در عراق اسلامي انقلاب اعلاي مجلس نماينده
ازايراناست مامستقل سياست
:واشنگتن كنفرانس
قدرت توليد و قدرت كسب
كامل همكاري
تناقضها آمريكادرگير
!قفس در زندگي
در عراق اسلامي انقلاب اعلاي مجلس نماينده
ازايران مامستقل سياست
:واشنگتن كنفرانس
است
قائليم ايران سياسي تصميمات براي كه احترامي وجود با
نميدانيم ايران مصلحت به را عراق با روابط توسعه
برگزار واشنگتن در را نشستي آمريكا هدايت با پيش روز چند از عراقي معارض گروه شش
مورد در توافقي به رسيدن و عراق رژيم سرنگوني راهكارهاي بررسي آن هدف كه كردهاند
از گسترده طيفي نشست اين در شركتكننده گروههاي و احزاب.است صدامحسين جانشيني
رژيم از شده خارج بعثي ژنرالهاي واز اسلامي حكومت برقراري طرفداران تا سلطنتطلبها
اعلاي مجلس شركت همه از مهمتر اما.ميدهند تشكيل را كرد احزاب و گروهها تا صدام
اين در اسلامي جمهوري حمايت مورد و هوادار شيعي تشكل بزرگترين عراق اسلامي انقلاب
هم.است يافته دوچنداني اهميت آمريكا و ايران خصمانه روابط به توجه با كه است كنفرانس
به و اعلا مجلس شركت مورد در اختلافاتي و بحث ايرانيها ميان در هم و اعلا مجلس درون در
حكيم سيدعبدالعزيز حضور با اما داشت وجود اجلاس اين در حكيم باقر سيدمحمد آيتالله ويژه
رسيده پايان به فعلي مقطع در اختلافات اين گويا واشنگتن اجلاس در مجلس از نمايندگي به
آمريكا با گفتوگو اپوزيسيون ، گروههاي با روابطش عراق ، آينده در اعلا مجلس جايگاه است ،
به رفتن از پيش حكيم عبدالعزيز كه است موضوعاتي جمله از ايران با آيندهاش روابط و
:است پرداخته آن شرح به همشهري با گفتوگو در واشنگتن
* * *
:زينلي محمدحسين بينالملل ، گروه
عمل به دعوت آمريكا در عراق مخالف نيروهاي كنفرانس در شركت براي حكيم آيتالله از *
جدي حدي چه تا كنفرانس در شما شركت با ايران مخالفتهاي چيست؟ كنفرانس اين آمده ، ماهيت
دارد؟ نشست اين براي پيامي چه نهاد اين اعلا ، مجلس كردن شركت صورت در و است
است لازم آن ذكر كه مطلبي اولين.است شده دعوت نشست اين در شكست براي معارض جناح شش از
صدام نابودي براي را تصميماتي آمريكا كنگره كه زماني در.است شده دعوت جناحهاي تعداد
رئيسجمهور زمان آن در.كند معرفي را عراقي معارض جناحهاي كه خواست كلينتون از گرفت
به بودند فعلي جناح شش همين آنها و نمايد شناسايي را فعال جناح هفت توانست آمريكا
همان فقط جناح هفت اين ميان از اكنون "حركالاسلاميالكرديه" اضافه
باشد زيادي انشعابات خاطر به شايد دعوت عدم اين كه است نشده دعوت حركالاسلاميالكردي
را حزب اين از نكردن دعوت دلايل آمريكاييها حال هر به.است آمده وجود به حزب اين در كه
معارض ماهيت ششگانه ، جناحهاي اين كه گفت ميتوان كلينتون نامه بنابر.نكردهاند بيان
.است شده شناخته رسميت به آمريكا سوي از وجودشان و بودنشان
كه هستند كساني ايران در طبعا كه گفت بايد ايراني برادران موضعگيريهاي درباره اما
سوي از اما ميگذاريم احترام ايشان نظر به نيز ما.مخالفند ما سوي از دعوت اين قبول با
آمريكا و خود بين گفتوگو ايجاد و ارتباط برقراري براي را خود تصميمات اعلا مجلس ديگر
با ملاقاتهايي و تماسها گذشته سالهاي طول در اعلا مجلس اساس همين بر.است گرفته
و ماه يك از بيشتر كمي كه بود ملاقاتي آنها ، آخرين كه است داشته آمريكا حكومتي مسئولين
براي كه احترامي همه با.گرفت انجام عراقي معارضين كنفرانس قالب در و لندن در پيش نيم
و گوها و گفت ملاقاتها ، كه گرفتهايم تصميم هستيم قائل تماسها اين ايراني مخالفين
.يابد ادامه مستمر طور به تماسها
ارائه را برنامهاي چه و كرد خواهد چه آمريكا در اعلا مجلس كه سوال اين به پاسخ در اما
مختلف جناحهاي اقدامات و تلاشها يكپارچهسازي پيرامون ما كه بگويم بايد داد ، خواهد
كنفرانس ماهيت دربارهكرد خواهيم ارائه پيشنهادهايي است نشست اين اصلي هدف كه معارض
كار دستاندر عنوان به مستقيما خود ، داشت سعي آمريكا كه است ضروري نكته اين تذكر نيز
خواسته اين از كه خواستيم آنها از نصيحت عنوان به ما و كند برگزار را نشست اين اصلي ،
نيز آمريكا.دهند انجام را كار اين عراقي معارضين خود بگذارد و نموده صرفنظر خود
ديگري مسئله.هستند نشست اين برپايي متولي جناحها خود اكنون و پذيرفت را ما پيشنهاد
و عراقي مختلف گروههاي راهكارهاي و آرا طرح شود ، مطرح نشست اين در است قرار كه
رسمي موضع است قرار همچنين.است عراق اوضاع درباره بحث اساسي پارامترهاي تمامي جمعآوري
نيروهاي توانايي واقعي مقدار و شده اعلام عراق عليه آمريكا نظامي حمله پيرامون ما
.گيرد قرار شناسايي مورد نيز عراق رژيم براندازي عمليات در شركت براي معارضين
است كنفرانس اين اصلي مباحث ديگر از نيز عراق آينده حكومت ماهيت پيرامون گفتوگو و بحث
شفافيت با را خود پيشنهادي طرحهاي و مواضع كند شركت نشست اين در اعلا مجلس انشاالله كه
.كرد خواهد اعلام كامل
رفت؟ خواهد آمريكا به اجلاس اين در شركت براي كسي چه اعلا مجلس طرف از*
قطعي كه مطلبي تنها.برود سفر اين به بايد كسي چه كه است نشده معلوم دقيق شكل به هنوز
.كرد نخواهند شركت اجلاس اين در خودشان گفته بنابر حكيم آيتالله شخص كه است اين شده
اين است ممكن آيا ميكنيد؟ ارزيابي چگونه را ايران مطبوعات يا مقامات از برخي مخالفت *
يا لندن از شما طرف از كسي است ممكن شود چنين اگر برسد؟ عملي مراحل به لفظي مخالفتهاي
كند؟ شركت ديگر جاي
اين براي را شخصي برسد ، نتيجه به اعلا مجلس شوراي اگر.ندارم اعتقاد مسئله اين به من
جمهوري.دارد ايران با ما خوب روابط نوع به دارد زيادي بستگي اين.كرد خواهد معين كار
است مظلومان از پشتيباني لزوم حاوي كه خود اساسي قانون ماده اولين مطابق ايران اسلامي
رفتاري جهت از و است گذاشته ما اختيار در زيادي كمكهاي و خدمات امكانات ، حال به تا
.متشكريم ايران شريف ملت و كشور اين مسئولان از نيز ما است كرده برخورد خوب ما با بسيار
عراقي مسائلي ماهيتا ما ، فعلي مسائل و دارد را خود مخصوص سياستهاي و مواضع ايران اما
دارد جريان ايران مرزهاي از خارج كه است قضايايي عراق به مخصوص قضاياي.ميگردند محسوب
.است ديگر كشورهاي داخلي امور در دخالت عدم اين ، از بعد و تاكنون اسلامي جمهوري سياست و
هيچ نيز ايران اسلامي جمهوري و هستيم مستقل خود تصميمات اجراي و تصميمگيريها در ما
اجراي مانع وقت هيچ دليل همين به دقيقا و پذيرفت نخواهد را ما تصميمات مسئوليت گاه
ملت نفع به و دارد مناسبت ما جايگاه و ما وضع با كه مصوباتي.بود نخواهد ما مصوبات
.بود خواهد عراق مظلوم
.داريم را خودمان خاص سياستهاي و داريم تفاوت اسلامي جمهوري با ما سياسي جهت از
.ميباشد عراق كشور به مربوط و است جدا آن سياستهاي و ايران از كاملا كه سياستهايي
گسترش و ايجاد براي ايران گذشته سالهاي در.دارد نيز تاريخي ريشه و است طبيعي امري اين
براي ميشويم محسوب عراقي معارض كه ما و است كرده زيادي سعي و تلاش عراق با حسنه روابط
زندگي ايران در ما كه اين اعتبار به البته.ميكنيم تلاش عراق رژيم براندازي و نابودي
مانند درست ما ، براي آنها رعايت كه دارد وجود مصوباتي و قوانين كشور اين در و ميكنيم
از غير مسئله اين اما هستيم قوانين آن به ملزم است ، واجب سرزمين اين ساكنان ديگر
خاص دولتي با كه گرفتهايم تصميم عراق ملت منافع بنابر ما.ماست مستقل و كلان سياستهاي
خواهد پرفايده بسيار عراق مظلوم ملت براي ارتباط اين كه معتقديم و نماييم برقرار ارتباط
و ايران گذشته مانند درست و كرد خواهيم حركت نظريه اين تحقق سوي به قاعدتا و بود
گفتوگو ما سياست اكنون.نميبينيم خود حركت ادامه براي مانع را كشور اين خاص سياستهاي
.گفتوگوهااست اين محورهاي ارتقا و گفتوگو به بخشيدن وسعت همچنين و آمريكا با
ايران خارجه وزارت رسمي سخنگوي را ، سياسي مواضع و تصميمگيريها در اعلا مجلس استقلال
.نمودهاند اعلام و تاييد رمضانزاده ، آقاي دولت رسمي سخنگوي همچنين و آصفي آقاي
مورد در را خودتان نظر دارد پيشرو در را عراق آينده افق كه كسي و مطلع يك عنوان به *
.نماييد بيان عراق مقابل در ايران سياستهاي
صالح نظامي را صدام نظام ما.ميگويم عراقي معارض و صاحبنظر يك عنوان به را خود نظر
و خواهانند را ايران ذلت و خواري هميشه عراقيها.نميشناسيم طبيعي روابط ايجاد براي
عنوان به.ميگذرند عراق خصمانه رفتار كنار از دارند كه صدري سعه واسطه به ايرانيها
براي فرصتي هر از و ميزند تهمت ايران به خود رسمي بيانيههاي در هميشه عراق مثال ،
در اسلامي انقلاب پيروزي اول روز از عراق حكومت.ميكند استفاده كشور اين به ضربهزدن
را ايران اسلامي حكومت تشكيل كه بود دولتهايي آخرين از و كرد اتخاذ را موضع اين ايران
آن با قبلي سلطنتي حكومت براي بود مناسبي جايگزين ايران حكومت كه حالي در گفت تبريك
اعراب به نسبت بعضا كه دشمنياي و داشت اسرائيل يعني اعراب دشمن با كه حسنهاي روابط
مكتب در كه روحانيوني اخراج و دستگيري با را ايران بر فشار عراق.ميكرد ابراز
پيروزي از ماه يك از كمتر كه حالي در سپس و كرد آغاز بودند يافته پرورش امامخميني
تنگناي در را پا نو ايران تا زد ايران كردستان كردهاي تحريك به دست ميگذشت انقلاب
خوزستان عربهاي تسليح و تحريك با عراق نوبت كردها از بعد.دهد قرار امنيتي و سياسي
تا يافت ادامه ايران به نسبت عراق سوء رفتار.كرد آغاز ايران عليه بر را ديگري عمليات
.افتاد راه رژيم اين توسط جنگ ، كه زماني
اسرا با كه است رفتاري ميشود اعمال ايراني زايرين با كه رفتاري عراق در نيز اكنون
امنيتي ماموران توسط آن از بيرون و اتوبوس در عراق به ورود بدو از ايرانيان.ميكنند
.ميشوند همراهي
به آمد و رفت اجازه مخصوص وقت غير در و است شده تعيين قبل از ساعات طبق آمدشان و رفت
و اجازه بدون كسي مبادا تا ميشود قفل شب هنگام در هتلها ، در حتي.نميشود داده آنها
كردن ذليل و خوار جز انگيزهاي رفتار اين در ما نظر به.شود خارج هتل از همراه مامور
غيرعربي يا عربي كشورهاي از اعم ديگر كشورهاي زايرين كه چرا.ندارد وجود ايران ملت
آزادي كمال در و ميشوند عراق وارد عادي طور به پاكستان و سوريه و لبنان و سعودي مانند
زايرين به نسبت عراق دولتميپردازند آمد و رفت به كشور اين در خودشان برنامهريزي طبق
.نميكند اعمال كنترلي گونه هيچ ايران جز ديگر كشورهاي
نسبت وي منفي خصلت اين و است تنگنظر و حسود شخصي فارسها و ايرانيان به نسبت صدام شخص
.ميشود تشديد بيت اهل پيروان به
نخواهد ايران براي نفعي ما نظر به است رفتار و صفات اين داراي كه شخصي با ارتباط ايجاد
به را عراق با ارتباط توسعه قائليم ، ايران سياسي تصميمات براي كه احترامي وجود با.داشت
.نميدانيم ايران مصلحت
اميرحسن.ميخورد چشم به آمريكا اجلاس به دعوتشدگان ميان در عليبنحسين شريف نام *
سلطنت استقرار براي زمينهسازي نشانه اينها آيا.كرد شركت لندن كنفرانس در نيز بنطلال
نيست؟ عراق در
انتخاب حق عراق مردم.است قبول غيرقابل مسئلهاي عراق مردم ميان در سلطنت ما نظر به
كنند انتخاب مردم كه را حكومتي هر نيز ما.كنند انتخاب را مطلوبشان حكومت بايد و دارند
سلطنت كه چرا كرد نخواهند انتخاب را پادشاهي حكومت عراق مردم ما نظر به اما ميپذيريم
دارند دوست و ميكنند زندگي حال و حاضر زمان در عراق مردم و است قديمي و سنتي سيستم يك
كنفرانس ، در وي حضور و اميرحسن جريان اما.باشند داشته اساسي قانون و مستقل مجلس كه
.دارد ديگري تفسيرهاي حضورش و گرفت پر و بال مطبوعات در باشد مهم كه آن از بيشتر
بيابد؟ غيرمستقيم نقشي افغانستان مانند عراق در سلطنت است ممكن آيا *
در وجهي و نوع هيچ به سلطنت نميكنيم فكر اما ميگذاريم احترام عراق مردم خواست به ما
به خارجيها توسط كه است وارداتي امري عراق در پادشاهي.كند پيدا مردمي پايگاهي عراق
افغانستان خلاف به است نگرفته نشات مردم خواست و اراده از گاه هيچ و شد تحميل ملت اين
قبولشان مورد حكومت عنوان به را پادشاهي مردم كشور اين سياسي تاريخ از ادواري در كه
.برگزيدهاند
ميان اين در.هستند كشور اين از خارج عراق بر حكومت براي مطرح گزينههاي تمام الان *
ميدانيد؟ ديگران از برجستهتر را گزينه كدام شما
زير هرگز ديگران اما است اسلامي حكومت عراق مردم براي حكومت بهترين داريم اعتقاد ما
مذاهب و طوايف تمامي كه حكومتي يعني بعدي گزينه به مجبوريم پس نميروند تئوري اين بار
اعراب شيعه ، اعراب به عراق اصلي جمعيت.كنيم رجوع باشند ، داشته واقعي اشتراك آن در عراق
حكومتي به عراق در.هستند نيز ديگري گروههاي البته و دارد تعلق تركمانها و اكراد سني ،
عراق اساسي مشكل سه صورت اين در.باشند سهيم آن در گروهها اين تمامي كه داريم نياز
.شد خواهد حل مذهبي و نژادي تبعيض ديكتاتوري ، يعني
داريد؟ برنامهاي چه منطقه سه به مركزي قدرت تقسيم براي *
باشند شيعه يا سني يا كرد مثلا آن ساكنان همه كه است سرزميني منطقه ، از شما منظور اگر
كردها ، عراق ، وسيع مناطق اكثر در.ندارد منطقهبنديوجود چنين عراق در كه بگويم بايد
با اكثريت مناطق از بعضي در گرچه ميكنند زندگي هم با شيعه اعراب و سني اعراب تركها ،
ما نميباشند ، تفكيك قابل مناطق اين حال هر به اما است جمعيتي گروههاي اين از يكي
و طوايف اين تمامي توسط كشور اداره به تنها بلكه كنيم تقسيم و تجزيه را عراق نميخواهيم
.داريم اعتقاد مليتها
از فردا عراق در مختاري خود اين كه داشتهاند مختار خود حكومتي اخير سال ده در كردها *
رفت؟ خواهد بين
عراق مردم.باشيم عراق ملت خواست و اراده تابع همگي كه كردهايم توافق آنها با ما
سوي از فدرالي حكومت انتخاب گرچهمركزي يا گردد برپا فدرالي حكومت كه كنند تعيين بايد
دارند وجود امروز جهان در زيادي فدرالي حكومتهاي نيست عراق تقسيم و تجزيه معناي به ملت
.سوئيس و آمريكا و پاكستان و هند مانند
نظامي نيروهاي بين توافقشدهاي همكاري آيا عراق به آمريكا نظامي حمله وقوع صورت در *
شد؟ خواهد انجام آنها و شما
.نكردهايم آمريكاييها با توافقي هيچ رابطه اين در ما
بيافتد؟ اتفاق اين عمل در است ممكن *
نيستيم موافق عراق خاك به آمريكا زميني نيروهاي ورود با ما.دارد آينده اوضاع به بستگي
با همچنين.نداريم آمريكا دست به صدام نابودي و عراق آزادسازي به تمايلي هيچ همچنين و
مسئوليت ما نظر به.مخالفيم شديدا عراق كشور زيربنايي ساختار و شهري اهداف به حمله
جهاني جامعه از ما اصلي خواسته.بگيرند عهده به بايد كشور مردم را عراق در تغيير نهايي
اين و آورند عمل به ممانعت سنگين و جمعي كشتار سلاحهاي از صدام استفاده از كه است اين
.دارد مطابقت سازمانملل قطعنامه 698 مفاد با دقيقا و است مشروع خواستهاي خواسته ،
نظامي مشترك عمليات سر بر توافق آمريكا اجلاس در بحث موضوعات از يكي است ممكن آيا *
باشد؟
هنوز آمريكا.نيست چيزي تصويب و توافق معناي به اين اما شود مطرح است ممكن چيزي هر
.است نكرده اعلام را عراق به حمله براي خود نهايي راهكارهاي
وضعيت است مطرح متضادي و متعدد آمار هميشه آنها ساختار و شما نيروهاي تعداد مورد در *
است؟ چگونه ايران و عراق در سپاه نيروهاي
.است معارض نظامي تشكيلات از يكي بدر.كرد محدود بدر سپاه به نميتوان را موجود نيروهاي
را نظامي قواي ميتوانيم كل در اما است عراق ملت جوانان و فرزندان به ما اصلي اعتماد
گروههاي دوم.است بدر سپاه همان كه نظامي منظم نيروهاي نخست:كنيم تقسيم قسم چهار به
چهارم و بسيجيها همان يا احتياطي نيروهاي سوم هستند ، مستقر عراق شمال در كه منظمي
.جهادي ديگر مجموعههاي
و غرب اگر ميپذيرد را تسليحاتي بازرسان كه است كرده اعلام سياسي اقدام يك در عراق *
شد؟ خواهد متوقف فعلي وسيع تحركات كنند پيدا مثبت نگاهي عراق موضعگيري اين به آمريكا
بازرسان چه است ، بوده عراق رژيم سرنگوني ما هدف و معارضه راستاي در هميشه ما ، اقدامات
به ارتباطي ما برنامههاي.نكند يا و بكند موافقت اروپا چه نروند ، چه و بروند عراق به
آن تحقق براي سال پنج و بيست حدود و است رژيم براندازي ما برنامه و طرح.ندارد ديگران
.كردهايم مبارزه
در آمريكا.است شده عوض بارها عراق حكومت مقابل در تاكنون آمريكا مواضع مثال عنوان به
نهاد قمع و قلع هنگام آمريكا.ميكرد پشتيباني جنايتهايش تمام با را عراق نظام آغاز
زمان اين در و بود كشور اين پشتيبان ايران ، با جنگ راهاندازي زمان در و صدام توسط دين
.بس و بود صدام سقوط تنها ما هدف
از عمل در و شد عمل وارد عراق ملت و شيعيان ضد بر ديگر بار آمريكا انتفاضه 1991 در
نسبت آمريكا عملي و رسمي مواضع در تغييراتي كه بود انتقاضه از بعدكرد پشتيباني حكومت
سياست هنگام اين دربود صدام تضعيف سياست به حمايت سياست تبديل آن و آمد پيش عراق به
نابودي و جنگ شعار آمريكا سالها از بعد اكنون.است بوده رژيم نابودي كمافيالسابق ما
.است رسيده مشتركي نظر به خاص مقطع اين در ما با طبيعتا پس است داده سر را صدام
صورت آن در كه چرا ميكند سخت حمله براي را آمريكا كار عراق به بازرسان ورود البته
كه كردهاند اعلام قبل از گرچه داد خواهد دست از عراق به حمله براي را خود دليل بهترين
نخواهند ايجاد آنها تصميم در تغييري كوچكترين بازرسان ورود براي عراق قبول عدم و قبول
.كرد
دست به پي در آنها نيست عراق ملت منافع راستاي در نيز اروپا موضعگيريهاي ميان اين در
از خيلي رسيده ما دست به كه گزارشهايي بنابر اكنون.هستند اقتصادي بزرگ امتيازات آوردن
از ميخواهند آنها.ميبرند سر به بغداد در اقتصادي قراردادهاي عقد براي اروپاييها
.برسانند امضا به را يكطرفهاي قراردادهاي و ببرند را استفاده حداكثر عراق شديد ضعف
حمايتهاي واسطه به اتفاق اين اگر عراق در سلطنت بازگشت احتمال بودن ضعيف وجود با *
ميكنيد؟ چه شما بيافتد ، غرب دوباره
بايد بيايد ، كار سر بر كه حكومتي هر معتقديم اما داريم طرحهايي و برنامهها ما طبعا
.كند تلاش مذهبي و نژادي تبعيض ديكتاتوري ، يعني عراق هميشگي مشكل سه رفع براي
كند؟ حل را مشكلات اين همه پادشاه يك است ممكن *
اگر.حكومت در جناحها همه اشتراك واسطه به مگر نيست ممكن مشكلات اين حل.نيست ممكن
به عراق صورت اين در و ماند خواهد باقي قبلي مشكلات تمامي شود تحميل عراق ملت به سلطنت
نياورد ، دست به را لازم سياسي ثبات عراق گاه هر ديگر سوي از.رسيد نخواهد واقعي ثبات
.شد خواهد بيثباتي دچار عراق دنبال به نيز منطقه تمام
قدرت توليد و قدرت كسب
دهشيار حسين دكتر
ميآيد ، تئوريها اين بانيان نافذ نگاه به كمتر چه آن سياسي نظريهپردازيهاي محدوده در
اقتصادي زيرساختهاي متفاوت ، فرهنگي چارچوبهاي جهت به آنها متمايز پيآمدهاي
را باور اين هميشه آمريكايي ليبرالهاي.ميباشد غيريكنواخت سياسي فضاهاي و غيرمتشابه
گونهگوني و سياسي آرامش اقتصادي ، رفاه كه مدرنيته به منتسب عوامل كه دادهاند رواج
اين مرزهاي فراي آمريكايي الگوهاي و هستند شمول جهان است ساخته ممكن غرب در را فرهنگي
تئوريسينهاي خوشبينانه تصور برخلاف.آورد خواهند ارمغان به را مشابه نتايج هم كشور
با همگام كه است واقعيت اين ميباشد فلاكت بستر بر كشورهاي شاخص امروزه چه آن آمريكايي ،
فقر آموزش ، به مردم از وسيعتري بخشهاي دسترسي و كشورها اين در تحصيلكردگان افزايش
تحصيلكردگان.است يافته بيشتري وسعت فرهنگي يكنواختي و سياسي منازعات اقتصادي ،
دارند ، حضور غرب از خارج كشورهاي در ديگر تاريخي دوره هر با مقايسه مقام در فراوانتري
طبقاتي ، فاصله ساختن نهادينهتر است ساخته امكانپذير را تحصيلات فزوني اين چه آن اما
بوده فكري استقلال سركوبي و انساني طبيعي آزاديهاي خستگيناپذير و مداوم شدن كمرنگ
و هستند برخوردار عاليه تحصيلات از غالبا فلاكت بربستر كشورهاي در تصميمگيرندگان.است
كه غرب برخلاف اما ميباشند بهرهمند دانشگاهي تحصيلات از سالاران ديوان از بسياري
افراد افزايش فلاكت بستر بر كشورهاي در است شده قدرت توليد به منجر تحصيلات فزوني
آمريكايي ليبرالهاي را برجسته تمايز اين و است شده قدرت كسب به منجر تنها تحصيلكرده
كسب هستند آن دنبال به كشورها اين در تحصيلكردگان چه آن داشتهاند ، دور نظر از كاملا
طريق از كه ميشود ابزاري قدرتاست غارت مثابه به قدرت چارچوب اين در و ميباشد قدرت
تقسيم جغرافيايي و زباني قومي ، مذهبي ، معيارهاي به توجه با ملي ثروتهاي و منابع آن
هر دارند دست در را فرهنگي و اقتصادي سياسي ، قدرتهاي اهرمهاي كه تحصيلكردگان.ميشود
غيرپويا سنتهاي از برخاسته كه را احساسي كاملا رفتاري اما ميكنند صحبت عقلايي كه چند
و امكانات از كه اين جهت در است قدرت كسب تحصيلات از هدف.ميكنند دنبال را ميباشد
قدرت صاحبان.شوند بهرهمند غيرعادلانهتر و وسيعتر گونهاي به جامعه در موجود مزاياي
جامعه محدود امكانات از بهرهوري حداكثر دنبال به بلكه نميباشند جامعه پالايش خواهان
.ميباشند
نيست آزاديها اين با رابطه در حكومت اقتدار تعديل و فردي آزاديهاي تعالي اينان هدف
هر كه چرا ميباشند ، پاسخگويي از دور به اقتدار تشديد و آزاديها ساختن محاط درصدد بلكه
.است فزونتر غارت براي فرصت باشد وسيعتر حكومت قدرت و باشد محدودتر آزاديها ميزان چه
عقلانيت ماهيت كه كنند دريغ مردم از را فرصت كه است اين جهت در عقلانيت از اينان دفاع
جهت همين به و كنند درك را است يافته حاكميت غرب در روشنگري زمان از كه گونهاي به را
در و بنشينند ارزيابي به قدرت صاحبان رفتارهاي قالب در را عقلانيت كه ميشوند مجبور
از برخاسته اقتدارگرايي و فائقه و فقر همهگير گسترش وجود با را جامعه شرايط نتيجه
اين به است گشته قدرت توليد به منجر آموزش اشاعه غرب در.كنند تصور عقلايي حاكميت ،
جامعه در نوآوريها ايجاد و جامعه ساختن متحول در توانايي تحصيلات ، كسب از هدف كه مفهوم
افزايش مردم قدرت كه ميشود اين به منجر باشد متوازن و مداوم توسعه چه هر.است بوده
خود هم قدرت صاحب تحصيلكردگان و است مردم قدرتمندي ايجادگر آزادي ، و رفاه كه چرا يابد
اين گسترش به منجر تحصيلات.ميكنند تلاش مهم اين راه در و ميدانند مردم از بخشي را
منافع كننده تامين خود تعهد اين و است متعهد خود جامعه به نسبت فردي هر كه ميشود تفكر
انفاق مثابه به بلكه نيست غارت مثابه به قدرت ممالك ، اين دراست جامعه در هم متعهد فرد
عقلاني هم را رفتارها عملا بلكه ميدهد جلوه مطلوب را عقلانيت تنها نه تحصيلات.است
و شوند تقويت انسان طبيعي آزاديهاي كه ميسازد الزامي را آن عقلاني نگرشميسازد
نميباشد ميزنشيني پشت قدرت.شوند كشيده زنجير به آزاديها اين بستر در حكومت اقتدار
.است ميز پشت حاكم اقتدار نقد و گرفتن قرار ميز برابر در بلكه
اين و مييابند چالشگر نقش ايفاي به موظف و حاكميت نقاد را خود كرده تحصيل انسانهاي
آسايش و رفاه گستردگي قالب در را خود آسايش رفاه اينكه به اخلاقي تعهد جز نيست چيزي
غرب.كنند ارزيابي مذهبي و قومي زباني ، نژادي ، تمايزات به توجه بدون جامعه افراد ديگر
كشور ، داخل در غرب در قدرتمند تحصيلكردگان كه زيرا است مسلط كشورها ديگر گرده به امروزه
.است قدرت توليد نيازمند ضرورتا اين كه ميدانند خود وظيفه را شهروندان آزادي و رفاه
خود نيازهاي برآوردن داخل در قدرت صاحبان فلاكت ، بستر بر كشورهاي از بسياري" كه حالي در
اكثريت منافع و حقوق انگاشتن ناديده مستلزم اين كه چند هر دارند مدنظر را اطرافيان و
به توجه با.است امكانپذير قدرت كسب طريق از تنها اين كه است عادي مردم اتفاق به قريب
از خارج و غربي جوامع در تحصيلكردگان وسيله به متفاوت برداشت كه ميكنيم درك واقعيات
آن كه شود معطوف قدرت توليدي توان به توجه غرب در كه است شده اين سببساز قدرت از غرب
فرصتسازي توان به نگاه فلاكت بستر بر كشورهاي در كه حالي در است رفاه و آزادي توليد هم
.است انساني آزاديهاي نقض و چپاول و غارت بسترساز هم آن كه است گشته جلب قدرت
كامل همكاري
سعودي دولت به عنصرالقاعده تحويل 16
از 16 تهران به سفر با اطلاعاتي ارشد افسران از يكي رياست به سعودي هيات يك:سعودالفيصل
كردهاند بازجويي القاعده عضو
سادات رضا
و نزديك روابط كه آمريكا پايتختنشينان روزنامه واشنگتنپست ، هفته اين دوشنبه روز
القاعده عضو شانزده تحويل به بسيط مقالهاي در دارد آمريكا جمهوريخواه حزب با تنگاتنگي
در اكنون سفيد كاخ بيضي اتاق اينكه به توجه بابود پرداخته سعودي عربستان مقامات به
هيات نظرات نقطه ميتوان را روزنامه اين در شده درج مطالب است جمهوريخواه يك اختيار
.كرد قلمداد نيز آمريكا حاكمه
سعوديتبار شانزده استرداد خبر انعكاس از نشاني هيچ ايران رسانههاي در كه حالي در
سعودي پادشاهي خارجه امور وزير سعودالفيصل ، نميخورد چشم به القاعده در عضويت به متهم
و داد خبر هستند سعودي عربستان تبعه همگي كه القاعده عضو شانزده تحويل از اظهاراتي طي
با جنگ پيشبرد براي شود كسب كه اطلاعاتي هر مذكور افراد از بازجويي در كرد تاكيد
موضوع كه ميكند تاكيد پست واشنگتنگرفت خواهد قرار آمريكايي مقامات اختيار در تروريسم
آشكار گرفت صورت جده در سعودالفيصل اقامتگاه در شنبه روز كه مصاحبهاي در ايران همكاري
بود شده آويخته دروديوار از بوش عكس چندين كه جايي منزلش ، كتابخانه در فيصل اينكه و شد
عضو شانزده تحويل خبر.ستود را آن و گفت سخن ايران اخير اقدام مورد در خبرنگاران حضور در
ويژه فرستاده خليلزاد زلماي پيش روز چند كه شد افشا حالي در سعودي عربستان به القاعده
در بوش مشاورت كه افغانيتباري سفيد ، كاخ ملي امنيت شوراي عضو و افغانستان به آمريكا
نشان كه دارد دست در اطلاعاتي آمريكا كه بود كرده ادعا دارد عهده بر را ايران امور
عبور ايران مرزهاي از طالبان حاكميت فروپاشي از پس كه آناني القاعده ، فراريان ميدهد
مقامات كه ادعايي است ، درآورده كنترل در را آنها بودند آورده هجوم ايران خاك به و كرده
.دانستند منطقه در آمريكا بعدي اقدامات پيشزمينه را آن و كردند تكذيبش ايراني
سپتامبر ، يازدهم حوادث هواپيماربايان اكثر اينكه دليل به سعودي عربستان اخير ماههاي طي
از كشور اين اجتناب و هستند سعوديتبار القاعده ارشد رهبران اكثر و بنلادن اسامه
رسانههاي تند حملات هدف دفعات به عراق به حمله براي آمريكا با مشاركت و همكاري
آل خاندان از آمريكا حمايت قطع آمريكا سياسي محافل چندگاهي هراز و گرفته قرار آمريكايي
آشكارا مطالب دست اين.شدهاند خواستار را كشور اين در آزاد انتخابات برگزاري و سعود
در گذشته هفته مقاله درج.است ميكرده دنبال را آنها بر فشار و سعود آل حكومت تهديد
پنتاگون مشاوران شوراي در موراويك نام به شخصي گزارش به آن در كه نيز پست واشنگتن
.بود اقدامات گونه اين اوج نقطه بود ، شده پرداخته
ويژه گزارش به مربوط خبر انتشار وظيفه كه بود پست واشنگتن اين هميشه بسان هم بار اين
از حمايت و آمريكا با دشمني به سعودي عربستان مذكور گزارش در.گرفت عهده بر را موراويك
صورت در بود شده توصيه آمريكا دولت به شرايط اين به دادن پايان براي و شده متهم تروريسم
به سعودي نفتي حوزههاي كه شود داده اولتيماتوم كشور اين به متابعت از رياض احتراز
در كشور اين اتباع و سعودي ذخاير و داراييها مالي ، منابع و آمد درخواهد آمريكا اشغال
هشدار سعوديها به بار اين.بود جلو به گامي گزارش اينشد خواهد توقيف متحده ايالات
موضع تغيير دهند ادامه آمريكا منطقهاي سياستهاي با خود مخالفت به كه چنان شد داده
مورد در اخيرش اظهارات در سعودالفيصل.نيست غيرممكن سعود آل خاندان قبال در آمريكا
و تعقيب به علاقهمند آمريكاييها چون هم آنان كرد تكرار بار چندين القاعده مظنونين
اين اعضاي و القاعده مورد در كه اطلاعاتي هرگونه عربستان اينكه و هستند بنلادن بازداشت
ماه در كه شد يادآور همچنين سعودالفيصل.است گذاشته مشاركت به آمريكاييان با دارد گروه
با داشت عهده بر كشور اين ارشد اطلاعاتي افسران از يكي را آن رياست كه سعودي هيات يك مه
بازجويي مورد [شدهاند مسترد سعودي به اكنون كه] را القاعده عضو شانزده تهران به سفر
مرز طريق از كودك شش و زن چهار همراه نفر شانزده اين كه داشت اظهار او.بودند داده قرار
ماه در مذكور افراد كشور دو رايزني از پس عاقبت كه بودند شده ايران خاك وارد افغانستان
تهران ، به سعودي عربستان دولتي هواپيماي فروند يك اعزام با [ قبل ماه دو حدود] ژوئن
.شدند بازگردانيده كشور اين به و شده گرفته تحويل
استرداد افشاي كه ميكند استنتاج چنين جمله اين از بلافاصله پست واشنگتن مطلب نويسنده
استرداد چند هر سعودي مقامات.است گذشته خبرهاي مويد تهران مقامات سوي از افراد اين
سر به بازداشت در هنوز آنها اينكه به دادن پاسخ از اما كردند تاييد را مذكور افراد
اقدامات زماني كالبدشكافي به سپس پست واشنگتن.زدهاند باز سر شدهاند آزاد يا ميبرند
مقامات جاري سال فوريه ماه در":مينويسد و ميپردازد القاعده فراريان قبال در ايران
مشترك مرز از مخفي طور به كه را عربتبار القاعده فراري يكصد حدود كردند تاييد ايران
دارند اصرار تهران مقامات اما كردهاند بازداشت بودند گذشته افغانستان با كشور اين
در جنگ تبعات از گريز در كه هستند پناهجوياني و نيستند القاعده عضو مذكور افراد
".رفتهاند ايران به افغانستان
خبرنگار با خود اخير گفتوگوي در سعودي عربستان خارجه امور وزير سعودالفيصل امير
با را همكاري كمال ايران":بود كرده تاكيد رسانهاي نمايندگان ساير و پست واشنگتن
با جنگ در متحده ايالات با همكاري خود نفس در همكاري اين اينكه و "آورد عمل به عربستان
يكصد حدود اخير ماههاي طي ايران مقامات پست واشنگتن ادعاي براساس.است بوده تروريسم
و اردن سعودي ، عربستان تحويل ميشدند نگاهداري ايران زندانهاي در كه را القاعده عضو
امنيتي - اطلاعاتي همكاريهاي موضوع دفعات به كه اظهاراتي در سعودالفيصل.است داده مصر
روابط بر گذاشتن صحه جز چيزي آن محتواي و ميداد قرار تاكيد مورد را آمريكا و كشور اين
عضو شانزده اين از بازجويي در آمده دست به اطلاعات ارائه نبود آمريكا و عربستان خوب
به كه دانست آمريكاييان با مشاركت براي سعوديها تلاش از نمادي را آمريكا به القاعده
نشان دارد ساله پنج سابقهاي كه تروريسم ، با مبارزه كميته در مشتركشان همكاري لحاظ
همكاري به اشاره با فيصل.است تروريسم با آمريكا جنگ از سعودي عربستان همهجانبه حمايت
اين در مستقيما طرف دو است بهتر كرد پيشنهاد تروريسم با جنگ در ايرانيها غيرمستقيم
.بنشينند گفتوگو به يكديگر با مورد
آمريكايي روزنامههاي برخي پنتاگون مشاوران شوراي به موراويك گزارش انتشار دنبال به
را ميآيد وارد كشور اين به بودن افراطي ديدگاههاي ترويج مورد در كه اتهاماتي ديگر بار
ادعا كه اسپكتر آلرن و ليبرمن ژوزف اخير اظهارات برخي و دادند قرار تحليل و بررسي مورد
ميشود ارائه بشردوستانه كمكهاي قالب در كه فلسطينيها به سعودي عربستان كمكهاي دارند
را است انتحاري بمبگذاريهاي عامل فلسطيني مبارز گروههاي مالي منابع تامين براي پوششي
روزنامههاي در كشور اين مورد در كه مطالبي از گلايه در فيصل.دادند قرار خاص توجه مورد
نزديك متحد و دوست كشور موضع از ناگاه به رياض اينكه شد يادآور ميشود منتشر آمريكايي
درج مطالب چند هر او.است سوالانگيز نكتهاي ميشود تبديل خورده قسم دشمني به آمريكا
ترديد رياض مقامات نارضايي و خشم كردن آشكار در اما خواند مضحك را موراويك گزارش در شده
.نكرد
ابراز و آمريكايي رسانههاي اخير موضعگيريهاي واشنگتن ، - رياض روابط در اخير تحولات
عراق به آمريكا احتمالي حمله در سعودي عربستان همكاري عدم از آمريكايي مقامات ناخشنودي
آمريكاييان اينكه و دانست فارس خليج منطقه در آمريكا سياستهاي چرخش در آغاز ميتوان را
.ميكنند دنبال را عرب دنياي و فارس خليج در عمده تحولات ايجاد عراق به حمله با
تناقضها آمريكادرگير
xايندايك مارتين
عبادتي عليرضا:ترجمه
گزارشهاي مطالعه ميكند؟ دنبال خاورميانه در را چيز چه كه ميداند بوش دولت آيا
17 گذشته هفته پنجشنبه.ميكنند ايجاد را ترديدهايي و شكها گذشته هفته روزنامههاي
كاخ در بوش دولت ملي امنيت مشاور رايس كوندوليزا با فلسطين تشكيلات از تيم يك [مرداد
اعضاي از يكي.انداختند عكس آمريكا خارجه امور وزير پاول كالين با و كردند ديدار سفيد
كه است مردي همان اين.است فلسطين شده منصوب تازه كشور وزير يحيي عبدالرزاق تيم اين
ديدار.است گرفته عهده بر را فلسطيني تشكيلات امنيتي نيروهاي در اصلاحات مردافكن وظيفه
عريقات صائب با جمهور رئيس ارشد مشاوران مهمترين چرا اما.دارد معني و است منطقي او با
مرد اين.كردهاند ديدار تيم اين رياست به او سوي از شده منصوب و عرفات به وفادار مرد
جورج حتي كه است فلسطين در رهبري مجموعه در رسم و اسم پر اعضاي از يكي عرفات به وفادار
.شود حذف فلسطين در رهبري مجموعه از بايد داشت تاكيد [مرداد 2 ژوئن سخنراني 24 در بوش
كه ميدهند انجام ملاقات و ديدار كه كساني همان با متحده ايالات ارشد مشاوران اينكه
.است جمهور رئيس نيت كننده تضعيف نوعي به است آنان بركناري خواستار آمريكا جمهوري رئيس
نظر به [مرداد 15 سهشنبه سخنراني در آمريكا دفاع وزير رامسفلد دونالد ديگر سوي از
عمرش در بار اولين براي او.ميكند صحبت ابهامآميز فلسطيني دولت مورد در كه ميرسيد
نيز اين."افتاد خواهد جا كه است شده گرفته نظر در موجوديت نوعي فلسطينيها براي":گفت
تناقض فلسطيني مستقل و كامل دولت تشكيل مورد در ژوئن سخنراني 24 و جمهور رئيس نيت با
بارها بوش.شود ايجاد مستقل دولت فلسطين در سال سه ظرف كه است خواسته بوشدارد آشكار
عبدالله ملك با ديدارش در و عرب رسمي مقامهاي با ديدارش در ويژه به خود تصميم اين بر
.است كرده تاكيد (مرداد 10) آگوست اول در اردن
بيشتري شدت روزها اين نيز عراق قبال در آمريكا دولت رويكرد مورد در نقيض و ضد پيامهاي
عميقتر دامنهاي نيز بوش دولت فوقمحرمانه و سري طرحهاي شده علني قصه.است كرده پيدا
كشتن و "بغداد:اول گزينه" مورد در مشاجره و بحث بار اولين تايمز نيويورك.ميكند پيدا
دقيق صورت به خبر اين اگر.ساخت مطرح را عراق در او رژيم سريع پاشيدن هم از و حسين صدام
و پيچيدهتر اين از كرد؟ نشت مطبوعات به چرا است عراق در بوش جنگ طرح كننده منعكس
جسورانهاش طرحهاي است مشتاق بوش دولت ميرسد نظر به چرا كه است نكته اين ابهامآميزتر
عربستان - آمريكا متحدان بر سري اطلاعات و اخبار نشت گونه اين اينكه ، با شود اعلام
متحده ايالات از پيش از بيش آنها ميشود باعث و ميكند وارد فشار - مصر و اردن سعودي ،
و كمك به كند حمله عراق به واشنگتن باشد قرار اگر كه است حالي در اين.بگيرند فاصله
نمونههاي از يكي.دارد نياز متحدان اين - محكوميت عدم و مخالفت عدم كم دست - حمايت
از يكي پنتاگون مقامهاي از يكي كه شد آشكار وقتي موجود تناقضهاي از فاحش و انگشتنما
آمريكا دشمن سعودي عربستان آن در كه گذاشت مطبوعات اختيار در را مجموعه اين گزارشهاي
عرب ، دنياي در را خود كه مصري عليه بوش دولت از انتقادآميز كلمه يك حتي.بود شده معرفي
احتمال كه جايي در است قرار حالا و است نشده شنيده ميكند معرفي دموكراسي طلايهدار
در شايد.دهد عرب دنياي در دموكراسي از سخن داد است كمتر جا همه از آن در دموكراسي ايجاد
.شود روشن استدلال و منطق با و شود داده توضيح تناقضها از بعضي مورد
به شدت به و نميشود تناقضها اين كلي اثر بروز از مانع استدلالها و توضيحات اين اما
درواقع.ميزند لطمه جهان بخشهاي ساير و خاورميانه در متحده ايالات دولت اعتبار
تبديل مشخص الگوي يك به خاورميانه مورد در آمريكا برنامهريزي بدون و تصادفي لفاظيهاي
تناقضهاي و برنامهريزي بدون لفاظيهاي اندازه به متحده ايالات ديپلماسي.است شده
خاورميانه به را زيني آنتوني ژنرال كرد اعلام سال 2001 نوامبر در پاولاست مخرب آبروبر
آمريكا به نيافته دست خشونت توقف و آتشبس به تا و بماند باقي منطقه اين در تا ميفرستد
- بود پيشبيني قابل هم قبل از كه - فلسطينيها انتحاري حملات با كه همين اما بازنگردد ،
منوط را فلسطين در وي ماموريت سرگيري از و داد آمريكا به را وي بازگشت دستور شد مواجه
آنتوني مجدد بازگشت شرط كه آشكارتر اين از تناقض كرد ، فلسطين و اسرائيل ميان آتشبس به
!بود فلسطين به مسافرت از وي اصلي هدف كه بدهند قرار هماني را فلسطين به زيني
صلح كنفرانس تابستان اوايل در است قرار كه كرد اعلام [ارديبهشت] مه ماه در پاول
بايگاني قفسههاي به كه نكشيد ماه يك به پاول ايده همين.شود داده ترتيب خاورميانه
و نظرها اختلاف يكسري بعداز كنفرانس ، اين طرح از بعد هفته چند.بخورد خاك تا شد فرستاده
دموكراتيك دولت جسورانه طرح بوش جمهور رئيس آمريكايي ، دولتمردان ميان داخلي مشاجرههاي
كرد نخواهند دنبال جدي را طرح اين كه بود واضح كاملا اما.كرد اعلام را فلسطيني
كشور مورد در آمريكاييها اگر.گرفت نخواهند جدي را فلسطين امنيتي نيروهاي وبازسازي
درمورد اينجا صحبت اما چيزي يك ميكردند مشاجره و بحث بنين همچون نقشي كم و آفريقايي
با اسرائيل موضوع تداخل و خاورميانه در آمريكا نفتي منافع جمله از پراهميت بسيار مسايل
دل در را آمريكا از تنفر روزبهروز كه است منطقهاي خاورميانه.است تروريسم عليه جنگ
.درميآيد غليان به كشور اين عليه خونشان و ميكند تقويت
از منطقه اين در اعتبار حفظ كند عمل موثر منطقه اين در بتواند آمريكا آنكه براي
دولت سوي از كردار و گفتار در تناقض و شفافيت عدم اما.است مسايل مهمترين و اساسيترين
منطقه در متحده ايالات اعتبار بر شدت به عملكردها ، و لفاظيها ميان شكاف افزايش و بوش
.ميكند وارد لطمه خاورميانه
دوران در وي.است آمريكا در بروكلين موسسه خاورميانهاي سياست حوزه مدير نويسندهx
.بود آمريكا خارجه وزارت خاورميانهاي امور معاون و اسرائيل در آمريكا سفير كلينتون
آگوست تايمز 12 نيويورك:منبع
!قفس در زندگي
واووس جان
رجبي مسعود:مترجم
خريد مراكز از يكي در را آزادشان وقت بيشتر دوستانش و مارگاليت ليات:بيتالمقدس
در كه بالايي بسيار امنيت.نميآيند اينجا به خريد براي آنها.ميكنند سپري بيتالمقدس
بازرسي را ماشينها كليه كه نگهباناني فلزياب ، دستگاههاي _ دارد وجود خريد مركز
ساير از امنتر را خريد مركز ميتواند اينها همه _ ميگردند را كيفها داخل و ميكنند
ميآئيم ، اينجا به سرگرمي براي صرفا ما:ميگويد مارگاليت.آورد نظر در ديگر جاهاي
بدون...است محصور ساختمان ببينيد ميتوانيد كه همانطور و است امن كاملا خريد مركز
".است اينگونه ما وضعيت گيرد ، قرار خطر معرض در شما زندگي آنكه
از شده قفل درهاي پشت و ميمانند خانه در اغلب نيايند خريد مركز به اگر ميگويند آنها
.دارد را خودش هزينه سلامت اما.هستند دور فلسطينيها انتحاري عملياتهاي خطر
به قادر ما ميدهند انجام را آن نوجوانان كه معمولياي كارهاي":ميگويد مارگاليت
.باشيم داشته دوره پايان جشنهاي و برويم شبانه مجالس به نميتوانيم ما نيستيم آن انجام
".شده قفس يك در زندگي شبيه ما زندگي.دهيم انجام را هيچكاري درواقع نميتوانيم ما
اولين در.هستند مواظب هميشه اما ميروند شهر مركز به بيگاه و گاه كه ميگويند آنها
معمولا ميگرفت صورت انتحاري عملياتهاي آن در كه روز آن از پس آنها انتفاضه روزهاي
عملياتي ديگر هفته چند تا حتي و روز چند تا كه بودند مطمئن زيرا ميكردند امنيت احساس
اكنون فلسطينيها زيرا ندارد كارايي ديگر منطق اين ميگويند آنها.بود نخواهد كار در
.ميزنند انتحاري عملياتهاي به دست مستمر بهطور
يك به مثلا اگر و هستيم وحشتزده بسيار ميرويم بيرون ما وقتي ميگويد مارگاليت
.آن انتهاي يا و بنشينيم رستوران جلويي قسمت كه هستيم فكر اين در مدام برويم رستوران
.بميرم نميخواهم من و بميريم است ممكن لحظه هر زيرا
ميدهند هشدار او به و بماند خانه در كه ميخواهند او از والدينش كه هنگامي ميگويد او
.ميگيرد گريهاش است خطرناك بسيار رفتن بيرون كه
چه ديگر بكنم ، ميتوانم كار چه ديگر بدهم دست از را جوانيام من اگر" ميپرسد مارگاليت
".برود بين از جوانيام كه نميخواهم ميماند؟ باقي من براي زندگي در چيزي
.ميرود محلي بيمارستان يك به درمانبدني و كاردرماني براي بار سه هفتهاي راويد افرات
چه تا خانه از رفتن بيرون آنكه به مربوط اول دست اخبار از ميشود سالگي وارد 21 كه او
جان بيتالمقدس مومنت كافه در مارس نهم بمبگذاري از او دارد ، اطلاع است خطرناك ميزان
.شدند زخمي او جمله از بسياري تعداد و كشته نفر بمبگذاري 11 آن در.برد در به سالم
او سر و شده پاره آن سرخرگ يك بود ، شده خرد حادثه اين در افرات راست پاي استخوان
.شد انجام پايش روي آن تاي هفت كه داد انجام جراحي عمل ده او.بود برداشته زخمهايي
او.ميرود محلي بيمارستان به روز سه هفتهاي درمانبدني و كاردرماني براي افرات اكنون
روحي آسيب درمان براي بار يك هفتهاي او است رنجآور كنيد باور است ، رنجآور:ميگويد
او گذشته شيوه با وضع اين.ميكند مراجعه خود دكتر به هرماه و ميشود درماني مشاوره
.است متفاوت كاملا
به من بود خوب اسرائيل وضعيت كه هنگامي.ميرفتم بيرون خيلي قبلا من" ميگويد افرات
او براي نميتواند چيزي چنين ديگر كه ميكند تصور او ".ميرفتم بار و ديسكو و كافيشاپ
.بيفتد اتفاق
را اشتباه اين نميخواهم ديگر و ميرفتم اينجاها به قهوه فنجان يك براي من ميگويد او
".ببينم آسيب دوباره شده كه هم ضعيف احتمال يك به حتي نميخواهم ديگر من" كنم تكرار
بار آيا و.نه يا است يافته بهبود پايش استخوان آيا كه فهميد خواهد راويد آينده ماه
تولد 21 جشن نگران اكنون اما.خير يا برود راه عصا بدون كه بود خواهد قادر ديگر
.ميگرفت بزرگي جشن آن در هميشه كه زماني است ، سالگياش
...و ميرفتم ديسكو به بودم سالم اگر شايد.بكنم نميتوانم كاري هيچ من" ميگويد او
كه است آن دهم انجام ميتوانم كه كاري تنها.دهم انجام را كار اين نميتوانم اكنون اما
گويي اكنون و بودم مستقل خيلي قبلا من بنشينيم جا يك را وقت كل و بروم دوستانم خانه به
".است دشوار خيلي وضع اين.گرفتهاند من از را زندگي
ان ان سي:منبع
|