خاكستري موهاي با مردي
دموكراسي و فقر تعارض
!است؟ مرده ابوزبيده
سياستمدار نگاه
روزنامهنگار نگاه
خاكستري موهاي با مردي
مختلف ، نشريات عراق به آمريكا احتمالي حمله آستانه در:فتاحزاده بينالملل ، عباس گروه
تاگس آلماني روزنامه ميان اين در.دادهاند قرار خويش توجه مورد را صدامحسين و عراق
و خصوصي زندگي از زوايايي بررسي به باودن مارك قلم به مقالهاي انتشار با اخيرا اشپيگل
زير در مقاله اين چكيده.است شده پرداخته آنها به كمتر شايد كه پرداخته صدامحسين شخصيت
.ميگذرد نظرتان از
مواقع بعضي صبحها ملت ، بزرگ عموي و انقلاب شوراي رئيس رئيسجمهور ، رهبر ، صدامحسين ،
او قصرهاي تماميميكند شنا آب در كار اولين بهعنوان و ميشود بيدار خواب از ساعت 3
استخرهاي.ميشود محسوب عراق بياباني سرزمين در قدرت و رفاه سمبل آب.هستند استخر صاحب
و PH دما ، لحاظ از ساعت هر تقريبا آنها آب و ميشود داشته نگه آماده دقت با صدام شناي
.ميشوند آزمايش سمي هرگونه وجود يا
كمر ديسك بيماري از كه است مدتها و است دردهايي داراي خود پشت و كمر ناحيه در صدام
او.ميكند زيادي كمك او به سلامتياش حفظ و درد اين بهبود براي كردن شنا.ميبرد رنج
.شود تجسم پير قيافهاي با مردم ذهن در ندارد دوست وجه هيچ به رسيده سال به 65 سنش كه
محافل در ميكند سعي و ميكند رنگ سياه ، موي رنگ با را خود خاكستري موهاي غالبا لذا
بسيار حروف با هم وي سخنرانيهاي متن معمولا.نكند استفاده مطالعهاش عينك از عمومي
از.است سطر چند حاوي تنها او سخنراني متن از صفحه هر كه گونهاي به ميشود چاپ درشت
يا عمومي انظار مقابل در ميكند سعي ميلنگد اندكي كمر ديسك عارضه دليل به وي كه آنجايي
و بزرگ دستهايش و دارد قوي اندامي اوبرندارد قدم چند از بيش تلويزيوني دوربينهاي
ايفا زيادي نقش وي تاثيرگذاري در هم هنوز مرد يك جثه بزرگي عراق در.هستند نيرومند
است سانتيمتر قدش 188 كه او.است توجهي قابل امتياز داراي لحاظ اين از صدام و ميكند
جوانهاي مثل درست.ميرسد نظر به برج يك همانند خود قد كوتاه و چاق مشاوران ميان در
توجه موضوع اين به همواره و ميآيد شلوارش و كت به كراواتي چه كه ميداند خوبي به كشورش
داخل در غالبا البته.است نوسان در كيلوگرم تا 100 بين 95 هم او وزن.دارد خاصي
وي دقت به كه كساني.نميآيد چشم به چندان وزنش سنگيني ميپوشد ، او كه بزرگي لباسهاي
اوضاع وقتي و كند كم وزن بحراني مواقع در دارد تمايل كه ميدانند دارند نظر زير را
.ميكند پيدا وزن اضافه سرعت به باشد مرادش وفق بر سياسي
مواد اين.ميشوند ارسال هفته در دوبار وي قصرهاي براي غذايي مواد محمولههاي معمولا
قرار آزمايش مورد خاص مكانهايي در راديواكتيويته مواد و سم وجود لحاظ از ابتدا
كار به صدام شخصي محافظان براي كه اصطلاحي _ الحمايه نظر زير آشپزها آن از پس.ميگيرند
روزانه دارد اختيار در صدام كه قصري از 20 بيش تمامي درميكنند طبخ را غذاها _ ميرود
حضور او كه هم قصرهايي در امنيتي دلايل به.ميشود تهيه وي براي مخصوص غذاي وعده سه
كم غذا جثهاش به نسبت غالبا صدام.آنجاست وي انگار كه ميشود رفتار چنان ندارد
در رستوراني در را شامش او مواقع بعضي.ميماند باقي ظرف در غذايش از نيمي و ميخورد
به هم را آشپزخانه در غذا ظرفهاي حتي امنيتي نيروهاي مواردي چنين در.ميكند صرف بغداد
سبزي و ميوه به و ميدهد ترجيح ديگري گوشت هر به را ماهي گوشت صدام.ميكنند بررسي دقت
.دارد وافري علاقه
.دست مچ نزديكي در هم به نزديك و بنفش نقطه سه:است خالكوبي داراي خود راست دست روي او
روستاي به مربوط نشانههاي و شدهاند انجام او سالگي تا 6 سن 5 در خالكوبيها اين
پيشاني و چانه روي بر غالبا دختران صدام زادگاه در.ميشوند محسوب قبيلهاش و زادگاه
كه كساني تمامي دست روي بر پسران و _ صدام مادر مثل درست _ ميشوند خالكوبي خود
را خالكوبيها اين برسند ، بالا مقامات به و آمده شهر به صدام همانند توانستهاند
نشانهها اين ميكوشند آنها از بسياري.دارند همراه به خود بودن روستايي نشانه بهعنوان
صدام خالكوبيهاي.كنند پاك ديگر روشهاي يا جراحي با آنهاست بودن غيرشهري نشانه كه را
بزند ، جا "سيد" را خود كوشيده او اگرچه.پيري دليل به ظاهرا اما _ شدهاند كمرنگ هم
.نگهدارد پوشيده را خود روستايي ريشه نميكند ، سعي وقت هيچ اما
به زيادي علاقه او.ميماند كارش دفتر در ديروقت تا شبها عراق مادامالعمر رئيسجمهور
چيز هر يا و عشق فيزيك ، باشد چه آن موضوع كه نميكند هم فرقي _ ميدهد نشان خود از كتاب
كه هم كتابهايي.است علاقهمند بسيار جهان ارتشهاي و اعراب تاريخ به او خصوص به.ديگر
زيادي علاقه چرچيل وينستون به او.جذابند برايش بسيار باشند برجسته چهرههاي پيرامون
و زبيده" نامهاي با قصه كتاب دو تاكنون خودش.است كرده تحسين را وي بارها و دارد
از وي و شد خواهد چاپ زودي به هم او سوم كتاباست نموده منتشر "قلعه كليد" و "پادشاه
.كنند بيان آن پيرامون را خود تفاسير كه كرده درخواست عراقي نويسندگان
عراق تلويزيوني شبكههاي بر علاوه و دارد تلويزيون تماشاي به هم زيادي علاقه صدام
از.ميكند تماشا زياد هم را بيبيسي و الجزيره ،(SKY) اسكاي سيانان ، شبكههاي
كه است فيلمهايي از ملهم زيادي حدود تا جهان از تصورش ميكند سفر ندرت به او كه آنجايي
احمق يك كند اعتماد ميبيند كه آنچه به هركس و است معما يك دنيا او نگاه ازميبيند
.ميدهد نشان توجهي قابل تمايل ادبي آثار روي از شده ساخته فيلمهاي به خصوص به وي.است
.كرد اشاره "دريا و پيرمرد" و "پدرخوانده" به ميتوان وي علاقه مورد فيلمهاي جمله از
غرب به كه عراقي دانشمند يك حمزه ، قديرميشود هم شوخطبع بسيار مواقعي در صدام
تمام تاب و آب با را خندهدار داستان يك تلويزيون در يكبار صدام":ميگويد است ، گريخته
هماهنگ كاملا كلامش با صورتش و دست حركات و دارد قصهگويي در عجيبي استعداد.كرد تعريف
براي يكبار عراق و ايران جنگ جريان در چگونه كه است داده شرح مفصلا خودش حتي او.است
از صدام ناگهاني بازديدهاي از يكي طي.افتاد گير ايراني نيروهاي خطوط پشت در كوتاهي مدت
داشت ، حضور آن در صدام كه موضعي يكباره به و كردند آغاز را عملياتي ايراني نيروهاي جبهه
مبالغه وجه هيچ به ماجرا اين شرح در صدام.داد دست از عراق با جهت همه از را ارتباطش
زمان آن در كه ميگويد او.است جنگيده سختي به زمان آن در كه نميكند هم ادعانميكند
تا بنشيند زمين روي صرفا و نكند كاري هيچ گفتهاند وي به همراهش ارتشيان و بود ترسيده
كه ميكند تكرار را جمله اين بارها ماجرا شرح هنگام در او.دهند انجام را كارها آنها
".بنشين فقط" گفتند ارتشيها
به مواقع بعضي او گذشته در.بدود ساعت دو حداقل روزانه كردهاند توصيه صدام به پزشكان
محافظان آن از بعد و ميشد ظاهر بغداد خيابانهاي از يكي در محافظانش همراه به يكباره
پيادهرويها تدريج به اما.بدود آنجا در رئيسجمهور تا ميكردند قرق را خيابان آن
پارك در تا ميكند حمل اسلحه غالبا پيادهرويهايش هنگام در او.است شده خطرناك برايش
.كند شكار خرگوش يا كبك خويش شخصي جنگلي
است دخترخالهاش كه حال عين در او همسر ساجده ، .كرده ازدواج كه است سال چهل حدود صدام
حاصل.است صدام ، سياسي مشاور اولين و عمو طلفه ، خيرالله دختر او.هست هم او دخترعموي
_ است وفادار همسرش به شديدا ساجدهبود دختر سه و پسر دو صدام براي ساجده با ازدواج
برخي حتيدارد وجود هم ديگر زنان برخي با صدام ارتباطات پيرامون شايعاتي آنكه رغم به
يك و هزار" قصه سلطان رفتار شبيه حدودي تا زمينه اين در وي رفتار ميگويند مخالفانش از
در كه كساني تعداد.ميرسد نظر به دشوار دروغ از واقعيت تشخيص زمينه اين در.است "شب
به او پيرامون شايعهاي هر كه است زياد چنان دارند ، نفرت صدامحسين از عراق خارج و داخل
واقعيت بهعنوان را شايعاتي چنين هم غربي مطبوعاتميشود منتشر و يافته مقبوليت سرعت
.ميكنند چاپ محض
وي قوم گرفته قرار تكريت شرق در و دارد نام (al-Awja) الاويه كه صدام زادگاه روستاي در
از آن مردم و گرفته قرار خشك ناحيهاي در روستا اين.ميكنند زندگي گلي خانههاي در
آن به صدام كه قبيلهاي واقع در و قوم.ميكنند معاش امرار سبزيجات و گندم كشت طريق
تكريتي يك كه العلي عمر صالح.است معروف خشونت به قوم اين.دارد نام "الخطاب" دارد تعلق
صلاحالدين را او قبيلهاش در صدام طرفداران است معتقد دارد صدام با زيادي آشنايي و است
را كاري تنها صدام كه است معتقد العلي خود البته.استالين مخالفانش و ميدانند ايوبي
افشاي صدام كه سال 1969 در العلي.دادهاند انجام قبيلهاش همواره كه ميدهد انجام
كه 9 را نفر صدام 14 آن متعاقب.بود اطلاعرساني وزير نمود ، اعلام را خود عليه توطئهاي
چوبه بالاي روز يك از بيش آنها جنازههاي و كرد اعدام ملاءعام در بودند يهودي آنها نفر
.شد داشته نگاه دار
صدام با شصت دهه اوايل همان در بود آشنا "الخطاب" قبيله با العلي كه آنجايي از
ژنرال سقوط برنامه و بودند سوسياليستي انقلاب طرفدار آنها دوي هركرد پيدا ارتباطاتي
به عارف عبدالرحمن قتل براي تلاش جرم به كه صدام.مينمودند طراحي را عارف عبدالرحمن
.بود شده آزاد زندان از تازه موقع آن در بود ، شده محكوم زندان
ميگويد العلي.كرد ملاقات بغداد دانشگاه نزديكي در كافهاي در جوان صدام با العلي
مدل واگن فولكس خودروي يك صاحب و داشت تن به شيك خاكستري كت يك زمان آن در صدام
در حالا كه العلي.بود خوشحال ميكرد ديدار تكريتي يك با اينكه از صدام.بود قورباغهاي
گوش من حرفهاي به زيادي مدت صدام":ميگويد ملاقات اين پيرامون ميكند زندگي لندن حومه
وجه بهترين به او ظاهرا و كرديم صحبت كشور سراسر در بعث حزب سازماندهي مورد در ما.كرد
".ميكرد درك را من حرفهاي
پسرعموي حسنالبكر ، احمد از پس بلافاصله صدام و گرفت دست در را قدرت سال 1968 در حزب
هم تكريت كه شد ناحيهاي اداره مسئول هم العلي.شد مطرح مملكت دوم نفر بهعنوان خود ،
به جستن تمسك با _ صدام قبيله قدرتطلبي كه بود شاهد خود او.ميآمد حساب به آن جزو
بارها زمينه اين در ميگويد العلي.گرديد بعث حزب اهداف تحقق راه سر بر مانعي _ وي قدرت
در كه ميداد جواب صرفا بار هر او اما نمايم بازگو صدام نزد را حزب سران شكايت خواستم
را كاري همان درست صدام قبيله دريافت العلي بعدها.شد خواهد رسيدگي موضوع اين به آينده
.است حزب منافع نه و خود شخصي اهداف دنبال به او و ميخواست صدام كه ميداد انجام
روز در او.بيفتد جديدي اقدامات فكر به او كمكم كه شد باعث صدام با حزب مخالفتهاي
سالن به را حزب رهبران از نفر صدها و انقلاب شوراي اعضاي تمامي ژوئيه 1979 هجدهم
كه را وقايعي تمامي تا كرد مامور هم را فيلمبردار يك حتي.كرد دعوت بغداد در كنفرانسي
ميكروفن پشت آرامي به او مراسم ابتداي در.كند ثبت آيندگان براي ميافتد اتفاق سالن در
متاثر شديدا ميرسيد نظر به.گذاشت لب به بود كرده روشن كه را بزرگي سيگار و گرفت قرار
توطئه برايش سوريهايها كه كرد اعلام و نمود ياد خيانت از سخنانش در او.است غمگين و
آن از پس.هستند سالن در حضار جمع در حاضر حال در خائنان كه كرد تاكيد وي.چيدهاند
.آمد بيرون سالن پرده پشت از انقلاب ، شوراي كل دبير مشهدي ، عبدالحسين محي و نشست صدام
كه نمود افرادي از بردن نام به شروع سپس.است داشته دست كودتا يك در كه كرد اعتراف او
از نگهبانان توسط آنها افراد ، اين از كدام هر اسم اعلام با.نمودهاند همكاري وي با
از ميرسيد ، نفر به 60 آنها تعداد كه "خائنين" آنكه از پس.ميشدند برده بيرون سالن
پاك را اشكهايش كه حالي در و گرفت قرار ميكروفن پشت دوباره صدام شدند ، برده بيرون سالن
_ ترس روي از شايد _ هم سالن در حضار از برخي.نمود تكرار را خائن افراد نام ميكرد
صورتي چه به عراق در شرايط كه ميدانست سالن داخل در كسي هر ديگر حالا.ميكردند گريه
به شروع متحد بعد و پراكنده صورت به ابتدا و شدند بلند خود جاي از حضارآمد درخواهد
هفته چندرسيد پايان به خنده و هلهله با جلسه ترتيب بدين.نمودند صدام براي زدن دست
آنها تا بدوزند را متهمان دهان داد دستور صدام دادگاه مخفي جلسات برگزاري متعاقب و بعد
معاون صدام كه دوراني طيبزنند حرف هم كلمه يك حتي نتوانند خود اعدام زمان رسيدن فرا تا
زمان اينبود حزب اهداف همان صدام اهداف _ تا 1979 سال 1968 از يعني _ بود دولت رئيس
اقدامات اجراي با دوران اين در صدامميشود محسوب عراق كشور براي خوبي نسبتا دوران
ساخته جديد مدارس روستاها و شهرها تمامي در.پرداخت بيسوادي با مبارزه به سختگيرانهاي
كودكان و زنان مردان ، .ميشد محكوم زندان سال سه به ميزد سرباز تحصيل از هركس و شد
حتي.گرفتند ياد نوشتن و خواندن نفر هزار صدها.كنند شركت طرح اين در بودند موظف همگي
.كرد اهدا جايزهاي صدام به خاطر اين به هم يونسكو
و اجتماعي مددكاري مراكز خيابانها ، ساخت براي هم بلندپروازانهاي تلاشهاي
خاورميانه در عمومي بهداشت سيستمهاي بهترين از يكي صاحب عراق و گرفت صورت بيمارستانها
صدام ايران در اسلامي انقلاب از پس.كرد تمجيد بسيار صدام از غرب زمانها آن در.شد
ترويج را سكولاريستي شيوه به مدرنسازي ميتواند كه شد داده تشخيص منطقه در كسي بهترين
.دهد
صدام اقدامات ميبرند ، سر به تبعيد در حاضر حال در كه صدام سابق همحزبيهاي از برخي
آنان اعتقاد به.ميدانند گمراهكننده و تبليغاتي كارهايي صرفا را عمومي رفاه رشد براي
وي واقعي هدف و ميكرد حركت آن اهداف راستاي در داشت احتياج حزب به كه مادامي تنها صدام
.بود قدرت كسب صرفا
برخلاف او ميرسد نظر به است؟ اهدافي چه دنبال به خود زندگي در صدام راستي به اما
با خوبي روابط صدام كه هنگامي همسرش ، ساجده ، .ندارد پول به علاقهاي خانوادهاش اعضاي
چندان خودش صدام.ميكرد خريد دلار ميليونها لندن و نيويورك به سفرهايي طي داشت غرب
در دارد دوست او.است شهرت ميكند جلب خود به را علاقهاش كه آنچه.نيست خوشگذراني شخص
به شروع از قبل بايد دولتي كارمند هر.گيرد قرار احترام مورد و شده تحسين دورهها تمامي
را ساعته شش فيلم يك ساخت سفارش حتي صدام.كند مطالعه را صدام جلدي بيوگرافي 19 يك كار
يونگ ، ترنس توسط و دارد نام "طولاني روزهاي" فيلم اين.داد زندگياش پيرامون هم
رسمي صورت به كه كساني.است شده ساخته جيمزباند ، فيلمهاي مجموعه از قسمت سه كارگردان
مردم بداند كه ندارد علاقهاي او معتقدند دارند برعهده را صدام بيوگرافي نوشتن كار
ديگر سال كه 500 است اين است مهم برايش كه آنچه و ميكنند فكر چه او به راجع امروز
خودپسندي نوعي قدرت كسب براي صدام خونبار تلاش پشت دركرد خواهند فكر او به راجع چگونه
.دارد قرار ساده
بزرگ عموي" رمانتيك چهرههاي و داد گذشته در را خود از عظيم مجسمههايي ساخت سفارش او
حمل حال در ساختماني كارگر يا و گندم دروي حال در كشاورز صحرا ، سواركار قالب در "ملت
.شد گذاشته نمايش به عمومي معابر در سيمان
.است مشخص قبل از سرنوشتش كه ميشود مطمئن بيشتر مييابد نجات مرگ از صدام كه بار هر
عبدالكريم عليه نافرجام سوءقصد به اقدام از پس سال 1959 در:گريخته مرگ از بارها او
از) بعث حزب ناموفق كودتاي در شركت جريان در ، 1964(شد زخمي پايش آن جريان در كه) قاسم
نيروهاي خطوط پشت در عراق و ايران جنگ جريان در كه هنگامي ،(يافت خلاصي اعدام مجازات
.كشور در عمومي شورش و آمريكاييها حمله از پس سال 1991 در همچنين و افتاد گير ايراني
اعراب كه زماني ميگويد ، مورد اين در و دارد اعتقاد اعراب دوباره خيزش به شدت به صدام
او نام بگيرند قرار اوج در مجددا _ ديگر سال حتي 500 يا يا 100 وي عمر دوران در _
كلا و شاهان فاتحان ، رديف در را خود او.بود خواهد مطرح تاريخ بزرگان از يكي بهعنوان
مشابهت وي با تاريخ بزرگان ايدههاي كه ندارد هم كاري.ميدهد قرار تاريخ بزرگان
.شود ياد او از احترام با تاريخ در كه است آن وي نظر از مهم چيز تنها نه ، يا داشتهاند
"صدام بمبسازان" نام با سال 2000 در كه كتابي طي عراقي ، هستهاي دانشمند يك حمزه ، قدير
هنوز صدام كه زماني":ميدهد شرح چنين را صدام با خود ديدار اولين خاطره رساند چاپ به
آزمايشگاهمان در بزرگ كامپيوتر يك.كرد ديدار من كار محل از بود ، دولت در دو شماره فرد
ديوار روي بر عكس چند آزمايشگاه ديوار روي بر.نكرد توجهي آن به چندان صدام كه بود
اينشتين و كوپرنيك جمله از زيادي دانشمندان به مربوط كه تصاوير اين.بود شده چسبانده
روي بر و شده بريده روزنامهها از عكسها اين.گرفتند قرار صدام شديد توجه مورد بودند
آنها گفتم من.هستند كساني چه اينها پرسيد ، من از صدام.بودند شده چسبانده ديوار
اين گفت و شد خشمگين يكباره به حرف اين از پس صدام.هستند تاريخ دانشمندان بزرگترين
دانشمندان اين براي اينقدر نشدهايد حاضر شما چرا افزود ، بعد.است توهيني نوع چه ديگر
اين صدام ميرسيد نظر به بگذاريد؟ عكس قابل درون را عكسشان كه شويد قائل احترام بزرگ
تاريخ از بخشي و تاريخ بزرگان جزو را خودش كه چرا بود ، كرده تلقي خودش به توهيني را امر
تلقي صدام به نسبت كماحترامي معناي به ميتوانست كوپرنيك عكس به بياحترامي.ميدانست
".شود
نام با كه حسين صدام بيوگرافي در.دارد استالين ژوزف عقايد مطالعه به عجيبي علاقه صدام
سال 1979 در كه ديداري از يافت انتشار ابوريش سعيد قلم به سال 2000 در "انتقام سياست"
در ابوريش.است آمده ميان به سخن گرفت صورت كرد ، سياستمدار عثمان ، محمود و صدام ميان
نظرش به شد ، قصرهايش از يكي در صدام كار دفتر وارد زود صبح وقتي عثمان":مينويسد كتابش
زمان آن خاطرات يادآوري با عثمان.است كرده سپري اتاق اين در را شب تمام صدام كه رسيد
قفسههاي و ميشد ديده اتاق در گرانقيمت كفش جفت دوازده كه هست يادش خوبي به ميگويد ،
نظر بهاستالين:بود شده نوشته نفر يك درباره همگي كه بودند كتابهايي از پر اتاق
".بود گذرانده كتابها اين مطالعه به را شب تمام صدام ميرسيد
طي نظامي برآوردهاي در اشتباهات بزرگترين از يكي سال 1990 اوت در كويت به صدام حمله
دنيا كه كرد فكر ايران با جنگ در غرب حمايتهاي از سرمست او.ميشود محسوب معاصر تاريخ
به حمله از پس روز سه و كرد اشتباه امابود خواهد بيتفاوت هم كويت به وي حمله قبال در
.آورد پديد او عليه را بزرگي ائتلاف پدر بوش كويت ،
جريان در او.داشت دشواري موقعيت عراق ، اطلاعاتي سرويس رئيس سامرايي ، وفيق ميان اين در
گوشزد صدام به محرمانهاي گزارشهاي طي وي.بود صدام مشاور ايران با عراق طولاني جنگ
گرد كويت اطراف در نيرو نفر ميليون يك به نزديك همپيمانانش و متحده ايالات كه ميكرد
هم آمريكاييها.هستند عراق سلاحهاي از پيشرفتهتر دهه يك تجهيزاتشان و آوردهاند
تواني چه كه دهند نشان صدام به ميخواستند عمدا و نميكردند مخفي را خود سلاحهاي
.دارند
بصره در جلسهاي به را ژنرالها ساير و سامرايي وينداشت توجهي امر اين به صدام اما
و شوند اسير آمريكايي سرباز تعدادي كه كرد پيشنهاد او.نمود پيشنهاد را طرحي و فراخواند
آمريكاييها":ميگفت غرور با وي.ببندند تانكها به را آنها انساني سپر بهعنوان
را چيزي چنين هم خودش كه بود مشخص البته ".نميكنند شليك خودشان سربازان به هيچگاه
عراقيها اگر كه كرد مطرح را ادعا اين هم جنگ جريان در حتي حال اين با.ندارد قبول
پيش عربستان شرق تا توانست خواهند مانعي بدون كنند اسير را آمريكايي هزار چند بتوانند
.بروند
از هيچكدام اما.است صرف خيالپردازي اينها تمامي كه ميدانست خوبي به سامرايي
.كند عوض را صدام نظر شده هرطور گرفت تصميم سامرايي.نداشتند نظر اظهار جرات ژنرالها
او ملاقات اين درنمود برگزار خصوصي ملاقاتي صدام با ژانويه چهاردهم روز بعدازظهر لذا
خورد خواهند شكست عراقيها كه كند ثابت صدام به كرد سعي فراوان شواهد و مدارك ارائه با
شمال به را حملهاي و كنند استفاده عراق ضعف از ايرانيها كه دارد وجود خطر اين تازه و
:گفت آرامش با سپس و داد گوش سامرايي حرفهاي به حوصله و صبر با صدام.دهند ترتيب كشور
از هم ما سربازاننميكند حمله ما به وجه هيچ به ايران.ميگويم شما به را نظرم حالا"
زيادي قربانيان داراي و طولاني جنگ.بود خواهند قويتر ميكنيد فكر شما كه چيزي آن
اما بدهيم قرباني حاضريم ما.دارد وجود آمريكاييها و ما ميان فرق يك اما.شد خواهد
سربازانش از زيادي تعداد كه بپذيرد نميتواند و است ضعيف آمريكا ملت.نه آمريكاييها
".شوند كشته
جز بهاست داده انجام را وظيفهاش كرد احساس اما شد ، ناراحت حرف اين از سامرايي
.گرفت صورت بود ، گفته سامرايي كه همانطور اتفاقات بقيه ايران حمله پيشبيني
مرتبا كه صدام با جلسهاي دوباره سامرايي عراق ارتش شدن ناتوان از پس روز چند
وضعيت از شما برآورد ژنرال ، " ميپرسد ، صدام جلسه اين درداشت ميكرد ، عوض را مخفيگاهش
.بود ارتش تاريخ طول در شكست بدترين اين ميكنم فكر":ميدهد پاسخ سامرايي "چيست؟ موجود
اين":بود زير شرح به سامرايي پاسخ "رسيدهايد؟ نتيجهاي چنين به چطور":ميگويد صدام "
".بود خرمشهر در شكست از بدتر حتي
او.داد انجام هم را اعدامهايي و انداخت ژنرالهايش گردن به را تقصير جنگ از پس صدام
را فردي هيچ كه همانطور امااست داده نشان خود از مواقع غالب در را شديدي قساوت
اشك قربانيانش براي صدام كه است شده ديده نيز مواردي در دانست عاري تناقض از نميتوان
پاكسازيهاي جريان در و سال 1979 درنباشد يا باشد ظاهرسازي براي كار اين چه _ ميريزد
كه ميكند ذكر خويش كتاب در ابوريش سعيد حتي و ديدند را صدام گريه بسياري دولتش اوليه
اتاق در را خودش تمام روز دو رسيدنش قدرت به ابتداي به مربوط اعدامهاي موج متعاقب صدام
.بود شده قرمز كردن گريه شدت خاطر به چشمانش آمد بيرون هم وقتي و كرد حبس خوابش
برخورد در خصوص به رئيسجمهور مقام در اولويتهايش و صدام شخصي اولويتهاي ميان تناقض
اساس بر صدام ، بزرگ پسر حسين ، عدياست شده تمام گران بسيار او براي خانوادهاش با
كه 37 او.است ساديسم به مبتلا جنايتكاري نباشد ، ديوانه يك اگر موجود گزارشهاي تمامي
در سرباز بهعنوان كه حسين ، اسماعيل.است قوي جثهاي و تيره پوستي داراي دارد سن سال
از پس آهنگساز و خواننده يك مقام در توانست داده ، دست از را پايش يك كويت بيابانهاي
از بسياري در و ميشد محسوب عدي محبوب خواننده او.كند خود شيفته را عدي جنگ
.داشت حضور ميكرد ، برگزار هفته هر پنجشنبه و دوشنبه روزهاي معمولا عدي كه مهمانيهايي
جزيرهاي در و بغداد نزديكي در صدام كه ميشد برگزار قصري در غالبا مهمانيها اين
قصر اين در آب شيرهاي جمله از اشيا از بسياري ميشود گفته.بود ساخته دجله رود در واقع
:ميگويد ميكند ، زندگي كانادا تورنتوي در امروز كه حسين اسماعيل.هستند طلا جنس از
و بيايد سن روي به كه ميشد علاقهمند عدي ميخواندم ، آواز مجالس اين در من كه هنگامي"
زمين روي را خود و ميترسيدند گلوله شليك از حاضران.كند شليك سقف به اسلحهاش با
".ميدادم ادامه كارم به بودم آشنا عدي رفتار به چون من اما.ميانداختند
در سال 1988 در عدي كه هنگامي اما بيايد ، كنار پسرش پرخاشجوييهاي با كوشيد اوايل صدام
عدي كار اين از پس.سرآمد "ملت بزرگ عموم" طاقت كشت ، را صدام ارشد مشاور مهماني ، يك
به كتابي نويسنده كوكبورن ، پاتريك.كند خودكشي خوابآور قرص زيادي تعداد خوردن با كوشيد
در كه موقعي":ميدهد شرح چنين را قضيه شد ، چاپ سال 1990 در كه "خاكستر از خارج" نام
را پزشكان او.شد اورژانس وارد صدام بودند ، عدي معده كردن خالي سرگرم پزشكان بيمارستان
بايد تو خون:كشيد فرياد بلند صداي با آن از بعد.نواخت عدي صورت به سيلياي و زد كنار
تصادفي حادثه يك قتل اين بعدها البته ".شد ريخته دوستم خون كه همانطور شود ، ريخته
سوءقصد يك عدي خود عليه سال 1996 در.بود پوشيده چشم پسرش خطاي از پدر ظاهرا.شد اعلام
شده فلج پايين به كمر از او بعد به زمان آن از.رفت فرو بدنش در گلوله هشت و گرفت صورت
اخير سالهاي ظرف.نشود مطرح صدام جانشين بهعنوان ديگر كه شد موجب عدي رفتارهاي.است
وظيفهشناستر ، و منضبطتر آرامتر ، كوچكتر ، پسر قصي ، كه نموده مشخص روشني به صدام
.بود خواهد وي وارث
نتواند چيز هيچ شايد.ميداند فناناپذير را خود صدام كنوني تهديدات تمامي وجود با
اين قصهكند مشخص دارد ، نام "پادشاه و زبيده" كه رمانش اولين قصه از بهتر را وي تصورات
به نسبت كه تنها پادشاهي.ميافتد اتفاق دور گذشتههاي و اعراب سرزمين در كتاب
جريان در.ميرود مردم ميان به و قصر از خارج به گهگاه ميكند ، بيگانگي احساس اطرافيانش
اسير كه ميافتد زبيده نام به زبيايي و جوان دختر به چشمش روستا يك در گردشها اين
اما ميآورد ، خويش قصر به و رهانيده ظالم شوهر چنگ از را دختر اين او.است وحشي شوهري
همگان زبيده زمان گذشت با البته.ميگيرد قرار درباريان تمسخر مورد قصر در روستايي دختر
با بعد مدتيميآورد دست به هم را شاه عشق حتي او.ميكند خويش ادب و سادگي مجذوب را
كشته زبيده.ميرود ميان از چيز همه آنهاست ميان در نيز روستايي دختر شوهر كه كفار حمله
شاه آن از پس.برساند قتل به را ظالمش شوهر ميشود موفق انتها در شاه اما ميشود ،
.ميشود مردم ميان درگيريهايي بروز موجب امر اين اما كند ، اعطا آزادي مردمش به ميكوشد
كه را شعاري و شوند جمع هم كنار دوباره مردم تا ميشود باعث شاه مرگ داستان ، پايان در
مواردي در صدام.دارد سختگيرانه اقدامات به نياز ملت:دهند سر ميكرد دنبال زبيده
اما.كند تشبيه فوق قصه در كفار حمله به را خليجفارس جنگ در آمريكاييها حمله كوشيده
كرد؟ خواهد ايفا را قصهاش شاه نقش آينده در نيز او آيا
اشپيگل تاگس:منبع
دموكراسي و فقر تعارض
دهشيار حسين شدكتر
در چارچوب كه فرهنگي و اقتصادي سياسي ، اجتماعي ، حيات تنيده درهم لايتناهي گسترده در
زندگي ماهيت عينيت تجسم آنكه از بيش واژهها از بسياري هستند ، بشري كنشهاي برگيرنده
كشورهاي ساكنين نفر ميليارد يك از كمتر كه درجهانيميباشند واقعيات خلط بيانگر باشند ،
در فائقه و فقر عريان حضور دارند ، اختيار در را جهان ثروت درصد هشتاد از بيش غربي
را آن بسياري كه ميباشد برخوردار عمق و گستردگي آنچنان از فلاكت بستر بر كشورهاي
از قبل حتي فقر ، علت به مردم از وسيعي بخش ممالك ، اين درپذيرفتهاند واقعيت بهمثابه
با كودكان مادران ، سوءتغذيه علت به كه چرا ميباشند ، فقر از ناشي زجر تجربهگر هم تولد
سالانه 5 مادرزايي ، اختلالات اين جهت به كه ميآيند دنيا به جسمي و رواني اختلالات
چهل كه گرسنه ميليون يك از بيش حضور.ميروند بين از كودكي دوران همان در نفر ميليون
نفر يك آفريقا صحراي ساكنين نفر سه هر از اينكه و ميكنند زندگي آسيا جنوب در آنان درصد
ميتوان را انساني ننگ اين چگونه كه ميسازد متبلور ذهن به را سوال اين است ، گرسنه
فرايند نظريه اينكه از جدا ساخت؟ بري بيشتر ، شدن جريحهدار از را بشري حيثيت و مصلوب
بنگريم ، تحمل قابل را توسعه كاركردي نگرش اينكه يا و بيابيم مطلوب را توسعه تكاملي _ خطي
در فقرزدايي چگونگي درخصوص ليبرال ، آمريكايي ديدگاه همهگير تفوق است ، مشهود آنچه
.است فلاكت بستر بر كشورهاي
فقر بر غلبه براي پايدار توسعه ضرورت اهميت درخصوص گذشته دهه يك در مخصوصا آنچه
براي ضروري و اوليه شرط دموكراسي برپايي كه است استوار نگاه اين مبناي بر ميباشد ،
به توجه با آمريكايي تئوريسينهايميباشد غرب مدار از خارج كشورهاي در فقر با مبارزه
فقدان يا و رفاه وجود درخصوص تعيينكننده عامل را سياسي ساختار ماهيت ليبرال ، ارزشهاي
_ انساني سرمايه فرهنگ ، _ اجتماعي سرمايه كنار در اينان نظر از.ميكنند قلمداد آن
زندگي كيفيت و ماهيت تعيين در را اساسي نقش آنچه مالكيت ، حق _ حقوقي سرمايه ماهر ، كارگر
ماهيت زمينه در آمريكايي نگاه پذيرش.است سياسي ساختار _ سياسي سرمايه دارد ، اقتصادي
يك تنها فقر كه بماند دور چشم از مهم واقعيت اين كه ميگردد باعث فقرزدايي و توسعه
جامعه بر حاكم اقتصادي روابط چگونگي در ريشه كه است مقولهاي بلكه نيست سياسي فرايند
در دارد ، آمريكايي جامعه حيات در بنيان كه ليبرال ، آمريكايي نظري خاستگاه برخلاف.دارد
از.گرفت نظر در دموكراسي آزادي مثابه به را توسعه نميشود فلاكت بستر بر كشورهاي
انساني توسعه شاخصهاي از يكي خود اين كه _ زندگي به اميد كه فقير و گرسنه انسانهاي
شركت جامعه سياسي حيات در آگاهانه كه داشت انتظار نميشود هستند ، فاقد را _ ميباشد
مزيت اين از رفاه ، بطن در و مرفه انسانهاي تنها.بدارند ارج را دموكراسي و كنند
قبيل از فلاكت بستر بر كشورهاي در كنند ، لمس و درك را دموكراسي كه هستند برخوردار
آنان براي كه چرا نميكنند ، درك و لمس را دموكراسي مفهوم رايدهندگان هندوستان ،
كاملا اهميتي و ماهيت آنان زندگي در دموكراسي.است روش يك تنها و نيست دغدغه دموكراسي
.دارد ابزاري
فقر ، محو دنبال به كه چرا باشد ، اقتصادي محروميتهاي بردن بين از بايد توسعه از هدف
تمامي.ميشود اجتنابناپذير دموكراسي و ميرود بين از هم سياسي محروميتهاي محققا
يك چارچوب در استثنا بدون آوردهاند ، دست به را توليد از ناشي رفاه و ثروت كه كشورهايي
كه فلاكت بستر بر كشورهاي از بسياري در كه درحالي ميكنند زندگي دموكراتيك ساختار
فقر در غلتيده را خود مردم از بسياري هستند ، آن ، كيفيت از جدا دموكراسي ، از بهرهمند
را جامعهاي كه چرا نميكنند ، ايثار آن براي و نمينهند ارج را دموكراسي فقرا.مييابند
فقر كه زيرا كرد ، قلمداد زنده جامعه يك نميتوان است ، گسترده آن در اقتصادي فقر كه
سياسي ، عملكرد _ اهداف به دستيابي اقتصادي ، عملكرد _ محيط با تطابق از ناتوان را جامعه
فرهنگي ، عملكرد _ ارزشها از حفاظت و حقوقي عملكرد _ نهادها وار اندام ساختن مرتبط
شكل دموكراسي بطن در پايدار توسعه ليبرال ، آمريكايي تئوريسينهاي نظر برخلاف.ميكند
حاكميت هم آن نهايي پيآمد و ميگيرد شكل رفاه و ثروت بطن در توسعه بلكه نميگيرد
.ميباشد دموكراسي
در غرق كه كساني از نتيجه در و پيميريزد را سياسي ساختار شكل اقتصادي ، توليد شيوه
محترم را آزادي و نهند ارج را دموكراسي كه داشت انتظار نميشود هستند ، فقر منجلاب
ميشود ، گسترده كه محيطهايي در فقر همانگونه ميگيرد ، نضج وفور بطن در دموكراسي.بشمارند
.نميدهد تجلي فرصت را دموكراسي
خود جمعيت از نيمي است ، جهان دموكراسي بزرگترين آمريكاييها ، قول به كه هندوستان جامعه
فاقد آن عقلايي مفهوم به را انساني حيات كه اينان مييابد فقر بهگريبان دست را
كوچكترين اينان مسلما اما ميهند ، هم راي ميكنند ، شركت تظاهرات در محققا ميباشند ،
ليبراليسم فلاسفه نظر نقطه از كه چرا ندارند ، آن لاكي مفهوم به دموكراسي از دركي
انسانها اينكه جز نيست چيزي دموكراسي و آزادي به نهادن ارج براي حداقل ضرورت كلاسيك
بنيان و اساس اجتماعي ، طبقات قدرت موازنه تغيير.باشند داشته را مالكيت از حداقلي
قلم را مصالحه و تساهل متعالي ، فرهنگ زيباشناختي ، خود ، دنبال به فقر ، محو.است دموكراسي
ضرورت يك را دموكراسي مرفه ، انسانهاي چرا كه است اين بازگوگر خود اين كه ميزند
در تنها واقعي دموكراسي كه زيرا نميكنند ، درك را آن ضرورت فقير انسانهاي و مييابند
.ميگيرد شكل رفاه و وفور بطن
!است؟ مرده ابوزبيده
افغانها عرب ارتباطات مسئول
عسگري علي محمد
با ابوزبيده ميدهد نشان كه است آورده دست به را اطلاعاتي القاعده امنيتي دستگاه
رزمندگان اسامي از ليستي حتي و داشته ارتباط عربي كشورهاي از يكي اطلاعاتي دستگاههاي
است گذاشته آنان اختيار در را اسنادي تصاوير همراه به افغانستان در عرب
نيروهاي.است مرده "ابوزبيده" كه ميكنند تاييد "القاعده" سازمان به نزديك و موثق منابع
خاطر به آن از پس روز چند و شده دستگير ابوزبيده كردند اعلام گذشته مارس در آمريكايي
برجستهترين از يكي كه وي آنها گفته به.است گذشته در بيمارستان در شديد جراحات
تاييد نيز طالبان منابع.شد دستگير پاكستان فيصلآباد شهر در بود بنلادن همكاران
او نتوانستند پزشكان و درگذشته پاكستان بيمارستانهاي از يكي در ابوزبيده كه ميكنند
.دهند نجات مرگ از را
اين كه بود گفته اين از پيش القاعده و طالبان نزديكان از يكي باراشا جواد مولانا اما
شهر نزديكي در _ راولپندي _ اديالا زندان در ابوزبيده بود گفته وي.ندارد صحت اخبار
دريافت پاكستاني منابع از پيش هفته اويك تقريبا را اطلاعات اين و است پاكستان پيشاور
در را عرب افغانهاي از تعدادي پاكستاني مقامات كه دارد تاكيد باراشا.است كرده
نظامي بيمارستان در همچنان تن هفت آنها بين از.كردهاند بازداشت پاكستان زندانهاي
و ابوزبيده مورد در كه است مطلبي همان اين و دارند سختي جراحات چون ميبرند سر به كوهات
سايرين از بيش كه است قبايلي رهبران از يكي باراشا.ميشود گفته راولپندي در او دستگيري
دولت در روزگاري كه آن ويژه به _ خود نفوذ و روابط از و ميكند دفاع عرب افغانهاي از
.نمايد گردآوري را آنها به مربوط اطلاعات تا ميكند استفاده _ داشت وزارت پست شريف نواز
دولت اخيرا.است داشته برخورد پاكستاني مقامات با خاطر همين به بارها تاكنون وي
از جانبدارانه مواضع ابراز و جهاد مورد در كه آتشيني خطبههاي خاطر به را او پاكستان
اظهارات القاعده سازمان اما.كرد دستگير روز بيست مدت به داشت طالبان و عرب افغانهاي
.است مرده ابوزبيده دارند اختيار در آنها كه اطلاعاتي طبق ميگويد و كرده رد را باراشا
ترديدهايي امنيتي نظر از ويژه به پاكستان و افغانستان در او نقش و ابوزبيده مورد در
ميكنند اكتفا قول اين به فقط و گذاشته مسكوت را ترديدها اين القاعده منابع.دارد وجود
ابوزبيده برادر" كه اين سر آخر ديگرو توضيح هيچ بدون "بود عميق بسيار مردي ابوزبيده" كه
".كند رحمتش خدا مرد ،
ترديدها
از پيش سال سه ويژه به افغانستان و پاكستان در ابوزبيده نقش پيرامون عرب افغانهاي
القاعده سازمان ميگويند حتي.ميكنند مطرح را ترديدهايي نيويورك و واشنگتن انفجارهاي
اعضايش از آن طي و كرد صادر را داخلي فرماني افغانستان به آمريكا نظامي حمله از پيش
القاعده امنيتي دستگاه زيرا نگهدارند ، را احتياط جانب ابوزبيده با برخورد در خواست
از يكي اطلاعاتي دستگاههاي با ابوزبيده ميدهد نشان كه است آورده دست به را اطلاعاتي
همراه به افغانستان در عرب رزمندگان اسامي از ليستي حتي و داشته ارتباط عربي كشورهاي
.است گذاشته آنان اختيار رادر اسنادي تصاوير
دلايل كه بود شده مدعي و كرده امضا لادن اسامهبن شخص را داخلي فرمان اين ميشود گفته
از يكي اطلاعاتي دستگاه با نيز و پاكستان امنيتي مقامات با ابوزبيده همكاري براي كافي
دستور خود امنيتي نيروهاي به القاعده سازمان ميشود گفته حتي.دارد وجود عرب كشورهاي
وابسته افراد اعترافات از پس ويژه بهكنند پيگيري را ابوزبيده ارتباطات و تحركات داد
ابوالمبتسم ،(عراقي) اسلام اركان ،(سوريه) جنكو عبدالرحيم نامهاي به جاسوسي شبكه يك به
ابوزبيده و آنها بين شد معلوم و بودند شده دستگير طالبان دولت توسط كه (اردني)
آگاهي و علم با شبكه اين كه داشت وجود باور اين زمان آن.است داشته وجود ارتباطهايي
به داشت قرار انتقادهايي معرض در دوران آن در او خود.است بوده فعاليت مشغول ابوزبيده
جديد رزمندگان ورود براي رواديد صدور طريق از ميگفتند كه هنگفتي ثروتهاي خاطر به ويژه
بيشتر و بود ضعيف ابوزبيده و بنلادن بين رابطه ميگويند القاعده محافل.بود گردآورده
اعتماد نتوانست اما كند نزديك اسامه به را خود مختلف راههاي از تا ميكوشيد ابوزبيده
.كند جلب را او
امنيتي فرماندهان از يكي افغانستان ، به آمريكا نظامي حمله از پيش ماه سه ميگويند
توانسته چطور كه پرسيد او از و خواند فرا را ابوزبيده دوستانه روشي به القاعده سازمان
گذرنامه گرفتن اجازه غزه متولدين به اردن قوانين زمان آن در چونبگيرد اردني گذرنامه
همين هستند تبار فلسطيني اردني همسرش خانواده چون كه بود كرده توجيه ابوزبيده.نميداد
بود كرده ازدواج ابوزبيده ميگويند منابع همين.بگيرد گذرنامه بتواند او تا كرده كمك امر
اردن به يا ماند پاكستان در همسرش او دستگيري از پس كه نميدانيم اما داشت فرزند دو و
بود عسل تجارت كه را خود شغل او افغانستان به آمريكا حمله از پيش ماه چند زيرا.كرد سفر
همراه تلفن ميشود گفته حتي.برنگشت اسلامآباد در خود مجلل خانه آن به ديگر و كرد ترك
طالبان به نزديك منابع ديگر طرف از.ميخورد زنگ همچنان دستگيرياش از پس ماه يك تا او
البته آنها.بود برخوردار توجهي قابل احترام از مجاهدان سران بين در او كه معتقدند
حالي در كرد معرفي بنلادن همكار را او و برد بالا را ابوزبيده منزلت آمريكا كه معتقدند
نفرهاي بيست ليست در او دادن قرار با آمريكاييها كه است اين هم دليلش و نبود چنين كه
صورت اين به را خودشان ناكامي ميخواهند هستند تعقيب تحت تروريستي مسايل خاطر به كه
.كرديم دستگير را القاعده رهبران از يكي بگويند و كرده پنهان
آثار و شخصيت
بود ، تعقيب تحت (اآي.سي) طرف از سال هشت مدت كه فردي ابوزبيده ، شخصيت شناخت براي
حاضر دو اين.شد گرفته نزديكش دوستان از تن دو با تماسي كه اين تا شد زيادي تلاشهاي
از و داشت كليدي نقشي ابوزبيده كه كردند تاييد اما شود چاپ تصويرشان يا اسم نشدند
كه را كساني تمام پذيرش وظيفه چون.بود برخوردار عرب افغانهاي به نسبت گسترده اطلاعاتي
روابط او واقع در.ميفرستاد افغانستان به را آنها و داشت عهده بر ميآمدند پاكستان به
عهده بر بنلادن اسامه دوره در چه و عزام عبدالله دوره در چه را عرب افغانهاي كل عمومي
از تن دو با گفتوگويي.داشت آنها از كدام هر به نسبت كافي اطلاعاتي رو اين از و داشت
ميخوانيد را او دوستان
***
آمد؟ افغانستان به چگونه و كيست ابوزبيده*
واقع در.آمد افغانستان به مصري پاسپورت با سال 1988 در كه بود غزه اهل فلسطيني يك او
.شد كشور اين وارد شورويها با جهاد دوره اولين پايان از پس كه بود گروههايي آخرين از
آمد؟ افغانستان به غزه از مستقيما آيا*
و رفت افغانستان به پاكستان از خود آموزشهاي از پس و آمد پاكستان به مجاهدان مثل اول
اما.ميكرد زندگي كويت در خانوادهاش با داريم اطلاع ما كه آنجا تا.ميكرد آمد
.بود سال 1960 متولد ابوزبيده.رفتند اردن به كويت جنگ از پس خانوادهاش
ميبرند؟ بهسر اردن در خانوادهاش كه هستيد مطمئن آيا*
سال به 15 محكوم را او غيابا سپتامبر 2000 در 28 اردنيها اينكه ميدانيم ما كه چيزي
هزاره انفجارهاي در ميگفتند و بود القاعده به وابسته چون.كردند شاقه اعمال با زندان
"محمدحسن زينالعابدين" ميگويند كه واقعياش نام از و خانهاش از آنها.است داشته دست
ميدهيم نشان آنها به را عكسي وقتينميكنند برملا دارند هم اگر و ندارند اطلاعي است
آمده دست به اطلاعات طبق.ميكنند رد نه و تاييد را آن نه است ابوزبيده به متعلق كه
.است تعقيب تحت اردن دولت طرف از ابوزبيده
است؟ ابوزبيده كه ندارد قبول شده دستگير فرد ميگويند آمريكاييها*
درست آنها حرف اگر.كردند اشتباه مرد اين ارزيابي در آمريكاييها ما نظر به.است طبيعي
از مهمي اطلاعات نتوانستند چرا پس بوده القاعده برجسته رهبران از يكي ابوزبيده كه بود
نظامي هستههاي يا بنلادن به را آنها كه اطلاعاتي.آورند دست به بنلادن درباره او
برساند؟ جهان مختلف جاهاي در كننده رهبري
كرد؟ پيدا را او اختفاي مكان چطور پاكستان اطلاعات سازمان شما نظر به*
آن از.دارند عواملي پاكستان و افغانستان در خارجي و عربي اطلاعاتي سازمانهاي اكثر
تعقيب تحت تاكنون پيش سال هشت از او و دارد را او عكس و پوشه پاكستان اقامت اداره گذشته
.نميبرد ابوزبيده از اسمي هيچكس تاريخ اين از پيش.است بوده
بودند؟ كرده نفوذ القاعده در زيادي اطلاعاتي دستگاههاي آيا*
.ميفهميم را اينها ما.نميمانند بيكار كه اطلاعاتي دستگاههاي و نيست پنهاني چيز اين
بود؟ نظامي فرمانده يك او آيا.داشت افراد آموزش و جذب در نقشي چه ابوزبيده*
عرب جوانان از پاكستان در كه داشت را واسطه يك نقش.نبود نظامي فرمانده يك ابوزبيده
سياسي فردبود عادي شخص يك ابوزبيده.ميفرستاد افغانستان به را آنها و ميكرد پذيرش
نشان حساسيت او به نسبت آمريكاييها كه سال 1996 از پس فقط نبود برجسته نظامي يك يا
.شد مشهور دادند ،
كساني آنجا در و بوده (خالدين) اردوگاه فرمانده او ميگويد داريم ما كه اطلاعاتي ولي*
.ميزدند انتحاري كارهاي به دست كه ميشدند تربيت
كه بود سعودي فردي با هم آن ، فرماندهي"خالدين" نه بود "خلدون" اردوگاه اين اسم ابتدا
هم بعد به آن از.برگشت كشورش به مجاهدان ، بهدست كابل سقوط از پس و سال 1992 در
اين از او نداد اجازه حتي و بود بنلادن مخالف ليبيايي يك با اردوگاه اين فرماندهي
.كند ديدن اردوگاه
عسل فروختن و بازداشت
داشت؟ شركت هم روسها ضد بر جهاد در ابوزبيده آيا*
جبهه چند در.ميكرد آمد و رفت افغانستان و پاكستان بين.داشت حضور سال 1988 اواخر در
را كابل مجاهدان كه سال 1992 تا و شد اسير كمونيستها دست به سال 1989 در و كرد شركت
به خودش شخصي حساب با و رفت پيشاور به و شد آزاد آن از پس.بود اسير آنجا در كردند آزاد
سال تا كه بود آنجاميكرد صادر امارات و سعودي كشورهاي به را آن و پرداخت عسل تجارت
.نداشت ديگر چارهاي هم او كرد بيعت ملاعمر با و برگشت افغانستان به بنلادن وقتي 1996
.داد قرار خود پوشش تحت را آنها هم طالبان دولت و پيوست بنلادن به عرب جوانان بقيه مثل
دستور به ابوزبيده دوره اين طي.نپذيرفت را بنلادن با همراهي كه ليبيايي فرد آن برعكس
اين.دهد ادامه را خود وظيفه همان تا برگشت پيشاور به سپس و رفت قندهار به بنلادن
افغانستان در القاعده اردوگاههاي به فرستادنشان ، و تازهوارد گروههاي پذيرش ماموريت
.بود
بود؟ بازداشت كجا*
.كابل در (جرخي بلو) القلعه زندان در
ابوزبيده (1996) خرطوم از بنلادن بازگشت و مجاهدان دست به كابل سقوط دوره فاصله در*
ميكرد؟ چه و بود كجا
كه داد دستور عرب افغانهاي به بنلادن گرفت ، در مجاهدين گروههاي بين برادركشي وقتي
پيشاور در دوره آن در ابوزبيده.نكنند شركت جنگها اين در و بگيرند كناره فتنه اين از
.ميكرد عسل تجارت و بود
برنگشت؟ كشورش به عرب افغانهاي بقيه مثل چرا*
تجارت آن بر علاوه.برنگشت دليل همين به نظرم به.داشت مصري پاسپورت او برگردد؟ كجا
.داشت خوبي سود او براي كه عسل
بود؟ چگونه مجاهدان بقيه با ابوزبيده رابطه*
.شوخطبع و بود اجتماعي فردي او
بود؟ ثروتمند خانواده يك از*
.ميآورد دست به خوبي پول عسل تجارت از اما.نميدانم
بود؟ بخشنده*
.ميكرد كمك نيازمند جوانان به و نبود هم بخيل
بود؟ نگهدار راز و داشت پيچيده رفتاري*
.است مجاهدان همه خصوصيات از نگهداري راز.نبود پيچيده و داشت عادي رفتار
كني؟ توصيف را او ميتواني آيا*
و ميتراشيد را خود ريش دوره يك براي داشت مجعد موهاي.بود گندمگون.داشت ورزشي هيكلي
.داد دست او به "سكسكه" حادثه روز آن از قبل
اروپايي؟ يا ميپوشيد افغاني لباس*
.ميپوشيد معمولي پاكستاني لباس
بود؟ نزديك بيشتر او به كسي چه دوران آن*
نداشتند او عليه بر دليلي چون و بود زنداني سال هشت اردن در قبلا كه كسي.الديك خليل
.است پاكستان در الان و كردند آزاد را او
المجله:منبع
سياستمدار نگاه
اجازه بدون
*ليم روبين
عبادتي عليرضا:ترجمه
كره رهبر ايل جونگ كيم با گفتوگو هنگام سهشنبه روز ژاپن نخستوزير كويزومي جونيچيرو
اين به كويزومي.داد خواهد قرار تاكيد مورد را شده ربوده ژاپني يازده بازگرداندن شمالي
ايجاد با و بشكند روبهروست آن با خانه در كه را بنبستي بتواند كه است بسته اميد ديدار
به كويزومي.بگيرد سر از را مانده زمين به اصلاحي برنامههاي خود كابينه در جديد آرايشي
شمالي كره ژاپن ، چين ، روسيه ، متحده ، ايالات:ملت شش از متشكل نشستي تا ميرود شمالي كره
بازگرداند بازي صحنه به را ژاپن حركت اين با است اميدوار او.دهد ترتيب را جنوبي كره و
.دهد افزايش را كره شبهجزيره در كشور اين رفته دست از قدرت و نفوذ و
كه ويژه به.ميبيند شمالي كره جايگزين و شيرده گاوي را ژاپن خود نوبه به پيونگيانگ
در هنگفت تاوان يك به چشم شمالي كره.است خشكيدن حال در جنوبي كره شير ميرسد نظر به
اعتراف از حتي امروز همين تا كه حالي دراست دوخته شده ربوده ژاپنيهاي آزادسازي قبال
دليل و ميداند تاوان اين دريافت مستحق را خود شمالي كره.ميكرد امتناع آنها وجود به
از يكي هنوز شمالي كره.ميكند توصيف تا 1945 سال 1910 در ژاپن آهني مشت حكومت را آن
.ميبرد سر به خود وضع وخيمترين در اقتصادش كه حالي در ميشود محسوب جوامع نظاميترين
"درخشان خورشيد" سياست با شمالي كره همكاري عدم دليل به يانگ پيونگ به جنوبي كره كمكهاي
جونگ دائه كيم حزب.است گذاشته پايان به رو _ جنوبي كره رئيسجمهور _ جونگ دائه كيم
حزب جايگزين احتمالا كه احزابي و ندارد دسامبر ماه انتخابات در پيروزي براي زيادي شانس
كره به نسبت سرسختتر عقايدي و سازشناپذيرتر مراتب به مواضعي ميشوند جونگ دائه كيم
.دارند شمالي
محورهاي" از يكي عنوان به آمريكا رئيسجمهور بوش جورج سخنراني در شمالي كره علاوه به
حمله احتمال كه است گسترش به رو شمالي كره در نگرانيها اين و است شده توصيف "شرارت
به تصميم شمالي كره همين براي.دارد وجود عراق به حمله از بعد شمالي كره به آمريكا
را دور خاور در آمريكا متحد مهمترين ساختن مسحور قصد كار اين براي و گرفته پيشدستي
خود از شمالي كره رهبر ايل جونگ كيم كه سابقهاي برخلاف كه باشد شگفتانگيز شايددارد
شمالي كره بگذارند كه ميدهند ترجيح دموكراتيك كشورهاي رهبران از بسياري گذاشته جاي بر
به شبيه نقشي ميتواند كه است فكر اين در كويزومي كه نيست شكي.بماند باقي ترديد در
سال در بار اولين براي بود شده موفق كه كند بازي آمريكا سابق رئيسجمهور نيكسون ريچارد
هوشمندتر كويزومي از نيكسون اما.كند هموار چين به را آمريكا رسمي مقام يك سفر راه 1971
اين از.بود برخوردار محكمي بسيار حمايت از زد اقدام اين به دست كه زماني در درست و بود
براي طبيعي بستر كشور دو هر استراتژيك منافع و اصلي زمينههاي كه بود اين مهمتر
ميان بستري چنين حاضر حال در اما.بود كرده فراهم را آمريكا و چين ميان ارتباط برقراري
برنامه توسعه و گسترش حال در پيونگيانگ برعكس ، حتي.است نشده ايجاد ژاپن و شمالي كره
اين همه با.است ژاپن متوجه آن تهديد از بخشي حتي كه است جمعي كشتار سلاحهاي و موشكي
جهت در بتواند تا بدهد پيونگيانگ به جديدي فرصتهاي دارد قصد كويزومي احوال و اوضاع
نكته.كند بازي پيونگيانگ و واشنگتن ميان را پلي نقش توكيو عوض در بردارد گام خود بقاي
مشاوران.است پيونگيانگ نفع به توكيو و واشنگتن ميان اختلافي گونه هر كه اينجاست
چراغ يانگ پيونگ با روابط بهبود براي آمريكا سوي از كويزومي كه ميكنند ادعا كويزومي
.نيست گونه اين اما است كرده دريافت سبز
هماهنگي و هدايت براي جنوبي كره و ژاپن آمريكا ، ميان گفتوگوهايي كه دارد حقيقت اين
آن در اما است ، پذيرفته صورت شمالي كره قبال در مشترك استراتژي به يافتن دست براي
.دارد را پيونگيانگ به سفر قصد كويزومي كه نساختند روشن هرگز ژاپنيها گفتوگوها
ديداري اخيرا كه دارد را شمالي كره به سفر قصد كويزومي كه كردند اعلام وقتي ژاپنيها
با ديدارش از بعد روز دو تا كويزومي.داشتند آمريكا خارجه وزير معاون آرميتاژ ريچارد با
آن با بود گرفته قرار شده انجام عمل يك مقابل در بوش چون و نگرفت بوش با تماسي آرميتاژ
كه چيزي تنها متحده ايالات در كويزومي و بوش ديدار آخرين در هم همين براي.نكرد مخالفت
.بود تشخيص قابل راحتي به آمريكاييها نگراني.بود لبخند شد بدل و رد آنها بين
از مهم بسيار مسائل به شمالي كره رهبر با ديدارش در كويزومي كه نگرانند آمريكاييها
و (سوريه و ايران به آن صدور و) موشكي برنامههاي جمعي ، كشتار سلاحهاي گسترش جمله
و برخورد قواعد و اصول تمامي از كويزومي.نكند اشاره (متعارف نوع از) نظامي عظيم نيروهاي
يك آن در كه برود كشوري پايتخت به ميخواهد او.است كرده عدول ديكتاتور با مقابله
كلينتون بيل حتي.است نفرستاده را خود خارجه امور وزير ابتدا حتي.است حاكم ديكتاتوري
ژست حالا همين از كويزومي علاوه ، به.نزد كاري چنين به دست نيز آمريكا سابق رئيسجمهور
برخورد يك در گذشته سال دسامبر ماه در شمالي كره جاسوسي كشتي يك.است گرفته خشنودي
حماقت با كويزومي دولت اما شد گرفته آب از آن بقاياي و شد غرق ژاپن سواحل در خشن بسيار
.است نشده روشن كشتي آن هويت هنوز كه كند وانمود دارد قصد
براي كويزومي كه كنند منحرف حقيقت اين از را عمومي افكار توجه نبايد رسانهها هفته اين
رابطه و دهد پاداش شمالي كره بد رفتار به است شده حاضر خانه ، در سياسي وجهه يك كسب
.بيندازد مخاطره به را ژاپن با آمريكا
:پينوشت
.است ژاپن ناگوياي در نانزان دانشگاه سياسي علوم استاد ليم روبين *
سپتامبر تريبون 17 هرالد اينترنشنال:منبع
روزنامهنگار نگاه
انتخابات بر سنگينجداييطلبان سايه
كواترا آنجالي
جماليان شهرام:ترجمه
منطقه اين مردم كه شد مشخص كشمير قانونگذاري مجمع انتخابات از دور اولين گرفتن پايان با
.شدهاند حاضر راي صندوقهاي پاي در سال 1996 انتخابات از كمتر بسيار آشوبزده
مجامع بيشتر توجه و سربازان كمتر دخالت خشونت ، و وحشت نظير گوناگوني عوامل تحليلگران
.ميدانند كمرنگ حضور اين دليل را انتخابات اين به بينالمللي
در هند دولت با پاكستان به منطقه اين پيوستن يا استقلال براي كه كشميري مسلمان مبارزان
درخواهند پا از كند شركت انتخابات اين در كه را كس هر بودند كرده تهديد هستند نبرد حال
.داشت نگاه باقي خود خانههاي در را مردم از بسياري هشداري چنين.آورد
درصد شرايط ، 44 حائز فرد ميليون از 5/1 كه كردند اعلام دوشنبه روز اواخر هندي مقامات
"رضايتبخش" را رايدهندگان تعداد مقامات اين.كردند شركت انتخابات در ناحيه پنج در
از درصد آن 61 در كه سال 1996 انتخابات به نسبت ميزان اين حال اين با.كردهاند توصيف
ميزان معمولا.ميدهد نشان را شديدي كاهش رفتند راي صندوقهاي پاي به شرايط واجدين
.است درصد حدود 67 هند ايالات ساير در انتخابات در مردم حضور
اعضاي از نفر كشميري 24 جداييطلبان رايگيري ، از قبل انتخاباتي فعاليتهاي طول در
.رساندند قتل به را انتخاباتي نامزدهاي از يكي "احمدلون مشتق" جمله از انتخاباتي ستادهاي
نفر شش شدن مجروح به انتخاباتي حوزههاي از يكي نزديكي در بمبي انفجار دوشنبه روز
بر آتش گشودن و نارنجك پرتاب با جداييطلبان نيز انتخابات برگزاري از قبل شب.انجاميد
آسيب كسي به حملات اين در.زدند دامن كشمير بر حاكم وحشت به رايگيري مراكز و نامزدها
دور نتيجه در و وحشت جو ايجاد حملات ، گونه اين از هدف كه كردند اعلام هندي مقامات نرسيد
.است راي صندوقهاي از مردم كردن
تاكنون 36500 كشميري جداييطلبان خشونتطلبانه عمليات آغاز زمان از يعني سال 1989 از
كشتهشدگان تعداد كشميري مبارزان.دادهاند دست از بيثبات منطقه اين در را خود جان نفر
.ميدانند تعداد اين از بيشتر بسيار را
انتخابات 1996 از قبل كه دارد عقيده كشمير در "چاتان" هفتهنامه روزنامهنگاران از يكي
مسلح جداييطلبان عمليات و بودند مسلط اوضاع بر حال زمان از بيشتر بسيار هندي نظاميان
شبه مسلحانه عمليات انتخابات ، آن از پس كه است باور اين بر وي.ميگرفت صورت ندرت به
دست از را نقاط از بسياري بر خود كنترل هندي سربازان و يافته افزايش بسيار نظاميان
كه گرفته صورت سياسي فعالان و نامزدها عليه زيادي حملات جاري سال در":گفت وي.دادهاند
همه در اسلحه وحشتناك سايه.است بازداشته راي صندوقهاي پاي در حضور از را مردم امر اين
".است ريسك يك منطقه اين در دادن راي و ميخورد چشم به جا
اين تحريم ميكند توجيه را انتخابات اين در مردم اندك حضور كه عواملي از ديگر يكي
و حضور با رايگيري دارند عقيده كه احزاب اين.است جداييطلب احزاب سوي از رايگيري
كرده تحريم را انتخابات نيز سال 1996 در نميكند ، حل را كشمير مشكل هند ارتش كنترل
حاكميت به اعتراض عنوان به كه كردند اعلام كشمير مردم از زيادي عده دوشنبه روز.بودند
مردم گسترده حضور بود اميدوار هند.كرد خواهند اجتناب راي صندوقهاي پاي در حضور از هند
عدم بر مبني جداييطلبان و پاكستان ادعاي به قاطع پاسخي بتواند رايگيري مراكز در
.نيافت تحقق امري چنين اما باشد ، كشمير در دهلينو حاكميت مشروعيت
دهم در آرا شمارش و داشت خواهد ادامه (مهر 16) اكتبر هشتم تا رايگيري بعدي مراحل
براي را كشمير مردم هندي سربازان گذشته ، سالهاي انتخابات درگرفت خواهد صورت اكتبر
كشمير اهالي از برخي نيز دوشنبه روز رايگيري در و ميكردند مجبور انتخابات در حضور
بهره ارعاب و خشونت از صندوقها پاي به آنها راندن براي هندي نيروهاي كه كردند ادعا
ميتواند انتخابات اين در مردم كمرنگ حضور دارند عقيده تحليلگران برخي اما گرفتهاند ،
.باشد نظامي نيروهاي كمتر دخالت نشاندهنده
توجيهكننده ميتواند موضوع اين و داشتند حضور خارجي ناظر دوشنبه ، 28 روز انتخابات در
ناظران حضور نفس كه باورند اين بر عدهاي.باشد زور بهكارگيري از نظاميان جستن دوري
.ميدارد نگاه دور به صندوقها از را شرايط واجدين از بسياري عده نيز خارجي
تلاشهاي خود از تاكنون كشمير مسئله سر بر پاكستان و هند بين تشنج كاهش براي آمريكا
مسائل جهاني جامعه كه رسيدهاند نتيجه اين به اكنون كشمير مردم.است داده نشان زيادي
كشمير ساكنان.ميدهد نشان واكنش خود از آن به نسبت و كرده دنبال نزديك از را منطقه اين
چندان نه آيندهاي در سرزمين اين پيچيده مشكل آمريكا و ملل سازمان كمك با كه اميدوارند
انتخابات طريق از نه كشمير معضل كه دارند عقيده مردم.شود حل درگير طرفين رضايت با دور
.است رفع قابل بيطرف خارجي كشورهاي ميانجيگري از استفاده با بلكه فرمايشي
فرانسپرس:منبع
|