شد تكذيب
ايراني نوع از ديپلماسي
REF-OLUTION
انقلاب _ اصلاح
7 دهه دو بازيگران
مردادديگر يك28
شد تكذيب
خارجه امور وزير با گفتوگو
ملكي پيمان: عكس
به خرازي كمال از ايراني طنزنويس يك كه نيست زيادي زمان:محمودي فرشاد ، سياسي گروه
ديپلمات 58 اين چهره پس در راستي به اما بود كرده ياد "نميخندد هرگز كه مردي" عنوان
ديدارها تمام در كه كسي.دارد همراه به خود با را رازهايي چه و ميگذرد چه ساله
ميكند رفتار ديپلمات يك همچون نيز خبرنگاران با ميكند اجرا دقت به را رسمي پروتكلهاي
غايت به نباشد "مواضع" اعلام چارچوب در اگر كه پاسخهايي به رسمي كاملا.ميگويد سخن و
.دانست خاتمي محمد نخست كابينه در عمده تغييرات از يكي بتوان شايد را خرازي.خلاصهاند
تهران توپخانه ميدان ساختمان در سال قبلي 16 وزير كه چرا بودند منتظرش همگان كه تغييري
و سفير سال ولايتي 9 علياكبر يعني سلفاش پيشنهاد به خود خرازي كه چند هر.كرد وزارت
ورود از كه نشد باعث موضوع اين اما بود ملل سازمان در ايران اسلامي جمهوري دائم نماينده
داشتند را قبلي دولتهاي در وزارت سابقه آن افراد از نيمي كه جديدي كابينه به او
و پنجم مجلس از راحتي به پيشنهادي وزير قامت در كه علوي مدرسه سابق ناظم.نشود استقبال
اسلامي جمهوري اول نسل دولتمردان از گرفت اعتماد راي كابينه در 2 متوالي حضور براي ششم
.است بوده مشغول مديريتي فوقاني ردههاي در پيوسته انقلاب پيروزي بدو از كه است ايران
از سيما و صدا برنامه و طرح معاون ملل سازمان در ايران دائمي نمايندگي از غير به خرازي
فكري پرورش كانون عامل مدير سپس و خارجه وزارت سياسي معاون سال 1358 تا انقلاب ابتداي
از دفاع عالي شوراي ناظر عضو تا 1368 ، اسلامي جمهوري خبرگزاري عامل مدير سال 1359 تا
و فارسي ادبيات و زبان ليسانس او.است بوده جنگ تبليغات ستاد رئيس جنگ ، پايان تا ابتدا
هوستون دانشگاه از را خود دكتراي و دارد تهران دانشگاه از تربيتي علوم ليسانس فوق
.است داشته هم روانشناسي درباره ترجمه و تاليف تاكنون 4 خرازياست كرده اخذ آمريكا
است كذب استعفا شايعه
هستم كارم سر من كه ميبينيد
زيركي حساب به بايد حق به را ايران خارجي ديپلماسي موفقيتهاي از بسياري كه چند هر
گاه تنشها كردن كم در خاتمي سبز چراغ با نيز خرازي اما گذاشت او ابتكارات و خاتمي محمد
جنوبياش همسايگان با ايران روابط شدن گرم.است كرده ايفا كليدي و حساس بسيار نقشي
عصر آن در.كرد ارزيابي بايد فعاليتها اين شمار در را لندن و تهران بين سفير ومبادله
انگليسياش همتاي كوك رابين با ديپلماتيك وجه بهترين به خرازي نيويورك 1998 ، در پاييزي
اسلامي جمهوري بينالمللي روابط اخير سالهاي پرتنش موضوع به و كرد گفتوگو و ملاقات
مينشيند گفتوگو به خارجه امور وزير با حالي در همشهري.بخشيد پايان رشدي سلمان يعني
را ديپلماتيكوار جوابهاي قالب در دامنهدار و پرحجم سوالات "كوتاه بسيار وقت" كه
اكتفا روز مسايل درباره پرسش به خارجه ، امور وزير با حاضر گفتوگوي درتابد برنمي
نخستين ميكند ، ارزيابي جدي حد چه تا را آمريكا تهديد ايران اسلامي جمهوري اينكه.كرديم
و داده قرار خطاب مورد را اسلامي جمهوري كامل صراحت با آمريكا":بود خرازي از ما پرسش
اسلامي جمهوري براي تهديد بزرگترين خودش اين.نكرده پنهان ما داخلي امور در را دخالتش
در دخالت براي آمريكا نيات از و ميگيريم جدي را آمريكا تهديد ما بنابراين است ايران
دخالتهايي چنين برابر در ما ملت كه ميدانيم مسلم و هستيم مطلع داخليمان امور
".داد خواهند نشان را خودشان مناسب عكسالعمل
بود؟ خواهد چه اسلامي جمهوري واكنش آمريكا ، احتمالي حمله برابر در *
و قدرت ميداند ، را محاسباتش همه طبعا آمريكانيست حمله معني به الزاما تهديد البته
موقعيت نه ميدهد اجازه آمريكا موقعيت نه طبيعتا و ميداند را اسلام جهان در نفوذش
به نسبت آمريكا خصومت حال عين در ولي.بگويد سخن نظامي زبان با بخواهد كه اسلامي جمهوري
.است علني تهديداتشان كردم عرض كه همانطور و است مبرهن امر يك اسلامي جمهوري
صحبتهاي از قبل تا سپتامبر يازدهم از بعد زماني فاصله در آمده دست به فرصت از چرا *
نشد؟ استفاده تنشها كردن كم دستكم يا تنشزدايي براي سنا و كنگره مشترك جلسه در بوش
كجا؟ با تنشها كردن كم
.آمريكا با *
بايد آمريكا ميرسيد نظر به بوديم ، گفته هميشه ما كه همانطور طبعا كه كنم عرض
كار ابتداي در البته.شود آمريكا و ايران بين تنش كاهش به منجر تا بردارد را گامهايي
اسلامي جمهوري با متفاوتي رويكرد يك با آمريكا جديد دولت كه ميكردند پيشبيني برخي
را شديدتري رويكرد بوش دولت عملا و نبود درست پيشبيني اين ولي كرد خواهد برخورد ايران
كه بود شرايطي در بوش دولت اگر صورت هر به ولي.كرد اتخاذ ايران اسلامي جمهوري به نسبت
برميداشت اسلامي جمهوري به نسبت مثبتي گامهاي و ميكرد انتخاب را مناسبي رويكرد
كاملا بوش دولت برخورد نوع كه ميكنيد مشاهده ولي ميشد داده هم مثبت پاسخ مسلما
.بود متفاوت
ناگهاني حمله جهت عمومي افكار كردن منحرف براي عراق به حمله از صحبت كه معتقدند برخي *
نظر ميكند ، تقويت را گمان اين هم متحده ايالات عمل و حرف در تناقض سياست.است ايران به
چيست؟ شما
وجود جدي ترديدهاي حتي هم عراق مورد در و نيست متصور نظامي حمله كردم عرض كه همانطور
آمريكا داخل در كه مخالفتهايي و آمريكا متحدين سوي از كه مخالفتهايي به توجه با.دارد
اين بنابراين ، .ندارد قطعيت هم عراق به آمريكا حمله اقتصادي دشوار شرايط و ميشود انجام
پايهاي چندان من نظر به است عمومي افكار انحراف براي عراق به حمله از صحبت كه نظريه
.ندارد
رابطه متحده ايالات با كه ميكند اقتضا ما ملي منافع آيا شرايط اين در وزير آقاي *
باشيم؟ نداشته
اقتدارمان و عزت و استقلالمان بر ما كه ميكند ايجاب ما ملي منافع ميكنم فكر من بله
برسد اهدافش به ميخواهد زور با آمريكا و شده تهديد شما كشور كه شرايطي در و كنيم تاكيد
هيچكس چون است شكستخورده راه اين كه ميدانيم هم مسلم.نيست مصالحه براي جايي طبيعتا
و ارزشها از دست آمريكا فشار تحت كه بپذيرد نميتواند ايراني يك بهعنوان ايران در
همانطور.نيست پذيرفته رويكردي چنين هم ايران از خارج در و بردارد ملياش منافع و اهداف
زندگي پارادايم عنوان به كه است جمعي تصميمگيريهاي و تعامل و گفتوگو كردم عرض كه
متحدين استقبال مورد حتي ميبينيد چنانكه ميكند دنبال آمريكا كه آنچه است ما معاصر
سلطه نوع يك به كه است رويكردي و هست هم آنها منافع با مغاير چون نگرفته قرار هم آمريكا
.بپذيرد را آن نميتواند آزادهاي انسان و كشور هيچ طبيعتا كه ميانجامد بينالمللي
عراق فعلي حكومت نوع به توجه با.است منفي عراق به حمله قبال در ايران موضع *
حكومت يك نبود در كه است ما اقتصادي منافع با پيوند در مخالفت اين كه بپرسم ميخواستم
كرده؟ روانه ايران سمت به را عراق در سابق سرمايهگذاري باثبات
داخلي امور در قدرتها كه هستيم اين مخالف اساسا چون.است اصولي مخالفت يك ما مخالفت
به يكجانبهگرايي رويكرد راستاي در ملل سازمان از مجوز داشتن بدون و كنند دخالت كشورها
و خارج از عراق رژيم تغييركنند دخالت ديگر كشورهاي امور در كه بدهند اجازه خودشان
خواستند اگر كه دارد عراق مردم خود به بستگي اين.باشد دفاع قابل كه نيست امري زور توسط
و است اصولي مخالفت يك ما مخالفت بنابراين.كنند اقدام بدهند تغيير را شرايطشان
فلسطين در ميخواهد يا ميكند عراق رژيم تغيير از صحبت امروز آمريكا اگر كه ميدانيم
تكميل و گسترش راستاي در است بهانههايي همه اينها كند ، تحميل زور به را خودش سياستهاي
گامهايي اينها.ميكنند دنبال را استراتژيك هدف يك آنها لذا و آمريكا بينالمللي سلطه
بنابراين.شود مهيا سلطهاش براي شرايط تا بردارد ميخواهد ديگري پشت يكي آمريكا كه است
موافق آمريكا سوي از اقدامي چنين با نميتواند آزاديخواهي كشور هيچ و مستقل كشور هيچ
.دارد تام مغايرت بينالمللي دموكراسي روح با و چندجانبهگرايي روح با اين چون باشد
هم كرزاي موقت دولت آمدن كار روي از پيش تا افغانستان تحولات قبال در ايران موضوع*
نشويم؟ همراه جديد حكومت با ما صدام حكومت سقوط صورت در دارد امكان.بود همين
از چه و رژيماش جهت از چه عراق شرايط.است متفاوت كاملا افغانستان و عراق در شرايط
حتي و منطقه كشورهاي كل و عراق همسايگان كه نگرانيهايي جهت از چه و مردمش جهت
مورد در كه نظري وحدت نوع آن.است متفاوت افغانستان شرايط با كاملا دارند اروپاييها
مخالف همه كه ميرسد نظر به فعلي فضاي در لذا و نيست صادق عراق مورد در بود افغانستان
اقدامي چنين بخواهد آمريكا واقعا كه اگر البتههستند عراق عليه نظامي عمليات هرگونه
كه نميرسد نظر به و بگيرد قرار ديگران حمايت مورد كه نميرسد نظر به بدهد انجام را
.بياورد دست به عراق در هم توفيقي
است صدام سرنگوني از صحبت كه شرايط اين در عراق رهبري شوراي عضو با هاشمي خانم ديدار *
دارد؟ توجيهي چه كند نزديك ايران به را خود ميخواهد بحراني مواقع در او و
.دادهاند انجام كه بود غيرسياسي ديدار يك نبود ، سياسياي ديدار هاشمي خانم ديدار اولا
.ميكنند سياسي بهرهبرداري آن از ما عليه شرايط اين در جهان رسانههاي حال هر به ولي *
اهداف راستاي در حركتي هر از و هستند خودشان اهداف دنبال خارجي رسانههاي خوب بله ،
ما همسايه عراق اين بر علاوه.نبود سياسي ديدار قطعا ديدار اين.ميسازند خبر خودشان
روابط كه است دليل همين به و مانده باقي جنگ دوران از كه داريم زيادي مسايل ما و است
مسايل فصل و حل راستاي در بايد ما.ميگيرد انجام بازديد و ديد و است برقرار سياسيمان
.كنيم حل را مسايل و گفتوگو همديگر با جنگ دوران از مانده باقي
اعلام هم را آن جزئيات رسانهها از بعضي بود؟ چه ايران در صدامحسين فرزند حضور *
.كرد تكذيب خارجه وزارت اما كردند
.كرد تكذيب را آن رسما خارجه وزارت بله
.كردند ديدار مرزي نواحي از يكي در سپاه فرمانده جانشين با ايشان كه شد گفته ولي *
.كرد تكذيب خارجه وزارت را خبر همين
عضو ايران 16 ميرسد نظر به بعيد كه گفتهاند كيهان مديرمسئول شريعتمداري آقاي*
در عربستان خارجه وزير الفيصل سعود طرفي از اما باشد داده تحويل عربستان به را القاعده
برداشت آمريكا مقابل در غيرمستقيم نرمش نوع يك را ايران عمل اين پست واشنگتن با گفتوگو
آمريكا با تنشزدايي سياست راستاي در جديدي سرفصل ميتواند ايران رفتار اين آيا.كرد
باشد؟
و قواعد براساس هستند تروريست به مظنون كه كساني كه با بود ما بينالمللي وظيفه اين
در عضويت يا تروريسم به مظنون و شده دستگير ايران در كه كس هر ما.كنيم عمل ضوابط
كشورهاي نبود ، عربستان تنها.بازگردانديم كشورهايشان به را بوده طالبان و القاعده
براساس ما بنابراين بود هم افغانستان خود و اروپايي كشورهاي و آفريقا شمال آفريقايي ،
.عملكرديم بينالملليمان وظايف
قرار متحده ايالات اختيار در القاعده در عضويت به مظنون افراد اين اطلاعات بالاخره *
نيست؟ آمريكا مقابل در غيرمستقيم نرمش نوع يك اين آيا. ميگيرد
چيز اين و كرديم همكاري و كمك تروريسم با مبارزه راستاي در ملل سازمان با هميشه ما
در و هستيم تروريسم قرباني هم خودمان ما چون.است شفاف و روشن كاملا نيست ، مخفياي
سازمان جنايتهاي مرتب و بود ايران قربانيانش از يكي بود كار سر بر طالبان كه مدتي تمام
وظيفه اين بنابراين.ميگرفت انجام ما هموطنان به نسبت افغانستان درون از يافته
وظايف راستاي در افغانستان در همچنانكهداديم انجام ما كه است بينالمللي
.كرديم كمك آنها به افغانستان ملت و خودمان منافع جهت در و همكاري بينالملليمان
بينالمللي وظيفه و تروريسم با مبارزه منطقه منافع راستاي در هم ما حركت اين بنابراين
.است
رسيد؟ كجا به كردستان در آمريكا جاسوسي هواپيماي اخير سقوط ماجراي پيگيري *
كه نبود محققي امر يك اين آمريكا ، جاسوسي هواپيماي ميفرماييد جنابعالي اينكه البته
دقيقي اطلاعات من.منطقه كشورهاي هواپيماي يا بود آمريكا جاسوسي هواپيماي اين واقعا
فراوان و ميكند حركت خلبان بدون شناسايي براي كه بود كوچكي هواپيماهاي اين از.ندارم
استفاده مورد عكسبرداري براي كه داريم را انواعاش ايران در اينجا هم خودمان ما هست هم
.ميدهيم قرار
شده صحبتهايي اخيرا.كنيم داخليتر كمي را گفتوگو موضوع بدهيد اجازه وزير آقاي*
از يكي تا شده گفته و كرديد معرفي ماموريت انجام جهت را سفير شما 8 اينكه بر مبني
به كه ميشود گفته اساس همين بر شد نخواهد صادر آنها حكم نكند تاييد را آن شما معاونين
.برويد ايران از خارج به معالجه براي و كنيد استعفا ميخواهيد عمل اختيار نداشتن دليل
انتخاب براي خاصي مكانيزم اينجا در مادومتان حرف هم اولتان حرف هم است بياساس نه ،
وزارت معاونين پيشنهادات بر مبتني است مكانيزمي.ميشود عمل آن اساس بر كه داريم سفرا
.ميشود بررسي خاصي كميتههاي در و ميشود خارجه وزارت بيرون از كه پيشنهاداتي و خارجه
در.ميشود پيشنهاد رئيسجمهور آقاي خدمت و ميرسد تصويب به معاونين شوراي در هم بعد
صورت آن به بنابراين.ميشوند اعزام و ميشود صادر حكمشان خب بپذيرند ، ايشان كه صورتي
.نيست فرموديد ، بيان جنابعالي كه
است؟ كذب هم استعفا شايعه يعني*
.هستم كارم سر من كه ميبينيد
دستهاي بوديد گفته مصاحبه در شد مطرح شما استعفاي شايعه كه ديگري بار وزير آقاي*
.كند عمل وظايفش به مستقلا ما ديپلماسي دستگاه نميگذارد كه دارد وجود آشكاري و پنهان
اصلاحات جزو را آن و كند رسيدگي وضع اين به ششم مجلس كه بوديد كرده اميدواري ابراز آنجا
دارد؟ ادامه همچنان روند اين بوديد ، دانسته خارجي سياست درزمينه اساسي
ايران اسلامي جمهوري شايسته كه آنطور و دارد وجود هنوز ناهماهنگيهايي قطعا خب بله ،
روابط كار متولي كه است طبيعي البته ندارد ، وجود خارجي روابط كار در انسجام آن هنوز است
آن و ميگذرد كشور داخل در آنچه از است متاثر هم وزارت.است خارجه امور وزارت خارجي
تمام بر بتواند بايد ميگيرد انجام كشور خارج و داخل در كه اقدامي به جوابگويي براي
ايران اسلامي جمهوري خارجي سياست راستاي در را آنها و باشد داشته نظارت فعاليتها
اين به بايد انشاالله و شده انجام هماهنگي ايجاد براي زيادي تلاشهاي.كند هماهنگ
.برسيم كامل هماهنگي به تا داد ادامه تلاشها
داريد؟ را اصلاحات اين انجام فرصت مانده باقي سال اين 3 در گذشته سال *5
.ميكنيم تلاش و اميدواريم
اتحاديه اقتصادي روابط از بعضي كه بود كرده تاكيد ايران به اخيرش سفر در سولانا آقاي*
بود؟ ايران براي خاصي پيام حاوي مورد اين در ايشان آيا است اصلاحات ادامه به منوط اروپا
اروپا اتحاديه با گفتوگويي هرگونه از هم ما كنند گفتوگو هم با كشورها كه است طبيعي
هم را بيشتري گفتوگوي كه حاضريم و داريم آنها با را گفتوگوها انواع و ميكنيم استقبال
گفتوگو بشر حقوق مسايل زمينه در ميتوانيم مابدهيم سازمان خاص سازوكارهاي قالب در
زمينهها اين تمام در بينالمللي و سياسي خاورميانه ، سلاح ، خلع زمينه در كنيم ،
هر است ممكن كه است طبيعي و است گفتوگو ديپلماتها كار اصلا.كنيم گفتوگو ميتوانيم
از تنها است ، احترام قابل كه باشد داشته نقطهنظراتي و ارزش و ايدهآلها خودش براي طرف
كرد ، روشن خوب را مسايل برخي رسيد ، مشترك تفاهم به ميتوان كه است گفتوگو طريق
گفتوگو نفس لذا و آموخت مقابل طرف تجارب به توجه با را برخي كرد ، برطرف را ابهاماتاش
خاص سازوكار بينالمللي و سياسي اقتصادي ، مختلف مسايل مورد در هم ما.است مثبت امر يك
.داد خواهيم هم ادامه كه داريم اروپا اتحاديه با را خودمان
.كردهبودند باز را تفاهم و گفتوگو همين باب هم خرازي صادق آقاي *
.است بياساس كه شد تكذيب موقع همان اينها
رسيد؟ كجا به خرازي صادق آقاي سرانجام*
.بشوند فرانسه عازم اسلامي جمهوري سفير بهعنوان زودي به كه است قرار ايشان
است؟ آمريكا با مذاكره شايعات همان پيرو اين*
ماموريت به همكاران همه كه است اين خارجه وزارت طبيعت.ندارد آن با ارتباطي هيچ.نخير
تنها.ميگيرند عهده به را وظايفي و برميگردند بعد و هستند ايران خارج در مدتي.بروند
تشريف ماموريت به هم ظريف دكتر آقاي ميرود ، ماموريت به كه نيست خرازي صادق آقاي
و رفت خواهند ماموريت به و رسيده ماموريتشان زمان كه هستند هم ديگري مديران.ميبرند
.بياساساست كاملا هم شايعات آن و است طبيعي امر يك اين
در آنها بيش و كم حضور و خليجفارس و افغانستان در آمريكا نظامي حضور به توجه با*
نقش و منطقه آينده چشمانداز ايران ، شمال نزديكي تا ناتو مرزهاي رسيدن همچنين و عراق
ميكنيد؟ ارزيابي چطور را ايران
و اسلامي جمهوري به آمريكا كه تحريمهايي و فشار عليرغم كه نيست انكار قابل صورت هر در
مشاهده شما ميكند وارد ايران با روابطشان كاهش براي كشورها ساير به كه فشارهايي
در موثر و فعال و بانشاط كشور يك بهعنوان اسلامي جمهوري بينالمللي وضعيت كه ميكنيد
را آن ميشود سياسي رفتوآمدهاي از كه سياسي روابط بعد در چه است خوب بسيار منطقه
نظريه كه بود ايران اسلامي جمهوري خب.فرهنگي اقتصادي ، روابط بعد در چه و كرد ارزيابي
كه مذاكراتي اغلب در و رسيد تصويب به هم ملل سازمان در و كرد مطرح را تمدنها گفتوگوي
و سياسي نفوذ نشاندهنده اين.است مذاكره محور يك تمدنها گفتوگوي مسئله ميگيرد انجام
مجموعه با ايران اسلامي جمهوري هم اقتصادي نظر از.است ايران اسلامي جمهوري فرهنگي
بسيار موقعيت در و دارد كه خداوندي سرشار منابع و انساني نيروي با دارد ، كه ظرفيتهايي
ما سياسي ميدهدموقعيت نشان است ، آن به نسبت هم ويژهاي عنايت كه گرفته قرار مهمي
سعي همه و هستيم كشورها تمام احترام مورد فشارها تمام عليرغم و است قبولي قابل موقعيت
ثابت را اسلامي جمهوري اقتدار و عزت اين و دهند گسترش ما با را روابطشان كه ميكنند
.ميكند
نشده؟ تغيير دستخوش بوش صحبتهاي از بعد مذاكرات موضوع و رفتارها نوع*
همچنان مختلف كشورهاي با ما روابط و نيامده وجود به لمسي قابل تغيير كه ميبينيد عملا
.است گسترش به رو
ايراني نوع از ديپلماسي
سياسي يادداشت
اشراقي عليرضا
است ، ايراني ما دموكراسي است ، ايراني ما مدرنيته كه طور همان است ، ايراني ما ديپلماسي
بيش "ايراني" تسميه وجه.عليهذه قس و است ايراني ما بوروكرواسي است ، ايراني ما شهرسازي
و درهم تركيبي نشاندهنده باشد ، داشته اصطلاحات و مفاهيم اين شدن بومي از حكايت آنكه از
همين به دهيد اجازه.ميدهد نشان را سيستم ناكاركرديهاي تنها كه است متعارض گاه
كاركردي و ساختاري چالشهاي و گرفتاريها از ما ديپلماسي.كنيم اشاره "ايراني ديپلماسي"
نام به مفهومي ثغور و حدود.نداريم ملي منافع از مشخصي تعريف هنوز.ميبرد رنج گوناگوني
كه ديپلماسي شالوده آنكه يعني اين و است بسط و قبض و تشكيك و ترديد دستخوش هنوز "ملت"
ادامه ما خارجي سياست.نيست استوار و مستحكم است ، استوار ملي منافع شناسايي پايه بر
عرصه جدالهاي و نزاعها اين.ندارد وجود متمايز و مستقل خارجي سياست.است داخلي سياست
و تغييرمديران از متاثر خارجي سياست.ميشود كشانده بيروني مرزهاي به كه است داخلي
روابط.است تداوم و استمرار و استراتژيك ثبات نيازمند حوزه اين كه حالي در.است وزيران
به بسته باشد ، كلان سياستهاي به منوط آنكه از بيش كشورها ديگر با ايران جانبه دو
مدوني استراتژي:است قانونها و نقشها از بيش افراد اهميتاست سفيران فردي ابتكارات
شفاهي فرهنگ.است كمياب متاعي ما خارجي سياست در "مكتوب".ندارد وجود خارجي سياست براي
اينگونه.گيرند قرار پيگرد موجب ميتوانند و دارند سنديت كتبي آثار كه چرا دارد ، غلبه
امنيتي نگرش.ميزنند محرمانه مهر نيز بديهي مسائل بر ما ديپلماسي راهروهاي در كه است
از آن عملكرد و خارجي سياست حوزه ميشود تلاش.است افكنده سايه خارجي سياست مسائل بر
كنايه و استعاره با و لفافه در روزنامهنگاران و صاحبنظران.باشد مصون شفافيت و انتقاد
.كنند نقد و بررسي حساسي زمان چنين در را افغانستان يا عراق با ايران روابط ميتوانند
تصميمگيريها.نميشناسد خاكستري و ندارد طيفبندياست مادواليستي خارجي سياست
.نميشوند احصا و ندارند وجود آلترناتيوها و سناريوها قبل از است ، واكنشي نوعا
عقلانيت" بر متكي بلكه نيست ، "محض عقلانيت" بر مبتني سناريوها چينش و تصميمگيريها
در را بهينه استراتژي اتخاذ و آلترناتيوها كليه تحليل و تجزيه محض عقلانيت.است "محصور
اعتنايي فايده _ هزينه آناليز به است ، ايدئولوژي به مقيد محصور ، عقلانيت اما دارد ، پي
انتخاب را موجود ايدئولوژي با راهكار همخوانترين بهينه ، استراتژي اتخاذ جاي به و ندارد
صورت ژورناليستي برخورد بينالمللي ، پيچيده مسائل با دليل همين به.ميكند گزينش و
آن از و ميشود كشيده رسانهاي تبليغات عرصه به ديپلماتيك مراودات و مسائل همه.ميگيرد
كارپردازي" نوع از را ما خارجي سياست كه نيست بيهوده.ميگيرد صورت تبليغي بهرهبرداري
.ميدانند "ديپلماتيك
ابعاد كه شده موجب سياست فربهگي.ميشوند نگريسته سياسي حوزه از صرفا ديپلماتيك مسائل
بازخور فرآيند نداشتن از خارجي سياست ساختارگيرند قرار تحتالشعاع ديپلماسي ديگر
و مديريتها.ندارد حضور آن در انتقادي _ ترميمي خود پروسهاست دررنج آن (Feed Back)
اين و دارد غلبه آن بر محافظهكاري روحيه.پوياست غير ساختار.است غيرتخصصي كارشناسيها
ماموريتها نشدن فدا خاطر به واقعيتها نگفتن و "ديپلماتيك كردن تكذيب" به تنها روحيه
در اطلاعات كسب ضعف از باز است ، طويل و عريض ما ديپلماسي دستگاه آنكه با است ، كرده عادت
مدعاها اين از يك هر براي.بگيرد تصميم متقن اطلاعات براساس نميتواند و است رنج
منجر ايراني ديپلماسي دهه دو تاريخ به ميتواند خود كه است موجود بسياري شواهد و فكتها
.است سازگار ما ايراني چيزهاي ساير با نيز ما ايراني ديپلماسي كه گفت بايد تنها.شود
.است ايراني سرنوشت نماي متناقض فرجام اين و هستند همخوان هم با همه سيستم ابعاد و اجزا
روشنفكر نگاه
ابهام3 پر تمايز يك
REF-OLUTION
انقلاب _ اصلاح
مشايخي مهرداد دكتر
ايران در انقلابيگري گفتار آهنين قفس
و فعالان ميان در انقلابيگرا - قهرگرا ذهنيت نوعي تدريج به مرداد 1332 ، كودتاي از پس
دانشجويان از گسترشي به رو بخشهاي سو اين به سال 1342 از.يافت رواج سياسي روشنفكران
كليد مثابه به خشونت و انقلاب.دادند نشان همسويي و قرابت ارزشها نوع اين با هم
رويكرد اين عملي پرچمدار چريكي سازمانهاي چه اگر.شدند پذيرفته جهان اين در رستگاري
با آنها.دادهاند انجام توده حزب نظريهپردازان را زمينه اين در بنيادي نقش اما بودند
كه را سادهنگرانهاي و عاميانه ماركسيسم شوروي ، كمونيست حزب تئوريسينهاي از تبعيت
.پيافكندند ايران سياسي نسل چند سياسي فرهنگ در بود ، شبيه شيمي فرمولهاي به بيشتر
روبنا ، و زيربنا ميان يكجانبه رابطه تاريخ ، تكخطي دورهبندي درباره فرمولهايي
و راست ، با تقابل در چپ ليبراليسم ، برابر در ماركسيسم ايدهآليسم ، برابر در ماترياليسم
.جملهاند اين از اصلاح برابر در انقلاب بالاخره
فلسفي - فكري زمينههاي در كه سياسي و اجتماعي پيچيده پديدههاي كردن سفيد و سياه اين
به داشته ، نيرومندي ريشههاي (ماني و زرتشت آيينهاي در شر - خير دوگانگي نظير) ايراني
از نبايد.گرديد بدل (سياسي روشنفكري مجموعه حدودي تا و) چپ روشنفكر جهانبيني به تدريج
اكثريت نيافته ، گسترش چندان پژوهش و مطالعه فرهنگ كه كمتوسعه جوامع در كه برد خاطر
ساده آن مشخصه وجه كه دارند گرايش فكري تنبلي نوعي به روشنفكران حتي و تحصيلكردگان
فرهنگي چنين چارچوب در.است عام دانستههاي سلسله يك كردن بر از و تعمق از گريز و كردن
ترتيب ، بديناست درك قابل كاملا انقلاب - اصلاح نظير شده قطببندي مفاهيم رواج
"نيست انقلابيگري" آنچه هر - زائده يك عنوان به هميشه ايران راديكال جنبش در اصلاحطلبي
سالهاي نوشتههاي از يكي در توده ، حزب نظريهپرداز طبري ، احساناست شده مطرح -
پرش با خزندگان پشتي سنگ حركت اين":ميكند بيان چنين را "رفرميستها" خود پيشتر
و استثمار بر مبتني نظامهاي در بنيادي تحول ايجاد براي كه انقلاب ، قهرمانان شاهيني
مبتذلي و خستهكننده سير چه تاريخ و دارد فرق ميروند ، بزرگ آرمانهاي دنبال به استعمار
(اجتماعي و فلسفي نوشتههاي و يادداشتها) "..خريد ميبايست تنها آن در اگر بود
نه نشست ، عقب انقلابي "بزرگ آرمانهاي" از تنها نه توده حزب نوشته اين از پس سال يازده
نيز قهقرا راستاي در بلندي گامهاي كه جوييد ، دوري اصلاحي "پشتي سنگ حركت" از تنها
.برداشت
ساختارها در ميبايد را انقلابي ذهنيت غلبه اصلي زمينه كه داشت اذعان بايد همه اين با
اين.كرد جستوجو (آن از پيشتر البته و) پهلوي دوران در ايران استبدادي سياسي نهادهاي و
را قدرت متوالي دهههاي براي كه (Patrimonialism) پدرشاهي هيبت در متمركز سخت ساختارهاي
ويژه به كرده ، تحصيل اقشار مشاركت برابر در بنيادين مانعي بودند ، كرده حفظ دربار دست در
از تنها ميبايست نظام اين در اصلاحات از نوعي هر.كردند ايجاد رشد ، روبه متوسط طبقه
"پايين" از نظام اصلاح امكان كه بود گونه بدين.(سفيد انقلاب) پذيرد صورت شاه مجراي
.شد موعود انقلاب متوجه نگاهها همه و نيافت سالها آن سياسيكاران ميان در رونقي چندان
"تنفسي" دورههاي معدود در تنها اصلاحگرايانه تلاشهاي بعد به شهريور 1320 از اصولا
طرح به علني نيمه امكانات از استفاده با مخالفان از بخشي آنها طي و گرفتهاند صورت
ملي جبهه نفت ، صنعت شدن ملي دوره در اول ملي جبهه:آوردند روي خود خواهانه بهبودي نظرات
"سياسي باز فضاي" شكلگيري ابتداي در بعدا و 1339- سالهاي 1342 در آزادي نهضت و دوم
.انقلاب آستانه در
دارد ادامه
7 دهه دو بازيگران
زدند بيچاره من نام فالبه قرعه
قزويني حميد
حكومت كه ما چپگراهاي..اسلامي انقلاب پيروزي اوايل":ميگويد ديگري جاي در قمي آذري
بود جور اين هم چپگراييشانبودند تيپ همين جز ، ما روزنامههاي نوعا بود ، آنها دست در
مورد در و بودند كرده نفوذ خيلي اينها...بودند ديده را صدر شهيد كتابهاي نوعا كه
از را اسلام فقه ما.اسلامي افكار به بودند داده سوسياليستي رنگ فقرا و مستضعفين مسئله
در بود ، متمركز و دولتي اقتصاد مخالف آذري (شماره 122 عماد) ميدانستيم منزه حرفها اين
قيمت يا بدهد سوبسيد و كند تعيين نرخ صلاحديد صورت در ميتواند دولت بود معتقد حال عين
مجله) كند مخالفت يا بدهد منطقهاي در را صنعتي واحد يك تاسيس اجازه يا دهد كاهش را
جناح كه بود مدعي او.ميدانست ربا با آميخته را بانكي سيستم همچنين وي (شماره 2 سفير
و اسلام خلاف اقتصادي مقابل جناح اما.است اسلام تاييد مورد اقتصاد به معتقد متبوعش
كرد تدوين و تهيه چپ طيف كه كار قانون مانند قانوني با هيچگاه اساس همين بر.دارد مصلحت
خواهد خود نظرات طرح براي بيشتري امكان مجلس به ورود با اينكه تصور به او.نبود موافق
قرار مردم آراي معرض در را خود اسلامي شوراي مجلس دوره دومين انتخابات در شركت با يافت
يعني خود رقيب از انتخابات اول مرحله در نتوانست مدرسين جامعه حمايت عليرغم اما.داد
بود آرا كل درصد كه 9/52 راي كسب 75009 با دوم مرحله در لذا بگيرد پيشي خلخالي آيتالله
امور كميسيون عضويت به داشت اقتصادي مباحث به كه علاقهاي واسطه به و.يافت راه مجلس به
خامنهاي سيدهادي والمسلمين حجتالاسلام مانند افرادي حضور اما.درآمد دارايي و اقتصاد
بود ، مخالف چپ طيف در همفكرانش و او ديدگاههاي با اساسا قمي آذري كه كميسيون اين در
نقش طبيعتا.ميآيد بهشمار مدرسين جامعه برجسته عضو ديدگاههاي تحقق در عمدهاي مانع
اهميت بود جنگ درگير كه موسوي مهندس دولت اقتصادي سياستگذاريهاي در كميسيون اين
مجلس انتخابات آستانه در بعدها او نبود موفق چندان قسمت اين در قمي آذري و داشت فراواني
آن":داد پاسخ دارد؟ را انتخابات در نامزدي قصد آيا كه سوال اين به پاسخ در چهارم
را حرفهايمان كه باشد تريبوني شايد آنجا ديدم كه شرعي وظيفه روي و پشيمانم هم دفعهاش
.(شماره 2 سفير مجله) ".نيست اينطور شد معلوم بعدا ولي شدم كانديدا بزنيم بتوانيم
يك انتشار فكر به دوستانش و خود ديدگاههاي بيان براي و ننشست پاي از قمي آذري اما
باره اين در وي.نبودند زمينه اين در همكاري آماده موجود مطبوعات زيراافتاد روزنامه
(مدرسين جامعه عضو) شرعي ، آقاي همين با بگيريم را كيهان كه كرديم تلاش خيلي":ميگويد
(شماره 122 عماد نامه هفته) ".نشد كه بگيريم را اطلاعات يا
را حرفهايمان و كنيم تاسيس خودمان را روزنامهاي يك گرفتيم تصميم":ميافزايد وي
همفكران منظور) آنها زدند بيچاره من نام به فال قرعه بعد و كنيم مشخص را خطمان و بزنيم
(شماره 122 عماد نامه هفته)".بودند محتاط خيلي (است
شدن علني از قبل مدتها راست جناح از بخشي اينكه اول است مهم نكته حاوي 3 اظهارنظر اين
گرفتن 2 اختيار در طرح اينكه دوم و بوده سياسي خطكشي و مرزبندي دنبال به اختلافات
مسئولان اما شده دنبال نيز بودهاند حكومت به وابسته دو هر كه اطلاعات و كيهان روزنامه
اينكه سوم نبودهاند سياسي جناح يك به حكومتي ارگان يك واگذاري موافق نظام عاليرتبه
پيشقراولي از داشتند نظر در كه كاري انجام براي ميدادند ترجيح آذري همفكران و ياران
.باشد بهرهمند وي نظير شخصيتي
از و نبود مقايسه قابل ديگران با نظرات بيان در خاصش جسارت و شجاعت واسطه به آذري زيرا
چگونگي درباره قمي آذري.ميآورد وجود به نيز امن حاشيه نوع يك سايرين براي ديگر سوي
بود خاتمي آقاي ارشاد وزير...بشوم امتياز صاحب كه كردم قبول":ميگويد امتياز دريافت
بلكه تا كرد تلاش خيلي.بكنند اشكالتراشي و بكنند مخالفت ميخواست دلشان اينها و
آن تا كه بود روحانيوني معدود از او (شماره 122 عماد نامه هفته) ".ندهد ما به امتياز
همفكران از برخي ميان در مخالفت با ابتدا از لذا آوردند روي مطبوعاتي فعاليت به زمان
آقاي كه بود كرده پر را يزدي آقاي خاتمي آقاي":ميگويد خصوص اين در آذري.شد مواجه خود
من نظرم به موقع آن كه ميشود تمام مدرسين جامعه ضرر به اين و كرده روزنامه تقاضاي آذري
وارد من وقتي يكبار و داشتيم جلسه جمعه و پنجشنبه روزهاي ما.بودم مدرسين جامعه دبير
در اينكه مثل.كردند قطع را حرفشان و ميكنند نگاه بدجوري ما به اعضا ديدم شدم ، جلسه
بود ، برقرار ما محاكمه جلسه بله ، ديديم نشستيم.ميكردند محكوم را ما داشتند ما غياب
اين از باشيم كنار بايد ما نيست خوب ما براي اينكار گفت كمتري شدت با يزدي آقاي
گفتم من.ميدهيم جوابي چه ما ببينند بودند منتظر و شد تمام حرفش ايشان...و سياستها
سراغ ميروم و ميدهم استعفا جامعه از دادم ، تشخيص را خودم شرعي وظيفه من اگر
...باشد ما دست روزنامهاي يك الان كه دادهايم تشخيص را وظيفهمان ما.روزنامهنويسي
چون نداريم حرفي ما باشد هم ديگري كس اگر نيست ديگري كس و است اين در منحصرا چاره حالا
ما خب" ميافزايد ، وي (شماره 122 عماد نامه هفته) ".است شرعي وظيفه و اضطرار منحصربه
نام به ظاهرا تيترش كه مقاله يك با اول روز آن از و وركشيديم را گيوههايمان هم
مقالات و كرديم پيدا جرات ما و است خوب كه گفتند كم كم.نوشتيم..بود هماهنگيها
آنجا در مقالهاي من از كه نبود روزي شايد.مينوشتيم فقيه ولايت در و اقتصاد در مختلفي
امام زمان در ما كه موقع آن تا و آذري روزنامه بود شده رسالت روزنامه حقيقت در نباشد
بالا تاقچه خيلي را ما (است جناح هم دوستان منظور) آقايان اين خب مينوشتيم مقاله
(شماره 122 عماد هفتهنامه) ".ميگذاشتند
مردادديگر يك28
ركس سينما حادثه سوخته اجساد
* پور عتيق محمد
و ملي خيزش يك با اسلامي انقلاب ابتداي در ايران ملت كه سال 1357 در روزي چنين در
وارد و خاسته پا به شاهي ، طاغوتي رژيم آن ، نماد و استعمار ، دست بريدن براي همگاني جنبش
..." كه پيچيد دهانها و اخبار در مرتبه يك بود ، شده استقلالطلبانه و حقخواهي مبارزه
و زن _ بيگناه مردم از نفر از 400 بيش و زدهاند آتش عمد طور به را آبادان ركس سينما
.است ما تاريخ تلخ روزهاي از يكي سينما زدن آتش...سوزاندند را _ پير و كودك و مرد
بانكها ، سينماها ، تمام آتشسوزي به آن پيامد كه بود استعماري اخطار يك واقعه ، اين
شده شروع تازه اقتصاد شكوفايي بردن بين از و مالي بنيادهاي تعطيلي توليدي ، موسسات تخريب
براي مرداد 1357 روز 28 انتخاب حقيقت در.بود ساله هشت تحميلي جنگ ايجاد با زمان آن
عوامل توسط مرداد 1332 مشئوم 28 و منحوس كودتاي همان تداعي ايران انقلاب به زدن ضربه
گسيخته مهار سرمايهداري دنياي در ويژه به امروز ، جهان دراست انگليس و آمريكا استعمار
وجود بزرگي مخفي سازمانهاي يا فراملتي بزرگ شركتهاي و مافيايي مالي موسسات صنعتي ، غرب
راه در و ميآورند در نفوذ و سلطه تحت را خود كشورهاي حاكمه هياتهاي حتي كه دارند
كه كمپانيهايي و تراستها.واميدارند بشري ضد و خلاف كارهاي به خود مشترك منافع
گند بوي و ميبرند بالا را بوشها و ميكشند زير به را كارترها و ميكشند را كنديها
اسلامي انقلاب ابتداي در.ميچكانند جهان مردمان مشامهاي به را جنگ باروت و استعمار
و اسلامي اجتماعي عدالت يك ايجاد و شاهي استبداد محو براي مردمان التهاب هنگام و ايران
آتشزا مواد سازنده كمپاني يك ناگهان اسلامي جمهوري آزادي ، استقلال ، مقدس هدف بردن پيش
جنايتي به دست ناآگاه ، افراد كمك و مخفي مزدوران دست به خود ، اختراع آخرين امتحان براي
.است خارجي استعمارگران كينهتوزي دنباله نگارنده نظر به كه ميزند هولناك
.ميزنند آتش عمدا تماشاچي نفر چهارصد از بيش با مرداد روز 28 در را آبادان ركس سينما
سالن سراسر در آتشزا مواد پاشيدن اثر در آتش كه ميشوند متوجه مرتبه يك تماشاچيها
هجوم فرار براي سينما درهاي سوي به.ميكند تهديد را همه و جا همه و كشيده شعله
سينما بيرون افراداست گرديده بسته فرار راههاي و شده قفل قبل از درها اما ميآورند
نزديك از ماموران زيرا بكنند ، آنها به كمكي كوچكترين نميتوانند كوششها تمام با هم
تمام كوتاهي مدت در نتيجه در.ميكنند ممانعت هم شده قفل و بسته درهاي به مردم شدن
زبانها سر روزها ، دگر درميشوند جزغاله بيگناه تماشاچيهاي و ميسوزد سينما
كمپاني يك اختراعي آتشزاي مواد آزمايش براي عمدي جنايتكارانه عمل اين كه ميافتد
(مخالفان دولتيهاو) متخاصم گروههاي ابتدا در.است گرفته صورت شيميايي مواد سازنده
به شديد و غليظ و مكرر اعلاميههاي با و ميانداختند يكديگر گردن به را فجيع جنايت اين
تهران در زمان زمامداران.ميپرداختند رقيب عليه داغدار مردم تحريك و حريف ساختن متهم
هموطنان آحاد جان حافظ ميبايد حال همه در كه آبادان در دولتي ماموران و مسئولان و
به خيانتكاران از چند تني كه كردند ادعا گونهگون اظهارنظرهاي و اعلاميهها در باشند ،
"پيگرد تحت مسئله" كه شدهاند فراري و مرتكب را مهيب تبهكاري اين !نامعلوم عناصر دستور
با جنايتكارانه اعمال اين كردن محكوم و تقبيح ضمن اعلاميهاي طي مركزي حكومت.است
هم وزرا از تن چند وقت ، نخستوزير آموزگار جمشيد بر علاوه و كرد همدردي اظهار داغديدگان
هيات.داشتند اعزام آبادان به رسيدگي براي را هياتي و خواندند عمدي را واقعه اين
مجلس ، نمايندگان از تن چند [آتشسوزي از پس روز يك] شهريور اول روز كه بود راه در رسيدگي
.كابينهشد تشكيل مامور امامي شريف و داد استعفا دولت هيات و كردند استيضاح را رئيسالوزرا
عمدي و فاجعه اين نكوهش در اعلاميههايي هم قم علميه حوزههاي و اعلام علماي طرف از
با همدردي و تسليت ابراز براي شريعتمداري آقاي طرف از هياتي و شد منتشر آن بودن
به تاكنون آبادان ركس سينما پرونده متاسفانه..." اما.رفتند آبادان به بازماندگان
به هم انقلاب پيروزي از پس و نشد ، رسيدگي آن به عمدا طاغوت زمان در است ، نيفتاده جريان
عدم يا قضات كمبود واسطه به و است گوني يك پرونده.. اهواز ، انقلاب دادگاه رئيس گفته
و رزمي سرتيپ.." "...است مانده بلاتكليف هنوز شرع حكام با دادگستري قضات همكاري
انقلاب پيروزي روزهاي در دارند دست به را قضيه سرنخ قطع طور به كه او معاون گويا
(روحانيون نهضت ص262 ، ) "...ميبرند سر به آمريكا در گويا و گريختند ،
طبق هم باز) اقتصادي و مالي موسسات و بزرگ شهرهاي تمام در ركس سينما حادثه فرداي از
اكثر.مييابد شدت تبهكاران توسط خرابكاري و آتشسوزي (شده تعيين پيش از برنامه
كارخانهها كارگران كه هنگامي خرابكارانه عمليات اين دنبال به.ميزنند آتش را بانكها
بيش و كم گمركات و دولتي كارخانههاي مردم ، كارگاههاي اعتصابند ، در گمركات كاركنان و
به است كافي.ندارد انقلابي و اسلامي مبناي و منشا كدام هيچ كه ميشود كشيده آتش به
و رسانهها از كه آمار اين.شود توجه سال 1357 آخر ماه چند جرايد در مندرج آمار
.ميدهد نشان را جنگافروزان جنايات از كوچكي قسمت است شده برداشته زمان آن روزنامههاي
طول در كه سينمايي از 120":شود مراجعه زمان آن اطلاعات و كيهان روزنامه دو به است كافي
گمرك..." "...شد كشيده آتش به سينما تهران 88 در فقط شده ، حريق طعمه انقلاب
كيهان 29) ".است شده برآورد تومان ميليون چندين وارده خسارات سوخت ، آتش در خرمشهر
(صفحه3 مرداد
".پوشاند را قم آسمان گرفته آتش اتومبيلهاي و ساختمانها دود..."
".آورد بار به زيادي خسارات توچال تلهكابين و ملي دانشگاه در حريق..."
حرير ، كاغذ كارخانه اهواز ، نفت چاه ".سوخت مغازه رشت 36 بازار در آتشسوزي در..."
كه بسياري و...و جنوب نفت لولههاي در انفجار آبادان ، در مغازه شهرري ، 250 نفت لوله
يك از شدهحاكي چاپ مرداد از بعد ماه روزنامههاي در كوتاهي مدت عرض در تفصيل و عكس با
.است شده طراحي قبل از توطئه
تاريخدان و روزنامهنگار*
|