دنياست آخر آرژانتين اينجا
انتحاري حمله يك از گوشهاي
ديدگاه
يادداشت
دنياست آخر آرژانتين اينجا
آرژانتيني روزنامهنگار يك گزارش
اودونل سانتياگو
عبادتي عليرضا:ترجمه
به طبقه شش ساختمانهاي و پهن خيابانهاي.است زيبايي شهر خود حالت بدترين در آيرس بوئنوس
چشم به زيبا مجسمههاي آن جاي جاي در كه سقفي بدون بازارهاي آهني ، بالكنهاي با اروپايي سبك
اين امادادهاند ماندني ياد به جلوهاي شهر به پيراستهاش و آراسته پاركهاي و ميخورد
زباله از مملو آن خيابانهاي مجللترين حتي ميرسد ، مشام به نامطبوعي بوي شهر اين از روزها
شب نيمه تا شب ده ساعت حوش و حول شب هر نميكنند ، تلاش شهرداري كارمندان آنكه خاطر به نه است
مشغول كار به نظامي يگانهاي مثل خانواده اعضاي تمامي.ميشود شروع فعاليتشان گردها زباله
ميان در تا ميفرستند شهر مختلف نقاط به را خود فرزند پنج يا چهار از يك هر مادران ، ميشوند ،
و دارند پا به آديداس كفش گردها زباله اين كه اينجاست جالب.كنند پيدا باارزشي چيز زبالهها
در آنها كه است آن از حاكي شواهدندارد گرفتهاند پيش در كه حرفهاي از نشاني لباسهايشان
به و ندارد اميد برق ديگر چشمانشان اما داشتند ، تعلق متوسط قشر به دور چندان نه گذشتهاي
.است كرده پيدا شباهت درمانده فقيري چشمان
ميخورند ، شام ساعتها همين بين مردم بيشترنيست وقت دير دوازده تا شب ده آيرس بوئنوس در
ترافيك ميرود ، پيش به مرج و هرج پر و سست گامهايي با زندگي كشور اين مردم از بسياري براي
براي حتي يا و ميمانند اتوبوس منتظر و آوردهاند روي سوپ به متوسط افراد است ، سنگين همچنان
حرفي ميشوند ، ظاهر چشمانمان مقابل در زبالهگردها ارتش وقتي ميدوند زيرزميني قطار به رسيدن
ميگردند خود قوت دنبال به سراسيمه و درمانده وضع با قدري به آنها.نميماند باقي گفتن براي
نگاه ما به":ميخواني را جملات اين چشمانشان در.نگيريم قرار راهشان سر ميدهيم ترجيح ما كه
پيام جملات اين ".نيستيم هم كيفزن و زورگير.نداريم كمك انتظار تو از.نزن هم حرف نكن ،
كوچه در كه است طوري اوضاعشان هنوز كه كساني به بقا براي كه زبالهگردهايي از است ناگفتهاي
ما دولت است بوده همين وضع گذشته ماه هشت طي در.دارند نياز بگذارند باكلاس آشغالهاي خود
ارزش بينالمللي بدهي دلار ميليون پرداخت 140 در كوتاهي كرد ، عوض جمهور رئيس پنج هفته يك ظرف
با كه است معاملهاي همان اين.است داده كاهش سوم يك به را آرژانتيني ميليون هفت سپردههاي
تلخكامي و بيقانوني ورشكستگي ، نماد به اكنون خانوادهها اين ميشود ، زبالهگرد خانوادههاي
جلوي از كه ميخواهيمنبينيم را آنها كه است اين تلاشمان تمام:شدهاند تبديل آرژانتين
طي كه كساني روح بود شده تمام مدرسهام دوران كه زماني پيش ، سال بيست.شوند دور چشممان
از خبري هرگز آن از بعد و بودند شده ربوده راستگرايان و ارتش توسط تا 1982 سالهاي 1973
هواپيما از شدند ، اعدام خفا در آنان از بسياري.بود آمده ملت اين سراغ به نيامد دست به آنها
به "شدگان مفقود از" صحبتي نداشت جرات كسي ديكتاتوري دوره همان در و شدند پرتاب اقيانوس به
صورت به كه سكوت در اعتراض.شوند دچار سرنوشت همان به كه داشت احتمال چون.آورد ميان
.نكرد جلب را كسي توجه درميآمد اجرا به ديده داغ مادران توسط پنجشنبه روزهاي راهپيمايي ،
حق آن در چون كردهام سپري فاشيستي دوران در را خود زندگي از مهمي بخش كه بود اين من احساس
عنوان به.ميشد سانسور اختناقآميزي شكل به روزنامهها و بود شده تضييع تجمع و گردهمايي
جزاير خونين و تحقيرآميز جنگ در را اجباريام سربازي خدمت سال 1982 در فارغالتحصيلي جايزه
فرستاده مقدم خط به اقبالي خوش از.نمودم سپري آرژانتين ساحلي گارد سرباز عنوان به فالكلند ،
به آنها ميان در ما و بودند مجهز ناتو مدرن فوق تجهيزات به انگليسي نيروهاي چون نشدم ،
و دوستان كه ميديدم خود چشمان باداشتيم شباهت دوم جهاني جنگ عهد تفنگ يك با سربازاني
.نداشتم را آرژانتين در ماندن طاقت رسيد پايان به كه جنگ.بازميگشتند تابوت با همسايگانم
در را تحصيلاتم.بودم دور كشورم از سال دوازده.كردم مهاجرت آرژانتين از سپتامبر 1982 در
ادامه نتردام دانشكده در جنوبي كاليفرنياي دانشگاه در و كردم آغاز بركلي كاليفرنياي دانشگاه
واشنگتن به بعد و كردم كار به آغاز تايمز لسآنجلس در خبرنگار عنوان به دانشگاه از بعد.دادم
كنار را آشغال پيتهاي يكشنبه روزهاي كردم اجاره خانهاي يوكليد خيابان واشنگتن در.رفتم پست
شوفر از آرژانتيني مهاجران را فوتبال اين بازيكنان.ميكرديم بازي فوتبال و ميگذاشتيم هم
.ميدادند تشكيل كشور اين سابق سفيران از يكي و جهاني بانك اقتصاددان كارمند تا گرفته تاكسي
مشغول كه مدت اين در.ميكرد زنده دلهايمان در را وطنپرستي و ملي عرق فوتبال بازيهاي آن
قهرمانان به داغديده مادران.افتادند زندان به ژنرالهارسيد آرامش به مفقودشدگان روح شدم
از خودم زبان به داشتم دوست.شد زنده من در وطن به بازگشت حس دليل همين به.گشتند بدل
شده مخفي شكوفايي نقاب پشت آرژانتين واقعي وضعيت اما.بنويسم گزارش كشورم غمهاي و شاديها
قشر شدند ، پديدار آزاد بازارهاي داد ، نشان شكوفايي خود از جهان اقتصاد كه سال 1994 در.بود
اعتباري كارت با كه يافت وضعيتي در را خود قشر اين دهه چند از بعد كرد ، پيدا اعتبار متوسط
قسطهاي صورت به آن هزينههاي تمام و ميكرد تهيه نو خانه و خودرو وام ، با.ميخريد يخچال
از بيرون از.ماند باز [شگفتي از] چشمانم بازگشتم وقتي.ميشد تقسيم ساله تا 15 بين 10
بودجههاي و سنگين خارجي بدهيهاي با آرژانتين كه بود پيدا كاملا ميكردي نگاه كه آرژانتين
وارد را چيز همه كه كشوري.است شده دچار آشكار فساد يك به ورشكسته كارخانههاي و تورمي
اول.داشت پيش در راه دو امور فتق و رتق براي دولتنميشد توليد آن در هم هيچچيز و ميكرد
مستغلات و املاك تلفن ، شبكههاي ملت ، نفتي مخازن.دولتي منابع فروش دوم و خارجي وامهاي
رفتند دست از كه همين اما شدند خصوصي حراجي ، حد در قيمتهاي با هوايي خطوط و شركتها دولتي
خود شغل كه كارمنداني و يكسو از وارداتي كالاهاي سيل.نبود امكانپذير آنها مجدد خريد ديگر
شهرهاي كنار در مصرفي اما كوچك شهرهاي بيرويه گسترش باعث ديگر سوي از بودند داده دست از را
جوانان ديگر حداقلكردهايم عادت مصيبت و بلا به ما.ماست وطن آرژانتين حال هر به.شد بزرگ
كه بود شده باعث همين.نميكنند طراحي جديد جنگهاي ژنرالها و نميشوند مفقود مرموز بهطور
بودم شده علاقهمند وي به مدرسه دوران در كه دختري با.بازگردم كشورم به اشتياق و شور با
يك در آپارتماني ساله ده وام يك با كردم كار به آغاز محلي روزنامه يك در.كردم ازدواج
.نمودم خريداري (بوئنوسآيرس محله قديميترين) تلمو سان در طبقه شش ساختمان
از سر بعد ميآيند دنيا به شيكاگو در.ميكنند گم راحتي به را يكديگر رد مردم آمريكا در
در.ميروند واشنگتن به و نميآورند دوام آنجا در هم سال چهار و درميآورند لسآنجلس
و يافتم هميشگي محلههاي همان در را همسايگان و دوستان بازگشتم وقتي.نيست چنين وضع آرژانتين
يكشنبهها هم هنوز.آمديم هم گرد ميكرديم ، بازي فوتبال پيش سال بيست كه استروترف در دوباره
من فوتبالدوست دوستان وضع اخير ماههاي اين در اما.ميكنيم بازي فوتبال و ميرويم آنجا به
كه لوسيوس.داد دست از را خود شغل پيش ماه هفت است معمار يك كه كويوت.است كرده تغيير خيلي
ناظر بهعنوان حاضر حال در و كرد تعطيل گذشته نوامبر ماه در را خود رستوران بود ماهري آشپز
به امروز داشت چاپ كارگاه ديروز تا كه پتميكند كار زنجيرهاي پيتزافروشي يك در آشپزخانه
شيلي به بود هنرمندان از كه مت.كند تبديل سوسيس فروشگاه به را خود مغازه كه است آن فكر
وكيل بهعنوان تدي ، .كرد خواهد مهاجرت اسپانيا به آينده ماه شود موفق اگر نستور.كرد مهاجرت
در كه است يكسال اكنون اما بود مشغول شدند ورشكست كه انرژي كمپاني و بانك بيمه ، شركتهاي در
خود نجات راه تنها او ميكرد ، فعاليت خودرو فروش در هم رافي.ميگنجد بيكار افراد طبقهبندي
:متفقالقولند جمله يك در آرژانتين مردم همه.ميبيند روسا پسران با شدن دوست به تكيه را
.نميشود مشاهده بهبودي از نمايي دور و شده خود سال پنجمين وارد ركود.است شده بدتر اوضاع
دادهاند ، دست از را خود شغل جمعيت يكپنجم.كردهاند سقوط فقر خط زير به مردم از نيمي از بيش
اقدام خاطر به را آن داشت پسانداز قدري كه كس هر.است شده برابر سه پيش سال ده به نسبت كه
سه مدت به را همه حساب بود ، ورشكستگي حال در بانكهاي نجات درصدد دولت چون.داد دست از دولت
دلار هر.كرد تبديل پزو به بود دلار به كه را مردم پساندازهاي تمام و كرد مسدود سال هفت تا
بگذارد مردم اختيار در پزو دلار جاي به گرفت تصميم دولت كه آن از بعد اما داشت ارزش پزو يك
با.است سنت اكنون 30 آن ارزش ماه چند گذشت از بعد و كرد سقوط سنت به 70 آن ارزش بلافاصله
بانك در پساندازشان عملا ندارند برداشت حق سال سه تا مردم كه قانوني با و درصدي تورم 60
.داشت نخواهد ارزشي هيچ
قديمي دروغهاي كه قديمي سياستمداران به ما است داده "روابط" به را خود جاي سالاري شايسته
بگيرند تصميم ما جاي به كه ميدهيم ميگوينداجازه
ياراي دستمزد و حقوق.است خصمانهتر بار اين اما دهه 80 ، مثل درست است ، بازگشته دوباره تورم
اثر ميكند پيدا تنزل شدت به پرداختيها ارزش ميگذرد كه ماه هر.ندارد را قيمتها با رقابت
ماههاي در خانوار سبد در كه خريدهايي از بخشي ماه هر گذشت با كه ميشود ظاهر اينگونه هم آن
تلويزيون صبحانه ، آبميوه گاراژ ، براي هزينه صرف از مردم ابتدا.ميشود حذف داشت وجود پيش
.كرد پيدا تعميم هم زندگي ضروريات به صرفهجوييها اين تدريج به و كردند صرفنظر كابلي
حفظ بانك در ميشود ريخته حقوق بهعنوان حسابش به كه پولي بيشتر روز يك ندارد جرات هيچكس
از ترس از مردم ميشوند ، دريافت نقد صورت به قسطها.ندارد اعتماد بانك به هيچكس چون كند ،
جنايت ، به گرايش يافتن شدت در عاملي خود اين.ميدارند نگه خانه در را آن پولهايشان رفتن دست
اخاذي روش اعتبار نه و دارند پول نه بانكها كه زماني از.است اخاذي و آدمربايي دزدي ،
و است ، خطر در دلار خاطر 200 به فقط كودكان جان اكنون.است كرده پيدا تفاوت نيز آدمربايان
دوستان با عصرهابود جهان شهرهاي امنترين از يكي بوئنوسآيرس زماني كه است حالي در اين
گفتوگو و بحث اخبار ، و آدمربايي خانوادههايمان ، درباره و ميشويم جمع خود دوست فوتبال
بحران دچار كسي چه و شده بيكار كسي چه كه ميپرسيم هم از آهسته صداي با اوقات گاهي.ميكنيم
بيكاري نرخ شدن كم دلايل از يكي.نگرانيم خود مشاغل مورد در ما همهاست گشته حاد مشكل و
مواجه برابر دو دردسر با كند اخراج را كارگري يا كارمند كه كارفرمايي هر.است دولت تهديد
ميبازند رنگ قوانين روز روزبه علاوه به.اجراست قابل امسال پاييز تا قانون اين اماميشود
كنگره در قانوني تصويب از بعد هفته سه درست.ميدهند دست از را خود اجرايي قابليت اعتبار و
را سپردهگذاران حساب كه شد تصويب ديگري قانون بانك در مردم سپردههاي امنيت برتضمين مبني
به و ميكنم دست آن و دست اين چرا ميپرسند ، من از هميشه دوستانم.كرد بيارزش عملا و مسدود
استقبال مهاجر ميليونها از پيش ، قرن يك كه كشورينيست هم بدي سوال.نميگردم باز آمريكا
هر.كشيدهاند صف و ميخواهند ورود اجازه آن سفارتخانههاي پشت در آرژانتينيها اكنون كرد ،
.برميگردند خالي و ميروند رم و مادريد به مسافر از پر هواپيماها روز
و استراليا كانادا ، نيوزلند ، در جهان ، نقاط اقصي در اهميت كم و كوچك بسيار شهرهاي حتي
دچار خود كه اسرائيل گذشته ماه دوازده درشدهاند تبديل مهاجران اين مقصد به جنوبي آفريقاي
در چشم ، در اشك آرژانتيني مهاجران.كرد استقبال آرژانتيني هزار بيست ورود از است بحران
تشويش و نگراني دچار هم من.ندارند چارهاي اما هستند غمگين گرچه.خروجند منتظر فرودگاهها
ايجاد دردسر خود براي حرف اين گفتن با ميدانم.شوم مفقود ندارم قصد بار اين اما شدهام
وزير اونيل پال.دارم دوست بحرانهايش همه با را آرژانتين كه است اين واقعيت اما.ميكنم
بانكهاي از سر چون ندارد فايدهاي آرژانتين براي فرستادن پول ميگويد آمريكا خزانهداري
كه كنم اعتراف بايد اما نميآمد خوشم آمريكا در مسائل از بسياري از من.ميآورد در سوئيس
اين جمله از ميشوم ، عصباني آرژانتين در مسائل از بسياري از من.دارم دوست را آنان ركگويي
به ما كردهايم ، عادت تقلب و دروغ به ما است ، داده "روابط" به را خود جاي سالاري شايسته كه
.بگيرند تصميم ما جاي به كه ميدهيم اجازه ميگويند قديمي دروغهاي كه قديمي سياستمداران
را پهناور و غني بسيار كشوري ما كه است تاسف جاي.ميكنيم تكرار را اشتباه اين بارها و بارها
وعده سالهام چهار فرزند خوزه به نميتوانم كه هستم نگران اين از.نشاندهايم روزي چه به
فاجعه اين براي فوري چارهاي هيچ.نميتوانستند من والدين كه طور همان بدهم بهتر آيندهاي
بهبودي سوي به آرژانتين تا است لازم وقت ديگر نسل يك كم دست ميكنم فكر و ندارد وجود اقتصادي
عشق كشورم به هم من دارد ، دوست را خود وطن انسان كه پيچيده بسيار دلايل به اما.بردارد گام
روند آستانه در مملكت اين روزي كه اميدوارم اگر.نيستم پشيمان بازگشتهام كه اين از.ميورزم
زباله كه كساني تعداد به روز هر ميبينم كه است آن خاطر به گيرد قرار بازسازي خم و پيچ پر
مفقود ديگر آنهاميشود دشوارتر آنها از برگرداندن روي روز هر و ميشود اضافه ميشوند گرد
.نميشوند
:پينوشت
لسآنجلس در كار سابقه كه است آرژانتين لاناسيون روزنامه گزارشگران از اودونل سانتياگو
.است داشته را پست واشنگتن و تايمز
پست واشنگتن:منبع
انتحاري حمله يك از گوشهاي
هنريش مارك
جماليان شهرام:ترجمه
شود مشخص تا كشيد خواهد محاكمه ميز پاي به را فلسطيني زن يك زودي به اسرائيل در دادگاهي
.خير يا داشته وجود فلسطيني شهادتطلب مبارزان و وي بين ارتباطي
گوش در وي حامل اتوبوس مسافران از يكي آنكه از پس است متهم اسرائيل ساكن عرب زن "يسرانجري"
قبل دقايقي را اتوبوس كرده ، نجوا را "افتاد خواهد بدي اتفاق شو ، پياده اتوبوس از" عبارت او
جريان در را پليس اتوبوس ، از شدن پياده از پس نجري كه آنجايي ازاست گفته ترك انفجار از
به يا اسرائيل ساكن عرب اقليت كه است گرفته قوت اتهام اين نداد ، قرار فردناشناس هشدار
.ميگيرند ناديده را آنها اعمال يا و ميرسانند ياري فلسطيني مبارزان
اولين در هشدار دريافت از پس و نكرد طي را خود معمول مسير تمام (اوت 2002 4) روز آن نجري
ناشناس فرد سخنان كه ميورزد اصرار ساله زن 27 اين حال اين با.كرد ترك را اتوبوس ايستگاه ،
.است نبوده آگاه اتوبوس انفجار بر مبني وي قصد از وجه هيچ به و كرده تعبير ديگر گونهاي به را
همين به و داشته را او جنسي آزار قصد ناشناس فرد ميكرده فكر وي كه است داشته اظهار نجري
او براي قبلا موارد نوع اين از كه ميكند تاكيد وي.است كرده ترك سرعت با را اتوبوس علت
.است افتاده اتفاق
نه.انجاميد ديگر نفر شدن 41 زخمي و نفر شدن 9 كشته به داد روي اسرائيل شمال در كه حمله اين
پدر توصيه به نجري.بودند زخميها و كشتهها بين در نيز عرب فرد چند بلكه اسرائيليها تنها
قرار بازجويي مورد روز سه مدت به و دستگير وي اما كرد معرفي پليس به را خود بعد ساعت چند خود
نجري.است نكرده اقدامي هيچ شهادتطلبانه عمل اين از جلوگيري براي كه شد متهم او سپس.گرفت
.شود برگزار (شهريور اواخر) سپتامبر اوايل در وي محاكمه است قرار و شد آزاد ضمانت قيد به
ميدانست او":نوشت دانشجوست يك كه نجري مورد در اسرائيل روزنامه بزرگترين "آهارونوت يديعوت"
".ماند ساكت و
اسرائيلي مقامات از داد دست از را خود جان انفجار اين در كه نجري همكلاسيهاي از يكي والدين
خارج اتوبوس از او همراه به كه ديگري دانشجوي دختر "اسدي ساميا" و نجري خانه تا خواستهاند
:است گفته پليس به خود شكايت در خانواده اين پدر "مناحيم مارلان"كنند تخريب را بود شده
عاملان اندازه به دختر دو اين ما نظر از.كنند آگاه موضوع از را مردم ميتوانستند آنها"
".مقصرند انفجار
اطلاعي بيفتد اتفاق بود قرار كه آنچه از وجه هيچ به وي كه دارد اصرار نجري ديگر سويي از
كه نجري.است بوده ناشناس فرد سخنان به نسبت طبيعي واكنشي اتوبوس ترك در وي رفتار و نداشته
طور به حاضر حال در مانده عرب مطالعات و اجتماعي علوم رشته در تحصيلاتش پايان به سال يك تنها
از نميتوانم.ميكنم افسردگي احساس":گفت مورد اين در وي.است شده اخراج دانشگاه از موقت
چطور.ميكنم فكر و مينشينم گوشهاي ساعتها.نگرانم خود آينده مورد در و شوم خارج منزل
"است؟ افتاده اتفاق من براي چيزي چنين
با را خود پسر دو و دختر هفت گاه هيچ وي ميگويد است آرشيتكت يك كه نجري ساله پدر 70 محمد
وي خانواده دارد عقيده وياست نزده سر آنان از خطايي است مطمئن و نكرده بزرگ خشونتگرا ذاتي
در اسرائيل عليه فلسطينيها ماهه نبرد 23 با طبيعي طور به اسرائيل ساكن اعراب همه مانند
آن به موضوع اين كه كرد تاكيد وي اما ميكند همدردي و همسويي احساس غزه نوار و باختري كرانه
.است موافق اسرائيل در اتوبوسها انفجار با وي خانواده كه نيست معنا
حال اين با اما است داشته سياسي جنبه بيشتر فلسطينيها انتفاضه از اسرائيل ساكن اعراب حمايت
اين كردن سوار نظير شهادتطلبانه حملات با فعال همسويي اتهام به آنان از عدهاي تاكنون
يك حدود اسرائيل ساكن اعراب.شدهاند بازداشت مقصد به آنان رساندن و خود اتومبيل در مبارزان
از بسياري در را خود آنان از زيادي عده اما ميدهند تشكيل را اسرائيل ميليوني شش جمعيت پنجم
اتوبوسي به قدم خود روستاي در نجري اوت چهارم.ميدانند تبعيض قرباني نهادها و سازمانها
در.برگزيد نشستن براي را آن خالي صندليهاي معدود از يكي وي.كرد دگرگون را زندگيش كه گذاشت
به مودبانه و شد اتوبوس سوار پشتي كوله يك و توريستي كلاه شلوارك ، با جواني مرد بعدي ايستگاه
از تن چند بعدي ايستگاههاي در.بنشيند كنارش دهد اجازه تا خواست نجري از عبري زبان
:گفت مورد اين در نجري.كردند احوالپرسي او با عربي به و شدند سوار نيز نجري همكلاسيهاي
آزار مورد مرا دارد قصد او كردم فكر من و كرد نجوا من گوش در را عبارات آن مرد آن ناگهان"
او نميكردم فكر اصلا.شوم پياده ايستگاه اولين در گرفتم تصميم خاطر همين به دهد قرار جنسي
خود سوي به را ساميا دست اشاره با و رفته اتوبوس جلوي به سپس نجري".باشد فلسطيني مبارز يك
تنها نداشته دوست وي و بوده خلوت بسيار بعدي ايستگاه كه ميدهد توضيح نجري.ميخواند فرا
را ساميا وي اينرو از.شود پياده همانجا نيز مرد آن كه ميداده احتمال زيرا شود پياده آنجا
خود راه به و شده تاكسي سوار سپس دانشجو دو.ميكند خارج اتوبوس از خود همراه به اصرار با
و مسير شلوغي دليل به و ميگيرد قرار اتوبوس پشت اندكي فاصله در تاكسي.ميدهند ادامه
مطرح را سوال اين دانشجو دو اين خانوادههاي.گيرد سبقت آن از نميتواند آن بودن پرپيچوخم
يا و نگرفته پيش را ديگري مسير تاكسي چرا بودند آگاه اتوبوس انفجار از آنان اگر كه ميكنند
.است نكرده خودداري اتوبوس به شدن نزديك از حداقل
تنها 50 كه زماني اما گيرد سبقت اتوبوس از كه مييابد را امكان اين تاكسي دقيقه چند از پس
اين تنها":ميگويد مورد اين در نجريميگيرد صورت انفجار ميكند ، پيدا فاصله آن از متر
علت اين به او شايد.بود شهادتطلب مبارز يك او.فهميدم را مرد آن هشدار معناي كه بود لحظه
از بعضي چون كردم گريه خيلي آنجا.شوم كشته نخواست هستم ، عرب من بود شده متوجه كه
دو آن كه ندارد عقيده است اسرائيلي يك كه تاكسي راننده ".بودند اتوبوس آن در من همكلاسيهاي
حاكي وجه هيچ به تاكسي در دو آن روحي حالات كه است داده شهادت ويبودند آگاه موضوع از دختر
.داشتند خبر اتوبوس سرنوشت از كه است نبوده آن از
رويتر:منبع
ديدگاه
آنسكام بازرس يك ديدگاه
توصيف آمريكا با جنگ از اجتناب براي تلاش را آن تحليلگران از بسياري كه اقدامي در عراق
متحد ملل سازمان تسليحاتي بازرسان هيات رئيس از مختلف مناسبتهاي به اخير ماه يك طي كردند
به عراقي مقامات با بينالمللي بازرسان بازگشت شرايط مورد در و كند سفر كشور اين به خواست
با جمعه روز متحد ملل سازمان تسليحاتي بازرسان هيات سوئدي رئيس بليكس هانس.بپردازد گفتوگو
احتمال مورد در شبكه اين خبرنگار سوالات به آمريكا NBC شبكه با اقتصادي مصاحبهاي در شركت
اين در جمعي كشتار تسليحات وجود مورد در او شخصي نظر همچنين و عراق به تيماش و او بازگشت
:گفت پاسخ كشور
چيست؟ عراق به تسليحاتي بازرسان بازگشت موانع:NBC &
انجام اصطكاكي گونه هيچ بدون بايد بازرسيها كه داشتهايم عنوان نيز اين از پيش ما:بليكس
هليكوپتر ، با پرواز چون مواردي برگيرنده در ميتواند كه هيات اين وظايف انجام راه در و شود
.شود مانعتراشي نبايد باشد...و ترابري ارتباطي ، ايستگاههاي سيار ، آزمايشگاههاي ايجاد
رغم به و شود گفتوگو و بحث سلاح خلع موضوع مورد در بايد كه ميورزيدند اصرار عراقيها
اكنون كرد ترك را عراق بازرسان تيم كه سال 1998 پايان در متحد ملل سازمان قطعنامههاي صراحت
چگونگي تا هستند عراق ترك از قبل ماتا فعاليتهاي دستاوردهاي مورد در گفتوگو خواهان آنها
اين در كه است امنيت شوراي اين كه رساندهايم آنان اطلاع به اما شود معلوم عراق به ما بازگشت
شوراي اين آمده وجود به بين اين در كه وقفهاي و سال چهار گذشت باميكند تصميمگيري مورد
.كند تصميمگيري ما بازگشت چگونگي و موضوعات اين مورد در بايد كه است امنيت
كشتار تسليحات و تخريب با ارتباط در جاري شرايط از شما ارزيابي مورد در گفتوگو آنان پس &
هستند؟ خواستار را جمعي
بايد چگونه اينكه و ماندهاند باقي نشده حل كه هستند مواردي از فهرستي تعريف خواستار آنها
ما به آنكه حال هستند سال 98 به مربوط موضوعات آن ميگوييم ماشوند فصل و حل موضوعات اين
.بپردازيم جاري مسائل به شده گفته
عراق جمعي كشتار تسليحات امحا و تخريب بر حاكم شرايط مورد در جاري ارزيابي شما شخص نظر از &
دارد؟ قرار مرحلهاي چه در
عراق بيولوژيك تسليحات زمينه در هنوز كه گزارشهايي و بايگاني ارزيابي و بررسي حال در ما
تسليحات به مربوط پروندههاي.است ابهام نقاط بيشترين دربرگيرنده كه هستيم ميكند صدق
.داريم اختيار در ما كه هستند مواردي كمترين هستهاي
آنها امحا و عراق بيولوژيك تسليحات مورد در تحقيقات انجام قانوني مجراي عنوان به آنسكام &
.است عراق در شده نابود و توليد [سياهزخم عامل] آنتراكس ميزان مورد در عميقي ترديدهاي دچار
در شما ارزيابي شدهاند نابود آمريكا حملات 1991 در رابطه اين در موجود اسناد دارد ادعا عراق
چيست؟ مورد اين
كرد آغاز را بيولوژيك عامل اين ذخيرهسازي و سياهزخم عامل به دستيابي زماني چه عراق اينكه
عامل زمينه در كشور اين بيولوژيك توانمندي مجموع دارد ادعا عراق.است ابهام نقاط از خود
موجود شواهد بر منطبق رقم اين دارد اعتقاد آنسكام.ميشود بالغ ليتر حدود 8500 به سياهزخم
هزار حدود 25 به ميتواند و باشد اين از بيش بسيار بايد عراق آنتراكس ذخاير ميزان و نيست
نگاهداري و فرآوري در آنان توانمندي لحاظ هابا تخمين اين كه شود بالغ نيز بيشتر حتي و ليتر
.شدهاند عنوان بيولوژيك عامل اين
عوامل همه دارد ادعا عراق كه است اين مسئله دومين.است زمينه اين در موجود سوال اولين اين
اما است كرده نابود تابستان 1991 در آن به مربوط پروندههاي همراه به را موجود بيولوژيك
در كافي شواهد و ادله به است لازم و است دشواري كار كردهاند چنين واقع به آنها اينكه تاييد
.كنيم پيدا دست زمينه اين
و بازرسي در بيولوژيك متخصصين از هتفيل استيون آمريكايي ، مقامات آنتراكس زمينه همين در &
عنوان ذينفع فرد يك را آمريكا در گذشته سال بيولوژيك حملات مورد در گرفته صورت تحقيقات
از بازرسي مسئوليت آنسكام از قبل كه نهادي UNMOCICدر او آيا.داشتهاند
است؟ داشته اشتغال بهكارآموزي [داشت عهده بر را عراق نظامي تاسيسات
]
برنامه در عضويت براي هتفيل.بود برخوردار بيولوژي زمينه در توجهي قابل علمي پيشينه از او
سال نوامبر در و داد نشان كارآمد و لايق فردي را خود مصاحبهها در و كرد نام ثبت ما آموزشي
.گذاشت سر پشت سال 2001 در را تكميلي دوره دو سپس و پاريس در را آموزشي دوره يك
2000
با همكاري از پيش حتي او كه آنجا از اما دارد قرار ما ذخيرههاي فهرست در كه است نفري اويكياز 230
آنها اختيار در را عراق پرونده خاص مشخصههاي ما بود زمينه اين در عيار تمام متخصص يك ما
.شوند تبديل بازرس يك به چطور داديم آموزش آنها به و گذاشتيم
مواجه عراق شديد انتقادات با داشتند عهده بر را آنسكام رياست شما از قبل كه نفري دو هر &
داشت عنوان NBC با گفتوگويي طي متحد ملل سازمان در عراق سفير محمدالدوري گذشته هفته.شدند
.ميگيريد دستور آمريكا خارجه امور وزارت از شما
.بپوشم چشم اتهامات قسم اين به پرداختن از كه است اين ميبينم خود پيشروي كه گزينهاي تنها
براي ديپلماسياي چنين به آوردن روي من اعتقاد به بگويم بايد گفتهاند عراقيها آنچه لحاظ با
هفته دو هر من ميگويند كه ميشنوم را آنها اتهامات كه وقتي.بود نخواهد كارساز عراقيها
خود ادعاهاي بر دليلي سالجاري طي را آمريكا به من سفر دو يا ميروم واشنگتن به يكبار
متحد ملل سازمان در كشور يك نماينده شايسته برخورد نوع اين بگويم ميتوانم تنها دانستهاند
.كرد نخواهد حل آنها از را مشكلي و نيست
ارتباط شما با كردهاند تلاش عراقي اپوزيسيون گروههاي شاخص چهرههاي و نمايندگان آيا &
كنند؟ برقرار
دست به نفوذي عاملان تلاشهاي دستاوردهاي مورد در ما كه اطلاعاتي عمده اما بله محدود شكل به
در آنان كه اطلاعاتي يا رسانهها در گروهها اين به وابستگان اظهارات پيگيري از آوردهايم
.است بوده دادهاند ، قرار اطلاعاتي نهادهاي اختيار
يادداشت
افراد خصوصي حريم نقض
در جاسوسي و امنيتي سرويسهاي به كه ميكند استدلال بوش دولت سپتامبر يازده حوادث زمان از
هنوز و رسيد تصويب به زمينه اين در قوانيني گذشته سال و كرد اعطا بيشتري قدرت ميتوان آمريكا
پاسخگويي و شفافيت آمريكا در رسمي مقامهاي از بسياري.ميشود و شده لحاظ ديگر ملاحظات هم
كنگره كه زماني از.نميبينند لازم است شده بيشتر اقتدارشان كه وجودي با را سازمانها اين
است افراد خصوصي حريم نقض و مداخله آن ماهيت كه داده مجريه قوه شاخههاي به بيشتري اقتدار
هم همين براي "كنيد اعتماد ما به":است قرار اين از شده قانون مجريان اين زبان ورد كه عبارتي
و گراسلي چارلز پاتريكليهي ، سناتورها ، درخواست به پاسخ در دادگستري وزارت كه ندارد تعجبي
جاسوسي امور تفحص" ويژه دادگاه وكيل هفت نظر اظهار از كپي يك و نداد خرج به شتاب اسپكتر الن
اين وظيفه.نداد قرار سناتورها اين اختيار در ابتدا در را بود شده صادر مه كه 17 "خارجي
جمله از جاسوسي فعاليتهاي و برنامهها به نظارت و محرمانه فوق مسايل به رسيدگي ويژه دادگاه
تاسيس زمان از بار اولين براي بار اين اما.است جاسوسي عمليات بهكارگيري و جو و جست جواز
آن در شده ، منتشر مرداد در 31 سناتورها درخواست به دادگاه اين گزارش سال 1978 در دادگاه اين
و گرفت قرار عموم اختيار در نشده طبقهبندي و غيرمنتظره شكل به نظرات ، نقطه بار اولين براي
دست به قبولي قابل تصوير آمريكا فدرال پليس آي بي اف اعتماد قابليت كه بود آن از حاكي
وزارت.است نيامده بر خوبي به كار عهده از آي بي اف حساس ، مسائل از بسياري در و نميدهد
در كه جنايي سازمانهاي ميان روابط بر حاكم قوانين بود كرده پيشنهاد آمريكا در دادگستري
سوي از اطلاعاتند شكار حال در كه امنيتي سرويسهاي و سو يك از هستند جنايتكاران جستوجوي
به تفحص ويژه دادگاه علني نظر اظهار.كند پيدا بيشتري تشابه و گيرد قرار بازنگري مورد ديگر
بايد قضايي داديار جنايي تحقيقات درميشود محسوب پيشنهاد اين به نسبت واكنش يا و پاسخ نوعي
قانون" اما كند پيدا را مظنون يك مورد در سمع استراق و جستوجو جواز تا كند ارائه كافي ادله
اجازه FISA فيسا به معروف Surveillance "Foreign Intelligence Act خارجي جاسوسي مراقبتهاي
و جستوجوها اين نتيجه كه آن وجود با.ميداند مجاز كمتري ادله با را سمع استراق و جو و جست
شده گرفته كار به استانداردهاي بگيرد قرار استفاده مورد ميتواند هم جنايي دادگاه در تفحصها
دست به جاسوسي و سمع استراق طريق از كه اطلاعاتي چون نيست برخوردار جنايي تحقيقات شدت از
با بايد دادگاه اين قضات واقع در.دارند را بيگانگان برابر در امنيت تامين جنبه بيشتر ميآيد
و جاسوسي كارهاي اصول و قواعد از بتوانند جنايي دايره محققان كه شوند آن از مانع خاصي ظرافت
USA ميهنپرستي قوانين در آمريكا كنگره.كنند استفاده جنايتكار يك يافتن براي صرفا امنيتي
.است شده قائل تفاوت جنايت و جرم با مبارزه و جاسوسي اطلاعات جمعآوري ميان Patriot Act
جاسوسي كارهاي اختيار از بتوانند هم قضايي دادياران كه دارد اصرار آمريكا در دادگستري وزارت
هم گفتن نه براي و است گفته "نه" دادگستري وزارت به ويژه دادگاه اين اما شوند برخوردار هم
گزارش اين از مستقيم برداشت مهمترين اما.برشمرد را حقوقي و قانوني ملاحظات از انواعي
است آمده گزارش اين در.است نكرده عمل روراست دادگاه اين با افبيآي كه است اين ويژه دادگاه
عليه تروريستي حملات به كه مورد در 75 كه شده اعتراف به مجبور دولت سال 2000 سپتامبر در كه
خطاها اين اكثر.است شده هم خطا دچار و نداشته مطابقت فيسا قانون با است بوده مربوط آمريكا
پيگردهاي منظور به اطلاعات انتشار و صلاحيت فاقد افراد به اطلاعات گذاشتن اختيار در به مربوط
سابق رئيس فريح لوئيس نظرهاي اظهار از يكي گزارش اين در اين بر علاوه.است بوده جنايي
منظور به تفحص و تحقيق جداسازي براي توانايي عدم در وي عملكرد و شده توصيف "اشتباه" افبيآي
اين كه ساخته خاطرنشان گزارش اين آنكه ضمن.است گرفته قرار انتقاد مورد جاسوسي و جنايي امور
ماجرا از سال يك آنكه وجود با است نكرده دريافت خطاها اين مورد در توضيحي هيچ هنوز دادگاه
قرار ملامت مورد لغزشها و تخطيها اين مورد در آمريكا كل دادستان اشكرافت جان.ميگذرد
از سخن گزارش اين در.است شده داده نسبت قبلي جمهوري رياست دوره به خطاها اكثر و نگرفته
اين نظر از ظاهرا اما آمده ميان به دادگستري وزارت و افبيآي سوي از جديد قوانين نوشتن
.است داشته مطابقت فيسا قوانين با سپتامبر يازده حادثه از بعد آمريكا دولت عملكرد ويژه دادگاه
افبيآي ادعاي و شده ارائه فدرال دادگاه به افبيآي گزارشهاي از تعدادي كه حقيقت اين اما
اين جمله از.است شده سوالاتي شدن برانگيخته باعث نداشته ، صحت موضوع بودن حساس بر مبني
سويي از و بيافزايد اختياراتش حوزه و اقتدار بر دارد اصرار افبيآي چرا كه است اين سوالات
و اختيارات قبال در واقع در كنند اعتماد سازمان اين به كه ميخواهد ويژه دادگاه از و مردم از
نباشد؟ پاسخگو مسئوليتهايش
ممكن اندازه همان به بزند باز سر فيسا قانون با مطابقت از مورد در 75 بتواند افبيآي اگر
شهروند حمدي احسان ياسر نامحدود بازداشت است ممكن مثال عنوان به شود اشتباه دچار هم ارتش است
آن و دارد وجود پادزهر يك فقط سمي چنين براي.باشد ارتش سوي از اشتباه نوعي به آمريكايي
فيسا با را قوانين اجراي كه بود خواهد ويژه دادگاه قضات و سناتورها سوي از تفحص و تحقيق
و بود نكرده تجربه را ويژه دادگاه برابر در شكست تجربه تاكنون آمريكا دولت.ميدهند مطابقت
اولين گزارش اين.نزد بودند ، جاسوسي و سمع استراق جواز طالب كه كساني سينه به رد دست هرگز
قلمرويي آن در آنچه هر.شد خواهد تشكيل آن براي فيسا مخصوص دادگاه كه است ويژه دادگاه اقدام
است اين آن و بگيرد پاسخ بايد اساسي سوال يك شود ، تصميمگيري بود نگذاشته پا كسي تاكنون كه
سرانجام بايد نيز كنگره اعضاي.نداد خرج به كافي دقت دولت به قدرت تفويض از پيش كنگره چرا كه
.است شده فصل و حل درستي به دادهاند تشخيص ويژه دادگاه اين وكلاي كه مشكلي شوند متقاعد
.است شده تفويض اختيارات برابر در "شفافيت و پاسخگويي" اصل از محافظت هم آن لازمه
آگوست پست 24 واشنگتن سرمقاله
|