ساعت 25
شكننده قانون
زنان وضعيت توسعه الگوي
رمانتيك عصر در عشق
ميخواهد بيشتر مهاجران كانادا

ساعت 25

ملكي پيمان:عكس
صداي وقتي ميشود ، رها انگشتانت وسط از چاي استكان:بنيهاشمنژاد فرزانه اجتماعي ، گروه
به را اين "!برده خوابت مگر":ميزند داد سركار وقتي ميشود ، گم نعلبكي و استكان شكستن
.كند جابهجا ميلهها پشت را زنجير تا ميدود سراسيمه رسول.نميگويد من
.ميكند يادآوري را شب انتهاي كه قفلي و ميلهها اين پشت ماندهاي تو حالا
از يكي شب سيدقيقه و يازده ساعت:تهران شمال است ، "دربند" جا اين نيستي ، "بند" در تو
ساعت از پيش شب هر نانوشته ، حكمي به كه رستوراني دهها از يكي در ماه ، مرداد جمعههاي
.شوند تعطيل "بايد" 12 ،
بحث موضوع مدتها آنان ، قانوني مبناي كه بخشنامههايي و آييننامهها صدور پيشينه
و متفاوت كاملا "كارشناسي نظريه" دهها صدور منشا و ميشود غيررسمي و رسمي محافل
".است شده بدل حكومت از لاينفكي جزء به تدريج به كه است شده طولاني چندان" !متعارض
پر و آخرين داشتند ، غيرمجاز توقف ميادين در كه خودروهايي توقيف و تراكم ماجراي
انتظامي نيروي اقدام حكمي طي اداري ، عدالت ديوان.است دسته اين از نمونهها سروصداترين
هم هنوز اما.كرد تلقي غيرقانوني متخلف ، خودروهاي به آسيب جمله از دلايلي به را
امر ، اين دلايل از يكي اگر حتي.متخلفاند رانندگان كمين در نيرو ، اين آبيرنگ ماشينهاي
آن از و باشد پرونده اين بودن جريان در و اداري عدالت ديوان از انتظامي نيروي واخواهي
تعيين تا اوليه ، حكم دليل به كه نبود اين حق نشود ، مستفاد "قانون عليه قانون" مفهوم
شود؟ ضايع بيشتري افراد حقوق مبادا تا ميماند تعطيل مربوطه ، وظيفه نهايي ، تكليف
اين در.است سوال زير همچنان آن ، قانوني مبناي كه است شده صادر ديگري بخشنامه اكنون
.شوند تعطيل شب ساعت 12 از بايد فروشگاهها تمامي بخشنامه ،
:ميگويد تهران انتظامي نيروي فرمانده طلايي ، سردار
ساعت سوئيس ، كشور در نمونه طور بهدارد وجود اصناف براي كاري ضابطه يك دنيا ، تمام در"
نيز شهري بيرون و جادهاي رستورانهاي شب ساعت 11 تا و ميشود تعطيل رستورانها شب ده
.ميشود تعطيل
كه آمده قانون در.باشيم كرده ابداع خودمان از تهران در ما كه نيست چيزي طرح ، اين
اصناف كار ساعت تعيين به نسبت صنفي امور مجامع و اتحاديهها طريق از بازرگاني وزارت
اجباري تعطيلي براي انتظامي نيروي دستورالعمل كه است آن به ناظر سخن اين 1.كند اقدام
.است قانوني استنادات داراي شب ، ساعت 12 در فروشگاهها
ساعات تعيين:است كرده اعلام گفتوگويي در بازرگاني وزارت داخلي بازرگاني معاون اما
توسط تصميم گونه هر اتخاذ و شود انجام زيربط قانوني مرجع توسط بايد تنها اصناف كار
اين عمومي روابط نيست لازمالاجرا و بوده مقررات و قانون خلاف ديگر دستگاههاي
:است آورده سينكي يونس حسن قول از مذكور خبر در وزارتخانه
از صيانت و حفظ و اجتماعي انضباط برقراري منظور به اصناف كار ساعات تعيين آييننامه"
وزارتخانههاي همكاري با و بازرگاني وزارت توسط برق مصرف الگوي بهبود نيز و كشور انرژي
و اجتماعي اقتصادي ، توسعه سوم برنامه نامه آيين ماده 121 ب بند براساس كشور و نيرو
.دارد قرار دولت هيات كار دستور در اينك هم و شده تدوين اسلامي جمهوري فرهنگي
كميتهاي توسط اجتماعي و خدماتي واحدهاي و اصناف كار پايان ساعات و آيينها اين براساس
شهرداريها ، كشور ، و نيرو وزارتخانههاي نمايندگان عضويت با و بازرگاني وزارت مسئوليت با
در وي گفته به.ميشود تعيين صنفي امور مجامع و نظارت و بازرسي سازمان انتظامي ، نيروي
شهرها نظارت كميسيونهاي عهده به اصناف كار ساعات تعيين مسئوليت نيز صنفي نظام قانون
2.است بازرگاني وزارت با نيز آنها مسئوليت كه شده ، واگذار
است؟ سردار اشاره مورد قانون همان اين آيا
و "انرژي مصرف سيستم بهينهسازي" توجيه با اصناف ، و فروشگاهها تعطيلي زمزمه
طرح عمومي افكار توجيه هدف با بيشتر كه "نگره" اين.شد آغاز "برق مصرف در صرفهجويي"
در حتي كه رسيد نظر به مضحك چندان _ بعد به شب 12_ طرح اجراي ساعات دليل به بود ، شده
.نيافت جايي نيز عمومي مباحثات و گفتوگوها دايره
جمعيتي انبوه به وقتي اما ميداند ، اصلي هدف را "شهروندان امنيت تامين" انتظامي ، نيروي
.و دركه دربند ، سرآشيبيهاي شب ، پاياني ساعات در روزانه ، فعاليتهاي از خسته كه مينگري
تعطيلي جز راهي هيچ افراد ، اين امنيت تامين براي آيا ميپرسي خود از ميكنند ، طي را..
خانه به نميشودآيا آن جايگزين ديگري تفريح هيچ كه وقتي نيست؟ آنان تفريحگاههاي
يا جوانان داد؟آيا نخواهد افزايش را ماهوارهاي آتنهاي شماره افراد ، اجباري راندن
خلوت ، تازه ، تفريحگاههاي به كنترل قابل و مشخص اما شلوغ اماكن از را خانوادهها
از قبل ميرسد نظر به كه بود نخواهد مقصود به وافي فايدهو مفيد دليل اين به تصميم اين
است مسئله كردنصورت پاك دنبال به باشد ، رفعمشكل و ريشهيابي دنبال به آنكه
داد؟ نخواهد سوق كنترل وغيرقابل پراكنده
پيامدهاي باشد ، داشته قضايي و انتظامي ابعاد كه آن از پيش طرحها ، قبيل اين اجراي
.پيامدهاست اين دقيقتر بررسي براي كشور ، وزارت در اجتماعي شوراي تشكيل و دارد اجتماعي
ديگر بار يك ميگويد سخن طرح اين اجراي از كشور وزير بياطلاعي از دولت سخنگوي وقتي
چون تدريج به كه حقي.است "شهروندان حقوق" آن چالش مهمترين كه ميكند تداعي را بلبشويي
.ميشود تلقي اجرايي مديران از شماري دست در "بادآورده ثروتي"
:ميگويد طلايي سردار
ميهمان كارشناسان از ما.كنيم اتخاذ جداگانه تصميم يك سليقهاي هر براي نميتوانيم ما"
پايان براي را ساعتي چه كنندكه اعلام ما به و بررسي كرديم درخواست اصناف متخصصان و
ساعت شب ساعت 12 كه رسيدند نتيجه اين به "اتفاق" به هم كارشناسان.ميدانند مناسب كار
افكار اقناع و توجيه بدون اصناف ، تعطيلي با انتظامي نيروي قهرآميز برخورد 3.است مناسبي
راه خبر ، آخرين اين شنيدن برابر در بسياري.است شده مبهم فضايي خلق به منجر عمومي ،
حذف با ناچار به انتظامي قواي كه ميشود تعبير چنان نيز.گو و بيگفت ;امنيت تامين براي
.نمايد خالي را عمومي فضاهاي تا ميكند تلاش مسئله صورت
.اجراست حال در كشورها از بسياري در طرح اين - طلايي سردار تعبير به - كه حالي در
از بسياري همچون بلكه است ، كشيده چالش به را اذهان كه نيست طرح ماهيت اين واقع در
.است ايراد محل آن با مقابله و مواجهه نحوه اجتماعي ، پديدههاي
تغيير يك به ما از بسياري":ميگويد تهران در غذايي مواد زنجيرهاي رستوران يك صاحب
كه گونهاي به تفريح ، حتي و شام صرف خريد ، ساعات كردن جابهجا داريم ، نياز رفتاري فرهنگ
ديگري فرهنگي مقوله هر مثل است ، امكانپذير تدريج به كند تضمين هم را جامعه بيشتر امنيت
.بردارد در جمعي منافع زندگي ، برنامه و رفتار تغيير اين كه بپذيريد شما كه است آن مهم
و اجرا بيشتري حوصله با بايد معتقدم اما موافقم اصناف تعطيلي طرح با دليلمن همين به
قتلها ، از مختلفي گزارشهاي روز هر كه آنهاميشود كم آن
"انتظامي" بوي و رنگ از
و بحث به را آن هم بار اين تلويزيونند ، صفحه بر دائما و
ميكنند پخش..و تصادف
بهتري نتيجه صورت اين در.ميكردند همراه خود با را همدليمردم و ميگذاشتند گفتوگو
"!نميشد؟ حاصل
:ميگويد وليعصر خيابان شمال در آبميوهفروشي يك صاحب اما
از قابلتوجهي بخش و ميپردازم تومان هزار از 600 بيش ماه هر اينمغازه اجاره براي من"
طرح ، اين اجراي.ميشود حاصل جمعه و پنجشنبه روزهاي در شب پاياني ساعات فروش از درآمدم
جبران بايد چطور و كجا از زيان ايناست داده قرار تاثير تحت شدت به مرا اقتصادي فعاليت
".شود
:است معتقد نيز دربند در رستوران يك صاحب
مخصوصا دارند ، فعاليت نيز شب پاياني ساعات در كه رستورانهايي و فروشگاهها مجموعه
معمول طور به كه فضاها اين دارند ، قرار ديد معرض در و پرتردد مسيرهاي دسترس ، قابل نقاط
را گسترده تخلفات بروز امكان اتفاقا نيست ، انتظامي و نظامي نيروهاي از بيحضور نيز
اين در خانوادهها وسيع حضور ميدهد نشان افراد تركيب به نگاهي زيرا نميسازد ، فراهم
به ما كه بدهد آماري انتظامي ، نيروي.است كرده بدل تفريحگاه يك به را آنها مجامع ،
مورد يك از خالي حال به تا كه را خود حلال رزق و مشروع كسب اگر بپذيريم شهروند يك عنوان
ميخريم ، خانوادهمان و خود جان به را آن زيانهاي و ميكنيم تعطيل است ، بوده هم تخلف
جلوگيري تخلف انبوهي از و كردهايم مشاركت اجتماعي ضروري و مثبت فعاليت يك در دستكم
".كردهايم
:ميگويد است داشته اروپايي كشورهاي به متعددي سفرهاي خود گفته به كه رستوراندار اين
گونهاي به اجتماعي تامين اولا اما ميشود ، اجرا طرح اين اروپايي كشورهاي از خيلي در
بردارد در فروشگاهتان تعطيلي كه زياني از شهروند ، يك عنوان به شما كه است قدرتمند
مهمترين از يكي...و آبميوه خريد و رستوران به رفتن ثاني در نميكنيد ، غبن احساس
پاياني ساعات در معمولا كه جرايمي نوع ثالثا نيست ، آنها مردم بيشتر است شبانه تفريحهاي
بالاخره و است ، متفاوت خيلي ما جامعه عمومي فضاي با ميافتد اتفاق كشورها اين در شب
اجرا قبيل اين از طرحيهايي عمومي ، مخالفت وجود با كشورها ، آن از كدام هيچ در آنكه
".است ركن يك اجتماعي ، تصميمگيريهاي در عمومي افكار و مردم نظر بلكه نميشود ،
:است معتقد نيز روزنامهنگاران صنفي انجمن دبير
قبل ميرسد نظر به كه بود نخواهد مقصود به وافي و فايده مفيد دليل اين به تصميم اين"
نيروي.است مسئله صورت كردن پاك دنبال به باشد ، مشكل رفع و ريشهيابي دنبال به آنكه از
كه كند حكم امنيت ، اين ايجاد بهانه به نميتواند ولي است امنيت تامين به موظف انتظامي
!برود بين از خانهاش يا فردي امنيت كه مبادا شود خارج خانهاش از نبايد كسي هيچ فردا از
كه است سهل كند ، استفاده اتومبيل از نبايد كسي كه كند حكم نظم ايجاد براي نميتواند و
را شهروندان امنيت كه دارند وظيفه مختلف ، قواي شهروندان ، عمومي حقوق به احترام فرض با
.سازند فراهم خصوصي و عمومي امور انجام و شهر در آزادانه تردد براي
عدهاي كردن محروم هم بعد ، به شب ساعات 12 در كسبه از برخي فعاليت براي ممنوعيت ايجاد
محروم هم و هستند روبهرو مشتري با كه است شبانهروز از ساعاتي در مشروع درآمد كسب از
ترجيح خريد براي را ساعات آن فرصت ، و وقت تنگناهاي دليل به كه است شهرونداني كردن
و جلوگيري براي "وظيفه انجام" و "حضور" مواقعي ، چنين در انتظامي نيروي وظيفه.ميدهند
نخواهد اتفاق جرم آن در شود تصور كه شرايطي ايجاد نه و است احتمالي مجرمين با برخورد يا
وظايف و فعاليتها زمره در طرحهايي چنين بررسي روزنامهنگار ، اين گفته به 4.افتاد
.است تهران شهر شوراي
و است داده نشان عمومي افكار به ملاحظهاي قابل رويكرد اخير ، سالهاي در انتظامي نيروي
اين در تازه نگرش يك از رسانهها ، قبال در ويژه به نيرو اين مختلف ردههاي پاسخگويي
شكل به اصناف ، اجباري تعطيلي طرح اجراي نبود ، تحولات اين اگر شايد.ميدهد خبر حوزه
شكل عمومي افكار در نيرو اين از كه تازهاي توقعات و انتظارات اما نميشد ، طرح كنوني
ويژهاي اعتبار و احترام ،"پليس" آن در كه ميدهد شكل را جرياني رفته رفته است ، گرفته
.مييابد تغيير اجتماعي مقبوليت و مردمي پايگاه يك به آن قهري جايگاه و دارد
.است شده مذكور جايگاه تثبيت از مانع داده ، نشان خود از روند اين كه افتوخيزهايي اما
رفتارهاي و رويكردها در بايد جامعه ، در انتظام تثبيت و نظم مظهر عنوان به انتظامي نيروي
"قانون عليه قانون" آن ضابطان فرامين به دستكم تا دهد خرج به بيشتري تدبر و تامل خود ،
.نشود اطلاق
:منابع
امروز اينترنتي سايت - 1
همشهري 30/8/81 روزنامه - 2
امروز اينترنتي سايت - و 4 3
شكننده قانون
اجتماعي يادداشت
خوشنويس حسين
با و راحتي به آن سايه در تا كردهاند تدوين آن براي را قانون انسانها ميگويند _ يكم
قانون قوم عقلاي برميخيزد ، "بلا" ،"تنها" از معمولا كه آنجا از و كنند زندگي آسايش
آن ، به عمل و وضع با تا كردهاند تلاش و دانسته ها"بلا" كردن دور براي چارهكار تنها را
تكاليف و وظايف بلكه بگذرانند ، آسودگي به فراغبال با را "عمر روزه سهپنج" نهتنها
حاكمان گروه در كه آناني چه ;نيست هم استثنابردار قانون به عمل.بازشناسند نيز را خويش
بدان احترام و عمل از ناگزير ميگيرند جاي هرم قاعده در كه آناني چه و ميگيرند قرار
.هستند
منجر مرج و هرج به آن گرفتن ناديده كه دارد ظرايفي و پيچيدگيها اجتماعي زندگي _ دوم
بردن پناه در را چاره آن بروز از جلوگيري براي انسانها كه است چيزي همان اين و ميشود
و زندگي شدن سهلتر هرچه جهت در را قوانيني كه است حاكمان بر لذا.ديدهاند قانون به
."ملوك پاس بهر از رعيت نه رعيتاند ، پاس بهر از ملوك" چه نمايند وضع اجتماعي مناسبات
تاريخ به و ميدهند دست از را خود كارايي قوانين كه است صورت يك در تنها _ سوم
بهرهمندي براي ابزاري نهتنها را قانون آن اجتماع بدنه كه است زماني آن و ميپيوندند
در و ميبينند خود زيان و ضرر موجب را آن كه نميدانند ، جمعي زندگي مواهب از آنان
يك صورت به كمكم قانونگريزي اين و مييابد ظهور و بروز قانونگريزي انواع كه اينجاست
.درميآيد "هنجار"
اماكن و اصناف برخي براي زماني محدوديت تعيين طرح و انتظامي نيروي اطلاعيه _ چهارم
به لزومي و نوشتهاند و گفته بسيار آن درباره اخير هفتههاي در كه است موضوعي تفريحي
و اروپا در دست اين از ضوابطي و قوانين وجود به طرح اين طراحاننيست مكررات تكرار
تفريحات فرهنگي ، اختلافات به توجه با كه گفت بايد اما كردهاند تاكيد و اشاره آمريكا
يا و "راهي" كسوت در كه كارمندي براي ترديد بدون.است متفاوت يكديگر با نيز كشورها
خانواده بردن وي تفريح تنها و ميبيند مناسب دوم كار براي را تابستان بلند روزهاي آزاد ،
خوشايند چندان تفريحي و خدماتي اماكن خاموش چراغهاي با شدن مواجه است ، "دمن و دشت" به
معمولا اروپا در كه چرا است كارايي بدون نيز برق در صرفهجويي قبيل از توجيهاتي و نيست
هستند ، خود خدمات عرضه مشغول شده ، تعيين ضوابط از خارج يا و تعطيل ايام در كه كسبهاي
.ميشوند روبهرو دولتي تعرفههاي بهاي اضافه با كه جريمه ، و زور زبان با نه
وزارت همچون ذيربطي دستگاههاي با هماهنگي بدون طرح اين طراحان كه اين اعلام _ پنجم
در كردهاند رسمي اطلاعيه صدور به اقدام مسئول ، نهادهاي ديگر و بازرگاني وزارت كشور ،
محسوب كامل و جامع هنگامي قوانين كه كردهاند فراموش طراحان ظاهرا.است جالب خود نوع
و ميكنند قوانين وضع به اقدام كارشناسي كار انجام با دستاندركاران تمام كه ميشوند
باشد ، داشته سروكار مردم روزمره زندگي با مستقيم طور به قوانين اين وضع كه هنگامي البته
را خود كارايي "قانون" آن صورت اين غير در كه چرا.ميشود لحاظ نيز "رضايتمندي" مسئله
راحتي به آن مجدد كسب كه است "مشروعيتي" رفتن ميان از آن از مهمتر اما.ميدهد دست از
.نيست امكانپذير
زنان وضعيت توسعه الگوي
زنان سوادآموزي نرخ درصدي افزايش 22
مرگوميرهاي در درصدي كاهشي 75 موجب
(دختر و پسر) سال پنج زير قابلكودكان
سال 1981 آمار طبق و است شده پيشبيني
است رسيده هزار در مورد موردبه 110 از 156
|
 |
علياكبرپور رضا
در مهمي نقش آزاديها نابرابريهاست ، عرصه حال عين در و دارد سرشار منابع كه جهاني در
هم و هستند توسعه نهايي هدف هم آزاديها.ميكنند ايفا محروميت و فقر عليه مبارزه
ندارند ، منافاتي يكديگر با تنها نه سياسي ، آزادي و اقتصادي آزاديآن ابزار مهمترين
زنان ، ويژه به و افراد فعاليت براي را زمينه آزاديها اين.ميكنند تقويت را همديگر بلكه
.است تغييرات ايجاد براي حياتي عاملي زنان ، شكوفايي و ميسازند ، مهيا
چاپ به سال 1792 در "زنان حقوق اثبات" عنوان با كه كرافت ولستون ماري خانم كلاسيك اثر
.است كرده مشخص "دفاعي" عمومي برنامه يك بطن در را زنان مطالبات از گروه چندين رسيد ،
به.ميگذارد تاكيد زنان تلاش و كار حق اهميت بر زنان ، رفاه حق بر علاوه كتاب ، نويسنده
.ميشود قايل خود همجنسان براي را "تغيير عامل" نقش نويسنده خانم ديگر ، عبارت
گذاشتهاند ، دوباره تاكيد برنامه اين جنبه دو هر بر معاصر (زنباوري) فمينيستي جنبشهاي
شده متمركز زنان رفاه بر انحصاري بهطور تقريبا توجهها بيشتر كه ميرسد نظر به اما
جايگاهي كسب و زنان شرايط بهبود به تنها فمينيستها اصلي اهداف اواخر ، همين تا.است
دلمشغوليهاي و ديدگاهها حال ، اين با.بود الزامي تغييرات اين.ميشد محدود عادلانه
به را خود جاي اكنون "رفاهطلبانه" مطالبات:است يافته گسترش و تحول اكنون فمينيستها
ديگر زنان:دارد بسياري اهميت ديدگاه ، تغيير اين.است داده زنان براي فعال نقشي مطالبه
اجتماعي تحولات و تغيير عامل خودشان بلكه نيستند ، زنگرايانه اصلاحات منفعل مخاطبين
.ميكند متحول نيز را زنان وضعيت بلكه مردان زيستي شرايط تنها نه نهايت در كه هستند
.دارد وجود متقابلي رابطه زنان ، _ اقتصادي يا _ اجتماعي جايگاه و پيشداوريها ميان
به "درآوردن نان" وظيفه كه اصل اين ويژه به است ، استوار عوامل برخي بر مردان برتر موضع
بطن در حتي مرد ، به احترام و مردان اقتصادي اقتدار كليد كه اصلي ميباشد ، مردان عهده
نسبي موضع تا ميكنند تلاش هستند ، معاش كسب به قادر كه زناني متقابلا ، است خانواده ،
.نمايند تقويت خانواده ، درون در جمله از را خود
هنگام به اغلب ندارد ، همراه به درآمدي هيچ كه دليل اين به خانه ، در زنان روزانه كار
بيرون در آنان كه وقتي اما.ميشود گرفته ناديده خانواده رفاه در هركس سهم ميزان محاسبه
آنها مشاركت ميزان ميآورند ، خانه به خود با ماهيانهاي حقوق و ميشوند كار به مشغول
و راي به بيشتري اهميت مييابد ، فزوني آنان استقلال چون و ميگيرد خود به عينيتري جنبه
كه ميشود نظراتي بهبود موجب آنان ، جايگاه تحول ترتيب ، بدين.ميشود داده آنان نظر
خارج در شغل يك اشغال و تحقيق آزادي همچنين ، .ميشود ارائه زنان فرزندآوري وظيفه درباره
يكي در شده كسب آزادي.بينجامد زنان مطلق و نسبي محروميتهاي كاهش به ميتواند خانه از
در ويژه به ديگر ، پيشرفتهاي و آزاديها براي را زمينه _ خانه خارج در كار _ حوزهها از
.مهياميسازد محروميتها ، ساير و بيماري گرسنگي ، قبال
شكوفايي عوامل
به امر اين.مييابد كاهش باروري نرخ رود ، بالاتر زنان جايگاه و شان هرقدر كه شده ثابت
از مراقبت لزوم و پياپي حاملگيهاي كه درمييابند زنان:نيست شگفتانگيز وجه هيچ
توانايي و بيان قابليت استقلال ، حفظ براي لذا ميبندد ، را آنان پاي و دست نوزادان ،
در كه تطبيقي مطالعه يك.شود بيشتر حاملگي دورههاي ميان فاصله كه است لازم تصميمگيري ،
دو به چيز ، هر از پيش باروري ، نرخ كاهش كه ميدهد نشان گرفته ، انجام هندوستان محله سيصد
تاثير زنان شكوفايي بر كه عناصري تمامي ضمنا ، .زنان اشتغال و آموزش:دارد بستگي عامل
.دارند باروري نرخ كاهش در هم نقشي حال عين در ميگذارند ،
.دارد نوزادان مير و مرگ نرخ بر مثبت تاثيري زنان ، آموزش و سوادآموزي ديگر ، سوي از
بيشتري امكان از و ميدهند نوزادان بهداشت به بيشتري اهميت سوادآموخته مادران زيرا
كه است شده ثابت همچنين.نمايند تحميل خانوادگي تصميمهاي بر را خود نظر تا برخوردارند
كودكان مير و مرگ از جلوگيري براي را آنان نسبي توانايي زنان ، مهم نقش شناختن رسميت به
در زنستيزانه پيشداوريهاي كه كشورهايي.افزايشميدهد (دختر نوزادان در ويژه به)
ايران ، چين ، بنگلادش ، پاكستان ، هندوستان ، :از عبارتند دوانيده ، عميقي ريشههاي آنها
بالا بسيار دختر نوزادان مير و مرگ ميزان كشورها اين در.غيره و آفريقا شمال كشورهاي
از دختران كه جاهايي در يعني آفريقا ، صحراي جنوب و آمريكا اروپا ، در كه حالي دراست
هندوستان ، دراست اندك بسيار آنان مير و مرگ تعداد برخوردارند ، بقا خاص امتيازات
كشوري سطح در سال ، چهار زير سني گروه براي پسران و دختران مير و مرگ نرخ ميانگين
اعمال دختران عليه شديدي جنسي تبعيض كه شمالي ايالتهاي در اما است ، مساوي تقريبا
پسران از بيش دختران (ميشود محسوب كودكان مرگومير دلايل از يكي امر اين) ميشود ،
.ميشوند مرگ طعمه
براساس هندي محله به 296 مربوط ارقام مسئله ، اين پيرامون كاوشها مستدلترين از يكي در
و مورتي مامتا تحقيق ، اين در.است شده مقايسه سال 1991 آمار با و گردآوري سال 1981 آمار
متغير سه آنان.دادهاند قرار بررسي مورد را مستقل و مختلف عوامل از مجموعهاي درز ژان
ميزان و كودكان مير و مرگ نرخ باروري ، نرخ:كردهاند مقايسه هندوستان مختلف محلات در را
ديگر از مجموعهاي و آمده دست به ارقام ميان محققين اين.پايين سنين در آسيبپذيري
اشتغال زنان ، سوادآموزي:از عبارتند متغيرها اين كردهاند ، برقرار رابطههايي متغيرها
گروههاي جايگاه و بهداشتي ساختارهاي محله ، شدن شهري درجه ،(درآمد سطح و) فقر آنان ،
.مطالعه مورد جمعيت بطن در اجتماعي محروم
سو ، يك از آنان ، مير و مرگ و كودكان حيات ادامه ميان كه ميكند ثابت آمده دست به نتايج
نرخ و كار بازار در آنان جايگاه ويژه به) است ، زنان وضعيت بيانگر كه متغيرهايي و
.دارد وجود تنگاتنگي رابطه ديگر ، سوي از (آنان سوادآموزي
آثار قضا از كه عاملي دو معمولا كار ، بازار به زنان ورود زمينه در كه داشت توجه بايد
مثبتي آثار حرفهاي ، فعاليت يك به اشتغال اولا ، .ميشود گرفته ناديده دارند نيز متضادي
كودكان آموزش به ويژهاي توجه آنان تا ميشود باعث اغلب و ميگذارد جا به زنان وضعيت بر
اما.دهند قرار اولويتها صدر در را امر اين خانوادگي ، تصميمگيري هنگام به و دهند نشان
آموزش به مربوط اولويت خانوادگي ، وظايف تقسيم در مردان ترديد به توجه با ديگر ، سوي از
دو اندازه به روز هر در كه زناني براي هم آن نيست ، اجرا قابل راحتي به هميشه كودكان ،
و واضح نتيجهاي به دستيابي لذا.(خانه در كار و بيرون كار) ميكنند فعاليت كاري روز
برحسب دادهها تحليل شده ، ياد تحقيق در.است دشوار اندكي زنان كار نقش مورد در روشن
حيات ادامه و زنان شغل ميان رابطه درباره مطمئني و قطعي نتيجه هيچ به مختلف ، محلههاي
كودكان مرگومير آمار كاهش بر زنان سوادآموزي تاثير مقابل ، در.است نينجاميده كودكان
سواد حتي.ندارد وجود زمينه اين در ابهامي هيچ و است رسيده اثبات به كاملا سال پنج زير
نشان گوناگون كشورهاي در مختلف بررسيهاي.ميباشد نقش صاحب ميان اين در نيز مردان
و زنان خانوادگي وظايف قبال در مردان انعطافناپذير رفتارهاي زمينه ، اين در كه ميدهد
.وضعيتزناننميباشد توسعه راه در مانعي كودكان بقاي
فوق تحقيق در.است جنسي تبعيض است ، موثر كودكان مير و مرگ ميزان در كه ديگري عامل
تبعيض منفي عواقب ميتواند سوادآموزي نيز و كار نيروي در زنان مشاركت كه شده نتيجهگيري
.كند تعديل حدي تا را جنسي
و سو ، يك از زنان ، اشتغال و سوادآموزي نرخ افزايش ميان كه ميدهد نشان ارقام و آمار
و توسعه عمومي سطح كه متغيري عوامل.دارد وجود معكوسي رابطه آنان عليه جنسي تبعيض
در جنسي تبعيض نقش به مربوط ارقام در محسوسي تاثير هيچ ميدهند ، نشان را مدرنيزاسيون
همراه كه وقتي ويژه به مدرنيزاسيون ، رايج ، تصور برخلاف حتي و ندارند كودكان مير و مرگ
.ميكند عمل (آن تضعيف نه و) جنسي تبعيض نقش تقويت جهت در نباشد ، زنان جايگاه بهبود با
خدمات به دسترسي مردان ، سوادآموزي شدن ، شهري روند مانند دادههايي نتيجهگيري ، اين در
كاهش و توسعه سطح ميان مثبتي رابطه هندوستان ، در.است شده گرفته نظر در فقر سطح و پزشكي
عوامل از ناشي بايد را امر اين ظاهرا و دارد وجود كودكان مير و مرگ در جنسي تبعيض نقش
ورود و سوادآموزي مانند عواملي ميشوند ، مربوط زنان وضعيت به مستقيما كه دانست متغيري
.بازاركار به زنان
باروري و سوادآموزي
به گستردهاي تاثيرات زنان سوادآموزي كه ميدهد نشان شده ياد محققين آماري تحليلهاي
قرار تحتالشعاع را كودكان مير و مرگ به مربوط متغيرهاي واقع در عامل اين.دارد دنبال
ميرهاي و مرگ در درصدي كاهشي 75 موجب زنان سوادآموزي نرخ درصدي افزايش 22 مثلا.ميدهد
از 156 سال 1981 ، آمار طبق و است شده (دختر و پسر) سال پنج زير كودكان پيشبيني قابل
.است رسيده هزار در مورد به 110 مورد
ومطلق نسبي محروميتهاي كاهش به ميتواند خانه از خارج در
شغل يك اشغال و تحقيق آزادي
آزاديها رابراي زمينه _ خانه خارج در كار _ حوزهها از يكي در شده آزاديكسببينجامد زنان
ميسازد مهيا محروميتها ساير بيماريو گرسنگي ، قبال در ويژه به ديگر ، پيشرفتهاي و
نرخ اين وقتي.دارد باروري نرخ كاهش در نيز گستردهاي تاثير زنان آموزش وضعيت ارتقاء
ناشي كه زنان آزاديهاي شدن محدود جمله از ميشود ، مشاهده متعددي منفي عوامل باشد ، بالا
از بسياري در وضعيت اين.است كودكان از مراقبت براي وقت صرف لزوم و پياپي حاملگيهاي از
ميدهد نشان مطالعات است ، مشاهده قابل خوبي به آفريقا ، و آسيا در ويژه به جهان ، مناطق
.است بوده زنان حقوق و جايگاه بهبود انكارناپذير پيامد اغلب باروري نرخ چشمگير كاهش كه
پس آنان زيرا ندانند ، فرزندآوري به محدود را خود وظايف زنان تا ميشود باعث سوادآموزي
مفاهيمي با و ميكنند پيدا مسائل به نسبت گستردهتري نگاه سوادآموزي دوره گذراندن از
.ميشوند آشنا ولد و زاد درباره تصميمگيري و خانواده تنظيم مانند

زنان وضعيت بهبود پي در باروري نرخ كاهش از درخشاني نمونه هندوستان ، در كرالا ايالات
زوج هر براي فرزند هند ، 3 كشور سطح در باروري نرخ ميانگين كه حالي در.است ايالت اين در
جايگزيني آستانه" از پايينتر يعني است ، فرزند فقط 7/1 كرالا ايالت در نرخ اين ميباشد ،
تا كاهش اين.(/1) چين كشور در باروري نرخ از كمتر حتي و (زوج هر براي فرزند 2) "جمعيت
اين كه نكنيم فراموش.است آموزشي امكانات به ايالت زنان گسترده دسترسي مديون زيادي حد
كه آنان جايگاه ارتقاء و زنان حقوق به توجه:دارد نيز ديگري مهم ويژگي هندوستان ايالت
.است زنان از بسياري براي مالكيت حق شناختن رسميت به آن ، بارز نمونه
:پينوشت
الگوي" كتاب از بالا متناقتصاد رشته در نوبل جايزه برنده سن ، آمارتيا:نويسنده
.است شده اقتباسپاريس ژاكوب ، اديل انتشارات ،"آزادي عدالت ، توسعه ، نوين ، اقتصادي
رمانتيك عصر در عشق
عشق روزگاري روزي

فخرطاولي كوروش
،...سطحي رفتارهاي همه اين پنهان ، محروميت همه اين فروخورده ، احساسات و اميال همه اين
به) است بيپايان افسوسهاي و آه قرن نوزدهم ، قرن ;سختيهاست" گونه اين قرن نوزدهم قرن
نوزدهم قرن همين "!ببريم لذت كنيم ، عجله":ميگفت كه را شاعر لامارتين بياوريد خاطر
اذيت را شوهر و زن زوج و ;است آن شيفته خودش اما ميكند ، سركوب رابطهرا كه است رياكار
تناقضات از پر قرن اين در و هستند سركوبها قربانيان اولين زنها هم باز ميكند ، مطمئنا
(Alain Corbin) كوربن آلن اما.ميگيرند قرار ناملايمتها تيررس در عشق بازي در تضادها و
ظهور به زيرا ميكند ، ارزيابي مثبت را قرن اين پايان ، ذهنيات و احساسات متخصص و مورخ ،
.ميگردد منتهي [غرب در] لذت بر مبتني عشقي
و حوادث به علاقهمندي جاي به زيرا مينامند ، "ذهنيات مورخ" درستي به را كوربن آلن
.احساساتشاناست و انسانها درون كشف و درك پي در تاريخ ، وقايعي
زندگي در و ؟ ميكردند فكر چگونه مردم كه دريابد كرده سعي تاريخي تحقيق سالها طي او
تاريخياش ، تحقيقات و مطالعات طي كوربن آلن ميزيستند؟ چگونه خانههايشان و خصوصي
از ميكوشيم مصاحبه اين در.است شده متمركز نوزدهم قرن روي بر اتفاقي طور به تقريبا
عصر كه نوزدهم قرن در را عشقي رفتارهاي به مربوط تحولات ،"احساسات متخصص" اين زبان
.بگيريم پي گرفته ، نام رمانتيك
بعد.بيپايان رويابينيهاي و رقيقه احساسات دوره غشها ، و آه دوره به رسيديم بالاخره *
نوزدهم قرن به پرداختيم ، آن به اوزوف موتا با گفتوگويي در كه كبير انقلاب دوران از
دوباره ناگهان به مردم كبير ، انقلاب دوران از بعد گويي.است رمانتيسم قرن كه ميرسيم
يك به شده ، سركوب مدتها الزام و ضرورت يك عنوان به عشق و ميكنند كشف را عشقي احساسات
.دهيد توضيح لطفا.است اينگونه كه ادبيات در لااقل.ميشود تبديل اولويت
كه ميشود باب عشقي رفتارهاي و آداب سري يك ،[كبير] انقلاب از بعد كه است اين واقعيت
سير آرماني جهان يك نوستالژي در كه است احساساتي و رفتارها از مجموعهاي حقيقت در
در.است روسو انديشههاي و تعاليم از ملهم كمالگرايي نوعي بر متكي رفتارها اين ;ميكند
و كتابچهها در حتي ;ميشود ديده رمانها تمام در رمانتيك و عشق درونمايه دوره اين
را عشق ردپاي ميشد ، نوشته نيز روزمره زندگي شيوه درباره راهنمايي براي كه آثاري
قرن ;ميكند درگير و ميدهد پيوند مردم بازندگي را خودش هست ، جا همه در عشق ;ميبينيم
;است روزانه و خصوصي خاطراتنويسي قرن و تمامناشدني [كليسا در] اعترافات قرن نوزدهم
هستند ممنوعه عشقهاي درگير نيز اجتماعي مقام و جاه صاحب و بزرگ خانوادههاي دختران حتي
;ميشوند متوقف ازدواج با معمولا آنها ;است خاطراتنويسيشان دفتر همين نيز آن شاهد و
.متوقفميشود هم با خاطراتنويسي ، هم و ممنوعه عشق هم
گفتوگوهاي قرن و دروني نجواهاي قرن ;هست نيز دروني مكاشفات قرن همچنين قرن اين
و پاكي نوعي سوي به عشاق دوره اين در.هست نيز عاشق جانهاي و قلب با بيپايان
.ميكنند حركت رويايي عاشقيهاي و عشق بر مبني فرشتهخويي
است؟ قوي مذهبي تاثير و نفوذ آن در كه فرشتهصفتي و پاكي روياهاي همان*
بخش فقط و (كنيد توجه ورتو اثر "شارلوت" به) دارد ريشه هجدهم قرن در كه رمانتيك گفتمان
عاشق:مذهبي استعارههاي از است مملو واقع در برميگيرد ، در را فرهنگي نخبگان از كوچكي
عرفاني تجربه يك عشق البته ;است باكرگي و پاكي فرشته جوان ، دختر ;است آسماني مخلوق يك
زياد "مردن عشق" از و بخش رهايي عاشقانه رنج از اعتراف ، از دوره اين در.ميشود محسوب
را زدن حرف جاي كردن نگاه و كردن سكوت كردن ، نوازش دوره اين در..ميشود صحبت
در چيز همه اما هست ، احساسات هست ، عشق ;شود رسوايي باعث ميتواند زدن حرف زيرا ميگيرد ،
.نيست مناسب عشقي رفتارهاي بروز براي شرايط و است سنگين فضا چون ميشود ، تاثيرگذار سكوت
و شيفته را يكي كه اتفاقي ملاقات يك:ميافتد اتفاق برخورد لحظه در چيز همه..
...خاص موقعيت يك در دست فشردن شايد و خوش عطر خوشرنگ ، لباس يك ;ميكند يكي آن دلباخته
.البتهميسوزاند گاه و ميشود عشقي جرقههاي اينها همه
...هست هم محروميت و *
(بالزاك اثر "دره زنبق") دومورسو مادام يا و (استاندال اثر "سياه و سرخ" )دورتال مادام
كه را ناشيگريهايي يا احساسي آموزشهاي مسئله هم كه هستند مادرانه عشق نوعي جلوههاي
رمانتيك عصر در جنسي محروميتهاي نشانگرهاي هم و ميكنند مطرح ميدهد ، رخ زمينه اين در
وجود محروميت كه دارد ظهور و بروز جاهايي فقط دوران اين در عشق كه كنيد توجه اما.هستند
چيزي يك يا نباشد چيزي يك كه ميآيد وجود به جايي عشق واقع در ;دارد وجود مانع دارد ،
افراد خوشبختي از حاكي اندكي سرنخهاي مورخ متاسفانه.باشد ميان در رنج يا و دوري مثل
اين از قبل تا عاشقانه احساسات كه نكنيم فراموش وانگهيميكند پيدا دوره اين در عاشق
ايدئولوژي:نيست ممكن سادگي به زندان اين از رهايي و است بوده بند در قرنها دوره
را عشقي رفتارهاي همچنان اينها همه رفرم ، دوره در عشق محكوميت رنسانس ، دوران در درباري
واقعيت بازتاب فرشتهخو رمانتيسم اين آيا كه پرسيد خود از ميتواندارد خودش تاثير تحت
زندگي در جبرانكمبودي براي خيالات در گرفتن پناه و خود از فرار نوعي برعكس يا است
...است روزمره
ميخواهد بيشتر مهاجران كانادا
سو ديگر به سفر
بزرگ همسايه متحده ايالات در حتي و اروپا در بيگانهستيزي اوجگيري شاهد كه دورهاي در
كرتين ، ژان.ميخواهد بيشتري مهاجران هنوز شمالي ، آمريكاي سردسير كشور هستيم ، كانادا ،
شمار شديد كاهش خطر تا پذيرفت بيشتري مهاجران بايد كه دارد عقيده كانادا ، نخستوزير
ياد تحقيقات خلاصه اما.شود مهار بدهند ، در تن بازنشستگي زندگي به مجبورند كه مودياني
تا بين 45 كانادا جمعيت يكسوم به نزديك ميلادي ، سال 2011 تا كه دارد آن از حكايت شده
خواهد نفر ميليون به 3/1 سال بالاي 80 افراد شمار كه درحالي داشت ، خواهند سن سال 64
.(نفر هزار حاضر 932 حال در) رسيد
پذيرش را (جمعيتاش درصد يك معادل) جديد مهاجر هزار سالانه 300 دارد ميل كانادا اگرچه
.ميشوند موفق كانادا در اقامت اجازه دريافت به نفر هزار تا 250 عملا 225 اما كند ،
ژان.است پاگير و دست و كند زيادي ، كانادا مهاجرپذيري نظام كه دارند عقيده منتقدان
فعلي ترتيبات با زيرا هستيم ، سيستم كل اصلاح حال در ما":كرد اعلام مورد اين در كرتين
است كرده اضافه همچنين كانادا نخستوزير ".بگيريم مهاجر نيازمان اندازه به نميتوانيم
نتيجه در و كشور درآمد حفظ براي ضروري موديان شمار و اقتصادش سلامت حفظ براي كشورش كه
ميتواند البته كانادااست جديد كيفي مهاجران خواهان اجتماعي ، برنامههاي به پرداختن
صورت لازم مطالعه و دقت آن انتخاب در اگر باشد ، بسيار فرصتهاي و امكانات با كشوري
براي تلاش به آنكه از قبل بپذيرد ، بيشتري مهاجران بازهم ميخواهد كانادا اينكه.بگيرد
موديان تعداد بر افزودن پي در باشد ، داشته عقيده احتمالي مهاجران زندگي شرايط بهبود
.است نهفته معادله اين با هوشمندانه و عاقلانه تعاملي در ما نفع.است كشور
شوكآميز گزارش:فرانسه
با زيرا نميكند ، كار درست فرانسه ، در سياسي پناهندگان يا پناهجويان پذيرش دستگاه
وزارت عاليرتبه كارمند يك.است همراه و مواجه بينظميها و مشكلات انواع و تقاضا انبوه
به بياوريم ، ستون اين در را آن از خلاصهاي فعلا داريم قصد ما كه گزارشي در خارجه امور
سرپرستي اداره) Ofpra براي شده فرستاده پناهندگي تقاضاهاي.است پرداخته معضل اين
از 12/17 تقاضا رشد:افزايشاست حال در پيوسته (فرانسه وطنكردههاي ترك و پناهندگان
است سندي از بخشي تنها اين.است يافته افزايش سال 2001 در درصد به 23 درسال 2000 درصد
و مفصل بهطور فرانسه ، امورخارجه وزارت عاليرتبه كارمند يك.كند سروصدا ميتواند كه
لافون ، پير _ ژان.ميپردازد "فرانسه در پناهندگي حقوق ناكارآمديهاي و ضعفها" به دقيق ،
با امورخارجه ، وزارت در فرانسه ، ساكن خارجيهاي و خارج ساكن فرانسويان سرپرستي معاون
تصوير به را فرانسه پناهندگي دستگاه "ادارات وضع" عيني ، مثالهاي و ارقام و آمار ارائه
.است نگرانكننده ميكند حاصل كه نتيجهاي و ميكشد
|