است توهم يك ماهيان ناپذيري پايان
كليمانجارو برفهاي با وداع
...آب روي بر خانهاي
است توهم يك ماهيان ناپذيري پايان
آبزيان منابع و زيست محيط حفظ صيد ، مديريت در اطلاعات نقش
و ميكنند شكار كوركورانه را آبزيان از انبوهي جمعيت روز شبانه صيادي ، مجهز ناوگانهاي
انداختهاند خطر به را آبزي گونههاي از بسياري نسل
بشر براي غذا تامين روشهاي رايجترين از يكي دور بسيار گذشتههاي از ماهيگيري:اشاره
صيد ابزار پيشرفتهترين به شيوهها سادهترين از تاريخ ، طول ماهيگيريدر.است بوده
در كه چرا نيست ، خوشحالكننده بيشتر ماهيان صيد براي فناوري است ، شده تبديل انبوه
انبوهي جمعيت شبانهروز در بيرحمانه صيادي ، ناوگانهاي اقيانوسها ، و درياها از بسياري
زيستيوجود گونه هزاران عظيم ، جمعيت اين ميان در.ميكشانند قربانگاه به را آبزيان از
مجهز ناوهاي توسط صيد روش بيرحمانهترين با دريا كف تراشيدن با و كوركورانه كه دارند
گونههاي نسل و زندگي صيد ، روش اينآيند كار به تغذيه براي كه ، بيآن ميشوند ، شكار
يابد ، ادامه منوال همين به اگر و است كرده روبهرو جدي خطر با را آبزيان از بيشماري
.ماند نخواهد باقي آلوده و زنده موجودات از خالي درياهاي جز آينده نسلهاي براي
مديريت در اطلاعات نقش و اهميت به ميباشد ، مفصلتر نوشته يك از گزيدهاي كه حاضر مقاله
.دارد اشاره آبزيان بقاي و زندگي و زيست محيط حفظ و صيادي و صيد
ميگرفت ، انجام ساده و ابتدايي بسيار ادوات و امكانات با صيادي و صيد فعاليتهاي كه زماني
اقتصاديهيچگونه چنين در.داشتند معيشتتكيه بهحداقل بيشتر دوره اين ماهيگيران
ورود با و زمان گذشت با.يابد تحقق نميتوانست سرمايهگذاري افزايش براي پساندازي
مثل ادواتي.آمد بوجود انبوه سطح در جديدي امكان صيادي و صيد براي جديد ابزار فناوري
قابل ميزان به را صيد ميزان.. و گوشگير تورهاي تورترال ، بزرگ ، صيادي شناورهاي
.دادند افزايش ملاحظهاي
و داده گسترش را خود حرفه تا ميسازد قادر را صياد و دارد بالايي سودآوري صيد نوع اين
زيست ملاحظات و منابع حفظ چارچوب در اگر روند اين اما.بيفزايد خود فعاليتهاي برحجم
براي.شد خواهد اقتصادي سنگين زيانهاي و ماهيگيري رفتن بين از به نباشد ، منجر محيطي
قالب در صيادي و صيد به مربوط فعاليتهاي اطلاعات است لازم روندي چنين بهبود و كنترل
.شود پردازش و ذخيره ثبت ، سيستمي
اطلاعات به نياز خود شناورهاي جمله از سرمايهشان كارايي افزايش براي صيادان طرفي از
شرايط هوا ، و آب وضعيت شامل اطلاعاتي.شوند گذارده آنها اختيار در بايد كه دارند مفيدي
آنها تراكم ذخاير ، نوع صيدگاهها ، ماهي ذخائر ميزان صيدگاهها ، و صيد مناطق موقعيت دريا ،
صيادي شناورهاي صيد ميزان كه ميشود موجب اطلاعات اين وجود ;ديگر مفيد اطلاعات ساير و
زيربخش شاغلان ساير و صيادان درآمد رشد باعث كه يابد افزايش ملاحظهاي قابل طور به
از نميباشند برخوردار مناسبي وضعيت از منابعآبزيان كه مناطقي در يا و ميگردد شيلات
.شود منابعآبزيان وضعيت بهبود موجب تا خودداري صيادي فعاليتهاي انجام
بيرويه صيد اما.هستند تجديدپذير كه ميباشند منابعي جمله از آبزيان ما ، جهان پهنه در
.ميكند محدود را منابع اين تجديد امكان آبي ، منابع در توليد باز روند به توجه عدم و
و كرده پيدا كاهش ذخاير اين كه ميشود باعث همچنين آبزيان ذخاير از بيرويه برداشت
.شد خواهد تخليه آبزيان منابع روندي چنين ادامه با.برود بين از ذخاير توليد باز امكان
نيز آينده نسلهاي و نيست خاص زمان و دوره يك به منحصر تنها آبزيان ذخاير كه آنجايي از
براي را آن بتواند كه باشد طوري حاضر عملكرد بايد بنابراين دارند را آن از بهرهمندي حق
.سازد پايدار آينده نسلهاي استفاده
صيدگاهها در صيادي و صيد فعاليتهاي كليه ميتواند ماهيگيري مديريت اطلاعات سيستم ايجاد
.نمايد نظارت و كنترل را سال مختلف فصول تمام در و
محيطي زيست سيستم در اختلال آبزي ، ذخاير و منابع تجديدپذيري در اختلال عامل عمدهترين
آنها برخياز كه دارد مختلفي علل محيطي زيست سيستم در اختلالميباشد منابع اين
از بيرويه بهرهبرداري عمومي ، محيطي زيست آگاهي و دانش سطح بودن پايين:از عبارتند
نامناسب استقرار زيست ، محيط وضعيت از شناخت و اطلاعات كمبود آبزيان ، ذخاير و منابع
استخراج ، و نفتي كشفيات به مربوط عمليات نفتكشها ، و كشتيها تردد اقتصادي ، فعاليتهاي
در ضعف منطقهاي ، و بخشي كلان برنامههاي و سياستها در محيطي زيست ملاحظات بودن كمرنگ
... و محيطي زيست مقررات و قوانين اجراي
اثر آبزيان برذخاير چگونه محيطي انفعالات و فعل كه مطرحميشود سوال اين حال
.ميگذارد
نيروهاي زمين ، آب ، قبيل از نهادهايي سري يك نيازمند همواره ما كشاورزي فعاليتهاي در
است نهادهايي نيازمند ديگر كشاورزي فعاليت هر مانند نيز آبزي منابع.هستيم بذر و كار
با مستقيمي ارتباط منابعآبزي ميزان و توليد كيفيت.گيرد قرار آن اختيار در بايد كه
اين كيفيتمناسب و مقدار به دسترسي ديگر سوي از و دارد نهادها اين تناسب و كيفيت
.ميكنند تعيين آن محيطي انفعالات و فعل ميزان و طبيعت را نهادها
توسعه و رشد جهت آن تجديدپذيري قدرت افزايش و آبزي ذخاير مصرف و توليد سيستم كردن پايا
تخريب از جلوگيري و منابعآبزي از حراست و حفظ صيادي ، و صيد فعاليتهاي و آبزي منابع
سيستم ايجاد مهم ، امر اين به رسيدن براي ابزار موثرترين از يكي كه است آن محيطي زيست
ميشود اساسي زماني كنترلها اين اهميت.است صيادي شناورهاي رهگيري و ماهيگيري اطلاعات
كه باورند اين بر و ندارند آبزياعتقاد منابع بودن پايانپذير بر منطقه صيادان اغلب كه
چرا و كرد تخليه را آن ذخاير نميتوان محدود برداشت با و بيانتهاست خدادادي منابع اين
نميدهد؟ صيادان به را آن از حصر و بيحد برداشت اجازه دولت
فني بعد دو از كه ميشود محسوب دريايي زيست محيط تخريب در بازدارنده عامل يك سيستم اين
.است بررسي و بحث قابل نظارتي و
صالحي محمد
مديريت ارشد كارشناسي دانشجوي
كليمانجارو برفهاي با وداع
ماند نخواهد اثري كليمانجارو برفهاي از ديگر دهه دو تا زمين گرمايشي پديده اثر بر
به را كليمانجارو برفهاي و يخي ميدانهاي آمريكايي ، نويسنده همينگوي ، ارنست زماني
هزار در 12 سطح كمترين به آفريقايي كوه اين برفهاي امروز اما.كرد توصيف "جهان پهناوري"
.شد خواهند ناپديد ديگر دهه دو تا واحتمالا رسيدهاند گذشته سال
اقليمي پژوهش نخستين اساس بر كه يافتهها اين واشنگتن ، از زيست محيط خبرگزاري گزارش به
قله اين ميگويند ، دانشمندان زيرا.است ناراحتكننده بسيار شده ، پيدا يخشناسي تحليلگري
دست از كه است كمنظيري موهبت و نادر پديده ، يك حاره و گرم بسيار منطقه يك در برفگير
.ميرود
از است ، شده واقع آفريقا نقطه بلندترين متر ، در ارتفاع 5895 با كه كليمانجارو ، سفيد قله
شده انباشته يخ و برف و است بوده آفريقا قاره زيباي نمادهاي يكي دور ، بسيار گذشتههاي
.است كرده تامين را قاره اين مردم از بسياري نياز مورد آب قله ، اين در
حال در بيسابقه آهنگي با كليمانجارو طبيعي يخچالهاي اخير سال دو برپايهپژوهشهاي اما
.است شده ذوب آن درصد ، 80 سال 1912 از و است عقبنشيني
يخچالهاي كه ميدهد نشان يافته ، انتشار (علم)ساينس مجله در پيش هفته كه جديد يافتههاي
شرايط وجود صورت در ميلادي سال 2020 تا و ميشوند ذوب سال در متر نيم آهنگ با طبيعي
.شد خواهد ناپديد كلي به كليمانجارو يخي كلاهك فعلي ، اقليمي
اين اصلي نويسنده و اوهايو ايالتي دانشگاه زمينشناسي مطالعات استاد ،"تامپسون لاني"
رفته پايينتر متر ، 17 سال 1962 از يخي ميدانهاي قله كه دريافتيم ما":ميگويد بررسي
".است رفته دست از استكه يخ عظيمي مقدار و بالا بسيار اينميزان.است
متر دو از بيش گذشته سال دو در كليمانجارو شمالي يخي ميدان حاشيه:افزود تامپسون
يخچالهاي عقبنشيني سال 2000 از پژوهشگر اين سرپرستي تحت گروهاست كرده عقبنشيني
.كردهاند رديابي را قله اين طبيعي
درياچه چهارمين اكنون كه چاد درياچه پيش سال كه 9500 ميدهد نشان گروه اين بررسيهاي
يخبندان دوره يك كه است شده مشخص همچنيناست بوده خزر درياي از بزرگتر آفريقاست ،
يخي استوانههاي تركيبات":گفت نيز تامپسون.است بوده حكمفرما منطقه اين در نيز طولاني
.است داده رخ آفريقا در گذشته هزاره در 12 خشكسالي طولاني دوره كم 3 دست كه ميدهد نشان
تهديد خشكسالي اين.كشيد طول قرن و 3 افتاد اتفاق پيش سال هزار طولاني 4 خشكسالي آخرين
".داد تشكيل را امروز آفريقاي صحراي و بود فراعنه حكومت براي بزرگ
مجله گزارش دوم نويسنده و "آمهرست" در ماساچوست دانشگاه زمينشناس يك ،"هاردي داگلاس"
امروزه آنچه از كمتر پوششي كليمانجارو يخي ميدانهاي خشكسالي ، دوره آخرين طي":گفت ساينس
".است ميشده كيلومترمربع ميرود 6/2 تصور كه مساحتيداشتند ميبينيم
اما داشتهاند ، عقبنشيني هم پيشتر كليمانجارو طبيعي يخچالهاي كه ميدهد نشان يافتهها
.است كننده نگران و بيسابقه يخها شدن ذوب فعلي آهنگ
در 12 بار نخستين براي كه بود خواهيم شاهد احتمالا ما ديگر ، سال تا 20":افزود هاردي
".نميماند باقي كوه اين روي يخ و برف پوشش هيچ گذشته سال هزار
نقاط طبيعي يخچالهاي روي آن اثرات و زمين شدن گرم روند با تغييرات آهنگ اين":گفت هاردي
عنوان به كليمانجارو از آينده استكهدر آن نگران وي اما "دارد انطباق جهان ديگر
.شود ياد پوسترها در گلخانهاي اثر قرباني
اينترنت:منبع
نائيني سعيدعلوي:ترجمه
...آب روي بر خانهاي
ميكشد دامن مكزيكوسيتي كمنظير و زيبا باتلاقهاي در همچنان كپرنشيني
به دسترسي هيچگونه و هستند روبهرو مسكن عاجزكننده كمبود با كه مكزيكي ، ميليونها
مكزيكوسيتي شده حفاظت باتلاقهاي بقاياي آخرين در را خود خانههاي ندارند ، بانكي وامهاي
سنتي ، طور به مكزيك دولتساختهاند شده ، تبديل حلبيآبادها و كپرنشينها به اكنون كه
.است دانسته مقدم محيطزيست حفظ بر را مسكن حق و كرده تحمل را بيرويه سازهاي و ساخت اين
.هستند كپرنشين آنان مهم بخش كه است جمعيت ميليون داراي 18 اكنون مكزيكوسيتي رو ، اين از
تازهترين به شورش ضد لباسهاي و تجهيزات با پليس صدها ميلادي ، گذشته ماه آغاز در اما
حدود پتك و طناب از استفاده با و برده حمله "كاچيكو آمالا" كپرنشين در پيشرويها اين بخش
آندره" برنامه از بخشي تخريب عمليات اين.كردند تخريب را حلبيآباد اين خانه چهل تا سي
فضاي از اين از بيش شهر اين ميخواهد كه است مكزيكوسيتي شهردار ،"لوپزاوبرادور مانوئل
اهالي راندن بيرون عمليات اين مكزيكوسيتي ، از رويتر خبرگزاري گزارش به.نشود محروم سبز
در فضاها اين.داد قرار سبز فضاهاي با نبرد مركز در را كپرنشينها آمالاكاچيكو ،
.است كمياب بسيار مكزيكوسيتي
باغهاي و درياچهها آبراهها ، از كه شده ساخته شده حفاظت باتلاق يك ميان در آمالاكاچيكو
.ميشود محسوب مكزيك دره كهن و زيبا طبيعي ميراثهاي از كه است شده تشكيل شناور
.نيستند قائل سبز فضاي براي ارزشي معمولا كپرنشينها
ناچار شهري مقامهاي داشتند ، برپا را خود بينظم سازهاي و ساخت كپرنشينان وقتي پيش سالها
برق نعمت از را آنان و بكشند جاده برايشان كنند ، صادر سند آنان خانههاي براي شدند
يك به تبديل آنها امروز حاشيهنشينان ، قبيل اين خطرناك رشد با اما سازند ، برخوردار
.شدهاند مكزيكوسيتي شهر براي سياسي -اجتماعي بحران
شكسته درهم روياي يك
پليس توسط آباد حلبي اين در خانهاش كه ساله نظافتچي 43 زن كارگر يك سانچز ، اسپرانزا
".شكستند هم در مرا داشتن خانه روياي شهري مقامهاي":گفت رويتر خبرنگار به شده تخريب
اضافي پول بناها به بايد من.ميشود تمام گران ساختن خانه اينجا در":افزود سانچز
.دهند عبور باريك و تنگ كوچههاي از و كنند دوچرخه بار را خانهام آجرهاي كه ميپرداختم
".هستند حلبيآباد اين خيابانهاي واقع در كوچهها اين
ميارزيد بود ، كرده پرداخت كوچك زمين قطعه يك براي دلار هزار چندين كه سانچز براي
.بود شده اعلام مسكوني منطقه اين ظاهرا.بپردازد را اضافي هزينههاي
حمايت داشتند ، حاكم سياسي حزب با ارتباط كه جامعه رهبران سوي از كپرنشينان گذشته ، در
.آورد دست به را كپرنشينان راي عوض در تا ميكرد تحمل را خانهسازيها حاكم حزب.ميشدند
با وي ".ميدادند انجام مردم شهر ، تمام در كه ميكردم را كاري همان من":ميگويد سانچز
ما را اصلي هزينه:گفت خود سكونت محل همسايگي در "ميلكو زوچي" ناحيه به اشاره
هر از است زمين بازان بورس دست در دستشان كه بسازوبفروشها و دلالان اما ميپردازيم ،
!ميباشند مصون مجازاتي و خسارت
مورد اين در و ميسازيم پارك در را خود خانههاي كه نداشتيم خبر ما:گفتند كپرنشينان
هشدار آنان به پيش ماه از 8 ميگويند شهر مقامهاي اما.نشد داده ما به هم هشداري هيچ
و شد مغازهها و واردخانهها و كرد استفاده مرج و هرج از پليس ميگويند ساكنان.داديم
.است برده سرقت به را نوشابهها و سيبزميني چيپس پول ، جواهرات ،
بينظم كپرنشينهاي در مكزيكوسيتي ساكنان درصد از 60 بيش مردمشناختي ، بررسي يك اساس بر
و آب جاده ، مانند پايه خدمات از كه دارند سكونت -غيرقانوني برخي قانوني ، برخي -متراكم و
.هستند بيبهره برق
اينترنت:منبع
|