تحليلي تاريخنگاري زرينكوبو
استاد درگذشت سالگرد چهارمين مناسبت به
پرهيز منابع تنوع وادبيات ، اساطير به خاص توجه دوستي ، انسان سليسي و رواني بودن ، اجمالي
تاريخ تلفيق فلسفي ديدگاههاي دارابودن انتقادي تفكر از برخورداري سطحي تاريخنگاري از
وقايع مكانشناسي)تاريخي توپولوژي از بهرهگيري و مطالب بودن روز به علوم ، ديگر با
است استاد نگاري تاريخ سبكهاي از (وحوادث
.بود بوم و مرز اين ادبشناسان و پژوهان فرهنگ جمله از كوب زرين عبدالحسين دكتر:اشاره
تحول براي انديشه كنار در كه آورد حساب به نسلي شمار در را زرينكوب ميتوان بيگمان
.بود دوخته ايران فرهنگ ژرف بسترهاي به را نگاهش ايران جامعه در وسياسي اجتماعي
ايراننگاه اجتماعي حيات عرصه در تحولي هرگونه زمينه پيش كه ميدانست خوبي به زرينكوب
متنوع استاد پژوهشي عرصههاي رو اين از.است هنري و فرهنگي ميراث به سنجشگرانه و دقيق
.ادبي نقد و تاريخ فلسفه ، عرفانشناسي ، تا گرفته پژوهي شعر و فارسي ادب از:بودهاند
كه وي تاريخنگاريتحليلي وشيوه تاريخ به زرينكوب استاد نگرش به دارد نگاهي زير مطلب
.ميخوانيد
انديشه و فرهنگ گروه
اين غرب و شرق بين محدود مكان همين ودر مرگ و تولد بين كوتاه زمان همين در من زندگي"
تاريخ طريق واز دارد بسط كيهان عرصه تمام در طبيعت عشق طريق از نميشود ، تمام خاكي كره
نوروز با چون گويي دارد ، امتداد است هم ، همان بيپايان پايان كه بيآغاز آغاز تا
خود در را آينده و گذشته از بهار ، هزار ، هزاران توالي همچنان نوروز زادهام ، مثل
و جسم در.نميپذيرد پايان سوي هيچ از يك هيچ راكه مكان و زمان وبدينگونه..ميپرورم
(1)". مينگرم هماهنگ تاريخ با و طبيعت با خود روح
***
خانوادهاي در بروجرد در (ش) اسفندسال 1301 در 27 زرينكوب عبدالحسين استاد زندهياد
طي لرستان استان در را متوسطه و ابتدايي دوره. گشود جهان به چشم تقوي و زهد و علم اهل
شد ، مشغول حوزوي علوم يادگيري به "بحرالعلوم" علميه حوزه در مدرسه ، در تحصيل ضمن و نمود
لكن شد پذيرفته نخست رتبه حقوقبا دانشكده در دانشگاه مجدد افتتاح و شهريور 1320 از پس
دركسوت بار اين و زادگاهشبازگشت به و نمود رها تمام نيمه را درس پدر اصرار به بنا
تطور تاريخ يا شعر فلسفه" نام به را كتابش اولين سالها همين در پرداخت ، خدمت به معلمي
با و تهران دانشگاه ادبيات رشته در ديگر بار سال 1324 در و رساند طبع به "شاعري و شعر
و نقدشعر ، تاريخ" موضوع با خود دكتري رساله از سال 1334 در و پرداخت تحصيل به اول رتبه
در ممتاز استاد سپس و دانشيار عنوان به سال 1335 در و نمود دفاع موفقيت با "آن اصول
استاد ، خارجي و داخلي مسافرتهاي.پرداخت تدريس به كشور علمي مراكز ديگر و تهران دانشگاه
مردم آحاد افزونتر شناخت موجب متعدد سخنرانيهاي ايراد و بينالمللي كنگرههاي در شركت
عنوان حدود 34 تاليف پويا و پرتلاش زندگي اين ماحصل و بود ايران وادبيات تاريخ به نسبت
اديان ادبي ، نقد تاريخنگاري ، شيوههاي اسلام ، تاريخ ايران ، تاريخ زمينههاي در كتاب
و فرانسوي انگليسي ، زبانهاي به علمي مقالات توجهي قابل وتعداد وادبيات شعر واساطير ،
است ، از رسيده متعدد چاپهاي به ايشان كتب از بسياري است ذكر به لازم.ميباشد عربي
چون او بود وسكون توقف عدم و خستگيناپذيري و استقامت زرينكوب مرحوم بارز ويژگيهاي
دور خود از را كتاب و قلم جسمي ، ناتواني و سستي زمان تا و نداشت آرام دم يك مواج دريايي
:مينويسد باره اين در خود. ننمود
ياد از گرم موسيقي آن دنبال به...مدرسه دردهليز همچنان كه سال چهار و پنجاه از بعد"
خوانده آنچه در و گفتهام آنچه و كرده آنچه از ميتوانم ميگردم ، گرفتار ، مرغان رفته
و برشمرم وخرسند آسان دل با را آن دقيقههاي و لحظهها تمام پاي رد نوشتهام ، آنچه ودر
(2)".نيابم ناخرسند و پشيمان هرگز را خود ونوشتهام گفتهام آنچه از
معبود ديدار به و گفت لبيك را حق دعوت بيماري دوره يك از پس شهريور 1378 در 24 عاقبت وي
.باد متعالي بلندش روح و شاد روانش شتافت
(نوين)تحليلي تاريخنگاري
در.بود ومسموعات شفاهي اقوال و روايات نقل عموما تاريخنگاري قديمي و كهن روشهاي
به و مينمود بسنده ماخذ و منبع ذكر بدون تاريخ نگارش به منحصرا مورخ روشها اينگونه
حالت بيشتر تاريخي وقايع نقل ميرسيد نظر به حوادث ريشهيابي يا و پيگيري عدم دليل
انگيزههايشخصي ديگر و قهرمانپروري حاكميتها ، به بخشيدن مشروعيت كننده ، سرگرم
علوم علوم ، در روششناسي از بهرهگيري و تقسيمبندي ارائه و علوم در تحول.است داشته
كارگيري به و پوزيتويستي افكار نفوذ.كرد تقسيم متعددي حوزههاي به هم را انساني
آن شاخه و انساني علوم جمله آن از علوم همه بر وذهنباوري ، خيالبافي جاي به واقعگرايي
و رويدادها وتحليل تبيين از همواره تاريخ كه دليل اين به.بود تاثيرگذار تاريخ ،
ايران تاريخ" نگارش با"پيرنيا مشيرالدوله"بار اولين ايران در.داشت فاصله ماخذگرايي
اقبال ، عباس وي از پس گذاشت ، راه اين در قدم جديدبود شيوههاي از متاثر كه "باستان
بادورهاي همزمان اين.شدند سهيم وتحول تغيير اين در...و بهار مينوي ، ملكالشعراي مجتبي
روشنگري عصر از گذر از پس اروپائيان.برميداشت طريق اين در بلندي گامهاي اروپا كه بود
نوزدهم قرن كه طوري به.آوردند وجود به دگرگوني هم فرهنگي و تاريخي ادبي ، عرصههاي در
"تاريخ قرن"ميدادند نشان تاريخ به آلمان و فرانسه كه زيادي توجه علت به اروپا در را
....و رنان ارنست توكوويل ، دو الكسي فرانسواگيزو ، رائكه ، فون شيللر ، فريدريش.خواندهاند
تدريج به و داشتند عمدهاي سهم نگري تاريخ دگرگوني در كه بودند انديشمنداني جمله از
تحليلي تاريخنگاري.گشت تكراري و نقلي نگاري تاريخ جايگزين تحليلي تاريخنگاري نوعي
مسايل آناليز و تحليل به پيداست نامش از كه همانگونه و بود فرانسه آنال مكتب از برگرفته
و جامعهشناسي روانشناسي ، اقتصاد ، مانند علوم ديگر با را تاريخ مكتب اين در.داشت توجه
به زماني كه را تاريخ ترتيب بدين.ميدادند قرار بررسي و وموردتحليل ميآميختند جغرافيا
برخوردار علمي رشته يك مزاياي از نميآوردند حساب به عينيتپذيري ، علم و قطعيت عدم دليل
.نمودند
يافته ادامه كماكان هم معاصر تادوره كه بوده نقلي صورت به نوعا تاريخنگاري ايران در
تاريخ"عناوين با اثر دو تحرير با "فراي ريچارد" و "گيرشمن رومن"غربي مولفين بين در.است
جايگاه هنر و باستانشناسي علم بر احاطه با "ايران باستاني ميراث"و "اسلام از قبل ايران
بخشهااز از بعضي در اگرچه ;آوردهاند وجود به ايران نوين تاريخنگاري در را جديدي
.ميآيند حساب به ارزشي با آثار نگارش زمان به توجه با لكن اند غربيبهرهبرده تعصبات
تحليل و تحقيق به جديد شيوه با بود مانوس كهن تاريخ با كه زرينكوب دكتر فضايي چنين در
ساله دو حضور.گماشت همت زمينه اين شاگردانيدر تربيت به و نمود اقدام ايران تاريخ
مختلف زمينههاي در متعدد دروس ارائه و پرينستون و كاليفرنيا دانشگاههاي در استاد
ايران ، مردم اسلام ، تاريخ از بعد ايران تاريخ"جمله از راستا اين در آثاري وتاليف تاريخي
دگرگوني و تحول موجب "..و ترازو در تاريخ سكوت ، قرن دو اسلام ، كارنامه اسلام ، بامداد
از اجتناب و گزيدن دوري جهت را جديدي دريچه و گشت ايران در تاريخنگاري وشيوه سبك در
.گشود تكراري ونقلهاي يكنواختي
را او كنجكاوي حس آنكه بر علاوه و ميكند سير بشر تكامل مسير در تاريخ":استاد نظر به
".مينمايد هدايت را وي دارد تعلق وآينده حاضر وضع به آنچه به نسبت ميكند ارضا
به اهميت با كتاب يك در عمدتا تاريخ نظري مباحث با رابطه در استاد بررسيهاي و مطالعات
انديشه" به كتاب ، دهم فصلاست يافته انعكاس تاريخي مقاله چند و "ترازو در تاريخ"نام
وشوق شور آنچه":مينگارد چنين استاد رابطه اين در كه است يافته اختصاص "تاريخنگري
منشاء هست ، نيز آينده هدف و معني نيست گذشته شناخت تنها ميكند طلب ازتاريخ امروز عامه ،
انسانها كه كند نكته اين به توجه بايد مخصوصا مورخ باشد چه هر تاريخ به انسان توجه
سوي به را امروز انسان روح آنچه حال هر در مردهاند ، چطور كه اين نه زيستهاند چطور
در دغدغه و زمان مفهوم درك به علاقه نيست گذشتهها رستاخيز انديشه ديگر ميكشاند ، تاريخ
ما زمان واقعيات شناسندگان بهترين از "تيبورمند"كه نيست عبث است ، انساني سرنوشت باب
ديروز حديث تنها ديگر امروز تاريخ زيرا "فردا تاريخ به نگاههايي" عنوان تحت نوشت كتابي
سابقه و قدمت به عمري تاريخنگاري موضوع."فردا حديث و است استمرار و دوام حديث نيست ،
كه مينمائيم برخورد الواحي و كتيبهها به باستاني اقوام ميان در حتي دارد ، تاريخ
مانند هم تاريخنگاري بنابراين.دربردارند را تاريخ حساس و مهم لحظات از نشانههايي
سلطنتي ، فرمايشي ، مختلف صورتهاي به و نموده عبور بسياري ونشيبهاي فراز از تاريخ
گذشته از پندآموزي و "عبرتانگيزي" ويژگي ليكن است شده آشكار آن نظاير و سلسلهاي
به تاريخنگاري از استنتاج اين زرينكوب دكتر نظر از و است مشترك آنها تمامي در تقريبا
.دارد يكنواخت حالتي و نيست كافي عنوان هيچ
علوم ديگر با تاريخ ارتباط حلقه ظريفترين از همواره كه است مورخاني معدود از وي
نتيجهگيري آثارش در نوعانميكند نفي را تاريخ بودن علمي امكان و نموده بهرهگيري
ابراز وقايع با ارتباط در را روشني و صريح ونظر ميگذارد خواننده عهده به را نهايي
وادار تفكر به يكنواخت ، مطالب سري يك مطالعه جاي به را خواننده بنابراين.نمينمايد
.مينمايد
منابع ، تنوع وادبيات ، اساطير به خاص توجه دوستي ، انسان سليسي ، و رواني بودن ، اجمالي
فلسفي ، ديدگاههاي دارابودن انتقادي ، تفكر از برخورداري سطحي ، تاريخنگاري از پرهيز
توپولوژي از بهرهگيري و مطالب بودن روز به علوم ، ديگر با تاريخ تلفيق
.است استاد نگاري تاريخ سبكهاي از (وحوادث وقايع مكانشناسي)تاريخي
نوين تاريخنگاري در جغرافيا جايگاه
آن و بود معتقد سندشناسي و تحقيق به تاريخي اسناد جمعآوري با رابطه در زرينكوب استاد
فكري گرايشهاي از اطلاع و سند نويسنده شناسايي.مينمود ذكر تحقيق جهت گام اولين را
كه كمغرضي و سادگي" كه داشت اعتقاد هم اروپايي باسياحان رابطه در ميدانست ، مهم را وي
عصر در اروپايي سفرنامههاي در هست آن از بعد و قبل صفويه تجار و سياحان آثار در حدي تا
(3)".باشد داشته توجه خاص نكته اين به بايد ماخذ اين از استفاده در مورخ و نيست قاجار
وگرفتار انسانيت وحدت تصورياز هرگونه نداشتن دليل به را اروپا تاريخنگاري كلي طور به
:مينويسد و ميدهد قرار ملامت مورد تعصباتوتبعيضات تنگ دردايره شدن
برتر ، مرد روياي به نيچه و رسيد نژادها نابرابري به دوگوبينو كنت كه بود ميراث همين از"
در است ممكن بهندرت غرب با شرق برخورد در قضاوت هنگام اروپايي مورخ يك براي هم هنوز
(4)".بماند خالي ونژادي قومي تعصب از كلي به وجدان اعماق
و شفاهي و كتبي روايات از بااستفاده "اسلام از بعد ايران تاريخ"كتاب در زرينكوب دكتر
و تبيين با همراه را حوادث وقوع يابي علت و حوادث وقوع جغرافياي به توجه وماخذ اسناد
(_ه متوفي 345)مسعودي حسين عليبن ابوالحسن مثال عنوان به. است داده قرار نظر مورد تحليل
از گذشتگانو با ، متفاوت نموده توجه حوادث جغرافياي به آثارش در اينكه دليل به را
.ميداند برخوردار خاصي امتياز
ويژهاي اهميت زرينكوب نظردكتر از وتاريخنگاري تاريخ در (مكانشناسي) تاريخي توپولوژي
به اعراب حمله آغازين نقطه با رابطه در كه زماني استاد"ايران تاريخ" مقاله دردارد
منطقه دو جغرافياي بايد ابتدا است معتقد مينويسد"تابصره حيره از"عنوان تحت ايران
قرار بررسي مورد (قادسيه جنگ وقوع محل)بصره و (ايران به اعراب حمله آغازين نقطه) حيره
.شود راهنمايي قضايا عمق به تاريخي توپولوژي طريق از خواننده تا گيرد
جهات و منبع هر محتوايي بررسي به تاريخي منابع موضوعي تقسيمبندي ضمن زرينكوب دكتر
نظر از ديگريكه منابع با را آن كه ميكند سعي حال عين در و ميپردازد نيز آن اهميت
اهميت حائز حوادث دقيق و درست نقل در استاد توجه.نمايد مقايسه هستند مشترك موضوعي
وي كه دليل اين به مينمايد ياد بيهقي تاريخ در بيهقي ابوالفضل از كه طوري به ميباشد ،
توجه روز از اوقاتي و هفته ايام بسياري موارد در حتي و روزحوادث و ماه و سال نقل با
دكتر نقادانه ديد.مينمايد جلب حوادث دقيق و درست نقل در وي حساسيت رابه خواننده
اگرنه را استاد ميتوان و است تامل خور در ايشان از مانده جا به آثار در زرينكوب
صورت به را ادبي متون در نقادي و نقد كه برشمرد اساتيدي نخستين جمله از ليكن نخستين
از بعد ايران تاريخ باب در بررسي نقدو" كتاب در و نمود مطرح علمي جامعه در ويژه ، موضوعي
معرفي نقادانهاي ديد با ايران تاريخ با رابطه در را غيرمشهور و مشهور منابع "اسلام
.مينمايد
طاهري معصومه
:منابع و پانوشت
ص 62 برآب ، 1370 ، نقش عبدالحسين ، زرينكوب -1
ص 99 منبع ، همان -2
ص 49 اسلام ، 1346 ، بعداز ايران تاريخ ماخذ باب در بررسي و زرينكوب ، نقد -3
.ص 89 ترازو ، در تاريخ زرينكوب ، -4
|