نميشود تكرار تجربه
سينمايي يادداشت
گدار شيوه يادداشتهاييبه
كوتاه برشهاي
...تفاوت عين در

نميشود تكرار تجربه
كرد دگرگون را سينما ديجيتال
تاجيك امين:ترجمه
را "بيپرده" فيلمنامه متن گذشته سال اكتبر در "سودربرگ استيون" وقتي:هنر و ادب گروه
ملزم را همه كه كرد ضميمه آن به هم را قوانيني فهرست كرد ، ارسال منتخبش بازيگران براي
:از عبارتند موارد اين از برخي.بود كرده آن اجراي به
كنيد ، رانندگي نميتوانيد اگر كنيد ، رانندگي خودتان سركار ، به رسيدن براي بايد *
ديگران خنده موضوع كه باشيد مطمئن صورت اين در ولي رساند خواهد را شما رانندهاي
.ميشويد
!گذشت خواهد خوش شما به و كرد خواهيد تفريح نخواهيد ، چه و بخواهيد چه شما *
.هستند فيلم ضبط براي كاربردي فضاهايي مجموعه ، اجزاء همه *
را غذايتان ميآييد ، سركار كه موقعي است بهتر پس ندارد ، وجود كار غذاي سرويس اينجا *
.ميكنند پيدا كيفيت لحاظ از زيادي تغيير اينجا غذايي وعدههاي.باشيد خورده
.ميگيرد قرار تشويق مورد كاري بداهه هر *
استراحت براي فضايي تا ميكند سعي شركت.داشت نخواهد وجود شما استراحت براي يدككشي *
...نكنيد حساب آن روي ولي كند ، ايجاد ضبط محل نزديك
.است خودتان با شما صورت ظاهر و سر موي فرم نگهداري و آرايش *
.كنيد نگهداري آن از و بياوريد كنيد ، تهيه قفسهاي بايد خود لباسهاي براي *
.ميرسد پايان به فيلم خاتمه در مورد اين.شد خواهد مصاحبه خودتان به راجع شما با *
.ميرسد پايان به فيلم خاتمه در مورد اين.شد خواهد مصاحبه ديگران به راجع شما با *
جوليا چون ستارههايي كه است فيلمي عجيبترين آمد ، دست به شرايط اين با كه فيلمي
.كردهاند بازي آن در داچوني ديويد و بردپيت رابرتز ،
ما به عمده طور به و شدهاند فيلمبرداري ويدئويي صورت به اغلب و روز در 18 فيلم تصاوير
هاليوودي ، پيچيده روابط با كارشان موقع سينمايي ، شخصيتهاي چگونه كه ميدهند نشان
.ميبينند آزار فيلمسازي از ناشي كاري خطرهاي و عشقي ارتباطات
* * *
تجربه هم را روشها انواع و دهم انجام را كارم مختلفي راههاي از كردهام سعي هميشه من
كه اين از هميشه.كردهام تكرار را خودم ميكنم احساس صورت اين غير در كه چرا كنم ،
كردهام ، خوشبختي احساس كنم ، تجربه كارم در را مختلفي گرايشهاي و سبكها توانستهام
ما از مردم كه است اين ما كار در اصلي مشكل.است نديده آسيبي قضيه اين از هم كسي
.كنيم تكرار را تجربه يك مدام ميخواهند
اين كه چرا آورم ، دست به جديدي تجربه داشتم دوست واقعا اوشن نفره يازده دسته از بعد
من براي كه گفت ميتوان حتي نميكرد ، خوشحال مرا آن كار و نبود جالب من براي اصلا فيلم
استفاده تكنيك از فيلمسازها بقيه كه گونه آن ذاتا من.بود هم سختي بسيار تجربه
و پيچيده نمونهاي اوشن نفره يازده دسته بصري ، ديدگاه از.نيستم وابسته آن به ميكنند ،
آن در هم زيادي تغييرات كار موقع من البته و ميرسد نظر به شخصيتها از عظيم مجموعهاي
عظيم ، ابعاد اين با فيلمي به يافتن دست.نميپسنديدم را آن بورد استوري كه چرا دادهام ،
بود ، فشار و اضطراب از مملو هم كار نتيجه در.بود سوالبرانگيز بسيار من براي ابتدا در
.بودم بلد كارم انجام براي من كه بود راهي تنها اين ولي
من تلاش اين اهداف كه بودم بسته قرارداد تهيهكنندهاي و استوديو با من خوشبختانه اما
شخصي محدوديتهاي واسطه به بيسابقهاي طرز به كه بود هم روزهايي ولي.ميكردند درك را
كرد ، مشغول خود به مرا "سولاريس" كه بود موقع همين در ميشدم ، ياس و نااميدي دچار خودم ،
.كنيم صحبت "بيپرده" به راجع است بهتر حالا
كار سرعت از برخي شد باعث اسكار ، جايزه دريافت از بعد قبلي ، فيلم و "بيپرده" ساختن
كه شويم دچار وسواسي به تا ميشود باعث اسكار گرفتن اصولا كه چرا كنند ، تعجب من كردن
را "قاچاق" كه اين از قبل را "اوشن نفره يازده دسته" طرح من اما.بگيرد را ما كار جلوي
كه زماني.بود "براكوويچ ارين" عمومي نمايش از قبل اين و بودم كرده پيشنويس كنم شروع
.بود كار دست در هم "بيپرده" فيلمنامه همزمان ميكرديم ، نزديك پايانش به را "قاچاق" ما
وجود به مدت اين طول در زيادي چيزهاي واقع در بود ، شده آماده هم "سولاريس" پيشنويس
.كنند پريشان مرا كاملا ميتوانستند همگي كه بودند آمده
* * *
در ميشود روايت كه داستاني براساس هم و تكنيكي تمرينهاي براساس هم ،"بيپرده" طرح
ولي بسازم ، بازيگر بر مبتني و كوچك فيلمي ميخواستم بيشتر من.بود گرفته شكل من ذهن
شدهاند ، ساخته روش همين با كه من قبلي فيلمهاي ديگر با كه شده ساخته فيلمي شايد حالا
شده تركيب هم با من ذهن در كار ابتداي همان از محتوا و فرم.نميكند پيدا چنداني تفاوت
چه ميگرفتند ، شكل من ذهن در مورد دو اين با رابطه در كه ايدههايي از بسياري.بودند
در و كردند ، پيدا اساسي تغييرات تدوين ، زمان در چه و فيلمبرداري موقع چه نوشتن ، هنگام
.بودم آن منتظر ابتدا از كه داد من به را حسي همان كار پايان نهايت
* * *
را من كوچكي تجربي فيلم چنين خاطر به مردم بود ممكن من ، قبلي فيلمهاي ساختن از بعد
را من كار حتي فيلمها اين بلكه نشد طور اين تنها نه خوشبختانه ولي كنند ، فرض ديوانه
احضار ميراماكس از را [استاين وين] هاروي راحت خيلي ميتوانم الان.كردند هم راحتتر
و است رنگي است ، انگليسي زبان به فيلم ميخواهم ، ميليون دو فيلمم براي من:بگويم و كنم
واقع در اين "كنيم شروع است ، فوقالعاده":ميگويد بعدا او و باشد ، كمدي كه است قرار
و "قاچاق" و "براكوويچ ارين" ساختن براي من كه است طاقتفرسايي تلاشهاي تمام نتيجه
است اين آنها براي خبر بهترين البته و داشتهام متوالي صورت به "اوشن نفره يازده دسته"
فوقالعاده خبري اين است ، سودآور آنها براي لازم حد از بيش ميليون ، دو با كردن كار كه
.است عجيب فيلمي به مربوط كه چرا.است
* * *
.است تجاري ابلهانه و زمخت عنوان يك بيشتر واقع در من فيلم آخرين براي شده انتخاب عنوان
و تغيير نتيجه اين واقع در.ندارد وجود آن درباره هم متظاهرانهاي و پيچيده عجيب ، چيز
"كنيم حفظ را هتل اتاق چگونه" فيلم اوليه عنواناست آمده وجود به كه است تبديلهايي
مذاكره ، هنر به شد تبديل بعد.نميداد سپتامبر وقايع 11 به طعنهآميزي چندان وجه كه بود
در حال به تا كه است عنواني بدترين اين بود معتقد هاروي كه چرا شد رد هم يكي اين اما
من تفكر و تلاش تمركز ، نتيجه كه رسيديم عنوان سومين به بنابراين.است شنيده زندگياش
من كه بود كاري بهترين اين.كند بخار خوشحالي شدت از را هاروي ميتوانست و بود
بالا مدت تمام ولي نشد بخار او البته.بود شده خوشحال واقعا او.دهم انجام ميتوانستم
.ميپريد پايين و
و واقعيتر را كمخرج كارهاي داشتهام قصد فيلم اين با من كه كنيد فرض ميتوانيد شما
به هم را مستقل فيلمهاي گونه همان من كه بگوييد ميتوانيد يا.دهم نشان قابلباورتر
به كه بخواهند چه - كنم يادآوري مردم به تا كردهام سعي من نهايت در ولي ميكشم ، هجو
.هستند و آمدهاند وجود به موارد اين دوي هر - نخواهند چه و بيفتند قضيه اين ياد
كه اين و بود سينمايي واقعيتهاي اين به پرداختن براي مفيدي و مناسب واقعا راه بيپرده
گونه اين سرگرم را خودم كه اين بدون توانستم من شكل اين به.است دادن رخ حال در چيزي چه
.كنم آزاد كاملا سولاريس ساختن براي را ذهنم كنم ، سينمايي سوالات
و ميشود برقرار فيلمساز يا فيلم با مخاطب بين كه هم قراردادي يا رابطه ديگر سوي از
قراردادي چنين كه گفت بتوان اگر است ، جالب من براي واقعا باشد داشته ميتواند كه حدودي
در را وضعيت اين از خوبي نسخه من بگويم ميتوانم ميگيرد ، صورت فيلم و تماشاگر بين
.دادهام نشان بيپرده
ديدگاهي چنين شما اگر و نميبيند فيلم او كه كنم گوشزد بينندهام به نخواستهام من
برقرار برداشتي چنين من عقيده به.نميكنم تلقي توهين يك عنوان به را شما برداشت داريد ،
توانسته شما كه است صورتي در اين البته ;نميكند نفي را فيلم با عاطفي رابطهاي كردن
جا پيرس هايد ديويد يا كينر كاترين كار با شما اگر.كنيد برقرار را رابطهاي چنين باشيد
پيدا را احساس اين نبايد شما كه نميگويم من گرفتهايد ، قرار تاثير تحت و خوردهايد
.ميكرديد
* * *
رفته كار به آن در كه موادي و مصالح ميزان از باشيد ، خوانده را فيلمنامه متن شما اگر
تمام شدهاند ، كار بداهه صورت به كه هستند صحنهها از زيادي تعداد.شد خواهيد شگفتزده
شده پياده فيلمنامه روي از فيلم حجم بيشتر ولي.است بداهه صورت به هم فيلم متن گفتار
.است
.كنيد زندگي آنها با ميتوانيد شما كه داد رخ هم دوستداشتني و كوچك تصادف چند كار موقع
خفه براي پلاستيكي كيسه يك از داستانياش شخصيت كه بود داچوني ديويد ايده اين مثلا
كه هست كيسه اين مورد در چيزي يه":گفت و شد وارد ناگهان او.كند استفاده خودش كردن
اين و "كنيم؟ استفاده اون از ميتونيم ميكني فكر.كنه تحميل من به رو خودش ميشه باعث
.ميخواستيم كه بشود چيزي همان درست و كند تغيير چيز همه تا شد باعث
* * *
بود شده داده او به كه نقشي در تنها نه او.كرد ايفا را بزرگي نقش واقعا رابرتز جوليا
ويژگي اين با هم او واقعي شخصيت بلكه بزند ، ديوانگي به را خودش امكان حد تا توانست
از واقعا او ميكنم فكر من.بود كرده باور حالت اين در را خودش گويي - بود يافته تغيير
موافقت نقش اين اجراي با او تا شد باعث كه بود دليلي اين شايد و ميبرد لذت حالت اين
به بايد شما ميخنديد ، بود كرده دريافت كارش براي كه قيمتي به واقع در شايد او.كند
.كنيد پشتيباني او از مسئله اين خاطر
ساعت سه حدود من":گفتم و كردم تلفن او به من بود ، ترتيب اين به هم پيت برد شدن همراه
باش مطمئن جاست ، اين هم فينچر ديويد بيايي؟ من پيش و كني لطف ممكنه دارم ، احتياج تو به
كار چه صحنه اين توي من":پرسيد بعد "حتما باشه ، ":گفت هم او ".بود خواهد امن جات كه
اسلحه" و "هفت" بين چيزي يك كه كني كار فيلميرو قراره تو":گفتم من "بكنم؟ بايد
.است جالبي موجود واقعا او"فهميدم باشه ، ":گفت او "است "مرگبار
برنامه با مطابق مارس ، ماه در فيلم پخش داشت ، وجود فاصلهاي فيلم پخش و توليد زمان بين
وقت ماهي چند به مطمئنا ولي ميكنم ، درستش خودم من ببين ، ":گفت هاروي بود ، ما قبلي
ما نمياندازيم ، جلو رو فيلم پخش ما چرا.بيندازم جا مردم براي رو فيلم تا دارم احتياج
و دروغ جنسيت ، يادبود ميتونه اين و بديم ، انجام آگوست موقع را كار اين ميتونيم
."خوبه":گفتم من و ".باشه هم ويدئو نوارهاي
فكر مشغول دوباره و بودم سولاريس كار وسط من افتاد ، بامزهاي اتفاق بعد ماه دو اما
و برگشتم كارم به دوباره كوتاه ، تعطيلات يك از بعدبودم شده بيپرده جزييات به كردن
خوشحال خيلي.كردم پياده آن براي را جديدي ساختار و كردم حذف را فيلم از دقيقه حدود 15
بعد.نكنم نگاه آن به ماهي دو حدود فيلم ، شدن ساخته از بعد ميتوانستم كه اين از بودم
وجود فيلم در كه ارتباطاتي كردم ، فكر خودم پيش و برگشتم شد ، تمام كاملا فيلم كه اين از
و كسلكننده خيلي فيلم از بخشهايي و نميرسند نظر به واضح بايد كه اندازهاي آن دارند ،
طول ساعت سه كار اين.زدم فيلم در تغييراتي انجام به دست كه شد اين.ميرسند نظر به كند
.بود جالب هم بسيار و كشيد
به هم كارگرداني متنفرم ، نوشتن از مناست جا راحتترين من براي تدوين اتاق واقع در
جايي تا ميكنم سعي كار اين موقعاست جالبي كار خيلي من براي تدوين ولي.است سخت شدت
خيلي فيلم تصاوير اگر.داشت وجود بزرگي خطر بيپرده براي.باشم ظالم و خشن بتوانم كه
واقعا من ميشد ، فيلم شكست باعث ميرسيدند ، نظر به زيادهروي با همراه و آگاهانه
هم با خوبي به را داستان و شخصيتها بتوانم و كنم برخورد آن با سرسختانه خيلي تا كوشيدم
.دهم تطبيق
ميتوانستم كاش اي ميكردم آرزو.است فيلمسازي چگونگي به مربوط كه هست فيلم از بخشي
بدانم داشتم دوست خيلي.ببينم باشم داشته خبر آن آمدن پيش از كه اين بدون را صحنه اين
چه":ميپرسيدم خودم از لحظه آن شايد ميكرد ، ايجاد را حسي چه لحظه اين صورت اين در
"[ميخندد و] است؟ فروپاشي حال در جهان آيا ميافته؟ داره اتفاقي
* * *
در منندارد چنداني اهميت كه ببينم تصوير از قالبي در را فيلمم داشتم دوست خيلي من
همچنين دارم ، دوست را كنتراست من.دادم كاهش فيلم كيفيت از تاحدامكان توليد از پس مراحل
اين.كنم نزديك "Readezvous" به را كارم ميخواستم من.دارم دوست هم را رنگي دانههاي
را فيلم حد اين تا نميتوانستم من البته است ، شده ساخته DV صورت به كلي طور به مورد
.كنم ايجاد تغيير حدودي تا ميتوانم فيلم ، كلي مفهوم در كه كردم احساس ولي كنم ، آشفته
از جنبه اين با و شود ظاهر حالتي چنين در نيز هنرپيشهها نام كه داشتم دوست همچنين من
.بشود جالبي چيز شايد كه كردم فكر خودم با دربيايد ، نمايش به زيباييشناسي
يك من.بيفتد مسيري هر به نبايد همهگير رسانه يك عنوان به فيلم معتقدم من البته
چيز واقعا همهگير رسانه يك عنوان به ويدئو معتقدم هستم ، ديجيتال تصاوير جدي طرفدار
يك عنوان به فيلم ولي.ببرم پي آن كاربردي ارزشهاي به بيشتر كه دارم قصد و است جالبي
از.است زيبايي چيز واقعا و است مهيج و جالب كاملا هم سلولوئيدي نوار روي شده ضبط چيز
و فيلم گرفتناست ويژهاش نوري - شيميايي ذات خاطر به كه برميآيد عجيبي كارهاي فيلم
اين از بعد و كردهام پيدا علاقه آن به خيلي من كه است روشي ديجيتالي ، صورت به آن نمايش
.پرداخت خواهم آن به بيشتر
سينمايي يادداشت
هيچ ديگر و تجربه
آزرم محسن
دريافت از پس سودربرگ استيون كه بود جملهاي اين ،"است سرازيري همهاش بعد به اين از"
و منتقدان داوران ، كه حيرتي.آورد زبان به بلندش فيلم اولين براي كن طلايي نخل
كس هيچ كه بود حد آن تا بود شده نصيبشان فيلم اين ديدن از كن جشنواره تماشاگران
قواعد همه ميكوشيد كه بود مستقل فيلمي سودربرگ اول فيلم.نميكرد پنهان را ذوقزدگياش
.برسد تازه شيوههاي به و بزند كنار را هاليوودي نظام سوي از شده پيشنهاد راهكارهاي و
عينكي و اندام باريك جوان به طلا نخل اعطاي داشتند عقيده خيليها احتمالا هم سال آن در
كه دهه 1950 اواخر از.زدهاند آمريكا سينماي به فرانسويها كه است طعنهاي آمريكايي
كلاسيك سينماي تا كوشيدند و كردند طرح را مولف نگره "سينما دو كايه" مجله نويسندگان
بعضي كه درگرفت بحثهايي كنند خواني دوباره را آمريكايي شاخص كارگردانهاي و هاليوود
كه هستند ديگران اين و نميداند را خود كارگردانهاي قدر هاليوود داشتند عقيده منتقدان
گاهي و بسازد بيشتري فيلمهاي سودربرگ تا ميگذشت بايد سالها.كنند كشف را آنها بايد
سودربرگ كه بود گفته زماني انگلستان اهل منتقدي.تازهبزند تجربههاي به دست
تصحيح اينگونه ميتوان را او حرف درواقعاست اخير دودهه آمريكايي فيلمساز تجربيترين
تغيير خودش نفع به را هاليوود حرفهاي نظام كه است فيلمسازي تجربيترين سودربرگ كه كرد
كه بدايعي و بدعتها به باتوجه سينما ، در او آغازينكار سالهاي در مسلم قدر.است داده
اگر يا و شود هاليوود نظام جذب روزي او نميكرد گمان كس هيچ داشت ، كارگردانياش در
خارج" ساخت از پس اما موقعيت.كند جذب را او تا بكوشد هاليوود بگوييم ، دقيقتر بخواهيم
است بلد خوب كه داد نشان و كرد استفاده حرفهاي بازيگران از او.كرد تغيير "ديد از
مسئله اين "براكوويچ ارين" و "قاچاق" مثلا او ، بعدي فيلمهاي.كند رعايت را بازي قاعده
او نداشت ، را متداولاش بهمعناي تجربهگري هوس ديگر سودربرگ.دادند نشان بيشتر را
هاليوود حرفهايهاي از چيزي كه دهد نشان و بكشد رخ به هم را بودناش حرفهاي ميخواست
آغازين سالهاي از دهد نشان ميخواهد او ميرسد بهنظر "بيپرده" ساخت با اما.ندارد كم
جوليا" مثل ستارههايي وجود با كه ميدهد نشان "بيپرده".است نيفتاده دور چندان كارش
.تجربي كاملا فيلم يك ساخت ، متفاوت فيلم يك ميتوان "پيت برد" و "رابرتز
گدار شيوه يادداشتهاييبه
"نيويوركتايمز" روايت به "بيپرده"
تماشاگرانش به كافي اندازه به او اما باشد نكرده نمكگير را سودربرگ سينما صنعت شايد
است مديون
اسكات.ا.اي
ميرزابيگي نگار:ترجمه
يازدهنفره دسته" و "قاچاق" ،"براكوويچ ارين" _ سودربرگ استيون آخر فيلم سه از هركدام
،"ترافيك" و "براكوويچ ارين" اول ، فيلم دو.كردند فروش دلار ميليون از 100 بيش _ "اوشن
را ديگر زمينههاي در جايزه چند و كارگرداني بهترين براي اسكار جايزه نامزدي همزمان
اين ديدن با كه ،"بيپرده" سودربرگ ، كار آخرين طرفداران.آوردند ارمغان به سودربرگ براي
از ديگري قسمتي چند و پيچيده فيلم است ممكن شدهاند شگفتزده قسمتي چند و پيچيده فيلم
در گدارگونه تلاشي.آورند خاطر به هم را است ساخته پيش سال شش كه ،"پوليس شيزو" او ،
.مطلق نامفهومي و گنگي و روانشناسانه سوررئاليسم و همريخته در وقايعنگاري
جلب هنرپيشههايش ليست كه توجهي و فيلمسازي صنعت در سودربرگ آقاي موفقيت حالا ، اما
جمع در پيت برد و رابرتز جوليا حضور با مخصوصا كه ساختهاند قادر را او ميكنند ،
.كند تجربه را ديگري فيلم ساخت ديگر ، يكبار بيشتري زبردستي و مهارت درخشش ، با بازيگرانش
و تزلزل آسيبپذيري ، _ است درك قابل كه آنجايي تا البته _ فيلم اين موضوع كه هرچند
وجود با و ميشود كشيده تصوير به موضوع اين كه وجودي با.فيلمهاست در زندگي انفصال
اندازه به درست "بيپرده" فيلم زيبايي تلويزيوني ، معروف شخصيتهاي و سينما بزرگ ستارگان
و خشن شده ، فيلمبرداري روش اين با فيلم بيشتر كه ديجيتالي ويدئوي آماده و حاضر تصاوير
.است تندوتيز
قوانين سري يك براساس دگما 95 ، سبك به و نوامبر ماه در روز از 18 بيشتر فيلم ، اين
شخصي ماشين با بايد آنها.نميگرفت قرار بازيگران اختيار در تريلري.شد ساخته شده نوشته
شماره 10 قانون براساسبود خودشان عهده به لباس و غذا تهيه و ميرفتند صحنه سر خودشان
.ميدادند اختصاص تفريح به را زماني بايد نميخواستند چه و ميخواستند چه بازيگران نيز
مهماني يك در شركت قصد روز پايان در همگي كه را افراد از مجموعهاي زندگي "بيپرده"
دنبال روز يك طول در را دارند (دوكوني ديويد) گاس نام به تهيهكنندهاي افتخار به تولد
اجرايي شريك كه همسرش روزنامهنگار ، يك هنرپيشه ، جفت يك _ برهم و درهم گروه اين.ميكند
ديگر موضوعات بسياري و ديالوگها روي صداي عكسها ، طريق از _ ديگران و خواهرش اوست ،
آن اصلي هنرپيشه دو مييابيم ، ديگر فيلمي ميان فيلمي در را خود سپس.ميشوند معرفي
از كه هستند روزنامهنگار يك و هنرپيشه يك نقش در "رابرتز جوليا" و "آندروود بلير"
خود در كه فيلمي مثل درست آنها فيلم.ميزنند گپ هم با هواپيما در لوسآنجلس تا نيويورك
كه خاطر اين به شد قائل تفاوتهايي دو آن بين ميتوان كه هرچند است گسسته و منفصل دارد
سر روي پرپشت قهوهاي كلاهگيس يك آن در رابرتز خانم و ميشود فيلمبرداري فيلم خلال در
.دارد
ممكن كه آنجايي تا را خارج كلمه ميكنم سعي) فيلم اين از خارج فيلم در ميان ، اين در
اجرايياش همكار و (پيرس ديويدهايد) روزنامه نويسنده ازدواج (ببرم كار به درست است
كارمندان براي همچنين و آنها براي بد روز يك آغاز اين.ميخورد هم به (كينر كاترين)
در.كند تحقير گيجكنندهاش سوالات با را آنها كه ميكند ايجاب شغلش زيرا است "كينر"
او با اينترنت در كه مردي با ملاقات هدف با سفري براي (كورماك مك مري) خواهرش اثنا ، اين
.ميشود آماده است ، فيلم اين درون در (كت نيكي) هيتلر درباره نمايشي كارگردان و شده آشنا
تا دارد ادامه ماجرا اين و (است بوده نويسندهاش همكار او كه فيلمي در فيلم نه البته)
در فيلم نه اصلي فيلم از البته) بردارد پرده فيلم كل از تا ميكشد عقب دوربين كه زماني
.بگذارد نمايش به كلي نمايي از را آن و (!فيلم در فيلم در فيلم يا و فيلم
كه شخصيتهايي و متغير كيفيتي و جاذبه با بازيگري در مانورهايي شاهد رازگشايي اين طي
سينماتوگرافي مثل درست.هستيم ميگيرند قرار يكديگر كنار در متفاوت تركيبي در و دوبهدو
من و لكنتها مكثها ، و ميخورد چشم به شده اغراق ناهموارياي بازيها تمام در ديجيتال ،
بازي هيچكدام بازيگران كه كند وانمود اينگونه دارد سعي اصرار با و عمدا كه مني و
.هستند واقعيشان خود و نميكنند
شده ظاهر بلوند موي با كه صحنههايي در رابرتز جوليا.دارد وجود هم استثناهايي البته
.ميكند ريشخند را خود موذيانه ،(روزنامهنگار نقش نه سينما ، ستاره نقش در يعني) است
خودش از كه ميكند بازي را هنرپيشهاي نقش فوقالعادهاش بازي با هميشه مثل "كت" آقاي
خشن بويي و رنگ با كينر خانم بازي.ميشود ظاهر صحنه روي هيتلر نقش در و است كندتر كمي
فهمتر قابل موقعيتهايي در را بازي همين قبلا او اگرچهاست مجابكننده مجنونوار ، و
ميكنند سعي خودآگاهانه فيلم اين بازيگران كل در اما است داده ارائه واضحتر و
به "سالگرد مهماني" از جديدي برداشت را فيلم ميشود باعث همين و كنند جلوه ناخودآگاهانه
.آوريم حساب
اين در دارد سعي مردمي ، فيلمساز يك بهعنوان موفقيتش متعاقب سودربرگ ميرسد نظر به
فيلم.نه ديگري و است تحسين قابل آنها از يكي كه برساند انجام به را كار دو فيلم
با كار و سبك در تمريني ،"لايمي" (كمتر درجهاي با) و "شيزوپوليس" مثل درست "بيپرده"
انجام فيلمنامه يك و هنرپيشه مشتي دوربين ، يك با ميتوان كه است كاري و محدود امكانات
كه گدار شيوه به استعارهاي از استفاده براي است برهم و درهم يادداشت دسته يك گويي.داد
.(هاف كولمان) ميبينيم فيلم اين در را آن نشانههاي بارها
آب از خوب هميشه سودربرگ آقاي باهوشي به فردي طرف از حتي يادداشتهايي چنين اما
.نميدهد اهميت مسئله اين به زياد واقع در او كه است اين هم اصلي مشكل و درنميآيد
اما ميگيرد قرار طنز فيلمهاي رده در دارد بينالمللي نمايشي روزها اين كه "بيپرده"
.است ژانر اين معرف كه است سخاوتمندانهاي جامعيت آن فاقد
نظر در شما براي جايي فيلم اين در كه است معني اين به نداريد حضور فيلم اين در اگر
را نمك خيرهكنندهاش ، موفقيتهاي از بعد سودربرگ آقاي كه ميرسد نظر به.نميشود گرفته
اما باشد ، نكرده نمكگير را او سينما صنعت شايد واقع در.است شكسته را نمكدان و خورده
"get away with it" كتاب يادداشتهاي از يكي در.است مديون تماشاگرانش به كافي اندازه به
فيبر فيبراند) "لستر ريچارد" بريتانيايي كارگردان با سودربرگ آقاي گفتوگوي و مصاحبه ،
،"...ميورزد اصرار آن بر مولف كه است خودمرجع بازي نوعي كتاب اين":است آمده (2000
.است فيلمي چنين يك نيز "بيپرده"
هيجانات و شاديها كه برميگردد مسئله اين به اندازهاي و درجه هر در و نهايت در مشكل
انزجار احساس شود ، مضطرب است ممكن بيننده.ميكند بازي را نقش كه است كسي همان به متعلق
.شود كسل و بدهد دست از را حوصلهاش زياد خيلي احتمال به يا و شود خجالتزده كند ،
كوتاه برشهاي
كسالت عرصههاي
براردينلي جيمز
اشراقي فرناز:ترجمه
ويديو نوارهاي و دروغ جنسيت ، بلندش فيلم اولين ساخت با سال 1989 در "سودربرگ استيون"
خود به را جوايز و نامزديها از بسياري كه فيلم اين.كرد جلب خود به را بسياري توجه
.گشت مطرح آمريكا مستقل سينماي جنبش از نمادي عنوان به گيشه در خوب فروش با داد ، اختصاص
فيلمهاي موفقيت براي پراميدي پرتاب سكوي مثل "ساندس" فيلم فستيوال در حضور با همچنين و
.شد جلوهگر خرج ، كم بلند
با آورد ، دست به ويدئو نوارهاي و دروغ جنسيت ، ساخت با كه موفقيتهايي دنبال به سودربرگ
داشت ، اندكي تماشاگران كه TheUnderneath و King Of The Hill مثل ساختي خوش فيلمهاي خلق
.پرداخت كار به خويش خلوت در را دلنشين دهه يك
جورج و لوپز جنيفر بازي با) "ديد از خارج" سودربرگ ، پرخرج فيلم اولين حتي آن از بعد
سال 2000 در ناگهان اينكه تا نياورد ، دست به چنداني موفقيت نمايشاش ، دوران طي ،(كلوني
به ديگر بار كرد ، دريافت كه يادماندني به اسكار آن و "قاچاق" و "براكوويچ ارين" ساخت با
.شد مطرح پرطرفدار كارگرداني عنوان
بين كه او.است خودش خرج كم شيوه به فيلمسازي براي سودربرگ دوباره تلاش بيپرده
اين ساخت با بود ، شده محصور "سولاريس" و "اوشن نفره يازده دسته" از جديد برداشتهاي
بود ، كرده ايجاد بلندش فيلم اولين با پيش سال كه 13 را حالي و شور داشت تصميم فيلم ،
نميتوان را بيپرده و ويديو نوارهاي و دروغ جنسيت ، بين عميق شكاف چه اگر.كند تكرار
.گرفت ناديده
از تفكربرانگيزتر و هيجانانگيزتر ويديو نوارهاي و دروغ جنسيت ، مثل هم بيپرده عنوان
صحنه اگر) نميبينيم ، را مذكور برهنگي تنها نه فيلم اين در حقيقت در.است فيلم موضوع
چيز هيچ بلكه (ندارد وجود فيلم در برهنگي گونه هيچ بگيريم ، ناديده را روح يك كوتاه
عنوان.نميخورد چشم به هم فيلم موضوع با ارتباط در بحثبرانگيزي يا غافلگيركننده
مذاكره هنر به سپتامبر ، وقايع 11 از بعد كه بود كنيم حفظ را هتل اتاق چگونه فيلم ، اوليه
.شد انتخاب آن نهايي اسم عنوان به بيپرده هم بعد كمي و يافت تغيير
ويدئو نوارهاي و دروغ جنسيت ، بر دنبالهاي فيلم كه بود شده شايع توليد ، مختلف مراحل طي
مشتركي چيز هيچ فيلم دو اين ايدئولوژيكي ، كوچك شباهتهاي برخي از دور به اما بود ، خواهد
.ندارند
.باشد داشته سنگين شخصيتهايي و سبك داستاني كه ميرود انتظار چنيني اين فيلمي درباره
.است اجتنابناپذير ضرورتي جذاب ، موضوع يك كارگيري به اما (.هست هم طور همين كه)
اول:نميرسند نظر به ضروري و گيرا بديع ، كدام هيچ كه ميپردازد نكته دو به بيپرده
و مشكل ديگر آدمهاي اندازه به درست فيلمسازي ، صنعت در قدرت صاحب و ثروتمند افراد اينكه
بين مرز گرفتن بازي به مورد دومين و.است بيمزه و افتاده پا پيش موضوعي كه دارند دردسر
اما.ميشد محسوب جالبي موضوع پيش سال شايد 10 كه ندارد ، حقيقت آنچه و است حقيقي آنچه
به خطرناك مستقل فيلمهاي در حوزه در ديگر ، ترفندهاي بسياري مثل آن كارگيري به امروزه
.نميدهد انجام خطر ، اين از رهايي براي خاصي اقدام هيچ بيپرده در سودربرگ و ميرسد نظر
.است خودپسندانه گفت بتوان شايد حتي و خودمحور و آسانگير مشخصا سودربرگ ، شيوه و سبك
!كن نگاه":ميگويد دائما صحنه بالاي نئوني صداي يك ميكردم احساس فيلم زمان بيشتر در
"!بسازم مابانه هنرمند خرج كم فيلمهاي ميتوانم هم هنوز
براي فيلم بيشتر قسمت.ميدهد انجام آزارندهاي كارهاي سودربرگ بصري ، ديدگاه از
اگرچه.است شده فيلمبرداري ويدئو نوار روي كاذب ، مستند سينماي ويژگيهاي به دستيابي
ميگيريم ، فروشگاهها در موجود معمولي دوربينهاي از يكي با كه فيلمهايي از آن كيفيت
ميتوان زحمت به كه است لكهدار و ناواضح آنقدر تصوير اوقات بعضي حتي و است بدتر خيلي
.داد تشخيص را شخصيتها حركات
و "استون اليور" فيلمهاي در كه است چيزي همان دقيقا متظاهرانه ، افراطگرايي نوع اين
به ميتوان را بصري تكنيك نوع هر دارد ، وجود دليلي وقتي البتهنميپسندم "مان مايكل"
كه دليل اين به صرفا ميدهد انجام را كاري اوقات اغلب سودربرگ بيپرده در اما.برد كار
و است نياورده بار لوس را او هاليوود كه دهد نشان ميخواهد گويي.دهد انجام ميتواند
.دارد را ميشود ناميده "هنري" آنچه ساخت توانايي هم هنوز
دو.ميكشد تصوير به لوسآنجلس در ساعت چهار و بيست طي را اصلي شخصيت زندگي 6 فيلم
بسيار نقشهاي (رابرتز جوليا) فرانسيسكا و (آندروود بلير) كالوين سينما ، ستاره
عهده به ("كاترين" و "نيكلاس" نقش در) Rendezvous قبليشان فيلم به نسبت را كوتاهتري
اخراج روزانهاش كار از فيلمنامه نويسندگان از يكي (پيرس هايدر ديويد) "كارل".دارند
"لي" و بدهد دست از را او و باشد نداشته جذابيتي همسرش براي ديگر كه است نگران و شده
پر را زندگياش كه پوچي و خلا اما.دارد را تصميم همين هم كارل همسر ،(كينر كاترين)
دوستان خالي جاي و نميكند جلب را رضايتش كه شغلي يكنواخت ، زناشويي زندگي) است كرده
.ميدهد عذاب را او (باارزش
فروشي باعث فيلم ، هنرپيشگان فهرست در رابرتز جوليا حضور و سودربرگ موفق تبليغات شايد
فيلم ، ديدن با ميكنيم فكر اما.باشد شده ميكرد ، پيشبيني ميراماكس آنچه از بيش
عادت هنري فيلمهاي تماشاي به كه آنهايي حتي.نميشود برآورده تماشاگران اغلب انتظارات
سودربرگ حقيقت در.ميگردند نااميد ميشود ، ارائه بيپرده در آنچه مجموعه از دارند ،
.بيپرده داستاني طرح به تا است مديون هنرپيشههايش به بيشتر
...تفاوت عين در
جواهريان نگار
ارائه متفاوت سينمايي هميشه كه است آمريكايي كارگردانهاي از يكي "سودربرگ استيون"
خودش از قبل نسل كارگردانان با است كرده سعي هميشه خود كاري دوران طول در او.است داده
كارگردانان به هميشه كه حال عين در.باشد داشته گفتن براي تازه حرفي و باشد متفاوت
شد باعث كه "كريستوفرنولان" با همكارياش جمله از.است كرده كمك نيز كار تازه و جوانتر
"سودربرگ" حضور.كند پيدا آمريكا سينماي در را خود جاي بلند فيلم سه ساخت از بعد "نولان"
از قوي احتمال به كه (بيخوابي 2002) "نولان" فيلم آخرين در تهيهكننده ، مقام در
رابين" و "پاچينو آل" چون بزرگي بازيگران همكاري بود ، خواهد اسكار 2003 كانديدهاي
.آورد ارمغان به او براي را "ويليامز
نخل برنده "ويدئو نوارهاي و دروغ جنسيت ، " يعني بلندش فيلم اولين ساخت با "سودربرگ"
همين ادامه نيز "سودربرگ" اثر آخرين "بيپرده" گفت ميتوان گونهاي به و شد كن طلايي
اين از":گفت كن جشنواره مراسم در فيلماش اولين براي جايزه دريافت از پس اواست فيلم
نوعي به نيز فيلماش جديدترين در دليل همين به شايد و ".ميكنم طي را سرازيري بعد به
.است گرفته پيش در را اثرش اولين ادامه
استفاده فيلمهايش در حرفهاي بازيگران حضور از معمولا كه است كارگرداني "سودربرگ"
.است واضح خوبي به موضوع اين بپردازيم او آخر فيلم چند بررسي به اگر.است كرده
پليسي شبه درام يك قالب در و ميگيرد سرچشمه واقعي ماجراي يك از "براكوويچ ارين" فيلم
و حال فيلم به "جوليارابرتز" قدرتمندانه بازي پس در طنزي حس حال عين در و ميگيرد شكل
همه در و هميشه بازيگرانش از گرفتن بازي در "سودربرگ" خلاقيت.ميدهد كميك اجرايي هواي
نقش در "رابرتز" و ميكند صدق موضوع اين هم فيلم اين درميخورد چشم به فيلمهايش
.است درخشيده خوب بسيار فرزندش ، نگهداري 3 مسئوليت با است مجرد مادري كه "براكوويچ ارين"
اين كه.ميدهد ارائه آشفته و مزاج دمدمي حدي تا و مقاوم و پايدار را شخصيت اين او
بازي همه در زيبا بسيار شكلي به تناقض اين و دارند تناقض هم با خود خودي به خصوصيات
.ميافكند سايه "رابرتز"
چيزي.ميشود محسوب او نااميدانه اعتراض نوعي به كه بود "قاچاق" ،"سودربرگ" بعدي فيلم
كه است پرالتهابي حركتهاي ميكند ، خود مجذوب را تماشاگر استثنايي صورتي به فيلم در كه
است ، گرفته عهده به را فيلمبرداري مستعار نامي با خود "سودربرگ"است كرده ايجاد دوربين
و اعتياد مورد در فيلم اساسي مضموناست شده انجام دست روي آن عمده قسمت كه فيلمبرداري
موضوع همين و است ضعيف فاجعه اين با مقابله در چقدر آمريكا كه اين و است آن به وابستگي
فيلم درخشان بازيهاي از.ندارد ميانهاي دولت با كه ميكند تبديل اثري به را فيلم
مايكل" بازي نيز و مكزيكي قدرتمند پليس يك نقش در "تورو بنيچيودل" بازي به ميتوان
كاترين" بازي.كرد اشاره اوهايو ، عالي ديوان محافظهكار نماينده يك شخصيت در "داگلاس
بزرگ قاچاقچيان از يكي شوهرش نميداند كه ثروتمند و موقر زني نقش در هم "زيتاجونز
.است توجهي قابل بازي است ، موادمخدر
مت رابرتز ، جوليا بردپيت ، كلوني ، جورج بازي با "اوشن نفره يازده دسته" فيلم آخر در و
سرقت يك داستان فيلم ، اينساخت را آن سال 2001 در سودربرگ كه..و گارسيا اندي ديمن ،
در زندان از آزادياش از پس كه است ، بزرگ كلاهبردار يك (كلوني جورج) اوشن دني.است بزرگ
.ميريزد را بزرگ سرقتي طرح نيوجرسي ،
تا دارد را لازم خصوصيات همه ميشود محسوب سودربرگ جذاب فيلمهاي از كه فيلم ، اين
و است چشمگير آن در عالي بازيهاي كه پرهيجان فيلمي.كند ميخكوب صندلي روي را تماشاگر
و است "تدگريفين" نوشته كه قوي فيلمنامهاي ،"سودربرگ" كارگرداني متفاوت و خاص شيوه نيز
.گرفته عهده به را آن خودش "سودربرگ" بازهم كه فيلمبرداري نيز
نميتوان هميشه بودن ، متفاوت عين در است دريافته كه است كارگرداني حال هر به "سودربرگ"
را او و نشاند سينما صندلي روي بر نيز را عام تماشاگر گاهي بايد و ساخت روشنفكري فيلم
دغدغههاي به دوباره "بيپرده" مثل فيلمي با ميدهد ترجيح گاهي هرچندكرد مجذوب
.برگردد سابقاش
|