شب نيمه در قتل
درجه صفر مدار
تهران در آينده هفته دانشآموزي مجلس
ميدهد جلسه تشكيل
سوخت تهران سبز فضاي تابستان در
عوارض بايد خودروسازان :تهران شهردار
بپردازند را شهرداري
نگاه يك در تهران سينماهاي برنامه
بشناسيم را ايران
خبر دنياي دور
شب نيمه در قتل
زاغري نازنين:ترجمه
ترتيب "ديانا" همسرش بهبودي مناسبت به بزرگي ميهماني "رمزي جان" اكتبر پنجم و بيست شب
را خود سينه سرطان بيماري به ابتلا علت به بيچاره ي"ديانا" تمام سال سه مدت.بود داده
برميخاست مهلكش بيماري بستر از كه اكنون.بود داده دست از را زندگياش انگيزه باخته ،
در را جديد زندگي بتواند تا داشت نياز حسابي و درست روحيهاي تعويض به چيز هر از بيش
.گيرد سر از "بنت جان" دلبندش كودك و مهربان همسر كنار
معتبرترين از يكي در وكالت دوره تكميل از پس اصيل اشرافي خانواده يك از دختري "ديانا"
آرزوي خيليها كه سرشناسي سرمايهدار ،"جان" با سال 1991 مارس در آمريكا دانشگاههاي
باهوش و زيبا دختري ايدهآل ازدواج اين ثمره.بست زناشويي پيوند داشتند را او با ازدواج
پايين طبقه در "جان" كامپيوتري شركت تاسيس از پس "رمزي" خانوادهبود "بنت جان" اسم به
دخترشان براي كاري هيچ انجام از آنها.بودند برخوردار مطلوبي مالي شرايط از منزلشان
كوچولوي 4 "بنت جان" حالا.بودند داده تعليم مختلف زمينههاي در را او و نكرده مضايقه
ميكرد تن به كه پرزرقوبرقي و رنگارنگ لباسهاي با عكسش كه بود شده مشهور آنقدر ساله
در او معصوم چهره از تلويزيون برنامههاي و ميشد ديده روزنامهها و مجلهها جلد روي بر
.ميكردند استفاده خود تبليغات
خانه حياط در ميرسيد نفر صد از بيش به تعدادشان كه ميهمانها بود ، گذشته نيمه از شب
اين برگزاري.ميكردند آماده خداحافظي براي را خود كمكم و بودند شده جمع "رمزي" بزرگ
و تاجر بهترين عنوان به "جان" داشت ، هم ديگري دليل "ديانا" كسالت رفع از غير ميهماني
و ضعيف "ديانا".ميگفتند تبريك او به همگي و بود شده شناخته "بالدار" شهر سرمايهدار
طبقه به گرفت ، آغوش در بود برده خوابش صندلي روي خستگي شدت از كه را "بنت جان" ناتوان
هنوز اوزد خواهد رقم برايش آينده آنچه از غافل خواباند تختخوابش در و برد منزل بالاي
مسافرت يك به دخترش و همسر خاطر به حال اين با.بود نياورده دست به را خود كامل سلامت
صبح براي 7 را ساعت "ديانا" ميهمانها رفتن از پس.داد رضايت "ميشيگان" درياچه به كوتاه
از را خواب ساعت زنگ صداي صبح برد70 خوابش چطور نفهميد كه بود خسته آنقدر و كرد كوك
كرد فكر داشت ، دلشوره و اضطراب كمي آمد بيرون تختخوابش از رخوت با ربود ، "ديانا" چشمان
.است سفر خاطر به احتمالا
نامهاي كه رفت پايين پلهها از برود ، آشپرخانه به صبحانه كردن آماده براي ميخواست
پيش او نباشيد ، دخترتان نگران":برداشت را نامه و شد خم.كرد جلب را توجهش آخر پله روي
تا را پول بايد ميخواهيد زنده را او اگر...دلار هزار ازاي 118 در شما ، دختر.ماست
"دياناي" ".گرفت خواهيد تحويل را جسدش صورت اين غير در كنيد آماده امروز ظهر بعداز
خالي تختخواب به كه حيرتزدهاش چشمان.رفت "بنت جان" اتاق به ترسان و فريادكنان بيچاره
مدت ظرف و زد تلفن پليس به فورا "جان".كرد صدا را همسرش هراسان و مضطرب افتاد ، دخترش
.يافتند حضور محل در مامورين دقيقه هفت
آزادي براي باجگيران شده ، دزديده آدمربايي باند يك توسط "بنت جان" ميداد نشان شواهد
مخالفتي كوچكترين بدون "ديانا" و "جان".بودند كرده مطالبه دلار هزار مبلغ 118 او
آن رفتار اين و كنند آماده سريعتر چه هر را درخواستي مبلغ تا شدند كار به دست بلافاصله
تا ساعات 8 بين كه بودند كرده قيد سارقين ضمنا.برد فرو فكر به كمي را پليس مامورين دو
.شد مظنون دو آن به بيشتر پليس نيروي قراري چنين نشدن عملي با و گرفت خواهند تماس 10
ندادند ، انجام جنايت محل از حفاظت براي امنيتي اقدام گونه هيچ پليس مامورين متاسفانه
و نكردند جستوجو هم را خانه حتي آنها داشت ، ادامه "رمزي" خانواده منزل به رفتوآمدها
بخش كارآگاه ،"وايت" آقاي روز همان ظهر از بعد اينكه تا.ميرفت پيش عادي كاملا چيز همه
تا خواست مامورين از وي.كرد صادر را منزل بازرسي دستور و يافت حضور حادثه محل در جنايي
را آن مشكوكي مورد هر مشاهده صورت در و كنند جستوجو را منزل جاي همه "جان" كمك با
شدم كه زيرزمين وارد":ميگويد "جان" كردند ، شروع زيرزمين از آنها.دهند اطلاع سريعا
اتاقها از يكي درب بود ، كرده پر را زيرزمين همه بويش آنجاست ، "بنت جان" داشتم اطمينان
ليمويي پتوي زير فرشتهاي مانند كه را بستهاش چشمان و ديدم را پتويش كردم باز كه را
خون در غرق من كوچولوي دختر كرده يخ بدن...زدم كنار را پتو.بود رفته خواب به رنگش
".نفهميدم چيزي ديگر بود ،
انتظار "رمزي" آقاي خانه تاريكي در "بنت جان" قاتلين آلوده چشمان ميهماني ، شب آن
سومين اين اخير مدت طي.كشند فرو مرگ كام در را كوچك فرشته اين تا داشتند را لحظهاي
قتل به ماجرا متاسفانه و ميدهند قرار خود طعمه را بيگناه كودكان باجگيران كه است باري
در را دخترش جسد مقتول ، پدر ،"جان" ميكند ، فرق كمي وضع بار اين اما.ميشود منتهي آنها
.هستند ماجرا اصلي مظنونين "بنت جان" مادر و پدر رو ، اين از است ، يافته خود منزل زيرزمين
منزل در را جسد آدمربايان كه است نداشته سابقه":كرد اعلام "مانتن راكي" روزنامه
.ميداند او قتل مسئول را "بنت جان" والدين چيز هر از پيش پليس حال هر به "!دهند تحويل
كه سياهي پرونده از و ميبرند سر به بازداشتگاه در تحتالحفظ ، دو آن حاضر حال در
سال دو مدت به كه كرد اعتراف خود بازجويي در "جان".ندارند اطلاعي ميكشد را انتظارشان
طوري به بود كرده وخيمتر را او شرايط هم "ديانا" بيماري ميبرده ، رنج مزمن افسردگي از
.است ميكرده استفاده ضدافسردگي داروهاي از پزشك دستور به كه
اتهام رفع خود از تا هستند مصمم ترفندي هر با و شده كه قيمتي هر به "ديانا" و "جان"
پاپوش برايم آنها هستند ، من رقباي "بنت جان" احتمالي قاتلان":است معتقد "جان".كنند
".كنند وارد لطمه من اقتصادي و اجتماعي موقعيت به تا كردهاند درست
درجه صفر مدار
مادربزرگ سلام
عسكري الهام
.كردم بيدارش خواب از انگاركرد باز را مهربانش و معصوم چشمان شدم ، وارد كه اتاق در از
.بود شده تنگ برايش دلم چقدر و دارم دوستش چقدر كردم حس افتاد بيمارش اندام بر كه چشمم
شايد بودم؟ آمده سراغش به ديشبش گريههاي و گلايهها خاطر به كه حالا حالا؟ چرا اما
.نشود باورش بودم دلتنگش و دارم دوستش بگويم هرچه
گريههاي از نشاني بيآنكه.داد را سلامم جواب مهربان و لرزان صداي با.كردم سلام آرام
را مهربانش و گرم اما چروك دستان نشستم كنارش.باشد نمايان چهرهاش و نگاه در گذشته شب
بود؟ پيش سال چند دور روز آنداشتم دستها آن به خاطري تعلق چه آمد يادمگرفتم دست در
دردناكش زانوان به مخصوصي روغن دستها همين با و بود كرده دراز آفتاب در را پاهايش كه
عالم در من و بود كرده عرق.است استخوان ساييدگي درمان روغن آن بود شنيده آخر.ميماليد
چرا مامانبزرگ ، ":گفتم و تركيد بغضم ناگهان.ميكند گريه ميكردم ، فكر اشتباه به كودكي
عرق گونهاش روي قطرههاي كه داد توضيح برايم خودش خاص محبت با و خنديد "ميكني؟ گريه
شايد اما بود ، بريده را امانش پادرد بودم مدرسهاي دختر كه موقع همان از.اشك نه و است
.باشد داشته را روزها همان آرزوي پارسال اتفاق از پس حالا
عزيز نبوس را دستم":گفت و كشيد را دستشبوسيدم را مهربانش دستان روزها آن يادآوري با
بود طولانياي مدت.شدم شرمنده چقدر.كرد بوسه غرق را صورتم و كشيد آغوش در مرا ".دلم
فراموش كه بود كرده گرم آنقدر را سرم بچهها مشق و درس آغاز و خانه كارهاي شغلم ، كه
و فرزندان تا است در به چشمش بيماري بستر در كه دارم نازنيني بزرگ مادر بودم كرده
.ديدنشبروند به نوههايش
شيرين روزهاي كه بود پتويي همان.افتاد بود انداخته رويش كه رنگي سبز پتوي به نگاهم
نبودم تنها من البته.داشت را او مهربانيهاي بوي چون بيندازم رويم داشتم دوست كودكي
مشاجرهاي پتو همين سر بر كه روز آن بود روزي چه.داشت را حس همين هم دخترخالهام مريم
هم با را ما مينگريست مرا كه رنجوري بيمار همين كار ، آخر.انداختيم راه به پرجنجال
پتوي همان زير هم با دو هر تا كرد نوازشمان.گفت قصه برايمان نشست كنارمان.داد آشتي
خوابشان و ميگويد قصه فرزندانش براي من مثل حالا هم مريم.رفتيم خواب به گرم و خوشبو
او دوباره ميتوانستم كاش.ميشود تنگ مادربزرگ روزهاي همان براي دلم گاهي چقدر.ميكند
كسي ندارد هم دوست و ميرود راه سختي به هرچند دوپايش روي كه ببينم شاداب و حال سر را
.بگيرد را دستش
ميآمديم پايين كوه از داشتيم.بوديم رفته كوهنوردي به دوستان با كه بود پارسال زمستان
رسيدم خانه به.برگشتم لنگانلنگان را راه بقيه.افتادم زمين به و خورد پيچ پايم كه
شنيدم را مادرم لرزان صداي خط پشت از.شد بلند تلفن صداي كه بودم نكرده باز را در هنوز
خاصرهاش لگن ;بزرگ تفاوت يك با اما.است خورده زمين من مثل هم مادربزرگم داد خبر كه
غيرقابل اتفاقي چنين استخوان ، ساييدگي و پوكي سن ، اندي و هفتاد با كردم فكربود شكسته
.است جبران
آغوش در مرا او.نبودم بيش كودكي كه پيش سال حدود 30.بروم راه نميتوانستم روزي هم من
جبران را بيدريغش محبتهاي حد چه تا اكنون.ميبرد جا همه خود با و ميگرداند.ميگرفت
تنگ دلش آنقدر گاهي.نميشوم مرهم بايد كه طور آن را تنهايياش حتي.هيچ كردهام؟
كه است اين خواهشش تنها و ميكند گريه خط پشت.ميزند تلفن صبورياش تمام با كه ميشود
هم باز اما ميكنم ، بيخودي احساس.ميكشم خجالت ميرسد كه اينجا به.ببيند را بچهها
يادم و كارهايم در ميشوم غرق.ميفرستد ميهمانيام به را فراموشي بيرحم زمان گذشت
.ميكشد را انتظارم گونه اين سالمند مهرباني ميرود
:ميگفتم فريادكنان و ميكردم گريه.داشت سوسك حمام.بخير يادش !اتاق گوشه شده تا حوله
مفهوم من و ميخنديد مادرم "ميخورندش سوسكها.نگذاريم تنها حمام توي را مامانبزرگ"
مادرش مراقب بايد كه كنم ثابت او به ميخواستم كودكيام همه با.نميفهميدم را او خنده
.بود امروز از بيشتر روز همان معرفتم شايد !باشد
گشود سخن به لب كمكم.كرد تشكر.گذاشتم تختش كنار و ريختم چاي فنجاني برايش شدم بلند
مرا درددلهايش ميترسيد و ميكرد معذرتخواهي هم مدام.ميگفت غصههايش و تنهاييها از
لحظه يك كه ميكشد پر دلم فقط عزيزجان ، ندارم ، گلايه كسي از كه من":ميگفتكند ناراحت
روزهايم بيشتر اما نوه ، همه اين و بچه تا چند.ميشود تنگ دلم.ببينم را شماها از يكي
".ميگذرند تنهايي به
.بزنم سر او به كرد نخواهم فراموش ديگر كه ميگفتم خود با ميشنيدم كه را حرفهايش
از هميشه.نبود اول بار اين.ميگذارم قرار خود با هفته طول در واجبي برنامه مثل اصلا
چقدر.ميكردم تكرار را قبلي اشتباه هم باز اما داشتم ، را حس همين ميشدم ، جدا كه او
هميشه كاشباشيم او مراقب بيشتر بايد.بيفتد اتفاقي برايش هم باز نكند.باشد دارم دوست
و غافليم او از همهمان كه ميدانم.ماست بچههاي و ما تكتك غمش و هم همه.باشد زنده
همه به ميخواهم خدا از بار اين اما.نميدهيم انجام بايد كه آنطور را وظيفهمان
.بروند خانواده سالمندان ديدار به بيشتر كه دهد توفيق نوهها و فرزندان
بايد نميشد ولي بمانم پيشش بيشتر ميخواهد دلش ميدانستم.بودم كنارش ساعتي نيم
.داشتم كارنشد اما ميآمدم زودتر بايد.نماند مدرسه در كه "هستي" دخترم دنبال ميرفتم
دنبال بري بايد ميدونم ميري؟ داري":گفت آهسته.آمد دنبالم نگاهش شدم بلند كه جا از
".هستي
.كنيم آنها از يادي مادربزرگها ، و پدربزرگها سالمندان ، جهاني روز در
تهران در آينده هفته دانشآموزي مجلس
ميدهد جلسه تشكيل
نشست دومين جاري ماه بيستم مجلس اين كرد اعلام دانشآموزي مجلس موسس هيات اعضاي از يكي
محمدحسن".ميدهد تشكيل تهران در اسلامي شوراي رئيسمجلس حضور با را خود عمومي
مجلس ، اين پارسال نشست در: افزود ايرنا خبرنگار با گفتوگو در گذشته روز "عبداللهي
:كرد تصريح وي.ميشود بررسي اساسنامه اين امسال نشست در و شد تدوين آن اجرايي اساسنامه
زيرنظر و است صنفي و غيرسياسي تشكيلات يك و غيردولتي كاملا دانشآموزي مجلس فراكسيون
.ميشود اداره دانشآموزي سازمان
و همدلي ايجاد محروم دانشآموزان از حمايت را دانشآموزي مجلس تشكيل اهداف "عبداللهي"
بين در انتقادپذيري و مشاركتجويي روحيه تقويت و مجلس نمايندگان بين هماهنگي
.اعلامكرد دانشآموزان
حضور با اسلامي شوراي مجلس علني صحن در دانشآموزي مجلس گشايش برنامه:گفت عبداللهي
بينالمللي مجلس هياتاجرايي رئيس و انگلستان از اروپا جوانان مجالس اتحاديه دبيركل
.شد خواهد برگزار هند از جهان جوانان
سوخت تهران سبز فضاي تابستان در
.بود سبز فضاي به مربوط داد ، رخ امسال تابستان در كه تهران آتشسوزي حوادث بيشترين
را فراواني خسارات و آسيبها آتشسوزيها اين:گفت تهران آتشنشاني فرماندهي ستاد معاون
بين طولاني مسافت جهانشاه ، كاووس.است كرده وارد تهران جنگلي مناطق و سبز فضاي به
را شمالي نواحي خصوص به و تهران اطراف در ايستگاهها اين كمبود و آتشنشاني ايستگاههاي
ناشي خسارات و آتشسوزيها توسعه علت است برخوردار مناسبي سبز فضاي و جنگلي مناطق از كه
تهران آتشنشاني امدادي نيروهاي رسيدن زمان ميانگين رقم ذكر بدون وي.كرد عنوان آن از
.كرد عنوان دقيقه تا 5 را 3 منظور اين براي جهاني استاندارد حوادث ، صحنه به
عوارض بايد خودروسازان :تهران شهردار
بپردازند را شهرداري
اما ميشود شمارهگذاري تهران شهر در خودرو و 200 هزار روز هر:گفت تهران شهردار
شهري خدمات ديگر و بزرگراه و خيابانها اصلاح و ساخت براي عوارضي خودروسازي كارخانههاي
.نميكنند پرداخت
برابر چند تا نامطلوب ، كيفيت با خودرو دستگاه يك كه حالي در:افزود مدني ملك حسن محمد
از شهري خدمات انجام براي توليدكنندگان توسط عوارضي هيچ ميشود ، عرضه شهروندان به قيمت
.نميشود پرداخت شهرداري به محل اين
لذا است ، شده فراموش سال حدود 23 تهران شهر نوسازي عوارض پرداخت:افزود ادامه در وي
.است تنظيم حال در آن برنامههاي و گرفته قرار كار دستور در آن مجدد برقراري
در ارائه قابل خدمات كه طوري به دارد قرار بحران فوق شرايط در تهران شهر:كرد تصريح وي
مواجه مشكل با آن نظير مواردي و عبوري راههاي فاضلاب ، تلفن ، گاز ، آب ، نظير بخشهايي
.است شده
چهار كشيدن با برابر تهراني كودك يك روزانه كشيدن نفس امروزه:كرد تاكيد تهران شهردار
.است سيگار نخ
نگاه يك در تهران سينماهاي برنامه
اين.است رفته پرده روي به اعلامي محمدرضا كارگرداني به ساقي سينمايي فيلم هفته اين
سينماهاي در ميتوانيد ميكنند نقش ايفاي آن در ناصر بيتا و رادان بهرام كه را فيلم
.ببينيد قدس صحرا ، جوان ، جمهوري ، ،(2)تهران توسكا ، پيوند ، ،(1) پارس البرز ،
سينماهاي در گلزار محمدرضا بازي با و قادري ايرج كارگرداني به نرگس و سام سينمايي فيلم
تهران ،(2) مركزي ،(2) گلريز ،(2) عصرجديد ،(1) بهمن بلوار ، ،(1) ايران المپيا ، آفريقا ،
كارگرداني به اثيري فيلم و.است رفته پرده روي بر شاهد و سعدي سايه ، رودكي ، ،(1)
آسيا ، سينماهاي پرده بر توسلي هانيه و حيايي امين شكيبايي ، خسرو بازي و سجادي محمدعلي
.است ملت و (1) مركزي ،(3) جي ،(3) ايران استقلال ، آستارا ،
دختر فيلم اشراق فرهنگسراي.است پرده روي بر فيلم چهار تهران فرهنگسراي پنج در
فرهنگسراي و بيخط كاغذ نياوران فرهنگسراي پست ، ارتفاع خاوران فرهنگسراي شيرينيفروش ،
.دارند را شيرينيفروش دختر فدك فرهنگسراي و اثيري گلستان
فاطمه جبلي ، حميد بازي و طهماسب ايرج كارگرداني به شيرينيفروش دختر سينمايي فيلم
كانون ، كارون ، قيام ، فرهنگ ، فردوسي ، ،(1) عصرجديد سينماهاي در طهماسب ايرج و معتمدآريا
ستاره ، المپيك ، دهكده حافظ ، ،(1) جي پيروزي ، ،(2) بهمن ميلاد ، مراد ، ماندانا ، ،(1) گلريز
.است پرده روي بر قشنگ شهر و (1) تماشا شهر ،(شقايق سالن) شاهد سروش ،
پگاه و تيموريان رويا نونهالي ، رويا آن در كه حكمت منيژه ساخته اولين زنان زندان
در ميتوانيد را فيلم اين.ميشود اكران تهران سينماي پنج در ميكنند بازي آهنگراني
.ببينيد ناهيد و (3) جديد ، عصر (شيدا سالن) شاهد انقلاب ، پيام ،(2) پارس سينماهاي
ميتوانيد كه هستند فيلمها اين ميبرند سر به را اكرانشان آخر هفتههاي كه فيلمهايي
.ببينيد را آنها هست فرصت تا
سينما در گلزار محمدرضا و رياحي كتايون بازي و جيراني فريدون كارگرداني به آخر شام
مجيد و حاتمي ليلا بازي و حاتميكيا ابراهيم كارگرداني به پست ارتفاع آبي ، آسمان
بازي با موتور 1000 و عشق و نان ،(3) مركزي و بهاران و(2) ايران در سينما در فرخنژاد
سگكشي سينمايي فيلم شباهنگ ، و سپيده سينماهاي در عبدي اكبر و خيرانديش گوهر صحت ، سروش
.است پرده روي بر (2) كريستال سينماي در شمسايي مژده بازي وبا بيضايي بهرام ساخته آخرين
در هريسون گلهاي و سپيده سينما آخر سانس در تبت در سال هفت خارجي سينمايي فيلم دو و
.هستند اكران هنوز (1) كريستال
سه تهران سينماهاي آينده برنامه.دارد اعتبار ماه 1381 مهر چهارشنبه 17 تا برنامه اين
بيهمتا و جبلي حميد كارگرداني به سفيد خواب و هدايت حسن كارگرداني به روشن سايه فيلم
.جهانگيرياست جهانگير كارگرداني به
بشناسيم را ايران
شاهي رضا قديمي پل
پلي است ، "رود حبله رودخانه" با مجاور كه تهران به فيروزكوه اصلي جاده كيلومتري ده در
شده احداث غربي - شرقي جهت در و پهلوي حكومت اوايل به متعلق كه ميكند قطع را رودخانه
.است
قوس با كه بود دهنه داراي 9 و دارد شهرت "رضاشاهي پل" به اهالي نزد در پل اين
.است شده ساخته ساروج ملات و آجر تراش ، _ سنگ مصالح و گهوارهاي
كه دارد قرار است شده حك سنگ برروي كه ثلث خط با كتيبهاي پل ميانه دهانه برپيشاني
.ميكند معرفي ش._ه را 1306 پل احداث تاريخ
عبور امنيت كه شده ساخته متر يك حدود ارتفاع به ياهرهاي دستانداز ، پل سطح طرف دو در
.ميكند بيشتر را آن روي بر مرور و
خبر دنياي دور
كانزاس *
رنگ آبي صندلي جفت سه شده ديده حال به تا كه قبرهايي سنگ غريبترين و عجيب از يكي
.باشد داشته فوتبال به وافري علاقه قبر داخل متوفي مرحوم ميرسد نظر به كه است استاديوم
در هم مدتي و بود فوتبال قرص پا و پر طرفداران از كوتاهش عمر همه در كه "ولنر" آقاي
بيش سال كه 42 زماني جاري سال مارس در ميكرد كار "پيتزبرگ" استاديوم بليطفروشي باجه
فوتبال به وي ساله چند و چندين احترام براي او خانواده.گذشت در قلبي سكته علت به نداشت
"تريريورز" استاديوم آبيرنگ پلاستيكي صندلي جفت سه آنها.دادند خرج به جالبي ابتكار
مزار بر قبر سنگ عنوان به را آنها و كردند خريداري مزايدهاي در دلار قيمت 2100 به را
!باشد راحت و آسوده خيالش نيز دنيا آن در تا دادند جاي پدرشان
مصر *
ناباوري كمال در كند درست نيمرو صبحانه براي داشت تصميم كه مصري خانهدار خانم يك
.باشند شده حك آن بر كلمات گويي شد ، تخممرغها از يكي پوسته روي بر عربي يكجمله متوجه
از هميشه كه محله فروشگاه همان از را مرغ تخم شد متذكر شود فاش نامش ندارد تمايلي كه او
رنگش شكلاتي پوسته با رسمي مرغ تخم اين":ميگويد وياست كرده تهيه ميكرده خريد آن
كردهام استفاده حال به تا كه تخممرغهايي بقيه از متفاوت كاملا و لذيذ بسيار طعمي
."!دارد
اسكاتلند*
قرون در شواهد طبق كه را انسان اسكلت 8 بقاياي ادينبورو گاز شركت مامورين تازگي به
بازسازي براي كه حفاران گروه.يافتند "هاليرود" ملكه قصر در ميكردهاند زندگي وسطي
كودك سه مرد ، و زن چهار اسكلت به آشپزخانه قفسههاي زير در بودند شده بسيج گاز لولههاي
نفر اين 8 كه اين اول:دارد وجود احتمال دو باستانشناسان گفته به.برخوردند نوزاد يك و
به متعلق بقايا اين دوم ، و ميزيستند حوالي همان در و بوده اطراف و دور همان بوميان از
قصر نهادن بنا از قبل پيش ، قرن حدود 5 يعني وسطي قرون در كه است سلطنتي خاندان اعضاي
در كه بود شاهزادهها اجساد تنها زمان آن در زيرا شدهاند سپرده خاك به "هاليرود"
نفر اين 8 از يكي صورت كه است اينجا عجيب نكته.ميشد دفن قصر فضاي مانند بازي محوطه
.است گرفته قرار چپ سمت به مذهبي آداب خلاف بر
يونان *
همراه تلفن حتي يا و دستي شخصي ، كامپيوترهاي در بازي هايCD هرگونه از استفاده اخيرا
علت به روزه همه ناآگاه جهانگردان از بسياري جهت همين به.است شده ممنوع يونان سراسر در
با يونان نتهاي كافي مسئولان.ميشوند جريمه كيفي كامپيوترهاي و همراه تلفن داشتن
نگيرد انجام آنها در كامپيوتري بازي هيچگونه كه اين بر مشروط شده وضع قوانين رعايت
شدن موم و مهر يا و سنگين جريمهاي به بايد ناچار به تخلف صورت در و دارند فعاليت اجازه
غيرمجاز شرطبنديهاي و قمار كاهش را تحريمي چنين اصلي دليل يونان دولت.دهند در تن محل
.كرد اعلام كامپيوتري هايCD طريق از
|