انرژي آنگاه زد ، برهم را هندسي نظام اين
فرانك هزار حدود 500 به درآورد ، اجرا به آزمايشي بهطور را او فرضيه كه دستگاهي
را "حياتسنج" نام به دستگاهي پولي چنين جمعآوري براي حاضر حال در وي.دارد نياز
سنجيد را افراد حياتي انرژي ميزان ميتوان وسيله اين با.ميفروشد خود مشتريان به
ياري دستگاه اين فروش و بازاريابي كار در را او اگلي گيورگي رياضيدان همسر و
.ميكند
|