نشده گم رقمي هيچ
سو ديگر به سفر
عشق روزگاري روزي
نشده گم رقمي هيچ
معتقدند سيما و صدا سازمان مسئولان
روابط بازرگاني آگهيهاي محل از سيما و صدا درآمد ميزان مورد در "گمشده رقم" گزارش چاپ از پس
را آن كاستي و كم هيچ بدون كه است كرده ارسال روزنامه دفتر به را جوابيهاي سازمان اين عمومي
كليه ضبط از تحقيق يك براساس "گمشده رقم" گزارش آماري مبناي كه آنجايي از.ميخوانيد
تعرفه براساس آگهيها مقدار و استخراج گزارش نويسنده توسط هفته يك در سيما و صدا برنامههاي
مدارك و اسناد ارائه با سازمان اين عمومي روابط كه بود آن انتظار است ، شده محاسبه سازمان اين
آنكه با.بكشد بيراهه به را بحث همشهري روزنامه خواندن كيلويي با نه كند ارائه روشن پاسخي
رقم و كرده رد آگهي محل از را خود ساليانه درآمد تومان ميليارد تا 150 رقم 100 سيما و صدا
ميليارد رقم 50 خود سال 81 بودجه در سازمان اين اما ميكند اعلام ريال ميليارد را 196 واقعي
.است شده لحاظ نيز سازمان اين بودجه در رقم اين و پذيرفته را تومان
ظرفيت" است آمده اشتباه به "گمشده رقم" گزارش در مندرج آمار به اشاره با جوابيه در همچنين
سطر چند در كه طور همان "است ريال ميليارد آن 226 نيازمنديهاي و همشهري روزنامه آگهي پذيرش
از 98/1 همشهري سهم و است ايران مطبوعات كل پذيرش ظرفيت رقم اين آمده جوابيه پايينتر
.است درصد 38(روزنامهها كل درآمد) تومان ميليارد
بازرگاني آگهيهاي را صفحاتش همه از نيمي و است برخوردار كيلويي حجم از كه روزنامهاي تنها
است همشهري وزين روزنامه است برخوردار حجم صفحه با 100 نيازمنديها مستقل ضميمه از و پركرده
عليكم سلام
تحت صفحه 21 مورخ 29/5/81 شماره 2815 به روزنامه آن در مندرج مطلب به پاسخ در احتراما
مطابق فرماييد دستور است خواهشمند است؟ چقدر آگهيها از صداوسيما درآمد ،"گمشده رقم" عنوان
و صفحه همان در محترم ، جريده آن در ذيل شرح به سازمان اين پاسخ درج مورد در مطبوعات قانون
:آيد عمل به لازم اقدام حروف همان با و ستون
به معمولا است مشاهده قابل لايي صفحات در كه همشهري موقر و وزين روزنامه "يك تيتر"
.است جامعه اقتصادي و اجتماعي فرهنگي ، چالشهاي به كمككننده نحوي به كه ميپردازد سوژههايي
از بازرگاني تحليلي به منجر كه ادبي انشايي روزنامه آن مرداد سهشنبه 29 "يك تيتر" در
درآمدي رقم به است خورده تيتر گمشده رقم عنوان تحت و است شده صداوسيما بازرگاني پيامهاي
ارقام و آمار پاسخ تنها كه ادعاهايي با و پرداخته بازرگاني آگهيهاي محل از صداوسيما
.باشد موضوع روشنكننده بپردازد ، آن بودن بياساس به ميتواند
آگهيها پخش محل از صداوسيما ميلياردي دهها درآمد اينكه نمودن عنوان با ابتدا نگارنده
نفتي سبد از را خود سهم و است برخوردار كشور نفتي سبد از بودجهاش سازمان اين و شده پنهان
پول كه دستگاهي تنها بالاخره كه مينمايد چنان ميخواهد ، بيشمار صفرهاي با ارقامي با كشور
قانونگذاري و قضايي و اجرايي از اعم دولت ديگر دستگاههاي و صداوسيما سازمان ميخورد را نفت
محل همين از زيانده ، دولتي شركتهاي زيان جبران و نميشود تامين آن سبد و نفت از بودجهشان
نميشود؟ تامين
ابزار از ميبايد ملي رسانه يا جامعه افكار دادن قرار برابر براي محترم نگارنده كه لذاست
بدبيني رهگذر اين از و بپردازد يكسونگري و مغلطه به اينكه تا كند استفاده دفاع قابل و منطقي
پيوند كه ميكند ايجاب كشور ملي منافع كه حالي در كند ، فراهم كشور ملي رسانه به نسبت عمومي
كشور ملي اهداف دشمن كه شرايط اين در كشور ملي منافع حفظ جهت در ملي رسانه با عمومي افكار
داخلي توليدات به گرايش با صداوسيما كه است حالي در اين.شود حفظ است گرفته نشانه را عزيزمان
توليدي برنامههاي تقويت و شبكهها در خارجي سريالهاي و فيلمها از استفاده روزافزون كاهش و
بر كشورمان اسلامي و ملي فرهنگ از جامعه بهرهمندي براي را آن هزينههاي حجم بار كشور داخل
به مهمتر امر چه صرف نشود امر اين صرف كشور نفتي سبد از بودجه اين اگر و است پذيرفته خود
شد؟ خواهد كشور در كشاورزي و صنعت شكوفايي و رشد از غير
پيدا افزايش (درصد 300) سيصد حدود تا 81 سالهاي 75 در دولت عمومي بودجه كه حالي در همچنين
افزايش درصد رقم 180 به سختي به سالها اين در دولت كمك از سيما و صدا استفاده است كرده
!است؟ كشور نفتي سبد از سازمان اين استفاده ميزان نشاندهنده و ميرسد
كه است كرده اشاره "يك تيتر" در سازمان مديريت مسائل از بعضي و گرايشات به محترم نگارنده
در قضاوت است واقف سازمان رياست عملي سوابق و علمي انديشه و فكري رشد با خود ما جامعه چون
از قبل و صداوسيما سازمان بر ايشان تصدي زمان از حاصله برآيند و عمومي افكار به را خصوص اين
.ميگذاريم وا صداوسيما كيفي و كمي رشد در آن
يك مورد در قضاوت و مطبوعات شان در "يك تيتر" از بخشهايي در رفته كار به ادبيات همچنين
.دارد تامل جاي خود كه نيست كشور ملي رسانه ويژه به و فرهنگي سازمان
ضعف كه است كرده ادعا كشور تحقيقاتي نشانههاي و آمار به اشاره بدون "يك تيتر" نگارنده
در دارد قصد ميكند ، توليد خصوصي بخش كه پربيننده و جذاب آگهيهاي با صداوسيما برنامههاي
ميدهد نشان آمار كه صورتي در زده دامن خود سياسي گرايش به.كند باز جاي خود براي مردم بين
مردم فراغت اوقات درصد و 85 ميكند تلويزيون ديدن صرف را خود زمان از ساعت ايراني 5/4 هر كه
كه ندارد هم شايسته فكري بنيان كه مسائل اين از اما.ميشود تامين صداوسيما برنامههاي با
.ميرسيم "يك تيتر" در شده ارائه ارقام و آمار به بگذريم
آن در و شده ، داده اختصاص بازرگاني آگهيهاي به برنامهها پخش زمان درصد عنوان 4 تحت آنچه
و شده اعلام صداوسيما برنامههاي پخش زمان درصد آگهيها 4 پذيرش كلي ظرفيت كه است آمده نوشته
است بينالمللي استانداردهاي در شده پذيرفته سقف است شده صداوسيما مسئولان به منتسب قول اين
نيست معني بدان اين البته و نيست مستثني آن از نيز ايران اسلامي جمهوري صداوسيما سازمان كه
هيچگاه كه است آگهي پذيرش شرايط بهترين براي اين بلكه ميگيرد قرار استفاده مورد سقف اين كه
مختلفي عناصر كه ميدهد رخ آگهي پذيرش شرايط بهترين صورتي در و نميافتد اتفاق سال طول در
عدم و داخلي صنايع شكوفايي واردات ، و صادرات بازار بودن آزاد تجارت ، رونق اقتصادي ، رشد مانند
در جاري اقتصادي ركود و اوضاع و شود محقق كشور در داخلي صنايع و كارخانهها روزافزون تعطيلي
آمار بنابراين.است تصور قابل سال از خاصي ايام براي شرايط اين گردد خارج فعلي حالت از كشور
پخش و پذيرش و كشور اقتصادي موجود واقعيتهاي از دور و خوشبينانه بسيار شده ارائه ارقام و
.صداوسيماست بازرگاني پيامهاي
كشور ذيربط مراجع به مختلف زمانهاي در كه استناد قابل و موجود محاسبات طبق اين بر علاوه
اين دقيق اطلاعات و آمار برنامهريزي و مديريت سازمان و كشور كل بازرسي محاسبات ، ديوان نظير
مختلف شبكههاي در درصد تا 3 بين 1 سال مختلف ايام در آگهي پذيرش ظرفيت است شده ارائه موضوع
در يافته تحقق آگهي پخش زمان اساس اين بر و است درصد دو آن ميانگين و است نوسان در صداوسيما
آگهي ميزان اين از كه است ثانيه (/3) ميليون سه قريب سال در صداوسيما شبكههاي كليه
امر اين احتساب با و نميشود دريافت وجهي آن پخش بابت كه بوده فرهنگي آگهيهاي درصد حدود 5
آگهي پخش تعرفه ميانگين احتساب با نيز و است ثانيه سال 000/850/2 طول در شده پخش آگهي حداكثر
/000/200 حدود ثانيه هر ميانگين نرخ است شده اعلام رسمي طور به كه صداوسيما شبكههاي از
رسمي طور به نيز آن كه آگهي پخش تخفيفات جدول در نرخ اين احتساب بااست محاسبه قابل ريال
محاسبه با لذا.مييابد كاهش ريال /000/86 ميزان تا ثانيه هر ميانگين نرخ است گرديده اعلام
ريال ميليارد مبلغ 245 آگهي پخش يافته تحقق زمان و آن به متعلق تحقيقات و آگهي پخش تعرفه
شركتهاي كارمزد درصد پرداخت 15 و وصوليها تحقق عدم درصد قريب 5 آن از كه است وصول قابل
به صداوسيما براي محاسبه قابل باقيمانده رقم لذا.ميگردد كسر صداوسيما كارگزار تبليغاتي
.ميگردد برآورد ريال ميليارد ميزان 196
پولي و اقتصادي نظام بلكه صداوسيما سازمان تنها نه كشور اقتصادي شكوفايي با است اميد البته
با "يك تيتر" تا آيد دست به است يافته تبلور خوشبين و منور ذهن آن در كه ارقامي به كشور
.كند پيدا را گمشده ارقام سربلندي و سرافرازي
درآمد به راجع نگارنده كه ادعايي و روزنامهها شريف ساحت به تعرض قصد گرچه پايان در
و كرده اعلام تومان ميليارد را 95/1 آن رقم و نموده مطبوعاتي آگهيهاي چاپ محل از روزنامهها
آگهي پذيرش ظرفيت كه كرده اعلام متفاوت نيز را بقيه و آن درصد را 38 همشهري روزنامه سهم
تخفيف درصد كسر 25 از پس رقم اين كه است ريال ميليارد آن 226 نيازمنديهاي و همشهري روزنامه
ميليارد رقم 98/1 درصد اينجاست38 سوال.است تبليغاتي شركت كارمزد و نقدي تخفيف موضوعي ،
چگونه است صحيح اگر خير؟ يا است صحيح شده حاصل رقم (تومان ميليون مبلغ 750) ادعا مورد تومان
صفحه روزانه 100 كه بگذريم) است شده حاصل تومان ميليون فقط 750 ريال ميليارد ظرفيت 226 از
.ميكند روزنامه نصيب درآمد ريال ميليارد بر 100 بالغ خود اين و است چاپ حال در نيازمنديها
مقايسه و مطالعه بدون روزنامه محترم مسئولان چگونه نيست صحيح اگر و (كجاست؟ گمشده رقم اين
بوده مدنظر مطلب اين انتشار از خاصي منظور آيارساندهاند چاپ به را مطلب اين ارقام و اعداد
است ديگري چيز شده پذيرفته آگهي رقم و است چيز يك آگهي ظرفيت كه طور همان بنابراين است؟
از 3 كمتر ديگر رسانهاي براي و دانست درآمد معيار را آگهي پذيرش سقف رسانه يك براي نميتوان
حجم از كه روزنامهاي تنها ميدانند و ميبينند همه و دانست درآمد معيار را پذيرش سقف درصد
مستقل ضميمه از و كرده پر بازرگاني آگهيهاي را صفحاتش همه از نيمي و است برخوردار كيلويي
.است همشهري وزين روزنامه است برخوردار حجم صفحه با 100 نيازمنديها
كردهايد اعلام صداوسيما مورد در كه است رقمي مثل است شده اعلام همشهري روزنامه در آنچه پس
صداوسيما به كردهايد كم روزنامهها از كه ارقامي برابر چند كه اين هم آنتفاوت يك با فقط
.افزودهايد
است مشتمل همشهري روزنامه كه است اين شود اشاره كوتاه جمعبندي يك به بخش اين در اگر خلاصه
و 2 برنامه درصد صداوسيما 98 رسانه در كه حالي در خواندني مطلب درصد و 30 آگهي درصد بر 70
.است رويت قابل بازرگاني آگهي درصد
سو ديگر به سفر
ميخواهد بيشتر كانادامهاجران
حدود 4 جهاني تجارت از (جهاني جمعيت درصد 20) جهان فقراي سهم دهه 1960 اوايل در كه درحالي
عملا هم آزاد تجارت حتي.است رسيده درصد يك از كمتر به سهم اين دهه 1990 در بود ، درصد
اقتصادي عاملان از محافظتي تمهيدات اتخاذ با عمق در ثروتمند كشورهاي زيرا نيست ، چارهساز
و كرد تصويب را كشاورزي يارانههاي آمريكا كنگره اخيرا اينكه نه مگر ;ميكنند حمايت خودشان
.رسانيد جمهورشان رئيس تاييد به
جنگ منطق نادرست ، يا درست سپتامبر 2001 ، حوادث 11 از بعد متاسفانه شد ، گفته آنچه بر علاوه
از.است يافته اولويت نظامي منطق جا همه در و افكنده سايه جهان بر متحده ايالات سركردگي به
سياستگذاريشان اصلي ويژگي كه گرفتهاند قدرت راستگرايان آمريكا ، مثل اروپا در ديگر سوي
كودكان زندان مراكز ايجاد نظامي ، هزينههاي افزايش پليس ، تقويت:بيرونيهاست عليه سختگيري
است سياستهايي همه و همه...جديد ضدمهاجرتي تمهيدات اتخاذ طريق از مرزها بستن سال ، زير 18
اتخاذ "جديد بربرهاي" برابر در خود محافظت براي جهان اين قدرتمندان كلي بهطور و راستها كه
فقير مناطق زيستي مشكلات فصل و حل براي نگيرند تصميم زمين ثروتمندان كه وقتي تا.كردهاند
.نيست گريزي غيرقانوني مهاجرت پديده از را آنها دهند ، انجام جدي اقداماتي جهان
سالهاي در دارد ، جمعيت نفر ميليون حدود 30 كه مترمربعي ميليون ده وسيع كشور اين كانادا ،
هوشياري با كه كاناداييها.است شده تبديل جهان سرتاسر در قانوني مهاجران اول مقصد به اخير
در كشورها منظمترين از يكي امروز بردهاند ، بهره اروپا و آمريكا مهاجرتي سياست تجارب از
به فرهنگگرايي چند اصل رعايت لطف به و ميشوند محسوب دايمي مهاجرپذيري سياست داشتن زمينه
.است شده تبديل دنيا كشور پذيرندهترين
داده خبر اروپايي كشورهاي در شده اتخاذ جديد سختگيرانه تمهيدات از ستون همين در اين از پيش
ميخواهد هم باز كانادا كه ميدهيم خبر قانوني مهاجرت به علاقهمندان به امروز اما شد ،
كشور اين جمعيتي شرايط درباره يافته انتشار گزارش آخرين براساس:كند جذب را بيشتري مهاجران
زادوولد ، نرخ كاهش با همراه پيري پديده افزايش ،(شد منتشر قبل سههفته حدودا كه گزارشي)
را خطر اين ممكن طريق هر به كه برآنند كانادايي مقامات.است برانگيخته را اوتاوا دولت نگراني
.كنند جبران مهاجران شمار افزايش طريق از
دارد ادامه
عشق روزگاري روزي
انقلاب دوران در عشق
ميكنند؟ استفاده آمده وجود به شرايط از زنان آيا *
اما...ميگيرند بهره نخواستنيشان شوهران از شدن جدا براي شرايط اين از پرشماري زنان البته
مدافع بيوه اين:كنيد توجه دواستائل مادام قهرمان دلفين ، به.نيست هم سادگي همين به موضوع
يك نهايت در كه پيشداوريها برده معمولي مرد يك به روشنفكرانه ، و انقلابي ايدههاي پرشور
آن در و شده دير وارد هم دلفين فرازونشيب ، هزار از بعد.ميبندد دل ميكند ، نامزد را راهبه
حالي در.ميخورد سم هم دلفين ميشود ، تيرباران انقلابي ارتش دست به مرد وقتي ;ميشود مقيم
وجود مذهبي تعهد نقض امكان و بود قانوني كار اين زمان آن شود ، جدا راهبه از ميتوانست مرد كه
را كار اين اما.باشند خوشبخت هم ، به خوردن پيوند با بعدا ميتوانستند مرد آن و دلفينداشت
.نميكنند
چرا؟ *
اين.است نكرده تغيير هنوز عمومي افكار زيرا دارد ، وجود آنها روي زيادي فشار زيرا
خوشبختي":ميگويد سنژوست كه همچنان.ميكرد حركت عرف از جلوتر خيلي انقلابي قانونگذاري
مقابل در را آنها جديد آزادي بلكه هستند ، بدبخت عشاق تنها نه ".اروپاست در تازهاي ايده
اينكه است ، كرده درك خوبي به را موضوع اين دواستائل مادام.ميسازد مسئول نيز بدبختيشان
اضطراب پذيرش استقلال اين نميشود حاصل نظر مورد آثار ميشوند ، آزاد و مستقل موجودات وقتي
زمان اين تا:ميدهم توضيح بيشتر مورد اين در.ميكند سختتر را بدبختي و زندگي بابت از آنها
من تقصير" كه بگويند ميتوانستند ميخوردند ، شكست ازدواج در دو هر يا زن ، يا مرد زوج ، اگر
;ميكند ايجاد خصوصي زندگي در انقلاب كه است تحولي اين ".بود شوهرم يا پدرم تقصير نبود ،
مسئله يك اين پس اين ازدارد اختيار دارد ، آزادي چون ميشود ، خودش كار مسئول كس هر اينكه
طلاق قانون به را ضربه اوليه ترميدور.نميانجامد طول به زياد شرايط اين اما...ميشود شخصي
قانون نيز بعدا و ميكند وارد دوجانبه ، توافق و اخلاقي تفاهم عدم به مربوط بخشهاي حذف با
.ميدهد شوهر به را برتري مدني
روبسپير سال 1794 ، درميشود بسته سرعت به داشتن دوست آزادي روي به باز نيمه در پس *
قانونمند و مدون هم را خصوصي زندگي انقلاب كم كم.كند بنا ترور پايه بر حكومتي ميخواهد
...ميكند
ژوست سن.سازد قانونمند را انساني روابط و بگيرد موضع انحرافات برابر در ميكوشد انقلابي هر
از بعد كه مردي و زن:كه ميپردازد موضوعها اين به جمهوري نهادهاي درباره "قطعات" كتاب در
محبت و دوستي و طرفه دو علاقه بايد ;شوند جدا هم از بايد نميشوند ، بچهدار ازدواج سال هفت
عاملي چه خوب ، .ندارد وجود احساسات صميميت و خصوصي زندگي ديگر ;شود اعلام رسما دوطرفه
!عشق مطمئنا بزند؟ برهم را انساني روابط قانونمندسازي و مدونسازي براي تلاش اين ميتواند
كه است ناگهاني و اتفاقي نشده ، مذاكره قبل از نشده ، برنامهريزي قبل از رابطه اين عشق ،
كنند مدون را خصوصي زندگي ميخواهند كه افرادي يا فرد براي !سازد دگرگون را چيز همه ميتواند
اين از.نيست مشروع ديگر حتي نيست ، پذيرش قابل عشق كنند ، تدوين مقررات و قواعد آن براي و
.است انقلاب دشمن عشق لحاظ
...ميشوند انقلاب دشمن نيز زنان نهايت در و عشق ، *
شهروندان و جنگجويان مثل ميشد خواسته زنان از فرانسه كبير انقلاب اوايل در كه حالي در.بله
ترجيحا و مردانشان بازوي در بازو كه شد خواسته آنها از بعد اما شوند ، حاضر اجتماعات در
به ارجگذاري مورد در جديد ابداعي فرمولهاي كم كم.كنند پيدا حضور عمومي محافل در حامله
اخلاق ".است خوب همسر خوب ، شهروند":ميگفتند ژاكوبنها.شد رايج همسري و مادري مقام
.ميشود تبديل ميهني و مدني اخلاق سنجش براي آزمايش يا پيشزمينه نوعي به دوره اين در زناشويي
و طبيعي احساسات بر را تحميلي احساسات ميخواهد انقلاب.است زياد انقلاب و زنان بين شكاف
حاضر آنها ;مخالفند شرايط اين با عميقا زنان.گرداند غالب مهر و شفقت محبت ، مثل ذاتي ،
احساسات بر ميشود ، ناميده "خلق نجات" كه را آنچه و دهند در تن "برتر منفعت" يك به نيستند
...دهند ترجيح خودشان طبيعي و صميمي
مخالفت [كبير] انقلاب با عشقي ، يا بشردوستي ايده نوعي نام به زنان كه گفت ميتوان مجموعا *
.ميكنند
نميكنند شركت رسمي كشيشهاي رباني عشاي مراسم در آنها:است مذهبي اول وهله در آنها مقاومت
تحرك نوعي نشانه را رفتارها اين انقلابيون.ميدهند ترجيح را ارتجاعي افكار داراي كشيشهاي و
در رفيع جايگاهي همواره زنان كه نميكنند درك آنها..ميدانند اراجيف قبيل اين از و زنانه
.ميكنند حفظ يا برقرار را خانوادگي پيوندهاي كه هستند آنها زيرا دارند ، اجتماعي حيات
به زنان.ميكنند اشتباه كرد ، طرد را زنان فرانسه انقلاب دارند عقيده امروزه كه فمينيستهايي
و برگشتند خانههايشان به انقلاب از رنجيدهخاطر و دلسرد آنها.شدند تبديل انقلاب دشمنان
.نيايد خانوادگيشان كانون داخل به ديگر سياست كه كردند آرزو
.كرد جدا هم از را زن و مرد.برد بين از را زن و مرد اختلاط انقلاب *
يك اعتراف" در بعدها قرن 19 ، رمانتيك شاعر موسه.است آمده دست به بعدها اين ، از نشانههايي
مردان شامل رنگ دو سالنهاي از آثارشان در نويسندگان.ميكند اشاره شرايط اين به "قرن فرزند
ميگويد ، دواستائل مادام كه همچنان كه است سال 1800 حدود و ميگويند سفيدپوش زنان و سياهپوش
است لازم همچنين.است الزامي زنان مشاركت جذب فرانسه ، در جمهوري استقرار براي ميفهمند همگان
.شود گذاشته كنار اسپارتي و ژاكوبني الگوي
اعتبار و نفوذ البته و...ميآورد بر سر رمانتيسم ميشود ، تمام انقلاب وقتي حال اين با *
.ميشود مطرح دوباره روسو آراي
.ميپردازد "پاريس تابلوي" عنوان تحت و سال 1798 به اثري در مسئله اين به مرسيه سباستين لويي
ناگهان به مادري غريزه گويي.دارند دست در بچهاي همگي كه ميبينيم را زناني اثر اين در ما
هم رمانتيسم اما كرد ، تغيير چيزهايي يك البته رمانتيسم ظهور با.شد كشف فرانسوي زنان سوي از
به رمانتيسم و ميشود ديده جنسها بين ناهماهنگي و ناهمگوني نوعي زيرا.ميشود محسوب شكست يك
.برميگردد پرداخته ، آن به روسو قبلا كه جنسي رفتارهاي از جرم رفع مسئله به دوباره نوعي
زنبق" در دومورسوف مادام مثل پاكياند ، فرشتههاي برخي:هستند دسته دو رمانتيك زن قهرمانان
.ميميرد ميكند ، سركوب را احساساتش و است فرشتهخو بس از كه [بالزاك سترگ اثر] "دره
دارد ادامه
|