كردن تفريح يعني فيلمسازي
نااميدي ساعات
...نبود يكي بود ، يكي
ديدي كي را پدرت بار راستيآخرين
كردن تفريح يعني فيلمسازي
دوربين ديگربا حتي نميكنم فيلمبرداري نگاتيو با را ديگري فيلم وجه هيچ به ديگر
كرد نخواهم كار هم عكاسي
جاسوس 2 بچههاي و ديجيتال سينماي
رودريگز رابرت
صرافيزاده حامد:ترجمه
فعلي دوران براي وسيله اين كارايي نميسازد ، را فيلمسازي آينده دنياي HD ديجيتال دوربين
است قرار و شده فيلمسازي عرصه وارد بيسروصدا و آرام خيلي وارد ، تازه دوربين ايناست
اينكه از بعد بلافاصله اما.باشد شده قضيه اين متوجه كسي هنوز نميكنم فكركند خوش جا
با سروكارتان است محال ديگر بكنيد ، خودتان فيلمسازي عوامل و گروه وارد را دوربين اين
ديجيتالي دوربينهاي همين با هم را آثارتان بقيه ميخواهيد هميشه و بيفتد نگاتيو و فيلم
سينمايي زبان به ميتوانيد شما و ميكند فراهم برايتان را فراواني امكانات HD.بسازيد
دهههاي از كه ميكنيم استفاده چيزهايي و حقهها از ما امروزه كنيد ، پيدا دست جديد
را امكان اين HD ديجيتال دوربينهاي.است رسيده ارث به برايمان فيلمسازي سالها و گذشته
كاملا زندگي فيلمسازي ، دنياي دربگذاريم جديدي عرصه به پا ما همه كه ميكنند ايجاد
.شدم شوكه كاملا ديدم ، پرده روي را لوكاس فيلم تصاوير كه وقتي.كنيم تجربه را جديدي
دوربينهاي تصاوير كنار در بود شده ثبت فيلم توسط كه تصاويري كه بود اين از من شگفتي
از بعد كسي هر چرا نميفهمد [ميراماكس] استوديو.هستند مزخرف و بدقواره چقدر ديجيتالي
من به بالاخره آنها.نميرود فيلم طرف اصلا فيلمبرداري ، شيوه دو اين تصاوير مقايسه
لوكاس فيلم نمايش سالن از كه وقتي.بسازم ديجيتالي دوربين با را فيلم تا دادند اجازه
.خريدم خودم براي SF900 دوربين تا دو و رفتم مغازهاي به بلافاصله آمدم ، بيرون
.ميكرد دلسرد و ميداد عذاب مرا هميشه نگاتيو و فيلم با كار محدوديتهاي
با.ميكردم انتخاب را لنزها و بودهام هم فيلمبرداري مدير فيلمهايم ، بيشتر در من
خودم را فيلمبرداري زواياي تمام و ميزدم سروكله مختلفي كمهاي استيدي و دوربينها
هميشه.بودند پيشبيني قابل غير فيلمها كه بود اين من مشكل اوقات بيشترميكردم تعيين
بخورد ، نور حد از بيش نور فلان با يا ببيند نور كم "فيلم" نور اين با نكند كه بودم نگران
آزادي HD اماميكرد مشغول خود به مرا فيلمبرداري پايان تا شروع از هميشه دغدغه اين و
مقدمات و مياني شبيه چيزي هر از بيش آن با كردن كار و كرد فراهم برايم را زيادي
ديگر.است شده تفريح مثل دوباره برايم فيلمسازي وسيله اين با حالا اما.است فيلمسازي
.دهم نظر بيشتري آرامش و قطعيت با ميتوانم
را تصويرتان ميتوانيد شما.هستند كم استيدي از سبكتر مراتب به SF900 دوربينهاي
و نه يا رسيدهايد خواستههايتان به آيا شويد متوجه و كنيد مرور را آن دوباره و بگيريد
ميدهد ، شما به دوربين اين كه آسودگي و آزادي.بگيريد سر از را فيلمبرداري دوباره بعد
مشكلاتتان و دردسرها البته سرمايهتان و وقت در زيادي اندازه تا كه ميشود موجب
با كردن كار طرف ديگر و بيندازيد دور را فيلم كه است كافي دليل يك همين.كنيد صرفهجويي
پايان از بعد اما.ميدهم انجام خودم هم را فيلمهايم صحنه طراحي هميشهنرويد هم آن
تصوير به كه چيزي آن و نورپردازي از وقت هيچ پرده روي كار نتيجه ديدن و فيلمبرداري
آن شبيه وقت هيچ سكانسها.ميشدم مايوس تلاشم از هميشه و نبودم راضي بود شده كشيده
را امكان اين HD اما.ميكرديم تلاش آن به رسيدن براي فيلمبرداري موقع در كه نبود چيزي
دست ميخواستم اول همان از ، بود مدنظرم كه چيزي به بار اولين براي كه كرد فراهم برايم
اين در اما.ميكند افت پرده روي در چيز همه نگاتيو و فيلم با كردن كار هنگام.يابم
تيرهتر اصلا رنگها از كدام هيچ ميخواستيم ، كه بود چيزهايي همان دقيقا چيز همه فيلم
روبهرو وحشتناكي كنتراست با ديگر و (ميدهد رخ فيلم در هميشه كه چيزي) بودند نشده
برداشتها نتيجه در.بدهم كات برداشتهايم در نبود نياز ديگر بازيگران با كار در.نبوديم
را برداشتها و شوم همراه بازيگرانم با تا ميكرد كمك من به واقعا اين.شدند طولانيتر
ديگر واقعا برسم ، ميخواهم كه چيزي آن به تا بدهم ادامه آنقدر و كنم تكرار آنقدر
بدهم طول آنقدر بايد را برداشت شدم متوجه بچهها با كار هنگام در.نيست كات به نيازي
را شده فيلمبرداري تصاوير نميخواهد ، دلشان بازيگران بيشتر.برسم مطلوب نتيجه به كه
مجددا را تصاوير تا بردم مونيتوري جلوي كشانكشان را آنها من ولي.كنند مرور دوباره
را هايشان پرسش جواب و بيايند ، مونيتورها پاي به تا ميكردم مجبور را آنها من.ببينند
"!ببينيد اينجا را خودتان":ميدادم اينگونه
اصلا را سرمايه در صرفهجويي اما است ، زمان در صرفهجويي ديجيتال ، با كار اصلي دليل
هزينه اصلاميكند بيشتر مراتب به را توليد هزينه حتي ، كار اين نظرم به.ندارم قبول
نتيجه كه كنيد قبول امااست فيلم تدوين از بيشتر برابر ده ديجيتالي تصاوير تدوين
بسيار لنزهاي "...روزگاري روزي" فيلم براي.است فيلم با كار از بهتر برابر صد كارتان
كه عملي آزادي از بودهام ، فيلمهايم فيلمبردار كه اوقاتي بيشتر خريدم ، متفاوتي و زياد
زوم از خاصي محدوديت بدون دارم دوست.ميبردم لذت ميگذاشت ، اختيارم در زوم تكنيك
تصاوير زوم ، تكنيك از استفاده هنگام داريد ، سروكار نگاتيو با كه زماني اما.كنم استفاده
نماهاي تمام ميتوانم ديجيتال دوربينهاي با اما نميكنند ، پيدا مطلوبي چندان كيفيت شما
هم فيلم تدوينگر كه چرا.بگيريم برداشت يك در را همگي و مختلف لنزهاي با را نظرم مورد
زياد ميدان عمق با نماي يك هرگز كنم فيلمبرداري و بنشينم آنجا اگر بنابراين.هستم خودم
عمق با را تصوير تمام.گرفت نخواهم (Tight) فشرده كاملا نماي يك آن از بعد و (Wide)
همديگر به را نماها آن كار انتهاي در بايد چون.ميگيرم برداشت يك در متفاوت ميدانهاي
.بزنم برش
به ديگر يعني.كردم پيدا را لوكاس جورج عقيده هم من ديجيتال دوربين با كردن كار از بعد
كار هم عكاسي دوربين با ديگر حتينميكنم فيلمبرداري نگاتيو با ديگري فيلم وجه هيچ
نسل براي بخواهيم اگر است مسخره خيلي.كردهام دفن را خودم نيكون دوربين من.كرد نخواهم
به ميخواهند كه كارگردانهايي به من توضيح اما.كنيم استفاده نگاتيو و فيلم از بعدي
شما است ، آموزشي دوره يك نيازمند ديجيتال سيستم:كه است اين بروند ديجيتالي دوربين سوي
به را دوربين اين از استفاده طرز و بگذرانيد عملي و تجربي صورت به را دوره اين ميبايست
.بگيريد ياد خوبي
كسي سخت بسيار همين براي و ميگيرد پيش در را خودش روش سيستم ، اين با برخورد در كسي هر
در دقيقا مسئله اين دهد ، آموزش را دوربين از استفاده روش شما به كه ميكنيد پيدا را
.ميدهد رخ جديدي رسانه يا پديده برخورد
كردهاند ، رفتار متحجرانهاي صورت به جديد ابزار اين با كه سينماگراني رفتار من نظر به
سيستم با شدن روبهرو هنگام در هم تدوينگران باشد ، يادتان اگر.است نبوده درستي رفتار
روشهاي تمام بايد ما:ميگفتند آنها شدند ، مواجه ترس و شك با بسيار ديجيتالي و غيرخطي
ديگر الان ولي بگيريم ياد را كامپيوتري آشغالهاي اين با كار طرز و كنيم عوض را كاريمان
جديدي تكنولوژي كه بسپاريم خاطر به را اين بايد ما همه.ميكنند تدوين شيوه اين با همه
ترديدي و شك جاي هيچ ديگر باشيد مطمئن.شماست دوست بلكه.نيست ترسناك هيولاي يك ،HD مثل
!نميدانم را شما كنم ، صبر تكنولوژي اين بعدي نسل براي نميتوانم ديگر كه من.نيست
نااميدي ساعات
"جاسوس 2 بچههاي" فيلم به نگاهي
آشوري عليرضا
اول فيلم چندگانه ، و دنبالهدار فيلمهاي در اغلب كه دارد وجود سينما در نانوشته اصلي
به.پذيرفت را آن سادگي به ميتوان كه است كم قدر آن اصل اين نقيض است بهتر بقيه از
قرار اگر ولي.است ضعيفتر اول فيلم از جاسوس 2 بچههاي كه گفت ميتوان اصل همين استناد
رابرت گفت بايد كنيم ، قضاوت ميآيد پيش اول فيلم با كه ناگزيري قياسهاي از خارج باشد
هجوآلود فانتزيهاي دنياي به تا ميكند سعي "قبلي فيلم طبعا و" فيلم اين در رودريگز
هجو و ميبينيم ژاپني معوج و كج كارتونهاي در چه آن مشابه سبكي تلفيق با و شود وارد
ماموريت مثل فيلمهايي و (باند جيمز آنها معروفترين) جاسوسي ژانر آشناي سمبلهاي
فيلم پايههاي از يكي كه صورتي در كند ارائه جديدي كار..و ژوراسيك پارك غيرممكن 2 ،
با باشد قرار وقتي و است مضحك و خردكن اعصاب خود خودي به ژاپنيها كارتوني سبك يعني
فيلم خود نخواهي خواهي كه ميشود زياد آنچنان هجو بار شود مخلوط ديگري هجوآلود موضوع
.ميكند زده فيلم از را او باشد خندهدار تماشاگر براي كه اين جاي به و ميبلعد هم را
تمسخر و هجو به را سينمايي ژانرهاي كه دارد وجود سينما تاريخ در زيادي فيلمهاي
خاص گونه يك فيلمش هر در كه است بروكس مل بيترديد فيلمهايي چنين امپراتور ;ميگيرند
مثل) مياندازند دست را ژانر يك كليت يا فيلمها قبيل اين.مياندازد دست را سينمايي
مثل) ميكنند هجو را ژانر يك معروف و مختلف فيلمهاي لحظه به لحظه يا و (بروكس آثار
نيازي تماشاگر دوم نوع برخلاف اول نوع فيلمهاي در.(زوكر ديويد و آبرامز جيم آثار
اگر حال.ببرد لذت نظر مورد هجويه از تا باشد ديده را فيلم زيادي تعداد تا ندارد
ميخواهد هم فيلم اين گفت بايد بدهيم تعميم جاسوس 2 بچههاي به را قضيه اين بخواهيم
هم را كارها اين همه و كند شوخي معروف فيلمهاي با هم بيندازد ، دست را جاسوسي ژانر كليت
كوچكترين مذكور ايده كردن مصور روش كه است اينجا اصلي مسئلهكند ارائه جديد شكلي به
.هستند خلاقيت فاقد همگي...و داستان خطروايي روابط ، شخصيتها ، و ندارد تازگياي
جاسوسي عمليات به دست خود والدين يافتن براي فيلم جاسوس دو فرزندان قبلي فيلم در
بر علاوه بايد حال كشته كار مامور دو عنوان به آنها كه شاهديم فيلم اين درميزنند
مسئله.كنند نرم پنجه و دست هم مسخره و غريب و عجيب موجود تعدادي با خود كاري رقباي
منفي نقش) فيلم داستان كل مضحكي شكل به ابتدا همان از برادر و خواهر زوج دو بين رقابت
ابايي داستان رفتن لو اين از هم كارگردان گوياميدهد لو را (پدرشان و آنها بودن
است قرار كه شوخيهايي و ريزهكاريها و بصري جزئيات به پرداختن با است قرار و ندارد
اين غليظ هجو دليل به او تلاش ولي كند پرده روانه را جذاب فيلمي باشند پستمدرنيستي
محض بيظرافتي و پاورز آستين فيلمهاي جنس از شوخيهايي به شوخيها شدن تبديل و مايهها
(دارد وجود ردياب داخلش كه بچهها دندانهاي مثلا) توجه جالب جزئيات كارگيري به در
لحظاتي در فقط جاسوس 2 بچههاي فيلم بنابراين.ميكند مواجه شكست با را رودريگز تلاش
و دهد ارائه متعادل و ظريف قالبي در را خود هجوآلود شوخيهاي ميتواند كه است موفق
در رئيسجمهور دختر كه شام ميهماني يا افتتاحيه ، سكانس مثل كند خلق بامزهاي صحنههاي
كه لحظاتي معدود يا و آتشفشان دهانه در بچهها سقوط ميشود تالار وارد محافظان خيل ميان
.ديگر جاسوس دو آن پدر با او نبرد مثل ميكاهد فيلم هجو غلظت از باندراس آنتونيو بازي
فيلمهاي براساس كه مياندازد كامپيوتري بازيهاي ياد را تماشاگر جاسوس 2 بچههاي
متاسفانه.ميكنند ارائه فيلم از مسخرهاي بسيار شمايل هم اغلب و ميشوند طراحي سينمايي
تماشاگران گمشده روياهاي نشاندهنده وجه هيچ به گمشده روياهاي جزيره:جاسوس 2 بچههاي
رابرت و نيست هاليوود روز سينماي جذاب و پرخرج فانتزيهاي اقسام و انواع در شده غرق
مخلوق موجودات دست از خورده شكست ربالنوع يك همچون كه فيلم دانشمند همانند حتي رودريگز
اوضاع به سروساماني نميتواند هم ميرسد تفاهم به آنها با نهايت در ولي گريخته خود
.بدهد خود فيلم مغشوش
كرد ، جلب خود به را همه توجه المارياچي توجه جالب و كمخرج فيلم با رودريگز رابرت وقتي
عنوان به دسپرادو فيلم چه گر.كردند ارزيابي نوظهور استعدادي عنوان به را او همه
تا شام از ديدني و خوب بسيار فيلم رودريگز وقتي ولي نبود خوبي فيلم مارياچي ال دنباله
چون نوظهوري كارگردانان همراه به ميتواند او كه آوردند ايمان همه ديگر ساخت را بام
كه انگار باره يك ولي كند باز هاليوودي سينماي در جديدي فصل..و بويل دني تارانتينو ،
معطوف خود به را خيليها نظر كه جوان كارگردان اين باشد ، داده رخ او براي عجيب اتفاقي
آن از بعد و سردرآورد علمي هيات نام به پيكري بيدرو و ترسناك فيلم از باره يك بود كرده
از بسياري جاسوس 2 بچههاي با هم حالا و ساخت را جاسوس 2 بچههاي عجيب رويكردي در هم
.است كرده نااميد را خود هواداران
...نبود يكي بود ، يكي
ميچل الويس
ميرزابيگي نگار:ترجمه
شيوهاي با ،"آگوست ماه خانه سه":است فيلم يك براي تخيلي بازيچهاي ،"جاسوس بچههاي"
نفع به آن از بار اولين براي ،"رودريگز رابرت" كارگردان ، كه گرفته قدرت فيلمسازي از
ساخته طوري را فيلم اين آشكارا او چون خانوادهها ، نفع به هم شايد.ميبرد بهره بشريت
به تشنه و حريص چشمان وجود با.بگذارد نمايش به هم خودش كودكان براي را آن بتواند كه
در واقع در فرزندانش "بام تا شام از" و "دسپرادو" ،"مارياچي ال" قبلياش فيلمهاي خون
.دارند قرار ويژه درماني دوره يك راه آغاز
به اجباري كه) بود نشده اغراق فيلم اين پندارگونگي و بودن تخيلي در اندازه اين تا اگر
قرباني را داشت بيشتري توسعه و بسط به احتياج كه جوان ستاره دو ميان رابطه و ميرسد نظر
هم هنوز "رودريگز".درميآمد آب از جذابتر و لذتبخشتر فيلمي "جاسوس بچههاي" ،(ميكند
مثل درست است ، تركيب خوش و نشاطانگيز فيلم اين تصويري آرايش و ميكند فكر بچه يك مثل
به شده طرحريزي نماي هر.كند رسيدگي آن به ساعته خدمتكاري 24 كه مهمانخانهاي اتاق
به را توليد طرح از مربع متر سانتي هر نماها گويي.است تئاتر صحنه يك از قطعهاي مثابه
.است آمده بيرون شادي كارگاه يك از فيلم اين كه ميرسد نظر به نهايتا و ميگذارند نمايش
فيلم اين و ميسازند بيارزش و آبكي فيلمهاي به شبيه فيلمهايي هميشه رودريگز رابرت
"كارمن".است ساخته حال به تا كه است نبودي يكي - بود يكي فيلمهاي روياييترين از يكي
علاقهاش مورد داستان كه ميكند التماس (گوگينو كارلا) "اينگريد" مادرش به (الكساوگا)
"گرگوريو" و او عشق داستان ،"اينگريد" ماجراي پر حكايت و برود خواب به تا بگويد برايش را
داشتند سعي و بودند اول رده جاسوس دو زماني كه است كارمن پدر ،(باندراس آنتونيو)
بك فلاش از رگباري به را ما داستان طول در رودريگز.كنند در به ميدان از را يكديگر
مداد با را آن هم شايد كه) لاتينش سبك عاشقكش نازك سبيل آن با "باندراس" و ميبندد
"اتاق چهار" منتخب فيلم از قسمتي در نقشش همان با همسان درست ،(باشد كرده نقاشي آرايش
.است شده ظاهر (هستند جوان ميكنند كه كارهايي براي هنوز كه بچههايي پدر يعني)
كاريشان حيطه به تا منتظرند بيصبرانه (اينگريد مخصوصا) ،"اينگريد و گريگوريو"
از بعد ماموريت اولين درواقع - ميروند ماموريت يك به مخفيانه بنابراين.بازگردند
جاذبه پر و مرموز ماموريت يك":ميكند توصيف اينگونه را آن اينگريد كه - شدنشان بچهدار
چيچ) "فليكس" عمويشان نزد (سابارا داريل) "جوني" كوچكترش برادر و كارمن"خودش نوع در
كامينگ آلن) "فلوپ" كه توطئهاي در بچهها شدن درگير با ولي.ميشوند گذاشته (مارين
همه - مرگبار روباتهاي بچه مسابقه - طرحريزيكرده ،(كودكان تلويزيوني برنامههاي مجري
نميشود ، منحصر هم جهان سرتاسر بر تفوق به حتي "فلوپ" برنامههاي.ميريزد هم به چيز
.ميپروراند سر در را نمايش بزرگترين روياي او بلكه
شخصيتي نام با باندراس ناميدن مثل.است افزوده فيلم به هم را ديگري چيزهاي رودريگز
است درآمده تصوير به "يانگم رابرت" اثر ،"كورتز گرگوريو ترانه" در زندگياش كه تراژيك
."محافظ عامل فوري ، نيك" نام با مصور كتاب يك از جاسوسي ابزار طراحي الگوي گرفتن يا و
ناميده O.SS.ميكند كار آن براي "كورتز" كه سازماني.ميكشد سرك هم C.I.A به حتي او)
(.است C.IA سازمان اصلي نام كه ميشود
يك مثل درست.ميرسد نظر به مسخره و تقليدي ناپذيري خستگي طرز به "جاسوس بچههاي"
آن مضمون براي زيادي احترام رودريگز كه چند هر.ندارد آرامش هم لحظه يك كه مهمات انبار
جدي ، خطري هيچگاه.ميرسد نظر به خطرناك حدودي تا كه است مضحك چنان اما فيلم است ، قائل
اكشن فيلمي در كودكان از محافظت براي سپري گويي نميكند ، تهديد را جوني و كارمن واقعا
برخوردند ، خاصي شهرت معروفيت از گوگينو خانم و باندراس چند هر.است شده تعبيه حادثه پر و
گرد صورت آن با سابارا كه مخصوصا.هستند "سابارا" و "وگا" فيلم اين واقعي ستارگان اما
مو "دلتورو گيلرمو" مكزيكي خوشذوق و پرهيبت كارگردان با رنگش دارچيني مجعد موهاي و
.نميزند
سعي مسخرهاي طرز به فيلم اين در كه باندراس آنتونيو خصوص به هنرپيشههايش با رودريگز
چهره آن با كه دارد را جراتش و دل باندراس.ميكند تا خوب برسد نظر به جذاب ميكند
تاكيد با سايهها كه ميدارد نگاه پايين را سرش طوري بياندازد ، خنده به را ما جذاباش
برميانگيزد چهرهاش كه دراماتيكي هيجان بر چشمانش حدقه و صورت فرورفتگيهاي بر
جورج" خوب بازي.دارد را سينما مرد ستارگان از گرفتن بهره توانايي رودريگز بيافزايند ،
دام به جنايي ماجراي يك در كه اخلاق بد "كليف هيت" نقش در "بام تا شام از" در "كلوني
.ميآيد شمار به او بازيهاي بهترين از يكي هنوز است ، افتاده
به را فيلم مثبت نقش مثلا.كند كار ميتواند بهتر مردها با رودريگز ميرسد نظر به
(كرد خواهند تكرار را آنها سالها مردم كه) را فيلم طنزهاي بهترين و ميدهد "ترجو دني"
گوگينو.نيست خوب زنها با زياد "وكا" خانم استثناي به رودريگز.ميدهد اختصاص او به هم
باندراس و او گويي.نيست هماهنگ چشمانش درخشش با كه دارد صدايش در بطئي و كند طنيني
.ميكنند ملاقات صحنه سر بار اولين براي را يكديگر
بعضي.باشد زياد هم خيلي شايد كه ميزند موج جاسوس بچههاي فيلم در زندگي حال هر به
.كودكان تا ميرسد نظر به بزرگسالان مناسب بيشتر فيلم اما جاها
ديدي كي را پدرت بار راستيآخرين
غلامي احمد
مرد چند با رحيم عمو.زديم بيرون چوبي دروازه از و برداشت خيز موتور."موتور" ترك نشستم
مردان و داد سلام "ولي".بروند صحرا به تا بودند آورده بيرون را الاغهايشان ديگر
.دادند را جوابش هم با همه روستايي
"ديوونه "ولي" ميري كجا ها":گفت رحيم عمو
...بدم مهندس نشون سنگو هفت قلعه ميروم عمورحيم -
!"ولي" خوف چاه نري -
...داريم چكار خوف چاه بابام نه -
.ميرويم بيرون روستا پشت از و ميپيچاند را گاز ولي
:ميگويد "ولي" دارد قرار رودخانه كنار كه است بزرگ توت درخت يك راهمان سر
.ميشه من مال ديگر سال يك وكيله ، مال درخت اين -
چي؟ واسه -
...ميميره ديگه سال يه تا...مريضه وكيل آخه -
گفت؟ تو به كي -
.نوشته هم وصيتنامهاش تو...تو مال درخت اين مردم من اگه گفت خودش -
...!حالت به خوش -
...شه؟ تموم يكسال تا مونده خيلي مهندس ، آقاي -
."ولي" هستي بدرفيقي اما نه ، -
...مهندس ها -
.چيه خوف چاه اين ناگفتي ولي خوب -
بچهها آل ميگه ننهام...تهاش از بيرون مياد بچه گريه صداي.آله چاه مهندس آقاي -
...مياد گريه صداي هي چاه ، توي مياندازه اونجا ميبره را
...خوف چاه ميبري منو -
...نبرم گفته وكيل مهندس ، آقا نه -
...تو مال هم اين بيا اونجا ، بريم بعد سنگ هفت قلعه بريم اول خوب -
.دارد تن به كه رفتهاي رو و رنگ نظامي بلوز توي ميگذارم سر پشت از هزارتوماني يك
آوردي؟ كجا از لباسو اين -
...خودم واسه دادند شدم معاف..سربازيم لباس -
ولي.آجري قرمز رنگ شده.كرده عوض رنگ و شده برشته حسابي آفتاب و خاك زير نظامي بلوز
بالا حلقه حلقه خاك كلافهاي از پر پشتسرمان كه ميراند چنان و دارد چشم به را عينكش
:ميزنم فرياد نشسته ، خاك گلويم ته.ببينم را سرم پشت نميتوانم ميرود ،
...يواشتر خورده يه ولي ، -
...آقا نميشه -
نميشه؟ چرا -
...قبرستونه اينجا -
!پاشن مردهها اگه مهندس آقاي اي -
"ولي"نميشه پا كه مرده-
دارد ادامه
|