ميافتد اتفاقي نميدانمچه
كوتاه برشهاي
است شهري عجب نيويورك
پاراديزو سينما
ميافتد اتفاقي نميدانمچه
"كوچولو2 استوارت" كارگردان "مينكوف راب" با كوتاه گفتوگويي
هم دوم قسمت يك معمولا تجاري لحاظ به موفق فيلمهاي.است هاليوودي شيوه يك ادامهسازي
پيش سالها.هستند (سومي حتي گاهي و) دومي از جذابتر اول قسمتهاي اما هميشه.دارند
دوران ما دوران بود نوشته كتابهايش از يكي در آمريكايي سرشناس منتقد رابينوود
از سالها كه هم حالا كه چرا نبود ، دروغ البته او حرف و ادامهسازيهاست و بازسازيها
سگ 102 فيلم پيش سال دو يكي.است گرم هنوز سوم و دوم قسمتهاي بازار ميگذرد ، او حرف
"كوچولو 2 استوارت" هم تازگيها و "خالدار سگ 101 بر بود ادامهاي كه شد اكران "خالدار
ذوق سفيد موش ديدن از و بود آمده خوش خيليها مذاق به اولاش قسمت كه درآمد نمايش به
و ميآيد پيش جدال و جنگ گربهها و او ميان كه فصلهايي در خصوصا بودند ، شده زده
از اولي از بهتر حدودي تا گويا كوچولو استوارت دوم قسمت.ميافتند آب داخل به گربهها
است اين فيلم نام مورد در مهم نكته.هستند اول قسمت از طبيعيتر چيزها بعضي و درآمده آب
معناي كه است ليتل شان خانوادگي نام ميپذيرند فرزندي به را استوارت كه خانوادهاي كه
شد داده ترجيح فارسي به آن درست فهم براي اما است فهم قابل انگليسي در و ميدهد كوچولو
.طبيعيترباشد چيز همه شايد گونه اين.شود ترجمه (باشد غلط چند هر) آنها خانوادگي نام كه
بسازم را فيلم اين كرد وادارم كه چيزي تنها
همه
براي فيلمي ميخواستم كه بود اين
بسازم آدمها |
|
مدني درنا:ترجمه
بسازيد؟ را فيلم ادامه بگيريد تصميم شد باعث چيزي چه *
از.شوند جمع هم دور دوباره ميتوانند همه كه است دوباره موقعيت يك اين رسيد نظرم به
ادامه بخواهد و شود پيدا كسي روز يك كه ببينم و بنشينم جايم سر نميتوانستم ديگر طرف
را اقبال و بخت اين كنم شروع را كار ميخواستم كه اول همان و بسازد را "كوچولو استوارت"
زيادي مطالعات و تحقيقات به دست همين براي.بسازم را زنده و واقعي كارتون يك كه داشتم
.دهم انجام بايد چگونه را كار فهميدم كه شد اين نتيجه نهايتا كردم ، زيادي كارهاي و زدم
.كنم كارگرداني خودم هم را كوچولو استوارت دوم قسمت بايد گفتم خودم به كه بود موقع آن
زدهايد ، فيلم ساخت به دست دوم بار براي حقيقت در و ساختهايد را دوم قسمت كه حالا *
است؟ شده آسانتر نظرتان به كار
و ميكردم بيشتري راحتي احساس كوچولو استوارت دوم قسمت ساختن طول در ميكنم فكر خب ،
راحتتر خيلي و بوديم گذاشته سر پشت را اساسي و عمده مشكلات كه بود اين هم اصلياش دليل
ديگر مسئله يك.كنيم هماهنگ تخيلات و فانتزي با را بازيگران بايد جوري چه كه ميفهميديم
بود اين هم دليلاش و كيست اصلا استوارت نميدانستند بازيگران اول قسمت در كه بود اين
كه آن بدون ميكردند ، بيان را احساساتشان فقط آنهابودند نديده را او وقت هيچ كه
در كار اما.نشستند فيلم تماشاي به كه ديدند را او زماني اول بار.بشناسند را استوارت
.ميشناختند را استوارت ديگر آنها چون بود ، شده آسانتر كمي دوم قسمت ساخت زمان
دلام.شده ساخته فيلمنامه يك براساس كوچولو استوارت كنيد ، صحبت فيلمنامه درباره *
دارد؟ فرق خيلي كاغذ روي استوارت با ساختهايد شما كه استوارتي آيا بگوييد ميخواهد
داستان از پيشزمينهاي هيچ من كه است اين واقعيت.ميزنيد درستي حرف ميكنم فكر خب ،
براي فيلمي ميخواستم كه بود اين بسازم را فيلم اين كرد وادارم كه چيزي تنها و نداشتم
.بود سختي خيلي كار اين.ميكند فرق هم با سالشان و سن كه آدمهايي بسازم ، آدمها همه
استوارت شخصيت ميخواستم اول.بود خوب خيلي بامزه موش يك داشتن اما ميدانستم ، را اين
جزو دستكم يا باشد ، مانند غول كمي كه است بهتر ديدم بعدا اما دهم نشان شيرين را
درست آب از ميخواستهام كه چيزي نميدانستم فقط.باشد غريب و عجيب موجودات خانواده
!نه يا درآمده
انتخاب را او كه شد طور چهاست جالب خيلي انتخابهاي آن از "گريفيث ملاني" انتخاب *
.ندارد تجربهاي هيچ انيميشن زمينه در او آخر.كرديد
را او ميشد باعث كه بود اساسياي و مهم دليل اين و دارد بچه ملاني اما.است درست
.باشد نزديك آن به و بخورد شخصيت به حسابي كه داشتيم احتياج صدايي به ما.كنم انتخاب
چون بود درست هم ترديداش و شك نه ، يا كند شروع ما با را كار كه داشت شك ملاني كار اوايل
.ميكند بازي روبهرويش بازيگر با هميشه و است دوربين بازيگر اصلا او
از يكي هم فاكس ، .جيمايكل البته ، ماند ما كنار در كار آخر تا او اما اينها همه با
را كارش خوب تا كرد ملاني به هم زيادي كمكهاي و بود ما با كار آخر تا كه بود آدمهايي
.دهد انجام
فيلم گونه آن و برگرديد "شيرشاه" سازي انيميشن سياق و سبك به دوباره است ممكن آيا*
بسازيد؟
فقط را دارد وجود شاه شير سازي انيميشن نوع در كه سياقي و سبك آن.دارم شك نميدانم ،
دليلاش.داد انجام و كرد پيدا "وركس دريم" و "ديزني" مثل معظمي كمپانيهاي در ميتوان
زياد خيلي امكانات و حرفهاي گروه يك به و است فرسايي طاقت و سخت خيلي كار كه است آن هم
اين كردن پيدا خب ، و.كنيم پيدا را حرفهاي بسيار انيماتور سري يك بايددارد احتياج
و بهتر خيلي نظرم به CGI شركت با كار اما.نيست آساني كار اصلا هم انيماتورها جور
هم انيماتور تا دو يكي و دهي انجام را كارت ميتواني پول آن نصف با تو چون است ، راحتتر
كار هم چون است ، معلوم هم دليلاش.است جذابي كار هم خيلي و ميكند كفايت كار براي
.جالب كار هم است ، تازهاي
فيلم كارگرداني شما است قرار ميگفتند كه ميشد شنيده ور آن و ور اين هم خبرهايي*
.بگيريد عهده بر را (دال روالد از رماني براساس) "شكلاتسازي كارخانه و چارلي"
بايد ساختناش براي و بود جذابي خيلي موضوع "سازي شكلات كارخانه و چارلي" ميدانيد خب ،
گرفته تصميم جدا چون اما ميدادم انجام را مذاكراتي و ميكردم ملاقات كننده تهيه چند با
آنها با كه اين به رسد چه نكردم ، ملاقات آنها با اصلا بسازم را كوچولو 2 استوارت بودم
.بستم جورهايي يك را پروندهاش واقع در و كنم مذاكره
لندن به ديدنشان براي بايد من ميكردند فكر كنندگان تهيه كه بود اين هم ديگرش دليل
.نكردم را كار آن هم من كه شد جوري اين.است زشت خيلي خيلي نكنم را كار اين اگر و بروم
فيلم بازنويسي انگار.كند شروع را آن ديگري كس است قرار گويا كه شنيدم را خبرهايي اما
من با دوباره آنها كوچولو 2 استوارت اكران از بعد همه اين با.كردهاند شروع هم را نامه
.افتاد خواهد اتفاقي چه كه بگويم نميتوانم الان بخواهيد را راستاش.گرفتند تماس
كوتاه برشهاي
خانوادگي افسانه يك
براردينلي جيمز
به تابستان 2002 در كه است فيلمهايي بهترين از يكي كوچولو استوارت اينكه اثبات براي
قرار هم كنار در زيبا تصويرهايي كه كنيم قبول را مسئله اين ميتوانيم است آمده در نمايش
ده از كمتر سالشان و سن كه آنهايي حتي ميكنند ، تماشا را فيلم كه آنهايي و گرفتهاند
.ميكنند درك را آن راحت خيلي است ، سال
اين در اما ميشود ، دوست استوارت با و ميآيد كه است پرندهاي درباره فيلم اصلي داستان
كوچولو استوارت.اوست شكار قصدش و ميرود پرنده اين دنبال كه دارد وجود هم شاهيني ميان
شامل دقيقهاي شش و هفتاد فيلم اين.است خانواده و مهرباني دوستي ، درباره افسانه يك 2
با ماجراهايي پرخون ، و گرم قلبهايي دوستداشتني ، و زيبا لحظههايي.است زيادي چيزهاي
شوخيهايي هم گاهي و دارد اختصاص كودكان به اوقات گاهي كه شوخيهايي و هيجان حد كمترين
شوخيها آن معناي كه هستند بزرگترها فقط و هستند عاجز دركشان از كودكان كه دارد وجود
.ميكنند درك و ميفهمند را
بچهها جاي به را خودم فيلم ديدن براي كه بود اين دهم انجام ميتوانستم كه كاري تنها
.بردم هم لذت آن از البته و كردم تماشا را آن خودم سن به توجه با و نگذاشتم
جلو بايد كه آنقدرها و ندارد فناوري پيشرفت با تطابقي چندان حيوانات زدن حرف نحوه
قبلي قسمت از مجموع در هم چيزها اين اما ميرسد نظر به غيرواقعي حدودي تا حتي و نرفته
او كنار در و صداپيشههاست بهترين از يكي "فاكس.جيمايكل" ميان اين در و است بهتر آن
مانند هم دارد عهده به را (برف گوله) اسنوبال يعني خانه گربه صداپيشگي كه لي ناتان
دوست مارگلو صداي با گريفيث ملاني و شاهين صداي با وود جيمز.است نمك با و طناز هميشه
جينا.دادهاند ارائه را دوستداشتني و زيبا بازيهاي صداهايشان با استوارت ، جديد
به كوچولو جورج نقش در لينك ليپ جاناتان و مادر و پدر نقش در لوري هوگ و ديويس
نفوذ شخصيتها روح و جان به كه است لوري و ديويس عادي شيوه اين البته.هستند يادماندني
متاسفانه اما ميگذارند عميقي تاثير خانواده اهميت دادن نشان براي هم اينجا و كنند
.نميگذارد را قبلياش نقشهاي تاثير اما است يادماندني به چند هر لينك ليپ جاناتان
كه ميدهد نشان گونهاي به را شهر اين و ميافتد اتفاق نيويورك در كوچولو 2 استوارت
فيلم تصويرهاي و آسمان.ميفهمند هم را حيوانات تمام زبان و هستند خوب هم با همه مردم
سپتامبر يازده ماجراي ياد را من كه) منهتن بلند برجهاي از دارد پلاني فيلمهستند زيبا
نظر در را پرندگان و حيوانات مشخصات و حركات تمام انيميشن متخصصان.(مياندازد
انسانها ميان اين در اما.كردهاند استفاده ماهرانهاي طور به را آنها و گرفتهاند
.ميدهند انجام راحتي به را كاري هر و ميكنند قبول راحتي به را چيز همه هستند ، غيرواقعي
است شهري عجب نيويورك
تايمز نيويورك روايت به"كوچولو 2 استوارت"
هولدن استيون
خانوادگي فيلمهاي دسته آن جزو (دوم قسمت هم و اول قسمت هم) "كوچولو استوارت" فيلم دو
و هستند غيرواقعي داستانها همان حال عين در و دارند كردني باور داستانهايي كه هستند
ديگران از بهتر و برتر عامل ، دو اين از يك كدام بگوييم كه ميكند سخت را ما كار همين
يكي نيويورك انگار كه ميسازند نيويورك از زيبايي تصوير چنان عوامل اين دوي هر.هستند
اتفاقهاي خدا هميشه و ميشود پيدا داستاني كتابهاي در كه است شهرهايي آن از
.ميدهد رخ آن در زيبايي و هيجانانگيز
مهمترين اما.مركزي پارك يا منهتن در است خانهاي اوقات بيشتر اتفاقها اصلي مركز
درست و ميكند پرواز آسمانها در مدام كه است آسمانها پادشاه يعني شاهين يك وجود مسئله
از آدمها كه زماني و گرفته زيرسايه را ساكناناش و شهر تمامي هيولا يك مانند
يك و است آنها انتظار در زيادي خطرهاي شاهين اين وجود با ميروند بيرون خانههايشان
كه ميدهند نشان را دنيايي كوچولو استوارت فيلم قسمت دو هر.ميكند تهديدشان جورهايي
و فيلم سازنده كه آن بدون هستند كوچولو موش يك چشمهاي از بزرگتر خيلي عملا
چگونه موش يك ديد زاويه يا و نگاه علمي لحاظ از كه باشند داشته خبر آن تهيهكنندگان
.باشد ميتواند
سر به گذشته روزگار در كه هستند مادرها و پدر دسته آن جزو (كوچولو) ليتل خانم و آقا
آنها زندگي در اثري هيچ دنيا تحولات و تغيير و ميبينند چه آن تحول سير و ميبرند
الگويي جورهايي يك و دارد زيادي استقامت كه پدري است ، صبور پدري ليتل آقاي.است نداشته
جيغ زن يك عملا كه ليتل خانم عكس به درست ميرود ، شمار به پدري هر شخصيت براي كامل
هر.جيغو جيغ صدايي با موشي است ، ماجراجو شخصيت يك اما استوارت.است ايرادگير جيغوي
و انيميشن پيشرفت مديون هم اين و است اول موش آن از پيشرفتهتر حدودي تا شخصيت اين چند
نشان را احساسات بايد كه حدي آن تا شايد استوارت ريز چشمهاي.است رايانه فناوري
.ميسازد را شخصيت با و تيپ خوش موجودي او از حركاتاش و سفيد موهاي اما نميدهند ،
چند هر) نشده پرداخت چندان (برف گوله) "اسنوبال" يعني خانه گربه و استوارت ميان رابطه
كه است اين همه از عجيبتر و (بود شده كشيده تصوير به حدودي تا رابطه اين اول قسمت در
با مقابل در و است واقعي آدم يك صداي صدايش كه ميكنيم تماشا را غيرواقعي موشي داريم ما
چه مسئله اين دليل واقعا.است واقعي آدم صداي هم او صداي كه داريم كار سرو گربهاي
قابل بايد كه قدرها آن موجود دو اين ميان رابطه كه است اين واقعيت باشد؟ ميتواند چيزي
همه و شده پرداخت بيشتر كوچولو 2 استوارت در (برف گوله) "اسنوبال" شخصيت.نيست بحث
كه "رابين جول بروس".است قبول قابل شدت به ميزند سر او از كه رفتاري و اعمال
امكان كه جايي تا و پرداخته بيشتر "اسنوبال" شخصيت به نوشته را دوم قسمت فيلمنامه
فيلمنامهاي خلاف به درست چون است مهمي مسئله هم اين.است كرده برجستهتر را آن داشته
شخصيت.است قويتر دوم قسمت اين در اسنوبال شخصيت بود ، شده نوشته اول قسمت براي كه
را آن پيشگي صدا "گريفيث ملاني" كه است مارگلو ميشود ديده قسمت اين در كه ديگري قشنگ
دوم قسمت در.مينشيند استوارت ماشين روي و ميزند چرخ آسمانها در مدام و دارد عهده به
از مارگلو.ميرود رنگ قرمز اسپرت ماشين يك با را مدرسه تا خانه راه كوچولو استوارت
سرگرم آسمان در كه شاهيني ميترسد ، دارد عهده به را صداپيشگياش وود جيمز كه شاهيني
كنار در هم با همگي تا ميآورد خانه به را او مارگلو ديدن با استوارتاست كردن پرواز
ميشود باعث كار اين ندارد خبر استوارت كه است اين مهم مسئله اماكنند زندگي ليتلها
جيمز خوب صداي و ميشود وحشت باعث فيلم در وجودش و شاهين.بدزدد را ليتل خانم طلاهاي او
كوچولو استوارت متاسفانه فيلمها همه ميان در اما...دارد كار روي سزايي به تاثير وود
و اعمال و كودكانه صداقت اما نميگذارد يادگار به را يادماندني به و جالب چيز هيچ 2
رفتار جوري چه كه ميدهد ياد كودكان به و ميدهد نشان زيبا بسيار را كودكانه حركتهاي
هستند كوچولو خيلي كه كودكان بعضي است ممكن چند هر.ندهند انجام را كارهايي چه و كنند
.بيفتند گريه به و بترسند شاهين از
پاراديزو سينما
ويراني آستانه در
ابراهيمي افشين
گلدممبر در پاورز آستين
GoldmemberAustin Powers in*1/2
روچ جي:كارگردان
گرين ست كين ، مايكل ناولز ، بيانس مايرز ، مايك:بازيگران
از كه است گلدممبر اسم به بلوند هلندي يك درباره "پاورز آستين" فيلم سومين اصلي داستان
كند جذب زمين سمت به را طلا جنس از سيارك يك ميخواهد او.ميآيد حال زمان به سال 1975
داستانهايي) شوند نابود انسانها همه و كند آب را قطبي يخهاي كرده ، برخورد آن با تا
آستين.(شدهاند "پاورز آستين" فيلمهاي اصلي فاكتور به تبديل ديگر احمقانه حد اين تا
را او جلوي (ناولز) كليوپاترا فاكسي كمك با تا ميكند سفر زمان در ديگر بار يك (مايرز)
(!) بيشتر هرچه جذابيت براي.ميشود دزديده هم (كين) او پدر وقايع اين وسط و بگيرد
شكست گلدممبر ميكنند ، همكاري هم با ميآيد ، در آب از آستين برادر هم شرور دكتر ماجرا ،
ساخت درباره هم فرعي داستان يك فيلم.ميشود تمام خوشي و خير به چيز همه و ميخورد
.دارد پاورز آستين درباره فيلمي
همكار كالرز مك مايكل دوم فيلم مثل و نوشته مايرز خود ديگر بار را "گلدممبر" فيلمنامه
آستين" مجموعه با اساسا و بود كرده كارگرداني هم را قبلي فيلم دو روچ جي.است بوده او
.است ساخته هم را "والدين با ملاقات" فيلم دو آن كنار در و رسيد شهرت به كه بود "پاورز
بدانيد ، بيمزه را آنها و بيايد بدتان "پاورز آستين" قبلي فيلم دو از كه چقدرهم هر
كه كند ثابت شما به ميتواندكند عوض آستين به نسبت را نظرتان ميتواند "گلدممبر"
.باشد هم بامزه حال عين در و جذاب كه كرد هجو طوري را جيمزباند فيلمهاي ميتوان
باند جيمز قديمي فيلمهاي به نسبت را شما هم ميتواند "گلدممبر در پاورز آستين"
ناگهان.ميكشد طول دقيقه سه فقط موفقيت اين اما...بخنداندتان هم كندو نوستالژيك
آستين درباره اسپيلبرگ استيون كه است فيلمي واقع در ميديدهايد ، كه چيزي ميفهميدكه
كه ميگويد دارد حضور صحنه پشت در كه آستين خود اينموقع در.نيست اصلي فيم و ميسازد
مورد فيلم تيتراژ اينكه دادن نشان به شروعميكند و نميآيد خوشش استيون كار سبك اين از
بايد را بيمزه كمديهاي از رديفي فيلم پايان ديگرتا..و باشد بايد چطور او علاقه
"گلدممبر" كه گذشت نبايد حق از البته.است قبلي فيلم ضعيفدو شوخيهاي مثل كه ببينيم
!نيم و ساعت يك طول در عدد پنج:دارد هم تازهاي و موفق شوخيهاي
تام مثل سرشناسي چهرههاي كوتاهمدت و افتخاري حضورهاي است ، بد فيلم خود كه هرچقدر اما
و انتظار از دور آنقدر آنها حضور معدود دقيقه چند همان.است بامزه اسپيسي كوين و كروز
.كرد تحسين را فيلم سازندگان آنها حضور ايده خاطر به فقط بتوان شايد كه است جالب
Signs1/2*نشانهها
شامالان نايت ام:كارگردان
كالكين روري فينكس ، واكين گيبسن ، مل:بازيگران
و غريب فيلمكرد شوكه را همه و شد اكران "ششم حس" كه بود روزها همين در پيش سال سه
.داشت هم زيادي فروش و بود انتظار از فراتر بسيار ناشناخته ، كارگردان يك انتظار از دور
پرده بر هم را "نشكن" او.است كرده كسب زيادي اعتبار فاصله اين در شامالان نايت ام اما
را "جونز 4 اينديانا" فيلمنامه بود قرار حتي و كرده كسب نسبي موفقيت كه داشته سينماها
ماوراءالطبيعه به كه برگشته فيلمي با ديگر بار شامالان.بنويسد اسپيلبرگ و لوكاس براي
داستان "نشانهها".دارد آن در هم كوتاهي نقش و نوشته خودش را فيلمنامهاش ميپردازد ،
او.است داده دست از را ايمانش همسرش مرگ دنبال به كه (گيبسن) گراهام نام به است كشيشي
صبح روز يك و دارد ذرت بزرگ مزرعه يك ميكند ، زندگي (فينكس) برادرش و فرزند دو با كه
توجيه غيرقابل اتفاقات.است شده پيدا عجيبي و بزرگ بسيار نقشهاي آن سطح بر ميبيند
دوباره گراهام ميشود باعث ميگذارند ، سر پشت نفره خانواده 4 اين كه وقايعي و بعدي
.كند تن بر را كشيشي لباس و آورده دست به را ايمانش
علاقه ابراز از بعد ولي بود ، نوشته مسنتري شخصيت براي را فيلمنامه ابتدا شامالان
.كرد بازنويسي او براي را آن فيلم ، در حضور به گيبسن
كارهاي از فيلم سومين "نشانهها" بگذاريم ، كنار را شامالان ناموفق و اوليه فيلم دو اگر
تم با داستاني هم باز.دارد خود در را قبلي فيلم دو مشترك فاكتورهاي كه اوست جديد
وهمآلود فضاي شامالان ، سنجيده ساختار و فيلمنامه مناسب پيچهاي كه داريم ماوراءالطبيعي
اينكه بدتر آن از و نيست خبري ويليس بروس از ديگر بار اين اما.است داده آن به جذابي و
با را بيننده نسبتا "نشكن" در و كاملا "ششم حس" در نايت.ندارد هم "پاياني شوك" فيلم
اين البته كه است غريبش فضاسازي به متكي فقط "نشانهها" اما ميكرد ، شوكه فيلمش پايان
.است موفقتر و قويتر فيلم تريلر جنبه بار
هم را زمين به فضاييها هجوم حتي و داشته تخيلي _ علمي ژانر به جديدي رويكرد شامالان
كه داشته اصرار او.ميدهد نشان خودش خاص فضاسازي خدمت در و ويژه جلوههاي كمترين با
جيمز و باشد داشته "رواني" و "سوم نوع از نزديك برخورد" مشابه هوايي و حال فيلمش موسيقي
كرده ارائه فيلم اين براي را ساختههايش بهترين از يكي ايده اين اساس بر هم هوارد نيوتن
او از قبلياش فيلم دو در را ويليس بروس بازيهاي بهترين بود توانسته كه شامالان.است
واكين هم بهتر همه از و ميدهد نشانمان را هميشه با متفاوت گيبسني مل هم بار اين بگيرد ،
.ندارد قبلياش نقشآفرينيهاي به شباهتي هيچ كه است فينيكس
|