نرويد اغما به شوك اين از
هنرمند و مطلقهنر آزادي
نشاط آفريده آخرين
ياسينمايي شاعرانه مادري سرزمين شكوههاي
نرويد اغما به شوك اين از
برلين هنر سالانه نمايشگاه
گلستان ليلي
معروف نقاش يك را پاكت هر دست كه بود خريد بزرگ پاكتهاي از پر ميز غرفهاييك در
بود زيبا هم كنار در پاكتها مجموعهاين و بود كرده نقاشي
بزرگ نمايشگاه يك كه برلين هنر سالانه نمايشگاه از دعوتنامهاي سال هر پيش ، سال سه از
را ما اينترنتي سايت كه بودند داده توضيح.ميرسيد گلستان گالري براي است بينالمللي
گالري فقط نمايشگاه اين در.كنيم شركت نمايشگاه اين در ما كه مايلند و ديدهاند
.كشور يك نه و فرد يك نه و كند شركت ميتواند
بايد را كارهايي چه ببينم تا بروم تماشا براي كردم فكر امسال و نبود فراهم امكانات
با را جريان.كنيم شركت نمايشگاه اين در درستتر گزينشي با آينده سال تا دهيم ، شركت
فكر اين از ايشان استقبال با و گذاشتم ميان در معاصر هنرهاي موزه مدير آذر سميع دكتر
زندگي آلمان در سالها كه معاصر نقاش لاشايي فريده با كه شد اين بر تصميم.شدم روبهرو
.شويم سفر اين راهي دارد ، كامل آشنايي آلمان فرهنگ و هنر با كردهو
گالريداران و مجموعهداران مختص اول روز.شد افتتاح نمايشگاه برلين به ورودمان فرداي
استاد و برلين مقيم ايراني نقاش نصير عليبوديم مدعو گالريداران جزو هم ما.بود
.كرد لطفهايش مرهون را ما و بود ما ميزبان روزه ده سفر اين در برلين هنر دانشكده
غرفهها.بود زيادي غرفههاي داراي و بود داده اختصاص خود به را بزرگي مساحت نمايشگاه
مابين و بودند كرده تقسيم بخش چند به را سالنهاداشتند مساحت مربع متر شصت تا ده از
.داشت كردن در خستگي براي جايي و رستوران تا سه دو مصاحبه ، يا كنفرانسي سالن بخش هر
و تركيه و مصر و هند و آمريكا و روسيه بودند كرده شركت دنيا كشورهاي بيشتر تقريبا
البته كه اروپا كشورهاي تمام و لاتين آمريكاي و شرقي اروپاي اسكانديناوي ، ممالك و يونان
.بود آلمان كشور به مختص غرفه بسياري تعداد
از چون.شگفتزدهتر رفتيم جلوتر هرچه و شديم شگفتزده شدت به ورودمان ابتداي همان از
نقاشي حضور نيز و بيينال مثل نمايشگاههايي چنين اين در كه ميدانستم.نبود خبري نقاشي
.ويدئو يا چيدمان يا مفهومي هنر يا بود ، عكس همهاش.اندازه اين به تا نه اما شده كمرنگ
ديده نقاشيهايي توك و تك آلمان كشور از غرفه چند و سوئد كشور از غرفه چند در شايد
.والسلام ميشد
ابر يا و دريا در آفتاب غروب !شكوفه شاخه يك بودند ، بازاري و معمولي قصد ، به هم عكسها
!بودند آويخته سروته را قاب كه بوش آمريكا رئيسجمهور گرفته قاب عكس يا و.آسمان در
...!بوديم كرده "شاه" نام با پيش سال بيست ما كه كاري
نداشت تازگي كه بودند كرده نئون با كارهايي بودند ، كارها باقي از جالبتر چيدمانها
در كار كننده خود يا و بودند ساخته اشكالي رنگي ، پلاستيكي لولههاي با يا بود زيبا اما
از پر ميز يك غرفهاي دربود نشسته غريبي و عجيب لباس با پرت و خرت مقداري ميان
اين مجموعه و بود كرده نقاشي معروف نقاش يك را پاكت هر دست كه بود خريد بزرگ پاكتهاي
.بود زيبا هم كنار در پاكتها
ويدئو صفحه يك چمدان درون كه بودند گذاشته قديمي مندرس چمدان سه دو ديگر غرفهاي در
كرده چمدان اين كه سفرهايي از مفهومي ;ميداد نشان را دنيا مناظر كه بودند گذاشته كار
.است بوده
خيلي تهران معاصر هنرهاي موزه امسال جديد هنر نمايشگاه در كتابچي افشان خانم كار
قصد به بود شده كه كاري هر غرفهها اغلب در.بود موفقتر نتيجه در و شدهتر فكر فنيتر ،
.نازيبا نهايت در و بود املي قصد بهبود شلخته
چراغ يك طبقهها جلوي در و بودند چيده سيبزميني طبقه دو در آلمان از غرفه يك در
!ميدادند مردم به پخته سيبزميني و بودند گذاشته خوراكپزي
.بود زيبا زياد ، طول به و سفيد زمينه بر قهوهاي سيبزمينيهاي تماشاي
كسب را لازم اطلاعات تا بود گرفته ملاقات وقت نمايشگاه مدير از ما ميزبان نصير علي
يك اين گفت و بود دلخور نيست خبري نقاشي از اينكه از ما مثل هم نمايشگاه مدير.كنيم
اميد و داريم نقاشي بيشتر پارسال از امسال.بكشد طول زياد نبايد كه است گذار دوران
ايران كه است هيجانزده بسيار كه گفت بعد.باشيم داشته نقاشي بيشتر آينده سال كه داريم
ميآوريد كه آثاري بايد.است هنري شوك عصر عصر ، فعلا گفت ما به.كند شركت نمايشگاه در
.كند وارد شوك
اينكه همين گفت او و نباشيد نگران است ، شوك خود خودي به ايران كلمه گفتم خنده با هم من
!است شوك خودش داريد زن نقاش و است زن يك گالريدارش و دارد وجود گالري ايران در
ما قصد و كنيم تصحيح دارند ايران از غربيها كه را اشتباهي تصوير تا آمدهايم ما گفتم
از تا باشيد آماده فقط.غربيها به است ايران معاصر هنر معرفي نمايشگاه اين در حضور از
!نرويد اغما حال به "شوك" اين
.بگذريم مرحله اين از كه بود اميدوار و كنند انتخاب داوران هيات بايد را آثار حال هر به
رد كارتها و آدرسها كرديم ، صحبت مختلف گالريداران با.ديديم را نمايشگاه روز دو در
.شد بدل و
سر و آلماني گالريهاي از اما بود شده خريداري مجموعهدارها توسط اول روز در كارهايي
.بود حاكم هم آنجا در هنري ناسيوناليسم.بود مانده بيكلاه غيرآلماني گالريهاي
اروپاي كارهاي.موفق چندان نه و بود كرده پيدا اختصاص شوروي روسيه به بسياري غرفههاي
نقاشي ، مقوله مورد در اما.هم لاتين آمريكاي كارهاي و بود حرفهايتر و جذابتر شرقيها
.بودند چشمگير بسيار بود شده ارائه سوئد از غرفه سه دو در كه آثاري
اما.رها و جسور بسيار و مدرن بسيار.بود شگفتآور نمايشگاهي برلين ، نمايشگاه مجموع در
و نهايت در اما باشد چشم نوازشگر شايد كه است هنري چيدمان هنر صفاري بيژن قول به
.كرد خواهيم چه آينده سال كه ببينيم حال !است موزه انبار در جايش آخرالامر
هنرمند و مطلقهنر آزادي
نصير علي
دارد جوان استعدادهاي كشف و بالنده جريانهاي كشف در سعي برلين بينالمللي نمايشگاه
جاي خود در را جوان هنرمند همه اين آثار كه است اروپا در بينالمللي نمايشگاه تنها و
است داده
آمستردام از جهان مختلف نقاط در سالانه كه بينالمللي نمايشگاه پنجاه از بيش ميان در
تنها ميشود ، برگزار آفريقا ، و آسيا نقاط ساير تا گرفته ايتاليا و شيكاگو و پاريس تا
را تاسيسشان علت كه اهدافي به و هستند اهميت داراي و تامل قابل آنها از كمي تعداد
اين از برلين و كلن و بالسوئيس نمايشگاههاي.ميكنند پيدا دسترسي است كرده توجيه
.جملهاند
نمايشگاه اينميشود برگزار برلين در هنر بينالمللي نمايشگاه اين كه است سال هفت
.بگيرد شكل اروپا هنري حادثههاي مهمترين از يكي صورت به كوتاهي مدت چنين در توانسته
نمايشگاه) ميشوند برگزار يكديگر به نسبت كوتاهي زماني فاصلههاي در نمايشگاه دو اين
.(نوامبر اوايل از كلن نمايشگاه و اكتبر اوايل تا سپتامبر اواخر از برلين
سعي برديگري يكي نامطلوب تاثير و تداخل از جلوگيري براي نمايشگاه اين برگزاركنندگان
.آورند در يكديگر مكمل اجزاي صورت به را نمايشگاه دو اين تا داشتهاند مشخصي برمرزبندي
با معاصر نقاشان و است مدرن كلاسيكهاي عمدتا ميشوند ارائه كلن نمايشگاه در كه آثاري
شركت آن در شده تثبيت جريانهاي جهت در و تاثيرگذار و منفرد و مستقل جبههگيريهاي
و بالنده جريانهاي كشف در سعي بيشتر برلين بينالمللي نمايشگاه كه حالي در كردهاند ،
آثار كه است اروپا در بينالمللي نمايشگاه تنها نمايشگاه اين.دارد جوان استعدادهاي كشف
.است داده جاي خود در را جوان هنرمند همه اين
شركت نمايشگاه اين در را خود پرآوازه هنرمندان "فيشر" گالري مثل نامآوري گالري
پرآوازه هنرمندان اين آثار.ميكند اكتفا گالري اين جوانتر هنرمندان به فقط و نميدهد
.ميشوند ارائه سوئيس بال و كلن نمايشگاههاي در
دادائيسم سبك از متاثر كه غريبش و رمزآميز سفيد ، و سياه كوچك عكسهاي با "گرگورشنايدر"
.است شده معرفي نمايشگاه اين در فيشر گالري طرف از كه است هنرمندي است ،
.بود گرفته قرار توجه مورد ونيز بيينال در قبلا هنرمند اين آثار
شده ارائه جالبي نمونههاي مختلف تجربيات و رشتهها تمامي از برلين امسال نمايشگاه در
و نقاشي و بود كمتر گذشته سال به نسبت عكس و ويدئويي كارهاي امسال كه است جالب.است
.داشت گذشته سال به نسبت بيشتري وزنه مجسمه
در اواخر اين در كه "نئوراخ" لايپزيكي ، جوان نقاش آثار از يكي نمايش با آرت ايگن گالري
.برانگيخت را همه توجه است ، داشته بسياري طرفدار مجموعهداران ميان
آخرين و است آلمان نقاشان محبوبترين از يكي رازش و رمز پر و سوررئال آثار با "نئوراخ"
به (تومان ميليون چهل حدود) يورو هزار پنج و هفتاد قيمت به نمايشگاه ، اين در او اثر
.رسيد فروش
بودند رئاليستي عناصر با همراه تجريدهايي كه ريشتر دانيل نام به ديگري معروف نقاش آثار
.رفت فروش به يورو شصتهزار قيمت به يك هر نيز
از برگذشتن با كه است نقاشان از جديدي نسل معرف نمايشگاه اين نقاشيهاي كلي طور به
برده زيادي بهره آثارشان در توصيفي _ ادبي عناصر از اگر حتي _ ادبي و توصيفي سنتهاي
چشماندازهاي به كاريكاتور ، و كميك عناصر و تابوها از بيپروا استفاده و _ باشند بوده
به توجه كه دريافت ميتوان شده ارائه مجموعه به سريع نگاه يك با.دستيافتهاند نويني
در تنوع.داشتهايم عادت آن به ما كه است آن از بيشتر هنرمندان ميان در روزمره مسايل
و مدرن زندگي در اروتيسم تا جنايت و خشونت اجتماعي ، مشكلات و سياسي مسايل "روزمرگي"
.ميشود ديده عكس و ويدئويي آثار در فراواني به لذت و تفريح
تجريد و معنوي بعد واقعي ، دنياي از نشانهاي و تصوير هرگونه از شدن دور ديگر سويي از
فضا ، و نور _ ماده در شدن غرق چنين هم و انديشهاي نوع هر از آزاد آبستراكسيون و مطلق
.بود هنرمندان آثار بيشتر شخصيت
آن از گذر كه ماليستي ميني و سيمي تونلي سقف ، از آويخته قرمز لامپهاي از جنگلي
!زندان؟ و مرزبندي يا محافظت و امنيت از مفهومي ميكرد تداعي را واقعي دنياي از خاطرهاي
طلايي دستي فوتبال ميز يك سوئيسي هنرمند دو فضايي ، سفينههاي اتاقكهاي شبيه فضايي در
وارهول اندي آموزشهاي هنرمندان اين.هنر با آميخته مدرن زندگي سبك:دادهاند قرار رنگ
.كردهاند پياده قاطعيت با را
والت كلاسيك آثار از "جنگل كتاب" براساس بود گذاشته نمايش ديگريبه ويدئويي گالري
.ميكند صحبت ديگر زباني به حيواني هر كه.ديسني
.است قديميترها آثار كشف نمايشگاه ، اين كشفهاي از
ساخته هفتاد دهه در كه شده ارائه هنرمندي پولارويدي عكسهاي كوچك كابين يك در مثلا
چشمگيري آثار اما بود نمايشگاه سنگينتر وزنه گالري يازده با شرقي اروپاي.شدهاند
.ميشد ديده جالبي و زيبا آثار گالري دو يكي در تنها.بود نشده ارائه
بينالمللي نمايشگاههاي تمام مانند نيز نمايشگاه اين كه بگويم ميتوانم نهايت در
خلاقيت اصلي جوهر اختلال مگر اما.كرد ايجاد اختلال هنر از ما تصور و تصوير در اروپا
نوع اين ابعاد به ميتوان سطحي نظريههاي و كليشهها از گرفتن فاصله با تنها نيست؟
اين رفتار.برد پي است ، هنرمند و هنر مطلق آزادي آنكه در نهفته عنصر و نمايشگاهها
را هنر و ميكند آزادانهتر را خريدار و هنرمند و هنر روابط هنري ، آثار با نمايشگاه
.ميسازد نزديكتر جامعه تحولات به بيشتر
نشاط آفريده آخرين
سعيدي سيما
مجموعهاي دوره اين در.برپاست معاصر هنرهاي موزه در مفهومي هنرهاي نمايشگاه دوره دومين
كهنه مفاهيم با مقابله و مدرنيستي هنر با مقابله مبناي بر اساسا كه نوگرا ، آثار از
ويدئو يك كه نشاط شيرين اثر ميان اين در.است درآمده نمايش به گرفته شكل شناختي زيبا
تازه رويكردي در نشاط.ميرسد نظر به تاملتر قابل است طوبا نام به درختي تك درباره آرت
ويژگياش مهمترين كه كرده خلق اثري خنجي داريوش دوربين كمك به مدرن و جذاب هنر اين به
آخرين عنوان تحت مطلبي در بهانه همين به.است اثر از جزيي عنوان به تماشاچي مشاركت
فيلمساز اين هنري زندگي بر مروري رسيده چاپ به "Tehran avenue" سايت در كه نشاط آفريده
.داريم ايراني هنرمند و
پايان از پس.شد متولد قزوين در سال 1344 در ايراني هنرمند و فيلمساز نشاط ، شيرين
سالهاي بين ما و كرد سفر آمريكا به هنر رشته در تحصيل ادامه براي متوسطه دوره تحصيلات
به ليسانس فوق نهايتا و ليسانس مقطع در نيويورك دانشگاه در را تحصيلاتش تا 1360 1357
از دورهاي و كرد سفر ايران به نشاط وطن ، از دوري دهه يك از پس اندكي.رساند پايان
.نداشت تفاوت بود ديده وطن ترك هنگام كه چه آن با چندان كه كرد تجربه را ايران
مجموعه.كرد بازگو كهآنهارا شد كارهايي سلسله الهامبخش سفرش مشاهدات بازگشت ، در
مجموعه اين در.است هنرمند دوره اين كارهاي از نمونهاي (13761372) خدا زنان عكسهاي
دگرگون موضوع اين به نسبت را غربي مسلط تفكر مبارز ، مسلمان زن قراردادن سوژه با نشاط
استفاده به نشاط سال 1371 در.ميپردازد نيز شهادت اسلامي مفهوم به حال عين در و كرده
سه ساخت به نشاط ، تازه دلمشغوليكرد پيدا گرايش هنري كارهاي انجام براي سينما رسانه از
در كه شد منجر (1375) غيرت و (1374) شوريدگي ،(1373) آشوبزده نامههاي به گانهاي
.بود شده پرداخته ماهرانهاي طرز به اسلامي جوامع در مرد و زن بين روابط به آنها
بيننده براي اما است آشنا ايرانيان چشم به گرچه چادري زنان سفيد و سياه تصاوير ديدن
نسبت را آمريكاييها و اروپاييها كه است تازگي همين شايد.است تازه كاملا عنصري غربي
آنجا مثلا - هستند رك و ساده آنچنان نشاط تصاوير.است كرده علاقهمند او كارهاي به
كه _ است شده نوشته صورتش روي بر فروغ اشعار كه حالي در شده خيره دوربين لنز زنيبه كه
بر را رايج تفكر ندارد قصد نشاط.ميشوي جذب سويشان به نه ، چه و باشي آشنا آنها با چه
بينالمللي كارنامه.گذارد نمايش به ديگر شيوهاي با را آن ميخواهد تنها او.زند هم
نيويورك در آيسيپي اينفينيتي به ميتوان جمله آن از كه بينالمللي جوايز از است پر او
خلق كاري تنها هنرمندم ، يك تنها" ميگويد تايم مجله با مصاحبهاش در او.كرد اشاره
سعي بعد و ميكشم تصوير به را مسلط تفكر اولاندازم جريان به را گفتوگويي تا ميكنم
آنان كه انگار دارد ، وجود شده تثبيت الگويي زنان مورد در.كشم بيرون را آن اجزاي ميكنم
اين آرام آرام تا ميكنم تلاش من.نيست طور اين كه آن حال.سلطهپذيرياند قرباني همگي
".قدرتمندند اندازه چه تا زنان اين كه دهم نشان و كنم واژگون را ديدگاه
شده گذاشته نمايش به نيويورك زندگياش محل در كه را ، نشاط كار آخرين تا يافتم اين فرصت
عطار فريدالدين اشعار از الهام با و دارد نام پرندگان منطق اثر اين.ببينم بود ،
كمك نشاط به مختلفي هنرمندان اثر اين خلق راه در.است شده خلق منطقالطير در نيشابوري
ديهيم سوسن ،(فيلمساز و نويسنده) آذري شجا از ميتوان ميان آن از كه كردهاند
هورويتز ريچارد و (سينماگر و فيلمساز) ابراهيميان قاسم ،(صدا طراح و هنرپيشه آهنگساز ، )
.برد نام (صدا طراح و آهنگساز)
و آب در شدن غوطهور با داستان طول در كه است اصلي هنرپيشه ديهيم سوسن پرندگان منطق در
براي را آفرينش و زايش و ميگردد باز جامعهاش به سپس او.ميشود آبستن مردي ، حضور بدون
يك در معركهدرافتاده نيستي و مرج و هرج ورطه به كه جامعهاي ميآورد ، هديه جامعهاش
نمايش درحال پرده هر.ميشود انجام شده داده قرار زمينه پشت در كه فيلم پرده سه با صحنه
مرا كه لباسي در.ميشود كامل صحنه روي هنرپيشگان اجراي با كه است خلسهواري و قدرتمند
حركات ديهيم كنار در معركهگير سي حدود ميانداخت ، آزادم دانشگاه دوران روپوش ياد به
حضرت دنبال به كه دروناند عالم مسافران همان اينهاميدهند انجام سكوت در را موزوني
برازنده شده طراحي ديهيم كهبراي زيبايي معركه ، لباس اين كانون در.سيراناند در حق
و سيمرغ دوازده قرن داستان بين نزديكي ارتباط شخصا.اوست صداي صوفيانه و قدرتمند تنين
حبس سينهام در را نفس كه بود ديهيم اجراي اين.نيافتم پرده روي بر تصاوير و پرندگان
ديده نشاط ديگر گالري داخل كارهاي از يكي در را ديهيم صداي قدرت بار اولين براي.ميكرد
الكترونيك ادوات با صدايش كردم حتم كه شگفتآوربود نظرم به صدايش آنقدر زمان آن.بودم
.نه كه فهميدم بعد و شده تقويت
ميشود ، ديده نشاط كارهاي در معمولا كه شاعرانه ، لطايف داشتن از پرندگان منطق گرچه
تصاوير بازي و صدا خلط ميشد دچار پيچيدگيهايي به داستان كه هنگامي اما است بيبهره
او اگر حتي ميگذارد بينندهاشتاثير بر كه است اين در نشاط آثار قدرت.ميافتاد موثر
زن كه دليل اين به باشند چه هر را ، نشاط كارهاي.كند پيدا اثر با معنايي ارتباطي نتواند
.شوم متهم جانبداري به اگر حتي ستود خواهم است ، ايراني و است
ياسينمايي شاعرانه مادري سرزمين شكوههاي
"مادريام سرزمين آوازهاي" به نگاهي
نجفي نسيم
به ذهني پيشينهاي او سابق بلند و كوتاه آثار كه است فيلمسازاني دسته آن از قبادي
با رويارويي براي مخاطب ذهن "مادريام سرزمين آوازهاي" در كه چنان.است بخشيده مخاطب
.است آماده ديگري مصور رنجنامه
كارهاي قضاوت براي است هميشگي ذهنيتي ديگر قبادي بيپايان و شده شناخته دغدغههاي
در شايد) يكنواخت باتمي چنان هم ميپنداريم كه چرا.نيست خوبي اتفاق اين و آيندهاش
آنها حفظ بر خود كارهاي در او كه مشتركي ويژگيهاي.هستيم روبهرو (متفاوت قالبهايي
اصيل فرهنگ و لهجه با بومي نابازيگران حضور از بردن بهره چون هم) ميكند پافشاري
قصهاي كه است ساختارهايي قالب در استناد و گزارش معرفي ، يك بر او اصرار معرف ،(كردستان
.ميشود داده آنها به كامل مستند فرم از آنها كردن خارج براي تنها ساده
حداكثر و نداده قرار تحتتاثير را محلي و بومي شرايط مستند برداشتهاي كه ساده چنان آن
متفاوتتر ، اندكي ،"اسبها مستي براي زماني".دارد نگاه معطوف آنها به را بيننده توجه
ذهن ، كه گفت برايمان را مستاصل خانوادهاي قصه و كرده حفظ مشخص كانوني بر را خود تمركز
كه مشخصهاي.ميداد تعميم سرزمين آن بچههاي تمامي به آن تلخي با را قصه آن ناخودآگاه
كه است فضايي شكلدهي ميدارد متفاوت بيان شيوه لحاظ به را "مادريام سرزمين آوازهاي"
فضايي در تلخ بيوگرافي يك از گوشهاي اسبها ، مستي براي زماني در.دارد جريان آن در قصه
نيز آن طنز لحظههاي حتي و است مصائب بر تاكيد جهت در ترفندها تمامي.ميشود بازگو تلخ
مصيبتنامهاي كلام يك در و دارد بر در برانگيز ترحم اثري و طعم گذاشته جاي به نيت
كامي تلخ همه اين از دلخوشي چندان تماشاگر پايان در حال ، عين در كه گذار استتاثير
.است برگزيده را متفاوتتري شيوه خود آخر كار در قبادي اما.ندارد
كار كه خردسالي دختران ;جنگ علائم برداشتن در با فضا ، "مادريام سرزمين آوازهاي" در
خط مردم ، زندگي با آميخته و پيوسته هوايي حملات ناامني ، بيخانمان ، انسانهاي ميكنند ،
آوازخوان پيرمردي انتخاب با قباديميبرد پيش خود در را خود با متضاد كاملا داستاني
پاشيده درهم فضاي اين در روحي مانند را خود آواز و ساز قديمي ، عشقي جستوجوي در كه
گوشههايش گوشه در كه فيلم ساختار در جستوجو خط دادن قرار و ميرود پيش و ميدمد
ناگزير حضور دارد قصد برميآورد ، سر شخصيتها از چندگاه هراز طنز و دلانه ساده عشقهاي
عراق كردستان بگويد ميخواهد او.كشد تصوير به را سرزميني چنين در حتي زندگي نشانههاي
.ميرود پيش هراس و هول پر و تلخ فضايي دل در آوازش و ساز با زندگي دنياست ، پايان گويي
ميشود خاموش سازآميرزا صداي آينده ، بدتر حوادث براي منتظر همواره انسانهاي آن ديدن با
.برميكشد در را سازش و آميرزا فضا ، تلخي و
سرزمين آوازهاي" فرجام ، اين به تماشاگر رساندن در و اهداف اين به رسيدن در اما
و عراق كردستان نماي چند در آن تاثيرگذاري.ميماند باقي نارسا بهگونهاي "مادريام
قبادي سفر ، اين طول در كه ميشود ناشي آنجا از اين و ميشود خلاصه فيلم پايان خوب صحنه
آن آلام جزئيات بر تاكيد از كلي ، فضاي يك القاي جهت به را خود دوربين اندكي بار اين كه
قرار و بومي صحنههاي به استناد در حد از بيش پيشروي سبب به داشته ، نگاه دورتر انسانها
اصلي مسبب كه ميكند ارائه را گسستهاي هم از دراماتيك ساختار مستند ، قلب در گرفتن
سفر طول در فيلم.است آن ابتدايي دوسوم به نزديك تا خصوص به اثر جذابيت فقدان
يك در كه ميپردازد محيط از برداشتهايي به و ميكند فراموش را اصلي خط هرازچندگاهي
با ميآيد ، بر فيلم نام از كه چنان هم باز كه ميرساند اينجا به را مخاطب كلي ، نگاه
.روبهروست شده فراموش سرزميني از پراكنده و گزارشگونه يي(آوازها) گلايهها و شكوه
روبهرو برانگيز احساسات و شاعرانه برداشتهايي با را مخاطب خود ، آثار در قبادي
.ميسازد
:كرد زمزمه و بست را چشمها ميتوان "مادريام سرزمين آوازهاي" مانند اثري ساخت در
پيش خط انتهاي تا خود آرامش جستوجوي در كه است كردستان كهنسال سرزمين روح پيرمرد ،
محافظت براي است دردها از مانده جاي به و زخمي كه سرزميناش (سنور) مرز عاقبت و ميرود
ساختار چگونگي بر را چشم نخست وهله در شايد شعرگونه برداشتهاي اين.ميشود سپرده او به
خواهيم تامل اندكي با اما.ببندد آن حد از بيش مستند عناصر كاركرد عدم و كاركرد و اثر
بودن تلخ و بودن سوزناك بودن ، احساسبرانگيز توسط سينمايي ، اثري "تاثيرگذاري" كه دانست
تا گذشته از اجتماعي شرايط سير ايران ، در.شود تامين نبايد و نميتواند آن بيشتر چه هر
كرده عجين آه و اشك با را مخاطب ذهن و برده پيش تلخي به رو را سينمايي سوژههاي حال ،
اجتناب آه و اشك از خود اخير دركار "اسبها مستي براي زماني" با مقايسه در قبادي است ،
.است داده نشان بيشتري توجه اثر ساختار به و ورزيده
چنين ، اين آثاري.است گرفته آن از را منسجم و جذاب روايتي شانس ساختار ، اين نوع اما
چه آن برخلاف.نميكنند كسب مشترك عاملي را مرز از خارج و داخل در مخاطب توجه جلب
تا مخاطب برنده پيش تنها ايران داخل در بلكه خارج در نه آثار اين تلخي ميپنداريم ،
آنها سادگي ميبخشد ، جلوه آثار اين به چه آن ايران ، مرز از خارج در و آنهاست انتهاي
جهاني معناي به حرفهاي سينماي عناصر به نياز هرگونه از را اثر آن ، به آوردن روي كه است
و برق و پرزرق آثار ميان در ايران از دور جشنوارههاي در آن نمايش و ساخته دور آن
.ميشود منتهي "نو سبكي از كارگردان بودن برخوردار" قضاوت به جهان ، هزينهبر
|