اومانيسم تبارشناسي
پتراك
بوكاچيو
آغاز از و مدرنيته بطن در كه بود مترقي جنبشهاي جمله از انسانگرايي يا اومانيسم:اشاره
برخي رو اين از.شد ايجاد انسان به جديدي رويكرد بر تاكيد با نوزايي دوران شكلگيري
نگرش اصلي هسته را انسان كه ميكنند قلمداد سياسي و اجتماعي فلسفي ، جنبش را اومانيسم
را دكارتي عقل خودو سرنوشت بر حاكم را انسان اومانيسم اساس براين.ميدهد قرار خود
جنبشهاي در ميانه سدههاي از اومانيسم شالوده كه دانست بايد.ميداند وي راهنماي
اصحاب توسط بعدها جنبش اين.گرفت شكل ايتاليا مردم بويژه فرهنگي و اجتماعي
و هگل توسط نهايت در اينكه تا گرفت خود به تازهاي ابعاد روشنگري مكتب و دايرهالمعارف
.گرديد برخوردار تاريخي ضرورتي از ماركس كارل ;وي راديكال پيرو
امانيستي رهيافتهاي عميق و منسجم طور به كه باشند كساني نخستين هيدگر سپس و نيچه شايد
.ميرود سخن انسانگرايي پسا رويكرد از پسامدرن تفكر حوزه در امروزهكشيدند نقد به را
دستاوردهاي دريدا ژاك و بارت رولان فوكو ، آراي بر تكيه با تا ميكوشد كه رويكردي
سير بر فشرده است ديباچهاي حاضر مطلب.بگيرد چالش به را پيشين دهههاي انسانگرايي
دوران سياسي -اجتماعي و فلسفي تاثيرگذار جنبش اين بهتر عبارت به يا مفهوم اين تحولات
.مدرن
انديشه و فرهنگ گروه
پترارك
بوكاچيو
و ليبراليسم همانند) سياسي و اجتماعي تاريخي ، فلسفي ، اصطلاحات ساير مانند نيز اومانيسم
مييابد ، گستردهاي مفهوم كنيم ، لحاظ را آنها همه اگر كه دارد متعددي تعاريف (ايدهآليسم
را آن كه است حدي تا گستردگي ايننباشد اومانيست كه نميشود يافت فردي كه طوري به
و (هايدگري اومانيسم) فيلسوف ،(رنسانس اومانيسم كلاسيك ، اومانيسم) تاريخي دوره براساس
.كردهاند تعريف (اگزيستانسياليست اومانيسم ماركسيست ، اومانيسم) فلسفي جنبش
نظر در اخلاقي اقتدار و سكولاريزم فرد اصالت مدافع بهعنوان را اومانيسم بوكهارت ياكوب
مسيحيت واقعي مفسران و نمايندگان را اومانيستها توفانين ، جوزف او برخلاف اما.ميگيرد
اومانيستهاي از الهام با نيز بارون هانس.ميكند معرفي شرك و بدعتگذاري با رويارويي در
منظور به كلاسيك ، ادبيات مطالعه را اومانيسم فلورانس ، جمهوريخواهي مكتب به وابسته
.مينمايد تعريف دوران آن اخلاقي و سياسي بينشهاي از بهرهگيري
را اومانيسم او.است شده ارائه (691691) كريستلر اسكار پل توسط محدودتري تعريف نيز
در و نوشتاري و گفتاري فصاحت به اول درجه در كه ميگيرد نظر در تربيتي -فرهنگي نهضتي
اصلاح عقلي سرچشمههاي كتاب نويسنده گراث ، مك.ميشود مربوط سياست و فلسفه به دوم درجه
اومانيستي نگرشهاي چشمگير تنوع تشريحواضح دليل به را ، كريستلر نظريه اروپا ، مذهبي
.ميدهد ترجيح رنسانس ، نهضت
كه هستند عام و گسترده چنان يا تعاريف اين از كدام هر كه است اين ذكر قابل بغرنج مساله
به.ميباشند متناقض واژه اين درست استعمال با كه هستند جزيي چنان يا و بيفايدهاند ،
:ميشد تعريف صورت اين به اومانيسم ، نوزدهم تا چهاردهم قرون طي در حال ، هر
اخلاق فلسفه و شعر تاريخ ، بيان ، علم قواعد ، مطالعه و كلاسيك نويسندگان شناخت (1
انسان مركزيت و علائق افكار ، به توجه (2
انسان وجود اساسي تواناييهاي و عقل به اعتقاد (3
ساختار و حقيقت كشف در مناسبي ابزارهاي بهعنوان شك و علمي متد تعقل ، به اعتقاد (4
انساني جامعه
جامعه و اخلاق پايههاي بهعنوان اخلاقي تساوي و استقلال به عقيده (5
عقايد ماركسيسم و اگزيستانسياليسم پراگماتيسم ، فلسفي مكاتب نوزدهم قرن اواخر در
قرار استفاده مورد را انسان استقلال و عقل علمي ، روش انسان ، به توجه جمله از اومانيستي
.دادند
اومانيسم منشا
وسطي قرون:الف
رو اين از دانشمندان ، و فلاسفه نه بودند باستان دوران تحصيلكرده قشر بديع ، علم عالمان
مدت طولاني فراموشي از پس.بود كافي افراد دانستن عالم براي بيان و معاني علم يادگيري
قرون در و شد كلاسيك آموزش امانتدار وصومعه دير وسطي قرون طي در كهن روزگار فرهنگ
را لاتين كلاسيك ادبيات فرانسه مركز و شمال جامع كليساي مدارس ميلادي دوازده و يازده
.دادند جاي مدارس اين روحانيون تحصيلي برنامه در اصلي فن هفت از يكي
ميانه سدههاي انديشمندان توسط او ، فيزيك بويژه ارسطو ، آثار ميلادي دوازده قرن اواخر در
شد ، تاسيس شمالي اروپاي در بار اولين براي دانشگاه ميلادي سيزدهم قرن حدود در.شد ترجمه
فنون ساير راس در ارسطو منطق و فيزيك مطالعه كه بود فنون دانشكده آن ، اصلي دانشكده كه
و پزشكي قانون ، ;سهگانه علوم از يكي تحصيل به دانشكده اين فارغالتحصيلان و داشت جاي
!ميپرداختند الهيات
ايتاليا:ب
شاهزادگان نفوذ تحت رم شمالي بخش زيرا بود ، متفاوت اروپا قسمتهاي ساير با ايتاليا
دانشگاه اولين.داشت رواج آنجا در شهري فرهنگ و بود شهر دولت بلكه نبود ، فئودالي
خود فعاليت حقوق ، و پزشكي دانشكده دو با ميلادي دوازده قرن اواخر در بولونيا ;ايتاليا
ايتاليا ، رشد روبه شهري جامعه اساسي نيازهاي به پاسخگويي براي آن در كه نمود ، آغاز را
از ديگري شكل سيزدهم قرن در دانشگاه اينميشد تدريس حقوق دانشكده در نامهنگاري هنر
فرهنگ جايگاه ايتاليا ترتيب اين به و كرد ابداع سخنراني فن عنوان با را دنيوي بيان علم
.شد سكولار خطابه و بيان معاني ، علم جالب و زنده
بزرگي شاعران و شد تاسيس ايتاليا در شاعري فن مدرسه بار ، اولين براي قرن اين طي در
.داد پرورش ميلادي ، چهاردهم قرن رادر بوكاچيو و پترارك دانته ، همچون
جامع كليساي مدرسي فرهنگ رد با ايتاليا سنتي بيان و معاني علم ميلادي سيزدهم قرن طي در
كلاسيكي متون تفاسير كه طوري به.نمود آغاز را رم و يونان باستاني سبك آموزش فرانسه ،
جايي تا داشت ، فرانسوي تفاسير به نسبت بيشتري شيوايي و بود خاص شيوهاي داراي ايتاليا
.شد رنسانس اومانيسم مكتب ايجاد به منجر كه
عميقي تاثير رنسانس اومانيسم در نيز ، ميلادي پانزدهم قرن در فلورانس افلاطوني آكادمي
افلاطون آثار مطالعه به پيكو و فيچينو جمله از اومانيستهايي انجمن ، اين در.گذاشت
آكادمي ايندادند قرار تاثير تحت را رنسانس دوران اروپاي افلاطوني عقايد و پرداخته
.كرد متاثر فرديت ، زمينه در را اومانيسم اصلي مسير
از يكي ترتيب اين به و شد اختراع ايتاليا در چاپ دستگاه ميلادي ، سال 1460 اواخر در
از استفاده.شد برآورده بود كلاسيك متون اصلاح و تكثير حفظ ، كه اومانيستها اصلي اهداف
تغييري هيچگونه بدون كتب از متعددي نسخههاي كه ميآورد فراهم را امكان اين چاپ دستگاه
.نيايد وارد اصلي كتب به هم آسيبي حال عين در و شود تهيه متن در
پاپ:ج
كردن بنا با (551477) پنجم نيكولاس.ميكردند حمايت اومانيسم از نيز پاپها
.كند احيا نو از را رم اوليه شكوه ميكرد سعي گوناگون كتب جمعآوري و متعدد ساختمانهاي
و تعداد نظر از كتابخانه اين.ميدانست واتيكان كتابخانه تاسيس مرهون را آموزش نيكولاس
او.گرفت پيشي كتابخانهها ديگر از يوناني كتب بويژه كتابهايش و نوشتهها دست ارزش
سكه هزار ده هومر كامل ترجمه براي كه جايي تا مينمود تشويق را يوناني كتابهاي ترجمه
.نمود دعوت رم به را مارسوپيني و والا لورنزو و كرد پيشنهاد طلا
شاعر ، عنوان به پاپي ، مقام بر علاوه و.بود اومانيست يك خود نيز ، (641458) دوم پيوس پاپ
از مختلف طرق به و داشت شهرت نيز سياستمدار و حقوقدان كلاسيك ، آثار مفسر سخنران ،
از پس كه را واتيكان كتابخانه (841471) چهارم سيكستوس پاپ.ميكرد حمايت هنر و ادبيات
. نمود تاسيس دوباره بود ، شده سپرده فراموشي به پنجم نيكولاس
اومانيستي جنبش از نيز پادشاهان دربار پايهها ، بر علاوه كه است اين ذكر قابل نكته
.برد نام را (921469) ولورنزو (641429) كوزيمو ، مديچي ، خاندان ميتوان كه ميكرد حمايت
زبان
و كرده تبعيت حماسي كلاسيك اشعار سرايندگان از اومانيستها.است اومانيستي جنبش قلب زبان
تاريخ شاعري ، فن زمينههاي در كتبي و ميكردند تصنيف نئوكلاسيك سبك به را كمدي و تراژدي
براي لاتين زبان يادگيري.بودند آورده در نگارش رشته به كلاسيك سبك به منظوم نامههاي و
زبان از بيش لاتين زبان به اومانيست اديبان و بود برخوردار ويژهاي اهميت از اومانيستها
نئوكلاسيك و كلاسيك اصلي شكل دو به لاتيني زبان رنسانس در.مينهادند ارج بومي و محلي
جايي تا بودند ، ناراضي كلاسيك لاتين زبان از پترارك جمله از اومانيستهايي.داشت وجود
لاتين زبان و شد متوقف كلاسيك لاتين زبان قواعد انتشار ميلادي شانزدهم قرن حدود در كه
ميتوان رنسانس ، دوران نئوكلاسيك لاتيني دانشپژوهان جمله از.شد آن جايگزين نئوكلاسيك
پولي آنجلو بزرگ شناس لغت جمله از اومانيستها ساير كه برد نام برونئي لئوناردو از
.ميكردند پيروي او از اراسموس و (1494) زينانو
از بعضي آنها از برخي حتي.نبودند محلي و بومي زبان مخالف اومانيسم پيروان همه البته
همچون نيز ، ديگر برخي مور ، توماس و پترارك جمله از مينوشتند زبان اين به را خود آثار
.ميكوشيدند محلي زبان دستور و قواعد تهيه در پيتروبمبو
.بود برخوردار وافري اهميت از اومانيستها براي نيز يوناني زبان لاتيني ، زبان بر علاوه
زبان اهميت دهنده ميلادي ، نشان سال 1397 در فلورانس شهر در بيزانسي معلمان استخدام
لاتين ادبيات براي را يوناني زبان اهميت اخلافش و پترارك.بود اومانيستها براي يوناني
قرن 15 اومانيستهاي براي كه بود اهميت حائز حدي تا يوناني زبان يادگيريكردند درك
.ميشد محسوب فضيلت زبان اين يادگيري ميلادي ،
عنوان به لاتين زبان از حال اين با بود ، برخوردار ويژهاي اهميت از يوناني زبان هرچند
نيز هجدهم قرن در كه جايي تا ميشد ، استفاده رنساس دوره آموزش و ادبيات استاندارد زبان
.كرد حفظ علمي كتب و ادبيات در را خود اهميت
شناسي واژه
اثر.بود كلاسيك متون بهتر درك ميكرد ، ايجاب اومانيستها براي را لغتشناسي ضرورت آنچه
اولين شد ، منتشر ميلادي سال 1440 در كه "لاتين زبان برجسته نكات" والا لورنزو برجسته
و واژهها لغات ، عبارات ، درست فهم معني به را لغتشناسي والا.بود لغتشناسي كتاب
چاپ ، دستگاه اختراع زمان در ديگر طرفي از.ميدانست كلاسيك لاتين دستوري ساختار
لغتشناسي راستا ، لزوم اين در و نمودند آغاز را متون اصلاح حرفهاي بهطور اومانيستها
يكي.يافتند مهارت متون تصحيح و ويراستاري در زودي به آنها.ميشد احساس هرچيز از بيش
آثار تلخيص و گردآوري به كه بود ، زينانو آنجلوپولي لغتشناسي برجسته استادان از
منابع خطي ، نسخههاي درك ضرورت جمله از جديدي نكات و پرداخته خود از پيش اومانيستهاي
.افزود آنها به را منابع دقيق اسناد ذكر و تاريخي
خطابهاي" ;پرسروصدايش اثر در كه داد را امكان اين لورنزووالا به لغتشناسي يادگيري
امپراطوري فرمانروايي غربي نيمه اهداء بودن واهي "كنستانتين جعلي و كاذب عقايد درباره
زبانشناسي ، اسناد و مدارك از استفاده با والا.نمايد اثبات پاپي مقام به را كنستانتين
.كرد ثابت را وسطايي قرون كذب اين مسكوكشناسي و تاريخي
آباي آثار از بسياري ايتاليايي اومانيستهاي.كرد سنتوارد به شديدي ضربه لغتشناسي
مقايسه طي والا كه نقصي و عيب صدها.كردند ترجمه پنجم نيكولاس پاپ تاثير تحت را كليسا
ساخت ، آشكار -ژروم توسط قديم و جديد عهد لاتيني ترجمه -باوولگات جديد عهد يوناني متن
به والا معاصر ايتاليايي اومانيستهاي هرچند.نمود وارد ضربه مذهب به غيرمستقيم بهطور
شانزده قرن در ولي ندادند ، نشان والا كشف اين به چنداني توجه مذهب به علاقه عدم دليل
متن چاپ در را -اراسموس ريوس دسيد -هلندي مسيحي و انقلابي اومانيست انگيزه ميلادي
كتاب ، اين چاپ از پس سال يك كه بطوريآورد پديد جديد عهد لاتيني ترجمه و يوناني
.شد ظاهر -دين اصلاح زمينه در -لوتر مادهاي نودوپنج اعلاميه
-پروتستانها با ستيز اندازه به -مقدس كتاب متن اصلاح در اومانيستها لغتشناسي اين بنابر
.بود اهميت حائز كاتوليكها براي
دين و فلسفه
رد را مرتاضانه زندگي و نفس انكار درباره عرفاني فضايل تلويحا ايتاليايي اومانيستهاي
اختيار عقل ، قدرت به فلسفي نظر از.ميپرداختند سكولاريستي گرايشات ترويج به و ميكردند
.ميدانستند محدود و ضعيف انحطا ، جايز را انسان اما بودند ، معتقد دروني اخلاق و
به همه از بيش باستان يونان فلاسفه بين ماب ، در يوناني فيلسوفان همانند نيز اومانيستها
به كه -فلورانس آكادمي اومانيستهاي از -مارسيلوفيچينو جمله از.داشتند گرايش افلاطون
قويدر عنصري به را افلاطوني فلسفه و پرداخت افلاطوني نوشتههاي دست تمام لاتين ترجمه
نئوافلاطوني تفسيري مسيحيت ، مذهب به دقيق اعتقاد دليل به او.نمود تبديل رنسانس فلسفه
.بود مذهب به معتقد و افلاطوني اومانيستي كه پترارك ، همچنين داد ، انجام مسيحي ايمان از
مراسم بيكفايتي از و تاكيد فردي اخلاق و كهن مسيحيت بر هرچيز از بيش اومانيستها
با دشمني معناي به نبايد را امر اين البته.ميكردند تاسف اظهار روحانيون ، عشاءرباني
ميآورد ، پديد آن با موثر تركيبي گاه اومانيسم مكتب زيرا دانست ، آن انكار يا سنتي مذهب
.است نمايان اراسموس فلسفه در كه آنچنان
عنوان به آنها كارآيي عدم دليل به -را پرستي موهوم و آكادميك الهيات اومانيستها
منطق دليل به بيشتر الهيات از آنان تنفر.ميدادند قرار حمله مورد -مسيحيت نمايندگان
.بود -ميشد استفاده وسطي قرون الهيات و فلسفه در كه آنچنان -آن ديالكتيكي يا تكنيكي
انجام جزئيات درباره كه بيهودهاي بحثهاي بخاطر -را مدرسي منطقيون اومانيست نويسندگان
مباحثي چنين از رها مسيحيتي چيز هر از بيش و ميدادند قرار ريشخند و هجو مورد -ميدادند
بودند دنيا اين در بشر امكانات و جايگاه درباره تفكر دلبسته آنها.ميكردند ترويج را
چنين راستاي در اينرو از بدارند دور ديده از را وي ابدي سرنوشت چشمانداز بيآنكه
درس آن از تا كنند مطالعه را باستان فرهنگ از مانده برجا متون كه ميديدند لازم هدفي
.گيرند فرا را انسان انسانيت
آن از و ميدادند قرار هجو مورد را ديالكتيكي منطق و مدرسي فلسفه اومانيستها هرچند
به نه هرچند نيز ، ارسطو فلسفه.نميباشد ارسطو طرد معناي به موضوع اين اما بودند ، منزجر
.است بوده رنسانس اومانيستهاي توجه مورد افلاطوني ، فلسفه اندازه
.است بوده اومانيستها علاقه مورد ارسطو و افلاطون بر علاوه اپيكورنيز
سليماني معصومه
دارد ادامه
|