دعا
شناسنامه
سيما نقد
نيست كوچولو هم چندان او
شاه آرتور مردان همه
سينما 4
دعا
خطايي پوشنده كه حكيمي اي و عطايي بخشنده كه كريمي اي الهي ،
انصاري عبداله خواجه
آفريد نور از را نور كه خدايي نام به
نور دعاي
شناسنامه
سيما نقد
تهران شبكه از وكيل سريال پخش مناسبت به
خارجينما ايرانيهاي
آشفته رضا
پنجشنبهها كه است (گريشام جان نوشته) خارجي رمان يك از اقتباسي وكيل ، داستاني سريال
.ميشود پخش سيما شبكه 5 از ساعت 19
پروندهاي وكالت سربلندي و موفقيت با شدن فارغالتحصيل از پس جواني وكيل سريال اين در
اين كه درمييابد بعدها كه ميشود عهدهدار را شركتي وكالت وي.ميرساند نتيجه به را
...و ميكند فعاليت قانون خلاف امور در شركت
مسافر سريال دو با گذشته سالهاي كه است وكيل سريال كارگردان و تهيهكننده مقدم ، سيروس
سه اين با وي.است زده رقم خود براي رسمي و اسم (شبكه 3) جوان پليس و (تهران شبكه از)
به هم هنوز اما دارد ، جاسوسي و پليسي ماجراهاي به زيادي علاقه كه است كرده ثابت سريال
و قواعد به چون نميدهد نشان موفق - خارجي اثر يك از اقتباس ولو - فيلمنامه نگارش لحاظ
از پيش ايراني سريالسازان اگر نشده واقف پليسي و معمايي روايتهاي در رايج تكنيكهاي
بدون وقت آن برآيند ، تلويزيوني ژانرهاي فراگيري پس از ممارست و مطالعه با پرداخت و ساخت
آنجا از اما.بود خواهيم ايران تلويزيوني شبكههاي از ديدني سريالهاي شاهد شبهه و شك
كه است بهتر هستند ، ناآشنا داستانپردازي اصول با ايراني سريالهاي نويسندگان اكثر كه
و حل را فيلمنامه كمبود معضل حدي تا خارجي و ايراني (رمان) ادبي آثار به رجوع با گاهي
خارجي آثار كردن آداپته و اقتباس امر در لازم سواد هم اتفاق اين از پيش اما.كنند فصل
در ميتوان موشكافانه نگاه يك با كه است دسترس در زيادي رمانهاي وگرنه مينمايد ضروري
كه باشيم داشته نظر مد بايد هم را نكته اين اما.كرد عمل موفق فيلمنامه به آنها تبديل
بهاي نمايشي و تصويري جنبههاي به چيزي هر از بيش بايد فيلمنامه به ادبي آثار تبديل در
خارجي ادبي آثار تبديل در ضمن در برود ، بالا اثر هنري قابليتهاي تا شود داده بيشتري
گفتارنويسي نحوه و شخصيتها موقعيتها ، تبديل در اگر.بود غافل شدن ايراني از نبايد نيز
غيرقابل كه است شده زده ادبي اثر يك به مهلكي ضربه ديگر وقت آن شود ، ديده محسوس لغزشي
بويي و رنگ آن در و ميبرد رنج نقيصهاي چنين از نيز "وكيل" سريال متاسفانهاست بخشش
اسمهاي با آدمهايي سريال اين در.نيست باور و لمس قابل ايراني آدمهاي و فضاها از
و ندارند خارجي ازاي به ما كه ميشوند تصوير عجيب گفتارهاي و غريب حركات با و ايراني
بنابراين مينمايد؟ غيرمعمول روابطشان چرا و ميكنند صحبت غريبانه چرا نيست معلوم اصلا
ايجاد را سوال اين حال عين در و باشد مخاطب انتظارات جوابگوي نميتواند وكيل سريال
به مقدم سيروس اگر.بشود غيرمنطقي و سرسري برخورد مقولهاي هر با بايد كه چرا ;ميكند
و ميدادند ، قرار دقيق مطالعه مورد را رمان ماجراهاي هفته چند صرف با نويسنده چند كمك
قابل نتيجه مطمئنا ميكردند ، اقتباس اثر شدن ايراني بر بسيار تاكيد چيزي هر از قبل
اين در كه است شده ما حال شامل فقط لطف اين شايد.ميشد ايران تلويزيون عايد قبوليتري
آثار سر بلايي هر ميتوانيم راحتي به (كپيرايت) قانوني چارچوبهاي از دور به دنيا ينگه
مورد دادگاهي در يا بپردازيم هنري تبديلات اين بابت ريالي آنكه بدون بياوريم ، خارجي
.دادهايم قرار سوءاستفاده مورد را ديگران آثار اجازهاي چه با كه بگيريم قرار بازخواست
از و سست ماجراهاي و مصنوعي روابط به اين و نيست ، موفق شدن پليسي در وجه هيچ به وكيل
و كارگرداني لحاظ به سريال همچنين.برميگردد فيلمنامه در شخصيتپردازي عدم و گسيخته هم
بازي و نميدهد ، جاي مخاطب ذهن و ديدگاه در را اهميتي حائز نكته نيز تصويربرداري
برخوردارند ، خوبي سابقه از كه هم بهرام پانتهآ و عربنيا فريبرز مانند هنرپيشههايي
پر در شايد و بايد كه گونه آن نميتواند وكيل سريال اوصاف اين با.نميزند دل به چنگي
چنين با سريالها گونه اين كه چند هر باشد ، داشته موثر نقشي مخاطبان فراغت اوقات كردن
.ميشوند پخش و ساخته هدفي
نيست كوچولو هم چندان او
كوچولو 2 استوارت فيلم به "گاردين" و "بيبيسي" نگاه
تاجيك امير:ترجمه
از غير فيلم اين كه چرا باشد تابستان 2002 بهترينهاي از يكي كوچولو 2 استوارت شايد
از كه هرچند است كرده جلب بهخود نيز را بزرگسال تماشاگران خردسالان ، يعني خود مخاطبين
كوچك چابك موش طرفي از ولي است ، ناراحتكننده نوعي به فيلم اين مجدد پذيرش برخي ديدگاه
تابستان فيلم بهترين ياد به را كودكان ديگر بار دارد ، تن به عرقگير و جين شلوار يك كه
چابك جونده موش نقش در فاكس مايكل صداي اجراي با ماجرا اين.مياندازد گذشته سال
به مرحله اجراي در فيلم اين در او به نيز لوري هيو و ديويس جينا و است شده جذابتر
.ميرسانند ياري فيلم مرحله
استوارت كه صحنهاي مانند.است دلپذير و پرهيجان و شاد صحنههاي از فيلممملو اين
بچهها از كدام هيچ كه چرا برگردد ، خانه به خودش مخصوص مركب با مدرسه از ميشود مجبور
.نميدهند شركت بازيهايشان در را او ديگر
كمك استوارت به است ناچار (لين ناتان صداي با) بدبخت گربه - اسنوبال فيلم اين ستاره
.شد اسكار آكادميك جايزه برنده فيلم اين در خود نقش ماهرانه اجراي خاطر به لين.كند
لحظات خود اتحاد و كمك با همگي مينكوف راب كارگردان و رابين ژول بروس فيلمنامه نويسنده
بسيار آن تماشاي از شما فيلم اين دقيقه در 78آوردهاند وجود به بيننده براي را جالبي
توقعتان آن ، لحظه به لحظه مشاهده با باونوم ، تي فينس گفته به كه جايي تا برد خواهيد لذت
.ميرود بالا
به قادر كه موشي از تا ميكنند قبول شهري خانواده يك قبلي ، فيلم عجيب فرضيه رغم به
گرمي كه بود كودكان مخصوص فيلمي (2000) "كوچولو استوارت".كنند نگهداري است ، كردن صحبت
قرار محبوب فيلمهاي رديف در را آن - بينظيرش ويژه جلوههاي با همراه خاصاش دلنشيني و
تا داستان دنبال به را شما احساسات ، برانگيزاننده تاثيرات همراه به تركيب اين.است داده
ناراحتي دچار (فاكس مايكل صداي با) استوارت و گذشته سال دو.ميكند راهنمايي فيلم پايان
و شده دور دارد عهده بر را آن نقش ليپكيني كه "جونز" برادرش از كه ميكند احساس او شده ،
"مارتا" جديد كوچك فرزند موقعيت ، اين در.دارد قرار شديدي مراقبت تحت (ديويس) مادرش
ميشنود ، زندگيش در را عشق صداي كه خوب موقعيت يك.است كرده جلب خود به را همه توجه
او ماشين در (است گريفيث عهده بر نقشش ايفاي كه) مارگالو مجروح پرنده يك كه است زماني
ميشود دزديده (وودز) بدجنس شاهين يك وسيله به پرنده اين كه نميگذرد ديري.ميآيد فرود
گربه يك همراه به او.برود بالا كوه از پرنده نجات براي كه ميشود مجبور استوارت و
ناراحت آبكيشان خانه در است ممكن كودكان وقتي.ميشود آماده سفر اين براي (وودز) غرغرو
بيننده كه ميشود باعث امر همين.ميآورند دست به جديدي تجربه عيبجو بزرگترهاي باشند ،
.گردد راضي و خشنود ماجرا اين ديدن با فيلم اين
حركت شهر در مختلف نقليه وسايل در استوارت كه هستند جاهايي فيلم صحنههاي بهترين
نكته يك.است شده بهتر بسيار قبلي فيلم به نسبت فيلم اين (CG) تصويري انيميشنميكند
چشم به آن در دوربين مستند حالت كه است شاهين به مربوط سكانسهاي فيلم اين در مهم
به را بيننده آن رفتن پايين و بالا و هوا در شاهين حركت زمان در مسئله اين و ميخورد
."هاربور پرل" از فيلم در بمب نماي همچون).ميآورد هيجان
شدن جذابتر باعث (ليپكيني لوري ديويس ، جينا) ميكنند بازي فيلم اين در كه هنرپيشگاني
بيننده كه ميشوند باعث اندك تلاش با خود نقش ايفاي در زمان گذشت با ولي شدهاند ، فيلم
و لين ناتان حضور اندك زمان فيلم اين ضعف نقطه تنها.هستند يكسان شخصيتها كند فكر
معاني تمامي فيلم.است فيلم در (دارد را اختصاصي جواهر يك استحقاق كه) مونتي زان استيو
.ميكند بيان ساده زباني با را خود
ديدن از هم بزرگترها حال عين در ميشود ، كودكان شادي باعث فيلم اين متعدد اتفاقهاي
.ميبرند لذت فيلم
شاه آرتور مردان همه
ميسازد تلويزيوني مجموعه يك اسپيلبرگ استيون
و ويژه جايگاه جهان سينماي تاريخ در كه است داستانهايي از يكي شاه آرتور داستان
رفتهاند سراغاش به زيادي فيلمسازان بودناش افسانه دليل به و دارد درخوري
آزرم محسن
غيررسمياش گفتوگوهاي در "اسپيلبرگ استيون" حرفهاي به نبايد كه است كرده ثابت تجربه
گاه هيچ كه كرده صحبت پروژههايي از بارها غيررسمياش گفتوگوهاي در او.كرد اطمينان
قسمت كارگرداني دارد قصد او كه دادند خبر پيش ماه چند وقتي بار آخريننشدهاند عملي
و اسپيلبرگ طرفداران همه بگيرد ، عهده به را (آزكابان زنداني و پاتر هري) "پاتر هري" سوم
بايد ماهي چند.كردند اسپيلبرگ نثار را هورايشان بعد و كشيدند راحتي نفس اول پاتر هري
پيش هفته چند.شود سپرده ديگر كسي به سوم قسمت كارگرداني و كند تغيير خبرها تا ميگذشت
(هنكس تام بازي با) "بگير مرا ميتواني اگر" عمومي ، اكران راه به چشم همه كه حالي در اما
اين كه بود طبيعي.بسازد تلويزيوني مجموعه يك است قرار اسپيلبرگ كه رسيد خبر بودند ،
اما.بيندازد شك به را آنها بعد وهله در و كند شاد را او طرفداران اول وهله در خبر
را مجموعه اين دارد قصد او كه داشت آن از حكايت رسيد بعد روزهاي در كه تكميلي خبرهاي
شبكه براي را "برادران دسته" تلويزيوني مجموعه پيش سال دو او كه آن خصوصا.بسازد
دسته".ميگذشت جهاني دوم جنگ سالهاي در داستاناش كه بود ساخته سي.بي.بي تلويزيوني
مورد شدت به بود برداشته خرج توليدش هزينه انگلستان پوند ميليون شش و هفتاد كه "برادران
انگلستان ، صدراعظم "بلر توني" و گرفت قرار انگلستان دولتمردان و تماشاگران استقبال
به را شواليه افتخاري لقب پيش سال يك كه نيز دوم اليزابت ملكه و كرد تشويق را اسپيلبرگ
درباره درگوشي حرفهاي آمريكا و انگلستان مطبوعات بسياري كه بود سابقه اين با.بخشيد او
.رساندند چاپ به روزنامههايشان ستونهاي در را شايعات و كردند آغاز تازه مجموعه اين
برآورده انگلستان پوند ميليون پنجاه حدودا تازه مجموعه كه بود آمده خبرها از يكي در
جنگهاي و زندگي درباره داستاناش كه مجموعه اين.شد خواهد آغاز آن ساخت زودي به و شده
چهره كنار در اسپيلبرگ است قرار.بود خواهد ساعته هشت حماسهاي است ، "شاه آرتور"
را روزگار آن ديگر تاريخي چهرههاي ميزگرد ، شواليههاي و "اكسكاليبر آرتور" اسطورهوار
الهامبخش كه ديگري نامدار شخصيتهاي به دارد قصد او حال عين در.بگنجاند داستاناش در
.بپردازد نيز بودهاند او اصلي شخصيت
آن از حكايت غيررسمي خبرهاي و باشند انگلستان اهل همه است قرار مجموعه اين بازيگران
عظيم پروژه اين.است شده انتخاب "شاه آرتور" نقش در بازي براي "بايرن گابريل" كه دارند
كه گروهي همان احتمالا و شد خواهد تهيه "ا.بياچ" و "وركس دريم" كمپاني سرمايه با
دليل به ديگر سوي از.كرد خواهند توليد را مجموعه اين كردهاند توليد را "برادران دسته"
بياورند ، پايين را هزينهها و كنند فرار سنگيني مالياتهاي از دارند قصد گروه كه آن
رسانههاي و فرهنگ اداره چند هر شد ، خواهد فيلمبرداري نيوزيلند در احتمالا مجموعه
اين از مسئلهشود ساخته انگلستان خاك در "شاه آرتور" مجموعه ميدهد ترجيح انگلستان
هارتفوردشاير در متروك فرودگاه يك در كه ،"برادران دسته" ساخت زمان در كه است قرار
شغل يك صاحب ديگر نفر هزار ده و فني پرسنل صدها بازيگر ، پانصد بود ، شده فيلمبرداري
پروژه اين انگلستان ، رسانههاي و فرهنگ اداره صاحبنظران گمان به ديگر سوي از.شدند
.ببخشد تازه جاني نيز را كشور اين سينماي ميتواند عظيم
و خوب فيلم يك گاهي هراز تنها و شده ركود دچار شدت به سال چند اين در انگلستان سينماي
تحت اندكي انگليسي كارگردانهاي پروژه اين با احتمالا و ميكند عرضه را تامل قابل
قلعههاي است ممكن كه هستند آن از حاكي حال عين در غيررسمي خبرهاي.ميگيرند قرار تاثير
بخش اين اما.شوند كملوت تاريخي مكان جايگزين اسكاتلند در استرلينگ و سامرست در كدبري
رسانههاي اداره.كرد اظهارنظري دربارهاش نميتوان و است شايعه حد در هنوز خبر
بعد وهله در و ميشود ساخته آمريكايي مخاطبان براي مجموعه اين كه گفته انگلستان
آرتور" مجموعه اگر كه است آن اداره اين براي مهمتر مسئله.هستند انگليسي مخاطباناش
نيز كشور اين جهانگردي صنعت شود ، فيلمبرداري انگلستان واقعي و تاريخي مكانهاي در "شاه
در كه ميپردازد خشونتباري جنگهاي به "شاه آرتور" تلويزيوني مجموعه.يافت خواهد بهبود
اين.ميكرد هدايت را آن "آرتور" نام به سرداري و داد رخ ساكسونها عليه ميلادي ششم قرن
و دارد درخوري و ويژه جايگاه جهان سينماي تاريخ در كه است داستانهايي از يكي داستان ،
.رفتهاند سراغاش به زيادي فيلمسازان بودناش افسانه دليل به
كرد بدل "گويينور و لانسلو" نام به فيلمي به را داستان اين سال 1962 در "وايلد كورنل"
.كرد بازي "شاه آرتور" نقش در نيز خودش و
داستان براساس را دقيقهاي هشتاد رنگي كارتون يك ديزني والت كمپاني نيز بعد سال يك
گمان به چند هرداشت عهده به را آن كارگرداني رايترمن ولفگانگ كه ساخت شاه آرتور
آن از بيشتر ضعفاش و است ديزني محصول كارتون ضعيفترين "سنگ در شمشير" كارتون خيليها
سه فيلم "لوگان جاشوآ" نيز سال 1967 در.شده آمريكايي شدت به آن در چيز همه كه روست
فيلم.شد ظاهر "شاه آرتور" نقش به "هريس ريچارد" آن در كه ساخت "كملوت" نام به ساعتهاي
از چنداني نشان كه است كسالتبار و افتاده مد از موزيكال يك نمونه بعضيها تعبير به
.ندارد سينما
را دقيقهاي چهار و هشتاد فيلمي فرانسوي فقيد فيلمساز "برسون روبر" نيز سال 1974 در
كه آن عين در او روايت.است استاد فيلمهاي باقي از تلختر و سياهتر كه ميسازد
دوران مشهور داستان اما ندارد را تاريخي عاشقانه حكايت يا كهن افسانه يك مولفههاي
گويي كه ديد گونهاي به را داستان برسونميكند تصوير جادويي احساسي با را "شاه آرتور"
مقدس جام تا ميكند آغاز را بيحاصل جستوجويي دولاك لانسلودارد تاريخ و مذهب در ريشه
به را بستگياش دل "صليبي جنگ آخرين و جونز اينديانا" در نيز اسپيلبرگ خود.كند پيدا را
معبد از را جام كسي ميكند توصيه صليبي جنگجوي كه بود داده نشان تاريخي داستان اين
.ميشوند كشته همه ميكنند را كار اين نازيها ديگر و "السا" كه زماني و نبرد بيرون
"كانري شان" كه شد ساخته "اول شواليه" نام با داستان اين از ديگر اقتباس سال 1995 در
"لانسلو" نقشهاي در ترتيب به "آرموند جوليا" و "ريچاردگر" و شد ظاهر شاه آرتور نقش در
اين شيفته نيز انگلستان اهل رماننويس "مرداك آيريس" گوياكردند بازي "ور گويين" و
مقايسه كملوت درباريان با را خود متحد ايالات در نيز "كندي" برادران و بوده داستان
.ميكردهاند
يك خاطرات" فيلم ساعته ، هشت مجموعه اين ساخت پايان از پس احتمالا اسپيلبرگ استيون
اسپيلبرگ آتي پروژههاي.ساخت خواهد "گلدن آرتور" جنجالي و معروف رمان براساس را "گيشا
...كشيد انتظار و كرد صبر بايد خبر هر شدن قطعي تا اما است ، اينها از بيش حتما
سينما 4
(1966) بازي قاعده
ميكنم اعتراف
جواهريان نگار
از) دزورمير روژه:موسيقي باشله ، ژان:فيلمبردار رنوار ، ژان:كارگردان و فيلمنامه
،(اشتراوس يوهان و سنسان كاميل موسيقي ، الكساندر پيير موتسارت ، آمادئوس ولفگانگ
و سياه.كارت ژوليين و مودو _ گاستون رنوار ، ژان نوراگرهگور ، داليو ، مارسل:بازيگران
.دقيقه سفيد1130
خود اوليه نظم از پنهان مكتوب عشقهاي و پيچيده مسائل سري يك شدن برملا اثر بر چيز همه
ويلا ، يك در هفته آخر تعطيلي يك در اتفاقات اين.ميگيرد را آن جان آشفتگي و ميشود خارج
نظم شكستن برهم اين با و ميدهد رخ است ، (داليو) "روبردولاشينه" به متعلق كه شهر بيرون
اينكه تا ميشوند ، خود دغدغههاي غرق و ميكنند فراموش را بازي قواعد شخصيتها اوليه ،
خارج قواعد اين خط از نميتوان هيچگاه بورژوازي جامعه يك در كه ميشوند هوشيار بالاخره
.شد
پسر دومين و آمد دنيا به مونمارتر در سپتامبر 1894 پانزدهم فيلم ، كارگردان رنوار ، ژان
به سينما عرصه در رنوار تجربه نخستينبود فرانسوي امپرسيونيست نقاش رنوار ، آگوست پيير
تجربه كه "كردند بيرون مرا و كشيدم فريادي هميشه مثل" يعني بازميگردد ، سال 1897
را او آشنايي ، همين و ميشناخت را گينول تئاتر قبل مدتي از او اما.نبود هم خوشايندي
خاص توجهي و علاقه پدرش ، مرگ از پس سال حدودا 5 نيز رنوار ژان و بود كرده تئاتر شيفته
(ولكوف) "سوزان اخگر" يعني بودند گذارده تاثير او در كه فيلمي دو و كرد پيدا فيلمسازي به
.شدند فيلمسازي به او تشويق باعث شدت به ،(اشتروهايم) "احمق همسران" و
ساخته "كاترين" نام به فيلمي تهيهكنندگي و فيلمنامه نوشتن مارس 1924 در رنوار سرانجام
سال 1924 در و كرد بازي آن در هم كوچكي نقش خودش حتي و گرفت عهده به را "يودون آلبرد"
حال اين با.بود كرده تركيب هم با زيبا بسيار را خيال و واقعيت كه ساخت را "آب دختر"
شده مايوس سينما از حدي تا كه رنوار و نشد واقع پسند مورد عام تماشاگران طرف از فيلم
ساخت به شروع سال 1925 در اما.كند افتتاح پاريس در نقاشي گالري يك گرفت تصميم بود
محسوب جاهطلبانه پروژهاي زمان آن در كه كرد "زولا اميل" نوشته "نانا" رمان از اقتباسي
فيلم بهترين بهعنوان نيز و بود "اشتروهايم" تاثير تحت هم شدت به كه فيلم همين و ميشد
را "ماركيتا" و "چارلستون" بعد و آورد فراهم را او شهرت مقدمات.شد شناخته رنوار صامت
در.ساخت را "شهر در مبارزه" و "تعارض" فيلم دو در 1928.برد دوربين جلوي سال 1927 در
"بچه كردن تميز" يعني ناطقش اولين ساخت تا (1929) "دورافتاده جاي" فيلم ساخت فاصله
"ريشه روژه" همراه به "برگر بران پيير" دوستانش از يكي كه فيلمسازي شركت يك با ،(1931)
بود ، شده ساخته شركت همين سفارش به كه "بچه كردن تميز" فيلم.كرد همكاري بودند كرده تاسيس
را (1931) "سگ ماده" مهمش فيلم نخستين توانست "رنوار" و يافت دست زودرس موفقيتي به
.بسازد
مهمترين از يكي كه ساخت زيادي فيلمهاي شد ، هاليوود وارد كه سال 1941 ژانويه تا رنوار
شده بازسازي مستند فيلم اين كه بود معتقد خود او.بود (1939) "بازي قاعده" فيلمها اين
اما است جنگي فيلم يك بازي قاعده":ميگويد و است خاص برهه يك در جامعه وضعيت درباره
ما جامعه ساختار آن ، خنثاي و بيخطر ظاهر به جلوه زير در.نميكند جنگ به اشارهاي هيچ
".ميگيرد قرار حمله مورد
نقشي "اوكتاو".نيست متعارف سينما در كه شكلي دارد ، را اعتراف يك شكل فيلم اين زيرساخت
شخصيتها ديگر اعتراف باعث هم گونهاي به و ميكند بازي فيلم در رنوار خود كه است
را شخصيتها باطني رويدادهاي كه است شخصيتي اصل در او.ميكند اعتراف خودش هم و ميشود
.مياندازد جريان به
چيز همه ميخواهد او بلكه.است نبوده "رنوار" هدف هرگز مطلق كمال به رسيدن فيلم اين در
.دهد رخ شده مقدر كه آنچه تا شود واگذار خود حال به
پنج به پايان در اما بود شده زده تخمين فرانك ميليون آغاز 5/2 در فيلم اين توليد هزينه
اكتبر در فيلم و ساخت آماده دقيقهاي و 90 نسخه 85 دو زمان اين در.رسيد فرانك ميليون
فيلم دقيقه تمامي 113 رنوار سال 1959 در و شد توقيف اخلاقيات نكردن رعايت علت به 1939
فيلم اين زمان همين در و درآورد نمايش به ونيز جشنواره در و كرد تدوين دوباره را
.شد شناخته شاهكار يك بهعنوان
شرعي ساعات
|
ساعت 13و09دقيقه :ظهر اذان
دقيقه و 15 ساعت 20 :مغرب اذان
ساعت 4و42 :فردا صبح اذان
دقيقه و 24 ساعت 6 :فردا آفتاب طلوع
|
|