يافت رهايي بنبست از جهان اينك
جستجو
علمي يادداشت
يافت رهايي بنبست از جهان اينك
رنجبر طاهره :ترجمه
(دوم قسمت)
و برآمده گونههاي با خوشتركيب صورتي نيست ، بلندبالا خيلي است ، جوان هنوز اينشتين
تك تك با شبق ، مانند سياه فرفري ، و مجعد شير ، يال چون زلفهايي با.دارد گردي چانه
نميتواند.است خنده دوستار و سرزنده بسيار.دارد پرپشت و كوچك سبيلي خاكستري ، موهاي
به دست جنون حال در اروپا اكنون اما.نياميزد مختصري طنز انديشهها جديدترين با حتي
كه ميبرد پي موارد گونه اين در آدمي:ميگويد خود او.نيست كردني باور كه است زده كاري
تفكرات و مطالعات ادامه به آرامي به من.دارد تعلق جانوران از بدبختي نوع به
.ميكنم نفرت و دلسوزي احساس فقط و ميپردازم خود مسالمتآميز
سي حدود در 1915-از 1918 و داد ادامه خود "مطالعاتمسالمتآميز" به جنگ طول در او
نبود ترديدي.نداشت وجود نسبيت نظريه آزمودن امكان جنگ پايان از پيش تا امانوشت مقاله
.آيد عمل به ميبايست نور شدن خم درباره اينشتين نظريه آزمودن براي تلاشي زود يا دير كه
خورشيد جلوي از ماه كه هنگامي زيرا است پديده اين مشاهده براي وقت بهترين خورشيد كسوف
چنين در 1919.ميشوند رويت قابل خورشيد نزديك ستارگان ميپوشاند ، را آن و ميكند عبور
جزيره راهي آن مشاهده براي بريتانيايي ستارهشناس ادينگتون آرتور و داد رخ كسوفي
شد ، شروع كامل كسوف وقتي.بود نامساعد هوا كسوف روز در.شد گينه خليج در واقع پرينسيپ
رصد.ميشد ديده ابر پشت از بود گرفته ميان در را آن خورشيد تاج كه ماه تاريك قرص
منظره ظهور از پس عكسها.بود مشغول عكاسي صفحههاي پياپي و سريع كردن عوض به كنندهاي
هزار صدوپنجاه طول به بود برخاسته خورشيد از كه شعلهاي.ميدادند نشان را حيرتانگيزي
گرفتند قرار هم به نزديك بسيار متناظر تصويرهايميكشيد زبانه خورشيد فراز بر كيلومتر ،
مكان تغيير راه اين از.شدند اندازهگيري هم بر عمود امتداد دو در كوچك فاصلههاي و
.شد مشخص ستارهها نسبي
دست به را ثانيه تجربي 3/0 خطاي حاشيه با ثانيهاي مكاني 61/1 تغيير پرينسيپ آزمايش
بعد به لحظه اين از.بود سازگار اينشتين ثانيهاي پيشبيني 74/1 با تقريبا كه داد
خود تسخير به را عموم افكار غيرمنتظره پديدهاي اثبات با او.يافت بسيار شهرت اينشتين
به خطاب در گويي خود ، سرمقاله در كه رفت پيش بدانجا تا لندن تايمز روزنامه حتي.درآورد
.كرد ايجاد تغييري جهان ساختار علمي مفهوم در بايد كه نوشت سرسخت دوستي
عام نسبيت تئوري بنيان:خود نظريه پرشكوهترين و آخرين انتشار مهياي اينشتين در 1916
حالي در اين و برد فراتر ديگري زنده دانشمند هر شهرت از را اينشتين شهرت كار اين.بود
به همكاران از يكي كه هنگامي چنانچه نميفهميدند فضا انحناي از چيزي عادي مردم كه بود
پس ادينگتن چهره ميفهمد ، را نسبيت نظريه كه است نفري سه از يكي او كه ميگويد ادينگتن
.هستيد فروتن چقدر شما نشويد ، دستپاچه پروفسور":گفت همكارش و رفت درهم سخن اين شنيدن از
اين واقعيت."كيست سوم نفر كه فكرم در فقط نشدهام دستپاچه":گفت پاسخ در ادينگتن و "
زمان آن فيزيكدانان اكثريت كه بود درآميخته رياضيات با گونهاي به اينشتين تئوري كه بود
مينكوفسكي ، هرمان زمان - فضا پيوستار مفهوم خود تئوري در او.بودند ناتوان آن درك از
.بود كرده لحاظ را ريچي گريگور تانسوري حساب و ريمان برنهارت نااقليدسي هندسه
عطارد حضيض حركت
سادهتر عبارتي به يا داشت بستگي زمان -فضا هندسه به نخست وهله در گرانش نظريه خلق
زمان - فضا انحناي با زمين كه طوري به ميشود آن اطراف فضاي انحناي باعث جسم يك چرخيدن
را سيارهها جهاني خطوط خورشيد ، توسط زمان - فضا پيچيدن.ميشود ماه شتابدار حركت باعث
سال در گراسمن و اينشتين.است منحني شكل به كلي طور به فضا ديگر بياني به يا.ميكند خم
براي را قبولي قابل نظري اعتبار عطارد ، حضيض غيرعادي البته و اندك افزايش بررسي با 1915
ايجاد سيارات ساير گرانشي جاذبه اثر در عطارد مدار در اختلال.آوردند دست به نظريه اين
آهنگ با است ، نزديك خورشيد به سيارات بقيه از بيش عطارد مدارهاي كه آنجايي از و ميشود
ميزان به را عطارد تقديمي حركت مقدار نيوتني مكانيك.ميكند پيشروي قرن در آهسته 34/9
اينشتين.است كوچكتر واقعي رقم از مقدار 43 اين كه حالي در ميكند توجيه قرن در 51/8
بدون كه دريافت و آورد دست به گرانشي نظريه اساس بر را عطارد تقديمي حركت حضيض در 1915
باره اين در خود او.كرد محاسبه را شده مفقود ميتواند 43 زايد فرضيه گونه هر به نياز
خود از هيجان فرط از روز چند تا كه بود هيجانانگيز برايم آنقدر كشف اين":ميگويد
".بودم شده بيخود
ميدان در الكترومغناطيسي پرتوهاي جابهجايي پيشبيني تئوري اين دستاوردهاي ديگر از
.بود "اينشتين جابهجايي" بلندتر موجهاي طول به قوي گرانشي
.داد شرح را (SiriuSB) يماني شعراي طيف نظريه ، اين از استفاده با در 1925 آدامز والتر
مكان تغيير ،(Mossbauer) موسباوئر اثر از استفاده با ربكا وگلن پاوند رابرت در 1959
منبع يك از شده ساطع گاماي پرتوهاي كه دريافتند آنها.كردند ثابت را طيفي خطوط گرانشي
ساطع گاماي پرتوهاي با مقايسه در زمين سطح بالاي (m23) فوتي ارتفاع 75 در راديواكتيو
امواج وجود آنكه عليرغم.دارند بلندتري موجهاي طول زمين ، سطح روي بر منبعي از شده
موفقيت پديدههايي چنين تبيين در فيزيكدانان اما بود شده پيشبيني سال 1916 در گرانشي
تشخيص مستقيم بهطور را امواج اين هم هنوز اگرچه.بودند نياورده دست به چنداني
.آنهاست وجود بر دال خوبي به قرائن اما ندادهاند
كيهانشناختي مدل
موفق چندان جهان كيهانشناختي مدل ساختار تبيين براي نظريهاش بهكارگيري در اينشتين
نيوتن.كند كامل كيهانشناختي ثابت يك با را معادلهاش تا است مجبور كه دريافت او.نبود
ستارهها آن در و دارد ادامه بينهايت تا كه بسازد ستارهها از جهاني تا بود كوشيده
شرح را چيزي ميخواست او.شدهاند توزيع جهان سراسر در يكنواخت نحوي به متوسط بهطور
منوال بدين وضع واقع در اما.بود كرده فرض نامتناهي ايستاي جهان يك را آن خود كه دهد
بر مبني اخترشناسي قرينههاي تمامي هنوز در 1917 اما.است انبساط حال در جهان و نيست
در را تصويري چنين كه شد كشانيده آنجا به اينشتين ذهن نتيجه در و بودند ايستا جهاني
ميتوان كه داد نشان در 1922 روسي ، دانشمند فريدمان ، الكساندر.دهد جاي خود جاذبه نظريه
اين كه دريافت او.بازگشت اينشتين اصلي معادلههاي به و كرد حذف را كيهانشناختي عبارت
را نتيجه اين اينشتين آغاز در.ميدهند دست به انبساط حال در جهان براي جوابي معادلهها
بوده اشتباهش بزرگترين كيهانشناختي ثابت كه ميدهد شرح او خود بعدها اما نميكرد باور
.است
:نوشت چنين جايي در در 1921 او.شد كامل اينشتين سترگ كار دهه 1920 اوايل تا سرانجام
.است گذشته به متعلق چيزي من براي رو اين از...است جوانان كار بزرگ اكتشافهاي
واحد ميدان و كوانتوم
.شد فيزيك وارد و ابداع پلانك ماكس آلماني فيزيكدان وسيله به در 1900 كوانتوم نظريه
.ساخت جدا بود آن بر مقدم هرچه از را بيستم قرن فيزيك راستي به كوانتومي نظريه مفاهيم
اما.داد ارائه توجهي درخود كمكهاي كوانتوم نظر توسعه براي اينشتين دهه 1920 اواسط تا
بورن ، پائولي ، هايزنبرگ ، دست به نظريه اين ميرسد نظر به كه زماني درست در 1925
.كرد پشت بدان وي برداشته پيش به قطعي گامي ديگران و شرودينگر
مكانيك به كه يافتند دست بزريگي نظري پيشرفتهاي به هايزنبرگ و شرودينگر اروين در 1925
ابداع جداگانهاي نظريه آنان از هريك كه ميرسد نظر به ابتدا درانجاميد كوانتومي جديد
نشان زودي به شرودينگر اما.داشت وجود كوانتومي جداگانه نظريه دو كه طوري به كردهاند
كه را بعدي گام دو ، هر اينشتين و شرودينگر اما.معادلند رياضي لحاظ از نظريه دو كه داد
كه اين به بود مربوط گام اين.كردند رد بودند ، برداشته خوردان پاسكوال همكارش و بورن
ذرهها مسيرهاي نحوي به امواج كه بود اين تعبير اولين.هستند چيزي چه نمايشگر موجها ،
تعبير اين آنها اما.بود مبتني كلاسيك فيزيك بر ممكن حد تا تصوير اين.ميكنند هدايت را
آنها رياضي شكل روي از كه بود اين امواج از ممكن تبيين تنها.دانستند ناسازگار را
نشان نور كوانتومهاي توسط ميتوان را مطلب اين.كرد حساب را ذره احتمالي رفتار ميتوان
قرار سوراخ سوي آن در كه پردهاي روي بر كند عبور كوچكي سوراخ از نوري شعاع اگر.داد
را آزمايش همين.ميشود تشكيل تداخل اثرهاي دليل به پراكنشي يا تفرق الگوي گرفته
از كوانتوم يك تنها بار هر كه طوري به.كرد اجرا نور كوانتومهاي فرستادن با ميتوان
.ميكند برخورد پردهاي صفحه به نقطهاي در سوراخ از عبور از پس كوانتوم هربگذرد سوراخ
به كه وقتي نور منفرد كوانتوم هر كه گفت يقين به نميتوان خوردان _ بورن تعبير بنابر
واقع در.ميكند چه احتمال بيشترين به كه گفت ميتوان فقط.ميكند چه ميرسد سوراخ
آن در كه ميكند برخورد پرده از نقطهاي به احتمال بيشترين به نور كوانتوم نظريه بنابر
.ميكند حل را ذره _ موج دوگانگي مسئله وضع اين.است روشنتر جا همه از پراكنش الگوي
آن پذيرش اما.ميانجامد فيزيكي رويدادهاي از جبرگرايانه توصيف دادن دست از قيمت به اما
است گفته بارها و بارها اينشتين كه چنان ميرسد نظر به دشوار شرودينگر و اينشتين براي
الكترومغناطيسي و گرانشي ميدانهاي تفاوت ديگر سوي از.نميكند بازي تاس جهان با خدا كه
نظريه اعلام از پس بلافاصله.درنميآمد جور جهان هماهنگي با اين و بود باقي همچنان
ميتوان را گرانش.گرفت قرار اينشتين كار دستور در واحد ميدان نظريه مسئله عام نسبيت
واحد هندسي روابط با نيز را نيرو ميدانهاي ساير نميتوان آيا پسدانست فضا انحناء
مدت به گرفت صورت الكترومغناطيسي ميدان ساختن هندسي منظور به كه تلاشهايي.كرد تعبير
بر بوهر نيلس رابا مباحثاتي از 1925 اينشتينساخت مشغول خود به را اينشتين فكر سال سي
تدوين به كرد شروع بلافاصله او ترتيب بدين.انداخت راه به كوانتوم تئوري درستي سر
از پس حتي.ميگفت جواب آنها به ديگري از پس يكي هم بوهر و نظريه اين ظاهري تضادهاي
گويي كه بود چنان او ميكنند نقل ميشناختند را بوهر كه كساني كه طوري به اينشتين مرگ
بررسي مورد اينشتين با خيالي يا راستين شنودهاي و گفت در را خود استدلالهاي روز هر
پودوسكي با مشترك مقالهاي در كلي شكلي به كوانتومي مكانيك از اينشتين نقد.ميدهد قرار
كامل را فيزيك واقعيت از كوانتوم مكانيك توصيف ميتوان آيا" نام به در 1935 روزن و
.گفت پاسخ آنها به عنوان همين با مقالهاي در نيز بوهر و شد بيان "دانست
و بوهر نامههاي عنوان تحت كوانتوم مكانيك درباره بوهر با اينشتين مكاتبات بعدها
كه زماني.شد سياسي جريانات درگير نيز اندازهاي تا اينشتينيافت انتشار اينشتين
پرينستن موسسه در و شد آمريكا عازم هميشه براي رسيد قدرت به سال 1933 در هيتلر
كه شد پيشنهاد اينشتين به وايزمان حييم وفات از پس در 1952.گرفت سر از را پژوهشهايش
براي را خود او.ورزيد امتناع مقام اين قبول از او اماشود اسرائيل رئيسجمهور دومين
.نميديد مناسب مقامي چنين وظايف اجراي
:منابع
Oxford Dictionary of Scientists,Oxford U.P1998-1
خوارزمي انتشارات.بيرشك13610 احمد:ترجمه برنستاين ، جرمي:اينشتاين _ 2
از زمان آن فيزيكدانان اكثريت كه بود درآميخته رياضيات با گونهاي اينشتينبه تئوري
مينكوفسكيهندسه هرمان زمان - فضا پيوستار مفهوم خود تئوري در او بودند ناتوان آن درك
بود كرده لحاظ را ريچي گريگور تانسوري حساب و ريمان برنهارت نااقليدسي
دانشمند نگاه از زندگي
از مرگش ، و زندگي سرنوشتش ، به او نگرش كه بود خورده پيوند اينشتين زندگي به چنان علم
در يادبودنامهاش و سال 1955 در يادبودنامهاياش طرح.بود جداييناپذير علم به نگرشش
گاه هيچ او.زنده يك جمعبندي تا بود آينده براي پيشگوييهايي حكم در بيشتر سال 1949
:پرسيد او از ناخوانده ميهماني بار يك.نميشد قائل اهميتي خود عمر حاصل جمعبندي براي
موفقيت با همراه زندگيتان آيا كه داد خواهيد پاسخ پرسش اين به چگونه مرگ بستر در شما"
ساده صداقت با و پرسشكننده بينزاكتي به توجه بدون معمول طبق اينشتين "ناكامي؟ يا بوده
پرسشي چنين به علاقهاي كمترين ديگري زمان هيچ در نه و مرگ بستر در نه من":گفت خود خاص
".نيستم بيش طبيعت از ناچيزي ذره من باشد هرچه حال هر به.ندارم
را آن پزشكان.كرد احساس خود شكم راست ناحيه در شديدي درد آوريل 1955 سيزدهم روز در او
را آن كه دادند جراحي عمل پيشنهاد او به بيمارستان دردادند تشخيص صفرا كيسه التهاب
سختي به خواب در اينشتين كه شد متوجه پرستار آوريل ، هفدهم شب نيمه از پس اندكينپذيرفت
پرستار.آورد زبان به آلماني كلمه چند ناگهان اينشتين.شتافت در طرف به ميكشد ، نفس
و بود شب نيمه دقيقه پنج و بيست و يك ساعت.دويد او تخت طرف به نفهميد كلمات آن از چيزي
.داد نشان شكم شريان خونريزي را مرگ علت شكافي كالبد.نبود ديگر اينشتين
جستجو
اسپرم توليد كارخانه
روي بر بز و خوك بيضه بافت پيوند طريق از توانستهاند پنسيلوانيا دانشگاه دانشمندان
در ميتواند تحقيقات اين نتايج.كنند توليد را آنها سالم اسپرمهاي آزمايشگاهي موش
با ارزش با واريتههاي تكثير در همچنين و انقراض خطر در گونههاي از نگهداري و حفاظت
.شود گرفته كار به اهلي حيوانات
فراواني فاصله يكديگر با تكاملي نظر از كه متفاوت گونه سه از سالم اسپرم آوردن دست به
عملي نيز ديگر جانوري گونههاي از بسياري در است ممكن بيضه پيوند كه ميدهد نشان دارند
به متعلق كه بافتهايي از ميتوان را اسپرم كه است داده نشان همچنين آزمايش اين.باشد
.آورد دست به هستند نابالغ افراد
نابالغ ، موشهاي بيضه از مكعب متر ميلي يك بزرگي به بافتهايي دانشمندان تحقيق اين در
گرفته صورت پيوندهاي تعداد به كه شد باعث عمل اين زدند پيوند موش پشت بر را خوك و بز
اين توسط شده توليد اسپرمهاي.آيد وجود به موش پشت در مينياتور بيضه (عدد تا 8 حداكثر)
و بوده موفقيتآميز گرفته صورت پيوندهاي از درصد حداقل 60.بودهاند سالم همگي بيضهها
به توانستهاند بيضهها اين.است شده موش زيرپوست در سالم بيضههاي آمدن وجود به باعث
.كنند توليد اسپرم معمولي بيضههاي اندازه همان
منجر بودند نتوانسته كدام هيچ ولي بود گرفته صورت پيوند براي مشابهي تلاشهاي گذشته در
جريان همچنين و ايدهآل حرارت موش پشت كه ميشود تصور چنين.گردند اسپرم موثر توليد به
اسپرم توليد بر علاوه تحقيق اين.ميكند فراهم شده پيوند بيضههاي براي را كافي خون
.باشند داشته فراگونهاي عملكرد ميتواند جنسي هورمونهاي ساير و تستوسترون كه داد نشان
در را اسپرم توليد ميتواند موش وسيله به شده توليد هورمونهاي كه است معني بدان اين
عمل در و بوده پيچيده بسيار اسپرماتوژنز فرآيند.شود موجب ديگر پستانداران از بسياري
جنسي سلولهاي انشقاق و تكثير.گردد بالغ موش در اسپرم نامحدود توليد به منجر ميتواند
بيضههاي كه ميرسد نظر به چنين.دارد قرار بيضه مختلف بخشهاي با دقيقي تعادل در
.ميسازند منتقل ميزبان جانوران به را بخشي بين تعادل اين تمامي شده پيوندزده
Science Daily
سرطاني تومور براي دارويي
گرفت صورت آمريكا هاپكينز جان دانشگاه در پژوهشگر پرستار يك سرپرستي به كه تحقيقاتي
باعث است ممكن ميروند كار به دردناك آرتروزهاي درمان براي كه ميدهدمسكنهايي نشان
يك كه ايندومتاسين از تحقيق اين در.بشوند نيز عمل از بعد سرطاني تومورهاي رشد كاهش
از استفاده كه ميدهد نشان حاصله نتايج.شد استفاده است غيراستروئيدي و ضدالتهاب داروي
درصد تا 50 را آنها بدخيم تومورهاي رشد ميتواند جراحي عمل از بعد موشها در دارو اين
ممكن نشده مديريت دردهاي كه نظريه اين آزمايش اين از آمده دست به يافتههاي.دهد كاهش
آمده دست به يافتههاي چه چنان اگر.ميكند تقويت را باشد برداشته در خطرناكي عواقب است
عمل از بعد التهابهاي و دردها كنترل باشد انسان به تعميم قابل موش روي بر آزمايش از
قرار جراحي عمل تحت كه شود بيماراني مديريت اولويتهاي از يكي به بدل ميبايست جراحي
تقليل باعث جراحي از ناشي تنش دو در كه بود داده نشان قبلي تحقيقات.ميگيرند
گسترش و التهاب به منجر بافتي واكنش كه ميشود باعث و شده ايمني سيستم تواناييهاي
كار به جراحي موشهاي روي بر فنتانيل و مورفين نظير مسكني داروهاي.شود سرطاني تومورهاي
ميگذارند جاي به خود از تومورها گسترش زمينه در محدودي تاثيرات كه شد معلوم و شد گرفته
ايندومتاسين از استفاده بنابرايننيستند ضدالتهاب داروها اين كه داشت نظر در بايد ولي
.است گرفته قرار استمدنظر دارا را ضدالتهاب و ضددرد خاصيت دو هر كه
عمل از بعد نخست مرحله در شد تزريق سرطاني سلولهاي سالم موش به 124 تحقيق اين در
جراحي عمل از بعد كه كردند مشاهده پژوهشگران.نشد داده ايندومتاسين آنها به جراحي
براي نرخ همين.دادند نشان خود از ريه تومورهاي رشد در افزايش درصد ماده 200 موشهاي
رشد (ميليگرم يا 4 و يا 5/1) ايندومتاسين دوز دو دادن با.بود درصد نر 350 موشهاي
شدند متوجه آنها اين بر علاوه.يافت كاهش درصد از 63 بيش مادهها و نرها در تومور
شده غيرفعال سرطاني سلولهاي تزريق از بعد كه ايمني سيستم Natural Killer سلولهاي
سرطاني سلولهاي بردن بين از به شروع و شده فعال موشها به ايندومتاسين دادن با بودند
.ميكنند
Science Daily
علمي يادداشت
تاريكي اعماق در حيات نور
كاظمي سميه:ترجمه
كه شد متوجه اناكسيمنس نام به ميلتوس ، اهل يوناني فيلسوف يك پيش ، سال پانصد و هزار دو
عجيبي نور آب ، شكافتن هنگام به او پاروي لبه شب ، در قايق زدن پارو هنگام در اوقات گاهي
.ميدهد بيرون خود از را
نام _ حيات نور _ "بايولومينسنس" ميشود داده بيرون زنده موجودات بدن از كه نور اين
با كاسكاريولو ، وينچنزو نام به ايتاليا بولونياي اهل كيمياگر يك سال 1603 ، در.دارد
اين.آورد وجود به را درخشاني مصنوعي ماده زغال ، و باريم سولفات مخلوط به دادن حرارت
نور زير در اختراعش دادن قرار با او اما ميداد دست از را خود درخشش تدريج به ماده
اقيانوسهاي را زمين مسكوني بخش پهناورترين.كند شارژ را آن دوباره ميتوانست خورشيد
نور اين.است اقيانوسها اعماق در نور منبع تنها بايولومينسنس ، و ميدهند تشكيل عميق
تكسلولي ، جانوران دريايي ، ستارههاي قارچي ، گياهان اسكوييدها ، ماهيها ، باكتريها ، توسط
پستانداران ، در و ميشود توليد شبتاب كرمهاي و خرچنگها هزارپاها ، كرمها ، اسفنجها ،
در نور اين.ندارد وجود نوري چنين عقربها و عنكبوتها دوزيستان ، پرندگان ، خزندگان ،
موجودات آنها.بگيريد نظر در را دوتاژكي جانوران مثال ، بهعنوان.است رايج بسيار دريا
و گياهان مشخصههاي ماندن ، زنده براي و ميكنند زندگي آب در كه هستند كوچكي تكسلولي
يك ميكرون ، يك) است ميكرون تا 2000 بين 5 آنها اندازه.هستند دارا هم با را حيوانات
اين جمعيت كه وقتي.(است ميكرون حدودا 70 انسان سر موي ضخامت و است متر ميليونيوم
حتي.ميرسد ميليون به 60 دريا ، آب از ليتر هر در تعدادشان برسد ، انفجار حد به موجودات
را دريا رنگ كه ميشود پوشيده رنگ قرمز تاژكداران از دريا ، آب از منطقهاي اوقات ، گاهي
دوتاژكي جانوران كه زماني.ميكنند مسموم نيز را دريا موجودات ساير و ميدهند تغيير
در و اول جهاني جنگ طي.ميدهند بيرون بايولومينسنس نور خودشان از شوند واقع حمله مورد
خود دنبال به آب ، زير در كه نوري رد با آلماني ، U-زيردريايي 34 نوامبر 1918 ، نهم تاريخ
رديابي سريعا خاطر همين بهكرد فاش مديترانه درياي در را خود موقعيت ميگذاشت ، جاي بر
انرژي درصد تقريبا 100 چون است بهينه فوقالعاده فرآيندي بايولومينسنس ، .شد منهدم و
به را انرژي درصد متداول ، 90 روشنايي لامپهاي كه حالي در ميكند تبديل نور به را موجود
.روشنايي لامپ نه ناميد ، حرارتي لامپ را آنها بايد بنابراينميكنند تلف گرما صورت
از آنها توليد و هستند گران بسيار بايولومينسنس ، نور توليد براي لازم شيميايي مواد
به فقط را شيميايي مواد اين معمولا شما خاطر همين به.نيست صرفه به مقرون تجاري ، لحاظ
آنها وقتي كه ميبينيد كشوري نمايشگاههاي و راك كنسرتهاي در درخشان چسبناك مواد شكل
ماده دو اين.ميدهند بيرون بايولومينسنس نور خودشان از ميدهيد تماس يكديگر با را
به "لوسيفر" لاتين كلمه از نامها ، اين.دارند نام "لوسيفريز" و "لوسيفرين" شيميايي ،
براي كدام ، هر كه دارند وجود زيادي متفاوت لوسيفرينهاي.شدهاند گرفته "نوردهنده" معني
لوسيفرين مولكولهاي مثلا.دارند همراه به را خودشان خاص لوسيفريز شيميايي ، واكنش انجام
از بعضي.دارند فرق هم با كاملا تاژكي ، دو جانوران و باكتريها تاب ، شب حشرات در موجود
خميده زنجيرههاي آنها از بعضي شدهاند ، تشكيل اتم طولاني زنجيرههاي از مولكولها ، اين
انجام را كار يك آنها همه اما.هستند كلروفيل كروي مولكول به مربوط ديگر بعضي و دارند
ابتدا.است مرحلهاي دو شيميايي ، واكنش اين.ميكنند توليد نور خود از يعني ميدهند
به را ديگر شيميايي ماده دو تا ميشود تركيب ATP نام به شيميايي ماده يك با لوسيفرين
ماده دو تا ميشود تركيب اكسيژن با شيميايي ، ماده دو آن از يكي سپس.بياورد وجود
مايل سبز و كمرنگ زرد بين معمولا نور اين رنگ.كند توليد نور همراه به را ديگر شيميايي
گربه براي كه مرغي قطعات از درخشيدن حال در را نور اين است ممكن.است قرمز به
توسط مرغ آن كه است اين نور اين دليل.باشيد ديده بوديد ، گذاشته بيرون خانگيتان
وجود آب در باكتري اين.است شده واقع هجوم مورد "فلورسنس سودوموناس" نام به باكترياي
و كند رشد سرعت به ميتواند باكتري اين شود داده قرار گرمي جاي در مرغ گوشت اگر و دارد
.نميشود غذا شدن فاسد سبب اما ميدهد ، بيرون نور ازخودش باكتري اين چه اگرشود زياد
از غير ديگري باكتريهاي مطمئنا شود نگهداري گرما در مدتي براي مرغ گوشت اگر طرفي از
با بنابراين.شوند شما مسموميت سبب ميتوانند كه ميكنند تكثير به شروع نيز باكتري اين
.هستند غذا فاسدكننده نامطبوع باكتريهاي وجود نشانه بيضرر ، نوردهنده كتريهاي
با لوسيفريز و لوسيفرين عجيب نامهاي با شيميايي ماده دو كه زماني عجيب ، سرد نور اين
.ميآيد وجود به شيمي و الكتريسيته غيرعادي آميختگي هم به از و ميدهند ، نشان واكنش هم
از مختلفي انواع بدن در مستقيما مختلف ، طرق به و بارها كه است مهم آنقدر بايولومينسنس
آنها همه اما دارند وجود مختلفي لوسيفريزهاي و لوسيفرينها.ميشود ظاهر زنده موجودات
.ميدهند انجام را يكساني كار
www.abc.net.au:منبع
|