سفر خستگان خانههاي
جهان خرافاتي مردمان
سفر خستگان خانههاي
تربقان اسكندري محمدرضا
خالي اغلب هم مسافرخانهها تخت چون 7200 دارند مشتركي درد سينماها با هم مهمانخانهها
تخت با 19 مهمانپذيري يا و باشد تخت با 200 مهمانپذيري ميخواهد حالا مسافرند از
يا و كاروانگاه تيم ، خرك ، خان رباطسرا ، خان كاروانسرا ، آنها به دور چندان نه گذشته در
.هستند امروزي مسافرخانههاي و هتلها همين مقصود.ميگفتند است ، يوناني اصطلاحي كه فندق
آرامشي يافتن و راه گردوغبار از تن شستن براي.سفر از خسته خستگان جايگيري براي مكاني
سرماي شهر ، بنفش جيغهاي از دور محيطي.دوشين شب رفته دست از نوشين خواب جبران با
سردماغ و قبراق و بياسايي آن در تاكمي.تابستان بيلك ظهرهاي يا و زمستان ناجوانمردانه
.بروي شهر در كارت پي
ديگر مكان به مكاني از انسانها حركت شروع با مسافران اسكان براي مكاني ساخت لزوم
فرسخ چهار هر پايان در قوميتي چند امپراتوري اولين برپايي با نيز ايرانيان و شد احساس
ويل قول به و بودند كرده برپا مسافران از پذيرايي براي باشكوهي مهمانخانه شاهي جاده از
و بخشندگي دوستي ، در استواري درستپيماني ، همچون مهماننوازي در كه ايرانيان دورانت
ميدانستند ، نعمت بزرگترين زندگي از پس را پاكيزگي و داشتند جهاني شهرت ركگويي
ياري سفرشان ادامه براي آلودگي ، از دور به و پاكيزه محيطي در را سفر از خسته مسافران
.ميكردند
دست از را خود متولي كاروانگاهها سرزمين اين به مختلف اقوام هجوم با و تاريخ گذر در
طوايف ملوكان كه صفويه عهد در را خود سابق رونق توانستند سال هزار از پس اما.دادند
جاده تاريخي مسير غرب و شرق و آورند دست به گرفتند ، قرار حكومت يك لواي تحت مختلف
.دهند پيوند يكديگر به را ابريشم
ديگر نتيجه در و ميشد پيموده سريعتر مختلف شهرهاي بين مسير تكنولوژي ، توسعه و رشد با
مدرنيسم ورود.نداشت وجود كارواني ديگر چون نبود ، راهي بين كاروانسراهاي به نيازي
يا و هتلها فرآيند ، يا پروسه يك بهعنوان مدرنيته نه و طرح يا پروژه يك بهعنوان
را هتل گراندنمود علم شهر داخل در كاروانسراها براي رقيبي بهعنوان را مهمانخانهها
كه مهمانخانهها ولي.داريم ياد به هزاردستان ، فيلم در ايراني معتبر هتل اولين بهعنوان
ميشود ، استفاده برايشان "مهمانپذير" پرطنطنه ولي تلفظ خوش چندان نه و ناآشنا نام اكنون
.دارند طولانيتري سابقه
به كه بودند افرادي اولين ايراني مقيم اروپاييان آنها از پيشتر و مذهبي اقليتهاي
مخصوص فرانسوي شيرينيپز "پروو موسيو" مثال بهعنوان.آوردند روي مكانهايي چنين احداث
شغلش از اينكه از پس نتيجه در و گرفت قرار وقت علماي اعتراض مورد وقتي شاه ناصرالدين
به هم ايرانيان اندكاندك ولي.نمود داير تهران در اتاق دو با مسافرخانهاي شود ، منفصل
عصر آخر مهمانخانه سه يا دو ولي پيوستند مهمانخانهداران جمع به و يازيدند دست كار اين
براي مسافر و ميكشيدند يدك خود با را كاروانسراها فرهنگ هنوز بودند ، تهران در كه قاجار
صرف شهر سطح در را غذايش و ميآورد خود با نيز را رختخوابش بايد خود رفاه و راحتي
نويسنده قول به شمسي ، هجري هفتم قرن در كه تهران.ميبرد بهره عمومي حمام از و ميكرد
زلزلههاي اثر در كه ري اضمحلال با.بود ري ايالات جزو قريهاي عجايبالبلدان كتاب
كشيده نابودي به مردمانش مغول حمله همچون ديگري زلزلههاي با و ويران خانههايش طبيعي
پايتخت عنوان به تهران انتخاب با امكان اين.كرد پيدا را پيشرفت و رشد امكان بودند ، شده
رسمي مسافرخانههاي اولين شهر اين در و.درآمد فعل به قوه از قاجار آقامحمدخان توسط
عهد در كه را تهران غيرتجاري و تجاري كاروانسراي باب سي و سد جاي اندك اندك و شدند برپا
.گرفتند بود ، شده سرشماري شاه ناصرالدين
تجمع تهران ، بازار مهمتر آن از و حكومتي مراكز به دسترسي جهت مسافران نياز دليل به
خيابان در واقع مروي كوچه يعني مكان دو اين به نزديك مكاني در مسافرخانهها اوليه
شمس ، نو ، آبادان اعيان ، همچون مسافرخانههايي ايام مرور به و گرفت صورت فعلي ناصرخسروي
.شد ساخته آن در..و درويش عدالت ، پارس ، امجد ، صفوي ، هاشمي ، مسعود ،
حاشيه در مسافرخانه توجهي قابل تعداد راهآهن ، احداث و اول پهلوي آمدن كار روي با
.شد برپا تازهوارد مسافران اسكان براي آن ، اطراف كوچههاي و راهآهن ميدان پيراموني
دليل به را مسافرخانهها از توجهي قابل بخش هم خرداد پانزده و قزوين ميدان اين بر علاوه
مسافرخانهها.بودند داده جاي خود در اين از پيشتر تهران ، خروجي دروازههاي به نزديكي
و هتلها عوض در.نداشتند جايگاهي آنجا در چون نكردند ، حركت شهر شمال سوي به هيچگاه
نزديك و فروغي خيابان در را جنوبيشان مرز و نشدند روان شهر جنوب سوي به هم پانسيونها
آن از پايينتر را خود جايگاه فردوسي ، بزرگ هتل احداث با و دادند قرار خارجه امور وزارت
.نبردند
وجود مسافرخانهها به مراجعهكنندگان و هتلها ساكنان بين چنداني مراوده كه همانگونه
چنداني ارتباط يكديگر با هم مسافرخانهداران و هتلداران صنف دو هر اتحاديههاي ندارد ،
و كند پيدا درجه ترقي مسافرخانهاي كه ميكنند مكاتبه يكديگر با زماني در تنها و نداشته
پيدا درجه تنزل هتلي اينكه يا و شود تبديل ستاره چند يا يك هتل به ممتاز مهمانپذير از
هتلهايي از فردوسي خيابان در واقع مهمانپذيرها از يكي.شود تبديل مهمانپذير به و كرده
علت به كه است ماهي حدود 10 مهمانپذير اين.است شده تبديل مهمانپذير به اكنون كه است
آنجا به ورود هنگام در.است تعطيل انتظامي نيروي عمومي اماكن اداره با آمده پيش مشكلات
در كه اتاقها.است نموده پر را آن ميانه آب از خالي حوضي و باغچه كه ميرسيد حياطي به
بايد اول طبقه اتاقهاي از هريك به رسيدن براي و بوده حياط بر مشرف دارند قرار طبقه دو
قرار آنها راست و چپ در كه محكم و زيبا ستون دو توسط كه بروي بالا پلههايي از
ميگيرند خود به هلالي شكل بالا ، طرف به امتدادشان در ستونها.شدهاند محاط گرفتهاند ،
است قديمي كاروانسراهاي يادآور كه عمارت حياط فضاي.ميافزايند بنا ايراني اصالت بر و
به دوم طبقه راهرو خارجي لبه در كه ايرانيتهايي اما.دارد زيباتري نماي بالا طبقه از
داده اجاره بانوان و خانوادهها به فقط كه بالا ، طبقه اتاقهاي نبودن ديد معرض در دليل
بودن مات به توجه با كه ايرانيتها اين.است كاسته نما زيبايي از شده داده قرار ميشود ،
به را درهمي و شلوغ منظره كولر كانالهاي همراه به است ، بيمورد لزومشان اتاقها شيشه
چوبي تختهاي دستباف ، قاليهاي وسيله به اتاقها داخلي فضاي.است داده مهمانپذير حياط
.است شده پر كند ، مخدوش را استحكامشان است نتوانسته ولي برده را رويشان و رنگ عمر گذر كه
نصب اماكن اداره دستور به را ايرانيتها":ميگويد مهمانپذير مدير "آزما پرويز"
در هم كه بگذاريم كوچكي كولر اتاق هر براي است قرار ولي برداريم نميتوانيم و كردهايم
.ميكند تامين مطلوبش هواي از استفاده در را مسافر استقلال هم و است موثر محيط زيبايي
همچنين و كرده حمامدار را آنها اتاقها ، بناي در تغييراتي با ميخواهيم اين از جداي
كه دارد پول به مبرم احتياج تغييرات اين ولي.كنيم برطرف را حياط داخل نماي نقايص
به آن تهيه است ، شده تشديد پارسال شهريور از 20 كه مسافر كمبود به توجه با متاسفانه
".نيست ممكن آساني
تومان ميليون هشت اخير ساله يك در مهمانپذير ، تجهيز براي دريافتي وام ميزان بيشترين
و ميگويد تهران مهمانپذيران اتحاديه مديره هيات عضو هدايت ، سيدرضا را اين.است بوده
به اكنون ولي است بوده واحد تهران 220 مهمانپذيرهاي تعداد انقلاب از قبل":ميدهد ادامه
صورت به ديگر بعضي و تبديل پاساژ به آنها از بعضي و كردهاند پيدا تقليل واحد 103
".شدهاند رها مخروبه
نشان فيلم كه اوقات گاهي است گفته لالهزار در اروپا سينما صاحب كه بود آمده خبرها در
كفايت فيلم سانس هر نمايش براي آن صندلي بيست تنها سينما صندلي سيصد و هزار از ميدهيم
تخت دويست و هزار هفت چون دارند مشتركي درد سينماها با هم مهمانخانهها.ميكند
باشد تخت با 200 بوعلي مهمانپذير ميخواهد حالا.مسافرند از خالي اغلب هم مسافرخانهها
خودش كمتر شهر از بخشهايي در بازار كسادي اينتخت با 19 اشرفيه آستانه مهمانپذير يا و
تازهساز دليل به جديد سعدي خيابان اول مسافرخانههاي مثال بهعنوان.ميكند نمايان را
وجود دليل به زماني كه مروي كوچه مسافرخانههاي ولي.دارند بيشتري مراجعهكننده بودنشان
كمي خيلي مراجعهكنندگان اكنون بودند ، پر مسافر از شمسالعماره مقابل شهري بين ترمينال
.دارند
به مسافران نيامدن دليل تنها اين":ميگويد شمس مهمانپذير متصدي اسكندري تقيزاده
زدن از قبل تا.است مهم عوامل از ديگر يكي نيز امنيت نبود.نيست كوچه اين مهمانخانههاي
مواد فروشندگان است ، نگذشته آن برپايي از يكسالي هنوز كه كوچه اين داخل در پليس دكه
نيز مغازهداران از هيچكدام و بودند داده اختصاص خودشان به را كوچه همه سارقين و مخدر
مطلوبي حد به ولي است شده بهتر اوضاع الان هرچند.نداشتند را آنها به كردن اعتراض جرات
همه از.است نرسيده بدهد ، خارجي ميهمانان مخصوصا مسافرين ، به را خاطر امنيت بتواند كه
مسافرخانههاست كار به رسيدگي براي مشخص و معلوم متولي يك نبود بگذريم ، كه مشكلات اين
اماكن ، اداره متضاد گاه خواستههاي جوابگوي واحد زمان يك در بايد ما.است دردسرآفرين كه
سازمان مثال بهعنوان.باشيم...و بهداشت اداره ايرانگردي ، و جهانگردي سازمان
ميگويد بهداشت اداره ولي بكني كنيتكس را مهمانخانه ديوارهاي ميتوان ميگويد جهانگردي
".است ممنوع كار اين
همين به.است يافته كاهش هم ايراني مسافران حتي سپتامبر از 11 بعد كه است معتقد او
كوچه مسافرخانه از 14 حاضر حال در و ميشود كاسته روزبهروز مسافرخانهها تعداد از دليل
كمتر خيلي دخلشان هم مانده باقي مهمانپذير تعداد همين.ماندهاند باقي تا سه تنها مروي
نفعشان به بگذارند بانك در را پولش و بفروشند را ساختمانهايشان اگر و است خرجشان از
.كنند زندگي دغدغه بدون و راحتي به عمر آخر تا ميتوانند و است
قيمت خود ، سوي به آنها جذب براي مجبورند مهمانپذيران كه است اندك آنقدر مسافران تعداد
نادر مهمانپذير مدير كريمي رامين.كنند محاسبه مسافر با مصوب قيمت از كمتر را اتاقها
بدهيم تخفيف درصد مصوب 25 قيمت به نسبت را تخته يك اتاق شدهايم مجبور گاهي":ميگويد
.نكند انتخاب خود اقامت براي را ديگري جاي ميآيد ، تهران به يكبار هفتهاي كه مسافري تا
"
مشهورند چترباز به مردم ميان در ميگذارند ، شهر اين به پاي يكبار هفتهاي كه مسافراني
مرزهاي يا و جنوبي جزاير شهرها ، از آنها روي هر به.مينامند تاجر را خودشان آنها ولي
تهران به قاچاق صورت به را...و خانگي تصويري ، صوتي ، لوازم اقسام و انواع كشور ، غربي
كشور غرب يا جنوب به دوباره آن از بعد و ميفروشند شهر بازار شلوغي در و ميآورند
.بازميگردند
انجام براي زيادي عده نميشوند ، خلاصه گروه اين در تنها مهمانخانهها مسافرين اما
پزشكان به مراجعه براي ديگر گروه و قضاييه قوه با ارتباط در مخصوصا اداريشان كارهاي
مسافران تعداد هرچند سپتامبر ميگزينند110 سكني مهمانپذيرها در تهران ، مقيم حاذق
شيعيان خصوص به همسايه كشورهاي مسافران بر چنداني تاثير ولي است داده كاهش را اروپايي
و شهربانو بيبي رضا ، امام زيارت براي پاكستان مولتان شهر از كه جعفرعلياست نگذاشته
يكماهي مدت طول در":ميگويد است آمده تهران سپس و مشهد به خانوادهاش با معصومه بيبي
نيز دربند و طرقبه مانند آبوهوايي خوش نقاط از زيارتي ، نقاط بر علاوه هستم ايران در كه
توجه با مهمانپذيرها ، توسط شده ارائه خدمات از ايام اين تمام در و آوردهام عمل به ديدن
".هستم راضي آنها ، دريافتي پول به
:ميگويد ميآيد تهران به كشور غربي مرزهاي از يكبار هفتهاي كه رحيمي پرويز
اوقات از گاهي كه هتلها از بعضي از حتي و است تميز خيلي هستم آن در كه مسافرخانهاي"
بر علاوه.است تميزتر شدهام ، آنها از استفاده به مجبور مهمانپذير در جا نبودن دليل به
در هستم تهران در كه را مدتي ميدهم ترجيح كه ميبينم حاكم را صميميتي اينجا در اين
".هتلها خشك و رسمي محيط در تا كنم سر اينجا
محل بهاي اجاره افزايش پرداخت توان عدم و خانهاش اجاره مدت سرآمدن دليل به كه مرادي
امكانات":ميگويد است شده معرفي نادر مسافرخانه به امداد كميته سوي از مسكونياش ،
ناصرخسرو ، خيابان يعني است ، آن در مسافرخانه اين كه منطقهاي شرايط به توجه با شده ارائه
ميكنند ارائه را بيشتري امكانات مسافرخانهها مشهد ، همچون شهرهايي در هرچند.است خوب
".ميگيرند مشتريان از را پايينتري قيمت و
.ميشود ارائه خانهداران توسط نميآيد ، مسافران چشم به گاهي كه مسافران ، به اصلي خدمات
مسافران از خانهدار كدبانوي يك همچون مسافر ، حضور هنگام در هستند زن بيشترشان كه آنها
كه 12 مرادي.ميكنند آماده بعدي مهمان براي را اتاق رفتنشان از پس و ميكنند پذيرايي
شادي به را چهرهاش تمام كه لبخندي با است كار به مشغول شمس مسافرخانه در است سال
مانند مسافران و بوده پسرم همچون مهمانخانه متصدي سال ، اين 12 طي":ميگويد ميكشاند
دريافت هم انعامي حقوقمان بر علاوه ما و است خوب اوضاع باشد اگرمسافري.او مهمانان
اينجا در نبودم راضي اگر چون هستم راضي كارم از هم باز نباشد مسافري اگر و ميكنيم
".نميايستادم
مسافر براي كه نوشتهاند اصفهان كاروانسراهاي از يكي سردر بر ميگويد معروف سياح شاردن
و حفظ براي شمشير ديگري و او نيازمنديهاي رفع براي كافي پول يكي است ، لازم چيز دو
در اقامتشان هنگام در را مسافران خاطر امنيت بتوانيم اگر گفت بايد امروزه اماحراستش
مادي زندگي سرزمين ، اين در پولهايشان كردن هزينه با هم آنها كنيم ، تامين سرزمين اين
منزل هر مهمانخانه مثل ما مهمانخانههاي و كرد خواهند تامين را ايرانيان ما از بسياري
.شد خواهد پررونق امني ،
جهان خرافاتي مردمان
آمده دنيا به روزي چه در شما بچه
پرست وطن شادي
خرافات به گذشته هفته.است مشترك قومها اكثر در كه ميپردازيم خرافاتي به نيز هفته اين
...ميپردازيم عروسي اصلي ابزار به هفته اين اما پرداختيم عروسي مراسم در
لباسهاي اكثر نيست بيجهت پس است درست انتخابتان يعني باشد ، سفيد شما عروسي لباس اگر
بخت خانه به سفيد لباس با" ميگويند اينكه ضمن در.ميكنند انتخاب سفيد را عروسي
به تاكيد كه شنيدهايد بارها حتما را جمله اين و "برميگرديد هم سفيد لباس با ميرويد
!دارد عروس سپيد لباس خاصيت همين
.شد خواهي پشيمان ازدواجات از باشد ، سياه اگر رفت ، خواهي دوري راه به باشد ، طوسي اگر
يك عنوان به را تو اينكه از باشد ، قرمز رنگ به ميپوشي ازدواج مراسم در كه لباسي اگر
رنگ به اگر.بود خواهي روراست همسرت با هميشه باشد ، سبز اگر !ميشوي شرمنده ببينند عروس
لباست رنگ اگر.هستي تحول حال در دائما و ميخورد چرخ زياد زندگيت باشد ، صدفي سفيد
از خارج كه است اين نشانگر باشد ، قهوهاي اگر و ميكشي خجالت شوهرت از باشد ، زرد - سفيد
..و ميگرداند روي تو از بخت...باشد صورتي عروسيات لباس اگر اما و ميكني زندگي شهر
.ميرسيم...و تولد و نوزاد به بگذريم كه غيره و عروسي لباس از
.است مهم برايتان بسيار بچه اخلاق و چهره حتما شويد ، بچهدار داريد قصد كه شما براي
منشاش و اخلاق ميتوانيد آيد ، دنيا به فرزندتان كه هفته روزهاي از روز هر كه بدانيد پس
روز در است ، خير و بخشنده بيايد ، دنيا به شنبه روز فرزندتان اگر.كنيد پيشبيني را
بيشيله باشد ، تولدش روز دوشنبه اگر.شد خواهد صميمي و مهربان و خوب شما فرزند يكشنبه ،
پر چهارشنبه ، !كلاس با..گفتني بچهها قول به و باوقار سهشنبه ، روز.بود خواهد پيله
راه بيايد ، دنيا به پنجشنبه در اگر.بود خواهد احساساتي فرزندتان كه بدانيد و عشقه از
اما و!است بهتر كنيد ، كنترلش نوزادي همين از !هواست به سر هم كمي و دارد پيش در درازي
يا و ميشود كارمند يا احتمالاميكند كار زياد ميشود ، متولد جمعه روز در كه نوزادي
!!!خبرنگار
|