افسرده جوانان اين
جهان مردمان آيين
كن بازي خوب برهنه كودك
خانواده پزشكي
افسرده جوانان اين
سادات رضا :ترجمه
سر كمكم كودكان در افسردگي كه اكنون اما بود بالغ افراد خاص بيماري اين قبل سال ده
آيندهاي به ميتوانند مبتلايان و است شده آسانتر بيماري اين شناسايي برميآورد
.باشند داشته اميد روشنتر
به كه بزرگتري برادر مسئوليتپذير ، والديني:بود برخوردار مواهب همه از كميلري برايان
در احساس نميتوانست همه اين اما بوستون حومه در راحت و مناسب خانهاي و داشت توجه او
زمان 15 آن در كه او.كند متوقف ميگرفت بر در را او كه بيقراري و نااميدي فزوني حال
ادامه و "ميكرد دنبال مرا جا همه كه بود ابري بسان احساس اين":ميگويد داشت سال
".كنم رها احساس اين از را خود نميتوانستم":ميدهد
از سرقت حال در او يكشنبه روز يك.كرد مخدر مواد مصرف به شروع برايان كه نپاييد ديري
سفر رفت ، خانه به مادرش اتومبيل در او بعد دقايقي و شد بازداشت سكونتش محل سوپرماركت
او ذهن در كه تيرهاي ابرهاي آن با ميكند ، توصيف گزنده سكوتي با توام را آن كه كوتاهي
به رسيدن از پس.ببيند خود زندگي در را نور ديگر بار نميكرد گمان هرگز بود گرفته جا
كه بلعيد را يافت آرامبخش داروي هرچه آنجا در و رفت حمام سوي به مستقيما او منزل
شاهد كميلري ليندا بعد ساعت چند.ميكرد مرگ آرزوي او.ميشد بالغ عدد به 74 مجموعشان
تلاش درمان از پس كه جايي شد منتقل بيمارستان به برايان.بود حالدخترش خوردن هم به
در.است بوده ناگهاني تصميمي نتيجه حادثه اين كه كند متقاعد را بيمارستان روانشناس كرد
تبعات از جلوگيري براي را ماجرا اين خواست برايان والدين از مذكور روانشناس ادامه
به روز آن حادثه آوردن ياد به از كه برايان پدر آلن.نگاهدارند مخفي برايان بر روانياش
هراسان شدنش آشكار از همه كه هستند مشكلاتي رواني بيماريهاي":ميگويد ميلرزيد ، خود
مبتلا پسرعمويي و برادر خود كه آلن ".كند تغيير روند اين كه رسيده آن زمان اما هستند
كوتاهي دخترش مشكل شناسايي در ميكند گمان زدهاند خودكشي به دست كه داشته شيزوفرني به
ناتمام تلاش يك از پس.ميشد تيرهتر برايان ابر آلن ، ديدگاههاي رغم به اما بوده كرده
سر رواني ناهنجاريهاي بيمارستان از عاقبت او بعد ماه چند طي خودكشي براي ديگر ناموفق و
.درآورد
نوزده برايان ضدافسردگي داروهاي مصرف و مداوم پزشكي مراقبتهاي از پس سال سه اكنون
دانشگاه دوم سال دانشجوي كه او.است گرفته قرار درستي مسير در كه است باور اين بر ساله
سرشناس و زرنگ دانشجويان از و دارد خود آينده براي بسياري اميدهاي است ويرجينيا مديسون
.ميشود محسوب دانشگاهش
بالغيني نفري ميليون سه تقريبا جمعيت اكثر كه چرا است خوششانس افراد از يكي برايان
قبولي قابل كمك و پزشكي مراقبت از هيچگاه ميكنند نرم پنجه و دست افسردگي با كه
بيتوجهي و رواني بيماريهاي مورد در جامعه پيشداوريهاي آن دليل كه نميشوند بهرهمند
.كند نابود را جوانان زندگي ميتواند احساسي مشكلات كه است واقعيت اين به جوامع در شايع
و بزرگسالان از درصد كه 8 ميزند تخمين آمريكا متحده ايالات رواني سلامت ملي موسسه
شديد افسردگي به مبتلا (ندارند بيشتر سال چهار آنان از برخي كه) كودكان از درصد حداقل 2
بروز و افسردگي به نوجوانان و ابتلاءكودكان كه باورند اين بر دانشمندان و هستند
وضعيت توصيف در برخي حتي و است شده بدل شايع امري به آنان در بيماري اين نشانههاي
.ميكنند استفاده "اپيدمي" عبارت از جوامع ساير و آمريكا در بيماري اين اشاعه
را افسردگي روانشناسان كه است قبل سال ده با قياس در عظيم تحولي نشانگر شرايط اين
بود مرحلهاي كودكان تمرد و پرخاشگري اين از پيش.ميكردند تلقي بزرگسالان خاص بيماري
مداوم رفتارها اين چنانكه كه باورند اين بر دانشمندان اكنون اما ميكردند گذر آن از كه
نيز مغز روي بر اخير تحقيقات.باشد جدي مشكلي از نشاني است ممكن باشد متناوب حتي يا
.دارند رفتاري بينظميهاي برابر در خاصي آسيبپذيري نوجوانان چرا كه ميدهد توضيح
شاهد چنانكه بايد والدين ميگويند ميكنند دنبال را بالغين درمان كه روانشناسان
كه بودند اجتماعياي رفتارهاي و نمرات خواب ، تغذيه ، در مشكلآفرين و گسترده تغييراتي
.كنند مراجعه روانپزشك به بايد داشت تداوم هفته چند از بيش
خطر معرض در افسردگي به مبتلا بالغين و نوجوانان درمان شروع و روانپزشك به رجوع بدون
الكل و مخدر مواد با خودسرانه درمان اخلاقي ، انحراف اجتماعي ، انزواي تحصيلي ، ناكاميهاي
افراد بين در خودكشي عامل سومين به اكنون كه ميگيرند قرار خودكشي به آوردن روي حتي و
باشد پايينتري سن در افسردگي به ابتلا شروع زمان هرچه.است شده بدل ساله تا 24 10
.ميشود بيشتر همتايانش از فرد گرفتن فاصله و افتادن عقب امكان
سالگي در 25 كه چنان":ميگويد پترزبورگ دانشگاه در كودك روانشناسي استاد برنت ديويد
كافي مهارتهاي و رسيده پايان به تحصيلاتتان آن از قبل اينكه شويد مبتلا افسردگي به
دچار سالگي يازده در فرد چنانكه اما است بزرگ شانسي آموختهايد را جامعه در زندگي براي
نتواند هيچگاه است ممكن كه مانده باقي تحصيل و آموختن براي درازي راه هنوز شود افسردگي
و افسردگي به زودرس ابتلاء اينكه ضمن ".برساند راه اين پايان به را خود تحصيلات
.ميدهد افزايش را شخصي اختلالات و افسردگي تشديد احتمال آن درمان به بيتوجهي
زياد بسيار درمان احتمال برايان مثل ميشوند بهرهمند روانپزشك كمك از كه كودكاني براي
مثل) رفتاردرماني روشهاي انضمام به ضدافسردگي داروهاي همزمان كارگيري به.است
كنار آن با و كرده شناسايي را خود اضطراب ريشههاي ميكند كمك بيمار به كه گفتاردرماني
سر از را خود عادي زندگي و شوند متمركز تحصيل بر كرده كمك نوجوانان از بسياري به (بيايد
.گيرند
جانبي تاثيرات دارد وجود نوجوانان و كودكان افسردگي درمان در كه مشكلاتي از يكي
استفاده.ميشود مغز قسمتهاي برخي رشد ادامه از مانع كه است موجود ضدافسردگي داروهاي
هرچند نشده شمرده مجاز سال زير 18 نوجوانان و كودكان براي ضدافسردگي داروهاي از بسياري
اين از جدا.ميكنند تجويز خود بيماران براي را داروها اين روزمره طور به پزشكان كه
رنج افسردگي از كه كساني شناسايي مبتلايان ، درمان مبحث از خارج در و درماني مشكلات
رنج متحمل سالها معمولا افسرده نوجوانان و كودكان.است بزرگ معضلي خود ميبرند
توجه و درمان نيازمند كه آناني يكپنجم از كمتر و شود داده تشخيص مشكلشان تا ميشوند
.ميشوند بهرهمند پزشكي مراقبتهاي از هستند
والدين":ميگويد رابطه اين در كلمبيا دانشگاه كودك روانشناسي استاد گولد مادلين
رفتاريشان تغييرات و ناهنجاريها و هستند كودك حال هر به كودكان ميكنند گمان معمولا
عبارت به ".باشد نميتواند غيرعادي چيزي باشند نافرمان و پرخاشگر اينكه و است طبيعي
سركشي بيدليل اينكه تا باشد سربههوا و سرخوش بايد بيشتر نوجوان يك او اعتقاد به ديگر
و كودكان با كه كودكان متخصصان و مربيان معلمان ، چون آناني معمولا.كند پرخاشگري و
ناموفق و ميروند خطا به افسردگي نشانههاي شناسايي در هم دارند سروكار نوجوانان
.ميمانند
و كودكان شناسايي اندازه همان به كودكان افسردگي رفع براي مناسب كمكي يافتن سو دگر از
زمينه در متبحر و باتجربه روانشناس كمبود.است مشكل هستند ، كمك نيازمند كه نوجوانان
از درماني هزينههاي بودن سنگين انضمام به نوجوانان و كودكان رواني ناهنجاريهاي درمان
متخصص كه كوپلويز هري دكترهستند روبهرو آن با جوامع و والدين كه است مشكلاتي ديگر
اما است نامشخص افسردگي و دماغي فعاليتهاي بين رابطه ميگويد است كودكان رواندرماني
طور به رواني آشفتگيهاي نرخ كه زماني است سالگي تا 17 سنين 14 بين عارضه اين شروع
خاصي اهميت از دوره اين در افسردگي درمان و شناسايي و ميكند پيدا افزايش چشمگيري
.است برخوردار
ميان در اگر.دارد موروثي ريشه حدودي تا افسردگي كه باورند اين بر همچنين دانشمندان
بيشتر افسردگي به او ابتلاء احتمال هست ، يا بوده ، افسردگي به مبتلا كه كسي فرد نزديكان
درمان كه دارند تاكيد ضدافسردگي داروهاي جانبي تاثيرات به توجه با دانشمندان.بود خواهد
مثل ضدافسردگي داروهاي تجويز با رفتاردرماني چون روشهايي از تركيبي بايد بيماري اين
نيمي و ميشود واقع موثر موارد درصد در 60 تنها رژيم اين كه هرچند باشد پاكسيل و پروزاك
خود درمان روند پيگيري از درمان دوره آغاز از پس يكسال از كمتر مانده باقي درصد از 40
.ميشود افزوده روانيشان مشكلات بر و ميشوند نااميد
اما نيست خطر از عاري هم ضدافسردگي داروهاي مصرف شد اشاره هم قبلا كه همانطور هرچند
با مقابله براي نوين درماني روشهاي و داروها يافتن براي جديد تحقيقات كه زماني تا
خطرات برابر در داروها مخاطرات به بايد نوجوانان و والدين ميرسد نتيجه به افسردگي
.دهند تن بيماري ، اين به بيتوجهي جديتر
سر در را خودكشي فكر دانشآموزان درصد آمريكا 69 در كه ميدهد نشان اخير آماري گزارشات
از يكي.ميكشند نقشه خود جان گرفتن براي آنها از نفر ميليون از 2 بيش و ميپرورانند
از يكي در متوسطه دوره گذاشتن سر پشت حال در او سال 1999 دربود كرايان گابريل آنها
آن رفع براي.شدم چاق شدت به كوتاه دوره يك طي":ميگويد گابريل.بود نيويورك شهر مدارس
با گابريل و برد پي او مشكل به تغذيه پزشك يك عاقبت ".كردم صحبت توانستم كه كس هر با
.شد تجويز برايش پروزاك كه برآمد مشكلش رفع درصدد روانشناس به مراجعه
.كرد او به زيادي كمك گابريل اعتقاد به كه بود پروزاك و گفتاردرماني از تركيبي او درمان
از قبل.ديد سفيد و سياه نبايد را چيز همه كه ببيند را واقعيت اين كرد كمك او به درمان
:ميگويد خنده با اكنون.ميكرد دلهره و سردرگمي دچار را او كوچك چيزهاي حتي درمان شروع
.ميشد خراب هفته يك براي چيز همه آن از پس كنم ، پيدا را كفشهايم نتوانم بود كافي"
".كنم نگاه دنيا به بازتري ديد با آموختند من به آنها
اين با مجددا آينده در ميداند او اما ندارد خارجي وجود او افسردگيبراي ديگر هرچند
در موفقيتآميز نمونههاي از گابريل سرگذشت چون داستانهايي.شد خواهد روبهرو مشكل
.ميسازد رهنمون تاريكي از خروج سوي به را ديگران كه هستند افسردگي با مقابله
اكتبر 2002 هفتم _ نيوزويك:منبع
جهان مردمان آيين
مهرگان جشن
پرست وطن شادي
هفته اين اما كرديم خرافات و سنت مذهب ، ميان تفاوت درباره اشاراتي گذشته ، هفتههاي در
حتما و بپردازيم ايران ديرينه سنتهاي از يكي به تا داريم قصد خرافه به پرداختن جاي به
شود ، نيكي روز نام به ماه نام كه زماني و دارد خاص نامي ماه از روز هر كه ميدانيد
درباره اطلاعات ميتوانيد پس اين از.ميگرفتند جشن را آن باستان ايران در و است فرخنده
.كنيد مطالعه ستون اين در جشن آن رسوم و رسم همراه به را يك هر فلسفه و جشنها اين
در مهر.است ماه هر شانزدهم روز مهر روز.دارد نام مهرگان جشن مهر ، ماه در مهر روز
قديم عهد در.است "متزاكانا" آن كامل نام و دارد معنا پيوستن و محبت مهر ، لغوي ، معناي
آغاز جشن مهرگان و تابستان آغاز جشن نوروز و بوده زمستان و تابستان فصل دو فقط ايران ،
شانزدهم روزميكردند پا بر بزرگي جشن روز اين در باستان ايرانيان و است بوده زمستان
خاصه مهرگان را آن آخر روز كه داشته ادامه بيستويكم تا و داشته نام عامه مهرگان آن
.ميناميدند
اشاره آنها از برخي به زير در كه است ، موجود جشن اين فلسفه درباره بسياري نظريههاي
:ميكنيم
.ساخت رها را اجساد روح و بگسترانيد را زمين خداوند كه است روزي مهر روز:اول
را او و كند غلبه ضحاك بر بتواند تا رفتند آهنگر كاوه كمك به فرشتگان روز اين در:دوم
.نشست پادشاهي تخت بر فريدون كه بود روز همين در و دهد شكست
مردم و كنند بند در را او تا فرستاد دماوند كوه به و گرفت بابل در را ضحاك فريدون ، :سوم
خود رعاياي با حكام پس آن از و نهادند نام عيد را آن گرفتند ، جشن اتفاق اين سبب به نيز
.بود رعايا و حكام پيوستن روز روز ، اينميكردند محبت و ميورزيدند مهر
به مهرماه اواسط در.بوده ظالم بسيار كه ميزيسته زمان آن در مهر نام به پادشاهي:چهارم
.است ظالم پادشاه مردن معناي به مهرگان روز اين نام دليل همين به و ميگردد واصل جهنم
از و است آفتاب چهره شكل به او تاج.است كرده تاجگذاري روز اين در بابكان اردشير:پنجم
!عجم پادشاهان حتي ميكردند تاجگذاري روز اين در پادشاهان بعد به روز آن
مهرگان روز مراسم
و تبرك و تيمن براي ميماليدند بدن بر كه است "بان" روغن از استفاده مراسم ، اين از يكي
اگر كه چرا ميكردند تهيه كنار و سفيد ، انگور عناب ، انار ، بهي ، سيب ترنج ، شكر ، ميوه هفت
بر و بپاشد گلاب و بمالد بدن بر بان روغن و بخورد مذكور ميوه هفت از روز اين در كسي هر
بهترين ايام اين.ميماند محفوظ بلاها و آفات از سال آن در بپاشد ، خود دوستان و خود
.است فرزندان به نهادن نام براي ايام
و بوده آفتاب و نور الهه ميترا ، مهر يا ميترا عيد با است برابر روز اين طرفي از
.است شده اقتباس عيد همين از روز اين نام ميگويند
ميترا به بعدها و است خداوند معناي به "بغ" كه چرا.ميگفتند نيز بغ عيد ميترا ، عيد به
كاملا اسم يك دارد ، نام بغداد كه عراق كشور پايتخت كه بدانيد است جالب.است شده تبديل
!خداداد نام به است پارسي
مهر" آن زرتشتي ماه و است آفتاب خداي يا شمس ماه معناي به ،"تشري" ماه اين بابلي نام
.ميگفتند "مهكان" ماه اين به هم ارمني ماههاي در بوده "ماه
حواي و آدم روز اين در كه بودند معتقد آنان از عدهاي و ميگرفتند بزرگي جشن ايرانيان
جشن اين در.ميكشيد طول روز شش بزرگ جشن اين.يافتهاند تولد (مشيانه و مشيا) آرياييان
مردم به نيز انوشيروان خسرو و بابكان اردشير.ميپوشيدند رنگ ارغواني لباسهاي پادشاهان
و سيب و به و نيلوفر و شكر و ليمو آن در كه خوانچهاي موبدان موبد.ميبخشيدند نو لباس
شانسآور ميوه هفت همان كه ميبرده پادشاه نزد به را دانه هفت و سفيد انگور خوشه يك
.ميشدند محسوب
به.است رفته اروپا به آيين اين آنجا از و بوده معمول هم صغير آسياي همه در مهرگان جشن
ولادت روز و خورشيد ظهور روز عنوان به داشته وجود نيز باستان روم در مهرگان جشن كه طوري
روز را است اكتبر پنجم و بيست كه جشن پاياني روز كه.است گرفته نام ناشدني مغلوب خورشيد
.دادند قرار مسيح ولادت
تعاريف و معاني است ، ايرانيان ما آييني جشنهاي و مراسم از يكي مهرگان اينكه بر علاوه
در ارموي صفيالدين و فارابي مقام دوازده از يازدهم مقام مهرگان.دارد نيز ديگري متفاوت
.ميشود تلقي نيز موسيقي
بوده مرسوم مهرگان جشن در لحن اين ميگويند كه موسيقي از است پردهاي نام بزرگ ، مهرگان
.نهادند مهرگان را آن نام نتيجه در
در نيز لحن اين و خوانده كوچك را آن كه موسيقي در است پردهاي نام نيز خردك ، مهرگان
.است بوده متداول مهرگان جشن
در و ميشود پيروز جهل و تاريكي بر خورشيد و سياهي بر سپيدي آن در كه است جشني مهرگان
.است ضحاك همان يا بيوراسب تاريكي ، و ظلم و پليدي و است شاه فريدون خورشيد سنبل اصطلاح
و آيينها به خرافات بر علاوه كه ستون اين تنوع بر مبني را خودتان پيشنهادات و نظرات
ارسال sh- vatanparast@yahoo.com آدرس به را ميپردازد نيز دنيا سراسر مردم جشنهاي
.نماييد
كن بازي خوب برهنه كودك
پنهاني داوود
در اوميكند گريه باميهها ، سر بالاي ايستاده كودكي.شدهاند ولو زمين روي باميهها
گريه كودك چرا چيست؟ مقصود.ميبينند را او همه يعني.دارد قرار رهگذران همه نگاه تيررس
و آيد رحم به عابرين دل كه كند كاري ميخواهد نه يا است ناراحت واقعا آيا.ميكند
ابرش و دارد بارش دل هوا.است شده پاييزي مثلا غروبي اسير آسمان.كنند كمكش احيانا
كناره از هميشه چونان تصاويرش با گذشته بعدازظهر از 6 ساعتش كه وليعصر خيابان.نيست
از پايينتر تصوير همه اين ميانه در كودكميگذرند تصاوير و ميكند عبور ما ديد
آفتابسوخته ، صورت با.ميكند گريه ريختهاش باميههاي سر بالاي ايستاده طالقاني چهارراه
ايستاده باميههايش سر بالاي او نرود يادمان).تاولخورده دستاني و كثيف كرده وز موهاي
ميگذرند كنارش از عابران همه اين با (.كودك ميخواهد ، كمك زمين روي ريختهاند كه
تصوير.كمكرساني براي تلاشي نه پولي نه.نميكند كمك گريان كودك به كسي.كمكي بيهيچ
نمايش.است نمايش يك فقط كار اين و كند گدايي ميخواهد يعني"گداست او":است اين اوليه
روزها اين كه نمايشهايي دسته همان ازترحم حس برانگيختن.كمك به رهگذران واداشتن براي
كنار در نسخهاي داشتن دست در با مردي جايي در.ميشود ديده بسيار شهر كنار و گوشه در
بيپولي اسير مسافر مثلا سربازي ديگر جايي در.ميكند نياز طلب و ميايستد بيمارستان
كودكي اوليه بازيگر نيز صحنه اين در و اينجا در.ندارد برگشت كرايه و غريب شهر در شده
به وادار ناخواسته ما صحنهها اين از بسياري در.زمين روي بر ريخته باميههاي با است
همه اين با.ندارد وجود ما در كمك به علاقهاي هيچ كه است حالي در اين و ميشويم هم كمك
باميه كودك سوي به كسي چرا اما.ميشويم خارج نمايش صحنه از و داده پولي.ميكنيم كمك
اين و نميكنند كمك كودك اين به آنها نميشود؟ او نمايش مجذوب كسي چرا نميرود؟ ريخته
كه روست اين از شايد.نيست خوبي بازيگر كودك ميآيد نظر به.است بيعلاقگي روي از نه
و بارها كه كساني هستند عابران همين ميان در.نميشود گريههايش درگير عابران چشمان
بازيگر كودك.بيتوجهند كودك اين به بار اين ولي كردهاند كمك كودكان همين به بارها
.است ناقص و ضعيف او نمايش.نيست خوبي
در.نمينشيند دل به نقشش خواهناخواه كند ، اجرا خوبي به را خود نقش نتواند كسي وقتي
ايجاد تماشاگران ميان در واكنش نهايت در و نميبرد جايي به راه او استغاثههاي نتيجه
عرصه بازي اين صحنه.واقعي نمايش يك بازيگر.است بازيگر كودك گفته پيش صحنه در.نميكند
.است بد بسيار بازيگر يك او حال اين با.است ماندن زنده براي تلاش هدف ، .است زندگي
حين در كه آمده پيش بارها.نميكنند خود مجذوب را تماشاگران نمايش صحنه در بد بازيگران
كودك اين به را نكات اين كسي احياناميگويد وداع نمايش با برخواسته تماشاگر بازي ،
صحنه در نميتواند هركس.است بيخبر كردن بازي خوب تاثير از احتمالا اين.است نياموخته
خود نفع به اول درجه در موضوع اين.برود و كرده خالي را صحنه بايد كند بازي خوب نمايش
.راضيترند گونه اين آنها.تماشاگران سود به دوم درجه در.اوست
خوب بعضيها كه است اين مهم.نيست بد اين و بازيگرند نوعي به همه ما ، پيرامون زندگي در
عكس كاملا نتيجه مواقع اين در كه بد برخي و مينشيند دل به نقششان و ميكنند بازي
...و گرسنه گدا ، سياسي ، آدم روزنامهنگار ، دانشگاه ، استاد بقال ، تاكسي ، راننده.ميشود
نقش اجراي براي اينها از هركدام.دارند برعهده نقش خود اجتماعي موقعيت فراخور به همه
بر نقش اجراي با صحنه پشت در نقش تمرين.ميشوند تمريناتي اجراي متحمل اصلي صحنه در خود
با ميبينيم فردي از صحنه روي بر تماشاگر عنوان به ما كه تصويرياست متفاوت صحنه روي
لحظه آن در ما از هيچكدام حال اين با.است متفاوت نمايش صحنه از بيرون او نقش و تصوير
قوي بازي اگر.ببريم لذت قوي بازي يك ديدن از تا آمدهايم ما.نميكنيم فكر نكته اين به
.ميشود منتقل راحتتر بازي پيام شد ، لذتبخش وقتيميشوند لذتبخش و زيبا صحنهها باشد
خاطر در صحنهاي نه ميشود ، گرفته پيامي نه هيچ...باشد ضعيف بازي كه صورتي در
روزنامهنگاري نه داده درس استادي نه.التماس مردي نه و كرده گريه كودكي نه.ميماند
.باشد مشكل آن فهم كه نيست ميان در پيچيدهاي موضوع هيچ و است زندگي رسم اين.نوشته
ديگر صحنهاي در.ميكنند نگاه آنها به و ميايستند ديگري كسان و ميكنند بازي كساني
.همين.ميبينند ميكنند نگاه اكنون كه را آنان بازي هم ديگر كساني
سطح انبار تل زرد برگهاي.بگيرد برگها از رونق تا خورده درختان سينه به پاييزي دم
از پايينتر كمي.وليعصر خيابان در پيادهرو ، كنار جايي گوشهاي ، در.شدهاند پيادهرو
بالاي ايستاده كودكي.زمين روي ريخته باميه مقداري.چنارها رديف كناره.طالقاني چهارراه
كودك گريان و هلاك.ميكند گريهاي چه.ديگر روزي به كودك ميزند زار.باميهها سر
زمين روي از و مينشيند هرازگاهي پريده ، رنگ و تاولخورده دستان با است ژندهپوش
.ميزند زانو كنارش و ميرسد كسي.ميگذارد دستياش كنار ظرف در و برميدارد باميهاي
اشكي كه دستمالي.است كار در هم نوازشي است ، پيرمردي ميكشد ، كناري به و ميگيرد دستش
كودك لباس از غبار و بردارد زمين روي از باميهاي و آيد كار به كمك در كه دستي.كند پاك
...ماجراها باقي و گيرد آرام كودك تا شود گذاشته كودك جيب در كه احيانا پولي و برگيرد
.باشد ، باشد هرچه مزدش.برآمده بودند نهاده برعهدهاش كه نقشي عهده از زيبايي به او
خانواده پزشكي
بگيريد جدي را آلودگي و آسم
رنج آسم بيماري از جهان سراسر در نفر ميليون از 100 بيش تخمينها ، تازهترين براساس
بيماري صنعتي كشورهاي در گذشته در است ريهها مزمن تورم از ناشي كه بيماري اين.ميبرند
آسم بيماري به مبتلايان تعداد كه ميدهد نشان جديد آمار ولي ميآمد ، شمار به متوسط طبقه
گذاشته افزايش روبه آسيا جنوب و آفريقا لاتين ، آمريكاي در و پيشرفت حال در كشورهاي در
.يابد در را آسم به مبتلايان تعداد رفتن بالا علت است نتوانسته هنوز نوين پزشكي.است
تورم از ناشي آسم بريتانيا ، در آسم بيماري با مبارزه ملي انجمن از "شناهيوم" گفته به
وي.شود سينه گرفتگي و تنگي نفس سرفه ، كردن ، خس خس موجب ميتواند و است تنفسي راههاي
حتي يا و آنها از تركيبي يا نشانهها ، اين از يكي است ممكن بيماري هر در":ميافزايد
ميتوان بنابراين.ميرود پايين و بالا نشانها اين ميزان و شدت كند ، بروز آنها همه
سال هر 10 آسم بيماري به ابتلا ميزان متوسط طور به.است معما يك هنوز آسم بيماري كه گفت
بيماري اين بروز دلايل نتوانستهاند هنوز متخصصان ولي است ، افزايشيافته درصد بار 50 يك
كه گفت ميتوان و ميشود مشاهده خانواده يك افراد ميان در معمولا آسم.دريابند را
رافائل" دكتر هستند بيماري اين به ابتلا مستعد ژنتيكي نظر از مردم از بعضي احتمالا
آسم بروز چرا كه پرسش اين به پاسخ در ميكند ، كار جهاني بهداشت سازمان براي كه "ينگوآ
مستعد ژنتيكي نظر از شما اگر":گفت ميافتد اتفاق بالا خيلي سنين در افراد بعضي در
شوند مبتلا آسم بيماري به كه دارد احتمال بيشتر پسرها دخترها ، و پسرها بين مثلا باشيد
مناسب شرايط در و باشد داشته وجود آسم از ديگري موارد شما خانواده در اگر كه اين يا و
.كند بروز شما در بيماري اين كه دارد وجود بيشتر احتمال اين بگيريد ، قرار
در خانه غبار و گرد در موجود ميكروسكوپي حشرات و گل گرده همچنين و دود و سرد هواي
به جهان در كه تغييراتي با همراه ميشود گفته ديگر سوي از.ميشود آسم بروز باعث گروهي
از بسياري.است افزايشيافته نيز ميشود آسم ظهور موجب كه عواملي تعداد آمده ، وجود
در كه آلودگيهايي ميزان طرف يك از است ، كرده تغيير داريم كار و سر آن با ما كه شرايطي
شده تميزتر ميكنيم زندگي آن در كه محيطي ديگر سوي از و شده عوض داريم قرار آنها معرض
اينها ، همه بر علاوه و است كرده تغيير كشيدنمان سيگار عادات حتي و غذاييمان رژيم است ،
.باشد شده عوض است ممكن نيز ما آسيبپذيري ميزان
يا و غذايي رژيم مانند عواملي آيا كه نميدانند هنوز دانشمندان كه است اينجا مشكل
مستعد ما كه - بيماري اين كه ميشود موجب يا ميشود آسم بيماري موجب كه ما اطراف محيط
.كند بروز _ بودهايم آن
مورد در اندازه از بيش وسواس غربي جوامع در آسم بيماري به مبتلايان ميزان بالارفتن علت
به.است افزايش روبه نيز توسعه حال در كشورهاي در بيماري اين ولي است نظافت و بهداشت
لاتين آمريكاي كشورهاي در هستند ، آسم دچار كودكان از درصد حدود 20 كنيا در مثال عنوان
.است درصد تا 30 بين 20 رقم اين
كارشناسان ولي ميشود آسم بيماري نشانههاي بروز موجب هوا آلودگي كه ميشود تصور
زندگي توسعه ، حال در كشورهاي در.ندارند مسئله اين اثبات براي كافي دلايل كه معتقدند
و حاضري غذاهاي مطبوع ، تهويه دستگاههاي اتاقها ، كف كردن فرش مانند امروزي و مدرن
افزايش را بيماري اين به ابتلا خطر احتمالا نميشود ، باز هرگز پنجرههايش كه خانههايي
.ميدهد
گذاشته كاهش روبه توجهي قابل ميزان به كشورها از بسياري در بيماري اين قربانيان تعداد
استراليا ، مثل كشورهايي در نيز ميشوند بستري بيمارستان در كه كساني تعداد حتي.است
فايدههاي كه دليل اين به.است آمدن پايين حال در مرگ به ابتلا خطر بريتانيا و زلاندنو
مردم شيوه اين از استفاده با كه ويژه به است ، شده مشخص تنفس طريق از "استروئيد" مصرف
فوري بهداشتي خدمات به احتياجي ديگر و كنند پرهيز آسمي شديد حملات بروز از ميتوانند
.باشند نداشته
.است شده توصيف مدرن پزشكي بزرگ معماهاي از يكي عنوان به آسم بيماري
.كرد معالجه را آن بتوان تا شود روشن بيماري اين مورد در بسياري نكتههاي بايد هنوز
|