"هوا" جنس از كتابي
فرهنگي نشريات
فرهنگي نشريات
"هوا" جنس از كتابي
باد و مركب جنس از نوحي توفان
بوبن كريستيان از كتابي.است شده نونگاشته از زندگي كتاب مناسبتانتشار به مطلب ، اين
قابل سرعتي با كه كتاب.است كرده منتشر نو باغ ونشر ترجمه را آن تبسمي ساسان كه
هم باز است شده منتشر و ترجمه آن فرانسوي اصلي نسخه انتشار از پس ماه چهار فقط ملاحظه ،
.اوست قبلي كتابهاي سياق و سبك همان در
وردي اله فاطمه
ايندست از چيزهايي گفتهبيشتر سخن آثارش آنهادر از بوبن اصليايكه مضمونهاي
طبيعت مرگو عشقتنهايي ، كودكي ، خدا ، :هستند
قرن يك نظرمان به كندكه رها نفس يك را شبيما آزرده او آمدكه خواهد پيش
برتاباند ما بر رحمت خورشيد و دريابدمان باز تا ش كنيم صبر بايد ميكشدپس طول
ساعت ربع يك از بيشتر.كردهام شروع ماهاي ده كودكي با را بيكلامي گفتوگوي تازه من"
در ما صحبتاست بيشمارتر كتاب خطوط از كلمات او ، نگاه در.دوختهايم هم چشم در چشم
متعجب من حضور از او و ميبرم لذت او حضور از منميزند دور ماوراالطبيعه حكمت خصوص
در ما خندههاي همزمان انفجار آن و برسيم مشتركي نتيجه به ميشويم موفق سرانجام.است
(ص 186.نو از زندگي) ".است فضا
ترجمه فارسي به كه بوبن كريستيان اثر تازهترين "نو از زندگي" كتاب از است قطعهاي اين
ديگر حالا ميشود محسوب فرانسه معاصر ادبيات سرشناس چهرههاي از يكي كه بوبن.است شده
ميان در او ، "اعلي رفيق" كتاب از "سيار پيروز" خوب ترجمه يمن به كه هست سالي شش پنج ،
.است شده شناخته زبانان فارسي
طور اين و آمده دنيا به فرانسه كوچك شهراي از يكي كروزو ، در سال 1951 در بوبن كريستيان
چيزي خانوادگياش زندگي از و است مجرد.است نكرده ترك را شهر اين وقت هيچ ميگويند كه
برايش را نوشتن حرفه سخت مسير خودش گفته به همين و كرده تحصيل فلسفه رشته در.نميدانيم
و كرده حرفهاي صورت به نوشتن به شروع دانشگاهي تحصيل شدن تمام از بعد.است كرده هموار
اطلاع اينها جز به زندگياش از است ، انزواطلب و گوشهگير نويسندهاي كه آنجايي از
چند سالي كه نويسندههايي دست آن از است ، پركار نويسندهاي بوبننداريم دست در بيشتري
قرار توجه مورد اكثرا كه شده منتشر او از كتاب پنجاه حدود حال به تا ;مينويسند كتاب
.است پرطرفداري نويسنده زبان ، فرانسوي خوانندگان بين در او.گرفتهاند
نام به ادبي جنگي سال 1978 در:نيست اخير سالهاي به مربوط تنها توجه اين البته
از بعضي آثار از فشردهاي حاوي كه شد منتشر پاريس در "فرانسه مدرن ادبيات بر ديباچهاي"
نويسندهاي به كه صفحاتي تعداد كتاب اين در.بود فرانسه مدرن ادبيات برگزيده نويسندگان
.بود برابر هوگو ويكتور به مربوط صفحات تعداد با داشت اختصاص "بوبن.ك" اسم به ناشناس
رمانهاي از آنها ميان در و (صفحه تا 200 حدود 50) هستند كمصفحه اغلب بوبن كتابهاي
آثار بقيه با مقايسه در _ مدرن پست و مدرن شگردهاي از آكنده كوتاههاي داستان و پرحجم
چيست؟ او محبوبيت راز پس.نيست خبري _ كنوني پرطرفدار
و هستند اصلي هسته يك داراي آنها جملگي كه ديد ميتوان او آثار به كلي نگاه يك در
مانند بوبن آثار كه دارند عقيده منتقدان.ميكنند منعكس را كلي ديدگاه يك مختلف وجوه
مضمونهاي.ميكنند كامل را يكديگر و ميگيرند قرار هم كنار در پازل يك مختلف تكههاي
كودكي ، خدا ، :هستند دست اين از چيزهايي بيشتر گفته سخن آثارش در آنها از بوبن كه اصلي
.طبيعت و مرگ تنهايي ، عشق ،
البته است ، رفته سخن گوناگون صورتهاي به موضوعها اين از او كتابهاي تمام در تقريبا
بلكه ;نميشود روبهرو موضوعها اين با علمي نگرش با بوبنشاعرانه كاملا گونهاي به
غنايي ستايش براي بهانههايي و شاعرانه بيان براي دستمايههايي عنوان به را آنها
.ميگيرد كار به زندگي
خوانندگي با را نويسندگي كار ،Esprit فرهنگي معتبر مجله با مصاحبهاي در بوبن كريستيان
را آنها خواننده آواي اما فقيرند ، بسيار غالبا اپراها متنهاي":ميكند مقايسه اپرا
.ميسازد دگرگون
خام ماده تيرهترين از كار اين كه چرا ميپذيرد ، صورت نيز نويسنده كار در دگرگوني اين
كه است بيهوده كاري اين.است فقير خود نفس در كه است انديشه خام ماده آن و ميشود آغاز
.دهيم قرار يكديگر روياروي را انديشهها و بپردازيم مخاطرهجويي به عقايد و آرا عرصه در
و سرد انديشههاي با بيگانهاند ، آن با كه بگوييم سخن عباراتي با كودكي از مثلا
ميكنيم احساس چه آن به و ما زندگي به و دارند كف در را خويش عنان كه منجمدي
خويش حال به كامل انزواي در زندگي سان بدين.نميكنند منقلب را ما هرگز و بياعتنايند
بسيار ذهني انديشههاي مضامين.دادن سر آواز با اما گفت ، سخن بايد زندگي از.ميشود رها
".شوند خوانده آواز به كه آنند نيازمند و فقيرند
بوبن ، شاعرانه كلام پشت در كه ديد ميتوان سطحي نگاهي با حتي اينها ، همه با اما
فلسفي و فكري پايههاي از بردن بهره وجود با كه انديشهاي است ، نهفته عميق انديشهاي
ما صورت بر سبك برفي مثل و ميآيد آرام آرام.نميكند تحميل خواننده به را خودش محكم ،
ميبينيم آن ، دلپذير خنكي با همراه كنيم ، باز را چشمانمان وقتي كه آنگونه.مينشيند
.است شده شسته هم صورتمان كه
انديشه نفيكننده شما غنايي بيان اما":كه سوال اين جواب در بوبن مصاحبه ، همان در
از عملا من":ميگويد "ميكنيد؟ تفسير چگونه خود غنايي بيان در را انديشه وجود نيست ،
ابتدا عبارات اين اما ميكنم ، استخراج را كوتاهي عبارات مينويسم كه نثري قطعات تمامي
نيازهاي خاطر به من كه است نويسندگي كار جريان در.نميآيند من ذهن به خود نهايي شكل به
برايم ميآيند من ذهن به كه زماني در تنها و ميكنم ابداع را شخصي تعريفهايي خود ،
جزمي و خشك صورتي كه دارد احتمال ببخشيم برجستگي عبارات اين به اگر.دارند ارزش و فايده
برطرف متن تيرگيهاي انبوه درون در را موقتي مشكلي تعريفها اين...كنند پيدا
فعال ، انديشهاي من ديدگاه از اين.ميگشايند مسير ادامه براي را راه و ميسازند
دوم ، وهله در.است انديشه ساختن براي غريزي شيوهاي شيوه ، اين و.است شخصي و عملكننده
.است گرفته سرچشمه من روحي و جسمي عاشقانه ، زندگي از من انديشه
ياد به بودهاند ، من خصوصي زندگي در كه مياندازد نامهايي ياد به مرا انديشه واژه
انديشه.ميگيرد ريشه شخصي و زنده حقيقي ، عملي ، تجربه از انديشه.مشخص بسيار چهرههايي
امور توصيفناپذيرترين حتي و فرديترين بر كه باشد داشته اعتبار ميتواند صورتي در تنها
و من تن و چهره در تنها و چهرهها شدن ثبت حاصل انديشه بنابراين ، .باشد متكي شخصي
به است ، بوده فلسفه رشته در من تحصيلات كه رو آن از سرانجام ، .است من زندگي در زندگيها
ياري من به كار اين و ميكنم تكيه دارم ذهن در خويش فلسفي مطالعات از كه آموختههايي
".ميرساند
ايران در بوبن آثار
حدود 9 تاكنون.است گرفته قرار خوبي نسبتا توجه مورد بوبن آثار ترجمههاي هم ايران در
كوچكي كتاب سال 74 در بار اولين.است شده منتشر و ترجمه فارسي به نويسنده اين از كتاب
بودن گمنام دليل به شايد كه آمد بازار به سيار پيروز ترجمه با "ديگر چهرههاي" نام به
اعلي رفيق كتاب "نو طرح" مثل مطرحي ناشر بعد سال اما.نشد آن به زيادي توجه نويسندهاش
شد ، مواجه خوانندگان استقبال با كتاب.كرد عرضه بازار به خود فرهنگ و دين مجموعه در را
فرانچسكوي قديس زندگينامه واقع در اعلي رفيقشد تمام زودي به آن اول چاپ كه گونهاي به
مشرب نوعي و كاتوليك مذهب فرقههاي بزرگترين از يكي كه است فرانسيسكن فرقه موسس آسيزي ،
سيار ، پيروز خوب ترجمه با كه كتاب لطيف بسيار نثر.ميشود محسوب مسيحيت آيين در عرفاني
چند بهميشود نمودار فصلها عنوان همان از كرده ، حفظ هم فارسي زبان در را خود رواني
وجود قديسي وانگهي / است نوميد خود پاسخ از كه پرسشي:كنيد توجه فصلها عناوين از تا
اندوهگينم اما ميداريد دوستم ميگوييد / است من برادر كه الاغي /بيهودگي لطافت / ندارد
.../ ميسازيد
مهر و عطوفت مبين و خداوند نامهاي از كه Letres-Bas لغت برابر در را اعلي رفيق مترجم
پيامبر از شده نقل سخن آخرين از برگرفته اعلي رفيق كلمه.است برده كار به اوست جمال و
آن بلكه" يعني "الاعلي الرفيق بل":است كلام اين آن و اوست ارتحال از پيش (ص) اسلام
"[برميگزينم را] يار برترين
خود عقايد و ايدهها فرانچسكو ، نشيب و پرفراز زندگي ماجراهاي نقل ضمن كتاب در نويسنده
از ديروز كتابهاي":ميكند بيان كرده مشغول را ذهنش كه هميشگي مسائل همان درباره را
جنس از كه است كتابي يگانه مقدس كتاب.كاغذند جنس از امروز كتابهاي بودند ، پوست جنس
در و است سرگردان خود مسير در كه شگفت است كتابي.باد و مركب از است نوحي طوفان هواست ،
و گرفته دست در آرامش با را آن نميتوان كه است كتابياست گشته گم خود صفحات لابهلاي
ريگزار و ميگشايد پروبال بيدرنگ كه چرا گزيد ، فاصله آن از و نمود مطالعه خردمندانه
از دم همان و ميگيريم دستانمان در را باد.ميپراكند انگشتانمان ميان در را خود جملات
.ميكنم بسنده جا همين به ميگوييم عشق ابتداي در كه همانگونه.ميايستيم باز خواندن
اين به ميكنم ، بسنده جا همين به بود ، رسيده فرا آن زمان سرانجام يافتم دست چيز همه به
...شد رانده زبان بر بياختيار كه جملهاي نخستين و ديدار وعده نخستين و لبخند نخستين
ما وجود بر آن از طراوتي گهگاه بلكه نميشود ، آموخته واژه هواست ، جنس از كه كتابي در
دوستت آيم دنيا به كه آن از پيش ديرزماني:ميلرزيم خود به كلامي وزش در.مينشيند
خواهم دوست جاودانه را تو.داشت خواهم دوستت زمانها پايان از پس زماني دير.ميداشتم
كلام اين در رود فرو خواب به شگفتزده خويش مادر شكم در كه آن از پيش فرانچسكو.داشت
دوستت...صندوقچهاي ته در طلا همچون بود ، نهان مقدس كتاب در سخن اين.ميخورد غوطه
كلام اين.نيست كافي جسم تنها شدن زاده براي.داشت خواهم دوستت دارم ، دوستت.داشتهام
زندگان وجود در و آسمانها ، دوردست آبي از ميآيد ، دوردستها از كه كلامي.است لازم نيز
جاري زندگان پوست زير در را ناب عشقي سيال جريان زيرزميني آبهاي بسان و مينشيند فرو
ايمان خدا به نيست لازمبشناسيم را آن نيست لازم مقدس كتاب كلام شنيدن براي.ميسازد
نيز و است آغشته كلام بدين مقدس كتاب از صفحه هر.گرديم زنده او دم از تا باشيم داشته
آخرين و ماده نهاد.است پرواز در هوا در كه غبار ذره هر و حيوانات پوست و درختان برگ
.جاودانه عشقي با دارم دوستت:است كلام اين جنس از بلكه نيست ، ماده جنس از آن ، هسته
"...دارد تو سوي به رو جاودانه كه عشقي
با اضافه فصلي با و جديد جلدي طرح با سال 80 پاياني ماههاي در اعلي رفيق سوم چاپ
.است آمده بازار به قديس فرانچسكوي نيايشهاي عنوان
مترجمان و ناشران كه شد باعث آن نويسنده شدن شناخته و اعلي رفيق به كتاب جامعه اقبال
را خود فعاليت اخير سالهاي در كه ماهريز نشر.آورند روي بوبن آثار ترجمه به هم ديگري
بازار به بوبن از را "غيرمنتظره" كتاب سال 78 در خود فعاليت آغاز همان در كرده ، شروع
يازده از مجموعهاي كتاب كه ميگويد مقدمه در كتاب جوان مترجم صدقي ، نگار.فرستاد
متعارف شكل داستان ده اين.است نكرده ترجمه را آنها از يكي او و است كوتاه داستان
اما دارند ، كمرنگ و كوتاه داستاني خط يك هركدام كه است درست.ندارند را كوتاه داستان
داستان در حتي _ هم باز بوبن.نميشود روايت داستانها معمول شكل به داستاني خط اين
.تنهايي عشق ، كودكي ، :ميپردازد دارد دوست كه موضوعهايي به.ميرود را خودش راه _ گفتن
با "بودن از فراتر":كرد منتشر و چاپ را بوبن از كتاب دو هم باز سال 79 در ماهريز
شاعرانه ستايشي هم باز بودن از فراتر.صدقي حسين ترجمه با "ناب حضور" و صدقي نگار ترجمه
عكسهاي با كه ناب حضور.است مرگ از پذيرا حال عين در و سوگوارانه شكايتي و عشق از
است نويسنده روايت است ، همراه مشكي ساعد گرافيكي طرحهاي و سالمندان خانه از اديم كوروش
.سالمندان خانه در - است مبتلا آلزايمر بيماري به كه _ پدرش زندگي آخر ماههاي از
.طبيعت از ستايش و مرگ از استقبال و تنهايي پيري ، از شاعرانه روايتي
.رسيد سوم چاپ به سال همان در بودن از فراتر و دوم چاپ به سال 80 در غيرمنتظره
انتشارات از قويمي مهوش ترجمه با "محله ابله":شد ترجمه بوبن از كتاب دو نيز سال 80 در
نه ترجمه كه محله ابله برخلاف.آگه نشر از سيار پيروز ترجمه با "بيهوده كتاب" و آشيان
كتاب بود ، شده تكميل كم چندان نه چاپي غلطهاي و مناسب چندان نه جلد طرح با خوبش چندان
.كرد تازه را اعلي رفيق خاطره خوب ترجمه و چاپ با بيهوده
نشر از تبسمي ساسان ترجمه با نو از زندگي كتاب انتشار مطلب ، اين شدن نوشته بهانه اما و
اصلي نسخه انتشار از پس ماه چهار فقط ملاحظه ، قابل سرعتي با كه كتاباست نو باغ
:اوست قبلي كتابهاي سياق و سبك همان در هم باز است شده منتشر و ترجمه آن فرانسوي
و خسته بيحوصله ، .ميشويند دست فرزندانشان عشق از مادران كه ميآيد پيش لحظاتي"
آن به دوباره ديگر دمي تا ميكنند بيرون دل از را فرزند عشق دم يك براي دلشكسته
ما.كنند عبور نميبينند ، كه ورطهاي از آرام و سبك گامي با كه هنگامي مثل.بپيوندند
كه كند ، رها نفس يك را ما شبي آزرده او كه آمد خواهد پيش.خويشيم از خداوند عشق سلب خود
ما بر رحمت خورشيد و دريابدمان باز تا كنيم صبر بايد پس.ميكشد طول قرن يك نظرمان به
".برتاباند
بوبن كتابهاي خوانندگان و مخاطبانكنيم توجه تامل ، قابل نكته يك به نيست بد آخر در
در را شعر داشتن دوست كه جواناني.هستند دانشجويان خصوص به و جوانان اكثرا ايران ، در
كه نمييابند را شعري كتاب ، ركود و شاعري و شعر مرده فضاي اين در اما دارند ، خود خون
آب قطرهاي _ عرفاني تهرنگ و شاعرانه مايههاي با _ بوبن آثار و باشد آنها حال زبان
.ميپاشد تشنگي اين بر كه است
فرهنگي نشريات
شدن جهاني پرونده
گفتوگوي و شدن جهاني به "گفتوگو گزارش" فرهنگي و علمي خبري ماهنامه شماره 28 پرونده
شايگان ، چون افرادي كه است شده درج ميزگردي شرح پرونده اين در.دارد اختصاص تمدنها
شركت آن در فولادوند عزتالله و ديناني ابراهيمي داوبه ، شبستري ، مجتهد اردكاني ، داوري
ناحيه سه در ما كند ، پيدا تحقق شدن جهاني باشد قرار اگر كه است گفته شبستري داشتهاند
ناحيه در ;سياست فلسفه ناحيه در ;حقوق فلسفه ناحيه در:هستيم روبهرو مسئله اين با
.هستند شدن جهاني حال در هم حقوق فلسفه و سياست فلسفه اخلاق ، يعني اين.اخلاق فلسفه
اقتصادي ، جهت سه در را گذشتهاش تاريخ با شدن جهاني امروز مسئله تفاوت هم شايگان
.است دانسته است تحولات اين نتيجه كه فرهنگي و است اينترنت آن وجه بهترين كه تكنولوژيك
آثار.است بشر حقوق پايين ، از شدن جهاني محور مهمترين هم باوند هرميداس داوود نظر به
چشم به ديگر جاهاي در يا اروپا در سبزها جنبش و زيست محيط حفظ مسئله در حركت اين
.مردميهستند و كردهاند حركت پايين يا درون از جريانها اين.ميخورد
تغييرات تبيين درصدد هيلوژاگاريب ، نوشته تكنولوژيك انقلاب پيامد ;جهانيسازي مقاله
با ژاگاريب.است يافته تازهاي هويت آن با اخير سده چند در جهان كه است عظيمي و گسترده
تكنولوژيك انقلاب پيامد سوم دوره در شدن جهاني كه است معتقد دوره سه به جهانيشدن تقسيم
ژاگاريب.دارد پيشين جريانهاي به نسبت مقايسهاي غيرقابل و وسيعتر ابعاد كه بوده
.است ريودوژانيرو اجتماعي و سياسي مطالعات انستيتوي رئيس و هاروارد دانشگاه مدعو استاد
چرا آن عنوان كه است شده درج اقتصاددان ، بهكيش ، مهدي با هم مصاحبهاي شماره اين در
وزير مشاور و است علامه دانشگاه استاد بهكيش.ميباشد است نشده جهاني ايران اقتصاد
به را شدن جهاني دربستر ايران اقتصاد تازگي به او.هست نيز خصوصي بخش در معادن و صنايع
هاليوود سينماي شدن جهاني شماره اين جالب مقالات از يكيكردهاست منتشر ني نشر همت
از پس سينما نام به صنعتي يا هنر چگونه كه ميپردازد موضوع اين تحليل به مقاله اين.است
جغرافيايي مرزهاي تمام است قادر كه شده ابزاري به تبديل ميگذرد ، ظهورش از كه سال صد
سينما چنان هاليوود.شدنباشد جهاني ضرورت براي مدعا قويترين و درنوردد را تاريخي حتي
جهانگشايي درواقع سينما ، هنر شدن جهاني اصيل تجلي گفت بايد كه گرفته ، خود قدرت يد در را
نظري اصول چارچوب در او.اكرمي موسي از مقالهاي واحد جهان سوي به.است هاليوود سينمايي
با و جهان كنوني موضع و انساني روابط و جوامع تاريخي تحولات سير به نگاهي با خودش خاص
جهان نظريه شدن ، جهاني نظريه از غالب فرهنگي احتمالا و اقتصادي _ سياسي قرائت نقدگذاري
موجود ، واقعيت بستر بر و شهرگرايي آرمان از دور را ميهن _ جهان يا كشور _ جهان يا واحد
.ميكند طرح آدمي گزينه شايستهترين بهعنوان
سنتي و مدرن پست
.است هنر و ادبيات اجتماعي ، علوم عرصه در فصلنامهاي هنر و انديشه
از عبارتند شماره اين عناوين.است شده منتشر نشريه اين بهار 81 به مربوط شماره
را آن كاپ ايزا كه زنان برابري تازه جنبش ملتها ، فقر و ثروت اقتصاد ، و جامعهشناسي
شده منتشر استفن از شعري ترجمه شماره اين در.است كرده ترجمهاش فزونكار ايرج و تاليف
و ترجمه شماره اين در نيز ويليامز تنسي مايكل ، از ديگري اشعار.دارد نام خاموشي كه
.است شده نقد و معرفي نخبهكشي جامعهشناسي كتاب نيز نشريه انتهاي در.شدهاند منتشر
صفحهبندي و شمايل و شكل حال به فكري بايد حتما است مخاطبان جذب پي در اگر هنر و انديشه
.بكند خود
فرهنگي نشريات
ادبيات و روانشناسي
از يكي عكس جلد روي تصوير ديگر.است كرده تغيير فلسفه و ادبيات شماره اين جلد طرح
فصل باب در صنعتي محمد دكتر با گفتوگويي هم شماره اين اول مطلب گرچه نيست ، متفركان
حضور با پاسخ و پرسش جلسه هم گفتوگو اين انتهاي در.است روانشناسي و ادبيات مشترك
تحليلهاي تاكنون صنعتي از.است شده درج نيز سليماني بلقيس سلاجقه ، پروين وزيرنيا ، سيما
و فرهنگي تاريخ كور ، بوف و مرگ از هراس و هدايت صادق ادبيات ، و هنر در روانشناختي
.است شده منتشر اسطورهكشي
.دارد نام فلسفي تعقل فضاي در رياضي دقت و نياست علوي سهراب با شماره اين ديگر گفتوگوي
را "كواين و ويتگنشتاين رياضي معرفتشناسي" نيلوفر انتشارات توسط پيش چندي علوينيا
.است كرده بازار روانه
آوردهاند روي رياضي فلسفه و رياضيات به راسل تاثير تحت دو هر كه ويتگنشتاين و كواين
.داشتهاند بيستم قرن رياضي فلسفه در انكارناپذيري نقش
اين.شده درج شماره اين در هم ايران در ادبي نقد وضعيت بررسي همايش دهم جلسه گزارش
استاد ابومحبوب ، احمد آن اصلي سخنران و است داشته نام ايران در دانشگاهي نقد جلسه
.است بوده فارسي ادبيات و زبان دكتري مدرك داراي و دانشگاه
اين در آن ترجمه كه دريداست ژاك با گويي و گفت عنوان هم ادبيات نام به عجيبي بنياد
ترجمه شرفالدين بزرگمهر را گفتوگو اين.است شده چاپ فلسفه و ادبيات ماه كتاب شماره
.است كرده
فرهنگ بررسي به ديگران و امامي كريم سامعي ، حسين حقشناس ، عليمحمد هم ديگري ميزگرد در
.پرداختهاند هزاره فارسي - انگليسي
ادب هزارپيراهن بانوي ، بانو غزل: است شده پرداخته زير هاي كتاب معرفي به شماره دراين
حكم و امثال ، ببوس را خداوند ماه روي ، صبح تا پابرهنه ، دكامرون ، وجدان عذاب ، فارسي
. نازارين ، خوزستان عرب
معاصر انسان زندگي بحران عنوان با داستاني نقد فرو مهين سياره نوشته آشنا صداي داستان
.است شماره اين مطالب ديگر از نيز گسكري عليپور بهناز نوشته
كليات در جزئيات
اختصاص اخبار به نشريه اين اول بخششد منتشر هم كليات ماه كتاب شماره چهارمين و پنجاه
شماره اين مطلب اولين نگاه ، يك در تهران كتاب بينالمللي نمايشگاه دوره پانزده.دارد
.دارد نام ايران مطبوعات و شهريور 20 كتاب در تاملي شماره اين بررسي و نقد اولين.است
گوئل دكتر و ساتن الول پروفسور كه ميپردازد عنوان همين با كتابي بررسي به مقاله اين
.كردهاند تاليف كهن
حيدرپور سليمان نوشته پنجم چرخ يا چهارم ركن انگليس ، مطبوعات كتاب بررسي به بعدي مطلب
.است كرده منتشر بينالمللي و سياسي مطالعات دفتر را كتاب اين.دارد اختصاص دعويسرا
.است كرده نقد را شعباني احمد كتابداري و كتابخانه كتاب هم طالقاني شكراللهي احسانالله
اطلاعات ، فناوري و كتابداران.بود كرده منتشر گذشته سال در پرسش نشر را كتاب اين
نمايشگاه پانزدهمين از اجمالي گزارش و بلوچستان و سيستان استان روستايي كتابخانههاي
.شمارهاند اين ديگر مطالب نيز كتاب
كتاب يعني ديگرش همتاي با محتوا لحاظ از چه و فرم لحاظ از چه وجه هيچ به كليات ماه كتاب
يا سرمقاله عنوان تحت مطلبي گونه هر وجود عدم. نيست مقايسه قابل فلسفه و ادبيات ماه
. بماند باقي سردرگم انتها نشريهتا اين با مواجهه در خواننده تا است شده باعث آغاز
جايي به راه مقالات انتخاب براي نشريه مسولان معيارهاي كردن پيدا براي او تلاش طرفي از
. برد نمي
.گنجد مي كليات عنوانمقوله تحت كنترلر 8051 ميكرو كتاب معرفي معياري چه با نيست معلوم
|