همراه تلفن
مغز سرطان بوق ،
درجه صفر مدار
سپتامبر حملات 11 دلاري ميليارد خسارت 95
چين سيل كشته هزار يك
پزشكي تخصصي دكتراي دوره آزمون نام ثبت آغاز
جهان در اينترنتي حملات
سپتامبر در 11 هوايي تردد درصدي ده كاهش
كوچك نگاه يك در تئاتر و سينما
خبر دنياي دور
همراه تلفن
مغز سرطان بوق ،
ميدان خورده آفتاب و داغ آسفالت روي را خود سنگين تن نفسزنان و سلانه سلانه اتوبوس
فرمان آن به كه گاز پدال بر كرده عرق و خسته راننده پاي فشار با و داد تكاني تير هفت
كار خستگي.كند طي تجريش ميدان سمت به را مفتح خيابان سربالايي داشت سعي ميداد ، حركت
و نميداد مسافران به را نشستن رق و شق براي رمقي تموز آفتاب سوزان گرماي و روزانه
فايبرگلاس صندليهاي در خود مرطوب نيمه تن با بودند يافته نشستن براي جايي كه آنهايي
و جور اتومبيلهاي صداي و سر از غير به اتوبوس باز پنجرههاي ازبودند لميده رنگ آبي
جا از را نفر چند زيبايي ملودي صداي ناگهان.ميوزيد درون به هم گرمي باد بوق ، و واجور
اين از اما.كنند چك را خود همراه تلفن تا شدند جيب به دست هم با نفر چند آن و پراند
.بودند كرده اشتباه بقيه و گشود سخن به لب يكي فقط همه
.ميگويد چه او ميدادند گوش و شد جلب دست به موبايل شخص طرف به حواسها همه ناخودآگاه
ممنونم خيلي شما ، قربان -
.ميرسم ديگه ساعت يك تا من -
.مدرسم بزرگراه توي كردم حركت الان -
!ميشه وصل و قطع چي؟...ه؟_بل -
وسيله اين از كه كساني و نميشود ختم مورد همين به البته همراه تلفنهاي مشكلات
ارتباطي سيستم در موجود ناهنجاريهاي عنوان به را متعددي موارد ميكنند استفاده ارتباطي
تلفن ارتباطي شبكه در موجود مهندسي و فني نواقص بر علاوه.ميكنند عنوان همراه تلفن
اجتماعي مشكلات نيز آن از صحيح استفاده عدم و ارتباطي وسيله اين خود وجود كشور ، همراه
با دست يك با كه را رانندگاني بودهايم شاهد بارها و بارها.است آورده فراهم را بسيار
آن هر كه تهران سنگين ترافيك در هم آن.رانندگي ديگر دست با و ميكنند صحبت همراه تلفن
داده تذكر رانندگان اين به بارها و بارها رانندگي و راهنمايي.ميرود حادثهاي احتمال
بروز باعث نابسامانيها اين شده ديده موارد بسيار.است باقي همچنان حكايت اما است
بيحوصله و عصباني رانندگان ديگر صحنهها اين ديدن علاوه به.است شده دلخراشي تصادفات
را تهران شهر بزرگ دلنواز آهنگ و بفشارند خود بوق بر محكمتر چه هر تا واميدارد را
.سازند دلنوازتر
و كند بررسي نيز ديگر زاويهاي از را همراه تلفن مشكلات تا است آن بر طولاني مقدمه اين
.شود وارد كننده مصرف بر است ممكن موبايل امواج طريق از كه است بيولوژيكي آسيبهاي آن
تاثير انسان عصبي دستگاه و ذهن بر موبايل امواج آيا كه است بوده مطرح همواره سوال اين
دامن و بود آمده وجود به مردم ذهن در كه سوال همين از استفاده با گروهي نه؟ يا ميگذارد
امواج اين آنها عقيده به كه كردند جانبي وسايل توليد به اقدام آن ، احتمالي خطرات به زدن
فكر به اصلا و بود سوخته خلقالله حال به آنها دل حد چه تا اينكه.ميكرد خنثي را
.دگر وقت تا بگذار زمان اين كه دارد ديگر حكايتي نبودند سودجويي
علمي دليل هنوز گرفته ، صورت باره اين در تاكنون كه گستردهاي بسيار مطالعات به توجه با
قطعيت به دانشمندان هنوز چند هر است نداده ارائه امواج اين بودن مضر بر مبني قاطعي
.نمايند تضمين هم را امواج اين بودن ايمن نميتوانند
تلفنهاي طريق از كه امواجي است شده انجام فنلاند كشور در كه تحقيقاتي آخرين اساس بر
كه است بار اولين اين البته.بگذارد تاثير انسان مغز بر ميتواند ميشود ساطع همراه
خود تحقيقات انجام براي او مغزي سلولهاي و انسان از آزمايشگاهي موش جاي به محققين
.ميكنند بهرهبرداري
ما:ميگويد باره اين در دارد عهده به را تحقيق تيم مسئوليت كه لژينسكي دوريس پروفسور
تا آنچه.دهيم قرار مطالعه مورد را انسان مغز مجبوريم و داريم نياز بيشتري بررسيهاي به
ميتواند امواج اين از پاييني بسيار درصد جذب حتي كه است آن بيانگر شده مشخص امروز به
از پس مغناطيسي امواج و هستهاي ايمنيهاي موسسه محققين.باشد مضر كننده مصرف مغز براي
مستقيم معرض در انسان مغز سلولهاي چنانچه كه رسيدند نتيجه اين به گسترده مطالعات انجام
مواد و سمي ، مواد وجود از كه مغز خونرسان ايمنساز سيستم بگيرند قرار موبايل امواج
امواج اين آنها عقيده بهميشود جدي آسيبهاي دچار ميكند جلوگيري مغز به خون زيانبار
هموار را مغز به زيانبار مواد ورود شده ، منطقه آن در خوني رگهاي شدن چروكيده باعث
.ميسازد
آزمايشگاهي نتايج
آزمايشگاه در فراوان آزمايشهاي انجام از پس نتايج اين است معتقد البته دوريس پروفسور
سيستم در نقص البته":افزود ميگفت سخن بيبيسي جهاني شبكه با كه او.است آمده دست به
نرسيدهايم نتيجه اين به ما هنوز و است شده مشاهده حيوانات در مغز خونرسان سازي ايمن
امواج اين كه رسيدهايم نتيجه اين به تاكنون مادهد روي هم انسان در اتفاقي چنين كه
انجام حيوانات روي كه مطالعاتي صحت چنانچه.ميشود بيولوژيكي تغييرات پارهاي بروز باعث
".جدياست خطر كه گفت ميتوان نمايد تطبيق نيز انسانها مورد در است شده
بودن خطرناك براي قطعي نتايج هنوز است معتقد تحقيق تيم اعضاي ديگر از كلارك ميشل دكتر
و كرخي احساس سردرد ، شاهد بايد ما بود چنين اگر"است نيامده دست به موبايل امواج
به اشاره با وي ".ميشديم مصرفكنندگان استراحت و خواب در اختلال مفرط ، خمودگي
همان اگر امواج اين:ميگويد دادهاند انجام ارتباط اين در سوئدي محققين كه تحقيقاتي
نيز آلزايمر بيماري به منجر باشند داشته هم انسان بر دارند موشها بر كه را تاثيري
سلولهاي روي بايد بيشتري مطالعات و نرسيدهايم قطعيت اين به هنوز ما البته.شد خواهند
.گيرد انجام انسان مغز
نيست نگراني جاي
قانع دليل كه زماني تا دارد باور هم هنوز لژينسكي پروفسور تفصيلات اين تمام با
و است بلامانع همراه تلفن از استفاده نيايد دست به امواج اين بودن خطرناك براي كنندهاي
.پذيرد صورت مصرف و توليد در محدوديتهايي تا نيست نيازي
كانادا كبك شهر در ارتباط همين در را ويژهاي علمي كنفرانس جاري هفته در است قرار وي
ارتباط همين در اودهد قرار عموم دراختيار را خود علمي يافتههاي تمام و نمايد برگزار
اين در نيز داشتهاند مطالعاتي راستا اين در كه فرانسوي دانشمندان البته:ميگويد
پروفسور تيم نتايج با موشها روي بر آنها آزمايشهاي نتايج.ميكنند شركت كنفرانس
سخنگوي كه كلارك ميشل دكتر بيبيسي جهاني شبكه با گفتوگو در.دارد مطابقت لژينسكي
است پذيرفته صورت آزمايشگاه سطح در آزمايشها اين تمام داشت اعلام است تحقيقاتي تيم اين
كه است زود خيلي هنوز.نيست منطقي كار آزمايشگاه بيرون شرايط به آنها دادن عموميت و
/بريتانيا 4 دولت حتي زمينه اين در.شود اعلام قطعي نظر امواج اين بودن خطرناكتر درباره
به تحقيقات اين تمام كه داده اختصاص موبايل امواج روي بر تحقيق براي پوند ميليون 7
انگلستان 4 در است گفتني.است نرسيده موبايل امواجه بودن خطرناك مورد در روشني نتيجه
نوجوانان و جوانان را آنها اكثر كه ميكنند استفاده همراه تلفن از مردم از نفر ميليون
.ميدهند تشكيل
گذاشت بوق روي دست عصبانيت با راننده ناگهان كه ميكرد طي را بزرگراه كشان زوزه اتوبوس
.داد تكاني را اتوبوس بيرمق و خسته مسافران شديد ترمز يك با و
!!نيس زدن تلفن جاي كه بزرگراه وسط كن صحبت بغل وايسا حسابي مرد -
!ميزني بوق چرا بابا خب -
درجه صفر مدار
خوشحالي از مرگ
شوپن كيت
عسكري الهام:مترجم
فوت خبر تا كردند تلاش دارد ، قلبي بيماري مالارد خانم ميدانستند همه كه آنجايي از
!نرود دست از و نكند هول نكرده خدايي كه بدهند او به كامل دقت و آرامش با را همسرش
مالارد خانم به را "بد" خبر اين لفافه در و بريده بريده جملات با كه بود ژوزفين خواهر
كه بود او همبود آنان كنار لحظات اين در نيز مالارد مرحوم دوست "ريچاردز" آقاي.رساند
ميان در را دوستش نام و داشت حضور روزنامه دفتر در راهآهن فاجعه خبر وصول هنگام به
مرگ كه شد باعث خبري چنين صحت بر مبني دوم تلگراف ارسال سپس.ديد كشتهشدگان اسامي
نامهربان و بياحتياط شخصي مبادا برساند او منزل به را خود شتابزده و كند باور را دوستش
همسرش فوت خانمها همه برخلاف مالارد خانم.برساند آنان گوش به را خبر اين او از پيش
.درنمييافت را خبري چنين اهميت كه بود مانده مبهوت و مات آنچنان.پذيرفت راحت بسيار را
فروكش غصهاش طوفان كه هنگامي.انداخت خواهرش آغوش در را خود و داد سر گريه يكباره به
اتاق در.كند همراهيش كه نداد اجازه كس هيچ به و كند خلوت خود با تا رفت اتاقش به كرد
غرق نرميش در نشست كه آن روي.داشت قرار باز پنجره مقابل راحتي و بزرگ مبل مالارد خانم
ميكرد ، نفوذ نيز روانش و روح بر و بود كرده تسخير را بدنش كه خستگياي همه انگارشد
درختان بالايي برگ و شاخ اتاق ، باز پنجره از.ميكشيد پايينتر و پايين را او مدام
شيرين ، رايحهبودند درآمده رقص به بهار آواي ترنم با كه ميديد را منزلش جلوي ميدان
فرياد دورهگرد فروشنده خيابان ، در پايينتربود پخش هوا در باران نواز شامه و تازه
ملودي.ميخواند آواز دوردست آن در كسي.ميكرد دعوت كالاهايش خريدن به را مردم و ميزد
سروصدا جيكجيككنان بام لبه بر بيشمار پرستوهايميرسيد گوش به نامفهوم و گنگ آوايش
لكههايي تنها كه قدر آن.بودند پوشانده را آسمان غرب كپه ، ابرها.بودند انداخته راه
عقب ، به را سرش مالارد لوئيس.ميخورد چشم به ابرها توده لابهلاي آنجا و اينجا رنگ آبي
بسيار گريه از پس كه كودكي بسان گاهي فقط.بود بيحركت و آرام.برد فرو مبلش كوسن درون
به را اندامش و ميشكست گلويش در بغض ميكند ، هق هق نيز رويايش در و است برده خوابش
نيروي بيانگر چهرهاش خطوط.داشت معصوم و دلكش صورتي.زيبا و بود جوان.درميآورد لرزه
چشمانش و نميكرد كار فكرشميگرفت كار به درونياش اميال سركوب براي كه بود نهفتهاي
را جديدي حس انتظار نگران و ترسان.بود خيره آسمان دوردست در آبي لكهاي به بياختيار
بود ، مرموزي و ضعيف احساس.نميدانست حسي؟ چه.ميگرفت فرا را وجودش اندك اندك كه داشت
رايحه نوا ، همراه به و ميآمد بيرون آسمان دل از انگار.ميكرد دريافتش خوبي به او اما
پايين و بالا پرآشوبش سينه قفسه و كشيد آهي.ميساخت آكنده را وجودش فضا رنگ و آب و
.بود چه كند خود آن از و تسخير را او تا ميشد نزديك او به آنچه ميفهميد تدريج به.رفت
ارادهاش قدرت با لاغرش ، و ناتوان سفيد ، دستان با بتواند بلكه ميكرد تقلا توان تمام با
آشنا كلماتي برداشت ، مقاومت از دست و شد تسليم كه آنگاه.كند دور خود از را غريب حس آن
آزاد شدم ، راحت":كرد تكرار لب زير بارها و بارها را آنها و شد خارج نيمهبازش دهان از
قلبش.ميزد برق مشتاقش چشمان.بربست رخت ديدگانش از نگران و خيره تهي ، نگاه آن !"شدم
.مينمود آسوده و گرم را وجودش ذرات تمام خون و ميزد سرعت به
علت كه نكرد درنگ لحظهاي حتي گذراست و موقت اش"بيشرمانه" شعف و شور كه ميدانست خوب
.بگيرد جدي زياد را موضوع نبايد كه ميگفت او به والايش و پاك بينش.بپرسد خود از را
آغوش در را مرگ اكنون كه مرحومش همسر صميمي و مهربان دستان مشاهده با كه ميدانست
كه بيفتد چهرهاي به چشمانش هم باز اگر كه ميفهميدكرد خواهد گريه دوباره كشيدهاند ،
مردهاند ، و غمانگيز ثابت ، اكنون و ننگريستهاند را او عطوفت و مهر به جز گاه هيچ
كه ميديد را سالياني گذران سخت و تلخ لحظات آن پس در اما.داد نخواهد امانش گريه هقهق
آمد خوش ميكشيدند را انتظارش كه سالياني به باز آغوش با داشت ، تعلق خودش به تنها
.باشد زنده او خاطر به را عمرش باقي تا ندارد را كسي ديگر كه ميانديشيد خود با.ميگفت
دائما كه نداشت وجود مافوقي قدرت ديگر.كند زندگي خودش براي فقط ميتوانست پس اين از
اراده ، آن براساس همسران آنچه كند ، مشتركي زندگي كوركورانه و دروغين استمرار نگران را او
دوست را همسرش اوقات گاهي اما !ميكنند تحميل خويش همنوع به را شخصيشان تصميم و ايده
و نفس به اتكاء" مقابل در ناگشوده ، مرز عشق ، داشت؟ اهميتي چه.نداشت دوست هم گاهي.داشت
متاع بود ، شده زندگي ادامه براي او ناگهاني انگيزه تنها يكباره به كه "وجودي ابراز
".شد آزاد روحم و جسم شدم ، راحت":ميگفت لب زير.بود ناچيزي
ميكرد التماس و بود كرده نزديك كليد سوراخ به را دهانش زده ، زانو بسته در پشت ژوزفين
:كند باز را در لوئيس كه
را در خدا به را تو !ميكني مريض را خودت لوئيس؟ ميكني ، چكار.كن باز را در لوئيس -
.كن باز
:داد پاسخ باشد ، نوشيده حيات آب باز پنجره آن ميان از انگار كه لوئيس
.نميكنم مريض را خودم بگذار ، تنهايم -
:بود كرده پا بر انقلابي ذهنش و روح در ميكشيد ، را انتظارش كه رهايياي ساليان خيال
دعا خود با.بودند او تملك در پس اين از كه ديگري روزهاي تمام و تابستان بهار ، روزهاي
بود ديروز همين:آمد يادش.كند طولانيتر و طولاني را سالها آن كه خواست خدا از و كرد
!بود لرزيده خود بر سخت عمر درازي فكر از كه
هيجانزده و پيروز چشمان.كرد باز سمجش خواهر روي به را در.برخاست جايش از بعد مدتي
را خواهرش دست مچ.ميداشت بر قدم پيروزي الهه همانند سنگين و آرامميزد برق لوئيس
را آنها انتظار ريچاردز آقاي پايين طبقه در.رفت پايين پلهها از او همراه و گرفت
شوهرش.ميكرد باز را خانه در كليد با كسيآمد ورودي در شدن باز صداي ناگهان.ميكشيد
بر سفر گردوغبار و داشت دست در را چترش و دستي ساك خويشتندارانه كه "مالارد برنتلي"
كه بود دور قدر آن تصادف صحنه از مالارد.شد خانه وارد آرامي به بود نشسته سرورويش
رفته دست از سانحه در خودش كه اين به رسد چه است ، داده رخ حادثهاي نميدانست اصلا
او كه را ريچاردز سريع حركت نيز و مينگريست را ژوزفين سوزناك گريه مبهوت و مات !باشد
!بود شده دير ديگر نداشت ، سودي ريچاردز پنهانكاري اما.ميداشت دور همسرش چشم از را
.است سپرده جان قلبي بيماري اثر در مالارد لوئيس كه گفتند آمدند ، معاينه براي كه پزشكان
؟!بود مرده خوشحالي از لوئيس !قلبي سكته
سپتامبر حملات 11 دلاري ميليارد خسارت 95
شهر اين بر خسارت دلار ميليارد تا 95 نيويورك شهر به سپتامبر يازده تروريستي حملات
.است كرده وارد
بين شهر اين بر شده وارد خسارت:شد اعلام كرد ، منتشر نيويورك شهرداري كه گزارشي براساس
سال در نيويورك شهر:است آمده گزارش اين در.است شده برآورد دلار ميليارد تا 95 83
.است گذشته سال با مقايسه در كمتر شغل هزار داراي 83 جاري ميلادي
رفته ميان از نيز ميشد ايجاد جاري سال در ميبايست كه جديد شغل هزار اين 63 بر علاوه
به بودند مستقر نيويورك در سپتامبر يازده از پيش تا كه بزرگي شركتهاي از بسياري.است
.كردند منتقل آمريكا ايالات و شهرها ساير به شهر اين از را خود دفاتر حملات اين دنبال
جايگزيني هزينه دلار ميليارد تنها 8/21:گفت نيويورك شهر مديران از يكي تامپسون ويليام
.شد خواهد سپتامبر يازده حملات شده منهدم دفاتر و ساختمانها
يا و آتلانتا شهر تجاري فضاي كل معادل سپتامبر يازده حملات در منهدمشده تجاري فضاي
.ميشوند محسوب آمريكا بزرگ شهرهاي جزء كه است ميامي
.است داده دست از را خود تخميني ماليات دلار ميليارد حدود 3 در همچنين نيويورك شهرداري
كشور سطح در بيكاري نرخ از كه بوده برخوردار درصدي رشد 7/7 از نيويورك شهر بيكاري نرخ
.است بالاتر است ، درصد كه 9/5
چين سيل كشته هزار يك
اين سراسر در نفر و 532 هزار يك تاكنون چين در امسال تابستان در سيل شدن جاري اثر بر
.دستدادهاند از را خود جان كشور
به سپتامبر ماه تا:كرد اعلام چين كشور وزارت از نقل به گذشته روز شينهوا خبرگزاري
ميليون و 53 يكهزار و مختل نفر ميليون زندگي 190 كشور ، مختلف نقاط در سيل وقوع دليل
.شد ويران خانه باب
بسياري و ديده جدي آسيب زراعي زمين هكتار هزار و 150 ميليون همچنين 13:افزود هوا شين
چين 2 دولت ماموران تلاش با گزارش ، اين پايه بر.است رفته بين از زيربنايي تسهيلات از
قرار مساعدت مورد و منتقل امن مكانهاي به آسيبديدگان از نفر هزار و 445 ميليون
.گرفتهاند
به آن آب شدن جاري و كرد طغيان بارها امسال تابستان در چين "يانگتسه" بزرگ رودخانه
.آورد بار به زيادي زيانهاي اطراف
پزشكي تخصصي دكتراي دوره آزمون نام ثبت آغاز
بهداشت و پزشكي پايه علوم رشتههاي دستياري و تخصصي دكتراي مقطع آزمون ثبتنام زمان
.شد اعلام مهرماه پنجشنبه 4 روز تا ماه شهريور سهشنبه 16 روز از 81_ تحصيلي 82 سال
از يكي در كه ثبتنام فرم تكميل طريق از ميتوانند آزمون اين در شركت داوطلبان
خود نام ثبت درباره شد خواهد درج ماه شهريور شنبه 16 روز عصر كثيرالانتشار روزنامههاي
.اقدامكنند
در 22 بهداشت و پزشكي پايه علوم رشتههاي دستياري و تخصصي دكتراي مقطع آزمون است گفتني
براي 10 نفر نهايت 126 در و برگزار تهران شهر در مصاحبه و كتبي مرحله در 2 و رشته
.شد خواهند پذيرفته درماني بهداشتي خدمات و پزشكي علوم دانشگاه
جهان در اينترنتي حملات
اينترنتي حملات درصد مالزي ، 20 در "جهاني اينترنتي مركز" شعبه سوي از گزارشي پايه بر
.است گرفته صورت مالزي از گذشته ، ماهه سه در جهان در
.است آنها به افراد نفوذ برابر در اينترنتي سيستمهاي از محافظت مركز اين وظيفه
غيرمجاز ورود جهاني ، شبكه به ويروس ارسال شامل حملات اين كه است آمده گزارش ، اين در
حملات درصد همچنين 31 گزارش اين برپايه.است بوده آن مانند و اينترنتي اطلاعات مركز به
شش و سنگاپور از درصد شمالي ، 16 آسياي منطقه كشورهاي از درصد آمريكا ، 21 از اينترنتي
.است بوده استراليا از درصد
سپتامبر در 11 هوايي تردد درصدي ده كاهش
آژانسهاي برنامه در تغيير موجب سپتامبر يازدهم در هوايي سفر به مسافران نداشتن علاقه
"تايمز فايننشال" نشريهاست شده آتلانتيك برفراز پروازها درصدي كاهش 10 و هواپيمايي
هماهنگكننده "جي _ اي _ او" شركت سوي از شده گردآوري اطلاعات استناد به لندن چاپ
ظرفيت از تا شد سبب مسئله اين كه نوشت جهاني هواپيمايي شركتهاي زمانبندي برنامه
جمبوجت 747 بوئينگ كامل ظرفيت با پرواز معادل 43 صندلي و 900 هزار ميزان 17 به پروازها
.شود كاسته
سوي دو در هوايي شركتهاي از بسياري سپتامبر يازدهم روز در اطلاعات ، اين براساس
پروازي هواپيماهايشان كه ميدهند ترجيح مسافر ، بدون پرواز و ريسك قبول جاي به آتلانتيك
كاهش بررسي حال در نيز آمريكا داخلي خطوط آژانسهاي است ، حاكي گزارش اين.باشد نداشته
هواپيمايي شركتهاي.هستند (ماه شهريور بيستم) آينده چهارشنبه روز در داخلي پرواز 3200
كاهش سپتامبر يازدهم روز در را پروازها تعداد كه هستند درصدد هم شمالي آتلانتيك مسير در
.برسانند (ميشد پيشبيني چهارشنبه روز كه آنچه از كمتر پرواز 61) پرواز به 557 و دهند
.كرد خواهند لغو را آمريكا به خود پروازهاي سهچهارم حدود اروپايي هواپيمايي شركتهاي
فراز بر خارجي مسافربري هواپيماهاي ممنوعيت احتمال با مرتبط است ممكن پروازها كاهش اين
.باشد سپتامبر يازدهم روز در واشنگتن و نيويورك
كوچك نگاه يك در تئاتر و سينما
:است زير قرار به است پرده برروي تهران سينماهاي در كه فيلمهايي
(شماره 2) بهمن سينماهاي در حاتميكيا ابراهيم كارگرداني به پست ارتفاع سينمايي فيلم
.است پرده برروي فرهنگ (شماره 1) جديد عصر قشنگ ، شهر سروش ،
،(شماره 1) ايران آفريقا ، سينماهاي در حكمت منيژه كارگرداني به زنان زندان سينمايي فيلم
.است شده اكران (شماره 3) جديد عصر سعدي ، ،(شماره 1) بهمن
بانوي نامهاي به است رفته تهران سينماهاي پرده برروي جديد فيلم دو گذشته چهارشنبه از
.اثيري و كوچك
.ديد قدس ، فردوسي ، صحرا ، شاهد ، جمهوري ، سينماهاي در ميتوان را كوچك بانوي
گلريز ،(2) جديد عصر پيروزي ، ،(3) ايران استقلال ، آستارا ، آسيا ، سينماهاي در نيز اثيري
.است شده گذاشته نمايش به (1)
سانس فرهنگ و سپيده سينماهاي در كه است تبت در سال نيز 7 تهران سينماهاي خارجي فيلم
.ميرود پرده روي به آخر
حال در چهارسو تالار در "آنتيگونه" نمايش:است قرار اين از نيز تهران تئاترهاي برنامه
نوشته "جهنم در شبنشيني"است دقيقه آن 90 مدت و است جعفري مجيد آن كارگردان.است اجرا
.درميآيد نمايش به سايه تالار در آزاد سيفي رحمان كارگرداني به و مخصوص راياني مهرداد
.است شده گرفته نظر در تومان هزار آن بليت و مبلغ و است دقيقه نمايش 60 اين مدت
مبلغ به آن بليت.است شده گذاشته نمايش به دقيقه در 50 "مدهآ" نمايش قشقايي تالار در
.ميرسد فروش به تومان هزار
آن بليت قسمت و دقيقه نمايش 65 مدت.ميشود اجرا (2) شماره كوچك تالار در "نفرتيتي"
.است شده گذاشته نمايش به تهراني جلال كارگرداني به "نفرتيتي"است تومان هزار
در نو تالار در معجوني حسن كارگرداني به و دورست تانكرد نوشته "شهر بزرگ ديوار پاي"
.است تومان آن 1500 بليت قيمت و دقيقه آن 70 مدت.اجراست حال
.اجراست حال در خورشيد خانه تالار در "پريشان آيينه در حضور" نمايش
دقيقهاي نمايش 60 اين.است حاتمي محمد نمايش كارگردان و غريبپور بهروز آن نويسنده
.است شده گرفته نظر در تومان هزار آن قيمت و است
خبر دنياي دور
لندن &
جسمي برخورد ناگهان شهر نزديك مزرعهاي در بازي هنگام انگليسي ساله دختر 14 سيوبان ،
از گويي كه سنگ تكه يك جز نبود چيزي مزبور جسمكرد احساس شانهاش بر را سنگين و داغ
پر و ناصاف سطحي داراي كه عجيب سنگ اين محققان گفته به.بود شهابسنگ شبيه آمده ، آسمان
مذاب مواد به بيشتر دارد خاصي برق بودن صيقلي علت به نيز آن از قسمتي و است كنگره از
مريخ از بيشك آسماني سنگ اين":ميگويد زمينشناسي كارشناس يك.دارد شباهت آتشفشانها
نميافتد اتفاق هميشه باشيد داشته خاطر به پس ".دارد قدمت سال ميليونها از بيش و آمده
از است ممكن زيرا گرفت نيك فال به را آن بايد ببارد هم اگر و ببارد آسمان از سنگ كه
.باشد آمده مريخ
آلمان &
به انداخت راه به شهر اين در بزرگي سيل باريد آلمان سيدن شهر در كه سيلآسايي باران
شناور شهر در مردگان تابوت و اجساد كرده ، رو و زير را شهر اين محلي گورستان كه طوري
سيل وقوع از پس ساعت محل 24 اهالي.است انداخته وحشت به را اهالي حادثه اينشدهاند
.كردهاند آغاز را پاكسازي عمليات
ملبورن&
داده تحويل پليس به آتشنشاني ماموران توسط انگشتش رهايي از پس استراليايي ساله سارق 15
متروي ايستگاههاي از يكي سكهاي ماشين از نوشابه و چيپس شكلات ، دزديدن مشغول كه وي.شد
كاري ديد كه سالهاش دوست 15.كرد گير ماشين سوراخ در انگشتش شده ، پرت حواسش بود ملبورن
وقت ساعت يك حدود آتشنشان مامور گرفت100 تماس آتشنشاني سازمان با برنميآيد دستش از
را او سپس و آورند بيرون ماشين سوراخ از را پسرك انگشت توانستند بالاخره تا كردند صرف
يك تا شد بيمارستان راهي برود بازداشتگاه به آنكه از پيش وي.دهند پليس تحويل كتبسته
هميشه براي و شود قطع انگشتش بود ممكن زيرا.گيرد انجام انگشتش روي پلاستيك جراحي عمل
.بدهد دست از را كارش
فلوريدا &
جرم به فلوريدا دانشگاه استاديار و روان و اعصاب متخصص ساله ، وارنر 49 جيمز ژوزف
:گفت پليس مامورين به خود از دفاع در وي.شد دستگير منزلش در انسان بدن اعضاي نگهداري
آنها بدن اعضاي نگهداري به مجبور و است انسان بدن تشريح و كالبدشكافي من تحقيقات موضوع"
استادياري مقام از را وارنر پروفسور چهارشنبه روز فلوريدا دانشگاه ".هستم منزلم در
منزلش به را اندامها اين انتقال و نگهداري مجوز وي دانشگاه ، ضوابط طبق زيرا كرد بركنار
چشم و مغز پا ، دست ، مانند اعضا اين از بسياري روي بر كه است حالي در اين.است نداشته
وارنر آقاي جرم شده ، محسوب دزدي نوعي خود كه ميشود ديده فلوريدا دانشگاه برچسب انسان
.ميكند سنگينتر را
فرانسه&
شده فرستاده "ويال پائول" خانم براي سال 1929 آگوست در 23 كه فرانسوي پستال كارت يك
كارت ، روي سفيد و سياه عكس زيرنويس طبقرسيد مقصد به تاخير سال از 73 پس بالاخره بود
آن كارت پست نشاني به پست ماموراست فرستاده برايش تعطيلات در را آن "ويال" خانم خواهر
قديمي منزل در اتفاقي بهطور و دارد سال هماكنون 76 كه "ويال" خانم خواهرزاده به را
بود آمده وجد به مادرش دستخط ديدن از كه حالي در او و داد تحويل ميكند زندگي خالهاش
گفته به.زد حلقه چشمانش در اشك نداشت بيشتر سال كه 3 زماني سفر ، آن خوش خاطرات ياد به
دست به تا كشيده انتظار قرن يك سهچهارم از بيش كارت اين چرا نيست معلوم پست وزارت
.است شده سپرده فراموشي دست به چشم ، از دور نامعلوم ، گوشهاي در احتمالا.برسد صاحبش
|