امروز فقه جستوجوي در
8_ غرب در شرق
فلسفي پرسش صدويك
7_ صلحطلبي
امروز فقه جستوجوي در
ميكند صادر جديدي فتواهاي صانعي آيتالله
مراجع از يكي خانه سردر بر كه است قلم سوره از قسمتي جمله اين "مايسطرون و والقلم ن"
جالب ازدحام و شلوغي آيتالله بيت و دفتر در.است شده حك صانعي آيتالله شيعه ، تقليد
ديگر يا و قم جامعه از قشري هرگونه و تفكر نوع هر از نمونهايميآيد چشم به توجهي
فعاليت به بيت در كه جواناني و دفتر اعضاي.جمعند هم گرد اينجا ايران ، شهرهاي
اين گفتهها ، پارهاي براي و اوقات بعضي درميكنند تكلم خاصي لهجه به ميپردازند ،
.ميشود نامفهوم كلي به _ است مربوط اصفهان قديمي شهر از بخشي به كه _ محلي لهجه
اتاق چند داراي كه "اندروني" در.ميشوند قاعده همين شامل نيز مهمانپذير پيرمردان
او.است ميهمانها با ديدار مشغول صانعي آيتالله است ، "ويژه" مهمانان از پذيرايي مخصوص
تشخيص نميتواند نشناسد را او كسي اگر و دارد نافذ نگاهي و جذاب چهرهاي و ساده ظاهري
با دستي ، دادن تكان با كردم عبور او روبهروي از كه اول دفعهاست ديني مرجع يك كه دهد
همه گزارش اين فتواهاي متن.نميشناخت مرا هرگز كه حالي در كرد ، سلام من به بلند صداي
.است شده نقل صانعي آيتالله الاحكام منتخب و مجمعالمسائل از
محمدي ميثم
و ديني مناسك و شعائر ديني ، اعتقادات تعريف به خود "توضيحالمسائل رساله" در او
از نهي و معروف به امر احكام در را نمودش كه است پرداخته "ديني اخلاقيات" از گوشهاي
ديد ميتوان مرجعيت شرايط و جمعه نماز برپايي متعهو حكم منكر ،
زندگي يك گزارش
سال 1316 در او.است ايران اسلامي انقلاب رهبر خميني ، امام شاگردان از صانعي آيتالله
حاج مرحوم او بزرگ جد.آمد دنيا به اصفهان شهر اطراف دهات از جرقويه ينگآباد قريه در
جهانگيرخان ميرزا شاگردان از فلسفه در وي.ميرفت شمار به خود زمان عالمان از ملايوسف
جد توجه قابل كارهاي از.بود رشتي حبيبالله ميرزا تربيتشدگان از فقه در و قشقايي
.بود تنباكو انقلاب مسئله در شيرازي ميرزاي حركت اشاعه و ترويج صانعي ، آيتالله بزرگ
به تحصيل ادامه براي سالگي در 15 و شد وارد اصفهان حوزه به سالگي در 9 صانعي آيتالله
عالي سطوح امتحانات در چنانكه بود ، تشخيص قابل نيز دوران آن در وي ذكاوت و هوشآمد قم
مرجع بروجردي آيتاللهالعظمي تشويق مورد و آورد دست به را نخست رتبه ش.در 1334 حوزه
.گرفت قرار شيعيان بزرگ ديني
سوي به آرامآرام بود ، جواني بسيار ديني طلبه زمان آن در كه صانعي آيتالله آن از پس
شد تبعيد ايران از انقلاب فقيد رهبر كه تا 1342 سال 1334 از اويافت گرايش خميني امام
شمار به او وفادار شاگردان و ياران از و ميشد حاضر ايشان سياسي بحثهاي و درس در يكسره
نشان نوعي به نيز اين كه رسيد اجتهاد مرحله به سالگي سن 22 در صانعي آيتالله.ميآمد
را خارج تدريس داشت سال كه 38 حالي در در 1354 سپس.دارد وي سرشار هوش و علمي قدرت از
مجتهدي براي شيعي فقه علمي تدريس شروع نقطه اين.كرد آغاز حقاني مدرسه در زكات كتاب با
امروز به تا امر اينميرسيد اسلامي مذهب علمي درجه بالاترين به آينده در كه بود
شعبه خصوص به و اسلام دين معاني فهم در تلاش و تحصيل و تدريس سال حاصل 25 و يافته تداوم
در ديني مرجع عنوان به را صانعي آيتالله كه است نويني و جديد ديني احكام آن ، فقاهتي
شوراي عضويت به خميني امام حكم به و وي انقلاب 57 از پس.ميدهد قرار نوگرايانه موضعي
رهبر حكم به و داد استعفا نگهبان شوراي از در 19/10/61 سپس (1/12/58) درآمد نگهبان
.شد برگزيده كشور كل دادستاني سمت به انقلاب
گردن به را رنج اين ميخواهيم ما حالا":ميگويند مورد اين در سخناني در خميني امام
آقاي من و.آقايان به كنيم معرفي و بگذاريم كل دادستان عنوان به صانعي يوسف آقاشيخ آقاي
كه مباحثاتي در طولاني سالهاي كه وقتي صانعي آقاي.كردهام بزرگ فرزند يك مثل را صانعي
حظ من و ميكردند صحبت من با ميآمدند بالخصوص ايشان.ميآوردند تشريف داشتيم ، ما
مرد و است روحانيون بين در برجستهاي آدم نفر يك ايشان و.ايشان معلومات از ميبردم
كه دارد ياد به را روزهايي اسلامي ، جمهوري صداي(ص 231 ج 17 نور صحيفه)."است عالمي
با امر اين.ميشد بيان صانعي آيتالله زبان از مردم شرعي درخواستهاي و سوالات پاسخ
و علمي ابعاد به اعتماد و اطمينان دليل به قاعدتا البته و انقلاب رهبر مخصوص اجازه
دادستاني از در 16/4/1364 صانعي آيتالله.بود پذيرفته انجام صانعي آيتالله فقهي دانش
و احترام از سرشار قبل دفعه همچون نيز خميني آيتالله پيام.كرد كنارهگيري نيز كل
كه كجا هر در ايشان اميدوارم.متاثرم و متاسف صانعي آقاي رفتن از":بود او به تكريم
را ايشان من.ميكنم قدرداني تشكرو ايشان كوششهاي و زحمات از.باشند موثري فرد باشند ،
(ص 309 ج 19 ، همان ، )."است فعال و متعهد و عالم مردي او.ميشناسم كه است طولاني سالهاي
و جنگي مناطق بازسازي عالي شوراي در انقلاب رهبر نماينده ايشان ، مسئوليتهاي ديگر از
ميليون از 2 بابيش تهران مردم نماينده عنوان به رهبري خبرگان مجلس دوره اولين در عضويت
.ميباشد راي
جامعه يك گزارش
تلاطم در و است روبهرو فرهنگي اجتماعي شديد تغييرات با ايران امروز لايه لايه جامعه
دارد را جمعيت اكثريت ايران از نسلي امروزاست بوده سنتي نسلهاي بستن بر رخت و عميق
ساله جنگ 8 زمان در نسل اين.نكرده درك يا و نديده را سال 57 در ايران انقلاب يا كه
به را شرايط آن تحليل يا و تشريح قدرت و بوده نوجواني يا و كودكي سنين در عراق و ايران
.دارد اختيار در ندرت
ايراني ، اجتماعي عظيم لايه اين اصلي نيازهاي مورد در كه بحثي مهمترين و جديترين
امر اين.است تاريخي و اصولي پشتوانهسازي و فرهنگي و فكري تامين است ، محافل نقل امروز
مهجور و بيگانه اصولي با رفت آن از سخن كه نسلي كه است امكانپذير شرطي به البته
آن فصل و حل و پذيرش ابعاد در بعد تا نگيرد تحويل را پيشساخته فرهنگ و نباشد روبهرو
پذيرش چگونگي و ديني فهم و تفكر جايگاه و دين بحث ميان اين درافتد فرو ديگري چالش به
منبع و مرجع بالاترين ايران در.است ديگري مقوله سنتياش ، ظاهر به كاركردهاي با مذهب
.ميشوند شمرده مذهبي مراجع سنتي و فقهي مسائل و احكام حوزه در ديني منازعات فصل و حل
اسلامي متفكران و فلاسفه و انديشمندان روايي ، و وفلسفي تاريخي ابعاد در البته
به را خود خارج درس پايان از قسمتي كه است اين بر رسم ديني مراجع ميان در.صاحبنظرند
را مواردي و ميدهند اختصاص كلي ، اقتصادي نظريات و اجتماعي ابعاد يا و روز سياسي مسائل
مذهبي فتواهاي اصطلاح به و فقهي احكام در امر اين اما.ميشوند يادآور خصوص اين در
دوپارهاي مجتهدانه زندگي مراجع معنا ، اين به.است نيافته چنداني دخل ايراني مراجع
مسائل به مربوط بخشي _ شيعي2 فقه در مذهبي فتاوي و احكام به مربوط پاره _ داشتهاند1
هم در هرگز و ماندهاند هم كنار در همواره محور دو اين.عمومي و اجتماعي روزانه
و مردمي عاميانه خواست به نظر با نخواستهاند ديني مراجع ديگر عبارت به.نياميختهاند
بنمايند تجديدنظر ديني احكام خصوص در جامعه روشنفكران و سياستمداران يا و متوسط طبقه يا
.سازند وارد خللي فقهي دستورات و احكام در و
تغيير يك گزارش
گفتوگوهاي يا و دارد رواج شايعه صورت به امروز صانعي آيتالله جديد احكام سر بر بحث
دانشجويان ، ) جوانان صحبتهاي از ;ميشود پرداخته آن به ايران ، جامعه مختلف طبقات
گرفته مذهبي يا و غيرمذهبي اشخاص و غيرديني مشخص محافل و (متوسط طبقه بيكاران ، كارگران ،
درباره بحث به ايران ، اسلامي جامعه حكمرانان يا و متفكران ، سياستمداران ، گفتوگوهاي تا
در زن بازيگران بازي به راجع جديدي نظرات صانعي ، آيتاللهميپردازند او احكام
او ، جديد نظر بنابر كه بود شده شايع.دارد سينمايي فيلمهاي و تلويزيوني برنامههاي
نمايش":شد تصحيح صورت بدين بعدها نظر اين البته.كنند بازي فيلمها در ميتوانند زنان
نميتوان و نيست جايز باشند مردها آن بيننده كه صورتي در فيلمها در بيحجاب مسلمان زن
به خود كه است ضرورتهايي ضرورتها ، گونه اين چون.داد جواز به حكم نقش ، ضرورت خاطر به
(گويا 29/5/81 سايت) ".ميرود بين از نقش تغيير با و آورده وجود
دليل بدين دارد توجه خويش مقلدان مشكلات به صانعي آيتالله دارند عقيده مردم از بخشي
محافل در شدت به آن سقم و صحت از جداي امر ايناست آورده روي نوگرايانه جديد احكام به
چيزي.ميگويند سخن فراوان تاب و آب با آن مورد در مردم و افتاده جا ايرانيان محاورهاي
در كه است چيزي اين است جديد احكام اين فقهي مباني ميشود مطرح كمتر ميان اين در كه
حوزه مدرسين جامعه ميان ، اين در.نميشود بحث آن مورد در زياد هم ديگر علماي ميان
جدي انتقاد مورد صانعي آيتالله جديد فتاوي كرد ، اعلام بيانيهاي صدور با قم ، علميه
اعضاي فقهي انتقادات پيكان نوككردند منتشر را نقدها اين جزوهاي در حتي و است آنان
كه منابعي و مباني يعني.بود رفته نشانه را صانعي فقهيآيتالله مباني مدرسين ، جامعه
دست آنان به خاص عقيدتي فكري ، رشد به مداوم تحصيل و تدريس سال طي 25 صانعي آيتالله خود
مجتهدان و علما با حوزه نوانديش و نوگرا طيف ميان جدي چالش يك آغاز اين.بود يافته
علميه حوزه در دوگانه فقهي انديشه تكثرات و فكري تقابلات از روشني به كه بود سنتگرايي
شامل آيتالله ، جديد ديني احكام كه گفت بايد را اين حقيقت در.ميداد خبر ايران امروز
مذهبي و غيرمحفلي و محفلي تيپ و مدل و درجه هر در و فرهنگي اجتماعي ، سياسي ، طبقات تمام
هيچ از سخن جلسهاي در اگر كه است دليل بدين و ميشود غيرحكومتي ، و حكومتي و غيرمذهبي و
شخصيت يك تعريف راذيل صانعي آيتالله نام نميبرند ، مشخصي مذهبشناس و ديني شخصيت
مرجع تقليد ، سن زن ، موسيقي ، فقيه ، ولايت حوزه در او احكام.ميبرند كار به نوگرا مذهبي
عمومي حوزه در را زيادي بسيار تاثيرات و مناقشات...و قانونمداري كافران ، تقليد ،
با صريح تعامل در ديني دستورات اين گفتيم ، هم پيشتر چنانكه زيرا است ، شده باعث اجتماعي
نظير اجتماعي مسائلاست آنها تقويتكننده و تدوينكننده حقيقت در و مردمي خواستهاي
پرسروصداي مراسم و خصوصي مجالس در كه "پاپ موسيقي با جوانان رقص" يا و "زن تكخواني"
آيتالله جديد فقهي احكام مشمول داده ، اختصاص خود به را توجهي قابل جايگاه ايرانيان
.است شده صانعي
:است داشته ايراني اجتماع صحنه به گشوده نظر و نوين نگاه يك خود جديد فتاوي در وي
سبب كه امري هر و است لازم زن در ستر و عفاف رعايت لكن نيست حرام نفسه حد في زن صورت"
اينكه ضمن است لازم آن ترك و گيرد انجام نبايد گردد زن بودن عفيفه و مستوري رفتن بين از
رقص"(گويا 29/5/81 سايت) ".باشد باطل نبايد (زن در چه مرد در چه) هم خوانندگي محتواي
در را زن و مرد اختلاط و طاغوت ترويج و باطل ترويج مانند ديگري حرام چنانچه نفسه ، حد في
(گويا 29/5/81 سايت) ".است حرام گفت نميتوان باشد نداشته پي
نزديك از را او و ميكنند حس ، خود نزديكي در را ديني مرجعي مردم كه ميشود گونه اين
ميتوان حوزه دو در را آيتالله جديد فتاوي.مييابند روز اجتماعي مسائل جريان در
.خصوصي حوزه _ اجتماعي2 سياسي ، حوزه _ سنجيد1 اجتماعي نهاد بر را تاثيراتش و كرد بررسي
نماز برپايي چگونگي قانون ، به احترام قبيل از موضوعاتي بر بيشتر وي تاكيد نخست حوزه در
اكثر در كه حالي دراست ديني مرجعيت شرايط و منكر ، از نهي و معروف به امر چگونگي جمعه ،
ايشان ميدهند ، "حكومتي قواعد" به حكم اجتماعي سياسي مسائل باب در تقليد مراجع موارد ،
مدل نوع":است گذارده شورا مجلس مصوب قوانين برتري و قانون قدرت بر را خويش اصلي تاكيد
و رنگ حيث از) دختران و پسران پوشش نوع يا و گوناگون شكلهاي به آرايش و پسران براي مو
..و چادر و مقنعه مانتو ، ) دختران براي حجاب نوع از استفاده و (حجاب شرعي حدود نه و مدل
و است جايز و مباح و نيست شرعي محرمات جزء و است اشخاص خود با انتخابش اينها همه (.
هم آن نوع يك بر اجبار.است افتراءعليالله و غيرجايز نفسه حد في آن شرعي نمودن محدود
در مردم نمايندگان تشخيص صورت در ميتواند موارد اين.ميباشد افراد شخصي امور در تصرف
جمهوري نظام در آن مفاسد و جامعه مصالحشود جلوگيري و دربيايد قانون صورت به مجلس
".است (مجلس در مردم منتخب نمايندگان يعني) شورا تصويب و تشخيص تابع اسلامي
نمايندگان مصوب قانون از برتر اسلامي جامعه در حكمي هرگز كه كرده اعلام شكل اين به او
نفع به كرده دخالت كارفرما و كارگر ميان قضاياي در نميتواند اسلامي احكام":نيست مردم
و سوال حق هيچكس.است اسلامي شوراي مجلس وظايف حيطه در فقط امر اين.نمايد عمل كارگر
راه عام ملاء در كه زني و مرد يا و دختر و پسر مانند افراد از تجسس و تفحص و تفتيش
است ديگران سلطه در دخالت كه محرميت مدرك دادن نشان به آنان الزام و نداشته ميروند
".مجلس نمايندگان توسط قانون تصويب جز به است ، غيرجايز و حرام
نيز ايران انقلاب فقيد رهبر امامخميني آيتالله شده توصيه و موكد مباحث از موضوع اين
آيتالله امروز.ميكردند تاكيد مجلس عميق تاثير و نقش بر موارد ، اكثر در ايشان.بود
شده باعث جرياني چه چيست؟ برابر در او رويه اين برآيند اما ميكند رفتار چنين نيز صانعي
چنين به اسلامي جامعه در خود تابعان مذهبي كنشهاي بر حاكم و ديني مرجع يك عنوان به او
تاكيد با و مشخص طور به ديني مرجع يك شده باعث مسئلهاي چه بپردازد؟ الگوبردارياي
بفشارد؟ پاي اسلامي جمهوري در پارلمان نقش و مردم نظر و راي بر آشكار ،
از خويش مذهبي احكام با ديني مرجع كهيك است اوليهاي ابزارهاي از احكام اين بيشك
براي منصوب باشد ، شرايط جامع كه مجتهدي هر":ميشود مانع خودرايي ، و جامعه شدن تكصدا
ندارد ، خاصي حكم اسلام كه عامه مصالح در اجرا مشروعيت مردم ، به نسبت و است ولايت
به آنان رضايت و آرا به منوط مشروعيت ، و است آنان توده و اكثريت نظر و مردم با منحصرا
ولايت با غيرمستقيم يا مستقيم طور به آن اجراي دستور و است اكثريت طريق از يا و كلي طور
".است فقيه
رفتار به خصوص به امر اين.است مذهبي جامعه در ديني اخلاق رعايت وي ديگر توصيه همچنين
اما است تخييري واجب جمعه نماز":بازميگردد ميدارند ، برپا را جمعه نماز كه جمعه ائمه
تقوا به هدايت و تقوا مركز و مسلمين و اسلام به خدمت براي جمعه نماز كه داشت توجه بايد
اجتماع از يا و شود افراد سر پشت بدگويي و غيبت محل نعوذبالله جمعهاي نماز هرگاه و است
يعني مردم حاكميت و اسلام خط از غير خطي و جناحي اصولا يا و افراد كوبيدن براي آن
باب از كه نگوييم اگر و كرد شركت جمعه نماز آن در نبايد شود سوءاستفاده اسلامي جمهوري
تنهايي به بايد..هم ظهر نماز قطعا هست كه است ، حرام اثم بر اعانه و ظلم تقويت
".نكرد شركت جمعهاي نماز چنان در و شود برگزار
پدران تا داده نوازش بيشتر را جامعه جوانان مشام نوعي به احكامش كه امروز ساله مرجع 65
"توضيحالمسائل رساله" در او.است فشرده پاي يكسان به شريعت مولفه سه هر بر را ، آنها
پرداخته "ديني اخلاقيات" از گوشهاي و ديني مناسك و شعائر ديني ، اعتقادات تعريف به خود
و جمعه نماز برپايي و متعه ، حكم منكر ، از نهي و معروف به امر احكام در را نمودش كه است
مرجعي اگراست نبودن دنيا محب و اعلميت و عدالت شرط ، ...":ديد ميتوان مرجعيت شرايط
و عدالت اگر است تقليد مورد نيست ، نظام موافق حتي يا و دارد نظر اختلاف مسئولان با
خودش براي الهي احكام و فقهي مسائل مورد در فقيه ديدگاه.باشد جمع او در ورع و اعلميت
زيادتر نظر يك او راي مختلف موضوعي نظريات و ديگر مسائل مورد در اما است حجت مقلدانش و
".نظرهاست صاحب بقيه مثل فقيه و نميشود محسوب
حتي تاثير ، عدم به توجه با ميگذارند ، بيرون را خود سر موي كه خانمهايي برابر در"
اگر كه است ذينفوذ افراد بر.منكر از نهي مراتب بقيه به رسد چه نيست هم نصيحت وظيفه
ضرورت رفع براي اسلام در موقت عقد اساسا" يا و".كنند جلوگيري ميدهند تاثير احتمال
همسرشان كه كساني براي بنابراين.گرفتن قرار دائم ازدواج عدل يا و مشروع عياشي نه است ،
ولو موقت عقد نمايند ، اطفا همسر وسيله به را جنسي غريزه ميتوانند و آنهاست اختيار در
".است جواز عدم و منع به محكوم بلكه اشكال ، محل اينجانب نظر به مسلمان زن به نسبت
دستورات.مييابد بارزي نمود ايراني فكر روشن مرجع احكام شخصي ، يا اجتماعي حوزه در
شكلگيري به ايران اجتماع در زن نقش به او نوين نگاه و زن مورد در صانعي آيتالله ديني
صانعي آيتالله مذهبي احكام حيطه ، اين در بتوان شايد.است انجاميده وي ديني جديد آراء
امر اين به توجه با عميق تاثير اين.دانست اجتماع در زنان از اسلامي نوين حمايت نوعي را
ترديد دچار مونث جنس به اسلامي فقه نگاه به نسبت جهاني جامعه امروز كه ميشود ارزيابي
صانعي ، آيتالله زمان ، اين در.ميبينند روايت زنان حق در بيعدالتي نوعي را آن و است
اسلام در زن مسئله به چيز هر از بيش را خود نوين ديني احكام نموده ، جزم را خود عزم
براي قضاوت ولايت ، مرجعيت ، توانايي دختران ، بلوغ زمان درباره وي اعتقاد.ميدهد اختصاص
جامعه در زنان به نسبت او روشنبينانه نظر از حاكي ديني دستورات ديگر و مسلمان زن
سال سيزده را سني شرط كه ساباطي عمار موثقه نظر دختران ، بلوغ درباره ايشان.است اسلامي
متعرض فتاوا و نصوص كه بلوغ علائم ساير احراز عدم صورت در" داده ترجيح ميداند ، قمري
ديه تفاوت درباره صانعي آيتالله ".ميرسند تكليف به (سالگي سيزده) سن اين در آنهاست ،
اطلاق از مستفاد حكم ، اين و است مساوي مرد ، و زن شبهعمد و خطا ديه":ميگويد مرد و زن
مانعي نفسه فيحد زن ناخن گذاشتن بلند":كنيد توجه احكام اين به يا ".است ديه ادله
".است آمده اخبار در زينت عنوان به بلكه ندارد
رعايت فرض با ميباشد مشروع عقلايي غرض داراي كه بالعكس و مردان نقش در زنان بازيگري"
مادر برساند قتل به را خود فرزند پدري اگر" ;".ندارد مانعي آن جنبي امور شرعي
تفاوتي هم با راسه ، من حق عدم دليل به دو هر چون بالعكس و كند قصاص را او نميتواند
مرد مخصوص نميتوان را اجتهاد و علم تحصيل" ;".نيست مادر و پدر بين تفاوتي ندارند ،
مراتب و مسائل تمام ميتواند آنشدهاند تشويق علم كسب به انسانها همه كه چرا دانست
از پيش تا كه بگوئيم جرات به ميتوانيم ".گردد دارا را رهبري و ولايت مرجعيت ، قضاوت ،
مرجع و بود نشده ديده شيعه عالمان فتواهاي در زن موقعيت و جايگاه به نظراتي چنين اين
اسلامي فقه پرسنگلاخ و صعب راه اين كه سختيهايي و مشكلات تمام با جوانان ، امروز تقليد
و كفار خصوص در آيتالله ديگر نظرات.است يافته دست مهم اين به گذارده ، رويش پيش
حرمت غنا ، و موسيقي حرمت":است دارا را عالمانه روشن ديد از درجهاي نيز موسيقي
به و بيعفتي و بيبندوباري ترويج آن در كه موسيقياي و غنا و صوت هر و است محتوايي
مورد در ايشان ".نيست حرام ندهد ، نشان بد را اسلام چهره و نباشد انسانها كشيدن انحراف
به كه آنان حربي !آرياست مسلمانان طهارت همانند آنان ، طهارت اظهر ، ":است معتقد كفار
ديني معاند (ديگر جهات سبب به نه) ميجنگند آنان با مسلمانان اعتقاد و اسلام خود دليل
هستند ، آن منكر باز اسلام ، حقانيت به يقين با كه كفار بقيه از اندكي همانند هستند ،
".نجاستاند به محكوم
گزارش يك پايان
مراقب بايد ميگوييد سخن كشوري در مذهبي منبع و مرجع بالاترين مورد در شما كه هنگامي
از بايد.ميرسد انجام به ايران در گزارش اين كه زماني هم آن.باشيد خود گفتههاي تمام
اسلامي مرجع مذهبي و ديني جنبه به نگويند كه كنيد استفاده خاصي عبارات و كلمات نوع
كه دارد فراواني ملاقاتكنندگان معمول طور به صانعي آيتالله.است شده وارد لطمهاي
كه است مراجعي معدود از او.هستند سياسي علمي ، متمايز طبقات از بيش و كم آنان همه
پذيرايي آنان از اسلامي اصول با مطابق خويش منزل در و دارد برجستهاي خارجي ميهمانان
تفسير با است ممكن كه است آناني كمال و تمام احترام حفظ بر مبتني آيتالله روش.ميكند
ميهماننوازي.آيند شمار به نجس يا و كافر ديگران شخصيتي نظرگاه از يا و ديگر ، عقايد
ديدارهاي تمام در او است ، اسلامي تربيت و ايراني فرهنگ تلاقي اوج نقطه آيتالله شخص
مختلف پيامهاي و سخنرانيهاميكند آغاز محلياش خاص بذلهگويي با را جلسه خارجياش
.است بوده همراه و همراي ايران در اصلاحگري جريان با تاكنون و معمول طور به آيتالله
نوعي به ايران ، رسمي مذهب لايه بالاترين در تقليدي مرجع چنين وجود گفت ميتوان واقع به
.است آورده وجود به ايران مردم توده همچنين و اصلاحطلب طيف براي را تخصصي گرانيگاه حالت
اسلامي فقه مسئلهآفرين ابعاد فصل و حل به مصروف را خويش غم و هم اينك كه گرانيگاهي
به اجتماعي آزاديهاي و زن كافران ، مسائل در كه ابعادي.است نموده كنوني جهان در
احكام آيا اما.است شده تبديل غيرمذهبي متفكران توجيه بزرگترين و دستاويز مهمترين
فقه حاكميت درباره مذهبي حتي و غيرمذهبي متفكران نگاه توانسته صانعي آيتالله نوين
سازد؟ دگرگون را اسلامي
8_ غرب در شرق
اديان تاريخي _ تطبيقي مطالعه جنبش
آمريكايي تفكر در شرقي انديشههاي
جانسون.تي كارل
بشيريه حميد:ترجمه
تحقيق كار و 1890 ، دهههاي 1880 در اديان تاريخي و تطبيقي مطالعه براي جنبشي پيدايش
علوم مدارس و دانشگاهها به دانشوران انفرادي مطالعات محدوده از را شرقي انديشه درباره
متون يافتههاي با استناد به تا بودند آن پي در نو جنبش اين حاميان.داد گسترش ديني
تحقيقات و داروينيستي ، تكاملي انديشههاي متون ، اين انتقادي مطالعه مقدس ، كتاب به مربوط
ميسر را زبانشناسي و روانشناسي ، انسانشناسي ، باستانشناسي ، از عميق شناختي كه شرقي
موضوع بر شدند كشيده تاريخي مطالعات سوي به كه آناني.يابند دست "دين علم" به ميساخت ،
روي اديان تطبيقي مطالعه به كه دسته آن ديگر ، سوي از.يافتند تمركز دين تحول و پيدايش ،
البته.پرداختند جهان زنده اديان شكلي و مفهومي تفاوتهاي و شباهتها به بيشتر آوردند
مباحث از دور به گرايشي دو هر ;داشت وجود گروه دو بين نزديكي همكاري و ارتباط عمل در
گفته اين نقل با جنبش اين سخنگويان.ميدادند نشان مذهب علمي مطالعه جانب به و الهيات
به كه دهند نشان تا بودند مايل ،"نميداند زباني هيچ ميداند زبان يك كه كس آن" گوته
آنان ".نميشناسد را ديني هيچ واقع در ميشناسد را دين يك تنها كه كس آن" قياس همين
فضاي خواهان كه آمدند گرد متالهيني حلقه در و دانشگاهها مذهبي دپارتمانهاي در بيشتر
جانسون ساموئل و كلارك فريمن جيمز.بودند خارجي مذهبي هياتهاي فعاليت براي گستردهتري
.بودند راه اين پيشگامان
ايجاد در ميتوان را نوزدهم سده دهههاي آخرين در آمريكا در نو جنبش اين سريع گسترش
مطالعه به كلي يا جزيي طور به كه ديد نشرياتي تاسيس و دانشگاهي منصبهاي ديگر و كرسيها
تدرس به سال 1867 در پيشتر كلارك فريمن جيمز.داشتند اختصاص مذاهب تاريخي و تطبيقي
و تاريخ و تطبيقي الهيات" كرسي نخستين اما بود ، پرداخته هاروارد در غيرمسيحي اديان
تا.شد سپرده فرفيلدوران ويليام به و پا بر بوستون دانشگاه در سال 1873 در "دين فلسفه
دانشگاه پرينستون ، ديني علوم مدرسه هدايت با دانشگاهها و كالجها از بسياري سال 1900
لوئيس.بودند كرده داير را مشابهي كرسيهاي شيكاگو دانشگاه و كرنل دانشگاه نيويورك ،
:كرد تفسير چنين سال 1905 در را پديده اين جنبش ، اين دانشپژوهان اولين از يكي جردن هنري
اديان با پژوهندگان كردن آشنا در دينياش مدارس و دانشگاهها كه ندارد وجود كشوري"
اديان) ".باشد كرده كاري اخير ، مدت در متحده ايالات كالجهاي از برخي اندازه به مختلف
موقعيتهايي ديني مدارس و دانشگاهها در كرسيهايي ايجاد موازات به.(تطبيقي ، ص 383
افتتاح با انگلستان.آمد وجود به بينالمللي سطح در زمينه اين در تدريس براي نيز
راه اين در پاي در 1888 گيفورد درسي كلاسهاي شروع و سال 1878 ، در هيبرت درسي كلاسهاي
سلسله و سال 1891 در اديان تاريخ درباره درسهايي مجموعه آغاز از پس آمريكا اما ;نهاد
از نشرياتي.آورد روي جهت بدين در 1894 اديان تطبيقي مطالعه زمينه در هاسكل درسهاي
دهههاي در نظري فلسفه نشريه و نو ، دنياي آمريكا ، خداشناسي نشريه مقدس ، كتاب دنياي قبيل
.دادند اختصاص باره اين در گزارشهايي و مقالهها به را خود فضاي بيشتر و 1890 1880
را عموميتري مطالب ارنا و ويكلي ، هارپرز ريويو ، آمريكن تورث مانثلي ، آتلانتيك مجلات
الينوود ، فيلد فرانك هاولتري ، كراوفورد اورت ، كارول چارلز نوشتههاي.ميكردند منتشر
توري ويليام و باكلي ، ادموند هال ، كاتبرت چارلز باروز ، هنري جان كلارك ، هنري ساموئل
مطالعات جنبش زيربنايي محرك قوه بيشتر شك بدون.يافتند راه مطالعات اين اعماق به هريس
روششناسي پوشش در جديدي برهانآوري با مسيحيت از دفاع براي تلاش از تاريخي - تطبيقي
معمول تاييد و توجه و داشتند را خود جاي شرقي اديان حال اين با اما ;ميشد ناشي علمي ،
در را تريبونها و نشريات بهترين جنبش اين سخنگويان كه آنجا از.ميكردند دريافت را
.يافت گذشته از نفوذتري با و بيشتر مخاطبان شرقي انديشههاي داشتند ، اختيار در كشور
كاروس پل
علميتري ، و مقايسهايتر مفهومپردازي به توجه چگونه كه ميدهد نشان كاروس پل كارهاي
بسيار اما نبود ، شاخص چندان چه اگر وي رويكرد.است داده بيشتري رواج را شرقي انديشههاي
تحصيل و شد زاده آلمان در كاروس.داشت شباهت تاريخي - تطبيقي مطالعات آمريكايي مكتب به
علوم و تاريخي زبانشناسي مسيحي ، برهانشناسي و فلسفه در مطالعاتش تكميل از پس ;كرد
احتمال.كرد مهاجرت آمريكا به كه نكشيد طولي سال 1876 ، در دكتري درجه دريافت طبيعي ،
در شرقي مطالعات زيرا باشد ، شده روبهرو شرقي انديشههاي با آلمان در نخست وي كه دارد
كه آلماني رياضيدان گراسمان هرمان.داشت كشور اين دانشگاههاي در چشمگيري رواج زمان آن
مترجم و هندشناس عنوان به گذاشت ، كاروس فلسفي ديدگاه بر را تاثير بيشترين انديشههايش
مجله يك سردبير آمريكا در وي خلاصه طور به.بود برخوردار بسياري احترام از ودا - ريگ
و ;نگاشت آزاد ، مذهبي انجمن افكار ناشر ايندكس براي مقاله چندين ;بود زبان آلماني
سال در مرگش زمان تا كه گرفت عهده بر را كورت اوپن نشريه سردبيري سال 1887 در سرانجام
مجموع به نيز را مونيست نشريه اداره سال 1890 در.ميشد اداره وي مستقيم نظر زير 1919
.افزود خود مسئوليتهاي
فلسفي پرسش صدويك
سيبزميني و تمبر
كوهن مارتين
صالحي آرش:تدوين و ترجمه
:پنجم و سي و چهارم و سي مسئله يادآوري
از كدام هر فهميد ميكرد ، مطالعه را پست اداره تمبر ويژهنامه كه هنگامي فردريك
اين دليل.شدهاند پوند حالا 100 بود خريده پني قيمت 20 به پارسال او كه را تمبرهايي
.(قرمز برگهاي و آبيرنگ زرافه) بود تمبرها اين رنگهاي در چاپي اشتباه هم ، قيمت افزايش
.درگرفت سندرا و فردي ميان بحثي ماجرا اين پي در
داشته بستگي مادموازل و مسيو فلان كرم به چيزي هر ارزش كه بپذيرد نميتوانست سندرا
.باشند نداشته ارزشي خود خودي به چيزها و باشد
سيبزميني و تمبر ارزش:سيوششم مسئله
:گفت ميخاراند ، را سرش كه حالي در فردريك
درباره ما اينهكه مهم بلكه نباشه ، ميكنند فكر مردم كه چه اون به چيزها ارزش شايد -
!فكرميكنيم چي ديگران فكر
:گفت بود شده خيره نقطهاي به كه سندرا
احمقانه خيلي كه جداميكنند فكر ميكنيم ، فكر ما كه ميكنند فكر طور همان ديگران -
وجود هم ديگه مشكل يك.كنيم نفوذ نميتونيم ديگران ذهن به ما.باطله دور يك اين است
.ميكنند قضاوت چطور چيزها ارزش درباره ديگران كه بفهميم بايد چيز هر از قبل.داره
نميشه حساب اين با پس...چيه چيز فلان به نسبت ما نظر كه بدونند ميخواهند هم ديگران
نتونند تمبر ، كلكسيونرهاي مثل هم فروشها سيبزميني چرا راستي كرده تعيين را چيزي ارزش
داره؟ وجود فرقي چه سيبزميني و تمبر بين مگهكنند برابر صد را سيبزميني قيمت
:گفت جواب در و كرد پاك را عينكش شيشه دهد ، نشان را نفسش به اعتماد كه اين براي فردريك
.بكنند را كار اين بتونند فروشها سيبزميني ميزنم حدس من خوب ، _
.ببرند بالا را قيمتها هم با همه بايد منتها
است؟ امكانپذير كاري چنين آيا اما
7_ صلحطلبي
صلحطلبي آيين
موزلي آلكس
بهلولي محسن:ترجمه
مهيا را انعطافپذيري نظريه كلي پيامدگرايي مانند به راهنما اصل يك پيشنهاد در ناتواني
كه دارد اين بر دلالت كه ميشود تئوري منطقي بسط در موضوع يك به تبديل آنجا اما ميكند ،
.است الزامي وجودش منطقا جنگها تمامي پايانبخش جنگ صلحطلبانه ، ايدهآل يك عنوان به
در است ممكن ميشود ، توجيه عادلانه جنگ تئوري سنتي دلايل اساس بر كه تدافعي جنگ يك
ديگر سوي از اما نشود ، پذيرفته بينالمللي بيثباتي علت اصليترين عنوان به مجموع
را صلح تحميل براي امپرياليسم جنگ يا مداخلهجويانه تجاوزكارانه جنگ كل به نميتوان
كنار را تجاوزكارانه جنگهاي تمامي ميبايد كه ميگويند صلحطلبان اغلب اگرچه نپذيرفت ،
دامن جهاني بيثباتي به كه نمايند جنگي به اقدام همسايه كشور دو اگر چرا؟ اماگذاشت
باشد ، صلح نهايياش هدف كه آنجا تا باشد ، تجاوزكارانهاي سياسي جنبش حاوي حتي و بزند
متفاوتي بسيار سلايق پذيرش مورد ميتواند صلحطلبي آيين.بود خواهد پذيرش قابل اخلاقا
البته كه دهد روي خودش خاطر به بايد جنگ كه مدعياند متفكران از قليلي تعداد.گيرد قرار
يا سرزمين تهور ، عظمت ، خاطر براي جنگ اغلب زيرا است ، منطقي مشكلات حاوي ديدگاه اين
براي سودمندي بسيار شرايط صلح كه مدعياند متفكران بيشتر اما.ميافتد اتفاق ارزشها
دادوستد ، شكوفايي صلح اينكه جمله از دارد ، همراه به ميبرند ، سر به آن تحت كه انسانهايي
كه دارند قبول متفكراني چنين بنابراين.ميكند فراهم مجموع در را زندگي و خانوادهها
حفظ خاطر به ميتواند تنها جنگ اين اما بگيرد ، در جنگ است ممكن صلحآميز ، شرايط حفظ با
كه حقوقدانان و فلاسفه اغلب و ارسطو افلاطون ، نوشتههاي در را نكته اين ما.دهد رخ صلح
واقع به چيزي هر است ، برجستهاي هدف صلح اگر پس.ميخوانيم ميباشند ، موثري آدمهاي
به دورانهاي طولانيترين از يكي مثال ، عنوان به.ميرود شمار به آن حفظ جهت در ابزاري
كه است ميلاد از قبل تا 2000 سالهاي 5000 مابين و مصر در بشري صلح آخرين از رسيده ثبت
و ثابت اجتماعي نظام نتيجه عنوان به حدي تا و جغرافيايي جداسازي ماحصل عنوان به حدي تا
مدت براي را صلح بتواند شايد مركزي كنترل يك تحميل.داشت رواج زمان آن در كه بود محدودي
دولت يك.نيست همگان پذيرش و خواست مورد شيوه اين اما درآورد ، اجرا به طولاني زماني
عدم واسطه به را صلح تا است قادر ميدهد ، نشان جمهوري در افلاطون كه آنچنان قوي ، مركزي
اما.كند برقرار شود ، تغيير موجب كه شرايطي هرگونه دانستن مجاز تغييرو هرگونه پذيرش
به مجاز افراد اذهان اگر و ميشود اذهان تحميق به منجر محيطي چنين يك كه گفت ميتوان
تحكيم وضعيت جامعهاي چنين آن ، برقراري يا بردن از ، ازبين اعم نباشد ، موجود نظام تغيير
داخل ، محيط در خواه باشد بيگانگان جانب از خواه تغيير ، بروز نهايتا كه ندارد ، يافتهاي
ميكند اعمال را بينالمللي صلح نوعي اغلب امپرياليسم.نيست خوبي نشانه جامعه يك براي
نهاد آن ماهيت بايد چرا ميشود ، تامين صلح اگر اما ميشود ، پذيرفته روزي چند تنها كه
.نشود واقع پذيرش مورد ميشود ، صلح اين تامين موجب كه سياسي
|