صفر نان ، و آب
علينقيخاموشي با گفتوگويهمشهرياقتصادي
بودند بهترينها جزو انقلاب از قبل كارخانهدار آن51:بازرگاني اتاق رئيس
مهديملكوتي: وگو گفت
جمعيت اين اعضاي و هستم اسلامي موتلفه جمعيت عضو من
دهند نشان تا شدهاند جمع هم دور ولايي عقيده يك براساس
داريم اعتقاد فقيه ولايت محوريت به مانيستند كم كشور در ولاييها كه
ميبوسم هم را آنها دست و ميكنم استقبال بازرگاني اتاق به جوان نيروهاي ورود از من
كردهايم اشتباه مابسيار مملكت سياسيكردن گذشتهدر سال در 23
ايران ، معادن و صنايع و بازرگاني اتاق بر رياست دهه دو سابقه با خاموشي سيدعلينقي مهندس
.است انگليس و ايران اتاق رئيس و اسلامي موتلفه جمعيت عضو
بر رياست و بازرگاني وزير معاونت مجلس ، نمايندگي دوره چند سابقه خاموشي كارنامه در
نميپذيرد پستها اين داشتن بهرغم او و ميخورد چشم به نيز جانبازان و مستضعفان بنياد
.اقتصادي تا ميشود شناخته سياسي چهره يك بهعنوان بيشتر كه
توسعه بر مقدم اقتصادي توسعه و ميسازد را آبسياست و نان:است معتقد خاموشي علينقي
طي 23 كه است دليل اين به است بالا ايران در جرم و بيكاري آمار امروز اگر و است سياسي
.است شده پرداخته سياسي امور به اقتصادي مسائل به پرداختن جاي به گذشته سال
شده استنباط شعارها اين از اگر:ميگويد انقلاب آغازين سالهاي شعارهاي درمورد خاموشي
اين مشروح.است اشتباه و اغراقاميز اينبرداشت كرد ، رها را اقتصاد ميبايست كه است
:ميگذرانيد نظر از را مصاحبه
نقشهايي و كاركردها چه است؟ چگونه صنعت و تجارت حكومت ، حوزه در بازرگاني اتاق جايگاه
هستيد؟ قائل اتاق براي
و آن در جاري قانونهاي آن ، تاسيس كه است خصوصي بخش موسسه تنها اتاق گفت بتوان شايد
شوراي مجلس و انقلاب شوراي سابق ، مجلسين توسط همگي آن اجرايي آييننامههاي بعضا
غيرانتفاعي ، موسسهاي يك قانوني لحاظ از اتاق موضع.است شده تصويب و تدوين اسلامي
و كامل بهطور قانون در هم اتاق وظايف كل.است قانون مبناي بر آن ايجاد كه است غيردولتي
مجريه ، قوه سه مشاور قانون مبناي بر كه است خصوصي موسسه تنها اتاق.است شده ذكر شفاف
از اتاق.است اقتصادي بخش در كشور اجرايي دستگاه كل مشاور واقع در.است قضاييه و مقننه
با كه بازرگاناني و صنايع صاحبان از عبارتند كه است خودش اعضاي كليه مشاور ديگر سوي
و معادن صاحبان اخيرا البته (صادركنندگان و واردكنندگان) دارند سروكار خارجي تجارت
.آوردهاند روي اتاق به هم كشاورزي بخش توليدكنندگان
مشاوره تا دو اين و است خودش اعضاي مشاوره و قوه سه مشاوره اتاق گفت ميتوان مجموع در
دريافت را جامعه در اقتصادي روشهاي و اقتصادي قوانين عكسالعملهاي كه ميكند ايجاب
در را قوه سه اقدامات ديگر سوي از و كند منتقل قوه سه به را كمبودها و نارساييها و كند
.كند تبيين اعضا براي بايد مختلف مراحل
داريد؟ اختيار در ابزاري چه اعضا منافع و اهداف پيشبرد براي.است غيردولتي نهاد يك اتاق
روشهايي و افكار انتقال از غير راهي هيچ هم اهدافمان پيشبرد براي.است مشورت اتاق موضع
تصميم آنها و ميدهيم انتقال ما.نداريم مجلس و دولت به ميرسد مطلوب نظر به كه
.ميكنيم پيگيري را قضايا صحبتهايمان اثبات براي البته.ميگيرند
داريد؟ حضور رئيس بهعنوان بازرگاني اتاق در شما كه است سال چند
انتخاب بازرگاني اتاق در كار براي بود امام منتخب كه كميتهاي توسط بنده انقلاب اوايل
مشغول سمت اين در امروز تا انتخابات برگزاري از پس دورهها تمام در آن از بعد و شدم
.هستم بهكار
است؟ گذشته تاكنون بازرگاني اتاق انتخابات از دوره چند
.ميشود برگزار امسال هم اتاق انتخابات پنجم دوره و گذشته انتخابات از دوره تاكنون 4
از بعد سال چند اتاق انتخابات دوره اولين البته.است ساله اتاق 4 در رياست دورههاي
.شد برگزار انقلاب پيروزي
عملكرد براساس انتخاب اين.ميشويد انتخاب بازرگاني اتاق رئيس بهعنوان كه سالهاست شما
سالها توانستهايد كه بوده شما سياسي جايگاه و ديدگاهها بهدليل يا بوده اتاق در شما
برسيد؟ اتاق رياست به
.نميگويم وقت هيچ كه من.ميدهند راي من به چرا كه بپرسيد انتخابكنندگان از بايد شما
.بگويم چه من.نميبرد را خودش دسته كه چاقو
چيست؟ پياپي شدنهاي انتخاب اين از شما خود تلقي
اين در من وگرنه ميدهند راي من به كه است دهندگان راي بزرگواري كه ميگويم فقط من
هم اگرنبودهام سياسي جرگه هيچ درنيستم سياسي اصلا بنده كه آن ضمن.نيستم سطحها
بهعنوان.ديگر چيز نه بوده اقتصادي مسائل بهدليل گرفتهام ، قرار سياست خط در گاهي
در حركت به خاطر به آنجا به من رفتن اما بودم بازرگاني وزير معاون دورهاي بنده مثال
فكر صاحبان بود قرار آقايان خود قول به هم مجلس چهارم دوره در.بود صادرات بخش آوردن
.رفتيم مجلس به و آورديم راي هم ما و كردند كانديد را بنده و بيايند مجلس به اقتصادي
و ميكنم شركت شغلم خاطر به اقتصادي -سياسي مجامع در.ندارم كاري سياست به اصلا من
قرار اقليت در هم گاهي و است اقبال مورد من اظهارنظرهاي گاهي و هستم صاحبنظر هم آنجا
.ميگيرد
قرار ارزيابي مورد بايد چگونه را اسلامي موتلفه جمعيت در شما عضويت نيستيد سياسي اگر
داد؟
كند عمل سياسي بخواهد كه حزبي.ندارد وجود سياسي حزب ايران ، در هوچيگريها همه برخلاف
افراد جذب دنبال به كه آن از بيش موتلفه جمعيت.ندارد وجود كند اداره را مملكت بخواهد و
ولايي عقيده آنها.هستند هم عدهاي يك جمعيت اين در.دارد عقيدتي جنبه بيشتر باشد سياسي
.نيستند كم كشور در ولاييها كه دهند نشان تا شدهاند جمع هم دور اساس اين بر و دارند
جمعيت عضو هم من اساس اين بر و هستند فقيه ولايت محوريت به معتقد واقعا كه كساني
.هستم اسلامي موتلفه
شما از زمان مقتضيات و نياز براساس بار هر كه كرديد اشاره صحبتها در شما خاموشي آقاي
نماينده بازرگاني ، وزير معاون مستضعفان ، بنياد رئيس) مختلف پستهاي در تا شده خواسته
مسووليتها قبول در شما انگيزه ;باشيد مشغول وظيفه انجام به (بازرگاني اتاق رئيس و مجلس
ميكردهايد؟ دنبال را خواستهاي چه و بوده چه
انقلاب اين دوام اصلا بنده عقيده به و بهحمدالله كه ملت اين آحاد از يكي بهعنوان من
را شخصي كار انقلاب اول از نيست ، كم هم آنها تعداد كه است افراد نوع اين وجود خاطر به
.بودم كارخانه يك رئيس انقلاب از قبل خودم من.درآمدم انقلاب خدمت در و كردم رها
در اما (نميكشم آب جانماز) نكردم درست خودم براي ديگر كارهاي انقلاب از بعد نميگويم
.بستم كمر انقلاب خدمت به و كردم رها را خودم كار دقيقا انقلاب مقطع
فرض فرانسه آچار بهعنوان را خودمان درآمدند ، انقلاب خدمت در طوري اين كه من مثل افرادي
ما دوش به را آن برميآيد ما عهده از و نميشود انجام درست كاري كجا هر گفتيم و كرديم
كار امام از استقبال كميته از انقلاب اول لذا.نبوديم رسم و اسم دنبال كه ما.بگذاريد
ببينيم تا كرديم صحبت طيفها هم و بهشتي مرحوم با.آمدم جلو طور همين بعد.كردم شروع را
از يكي اقتصاد كه رسيديم نتيجه اين به.كرد شروع كجا از بايد را كار حكومت سقوط از پس
اين از هم قبل دولت و بود زياد اعتصابات مقطع آن در.است مواجه بامشكل كه است بخشهايي
من.ببيند لطمه اعتصاب از بود ممكن هم جديد دولت و بود خورده زيادي لطمه اعتصابها
كار داشت اشراف اقتصاد امور به ميتوان بازرگاني اتاق از كه اين به باتوجه كردم پيشنهاد
نفر چند با بنده و گرفتند اجازه امام از رفتند بهشتي مرحوم.كرد شروع آنجا از بايد را
صدور از پس و داديم تشكيل كميتهاي هستند مناسب كار اين براي ميكردم فكر كه افرادي از
و ميكردند كوشش ميرفتند شوند وزير ميخواستند اگر من مثل افرادي.آمدم اتاق به حكم
خدمت كشور اقتصاد راه در نشان و بينام و اتاق در ميرويم گفتيم اما ميشدند وزير
ميرسيد زورمان كه آنجا تا اما ندارم كاري شد مقطع آن در كه خدماتي به البته.ميكنيم
.كنيم كم بود هم سياسي بعضا كه را اقتصادي مشكلات تا گذاشتيم اختيار در را خودمان
با ميرفتيم و گرفتهاند گروگان را وزير و است اعتصاب بازرگاني وزارت ميگفتند مثلا
هم ما طبع و نميخواست رسم و اسم كارها اين.ميكرديم فصل و حل را قضايا پول ، مذاكرهيا
كمكم كه شد طور اين و هستيم و بوديم قبل از اقتصادي كارهاي در حال هر به كه بود طوري
و است بس آقا كه گفتم بنده خود نوبت چند رجايي مرحوم زمان در.شدم ماندگار اتاق در
چنين چرا شما و است ممكن كاري چنين مگر گفتند اماكارمان سراغ برويم بدهيد اجازه
آقايان اما كنم شركت نميخواستم اصلا بنده اتاق اول انتخابات در.ميزنيد حرفهايي
راه اتاق چون چيست قضيه فهميدند آهسته آهسته اعضا هم بعد.كردم شركت هم بنده و گفتند
لابي كه بودند آنها و ميكردند تعيين اعضا تقريبا هم را اتاق كانديداهاي.بود افتاده
.شديم پاگير ما و شد تكرار داستانها اين و نيست تو از بهتر كسي كه ميگفتند و ميكردند
از 20 بيش و است بس آقا ميگوييم وقتي يكي.دارد قرار ما مقابل در فكر نوع دو هماكنون
ما بدهيد اجازه بماند بايد پست يك در آدم يك چقدر و هستيم كار مشغول ما كه است سال
و شدهايد شناخته تازه شمااست ممكن مگر ميدهند جواب آقايان.بيايد ديگري كس و برويم
.شدهاند آشنا ايران اتاق چهره با و شناخته را اتاق دنيا تازه و هستيد آشنا چاه و راه به
به دستي دو و برود نميكند ول فلاني ميگويند و ميگويند بيراه و بد ما به هم عده يك
فشار دوستان وقتي اما نداريم كاري و نچسبيدهايم صندلي به اصلا ما والله.چسبيده صندلي
را پستم و شدم خسته دفعه يك من چون.بكنم ميتوانم كار چه من بمان ميگويند و ميآورند
شدت به را نكردن گوش حرف آن تبعات و نكردم قبول كردند اصرار چه هر و كردم رها
حمايت من از بهشتي مرحوم فقط مقطع آن در (بودم مستضعفان بنياد رئيس كه زماني)پرداختم
تعيين شورايي.بود زياد بسيار فشار آنجا در.كردند صحبت من عليه همگي آقايان بقيه و كرد
آن در كه مستضعفان بنياد شورايشد تشكيل دفعه يك فقط من زمان در شورا آن كه بودند كرده
در بود شورا مسوول كه كسي.ميشد تشكيل بايد بار يك هفتهاي من عقيده به و انقلاب بحران
اموال سر بر روحانيون ، و مختلف كميتههاي با ما مقطع آن در.بود درگير همه با مقطع آن
با ديگر سوي از.نداشتم مصادرهها از بسياري به اعتقادي چون.بوديم درگير شده مصادره
و بگير بقيه با كه آن ضمنداشت وجود درگيري ديگر نوعي به شده مصادره اموال صاحبان
استعفا فرجه ماه يك با من فشار همه آن با آنجا.داشت وجود درگيري دادگاهها و ببندها
مرحوم فقط و كردم رها را مسووليت روز پايان 30 در و ميروم ديگر روز گفتم 30 و دادم
.بود كم بنده به نسبت لطفشان بقيه اما است مهندس اين با حق كه گفتند بهشتي
به رد دست ديگر است مردم هجمه وقتي و نيستم تجربه آن تكرار به حاضر ديگر من بنابراين
.شدهام ترسو خيلي.نميزنم مردم سينه
ميشويد؟ كانديدا آيا آينده انتخابات براي
.كنم كار چه ميخواهم كه نميدانم هنوز خودم
هستند؟ نفر چند اتاق اعضاي
تمديد بايد سال هر كارت اين اما.است اتاق عضو دارد را اتاق كارت كه كس هر قانون طبق
اقدام چيزي تمديد براي نباشد گير كارمان تا كه داريم عادتي هم ايرانيها ما شود
تهران در عضو هزار حدود 10 گفت ميتوان اما.دارد نوسان اتاق اعضاي تعداد لذا.نميكنيم
.داريم شهرستانها در هم هزار تا 7 حدود 6 و
بوده؟ چگونه گذشته سال بيست طي اعضا كاهش يا افزايش روند
از بعد در بهخصوص بازرگاني بخش اصولا.نيست محسوس آن تغييرات و بوده ثابت تقريبا
.است بوده هم منفور بازرگاني مدتي بلكه نبوده برخوردار مناسبي جايگاه از تنها نه انقلاب
اصلا تجارت و بازرگاني بدون اقتصاد كه شدهايم متوجه و رسيدهايم نقطهاي به حالا اما
.ندارد مفهوم و معنا
عضو ، تعداد اين آيا و نميكند پيدا افزايش آن تعداد كه است سخت اتاق در عضويت شرايط آيا
بازرگاني بضاعت همه آيا سخن ديگر به و است؟ ايراني بازرگاني و تجارت برآيند و نماد
است؟ محدود عضو تعداد همين به ايران
شرايطي ميكنم فكر بازرگاني كارت دريافت براي.است ضعيف ايران بازرگاني بضاعت متاسفانه
بسيار ايران در بازرگاني كارت دريافت شرايط.باشد نداشته وجود موجود شرايط از سهلتر
است شرايطي چه اين كه گرفتهايم قرار سوال مورد ما مواقع از بسياري در حتي و است آسان
اما شدهايم مواجه خيلي هجمه اين با ما.كنند دريافت كارتبازرگاني ميتوانند همه كه
خود حركت به اطمينان سايه در هم ما است كرده تعيين قانون را كارت دريافت شرايط چون
.دادهايم ادامه
نميدهند؟ نشان اقبال مردم چرا شرايط اين با
.كنيم فرض دلار ميليارد را 10 كشور واردات كل اگر.ندارد وجود كاري كافي اندازه به اولا
از مقدار يك.ميشود وارد دولت توسط كلا كه است اساسي كالاي دلار ميليارد تا 5/3 3
اوليه مواد دلار ميليارد تا 4 بين 5/3.است مسلح نيروهاي و ارتش به متعلق واردات
تا از 400 بيش نميكنم فكر بازرگاني بخش براي ميماند باقي كه آنچه و است كارخانهها
باشد زياد بازرگاني سهم جاها بقيه مثل و باشد آزاد ما اقتصاد اگر.باشد دلار ميليون 500
را حرفها اين واردات دلار ميليون تا 500 اما 400 است پذيرفتني اعضا تعداد بودن كم
هستند20 صنايع صاحبان از نفر هزار حدود 11 اتاق عضو هزار تا 18 از 17 كه آن ضمن.ندارد
بافتي چنين ما اقتصاد.است كم بسيار واردكننده تعداد و هستند صادركننده نفر هزار تا 3
سرعت اما است پويايي سوي به حركت روند البته.دارد فاصله خيلي پويا اقتصاد با و دارد
.است كند خيلي
چه بازرگاني بخش گسترش براي مشورتي نهاد ايناست مشورتي نهاد يك اتاق گفتيد شما
چيست؟ موجود وضع از شدن خارج براي اتاق مشخص پيشنهادهاي واقع در است؟ داده انجام كارهايي
يك فعاليت آن مقطع هر در كه دادهايم انجام زيادي فعاليتهاي حالت اين از رهايي براي ما
از حفاظت و توسعه قانون با انقلاب ابتداي در مثال بهعنوان.است آمده حساب به بزرگ كار
چند به صنايع قانون اين چارچوب در.شديم مواجه بوده انقلاب شوراي مصوب كه ايران صنايع
و خودروسازي مثل كرد علام ا ملي را صنايع از سري يك الف بند.بودند شده تقسيم دسته
...و صنايع گسترش سازمان
مصادره) شود مصادره نفر اين 51 اموال گفت و كرد قانون اين ضميمه را ليستي يك ب بند
يك طي ج بند.شد گرفته نفر اين 51 از داشتند..و شركت كارخانه ، چه هر يعني.(دولتي
حاصل و شود ضربدر 2 ثابت دارايي به جاري دارايي نسبت اگر واحدي هر:ميگفت فرمولي
معادله جواب اگر اما بماند باقي صاحبان مالكيت در كارخانه باشد از 6/2 كمتر معادله
د بند.ميكرد تصاحب را آن دولت و ميدهند ملي صنايع سازمان به را كارخانه باشد بالاي 6/2
و بود بد بسيار قانون اين.بودند آزاد و نداشتند را شرايط اين كه بودند كساني هم
.بود بازرگاني اتاق هم قانون اين مخالف اولين.بود آن اجراي نحوه قانون ، خود از بدتر
مبارزه خيلي هم قانون اين لغو راه در.است ايران صنايع در بمبي مثل قانون اين گفت اتاق
اين طبقكرد گذشته از بدتر را كار كه شد اضافه متممي يك قانون اين به البته.كرديم
باشند داشته سهم شركتي هر در ج بند و ب بند مشمول صنايع صاحبان از كدام هر متمم
طلب) سهامداران بدهيهاي بندج خود در كه آن ضمن ميشود ، ملي هم بقيه سهام تمام
متوجه ما.ميآوردند فرمول جزء و ميكردند محسوب بدهيها جز هم را شركت از (سهامداران
بيسروصدا كه بدانند جوانترها كه آن براي من و است رفتن بين از درحال چيز همه كه شديم
جلسهاي قانون اين اصلي طراحان از يكي با كه ميگويم نام بردن بدون كرديم ، مبارزه چقدر
است اقتصاد مخالف است ، شرع مخالف قانون اين كه ميآوردم دليل مدام من.شد برگزار خصوصي
خسته را خودت چرا گفت من به فرد آن مستقيم ، و رو در رو مذاكره ساعت دو از بعد و...و
ما كه آن مگر است نشده گذاشته قبل رژيم در آجر روي آجري هيچ داريم عقيده ما ميكني
و كردهام سفت را كمرم من مهندس آقاي گفتم ايشان به هم من.بريزيم زمين روي را آناجرها
انقلاب ، رهبر جمهوري رياست زمان در و سال 61 در تا رفتم قدر اين و قانون اين لغو براي
در بگوييم؟ كسي چه به را اين و بوده ما كارهاي از يكي اين.شديم قانون اين لغو به موفق
يكي كردهايم؟ عمل موفق خصوصيسازي در چقدر است؟ چقدر كارخانهها اين ضرر ما ، اقتصاد
سه هر در كه است خصوصيسازي بوده پيگير سوم و دوم اول ، برنامه كه اهدافي بزرگترين از
.است سابق كارهاي همان بهدليل شكستها اين.خوردهايم شكست نيز برنامه
آيا آمده دست به سالها طي كه تجربياتي به باتوجه و برگرديم انقلاب اول روزهاي به اگر
آن مقابل در واقع در نميكرديد؟ بيشتري مقاومت...و ببندها و بگير مصادرهها ، مقابل در
ميداديد؟ انجام كاري چه تحولات
با بنده درگيريهاي تمام.بودم مستضعفان بنياد در سال يك حدود شرايط بحرانيترين در
ريز وارد من كه نيست صلاح.است مشخص ميكردند صادر آقايان كه شرعي احكام با و دادگاهها
فكر شما.نداشتم توان بيشتر و بود محدود من توان است مشخص كه آنچه اما.شوم قضايا اين
در كه رساندم موضعي به من را نگهبان شوراي.بود شوخي گرفتن را قانون اين جلوي ميكنيد
.شد نوشته قانون اين شرعي اشكالات تمام صفحه سه
تا رفت مدارك اين.بگيرد را قانون جلوي نميتوانست طوري همين كه هم وقت رئيسجمهور اما
آن.دارد ارزش كشور اقتصاد در چقدر حركت اين نميدانم من.گرفتند را قانون جلوي ايشان
.بودند ايران كارخانهدارهاي بهترين جزو شد مصادره اموالشان كه نفري 51
ببريد؟ نام ميتوانيد را نفر اين 51 از بعضي
كه (محصولاتي نام)( برندنيم )صادرات ، اشتغال ، بازار ، به من.ندارم كاري نامها به من
اينها همه.دارم كار ميكرد كار آنجا ما هاي(برندنيم )كه خليج بازار تمام به و داشتند
.برديم بين از ما را
براي را كارها اين ما.ميبنديم را زبانمان هم ما و كرده كار چه اتاق ميگوييد مدام شما
ندارد گفتن كه وظيفه.دادهايم انجام را كار كه بوده وظيفه.ندادهايم انجام گفتن
تمام و بيايد بانكي سيستم گفتم موقع آن مستضعفان بنياد در بنده است ، موجود نامه
ادامه كارشان به واحدها دهد اجازه و بردارد و كند سهام به تبديل را شركتها بدهيهاي
بايد ميگوييد حتما.رسيدهاند نتيجه همان به سال از 23 بعد و نشد قبول من حرف.دهند
ندارم هم بازو قدرت كه كوتاه قد با كوچولو آدم يك ندارم ، دعوا كه من اما ميكردم دعوا
.داستان يك اين دارم دعوايي چه
ميخواستند و داشت خارجي تجارت كردن ملي براي تلاش كه اساسي قانون اصل 44 درمورد اما
رياست به.داشت نامه تصويب مجلس دفعه سه شواهد به كنند ، دولتي خارجيرا تجارت فعاليت
آن اجراي از مانع و ايستاد قانون اين جلوي كه فعالي نيروي تنها.نميبرم اسم.. آقاي
قانون اصل 44 ذيل دليل چهار كه بود معتقد اول از بازرگاني اتاق.بود بازرگاني اتاق شد
.ميزنم من كه است سال از 20 بيش را حرف اين.است كرده مشخص را اصل اين تكليف اساسي
اين خاطر به من اما.كرد استناد دلايل همين به مصلحت تشخيص مجمع كه است ماه شش تازه
ميزنند اصلاحطلبي از داد كه اصلاحطلبان روساي شنيدهام ، بيراه و بد قدر اين قضيه
ديگر اتاق در منشدهاند تندتر من از آقايان حالا گفتهاند ، من به بيراه و بد اينقدر
.ميكنم اشاره كار بهقانون بگويم هم باز ميخواهيد اگر.دهم انجام بايد كاري چه
.گفت چيزي چه مگر خاموشي.نگفتند خاموشي بر مرگ خيابان در قانون همين خاطر به مگر
شرايطي در كار وزارت ميگويد ماده اين.كنيد اجرا را كار قانون ماده 191 گفت خاموشي
گفتم من.كنند خارج كار قانون شمول از را عدهاي دائم ، بهطور يا مدتي براي ميتواند
آقاي اقتصادي ساماندهي طرح در.شود اجرا ماده اين كه ميكند ايجاب اشتغال شرايط
و گفتم نمايندگان براي مجلس در.كردند تصويب آنجا گفتم كه بود موردي جز 13 رئيسجمهور
كردند تصويب خودشان هم بعد.فرستادند صلوات و زدند دست و كشيدند هورا من براي
ميتينگ و نفر گفتم 10 من كه درحالي ميشوند خارج كار قانون شمول از نفر تا 5 كارگاههاي
كار وزارت حتي.شود اجرا بايد ماده 191 اين ميگويند همه الان اما.بود من عليه قضيه آن
بايد ماده اين ميگويند حالا آورد را7ي من حرفهاي كردن دستاويز با كه... آقاي حتي و
شما شد من نثار كه فحشهايي خاطر به و داشت فحش ميگفتم من كه موقعي شد چطور.شود اجرا
.است خوب ماده اين ميگوييد حالا اما.آورديد را7ي
به جريان تا است خوب باشيم زده حرف ما چقدر خارجي سرمايهگذاري از حمايت جلب جريان سر
ما مگر ديگر همينهاست اتاق وظايفگفتيم كم ما مگر مالياتها قانون سر.برسد اينجا
ندادهايم؟ انجام حالا تا كه بكنيم كار چه بايد
به بخواهيد اگر دادهايد انجام حال به تا و گفتيد كه كارهايي همه با خاموشي آقاي
نمرهايميدهيد؟ چه بدهيد ، نمره خودتان
اين داري مرض مگر ميگويند من به وقتها بعضي.هستم انقلاب سرباز ميگويم من.صفر
و ميگيرد دست اسلحه دارد توان يكي ميگويم من اما.بدهند فحش تو به تا ميكني را كارها
.شويم كشته ميخواهيم راه اين در هم ما و ميجنگد جبهه در
كارها از و است راضي خودش كارهاي از آيا ميكند ، نگاه خود سر پشت به وقتي سرباز اين
است؟ گرفته نتيجه
.بايدكرد چه و دير خيلي اما ديدهام نتيجه من
است؟ شده گرفتن نتيجه دير باعث عاملي چه
.شوم مباحث آن وارد ندارم علاقهاي و ميشود سياسي جوابها انقلاب ، انقلاب ،
شود؟ جاري اتاق در جوان نيروي و تازه خون تا نميكنيد ضرورت احساس آيا
.نداريم عادت دستهجمعي كارهاي انجام براي ما اصولا است تنبل ما مملكت اقتصادي بخش
ملي بافت.نداريم عادت همكاري به ما كه آن براي ميدهد نتيجه فوتبال از بهتر كشتي چرا
.داريم عام شركتهاي و سنديكاها اتحاديهها ، در را گرفتاريها همين ما.است گونه اين ما
ما كه ميدهد نشان اين و ميكند كار بهتر ميشود خاصترومحدودتر شركت چه هر اصولا
هر ميكنيم اعلام ما اتاق انتخابات از قبل روز قانون 15 طبقنداريم گروهي بهكار عادت
كسي هر از منبكنيم بايد كار چه ما نميآيند وقتي و كند شركت ميتواند ميخواهد دلش كس
به بخش اين در و بيايد ميكنم دعوت بگذارد وقت ميتواند و ميبيند توان يك خودش در كه
.ميبوسم هم را آنها دست و ميكنم استقبال جوان نيروهاي ورود از منكند خدمت جامعه
است؟ شده محقق حد چه تا اقتصاد بخش از اتاق مطالبات و خواستهها شما نظر به
سطح در تصميم كه است اين داريم كه گرفتاري يك ما.است آرام و بطئي بسيار اهداف ، تحقق
اجرا در اما -ندارد كسر و كم چيزي بخوانيد را سوم برنامه -ميشود گرفته كلان و عالي
منافع كه كردهايم ايجاد گروههايي گذشته سال در 23 متاسفانه ما.ميزنند لنگ غالبا
.نيست آساني كار منافع از چشمپوشي و كردهاند پيدا
است؟ داده رخ بيشتر اتفاق اين حوزهها كدام در دهيد توضيح بيشتر
.هستيم مواجه نامرئي مقاومت با خصوصيسازي براي ببينيد.است دولتي حوزههاي در بيشتر
من.نميشود اجرا درست خصوصيسازي سياست كه اين هم و دارد وجود درآمدي ديدگاه هم اينجا
اقتصاد بخش در قانون اصلاح به اعتقاد من.شود قانونزدايي بايد اقتصاد بخش هستم معتقد
اين باشيد داشته توجه اما باشند آزاد بايد مردم.ندارد احتياج قانون به اصلا ندارم
اما و شود گرفته وزارتخانهها در مسوولان امضاهاي تمام كه است اين مستوجب قانونزدايي
با و هستند منافع داراي كه هستند گروههايي اينها.ميكنند رها را امضاها بعضا مگر
.است شده هدف به تبديل الان اما بوده وسيله اول امضاي.شدهاند ايجاد هدف همين
به و كشاورزي و صنعت بخشهاي زيان به اقتصاد چرخه انقلاب از بعد سالهاي در ميگويند
بيشتر ناخالص توليد در خدمات افزوده ارزش سهم شده باعث و است كرده حركت خدمات بخش نفع
چيست؟ قضيه اين از شما ارزيابي باشد ديگر بخشهاي ساير از
بخش شده ، قلب ايران در متاسفانه كه چيزهايي از يكي چون.ندارم قبول را بحث اين اصلا من
به نباشد خدمات كنارش در كه توليدي.است امكانپذير خدمات بدون اقتصاد مگر.است خدمات
.است خدمات اختيار در ژاپن اقتصاد بخش از درصد نميخورد740 دردي
.دارد تفاوت ما خدمات با و است مدرن خدمات آن
و است خدمات بخش در..و بانك بيمه ، كارهايمان بقيه مثل كنيد مدرن را خدمات بگوييد پس
ميليون شديم 7 انقلاب وارد وقتي ما.داد انجام اقتصادي كار اينها بدون ميتوان مگر
بودجه از درصد يعني 60 دارد وجود ايران در دانشآموز ميليون الان 20 و داشتيم دانشآموز
خبطبيعي و شده زياد خدمات ميگوييم شرايط اين در و ميبلعد پرورش و آموزش فقط را ما
.شود زياد خدمات نسبت كه است
ولي.است معطوف مصرف و توزيع توليد ، روي تمركز بيشتر ميشود صحبت درمورداقتصاد وقتي
كه ژاپن همان در كه درحالي ميكنيم استفاده ناكارآمد مناسبات يك از ما توزيع حوزه در
سيستم بيشتر اما دارد وجود گوناگوني بورسهاي مختلف كالاهاي توزيع براي زديد ، مثال شما
.است دلالي ما
اين فيالجمله من و ميشود مصرف توزيع در ما توان بيشتر بورس ايجاد جاي به ميگوييد شما
بعد تازه حالا كنيم راهاندازي را اصلي بورس تا آمده در پدرمان اما.دارم قبول را مورد
بعد و ميكنيم فراهم را فلزات بورس ايجاد زمينه و آمدهايم فكر به سال چهار تا سه از
هم آن.نيست امكانپذير شبه يك اينها انداختن راه اما است راه در كشاورزي كالاهاي بورس
ما كشور در چقدر گذشته سال طي 23 ببينيد شما.است شده سياسي همهاش كه ما مملكت وضع با
مرا حرف است شده صرف وقت سياسي بيهوده كارهاي روي چقدر و شده فكر اقتصادي مسائل روي
.كنيد نگاه را خودتان روزنامههاي نداريد ، قبول
ميكنيد؟ فرض خودتان از جدا را ما شما چرا
مسائل به همه.است چقدر روزنامهها در اقتصاد جايگاه ببينيد اما نميكنم فرض جدا را شما
همشهري.ميدهند اختصاص اقتصاد به را صفحهاي روزنامهها سري تصدق و ميپردازند سياسي
به پرداختن درزمينه و روزنامهها دربين.است اقتصادي آن صفحه حدود 6 و دارد صفحه 28
.هستيد استثنا تقريبا شما اقتصادي مسائل
اقتصادي درصد روزنامه 100 يك با نبوديد حاضر ميدانيد اقتصادي آدم يك را خود كه شما
بپردازند؟ اقتصاد به روزنامهها كه داريد انتظار چگونه كنيد مصاحبه
بحث اين از.نميدانم جدا هم را خودم و دارد حرفها اين از عميقتر ريشهاي قضيه اين
و صنعت به كه دارم قبول هم را اين اما است شده قلب ايران در خدمات ميگويم من بگذريم
.است نشده پرداخته مدت اين طي شايد و بايد كه طور آن كشاورزي
چرا؟
.ميشود درست انشاءالله
است شده توجه خودش جايگاه در كشاورزي و صنعت به انقلاب از بعد سالهاي در واقعا آيا
خير؟ يا
چه را اجتماع افكار.است عميقي بحث هم خيلي و دارد بحثها از خيلي در ريشه حرف اين
نتايج كرد قبول بايد كه نكردهايم ، انقلاب آب و نان براي ميگويم كه موقعي ميسازد؟
.رسيديم اينجا به كه نشد مساوي برداشتهاي حرف اين از.ميآيد بار به امروزي
نكردهايم؟ انقلاب آب و نان براي ما كه داريد اعتقاد شما آيا
براي و مقطعي يك در.دارم قبول هم من و ميدهيم را شعار اينميگويم ديگري چيز من نه ،
ميشود؟ شعار اين از مساوي برداشتهاي آيا اما شد داده شعار اين خاص منظوري
داريد؟ قبول را شعار اين امروز براي آيا
.بود زالوصفت واژه شعارها همه سرسبد گل زماني يك.بگيريد گزك من از ميخواهيد چرا
ميكنيد فكر ضربات آن و نميكرديم كه تفكيك ميكرديم؟ تفكيك آيا است؟ كسي چه زالوصفت
را سرش ميتواند و دارد جرا7ت كسي آيا است هنوز كه هنوز شود؟ جبران تا ميكشد طول چقدر
شده فلان فلان ميگويند عده يك فوري.است من تحتپوشش كارگر هزار دو بگويد و بگيرد بالا
روزنامهها در نبود ، ما صحبتهاي در شعارها اين.كردهاي اجير را كارگر نفر هزار دو تو
و (و 65 سال 64 حدود) كردم نطقي كرمان در كرد سقوط نفت قيمت كه زماني در بندهنبود
ارزش كه ميفهميم و ميآييم خودمان به حالا و آمد پايين نفت قيمت كه الحمدالله گفتم
.نوشت من عليه مقالهاي چه اسلامي جمهوري روزنامه كه بدانيد اگر.چيست غيرنفتي صادرات
ما مگر.آوردند من سر بر چه بدانيد اگر.بود <كرمان در دلار خواني روضه> مقاله عنوان
.ميترسد سرمايهگذاري از هنوز ملت آقا.كنيم اصلاح را روز آن حرفهاي تبعات ميتوانيم
خريده را كارخانه تا چند رفته كه اعضا از يكي به معادن و صنايع و بازرگاني اتاق در هنوز
پيش چه آينده در ميداني ميپرسند او از ديوانهاي؟ تو مگر ميگويند ميكند ، اداره و
.ببندد رخت سيستم از بايد حرفها اين ميآيد؟
ميبندد؟ رخت شما نظر به
را سياسي بحثهاي بايد ميگوييم كه آنجا.كرد تلاش بايد.ايستاد آن پشت بايد بله ،
رفته آقايي يك ميبينيد شما.است همين براي.بپردازيد اقتصادي بحثهاي به و كرد كمرنگ
چي مگرميگويم را طرف دو هر كردهاند پا به جنجالي چه ببينيد زده حرفي يك و همدان در
قضايي دستگاه.نزده يا زده را زهرمار و كوفت حرف اين حالا.ميكنيد جنجال اينقدر كه شده
آن است؟ مهم قدر اين حرف آن آيا.ميكند كاري يك حال هر به و نميگيردش يا ميگيردش يا
سرش آن از را بوق نميكنند؟ پيدا شغلي ميگردند هرچه مردم كه اين يا است مهمتر حرف
مشغول چيزهايي چه به ما ببينيد.نميدهد صدا چرا ميگوييم و ميكنيم فوت و گرفتيم
تعريضي جا سه -دو در رئيسجمهور آقاي.شود عوض بايد و است ما مملكت داستان اين.شدهايم
اشتباه سياسي توسعه بعد اقتصادي توسعه اول ميگويند كه آنها.داشتند هم بنده عرايض به
آقاي گفتهام من اما.است اول توسعهاقتصادي كه نگفتهام وقت هيچ من البته.ميكنند
.است اول اقتصادي توسعه كه ميگويم حالا اما.ببرد جلو بايد هم با را دو هر رئيسجمهور
به من.نيستيم دنيا از بافته جدا تافته كه ما.ميكند تعيين اقتصادش را دنيا سياست
ما جوانهاي اگر ميگويم من.ميسازد را سياست اقتصاد ، ميگويم و ندارم كاري دموكراسي
.نبود بالا اينقدر جنايت آمار و فساد فحشا ، ضريب نبودند ، بيكار و سرگردان اينقدر
توسعه و رشد عدم دلايل از يكي كه معتقدند پول بينالمللي صندوق و جهاني بانك صاحبنظران
چيست؟ شما نظر.است دموكراسي نبود به مربوط نيافتگي
من ولي ندارم حرفي من است شرايط از يكي كه ميگويد طوري اين را دموكراسي اگر خوب خيلي
ميگويم بندهكنيد توجه من مثالهاي به و خودمان مملكت در برگرديمميگويم ديگري چيز
بنده وقتي.نبود اين روزمان و حال امروز بوديم ، پرداخته اقتصاد به سياست جاي به اگر
.است دموكراسي چه اين كنم اعمال دركارم آزاد مديريت نتوانم
است؟ حاكميت در مردمي گروههاي و نهادها نقش و حضور منظور
در بايد چيست؟ ما اجتماع در واقعيتها كه ميگويم من.ندارم بحثي آنها با كه من
.كرد سير واقعيتها
و بيكاري جنايت ، فحشا ، فقر ، اين ما ، امروز اجتماع ساخته؟ كسي چه را واقعيتها اين
كيست؟ كار حاصل ديگر مساله هزاران
حرفهاي و آمدهام و بگيرم را7ي ميخواستم بنده.است ساخته را واقعيت اين سياسيكاريها
اختلال جامعه فكر طرز در ما جا همين از بگويم؟ واضحتر اين از آرا جلب براي زدهام واهي
.كردهايم ايجاد
كردهايم؟ طي اشتباه را راه ما سال اين 23 تمام پس
.كردهايم اشتباه بسيار ما مملكت ، كردن سياسي دربله رديف اين در
براي مساله اين و نكردهايم انقلاب نان و آب براي ما كه بوديد معتقد انقلاب اوايل شما
.است خوب (آب و نان) اقتصاد ميگوييد امروز اما ندارد اهميت مردم
برداشتهاي شعار آن از اما.خاص هدفي براي بود شعاري يك.ندارد اهميت نان و آب نگفتم من
.شد متفاوتي
اقتصاد بگوييم ديگر روز و است بد اقتصاد بگوييم روز يك نميتوانيم ما.نميشوم توجيه من
.است خوب
انحراف و است اشتباهي برداشت ندارد ، اهميت اقتصاد كه است شده برداشت اين شعار آن از اگر
هدف با شعار آن اگر و است اشتباه شده شعار آن از برداشت اين اگر ميگويم هم الان.است
جامعه اقتصاد كه دادند اين براي را شعار آن اگر.است اشتباه است ، شده داده برداشت اين
از واضحتر.است محض اشتباه اين نكن ، را فكرش و نميخورد درد به اقتصاد و كنيم رها را
.بگويم اين
است؟ چگونه اتاق اعضاي تركيب خاموشي آقاي.كنيم عوض را بحث
بازرگاني از نفر باشند200 صنايع از بايد نفر تهران 20 اتاق عضو نفر از 60 قانون طبق
معرفي بازرگاني وزارت را نفر و 10 صنايع وزارت را نفر باقيمانده 10 نفر از 20.باشند
عضو كشاورزي وزارت از هم نفر تا 5 و 4 كردهاند تقسيمبندي خودشان بين اينها.ميكند
.ندارم اعضا تركيب و تعداد در دخالتي گونه هيچ قانون طبق بنده.هستند اتاق
دارد؟ مفهومي چه غيرانتفاعي و غيردولتي نهاد يك در دولتي آدمهاي وجود
منتهي شود تجديدنظر اعضا تركيب در بايد كه هستم معتقد سوم و دوم برنامه به باتوجه بنده
.كنند تصويب را جديد قانون آنجا و برود مجلس به بايد قانون است قانون چون
اعضاي تركيب از انتقاد فكر به دير اينقدر چرا هستيد اتاق در كه است سال از 20 بيش شما
شده پيگيري اگر و نميكرديد پيگيري چرا داشتيد انتقاد هم قبلا اگر افتادهايد؟ اتاق
است؟ نرسيده بهنتيجه تاكنون چرا
مجلس كه است سال 74 در قانون اصلاح به مربوط پيگيري آخريننكردهايم پيگيري اخيرا ما
اين تا.نشد اجرا اصلا نيز نيم و سال يك حدود و بود كرده تصويب را نامناسب قانوني سوم
و كنيد اصلاح را قانون كه گفتند و گرفت قرار كار را7س چهارم مجلس زمان در هاشمي آقاي كه
بود اين بر عقيده و بود زياد دولتي كارهاي حجم هنوز موقع آن.كرديم اصلاح را قانون ما
مجلس در قانون از بند اين حذف براي زمينه حال هر به كه اين هم و باشند بايد دولتيها كه
ميآيد پيش چه ببينيم هستيم منتظر هم ما و ميگويند همه و هست زمينه حالا.نداشت وجود
.نميرسد دوره اين به قطعا اما
بازرگاني؟ يا است صنعت بخش از نمايندگي به اتاق در شما حضور
.هستم اتاق در صنعت بخش از من
صنعتي؟ چه
من مديريت تحت كارگر اندي و هزار دو با <جامعه> و <مطهري> كارخانه دو و نساجي صنعت از
.است
.دارم كارگر هزار دو من بگويد شد پيدا يكي مملكت اين در بالاخره
.است من افتخارات جزو بله
اتاق كجا هر و است خارجي سياست صافكن جاده اتاق ، ميگويند خارجي روابط توسعه بحث در
داريد؟ قبول را اين آيا كرد برقرار را ديپلماتيك روابط ميتوان كند نفوذ بتواند
استفاده اهرمها جور اين از نميكند ، كار سياست زبان كه آنجاهايي دنيا در معمولا
.كرديم استفاده اهرم اين از مورد چند در دولت خواست طبق كشورمان در هم ما.ميكنند
ژاپنيها ، توسط ايران نفت خريد درزمينه.بود رجايي مرحوم نخستوزيري زمان در بار اولين
برديم ژاپن به وقت مسوولان خواسته به بنا را هياتي ما نكرد كار سياسي ابزار مقطع آن در
.شد حل مشكل و كرديم رجوع و رفع را قضايا و
خود متبوع كشورهاي به كشور دو سفيرهاي بود قرار كه فرانسه و ايران روابط بحران درهنگام
شد باعث ما فعاليت و بود بازرگاني اتاق بود مانده باقي كه خطي تنها مقطع آن در برگردند ،
.شد برطرف مشكل و بيايند ايران به مجددا فرانسوي مقامات كه
خيلي كشور دو رابطه و بوديم رابطه قطع حالت در تقريبا انگليس با ما كه مدتها از بعد
بردم انگليس به را هياتي من و شد خواسته من از نداشتند ، سفير كشور دو اصلا و بود ضعيف
.شد برقرار روابط مذاكرات از بعد و
هستيد؟ انگليس و ايران اتاق رئيس شما
.شدم رئيس من جريان آن از بعد البته بله ،
است؟ شده درخواستي تاكنون آمريكا با رابطه برقراري براي شما از آيا
كه آن شرط بهميايستم هم چيزش همه پاي و ميروم ميل كمال با بخواهند من از رهبر اگر
.بدهند دستور ايشان
است؟ شده برداشته مورد اين در گامي آيا
اجازه من اما.است كرده درخواست مرتبه چهار تا سه آمريكايي طرف اما خير ، ايران طرف از
.نداشتم
براي و داشتيم رابطه قطع مصر با تقريبا ما.شد عمل وارد بازرگاني اتاق هم مصر درمورد
از بعد و داشت را حالت اين هم عربستانشد برقرار روابط و برديم قاهره به را هياتي شروع
.شد حسنه روابط والحمدالله شد آغاز مذاكرات و بردم عربستان به را هياتي من دعواها آن
نظر بهبود اواخر همين موارد آن از يكي كه داشتهايم مشكل انگليس با مرحله دو در ما
است؟ بوده موثر چقدر اوضاع بهبود در اتاق شما
درست را اوضاع و ميكنيم بيداد و داد ميرويم ميشود ، ما خراب اوضاع دفعه ، هر والله
بيش و است بس جا همين تا.كنيم درست بايد ما و ميكنند خراب ميروند سياسيونميكنيم
.شد جزئيات وارد نميشود اين از
مورد ازايران خارج در كه اين از هميشه ميكنيم ، صحبت تجار و صادركنندهها با وقتي
انجام خاصي اقدام آيا معضل اين رفع براي هستند ، گلهمند نميگيرند قرار دولت حمايتهاي
دادهايد؟
حتي كه بود زمانهايياست كرده طي را مختلفي راههاي انقلاب طول در مساله اين
اتاق رئيس بهعنوان بنده.نميدادند راه سفارت داخل به را من بروم ، سفارت به ميخواستم
خراب جو قدر اين.نبودند من ديدن به حاضر و بروم سفارت به نميتوانستم ايران بازرگاني
كه طولاني مذاكرات با بالاخره اما.بپذيرند را بازرگاني نبودند حاضر عنوان هيچ به و بود
به كه آن ضمنشديم سوءتفاهمها رفع و هماهنگي ايجاد به موفق شد خارجه وزارت دوستان با
واقع در.ميپذيرند را تجار باز آغوش با سفارتخانهها اكثر الان و پرداختيم افكار تبادل
سفارتخانههاي مثل ايران سفارتخانههاي البته.ميگردند بازرگان دنبال به آنها الان
ديگر كشورهاي سفيرهاي اما.كشورمان داخل مثل نيست بازرگاني كار آماده طور آن هنوز خارجي
وطنش هم بازرگان مشكل رفع براي سفير خود حتي و هستند خود بازرگانان كارهاي پيگير شدت به
.است كرده مراجعه ما به بار چند
مرحله اين به هنوز ما اما دارند مستقل بازرگاني وابسته دارند حقوقي وكيل آنها
بعضي ما تجار كه دارم قبول هم من بنابراين.ميشود تلاش خيلي كه هرچند.نرسيدهايم
داشته جرا7ت و قدرت سفيري كه ميافتد اتفاق ندرت به خيلي و ميمانند تنها بسيار اوقات
كمتر و كند پيگيري را كار و كند دعوا اقامه بايد چون.باشد بازرگان كار دنبال تا باشد
.ميكنند حمايت بازرگانان از سفارتهايي
كامل جوابهاي شما سوالات به كه بود لازم اما متاسفم بود ، پراكنده بحثها كه اين از
.بدهم
|