هستم هم من
ديدگاه
زنان دانستنيهاي
هستم هم من
خانواده سرپرست زنان عاطفي و اقتصادي مشكلات به نگاهي
درصد معادل 5/8 ايراني ، خانوار هزار و 37 ميليون يك حدود ايران كشور در رسمي آمار طبق
رقم غيررسمي آمارهاي كه است درحالي اين.ميشوند سرپرستي زنان توسط كشور ، خانوارهاي كل
ميگيرد نشانه را ميليون سه
مجوزي پاكسيما
.ميايستم هم اضافهكاري همين براي دارم بچه تا سه ميكنم ، كار ساعت روزي 10":ميگويد
".بچه تا سه اين و هستم من حالا.رفت و كرد تصادف جاده توي گذشته سال شوهرم
سوم سال دومم پسر است ، دانشجو دخترم":ميگويد و ميدوزد زمين به را نگاهش ميكند ، مكث
".است مدرسهاي هم كوچكم پسر و دبيرستان
:ميگويد.كند خالي را خود نميتواند هم دل درد اين با كه خسته آنقدر.دارد خسته نگاهي
كارگاه توي كه همسايهمان فهيمه.شكر را خدا هستيم سالم همينكه ندارم ، شكايتي و گله"
هرچه هم فهيمه و چيست ، مريضياش نميدانند دكترها.دارد مريض بچه ميكنيم ، كار باهم
".ميدهد درمان و دوا بالاي ميكند كار
زن اين حالا.شدند جدا هم از كه ميشود دوسالي بود ، معتاد فهيمه شوهر":ميكشد آه
".بكند نميتواند كمكي و است زندان توي الان كه هم شوهرش.كوچك بچه تا دو با مانده
.نبود سنگين اينقدر كارم داشتم ديپلم اگر شايد خواندهام ، درس ششم كلاس تا":ميگويد
خدا.بخونيد درس شما تا ميكنم كار منبخونيد درس فقط ميگم بچههايم به كه همينه براي
".دارم خوبي بچههاي كه شكر را
بدون كه زناني:ميشوند تعريف شكل اين به خانواده سرپرست زنان جامعهشناسي ، تعاريف در
مسئوليت و دارند عهده به را خانواده سرپرستي بزرگسال ، مرد يك حمايت يا و منظم حضور
چند به زنان اين و.آنهاست عهده به حياتي عمده تصميمگيريهاي و خانواده اقتصادي اداره
همسر ، كارافتادگي از همسر ، فوت علت به كه زناني:از عبارتند كه ميشوند تقسيم عمده دسته
امرار به مجبور شوهر ، بودن سرباز و اعتياد منقطع ، نكاح زنداني ، بودن ، مفقودالاثر طلاق ،
.هستند فرزندانشان احيانا و خود زندگي معاش
درصد معادل 5/8 ايراني ، خانوار هزار و 37 ميليون يك حدود ايران ، كشور در رسمي آمار طبق
غيررسمي آمارهاي كه است درحالي اين.ميشوند سرپرستي زنان توسط كشور ، خانوارهاي كل
را ميليون سه رقم و است خانواده ميليون يك از بيشتر خيلي جمعيت اين كه ميكنند اعلام
.ميگيرد نشانه
حدود 4/3 اينكه كرد ، پيدا دسترسي مهم نتيجهاي به ميتوان آمار همين از استفاده با
سرپرست زنان از درصد حدود 55 رقم اين از.هستند زنان سرپرستي تحت كشور در كودك ميليون
خط زير آنان درصد از 29 بيش كه ميدهند تشكيل روستايي سرپرست زنان را درصد و 70 شهري
.ميكنند زندگي فقر
پنجه و دست خود ويژه مشكلات با جامعه سطح در زنان كه باشيم داشته باور اگر بنابراين
نمود خانوار سرپرست زنان درخصوص مشكلات اين كه بگوييم جرات به ميتوانيم ميكنند ، نرم
و ميشوند اجتماعي آسيبهاي يكسري قرباني آنان كه ميدهند نشان شواهد زيرا.دارد بيشتري
سرپرست زنان مشكلات بر...و بيسوادي فرهنگي ، جايگاه عدم عاطفي ، خلا مالي ، فقر.هستند يا
.است كرده سختتر را آنان كار و شده اضافه خانوار
اقتصاد و اشتغال:اول حرف
ابتدا همان از را خانواده سرپرست زنان حضور ميتوان زنان ، كار تاريخچه به نگاهي با
خانواده سرپرست زنان به كارگاهها و كارخانهها در زنان حضور اولين شايد.بود نظارهگر
يا نيمهتخصصي كارهاي به تا ميشد باعث دريافتيشان حقوق به آنان نياز زيرا باشد ، مربوط
امروز به تا روند همين.كنند دريافت هم كمتري دستمزد مردان به نسبت و شوند مشغول ساده
.است رسيده امروز به كارخانهها در زنان حضور اولين از كه است ميراثي گويي و دارد ادامه
زنان مشكلات از بخشي خدماتي ، صرفا و تخصصي نيمه مشاغل اختصاص يا و پايين دستمزد
بهزيستي سازمان رئيس كه ميكند پيدا نمود بيشتر آنجا در اساسي مشكل.است خانواده سرپرست
".هستند بيكار كشور در خانوار سرپرست زن نفر هزار و 30 ميليون يك از نيمي":كرد اعلام
يك حدود چيزي كه گفت ميتوان بسنجيم ، غيررسمي آمار با را گفته همين بخواهيم اگر حال
.رسمي آمار معادل رقمي يعني هستند بيكار خانوار سرپرست زنان از ميليون
:ميگويد وي است ، خانهنشين و شده معلول تصادف اثر بر شوهرش است ، ساله كوكبي 32 فاطمه
به شايد.نيستم انجامشان به مايل كه ميشوم كارهايي به مجبور زندگي مخارج تامين براي"
تهران بيمارستانهاي از يكي خدمه حاضر حال در.نيستم برخوردار كافي تخصص از اينكه خاطر
".دارم هم فرزند دو و هستم
به دست آن با خانواده سرپرست زنان كه است مسائلي جمله از بيسوادي يا كمسوادي فقر ،
روآوردن.كنند خود آن از را پردرآمدي و مناسب شغل نميتوانند همين براي و هستند گريبان
همگي زندگي ، هزينههاي تامين در اجبار كنار در بيكاري يا و پايين سطح خدماتي مشاغل به
.اجتماعي آسيبهاي سوي به زنان ورود براي ميشود مدخلي
اشتغال ، و اقتصادي بعد از غير خانواده سرپرست زنان اصلي مشكل كارشناسان عقيده به اما
بلكه ندارد ، وجود اجتماعي حمايتهاي كه نيست اين منظور.است اجتماعي حمايتهاي عدم
حل به نسبت نميتوان كه گونهاي به است ، برخوردار پائيني قدرت از حمايتها اينگونه
.بود اميدوار مشكلات
حتي كس ، هيچ همسرم فوت از بعد":ميگويد خانوار سرپرست زنان از يكي صارمي ، شهين
زندگي كفاف امداد كميته مستمري كه معتقدند آنان.نشدند كمك به حاضر خودم خانواده
اين زندگي هزينههاي بودن بالا مدرسهاي ، فرزند سه وجود با اما.ميدهد را ما چهارنفري
"ميدهد؟ كفاف مستمري مقدار
از ميتواند كه حمايتها اينگونه.ميكند پيدا مفهوم "دولتي حمايتهاي" كه اينجاست در
.است خانواده سرپرست زنان به كمكرساني براي خوبي راهكار شود ، ارائه خاصي ارگانهاي سوي
و خيريه موسسههاي امداد ، كميته پوشش تحت خانوار سرپرست و بيسرپرست زنان ايران در
طوري به است ، مساوي افراد اين به بهزيستي و امداد كميته مستمري ميزان.هستند بهزيستي
از برخي.ميكنند دريافت مستمري ريال هزار تا 180 بين 80 خانواده افراد تعداد برحسب كه
ميكنند كسب را امكاناتي خانواده اعضاي براي مستمري ، دريافت از غير نيز خانوادهها
توسط كه..و درماني خدمات بيمه مسكن ، ساخت و تعميرات جهيزيه ، تحصيل ، مثال بهطور
.ميشود پرداخت امداد كميته و بهزيستي
پوشش زير و شدم جدا او از كه است دوسال همسرم اعتياد دليل به":ميگويد مميوند اشرف
خانوادهام معاش امرار براي بهزيستي سوي از شده پرداخت هزينههاي.دارم قرار بهزيستي
برابر چند را اقتصاديام مشكلات همين و اجارهاي خانه يك با دارم فرزند سه.است ناكافي
نميكنند ، معرفي خيريه مراكز به را خودشان كه ميشناسم را زيادي سرپرست زنان من.ميكند
حفظ نيز ما شخصيت و غرور تا كنند اقدام كمك و شناسايي براي خودشان مراكز اين من نظر به
".شود
چون عواملي خاطر به خانواده سرپرست زنان تعداد هرساله كه ميدهد نشان شده ، اعلام آمار
را اشتغالزايي طرحهاي بتواند دولت اگر و است گسترش حال در مالي فقر و اعتياد طلاق ،
از بيش مستمري دادن با نه غيرمستقيم ، طريق از ميتواند كند ، فراهم زنان از قشر اين براي
.كند برطرف را قشر اين اقتصادي مشكلات از نيمي
سكه ديگر روي عاطفي ، خلاهاي
تشكيل جوان زنان را آنان درصد خانواده ، 27 سرپرست زنان كل از ميشود اعلام كه زماني
عنوان "عاطفي خلا" خانواده سرپرست زنان مشكل مهمترين اقتصاد ، مقوله از بعد ميدهند ،
قضيه مادي بعد به معطوف حمايتي و دولتي ارگانهاي تلاش تمامي آيا كه پرسيد بايد.ميشود
سرپرست زنان روحي و عاطفي بعد كه پرسيد ميتوان هم باز بود مثبت پاسخ اگر و است؟ بوده
.ميشود چه خانوار
مطلقه ، زنان به را آنان كه خانواده سرپرست زنان وضعيت از شده ارائه دستهبندي طبق
آنان عاطفي خلاهاي از هركدام به ميتوان ميكنند تقسيمبندي...و بيوه زنان بدسرپرست ،
بازي حين در خود و كند بازي زندگي در را نقش چند بايد گرفته طلاق كه مادري زيرا.برد پي
به زندگي بار كشيدن زنان گونه اين در بحران نشانههاي اولين و ميشود نيز تعارض دچار
.است تنهايي
دچار ;درگذشتهاند طبيعي يا و سانحه اثر بر شوهرانشان كه زناني درصد تا 20 حدود 10 اما
اين از غير.ميكنند استفاده آرامبخش و خوابآور داروهاي از احيانا و هستند افسردگي
در را خود نيز فرزند و است مادر و پدر نقش دو كردن بازي درحال هميشه خانواده سرپرست زن
.باشد مضر هم كودك خود زندگي آينده براي ميتواند امر اين كه ديده والدي تك خانوادهاي
ديگران سوي از درك عدم و طردشدگي انزوا ، تنهايي ، احساس معمولا خانواده سرپرست زنان
دلايل از يكي عاطفي و رواني _ روحي بعد درخصوص اجتماعي حمايتهاي فقدان شايد.ميكنند
گرفتاريها و سختيها همه با تا مجبورند زندگي شريك وجود بدون آنان.باشد انزواها همين
و نفس به اعتماد طولانيمدت در عامل همين ;نكنند دريافت را معنوي پاداش هيچ و بسازند
.ميكند تضعيف را آنان كارايي
دوش به خانواده سرپرست زنان در افسردگي و استرس دلايل عمده از يكي شد گفته كه همانطور
هم سرپرست مرد عهده از كار اين گراني و تورم به توجه با زيرا است ، اقتصادي بار كشيدن
به را آنها لازم تخصص نداشتن يا و بودن حرفهاي عدم اين ، از غير.برميآيد سختي به
عوامل از يكي ميتواند نيز خود اين كه نيست خوشايندشان مورد كه واميدارد كارهايي
.باشد استرسزا
جايگاه سني ، نظر از خانوار سرپرست زنان بيشتر":ميگويد باره اين در كارشناسان از يكي
و مسائل همه با امروز جهان در بتوانند كه نيستند موقعيتي در تحصيلات سطح و فرهنگي
مطلوب بهطور را فرزندانشان معنوي و روحي پرورش و تربيت مسئوليت اجتماعي معضلات
به توجه با سرپرست زنان توسط خانوادهها مالي امور سرپرستي و تكفل و باشند عهدهدار
كه دراينجاست و باشد آنان نياز جوابگوي نميتواند هيچوجه به كشور اقتصادي فعلي تورم
".گيرد قرار توجه مورد بايد و ميكند پيدا اهميت عاطفي خلا
به حمايتي ارگانهاي و دولت كه است درست":ميگويد سرپرست زنان از ديگر يكي نساج زهرا
و كردهاند فراموش را آن عاطفي و روحي بعد ولي دارند توجه زنان اقتصادي و مادي مسائل
مشكل هم مستمري همين كه درصورتي.نيست مشكلي ديگر شد ، حل اقتصاد اگر كه ميكنند فكر
نيست بعيد هيچ نشود توجه خواستهها اينگونه به اگر بنابراين نميكند حل را ما اقتصادي
".باشيم سرپرست زنان در اجتماعي آسيبهاي رفتن بالا شاهد كه
كرد بايد چه
به واقعبينانه و جامع نگرشي ايجاد خانواده ، سرپرست زنان مشكلات رفع در قدم اولين شايد
اشتغال وضعيت":ميگويد باره اين در زنان مشاركت امور مركز رئيس شجاعي ، زهرا.باشد آنان
را قانونگذاري و حقوقي اصلاحات كه است اميدهايي و نگرانيها بر مشتمل ايران ، در زنان
ادامه در وي.شود پديدار اقتصاد عرصه در زنان فعاليت از روشني افق تا ميطلبد ، هم
در مبنايي عنوان به ميتواند توسعه كلان برنامههاي در جنسيتي نگرش":ميگويد
برنامه قانون ماده 158 به توجه با كه شود گرفته نظر در زنان كار به مربوط سياستگذاري
و اجتماعي مشاركت و زنان تعاونيهاي خانوار ، سرپرست زنان شغلي فرصتهاي توسعه ، سوم
.گيرد قرار توجه مورد بيشتر بايد استانها سطح در زنان فرهنگي
از سرپرست زنان مشكلات شايد كه كرد اشاره نكته اين به ميتوان بالا مطالب از غير ولي
اين بر جامعه نگرش تغيير زيرا.كند تغيير افراد اين به جامعه نگرش كه ميشود حل آنجا
اخذ را شده ارائه خدمات از حاصل منافع و كنند كمك خودشان به بتوانند آنها كه است اساس
و استعداد شناساندن و اجتماعي توسعه فعاليتهاي به حمايتي نظام دادن سوق.نمايند
.باشد آنان براي مثبتي قدم ميتواند مطمئنا خانوار سرپرست زنان جمعي و فردي قابليتهاي
عمدهترين جزء ميتوانند خانواده سرپرست زنان كه بست نكته اين بر چشم نبايد اين از غير
و اجتماعي تبعيضهاي معرض در ديگران از بيش كه باشند اجتماعي آسيبهاي معرض در اقشار
مسئوليت عهدهدار دلايلي به كه زنان از گروه آن ميان اين در.دارند قرار رواني فشارهاي
خود برابر در را بيشتري آسيبهاي ميشوند ، خود زندگي مخارج تامين و فرزندان نگهداري
و سرمايه افزايش زمينههاي آوردن فراهم در بتوان را مشكلات اين رفع شايد و ميبينند
نفس به اعتماد و رواني بهداشت ارتقاي جهت در تلاش و خانوار سرپرست زنان اشتغالزايي
.دانست زنان
و دولتي نهادهاي و سازمانها مساعدت و همكاري جلب مردمي ، مشاركتهاي افزايش همچنين
.دانست شاغل زنان مشكلات كردن كم براي مناسب راهحلهاي جزء ميتوان نيز را خصوصي
ارائه و آنها كردن جمع بنابراين دارد ، وجود هميشه زنان مشكلات كه كرد فراموش نبايد و
زن عنوان با كه هفتهاي ;شود خلاصه هفته يك در تنها نميتواند مشكلات همگي براي راهحل
كردن ريشهكن براي.ميافتند مشكلاتش و زن ياد به همگي كه است موقع آن و ميگيرد نام
.بود فكر به هميشه بايد مشكلات
ديدگاه
ايران سينماي و زنان حقوق
معيرينژاد هادي
تقسيمبندي در را آمريكايي كاركردگراي2 جامعهشناس پارسونز1 تالكوت" ترجمان ما اگر
بر و بپذيريم3 فرهنگي و اجتماعي اقتصادي ، سياسي ، نظامهاي خرده به جامعه اجتماعي نظام
جامعه جاري حقيقت به توجه با را آن و بدانيم مترتب را نهادهايي نظامها خرده از كدام هر
اين از كدام هر در كه آوريم نظر در هم را نكته اين بايد بشماريم ، ملموس و واقعي امري
داراي آن قبال در و وظيفه داراي نظام ، هر عنصر اصليترين عنوان به فرد نظامها ، خرده
كه حقوق اين.شود برآورده فرد هر از نظام كاركردي انتظارات قبال در بايد كه است حقوقي
مختلف جوامع در آن رعايت عدم و رعايت و است مطرح بشر حقوق عنوان به جهان سطح در امروزه
به خردتري تقسيمبندي در است ، كرده فراهم عرصه اين در را زيادي چالشهاي ايجاد موجبات
همواره جامعه ، يك جمعيت از نيمي عنوان به زنان ميشود تقسيم جامعه در "زنان حقوق"
انتظار آنان از جامعه اداره در مدرن وجهنظرهاي يا و سنتي رويكردهاي كه را كاركردي
كژ عناصر كمتر ما قشر اين در ديگر طرف از.كردهاند برآورده نحو بهترين به داشته ،
به مربوط جوامع اكثر در جنايت و جرم آمار بيشترين كه حدي به شاهديم را مخوف و كاركرد4
.ميشوند شناخته نظام هر در جامعه خوشكردار عناصر عنوان به همواره زنان و است مردان
كاركرد قبال در زنان حقوق ما ، كشور نظير كشورهايي در تاريخ طول در كه جاست اين نكته اما
چيزي عملا قاجار سلطنت پايان تا و ميشود انگاشته ناديده مختلف ، عرصههاي در درستشان
پهلوي دوره در كه كرد قبول بايد البته.داشت وجود ما جامعه در زنان حقوق نام به
اينكه دليل به اما شد ، انجام حقوق اين احقاق براي نادرستي و درستي از صرفنظر تلاشهايي
عملا بود ، زنان فرهنگي و اجتماعي بافت گرفتن نظر در بدون و نشده بومي حقوق احقاق اين
استفاده يا و زنان سر از چادركشي چون پديدههايي و شد تبديل ستيزانه زن پديدهاي به
اين مسلم حقوق گذاردن پا زير همانا حقيقت در انقلاب ، از قبل سينماي در آنان از ابزاري
در بتوان را قوانين و ارزشها بين همخواني عدم اين مثال شاهد شايد كه بود جامعه از قشر
چه اگر ;انقلاب از بعد دوره در.جست انقلاب دوره در ضدشاه تظاهرات در زنان گسترده حضور
اما شد ، انجام بود ، شده گذارده پا زير تاريخ طول در كه حق اين احقاق براي تلاشهايي
از بعد فرهنگي - اقتصادي معضلات و جنگ نظير اجتماعي مشكلات از پارهاي دليل به متاسفانه
از ما سياسي و اقتصادي نهادهاي عملا و نداشت باشد داشته بايد كه را سرعتي روند اين آن ،
تنها انقلاب از بعد در كه است اين ذكر قابل نكته اما.ماندند خالي زنان تاثيرگذار حضور
جامعه در را نارسايي و مشكل اين حدي ، تا است توانسته خاصاش ، خصلتهاي دليل به نهادي
مخصوصا ايران نوين سينماي شك بدون.است سينما آن سردمدار و هنر نهاد كند ، بازنمايي
پديدهاي.است اجتماعي پديده يك باشد هنري اثر يك آنكه از پيش آن در فمينيستي نگرشهاي
و خانوادگي سينماي تا ميرود و است شده متحول جامعه جاري حقيقت با متقابل كنش در كه
سينمايي سمت به بود ، مسلط ژانر انقلاب از بعد سالهاي در اجتماعي علل به كه را جنگي
را فرصت اين انقلاب از بعد در كه ايراني زن كارگردانانكند متحول معترض و زنانه
مردي كارگردانان از برخي و بياورند دوام ايران سينماي مناسبات بيرحم فضاي در داشتهاند
آثاري خلق با كنند ، لحاظ خود آثار در را زن جنس روانشناسي هوشمندي با توانستهاند كه
برآورده اجتماعياش خاستگاه به متعهد پديدهاي عنوان به را سينما وظيفه تماشايي و جذاب
با ميلاني تهمينه ،"ارديبهشت بانوي" با بنياعتماد رخشان نظير كارگرداناني كردهاند
بماني ، و ليلا سارا ، بانو ، پري ، با "مهرجويي داريوش" ،"پنهان نيمه" و "زن دو" فيلمهاي
پانزده ترانه من و كتاني كفشهاي با دختري با "صدرعاملي رسول" نگين ، با "هاشمي اصغر"
ديگر نهادهاي زدني مثال جسارتي با زنان ، زندان فيلم با "حكمت منيژه" بالاخره و دارم سال
اگر حتي و گرفتهاند چالش به جامعه ، اقشار از قشر اين حقوق احقاق جهت در را ما جامعه
اين كردن نهادينه با كه قادرند اما برسانند ، مسئولين گوش به را خود صريح پيغام نتوانند
پيام با را جوانان از نسل يك ناخودآگاه سينما ، مخاطبان ذهن در مساواتطلبانه رويكردهاي
به است نداشته سابقه ما تصويري هنرهاي عرصه در تاكنون كه امري.كنند متحول خود نهايي
كه زن محوري شخصيت از اثري تلويزيوني آثار و دور سالهاي سينماي در كمتر ما كه نحوي
سينماي از كه ميدارد آن بر را ما موضوع اين.داريم باشد ، زنانه احساساتي و كنش داراي
به است داده قرار خود همت وجهه هنر ، و فرهنگ عرصه در را زنان حقوق احقاق كه ايران امروز
و همدلانه نگاهي با مالوف ، جبههگيريهاي جاي به و كرده ياد ارزشمند پديدهاي عنوان
كاركردش قبال در جامعه از عضوي هر كه بپذيريم را شرط اگر زيرا.بنگريم آن به مسئولانه
به كه كليت اين پنهان نيمه به بايد كند ، مطالبه بيشتري حقوق و كند اعتراض كه دارد حق
و والا قالب در را فريادش تا دهيم اجازه ماست پيشروي ايران امروز جامعه عنوان
.برساند مخاطبان گوش به هنر تاثيرگذار
:پينوشت
. Functionalism20Talcott Parsons1
عبدالحسين ترجمه گيروشه - پارسونز تالكوت جامعهشناسي كتاب به بيشتر مطالعه براي - 3
.كنيد مراجعه گهر نيك
. dysfunction4
زنان دانستنيهاي
خواندني خبر يك
پيشبيني علمي مدلهاي از بهرهگيري با محققان از برخي كه بدانيد باشد جالب شايد
نسل گذشته ، سال ميليونها طي ايگرگ ، كروموزوم ژنهاي شمار كاهش به توجه با كه ميكنند
كروموزوم ژنهاي شماره كه طوري بهشد خواهد منقرض كلي بهطور تاريخ از مقطعي در مردان
ژن به 40 ژن از 1500 گذشته سال ميليون چند طي ميآورد ، وجود به را مردان نسل كه ايگرگ
.است كرده پيدا تنزل
پيدا ظهور متفاوتي آدميان نسل است ممكن آينده در كه معتقدند محققان از گروهي بنابراين
وجود نئاندرتال انسانهاي و هوموساپين انسانهاي ميان كه تفاوتي حد در تفاوتي كه كنند
شواهد حد در اما دارد وجود نظريه اين با مخالفاني هرچند.باشد برقرار بينشان در داشت
جديد ، انساني گونههاي شدن پديدار و ايگرگ كروموزوم رفتن بين از گفت ميتوان كنوني
.نيست غيرمحتمل
زايمان هنگام مرگ
در را زنان حق حقوقي ، و قانوني راههاي با بتوانند تا هستند تلاش در دنيا سراسر زنان
در زيرا.آورند دست به را ميشود بيشتر ظلم آنان به كه مناطقي در خصوص به جهان سراسر
كه دشواري و سخت شرايط خاطر به زنان و نميشود داده اهميتي زن وجود به كشورها از برخي
هنگام در مرگها اين عمدهترين شايد.ميدهند دست از را خود جان ميشود تحميل آنها بر
.ميكند جنين سقط به اقدام زني كه زماني يا و باشد كودك آوردن دنيا به
مير و مرگ نرسيدند كافي پيشرفت به فرهنگ و تكنولوژي لحاظ از هنوز كه كشورهايي در زيرا
مراكز تشكيل با جهان زنان تا شده باعث امر اين.است بالا بسيار زايمان هنگام در زنان
سالم جان عقبافتاده كشورهاي در زنان تا كنند فراهم را تجهيزاتي و امكانات (NGO) خصوصي
.اتفاقهاست دردناكترين و سختترين از يكي زايمان هنگام در مرگ زيرا.برند در به
از را خود جان زايمان هنگام است ممكن نيز ميكنند تحمل را بارداري دوران ماه كه 9 زنان
.بدهند دست
حساس بسيار حاملگي دوران در آنان كه ميدهد نشان باردار زنان از آمده عمل به تحقيقات
انجام سنگين كارهاي بايد ديگر زنان ، ميكند ، تغيير آنها بدني سيستم كه طوري به ميشوند ،
.ناهنجار و خشن رفتار هرگونه از دور به كنند زندگي محبت و پرمهر محيط در بايد و دهند ،
افسردگي دچار بارداري دوران در زنان از بسياري تا ميشود باعث نكاتي چنين رعايت عدم
خواهد همراه به را شديدي عوارض و شده تشديد افسردگي اين نشود توجه آنان به اگر كه شوند
روحيه ديگر سوي از و ميگذارد تاثير نيز كودك روي بر سو ، يك از مادران در افسردگيداشت
بدن دستگاه در را خود روحي ، بيماريهاي بروز و روحيه تضعيف همين و ميكند تضعيف را مادر
باعث يا ميشود جنين سقط به منجر باشد شديد حالات اين اگر و ميدهد نشان فرزند و مادر
كه زماني رواني و روحي عوامل تمام.گيرد قرار خطر معرض در جانشان بچه و مادر كه ميشود
و ميكنند مشكل دچار را زنان زايمان ميشوند ، همراه بهداشتي و رفاهي امكانات كمبود با
اينگونه افغانستان مثل كشوري در مثال بهطورشوند زنان مرگ دچار است ممكن نهايت در
طالبان گروه و دادند دست از زايمان هنگام را خود جان زن هزاران و ميدهد رخ زياد وقايع
.بود مير و مرگ اين علتهاي اصليترين از يكي
جهان كشورهاي ديگر در بلكه نميآيد چشم به افغانستان در تنها وقايعي چنين حال هر در
آن اميد به كرد ، غلبه اتفاقات گونه اين به ميتوان گروهي بسيج يك با و ميدهد رخ نيز
.ببينند حد يك در را يكديگر انسانها ، همه و كنند كمك هم به مردم تمام كه روزي
زنان اجتماعي فعاليت
زن بين كه رسيد نتيجه اين به ميتوان اروپايي كشورهاي در كاري روابط به مختصر نگاهي با
از شايستهتر گاهي و برابر زنان فعاليت موارد از برخي در و ندارد وجود تفاوتي مرد و
نشان خود از مردان به نسبت بيشتري كارايي موارد از بسياري در زنان.ميكند جلوه مردان
علتهاي به زنها از خيلي كه ميدهد نشان آمده دست به محاسبههاي و تحقيقات.ميدهند
ترجيح زنان كه خاطر اين به شايدندارند اجتماعي فعاليت و نميروند كار سر مختلفي
با آنان كه ميشود باعث وسواس همين و كنند انتخاب را مطمئني و سالم كار محل تا ميدهند
باشد ، ناسالم اخلاقي لحاظ از كاري محل اگر مثال بهطورشدند مواجه كمتري كار بازار
.ميشوند استرس و ترس دچار شغل انتخاب براي آنان و نميروند كار محل آن به ديگر زنان
جهان كشورهاي در اماهستند مواجه مشكل اين با نيز اروپايي كشورهاي در زنان بنابراين
و كار بار بيشترين كشورهايي چنين در مرد كه شكل اين به است متفاوت حدودي تا قضيه سوم
فكر حقوقش به زيرا.است شكل چه به كارش محيط كه نميدهد اهميتي و دارد دوش بر را اقتصاد
خودش براي را روحي و جسمي آرامش و اطمينان آن ميتواند نيز كاري محل هر در و ميكند
نانآور مرد ، كه فكرهايي طرز چنين وجود خاطر به رود كار سر به زني اگر و سازد فراهم
زن وجود به كار محل در كه شوند ديده افرادي است ممكن ;منزل در حضورش زن و است خانه
به براي زنان از برخي همين براي.كنند تحمل غيرقابل و متشنج را كار محيط و ندهند اهميت
ميشود باعث تصوري چنين.نكنند كار كه ميدهند ترجيح اطمينان و آرامش احساس آوردن دست
بايد بنابراين.افتد تعويق به زنان اجتماعي فعاليت و كار و بمانند خانه در زنان تا
.كرد فراهم زنان فعاليت براي را آرام فضايي
|