عرفات حذف در استراتژي‌بولدوزر
بجنگند مي‌دهند ترجيح
زيتون شاخه بر ديگر زخمي
بين‌المللي كارآمد نظارت يك غيبت در
مي‌گويد دروغ ريتر اسكات
عرفات حذف در استراتژي‌بولدوزر
اكونوميست:عكس
تحت افراد دستگيري و جلب كه اندازه همان به رام‌الله در اسرائيلي اخيرنيروهاي عمليات
دارد خود كار دستور در نيز را باختري كرانه از عرفات اخراج مي‌كند دنبال را تعقيب
را اسرائيلي شش مرگ كه فلسطيني رزمندگان انتحاري عمليات دو به پاسخ در و گذشته هفته
پايان در مي‌كشد يدك را بلدوزر عنوان اكنون كه اسرائيل نخست‌وزير شارون آريل زد رقم
رام‌الله در عرفات مقر تا فرستاد رام‌الله به را ساختمان‌سازي سنگين ادوات گذشته هفته
ساختمان‌هاي كوبيدن هم در با و كردند شروع را خود كار بلدوزرها.كنند يكسان خاك با را
پناه آن در ديگر فلسطيني دويست حدود و عرفات كه ماند باقي مركزي ساختمان يك تنها جانبي
.گرفته‌اند
شكل‌گيري موجب دارد خود بر را "زمان مبناي" برانگيز سوال و معنادار نام كه عمليات اين
آن بايد بيشتر مي‌رسد نظر به كه چرا است شده اسرائيل داخل در بسياري نامطلوب واكنش‌هاي
عاملان عليه نبردي تا ديد عرفات از شخصي انتقام‌جويي و تسويه‌حساب نوعي قالب در را
دولت حيات نفس با آشكاري شكل به كه اسلامي گروه‌هاي ساير و حماس انتحاري بمبگذاري‌هاي
حصر داشت اظهار دوشنبه روز شارون ارشد مشاوران از گيدئون‌سعر.مي‌ورزند مخالفت يهود
به كه _ اسرائيل امنيتي نيروهاي تعقيب تحت افراد كه زماني تا عرفات فرماندهي مقر مجموعه
هرچند يافت خواهد ادامه نشده‌اند داده تحويل _ گرفته‌اند پناه عرفات مقر در آنان ادعاي
مقر در حاضر تعقيب تحت افراد دقيق تعداد مورد در را مختلفي ارقام اسرائيلي مقامات كه
تخريب اصلي دليل افراد اين دستگيري كه است واقعيت اين نشانگر كه مي‌دهند ارائه عرفات
.است نبوده خاك از تلي به آن تبديل و عرفات مقر
مورد در مختلفي ارقام":مي‌نويسد مقاله‌اي در يكشنبه روز هاآرتض تحليلگر الدر اكيوا
تا بين 19 كه شده اعلام شده‌اند پنهان عرفات مقر در و هستند تعقيب تحت كه كساني تعداد
از فهرستي اساسا كه مي‌شود تداعي گونه اين اندك اندك":مي‌دهد ادامه و "است تن 50
فلسطينيان از [اسرائيل] امنيتي نيروهاي مقابل در و ندارد وجود تعقيب تحت افراد
مورد در كه مباحثي اوصاف اين با.دهند ارائه مقر در حاضر افراد از فهرستي خواسته‌اند
".است ساختگي واقع در مي‌شود طرح ترور زيرساخت‌هاي به حمله عمليات ، اين هدف
را او و مي‌آيد وارد شارون به كه نمايد خنثي را اتهاماتي مي‌كند تلاش ادامه در هاآرتض
و عرفات اينكه يادآوري با روزنامه اين.مي‌كند متهم عرفات با شخصي جنگي كردن دنبال به
و عرفات محاصره به هستند اسرائيل و فلسطين تندروي جناح‌هاي به متعلق هريك شارون
زماني مي‌كند ، اشاره دهه 80 اوايل در بيروت در فلسطين آزاديبخش جبهه شبه‌نظامي رزمندگان
و شد اخراج لبنان از عرفات ماجرا آن از پس.داشت برعهده را اسرائيل دفاع وزارت شارون كه
اينكه از اخيرا او مي‌شود عنوان شارون از نقل به كه گونه آن اما شد فرستاده تونس به
بود شده اسرائيل دفاعي نيروي دورزن تك‌تيراندازهاي توسط عرفات گرفتن قرار هدف از مانع
.است كرده پشيماني و ندامت ابراز
سياسي اعتبار و وجهه خود براي ديگري با دشمني از هريك ، عرفات و شارون بعد ساليان طي
كه آن‌جا است نبوده مشهود گذشته سال دو از بيش هيچ‌گاه مسئله اين.كرد كسب توجهي قابل
قيام به زدن دامن و اسرائيل پيشين نخست‌وزير باراك ايهود صلح طرح شرايط با عرفات مخالفت
.ساخت رهنمون اسرائيل نخست‌وزيري دفتر به حاشيه‌اي سياستمداري سطح از را شارون فلسطينيان
او محبوبيت شده موجب اغلب نيز عرفات مقر به شارون مكرر تهاجمات كه است حالي در اين
.كند پيدا افزايش
افزايش با گذشته هفته چند طي دارد ادعا اسرائيل مرتص چپگراي حزب از ساريد يوسي
خشم اكنون اما شد آغاز فلسطيني حاكميت داخل در اصلاحات عرفات عملكرد از نارضايتي
مضاعف محبوبيتي از فلسطينيان نزد شده محاصره عرفات.است رفته نشانه را شارون فلسطينيان
كه چرا نمي‌دهد قرار خود انتقاد هدف را او فلسطيني‌اي هيچ ديگر شد ، خواهد برخوردار
.شد خواهد نگريسته او به اسرائيلي‌ها همدست و همكار چشم به بلافاصله
حضور و حصر دشواري‌هاي رغم به را عرفات روحيه عرفات سابق ارشد مشاوران از طيبي احمد
كه...مي‌كند توصيف عالي مقرش اطراف در اسرائيل امنيتي مسلح سراپا نيروهاي و بولدوزرها
مقر و فلسطين دوشنبه تا جمعه روز فاصل حد.اوست از فلسطينيان گسترده حمايت اصلي‌اش دليل
صائب كه بود حالي در اين و گرفتند قرار خبري رسانه‌هاي توجه كانون در ديگر بار عرفات
.كردند آغاز عرفات حصر رفع براي را خود گفت‌وگوهاي اسرائيل ارتش ارشد مقامات و عريقات
نيروهاي اخير عمليات كرد ادعا دوشنبه روز شارون ائتلافي كابينه وزراي از هانقبي تزاچي
عرفات اخراج مي‌كند دنبال را تعقيب تحت افراد دستگيري و جلب كه اندازه همان به اسرائيلي
.دارد خود كار دستور در نيز را باختري كرانه از
كه گفت من به يكبار پرز شيمون":مي‌گويد هاآرتض به خطاب خود اظهارات از بخشي در الدر
شرايط آن در.مي‌افتاد اتفاقي چه نمي‌داشت وجود عرفات اگر بود پرسيده شارون از شخصا
"مي‌كرديم؟ سرزنش خشونت‌ها براي بايد را كسي چه و بود كه برعهده خشونت همه اين مسئوليت
كميته در را شارون موقعيت كه است تاكتيكي او حصر و عرفات مقر به حمله دارد اعتقاد او
ديگرسو از و مي‌كند تقويت سرسخت‌اش و هم‌حزبي رقيب نتانياهو ، برابر در و ليكود مركزي
اصلي هدف مي‌كند تاكيد هاآرتض.مي‌آورد فراهم عرفات سياسي حيات ادامه براي را شرايط
واداشتن ميانه‌روي و مدارا به بلكه نيست عرفات حذف فلسطيني حاكميت عليه جاري عمليات
از و اسلو پيمان دستاوردهاي بر پايان نقطه گذاشتن براي تصميمي اين ديگر عبارت به":اوست
."است امور همه سرگيري
عرفات وجهه تقويت راستاي در را اسرائيل اخير اقدام نيز بالتيمورسان آمريكايي روزنامه
.دانست عرفات حذف در اسرائيل غلط استراتژي را آن و كرد تفسير
بجنگند مي‌دهند ترجيح
دويست حدود همراه به كه فلسطيني خودگردان تشكيلات امنيتي دايره رئيس تيراوي توفيق
در چهارشنبه روز آمده گرفتار اسرائيل نيروهاي محاصره در عرفات مقر در ديگر فلسطيني
محاصره فلسطينيان ساير و عرفات او ، داشت اعلام معاريو اسرائيلي روزنامه با گفت‌وگويي
خواهان كه اسرائيل.نكنند اسرائيلي نيروهاي تسليم را خود اما بجنگند مي‌دهند ترجيح شده
از نفر حدود 50 دارد ادعا درآمده‌اند محاصره به عرفات مقر در كه است كساني همه تسليم
از دفعات به و هستند اسرائيل امنيتي نيروهاي تعقيب تحت كه هستند افرادي جمله از آنان
.است شده ياد اصلي مظنونين از يكي عنوان به تيراوي
انتحاري حملات و فلسطيني رزمندگان مالي منابع تامين در او دارد ادعا اسرائيل ارتش
هم اسرائيل داخل در حتي ادعا اين.دارد مشاركت زد رقم را اسرائيلي شش مرگ كه گذشته هفته
ديدار ضمن قبل ماه چند همين تيراوي كه چرا شد روبه‌رو سياسي محافل بدگماني و ترديد با
به موسوم اسرائيل امنيتي تشكيلات رئيس ديچتر سي او جمله از اسرائيل امنيتي مقامات با
.بود داده خبر آنان با همكاري براي خود آمادگي از شين‌بت
داريد؟ را خود تسليم قصد اسرائيلي نيروهاي فشار به توجه با:معاريو *
قصد.كنم مقاومت مي‌دانم موظف را خود و دارم حق من.دارد مفهومي چه تسليم نمي‌دانم من
كه اتاق دو اين كه مي‌دانم يقين بهجنگيد خواهيم نفس آخرين تا عرفات و من.بجنگم دارم
اين بكشيد ، مرا مي‌توانيد شما.شماست نيروي همه از قوي‌تر شده‌ايم محصور آن در ما اكنون
نخواهيد هرگز اما شماست اهداف از يكي اين كه بكشيد را عرفات ميتوانيددارد وجود امكان
.واداريد تسليم به را ملت توانست
اين در.داشته‌ايد مشاركت اسرائيل منافع عليه اقدام در شما دارد ادعا اسرائيل دولت*
مي‌گوييد؟ چه رابطه
كه گرفته‌ام قرار تعقيب تحت جهت اين از و هستم اسرائيل سياسي محافل نيرنگ قرباني من
رقم ليكود حزب جنگ‌طلبان براي چشمگير پيروزي يك عرفات مقر حصر ماجراي از مي‌خواهد شارون
.شود نتانياهو بنيامين حزبي‌اش هم رقيب از حمايت‌ها گرفتن قوت از مانع تا زند
اين مسئوليت.بردند يورش عرفات مقر به اخير انتحاري حملات پي در اسرائيلي نيروهاي *
كيست؟ با اقدامات
كه ماست حق اينبدانم نامشروع مي‌دهند قرار هدف مرا كه را آناني عليه اقدام نمي‌توانم
وظيفه من كه همانطور كنيم دفاع مي‌دهند ، قرار حمله هدف را ما كه آناني برابر در خود از
.كنم دفاع هم مردمم و ملتم خودم ، از موظفم كنم دفاع و حمايت سياسي قراردادهاي از دارم
براي اقدامي هيچ هفته‌اي آرامش 6 يكدوره رغم به كه است شارون با خشونت‌ها مسئوليت
اما برنمي‌تابند را آرامش كه هستند اسرائيل در كساني.نداد انجام فلسطينيان با مذاكره
به.است مذاكره ميز به بازگشت مناقشه فصل و حل راه تنها كه پذيرفت خواهند همه عاقبت
.است طرف دو هر نفع به صلح گفت‌وگوهاي پيگيري من اعتقاد
زيتون شاخه بر ديگر زخمي
قنواتي زارعي اردشير
در فلسطيني رزمندگان انتحاري عمليات بهانه به اسرائيلي تانك‌هاي گذشته روزهاي در
وجود به عراق به آمريكا نظامي حمله احتمال علت به كه خاورميانه بحراني شرايط از تل‌آويو
را عرفات ياسر كار دفتر و خودگردان حكومت مقر ديگر بار و برده را بهره نهايت است آمده
حضور يورش بهانه گذشته همچون نيز بار اين ظاهرا.دادند قرار خود تهاجمات شديدترين زير
از 200 بيش خروج و استرداد خواهان اسرائيل.است بوده عرفات مقر در تعقيب تحت رزمندگان
و مي‌خواهد را چيزي شارون.است عرفات كنار در مانده باقي رزمندگان و افسران از تن
چه اسرائيلي‌ها خود كه چرا است نبوده عرفات توان در هيچ‌گاه كه مي‌كند طلب را مسئوليتي
سلب را او توانمندي كل عرفات دادن قرار ضربه زير با كنوني شرايط در چه و گذشته در
شخص و خودگردان دولت امر تحت ميليشياي و پليس سيستماتيك سركوب با خصوص به و نموده‌اند
به اخير ماه‌هاي در آنان.برده‌اند بين از فلسطين ساختار در را رهبري نقش سلطه عرفات
اين نشاندن كرسي به براي و نمي‌شناسند رسميت به را عرفات رهبري كه نموده‌اند اعلام كرات
سازشكار شخصيت‌هايي و محافل تحريك به كه زماني چهنكردهاند فروگذار كاري هيچ از ايده
قرار فشار زير با كه هنگامي نيز و پرداختند عرفات مقابل در گزينه‌سازي براي فلسطين در
قدرت اهرم‌هاي نيز فلسطيني‌ها ساختار درون در بين‌المللي جامعه بر علاوه عرفات دادن
ندارد اختيار در قدرتي اهرم هيچ‌گونه كه رهبري دارند انتظار حال.نمودند مخدوش را آنان
نقشي و اسرائيل.باشد خودگردان دولت كنترل از خارج راديكال گروه‌هاي اقدامات جوابگوي
تا است بين‌المللي نظام در شده پذيرفته پارادوكس يك مي‌كند ايفا بين‌المللي جامعه در كه
نقض از چشم‌پوشي با روابط اين بر ناظر نهادهاي و جهاني جامعه اعضاء همگي كه بدانجا
تلقي پيش‌بيني قابل و عادي امر يك را آن اسرائيل توسط بين‌المللي قطعنامه‌هاي و هنجارها
از آمريكا متحده ايالات شرط و قيد بدون حمايت‌هاي واسطه به ديگر ، طرفي از و مي‌نمايند
رام‌الله در هم‌اكنون كه حوادثي.است گرديده بي‌ثمر اسرائيل بر نقدي هرگونه رژيم اين
قطع همچنين آن ، همجوار ساختمان‌هاي و عرفات مقر انفجار در اسرائيل ارتش خشونت و مي‌گذرد
مي‌گيرد انجام بين‌المللي جامعه چشمان مقابل در تمام وضوح به همگي تلفن و گاز برق ، و آب
جهاني جامعه تمامي كلي طور به و مسلمان و عرب كشورهاي روسيه ، اروپا ، اتحاديه اعتراضات و
اسرائيل عملكرد در تاثيري كوچك‌ترين نتوانسته تاكنون آمريكا ، متحده ايالات استثناي به
.بياورد وجود به
فشار معرض در كه زماني تا آن براساس كه مي‌داند تجربه‌اي مرهون را خود موجوديت اسرائيل
اهداف از عقبنشيني به وادار را رقيب مي‌تواند سركوب با همچنان ندارد قرار بين‌الملل
منعقد مرعوب و شكست‌خورده رقيب و آنان بين كه است توافقاتي مي‌ماند باقي آنچه و نمايد
ننهند گردن توافقاتي چنين به رقيب طيف در موجود راديكال‌هاي كه نيز زمانياست گرديده
.شد خواهد تلقي آينده مذاكرات براي قانوني چارچوبي و يافته مشروعيت توافقات همين
كناري به را سلاح كه است ديرزماني عرفات ياسر كه مي‌دانند كس هر از بهتر اسرائيليان
موجب حتي كه است نظر همين مويد نيز اسلو صلح توافقگرفته دست در را زيتون شاخه و نهاده
و راديكاليسم امروزه اگر.گرديد نيز راديكال‌تر گروه‌هاي مقابل در عرفات گرفتن قرار
عملكرد و عرفات به مربوط آنچه از بيش كرده پيدا گسترش فلسطينيان ميان در انتحاري عمليات
روي از پس آنان تماميت‌خواهانه و سركوبگرانه عملكرد و شارون با مستقيمي ارتباط باشد او
نيروي با را صلح‌آميز و منطقي درخواست‌هاي كه حزبي.است ليكود حزب تندروي جناح آمدن كار
حاضر حتي و كرد نقض مكررا نيز را اسلو توافق حداقل‌هاي و گفت پاسخ سركوبكننده و نظامي
از روياي در هنوز و دهد بروز خود از فلسطين مردم مطالبات به نسبت انعطافي هيچ‌گونه نشد
بستر بهترين خاورميانه منطقه و جهان كنوني بحراني شرايط.مي‌گذراند روزگار فرات تا نيل
سرد جنگ از بعد تروريسم.است نموده فراهم اقتدارجويانه رويكرد اين نمودن دنبال براي را
اين در را فلسطيني‌ها تحركات كليه آنان و است بوده توسل براي اسرائيل آرماني گزينه
استراتژي از شارون تندروي‌هاي كنوني شرايط در.مي‌دهند قرار بررسي مورد چارچوب
سازمان فراگير نقش از گرفته‌اند تصميم زمان يك در دو هرنيست جدا آمريكا اقتدارجويانه
بر را نظامي قدرت هژموني و بكاهند بين‌المللي منازعات در جهاني نهادهاي ديگر و ملل
.گردانند حاكم بين‌المللي روابط
نقاط ديگر و رام‌الله در فلسطين مردم نفري هزار صدها گذشته روزهاي اعتراض‌آميز تظاهرات
فلسطين مقاومت سمبل همچنان عرفات كه داد نشان ديگر بار عرفات از حمايت در اشغالي فلسطين
خويش مقاومت دهه‌هاي طي آنان كه چرا دارند تاكيد او رهبري بر قاطعانه مردم اين و است
نموده‌اند درك را اين و مي‌دانند فلسطين نماد مشروع‌ترين كاستي‌هايش تمام با را عرفات
خوشايند چندان كه بزند انتخابهايي به دست اجبار به شده مجبور مقاطعي در عرفات شايد كه
به است نشده حاضر هيچ‌گاه شرايط هولناك‌ترين در زيتوني پيرمرد هميناست نبوده آنان
ملت آرمان‌هاي به وفادار و مقاوم همچنان فشارها بدترين در و كند خيانت فلسطين آرمان‌هاي
و توافقات تمامي گرفتن تمسخر به مي‌گذرد رام‌الله در هم‌اكنون آنچه.ماند باقي فلسطين
ايالات مشخصا و متحد ملل سازمان قالب در جهاني جامعه چنانچه و است بين‌المللي هنجارهاي
رژيم ، اين حامي بزرگ‌ترين‌تاثيرگذارترين حداقل يا مطلق حامي تنها عنوان به آمريكا متحده
تروريسم و خشونت از جديدي دور شاهد خاورميانه منطقه ، نزنند مهار افسارگسيختگي چنين بر
.بود خواهد
بين‌المللي كارآمد نظارت يك غيبت در
و ديرينه حريف و مدعي دو جهانيان ، نگاه مقابل در درست و كشتار و كشت و ويراني ميان در
همه دامن آن فاجعه و مصيبت كه زده‌اند خونين دوئل يك به دست سالگي هفتاد سن در دو هر
و خونين حد اين تا اسرائيلي‌ها و فلسطيني‌ها ميان درگيري تاكنون.است گرفته را منطقه
بي‌تاثير و محدود حد اين تا كشورها ساير مداخله تاكنون و نبوده لاينحل و مصيبت‌بار
در دولتمرد دو عنوان به شارون آريل و عرفات ياسر كه روزهايي آن از مدت‌ها.است نبوده
است رسيده زماني حالا.است گذشته مي‌كردند بازي را سازش‌ناپذير سرسخت دو نقش گفت‌وگوها
.داده‌اند نشان جهانيان به را خود واقعي شخصيت ديرينه حريف دو اين كه
!است يافته را حق اين خدا جانب از دارد اعتقاد كه است افراطي يهودي ملي‌گراي شارون آريل
به را بسياري جان است حاضر و بجنگد مقاومت كهنه‌كار رهبر اين با مرزها گسترش براي كه
.بكشاند مرگ كام
حكومتي ابزارهاي به و فلسطيني شهرهاي عليه حملاتش كه مي‌كند ادعا اسرائيل نخست‌وزير
.فلسطيني‌هاست خشونت‌آميز اعمال عليه مردمش از دفاع نوعي فلسطيني‌ها
گذشته دهه چند در تاكنون كه پيشرفت‌هايي تمامي و گذاشته فراتر پارا شارون واقع در اما
.است ساخته نابود را آمده عمل به
انتحاري بمبگذاري‌هاي كنترل عهده از يا و نمي‌خواهد يا خود نوبه به فلسطيني‌ها رهبر
جهنم از صحنه‌هايي به مي‌كنند زندگي آن در اسرائيلي‌ها كه را خيابان‌هايي و برنمي‌آيد
مقاومت نماد عنوان به دارد سعي طرف دو از فشار تحت عرفات ، .است كرده تبديل دشمن عليه
مشترك نقطه مرد دو اين تفكر طرز در.نمي‌پذيرد وجه هيچ به را اين شارون و بماند باقي
بيست چرا كه مي‌كند تاسف ابراز عمومي‌اش سخنراني‌هاي در ابايي بي‌هيچ شارون.ندارد وجود
نابود را عرفات داد ، قرار حمله مورد را لبنان و بود اسرائيل دفاع وزير كه زماني پيش سال
.است نكرده
و صدام‌حسين ميان دعواي به شباهتي هيچ و نيست شخصي كار كهنه سالار جنگ دو اين ميان جنگ
نه كه است فلسطيني و اسرائيلي ملت دو اراده شدن گلاويز.ندارد (پسر و پدر) بوش جورج
بعد دوم انتفاضه.باشند اراده اين تمام‌نماي آينه نيستند قادر يك هيچ شارون نه و عرفات
.كرد مبدل دوباره رويارويي صحنه به را منطقه سال ده از كمتر از
سخنگوي به كه عرفات خونين ، انتفاضه دو و كشور دو ميان مذاكره سال هفت وجود با
نظامي اشغال آن موجب به كه نيست سياسي روند يك پذيرش به حاضر شده تبديل فلسطيني‌ها
پذيرش به حاضر اشغال اين اصلي معمار عنوان به نيز شارون آريل.يابد خاتمه نيز اسرائيل
فلسطين در رهبري دارد انتظار شارون.ندهد وي خواست به تن كه نيست فلسطيني رهبر هيچ
شارون جنگ 1967 براساس همچنين.باشد يهودي‌نشين شهرك‌هاي پذيرش به حاضر كه شود انتخاب
تحميل فلسطيني‌ها به را حقايقي است شده موفق نظامي تفوق دلايل به كه است باور اين بر
دو اين از يكي بايد كه است شده اين نتيجه.است شده پذيرفته هم سازمان‌ملل سوي از كه كند
راه سر از دو اين از كدام هيچ هنوز چون و.شود برداشته راه سر از ديگري و بماند باقي
.است كرده مخالفت اسلو صلح روند با هميشه شارون.است يافته ادامه خشونت نرفته‌اند كنار
بر حاكميت حق و تسلط هم و است شده پيش‌بيني فلسطيني مستقل دولت هم اسلو قرارداد در چون
كه است اين كوشش‌اش تمام شارون.است شده شناخته رسميت به غزه و باختري كرانه اكثريت
كه اشخاصي كه نوعي به كند محدودتر هم خودگردان حكومت از حتي را فلسطين در حكومت نحوه
بر كار اين پس از اما.باشند وي مشت در موم مانند مي‌كنند اشغال را حكومت اين سمت‌هاي
جبهه‌نظاميان به شد انتخاب نخست‌وزير عنوان به پيش سال يك حدود او كه هنگامي نمي‌آيد ،
چند در كه بود رشته‌هايي تمام پنبه‌كردن آن و بودند مشترك هدف يك در كه پيوست افراطي
خطوط طريق از دائم صلح به رسيدن براي را اميدها تمامي شارون.بود شده ريسيده اخير دهه
.كرد نابود اسلو پيمان در شده تعيين
به رسيدن امكان است قدرت و نفوذ صاحب شارون آريل كه مادامي شده‌اند مطمئن فلسطيني‌ها
موفق هم فلسطيني رهبران سويي از اما.ندارد وجود درخور و شايسته سياسي حل راه يك
.ببرند پيش به را فلسطين مردم آرمان نشده‌اند
وطن‌پرستي و ملي‌گرايي از كورسويي ناملايمت‌ها وجود با مقاومت اسطوره عنوان به عرفات
رقت‌باري بسيار وضع فلسطين خودگردان حكومت اجرايي رهبر عنوان به اما است كرده حفظ را
به مجبور را خود اوقات گاهي.است كرده عمل دودل و مردد بسيار انتفاضه زمينه در اودارد
به توانسته كه كجا هر اما است شده آن كنترل به مجبور فشار تحت گاهي يافته ، آن از حمايت
به اوقات گاهي كه جايي تا بگيرد ، پيش در را خود طبيعي راه كه است داده اجازه روند اين
قرار ميليشيا سران اختيار در آن كنترل وضوح به عمل در كه شده خارج او دست از كنترل قدري
از را وي دارد قصد شارون و است روبه‌رو ديگري مصيبت بلاو با ملت اين كه حالا.است گرفته
.مي‌دهد خرج به مقاومت خود از فلسطيني‌ها ، مقاومت اسطوره عنوان به بردارد سرراه
در احتياط نيروهاي فراخواني.مي‌دهد جنگ بوي مي‌افتد اتفاق حاضر حال در كه چه آن
هشت در تخريب و تهاجماست رسيده لبنان جنگ زمان از خود حد بي‌سابقه‌ترين به اسرائيل
اسرائيل شمال ناحيه از.مي‌يابد ادامه رام‌الله در عرفات مقر محاصره و باختري كرانه شهر
مي‌شوند كشته انتحاري بمبگذاري با اسرائيلي‌ها اكنون.است مواجه پراكنده درگيري‌هاي با
.اسرائيلي‌ها بار خشونت نظامي حمله با فلسطيني‌ها و
و گذشته مرز 1500 از فلسطيني‌ها شهداي تعداد و است شده خود سال سومين وارد دوم انتفاضه
به اسرائيلي‌ها پراكنده حملات سال دو اين طي در.داده‌اند كشته نيز 550 اسرائيلي‌ها
.است گشته بدل انتحاري حملات به فلسطيني‌ها چريكي جنگ و مقاومت و شده تبديل دائمي تهاجم
شب در كه افتاد اتفاق نتيناهو در هتلي در مارس 2002 انتحاري 27 بمبگذاري شديدترين
به اسرائيلي‌ها قدري به.شدند زخمي نفر و 100 كشته يك‌جا اسرائيلي يهوديان 25 تعطيلات
اسرائيل.يافت انعكاس كرد توصيف جنگ حال در را خود كه شارون سخنراني در كه آمدند خشم
مي‌گويد و مي‌دهد ادامه "تروريست‌ها ريشه‌كني" بهانه با را فلسطين به خود تهاجم
.كرده‌اند مخفي مردم ميان در را خود تروريست‌ها
آن تضعيف و خودگردان حكومت رهبر كردن عوض اسرائيل دولت قصد مي‌گويند نيز فلسطيني‌ها
تحت داشتند مصونيت سابقا كه را خودگردان حكومت ارشد امنيتي مقام‌هاي اسرائيل.است
بودند ارتباط در سيا مقام‌هاي با آنان كه آن خاطر به بخشي است ، داده قرار پيگرد و تعقيب
نگاه عرفات دسته و جانشين‌هاي‌دار عنوان به آنها به اسرائيل كه آن خاطر به بخشي و
.مي‌كند
.است كرده پيدا شرقي خيابان‌هاي به زيادي شباهت روزها اين بيت‌المقدس غربي خيابان‌هاي
حكومت و محاصره اسير فلسطيني‌ها شرق در اند انتحاري حملات وحشت در اسرائيلي‌ها غرب در
.نظامي‌اند
اين گرفتن شدت از ممانعت براي راهي كه است باقي خود قوت به هميشه مانند سوال اين
ندارد؟ وجود مصيبت‌ها
حرف.دهد پايان قضايا اين به بين‌المللي مداخله بايد كه دارند اصرار فلسطيني‌ها
هيچ كه به‌گونه‌اي شود برقرار ملت دو ميان كامل جدايي بايد كه است اين هم اسرائيلي‌ها
از بعضي و فلسطيني روشنفكران.باشند دفاع قابل مرزها تمامي و نداشته وجود نفوذي راه
و باختري كرانه از جانبه يك صورت به اسرائيل كه كرده‌اند پيشنهاد اسرائيلي سياستمداران
را منطقه آن اداره رهبري و شود ايجاد ملت دو ميان حائل منطقه‌اي يك و كند عقبنشيني غزه
هيچ حاضر حال در.شود فراهم آنند تشنه اسرائيلي‌ها كه امنيتي تا بگيرد برعهده آمريكا
.نمي‌دهند رضايت چيزي چنين به طرف دو رهبران از كدام
مي‌گويند فلسطيني‌ها پيروزي‌فلسطيني‌هاست ، اسرائيل عقبنشيني مي‌گويند اسرائيلي‌ها
از طرف دو هر كه برسد روزگاري است ممكن اما است فلسطيني آرمان‌هاي شكست موقت قرارداد
.كنند استقبال ابتكار اين
مي‌گويد دروغ ريتر اسكات
(پاياني بخش)
عبادتي عليرضا:ترجمه
مي‌آيد؟ دست به كجا از اورانيوم *
پاكستان از مواد اين كه بگويم نمي‌خواهم.دارند بازاري خود براي مواد اين.نمي‌دانم
حذف فهرست اين از را شمالي كره نمي‌توان راحتي به اما نمي‌آيد ، قطعا كه هند از.مي‌آيد
جانب از نيز نگراني مهم‌ترين و دارند قرار سياه فهرست اين در نيز خصوصي شركت‌هاي.كرد
منبع كشور اين كه است داده خرج به را خود مساعي تمام روسيه دولتاست خصوصي شركت‌هاي
كرده عمل موفق كاملا روسيه دولت كه ندارد وجود تضميني هيچ اما نباشد اورانيوم تامين
قابليت كه اورانيومي آوردن دست به كه است اين آن و است اهميت حائز هم نكته يك اما.باشد
سال بيست اين درنيست هم غيرممكن نيست ، آساني كار باشد داشته بمب تهيه براي استفاده
.است بوده دشوار بسيار راه اين طي دنبال به احتمالا و نگذاشته دست روي دست عراق گذشته
.نگرانم بسيار دارم ، آشنايي كشور اين جزم عزم و عراق واسطه‌بازي سيستم با كه من
است؟ مجهز نيز بمبها اين پرتاب فناوري به عراق آيا *
است هسته‌اي بمبهاي به موشك‌ها تجهيز امكان عدم عراق برنامه‌هاي بزرگ نقيصه‌هاي از
را خاصي نقطه نمي‌تواند باشد شده هسته‌اي بمب نگهداري و ساخت به موفق عراق اگر حتي يعني
طرف اين به خليج‌فارس جنگ از زمينه اين در عراق احوال و اوضاع.دهد قرار هدف جهان در
.است نشده هم بهتر
حاضر حال در باشند هم‌داشته را "الحسين" موشك كردن 12 سوار اجزاي اگر حتي آنها
موشك‌ها اين دارد وجود آن آماده‌سازي امكان اما نيستند شليك آماده آنها از هيچ‌كدام
الحسين موشك برد].دهند قرار هدف را سعودي عربستان در رياض و اسرائيل در تل‌آويو قادرند
.[است كيلومتر 600
توسط مي‌تواند مثال عنوان بهدارد وجود هسته‌اي بمبهاي پرتاب براي هم ديگري راه‌هاي
حتي و شوند حمل ديگر نقطه به نقطه‌اي از كاميون يك بر سوار اينكه يا.شود رها هواپيما
سيستم‌هاي اگرچه.دارد وجود اهميت با بنادر به كشتي توسط بمبها اين جابه‌جايي امكان
.نمي‌ماند روز آن منتظر هيچ‌كس حال هر در.مراقبند هوشياري با اكنون امنيتي
قابل مقادير ميكروبي و شيميايي سلاح‌هاي لحاظ از عراق حاضر حال در شما نظر به*
دارد؟ بردن بين از براي ملاحظه‌اي
حدود ما تخمين و برآورد شيميايي سلاح‌هاي مورد درنداريم اطلاعي آن دقيق مقادير از ما
گاز نوعي) سيكلوسارين و سارين گاز تن صد چند و آن ساخت اوليه مواد و خردل گاز تن صد چند
تن صد چند همين.دارند اختيار در وي‌ايكس حدود همين و (دارد اثر عصبي سيستم روي بر كه
.نيست كم هم
از است قادر حتي و دارد را مواد اين توليد قدرت سريع بسيار بازيابي توانايي عراق
صدها حتما تاكنون سال 1998 از كند استفاده زمينه اين در عادي شركت‌هاي يا و كمپاني‌ها
چهار در احتمالا عراق ميكروبي ، سلاح‌هاي مورد در.است كرده تهيه عصبي و خردل گاز تن
اينكه مورد در.است شده ميكروبها توليد براي كشت محيطهاي توليد به موفق اخير سال
اما نداريم اطلاعي ما مي‌گيرد صورت كجا در زخم سياه مانند ميكروبهايي محتوي مايع توليد
ميكروبها اين كه آنجايي از و كرد نگهداري مي‌توان را سياه‌زخم ميكروب محتوي مايع اين
ميكروبي سلاح‌هاي ساخت برنامه‌هاي براي خاصي مطلوبيت از مي‌مانند زنده طولاني زمان مدت
.برخوردارند
سلاح‌هاي زمينه در را توليد خط به سريع بازگشت قدرت عراق شيميايي سلاح‌هاي مانند
از عراق كه نيست شكيدهد انجام هفته چند ظرف را كار اين مي‌تواند حتي داراست ، ميكروبي
آبله مورد در.است كرده توليد بوتولينيوم سم سياه‌زخم ، ليتر هزاران تاكنون سال 1998
به برسد چه است مشكل بسيار آن توليدكردهاند كار هم آن روي احتمالا.نيستم مطمئن
گرفته‌اند ، نظر در را آبله‌ها از انواعي آنها گرچهكنند تهيه سلاح آن از بخواهند آنكه
عيني و عملي جنبه و بوده تحقيقاتي برنامه‌هاي حد در مسلما اما.شتر مخصوص آبله جمله از
.است نكرده پيدا
چون است "لفاظي" و "عبث" عراق توانايي‌هاي و قابليت‌ها از صحبت مي‌گويد ريتر اسكات *
.نيستند استفاده قابل و شده‌اند كهنه ديگر داشت عراق كه سمومي و عصبي گازهاي
اصلا او نمي‌دانم من.نيست ميكروبي و شيميايي سلاح‌هاي كارشناس اصلا او.نكنيد شوخي
است ، پايدار بسيار خردل گاز.مي‌گويد مزخرف.مي‌كند اظهارنظر مسائل گونه اين مورد در چرا
نگهداري درست اگر سياه‌زخم.دهه چند حتي.كرد نگهداري طولاني مدت براي را آن مي‌توان
اما.دارند مشكل پايداري و ثبات با وي‌ايكس مثل مواد از بعضي.مي‌ماند سال صد چند شود
و تاسيسات به نياز ميكروبي و شيميايي مواد نگهداري و توليد براي كه اينجاست مشكل
انتقال‌دهنده سلاح‌هاي توليد وخط مواد اين توليد ميان هماهنگي يك بايد است ويژه تسهيلات
تا.است ويژه فناوري‌هاي به نياز نيز لازم هماهنگي‌هاي ايجاد براي.شود ايجاد مواد اين
مواد اين كه است حدي تا فقط آن توليد خط باشد نشده الزامي سلاح‌ها اين به نياز كه زماني
خاصيت چون ندارد وجود آن كردن انبار و توليد امكان صورت آن غير در باشند نگهداري قابل
.مي‌كند حفظ توليد هنگام فقط را خود
ندارد محكم‌كاري قصد گزارش و سابقه اين":است يافته پايان اظهارنظر اين با شما گزارش*
جدي‌تر تهديد بمانيد ، منتظر و كنيد صبر اگر.نيست جنگ به رفتن دليل نيز خود خودي به و
به آيا ،"گيرد قرار استفاده مورد كشتارجمعي سلاح‌هاي است ممكن كنيد حمله اگر.شد خواهد
روبه‌رو نكبت يك با نرويد چه و برويد جنگ به چه كه نيست اين اظهارنظر اين معني شما نظر
هستيد؟
قصد خود كار اين با شايد.برسد ما فكر به مي‌خواهد صدام كه است چيزي همان درست اين
اقدام سريعتر هرچه مي‌شويم وادار كه مي‌شود اين نتيجه بياندازد ، تعويق به را حمله دارد
بيشتر اين از تا بدهيم فرصت آنها به نبايد ما است ، واضح استدلال نظامي لحاظ از.كنيم
اقدام خطر اين از جلوگيري راه تنها شما نظر از اگر.برسند خطرناكي حد به و كنند پيشرفت
.شود آغاز سريعتر هرچه بايد است نظامي
|
