سينما باريكه آب
سينمايي يادداشت
اسكار و ما ماجراهاي
...فيلمفارسي بدنه بيمه
سينما باريكه آب
مهرجويي داريوش با گفتوگو
نقد حق بايد داشت انتخاب آزادي و بود راحت و آزاد بايد سياسي فيلم ساختن براي
ميكند برخورد مانع با لوازم اين همه ما كشور در خب نهراسي باشيو داشته انتقاد و
مورد در دورهاي و مسلسل دغدغهاي شما آثار از برخي در:زينلي محمدحسين هنر ، و ادب گروه
نيز حدي تا و "ليلا" ،"سارا" فيلمهاي به ميتوانم مثال براي.ميخورد چشم به "زن"
آمده وجود به چگونه شما در ذهنيت اين پيدايش.كنم اشاره "بماني" هم اواخر اين و "هامون"
نه؟ يا است ريشهدار مسئله يك اين شما زندگي در آيا است؟
راحتي به بتوانم تا نيست محض داستاني موضوع يك تنها من براي مسئله اين.است درست بله ،
آن شاهد تلويزيون در امروزه كه آنچه مانند عادي ، و ساده كار يك با يا بگذرم كنارش از
بايد كار.ندارد جذابيتي من براي موضوعات به اينگونه پرداختن.بپردازم آن به هستيم ،
سوق خود سوي به را انسان و باشد داشته خاصي جذابيتهاي و كششها ويژگيها ، خودش براي
آن در روايت موضوع خوردن گره باشد داشته بايد فيلم يك داستاني قالب كه ديگري خصوصيت.دهد
.دهد نجات شدن تكراري آفت از را كار ميتواند پيوند اين.است مشخص خاطرات و تجربيات با
و رماننويسي داستاني ، ادبيات وادي در ميشوند ، محسوب ويژه اثر يك اصلي جوهره اينها
.داشت خواهند اساسياي نقش مشترك پارامترهاي اين نيز تئاتر
مانند) گردد واقع چنيني اين اندازههايي در خودش يا و شود پردازش اينگونه موضوع هرگاه
و مقاطع همه براي و رفته فراتر زماني مرزهاي از محصول ارزش(زديد مثال كه زن مسئله همين
مسئله اين متاسفانه اما ميماند پايدار هميشه و ميگردد محسوب جذاب اثري تاريخي ادوار
معلول حدي تا ما سينماي بحران.است شده ما كشور و ما امروزي سينماي آفت و مشكل دقيقا
.خصوصيت و جوهره اين كمبود يعني.است وضعيت همين
سيستم يك در ايراني زن شدن قرباني شما دغدغه پيداست آثارتان آهنگ از كه گونه همان *
آيا است ، شده عوض ايران جمعيتي بافت در چيزها از خيلي اكنون اينكه به توجه با.است سنتي
در يعني است؟ نيامده پديد برايتان جديد و تازه جهتي از و مقابل سوي و سمت از ذهنيتي
متجدد ، زن يك شمايل و شكل در ديگر بار ايراني زن است ممكن آيا شدن مدرن و تجدد مسير
كردهايد؟ نگاه قضيه به هم زاويه اين از حال به تا آيا شود؟ ماجرا اصلي قرباني
ميبينيم مدرن جوامع در الان كه چيزي آن.نيست ذهن از دور و بعيد خيلي فرضيه اين البته
ادبيات بخش در و سينما در خوبي و جدي آثار ديگر سوي از و است اتفاق همين وقوع كمابيش
دوران كه اكنون حتي.ميپردازند مسئله همين به كه آمدهاند پديد معاصر رمان و داستاني
.ميدهد نشان را خود تازهاي شكلهاي در مشكل اين است شده طي غرب در مدرنيته و مدرن
مورد دوره اين مقتضيات و ابزار واسطه به و ميشوند قرباني طرقي به زنها نيز اكنون
لباسهاي و كنند بزك بايد تجاري متاع يك قالب در و ميگيرند قرار هجوم و استثمار
است زن وقار و حيثيت اضمحلال نوعي هم اين.شوند برهنهتر دائم و بپوشند متنوع و گوناگون
قابل شي يك.نگريست شي يك بسان انسان به ميشود آنها در كه ميشود جوامعي گريبانگير كه
.است شده پرداخته مسائل اين به خيلي الان.فروش قابل و مصرف
نداشتهايد؟ تاكنون را دغدغه اين شما ولي *
طبيعتا پسدارد ديگري شكل يك و متفاوت ماهيتي معضل ، اين ما كشور در اينكه براي نه ،
.است متفاوت كاملا اينجا اوضاع به نسبت من نقد نگاه نوع
و نفيا البته شماست ، شخص فيلمهاي و ايران سينماي در سانسور آثار درباره من بعدي پرسش *
تاثير تحت اندازهاي چه تا آن ، از بعد چه و انقلاب از قبل چه شما كار نوع و آثار اثباتا
و محدود يا كردهايد پيدا بهتري رشد سانسور ، فضاي در شما آيا است؟ گرفته قرار سانسور
ماندهايد؟ ناكام
تجربه اولين در و خودم سينمايي كار آغاز از من چون.است جالبي خيلي مقوله مقوله ، اين
در چهكردم طي را زيروبمهايش و پيچوخمها تمام و شدم آشنا پديده اين با كاريام
اين باشد ، الان كه سوم فاز چه و دوم فاز چه و اول فاز يعني انقلاب از قبل دوران
خيلي حساسيت به ميگردد باز پديده اين وجوددارد و داشته وجود همچنان كه است مسئلهاي
و بايد طور آن كه جوامعيدارد وجود ما جامعه مانند جوامعي در كه حدي از بيش و شديد
شاه حكومت دوران در.دارند قرار استبدادي نيمه ايده يك سلطه تحت و نيستند مردسالار شايد
حالي در بپردازيم آنها به و كنيم حركت آنها سوي به نميتوانستيم كه بود زيادي موضوعات
سانسور به توجه با ديگر عبارت به.بودند روز موضوعات اصليترين ممنوعه ، موضوعات اين كه
محسوب ناياب كاملا پديدهاي آزاد ، مطبوعات و بود گرفته را مطبوعات گريبان كه شديدي
از را مملكت اقتصادي و سياسي وضع از انتقاد وظيفه خاص گونهاي به مردم ميگشت ،
كه حالي در.دهد پاسخ را نيازها اين هنر كه بودند متوقع و داشتند انتظار هنري مديومهاي
.است مدرن جامعه يك در درست زندگي لازمه و بخش معرفت واقع در انتقادي موضوعات اين
و بود سياستزده خيلي ما سينماي و تاريخ ادبيات ، ميبينيم كه دليل همين به بنابراين
خصوصي و شخصي مسائل به كمتر لذا و.ميكرد توجه اجتماعي و سياسي مسائل اين به خيلي
روايت طريق از و ميديد جامعه متن در را انسانها بيشتر ، سينما.ميپرداخت آدمها
تاكيد آن ضعف نقاط به و ميكشيد رخ به را مستقر واقعيت آن يا جامعه ، آن ماهيت داستان ،
گارد شديدتر خيلي قضايا اين مقابل در سانسور نهاد كه ميشود باعث همين خوب.ميكرد
زاويهاي از واقعيت اين به اگر كه حالي در.ندهد رخ اتفاقي چنين كه كند سعي و بگيرد
آنچنان هنري آثار آن ، متصديان و سانسور نهاد تصور برخلاف كه ميبينيم بنگريم ، درست
تاثيري هم اگر و ندارند مملكت يك سياست سير خط فرازونشيب با سياسي وضعيت آن بر تاثيري
پديد فرهنگي مديوم طريق از بيشتر و است غيرمستقيم كاملا تاثير آن باشد داشته وجود
نحو به سپس و كند طي را مختلفي مراحل بايد كه است جرياني يك جامعه شدن منفعل.ميآيد
به دارد بستگي همچنين و آگاهي مقدار به ميگردد باز تاثيرگذاري اين چون.شود ظاهر كامل
.نمايد حول_مت را جامعه يك انساني شعور ميتواند نخست وهله در حدي چه تا هنري آثار اينكه
چگونه تحول اين كه ديد بايد مرحله اين از بعد تازه.دارد بحث جاي خود مرحله اين
.دهد نشان را خودش و كرده پيدا شكل ميخواهد
بگوييم ، كه نيست اينگونه پس.دارند مفصل و بطئي بغرنج ، سيري اجتماعي ، وقايع اينگونه
و خيابانها در بيايند مردم كه گشت موجب شد ، اكران و پرده روي آمد كه فيلم اين !آقا
تصور ، و تصوير اين متاسفانه ولي.جامعه اركان كردن زيرورو و دادن شعار به كنند شروع
بالطبع و دارند باور آن به و ساختهاند خود ذهن در سانسورچيها كه است چيزي همان درست
دائما لذا و است مخرب پيام يك كوچك ، اشاره فلان فيلم ، و سينما صحنه در كه ميكنند فكر
اصلا كه ميرسند نتايجي به و ميكنند سمبلتراشي ميگردند ، سمبلها كوچكترين دنبال به
حال هر به.مييابند دست بيشتر سمبلهايي به هميشه و است نبوده اثر آورنده پديد نظر در
ولي است كرده پيدا تخفيف مقداري يك الان البته كه بوده بزرگي بسيار سد و مانع يك اين
.دارد وجود سينما و هنر راه سر بر نيافتني دست و بزرگ خيلي تابوي يك مانند هم هنوز
.زد دست آن به نميشود وجه هيچ به كه تابويي
مثال عنوان به.است بوده موثر خيلي ما گزينههاي جنس و نوع بر واقع در حالت اين خوب ، *
چه و كنيم انتخاب ميخواهيم را سوژهاي چه كه بدانيم و باشيم مواظب بايد هميشه ما
.نماييم گزينش داريم حق را سوژهاي
هميشه.كنيم عبور سانسور سد و مرز از سلامت به بتوانيم تا كنيم دقت مسئله اين به بايد
بسيار گزينهها دامنه والا است ، بوده موانع اين از متاثر اول وهله در ما انتخاب
از فراواني و تازه بديع ، سوژههاي نداشت ، وجود محدوديت اين اگر.است اكنون از گستردهتر
هميشه ما خوب ولي.ميشدند گرفته كار به و ميآمدند پديد مختلف شخصيتهاي يا حوادث
.كنيم انتخاب كه داريم حق و ميتوانيم را چيزي چه اينكه به محدود و بوديم وابسته
بوده موثري و اساسي بسيار عامل يك سانسور هنر ، تاريخ در و ما سينماي مسير در بنابراين
و بكند قضيه اين از جامعهشناختي و حسابي و درست آناليز يك و بيايد كسي كه دارد جا و
حدي چه تا مييابند بروز نبايدها و بايدها اين قالب در كه انديشهها اين كه بدهد نشان
اندازهاي چه تا و است گذاشته جاي بر منفي تاثيرات فرهنگي گزينشهاي سطح آوردن پايين در
نظر بهميبخشد تكراري و واحد يگانه ، جلوه و اجباري فرم و شكل فرهنگي و هنري آثار به
فرهنگي و جامعهشناختي دغدغههاي كه پژوهشگراني براي است جالبي بسيار موضوع اين من
.دارند
به سانسور آيا.است پديده اين تواناييهاي پيرامون سانسور ، درباره من سوال دوم بخش *
دارد كه منفياي و سوء آثار عليرغم و باشد ابداعات سري يك احياكننده ميتواند نفسه
دست داراييهايي به كرده ، پيدا رشد سانسور فضاي تاثير تحت كه سينمايي بود معتقد ميتوان
است؟ نرسيده آنها به آزاد سينماي كه كرد خواهد پيدا
معلوم آن نادرستي يا درستي لذا و است اندازهگيري غيرقابل فرضيه يا قياس نوع يك اين
يا شخصيت فلان بگويند شما به كه است ممكن محدود دورهاي يا خاص مقطعي در البته.نميشود
كار كه بشويد جايگزيني يك كارگيري به مجبور شما و كنيد حذف فيلم داستان از را حرف فلان
بهتري ساختار كه يابيد دست تازهاي فرم به و دهد جلوه روانتر و زيباتر شما براي را
است ممكن كه است موقت حادثه يك.نيستند كلي قانون يك هيچ اينها اما.كند فراهم برايتان
يك حذف دستور راحتي همين به كه است ممكن گاهي ديگر سوي از.بيايد پيش هم ديگر شرايط در
نابود ريشه از داستان و فيلم اساس كه نحوي به كنند صادر را حساس و حياتي بسيار سكانس
.شود
ميكنم سوال سياسي فيلم از وقتي چيست؟ سياسي فيلم درباره شما نظر !مهرجويي آقاي *
.باشد آمده پديد سياسي جزئي حادثه يك دنبال به كه است فيلمي منظورم
چيست؟ سياسي فيلم از منظورتان
آن حواشي و جوانب همه با را كرباسچي آقاي دادگاه مانند سياسي جزئي حادثه يك كه فيلمي *
ايران ، در ولي ميشود ساخته دنيا جاهاي از خيلي در فيلمها قبيل اين از خب.كند روايت
بكنيد؟ كاري چنين روزي است ممكن شما.دوريم سينما نوع اين از ما
و پهلوي دوره درباره كه فيلمهايي مثل دارد وجود آثاري قديمي و تاريخي حوادث درباره
.است شده ساخته قاجار
آنقدر اثر يك در اينكه مگر است آن بودن روز به سياسي فيلم اصلي شاخصهاي از يكي اما *
ولي.برد لذت آن از و كرد استفاده آن از بتوان هميشه كه باشد نهفته هنري پتانسيلهاي
جبران را بودنش موقت و بودن زماني بتواند تا نيست مايهدار حد اين تا هميشه سياسي فيلم
كند؟
بايد كه آنطور هنوز ما اينكه براي.است معلوم هم دليلش و نداريم فيلمي چنين اين ما خوب
كه جريانهايي.هستيم جزمانديش شدت به جريانهايي مقهور ما هنوز.نداريم بيان آزادي
به ظنيناند خيلي پديدهها و مسائل به كه ايدههايي و ميكنند نگاه قضايا به يكسويه
در.ميشود برخورد او با تعصب با بكند چيزي از انتقادي كوچكترين كسي اگر كه گونهاي
ميزان.ميگردد تعبير مستقر ، ايده مطلق نفي معناي به انتقاد هرگونه هنوز ما سياسي فرهنگ
سوي به ميتوانيد چگونه شما مسائل اين به توجه با و است پايين خيلي ما تساهل و رواداري
تعارض در گفتم كه مسائلي اين همه با آنها لوازم كه سوژههايي كنيد ، حركت سياسي سوژههاي
و نقد حق بايد.داشت انتخاب آزادي و بود راحت و آزاد بايد سياسي فيلم ساختن براي.است
و پديدهها كنجكاو ، ژورناليست يك مانند واقعا و نهراسي و نترسي و باشي داشته انتقاد
با لوازم اين همه ما كشور در خب.كني پيدا را خاص اتفاق آن ريشههاي و بكاوي را مسائل
.ميكند برخورد مانع
اين همه با و نميشد انجام قبلا ميشود انجام الان كه كارهايي از خيلي بالاخره ولي *
نباشد رسايي مثال شايد بزنم ، دقيقي مثال نميخواهم.بودهاند روبهرو گفتيد كه موانعي
و كردند زيادي هزينههاي نفر دو يكي و است افتاده حدي تا اتفاق اين جنگ سينماي در ولي
.كردند ارائه كارهايي بالاخره و خريدند جان به را سينما نوع اين مشكلات
ميگوييد؟ را حاتميكيا فيلمهاي مثلا
چنين يك بيايد كه بود نكرده رسمي دعوت ايشان از كسي ولي است سياسي كه بگويم نميخواهم *
خواهش و دعوت ملاقليپور آقاي از كسي همچنين و بسازد پست ارتفاع مانند جنجالي فيلم
راه پيش دهه در كه را اقتصادياي سيستم و بسازيد را سمي قارچ و بياييد لطفا كه نكرده
هستيد ، پيشه اين حرفهايهاي نسل از كه شما.بكشيد طعن و نقد تازيانه زير به انداختهاند
نميارزد؟ هم بار يك براي واقعا نميكنيد؟ آغاز را كار اين چرا
سياسياي نيمچه بينش يك زماني هم اگر و ندارم سياسي بينش خيلي من كه ميدانيد يقينا
سياسي را چيز همه آدمها ، همه كه موقعياست بوده انقلاب از قبل دوران به مربوط داشتم ،
بالاخره و تعهد مسئله و داشتند قرار سارتر پل ژان ايدههاي تاثير تحت و ميديدند
و شصت دهه فضاي خود اصلا و ميرسيد سياست به انديشه و فكر و فلسفه طريق از كه ماركسيسم
نسبت هميشه من ولي بود ، سياسي كاملا فضايي هيپيزم ، مسئله و ويتنام جنگ خاطر به هفتاد
منعكس هنري اثر در مستقيما نميتواند سياسي ديد اين كه بودم معتقد و آگاه مسئله اين به
حساسيت خيلي مسئله اين به دو هر ميكردم ، كار ساعدي با كه وقتي مثال عنوان به.بشود
مثلا).بدانيد سياسي فيلم يك نميتوانيد را فيلمها اين از هيچكدام بنابراين.داشتيم
ولي اجتماعياند بعد داراي اينها گرچه (هالو آقاي يا پستچي يا مينا دايره يا گاو فيلم
مجرد طور به هم سياسي ايدههاي كه گفت بتوان اعتبار يك به شايددارند هم ديگري ابعاد
فيلم باشم خواسته كارها اين با من كه نبود اينجور حال هر به ولي شدهاند ، مطرح آنها در
تاثير من بر و نبوده محرك من براي سينما در سياسي آثار بهترين ديگر سوي از.بسازم سياسي
درباره كه آيزنشتاين تاريخي فيلمهاي حتي و اعتراف يا Z فيلم مانند.است نميگذاشته
.بود ساخته روسيه انقلاب
به بيتوجهي جور يك من نظر به و نميرسد عملي نتيجه به سينما به نگرش نوع اين
بهرهبرداري آنها از خاص عملكرد اين در كه تواناييهايي است ، هنر اين تواناييهاي
اين است شده اكتفا سياسي نازك و باريك خيلي خط يك به فقط صورت اين در كه چرا نميشود ،
آن به هم تمايلي هيچوقت بنابراين و نبوده من توجه مورد موقع هيچ سينما نوع اين كه است
برخورد خوب و ويژه فكري يا سوژه يك با آدم اينكه به دارد بستگي باز البته.نداشتهام
.نه يا كند
هنر از تازهاي دريچه كردن باز با ايران سينماي كه است اين است مطرح الان كه چيزي آن *
پديد مختلف قوميتهاي و عشاير به بديع ، زيباييهاي به فلسفي تازه نگاههاي ابداع ، و
و مخملباف كه كاري مثل كند ، جبران گونهاي به را كمبودها اين آن از استفاده با كه آورد
دنبال را آن طرقي به هم ديگري كسان و شد شروع بالاخره نهضت اين.كرديد شما و كيارستمي
صندوقچه اين از ما ميتوانيم كي تا ميكنيد فكر.شد مد و باب فلسفي فيلمهاي و كردند
پيش دنيا استانداردهاي از جدا ميتوانيم كي تا بمانيم؟ متفاوت و كنيم برداشت و هزينه
برويم؟
در مهم پارامتر تا سه دو من نظر بهكنيم بررسي را اوضاع اين پيدايش علت بايد ابتدا
خصوص به خارجي ، تجارتي فيلمهاي ورود از ممانعت:اولاست داشته تاثير ماجرا اين
سينما كه شده باعث محدوديت اينماست ملت سرگرمي وسايل محدوديت بعدي علت.است آمريكايي
تفريح به بودن ، جوان واسطه به ما جمعيتي بافت اينكه سوم و كند پيدا والايي بسيار جايگاه
ميدهند تشكيل جوانان را ما جمعيت دوسوم حاضر حال در كه چرا.دارد زيادي نياز سرگرمي و
.است آنان براي وسيلهها بهترين از سينما ميان اين در و دارند تفريح به احتياج كه
يك عنوان به را سينماهايمان اينكه براي داريم قوي خيلي پارامتر سه الان ما بنابراين
پيش شرايط اين برعكس درست جريان ، ولي كنيم متحول و شكوفا كاملا (هنر تنها نه) صنعت
واقع در و است آزاد سقوط حال در ما سينماي صنعتي ، و تجاري نگاه از حاضر حال در.ميرود
كه هم چيزي آن و افتادهاند عقب سالها همه كه ميبينيم طرف يك از.ميشود منقرض دارد
ضعيف بسيار ايران در نيز فيلم نمايش عرضه نحوهشدهاند متمركز شهرها مراكز در تنها هست
و شكوفا صنعت يك عنوان به دنيا كشورهاي همه در الان كه صنعتي اين از اصلا بنابراين است
ديگر كشورهاي كه حالي در نميشود استفادهاي گونه هيچ ميگيرد ، قرار استفاده مورد پرسود
دارد پررنگي حضور آمريكا سينماي ديگر ، كشورهاي در.ندارند را ما پارامترهاي از هيچكدام
در اما.شكوفاست و سودآور آنها سينماي حال اين با.دارد حضور قدرت با هم تلويزيون و
و شكست حال در پديدهاي يك سينما دارد ، وجود كه اساسياي و مهم امتيازات عليرغم ايران
تاثير نيز ديگر جنبههاي و عوامل بر اقتصادي و تجاري معاملات در شكست.است اضمحلال
است ضدمردمي و عوامگرد سينماي يكي:دارد وجود سينما نوع سه يا دو دنيا همه در.ميگذارد
و ميباشد هم مردمپسند كه است هنري سينماي ديگري هنر ، براي هنر شعار به چسبيده فقط كه
همه در هميشه و است صرف مردمپسند سينماي كه دارد وجود عاميانه سينماي يك طرف آن از
هنري ، سينماي به راجع ما حالاميباشد بيشتر خيلي ديگر نوع دو از حضورش درصد دنيا
و آمده وجود به ايران در سينمايي چنين اكنون.ميكنيم صحبت مردمپسند ضمن در و فرهنگي
ديگر ماميشود ساخته كمهزينه و كمدكور بازيگر ، كم ساده ، خيلي فيلمهاي آن سايه در
كارها قبيل اين از گاهي البتهنداريم سينمايي عظيم پروژههاي و تاريخي بزرگ فيلمهاي
و داستانها همه سينما در ولي.است ديگري مسئله يك هم آن كه ميشود انجام تلويزيون در
خوب بسيار خودش جاي در كه ميكنند حركت فرهنگي انساني ، ساده موضوعات سوي به فيلمنامهها
ميگويند كه منتقديني.ميشود خارجي منتقدين و بينندهها اعجاب باعث و است مناسب و
.بياورد دوام سال پانزده توانسته فرهنگي و متعالي سينماي آن ، در كه است كشوري تنها ايران
نياورده دوام بيشتر سال ده حداكثر يا پنج سينما از نوع اين كشورها ديگر در كه حالي در
است ، شده ناياب سينما اين بيش و كم دنيا در الان.است داده تجاري سينماي به را خود جاي و
سينماي طرف به ميدادند نشان هنري و فرهنگي فيلمهاي كه سالنهايي تمام كه طوري به
در فرانسه كشور مثال عنوان به.رفتهاند اكشن و بزن بزن فيلمهاي و آمريكايي و تجاري
سينماي از متاثر و اكشن محصولاتش همه و ندارد امروزي و متعالي هنري سينماي حاضر حال
.است آمريكا
متعالي ، سينماي در كه بودند كشورهايي اينها آنكه حال همينطور ، هم انگليس و ايتاليا
آمريكا دريافتهاند پرورش كشورها اين در سينما مهم اساتيد و ميشدند محسوب صاحبسبك
كه آلني وودي.ميسازد بدبختي با را فيلمهايش هم آلن وودي حتي.دارد وجود مشكل اين هم
فيلمهاي رشد دلايل از يكي پس.ميكند برخورد تجاري سينما ، مقوله اين با هم خيلي شخصا
در هم آن بوده ويژه كانال اين به سينما صنعت اجباري ورود ايران ، در فرهنگي و متعالي
به.است شده تبديل دستنيافتني و ناياب گوهر يك به جهان در سينما نوع اين كه زماني
برهه اين در چون و كشاند وادي اين به را ما اقتصادي ، مغشوش و نامناسب شرايط ديگر عبارت
فستيوالها مثل فرهنگي و آكادميك مراكز ميشود ، ساخته كم خيلي خارج در فيلمها جور اين
ايران سينماي صنعت طرف به ميشود ، برگزار سينما به راجع كه سمينارهايي و فيلمخانهها و
قديمي سنت آن هنوز و دارند احتياج چنيني اين فيلمهاي به اينها كه چرا شدند متوجه
كم سينما اين نظير.ميروند جلو به و ميكنند دنبال را متعالي سينماي و فرهنگي سينماي
نيمچه كه كشورهايي كه است اين جالب و ميشود پيدا چين كشور در اندازهاي تا تنها و است
.دارند را رده اين در توليد بيشترين مقتدرند حكومتي با دموكراتيك
من كند؟ پيدا ادامه ميتواند حد چه تا سينما اين كه شما بعدي سوال به برميگرديم حالا
تعطيلي ميرود ، پيش دارد الان كه اينطور اگر.دارد شرايط به بستگي باز ميكنم فكر
يك تنها نتيجه در و ميكشد كنار را خودش بيشتر خصوصي بخش يابد ، ادامه سالنها پيدرپي
ميشوند ، ساخته تماشاچي تحميق جهت در بيشتر كه تماشاچيپسند و بيارزش فيلمهاي مشت
.ميكند اكتفا هست كه باريكهاي آب همين به خصوصي بخش نتيجه در.ميمانند
يك هم واقعا دارد ، اقتصادي كالاي و صنعت عنوان به ايران سينماي كه احتضاري وضعيت اين
بنابراين ميمانند ، و ميكنند اكتفا همين به و ميماند مختصري سود و هست باريكهاي آب
اين به نمايش مجال و فرصت اصلا چون.ميشود كم هنري فيلمهاي تعداد از رفته رفته
هنري فيلمهاي بنابراين ، و كماند بسيار سينما سالنهاي و نميشود داده فيلمها
از فيلمي نميآيد كس هيچ حاضر حال در ببينيد شما.ميمانند كار حاشيه در همه اينچنيني
يك فقط كه ديگر هنرمندان فيلم يا.دهد نشان سينماها در پناهي جعفر يا جليلي ابوالفضل
و نميشود باخبر آن از كسي كه طوري به ميشود اكران تبليغ بدون هم آن سينما يك در هفته
انداختن راه سروصدا و تبليغ چون.ميروند و ميبينند و ميآيند دانشجو تا چهار تنها
شده ايران سينماي اوضاع شدن بحراني موجب عوامل اين همهنميكند صرف فيلمها اين براي
الان.ميزند لنگ دارد كه ميبينيم كنيم نگاه كه را صنعت اين جاي هر دليل همين به.است
مديريتهايمان اما دارد وجود كشور در فيلمها انواع همه براي مصرفكننده و تماشاچي
ممكن كه طوري به دارند اسفناكي وضعيت سينما تجهيز مديريت و نمايش و عرضه مديريت يعني
.بشود خطرساز است
به تلويزيون مانند كه است اين آن و دارد هم ديگري شرط و راه ايران سينماي احياي *
اينها به اگر.گردد صادر آنها نمايش اجازه و شود داده بها و فرصت خارجي خوب فيلمهاي
اين خارجي فيلم اكران معناي البته.يافت خواهد رونق ايران سينماي شود ، داده اكران فرصت
عموم براي كه نحوي به دهيم نمايش را فيلمها سالن دو يكي در محدود زماني در كه نيست
ارائه و عرضه قسمت در ميتوانيم باشيم ، داشته خوبي سالنهاي اگرنباشد استفاده قابل
خواهد عظيمي تاثير چه پيشنهادي سياستهاي اين ميدانيد.كنيم ايجاد عظيم موج يك محصول
داشت؟
فيلمهاي همپاي و ميشود مسابقه در شركت به مجبور ما تكنولوژي و تكنيك صورت اين در
سينما در خارجي فيلمهاي اگر كه نكنند فكر.داد خواهد ارتقا را خودش محصولات خارجي ،
اين.ميگردد ايران سينماي اضمحلال باعث و ميخورد شكست ايران سينماي شود ، داده نشان
دست در هميشه توزيع و كنترل نظارت ، عامل كه چرا.ميشود مطرح اكنون كه است غلطي فرضيه
ببينيد.نشود تنگ ايراني محصول بر مجال كه باشد گونهاي به فرصتها توزيع بايد.ماست
فيلمي كه مدتها از بعد !است؟ آمده پيش مسخرهاي وضع چه غرب ، سينماي ترويج ترس از الان
فراوان ، تقاضاي عليرغم دهيم ، نشان ميخواهيم سينما در و آوردهايم "ديگران" نام به
موجب مرغوب ، و استاندارد سالنهاي افزايش.دادهايم اختصاص آن به سالن دو يا يك تنها
.است همه سود به اين و ميشود سينما درآمدزايي تضمين و كيفيت ارتقاي
سينمايي يادداشت
دارد اهميت گفتن چگونه
محمودي عليرضا
اين.هستند اقتباسي آثاري مهرجويي داريوش كارنامه فيلم مجموعه 18 از فيلمنامه 8
اقتباس خارجي و ايراني نويسندگان نمايشنامههاي و رمان كوتاه ، داستان از فيلمنامهها
از اقتباس نتيجه كه است بوده گونهاي به آثار اين با مهرجويي مواجهه روش.شدهاند
مهناز از رماني حتي و ايبسن از نمايشنامهاي يا و ساعدي يا سالينجر از كوتاهي داستان
با فيلمي به نهايت در را نظر مورد ادبي اثر او.است آورده بار به يكسان نتيجهاي افضلي
.است كرده تبديل خود نظر مورد مولفههاي
كلي به را شخصيتها و روابط همه و حفظ را چارچوبها اقتباسها اين از برخي در او
و روابط و ميريزد هم به را چارچوب روش اين برعكس ديگر برخي در و ميكند دگرگون
اينكه مثلميدهد اثر به تازهاي جان او ديگر نادر موارد در.ميكند حفظ را شخصيتها
در نظير كم توانايي اين.درميآورد فيلمنامه قالب به سپس و بازنويسي را ادبي اثر ابتدا
سينما در خود فعاليت سالها طول در مهرجويي كه ميگيرد سرچشمه آنجا از ايران سينماي
ادبيات با او مستمر ارتباط.است نكرده قطع را ادبيات با خود رابطه همكارانش ديگر برخلاف
كاري هر به قادر را او كه داده افزايش آنچنان اقتباس در را او توانايي ادبي قالبهاي و
.است كرده ميخواسته كه
در.ميكند نزديك نظرش مورد شرايط به را سالينجر اثر "ماهي موز" معروف قصه او "پري" در
را اصلي داستان فرهنگي جزئيات اما.ميكند حفظ را قصه چارچوب مهرجويي اقتباس نوع اين
.ميآفريند را آن ايراني مابهازاي مقابل در و ميكند حذف
درجه رمان يك به ابتدا است كافي عمق و جزئيات فاقد كه را معمولي رمان يك او ليلا ، در
پرعاطفه فيلمنامهاي قالب به را آن سپس و ميكند تبديل جزئيات از سرشار و عميق يك
.ميكند مبدل است كمياب و هيجانانگيز كه عميق درك از انباشته
ريخت به يعني ميكند روايت سينمايي تكنيكهاي و روشها با را قصه او "گلابي درخت" در
از عبور ثمرهاش كه ميكند متصل عميق عاطفي جريان به را قصه بلكه.نميزند دست قصه
.است بهمعنا رسيدن و روايت
از لحاظ اين از شايد مهرجويي.دارد او داستانشناسي از نشان مهرجويي اقتباسي شگردهاي
آن اهميت به خدشهاي تنها نه ادبي آثار از اقتباسشان كه باشد ايراني فيلمسازان معدود
.شدهاند نيز قصهها اصل به بيشتري عمومي توجه باعث بلكه نكرده ، وارد آثار
اصلي دلايل از يكي كه ميكند روشن را نكته يك ديگر بار مهرجويي اقتباسي آثار بازخواني
به آثار اين پديدآورندگان بيتوجهي در ريشه ايراني فيلمنامههاي در خلاقيت و تنوع عدم
معاصر انسان از كه صريحي درك خاطر به ادبيات.است داستاننويسي تكنيكهاي و ادبيات
آن شامل فقط سخن اين.ميكند مسلح تيزبيني سلاح به را تيزهوشي خواننده هر دارد پيرامونش
بلكه.دارند روشنفكري اصطلاح به و متفاوت آثار ساخت قصد كه نميشود فيلمسازان از گروه
ادبيات به فيلمسازان توجه.است فيلمنامه مشكل يعني ما سينماي اصلي مشكل ديگرگونه بيان
و روايت براي خلاق ذهني صاحب را آنها نشود آثار اين از آنها اقتباس به منجر اگر حتي
.ميكند مخاطب با رودررويي براي كارساز و پنهاني قدرتي
ايران سينماي در بار اولين براي شايد بيندازيم ليلا روايي ساختار به نگاهي است كافي
و.دارد اهميت گفتن چگونه ندارد ، اهميت گفتن موضوع كه باشيم نكته اين عيني نمايش شاهد
.است بوده همين هميشه ادبيات موضوع
اسكار و ما ماجراهاي
بر ميان راههاي
تاجيك محمد
و است مضر سلامتي براي اسكار كرد منتشر بيبيسي پيش سال كه نوشتهاي براساس چه اگر *
دارند كوتاهي عمر جايزه ، دريافت نامزدهاي به نسبت اسكار فيلمنامهنويسي جوايز برندگان
صورت به موضوع اين حتي كه است سينما در مهمي بسيار جايزه همواره اسكار ، جايزه ولي
پيدا بسيار اهميت نيز اخير ساليان در ايرانيان براي اسكار اما.است درآمده نيز ضربالمثل
بخش در شركت براي مهرجويي داريوش ساخته "مينا دايره" فيلم تنها انقلاب از قبل.است كرده
بود هفتاد دهه اوليه سالهاي در انقلاب ، از بعد در و شد ارسال خارجي فيلم بهترين مسابقه
در چه اگر.شد انتخاب كيارستمي عباس "زيتون درختان زير " فيلم بار اولين براي كه
"باران" و "آسمان بچههاي" ،"سفيد بادكنك" ،"گبه" ،"خدا رنگ" چون فيلمهايي بعد سالهاي
بود مجيدي مجيد "آسمان بچههاي" اين تنها ولي شدند معرفي اسكار آكادمي به ايران سوي از
.گيرد قرار اسكار خارجي فيلم بهترين جايزه دريافت اصلي نامزد بين 5 در توانست كه
نوروزي تعطيلات در و ميكنند شركت جديد سال تحويل مراسم در ايرانيها كه زماني هميشه *
نيز آن دوره پنجمين و هفتاد و ميشود برگزار اسكار جوايز اعطاي مراسم ميبرند ، سر به
نامزد پنج ماه ، بهمن روز 22 در.شد خواهد برگزار فروردين 82 سوم يكشنبه روز در امسال
فرمهاي.ميگردد اعلام ميشود نيز خارجي فيلم بهترين مسابقه بخش شامل كه بخش هر اصلي
آكادمي دفتر در بايد ماه آبان دهم تا حداكثر لازم مدارك همراه به فيلم يك انتخاب رسمي
.باشد رسيده لسآنجلس در اسكار
از خارج در كه ميشود اطلاق داستاني بلند فيلم يك به آكادمي مسئولان نظر از خارجي فيلم
آبان نهم تا ماه 80 آبان دهم فاصله در و باشد شده ساخته انگليسي غير زبان به و آمريكا
داشته فروشي بليت و درآمده نمايش به آن سازنده كشور در پيدرپي روز هفت حداقل ماه 81
رسيده آكادمي به منتخب فيلم بايد آبان دهم روز تا آكادمي قوانين براساس چه اگر.باشند
و انتخاب ايران سوي از فيلمي هيچ (ماه آبان هفتم) مطلب اين نگارش زمان تا ولي باشد
به ميشود باعث شود تمام فيلم ارسال مهلت شايد كه موضوع اين از ترس.است نشده معرفي
روز كه 15 ميدهد اطمينان ما به او برويم (فارابي عمومي روابط مدير) ملكي كامران سراغ
.است مانده باقي فيلم معرفي براي ديگر
اسكار مراسم در دارد قصد ايران كه داد خبر "سينما و فيلم" اينترنتي سايت پيش چندي *
.بود شبيه بيشتر شوخي به تحريم اين ولي است كرده تحريم را آن نوعي به و نكند شركت امسال
و كيارستمي چون مطرحي سينماگران با آمريكاييها اخير برخورد امر اين علت گويا البته
.است شده عنوان قبادي
بحث جاي همواره كنند ، معرفي را اسكار در ايران نماينده فيلم بايد كساني چه اينكه اما *
گذشته سالهاي در كه سينما بينالمللي و بازاريابي امور كارشناس اطبايي محمد.است بوده
هفتاد ، دهه ابتدايي سالهاي در:ميگويد دراينباره بوده امور اين متصدي فارابي در
دريافت فارابي از را فرمها بار اولين وقتي و بودم من فارابي در مسئله اين اجرايي پيگير
.كنند معرفي فيلم ، انتخاب براي را خود نماينده تا خواستيم سينمايي صنوف تمامي از كرديم
.جاست همين نيز جا معتبرترين اينكه خاطر بهگفت قرار امر اين مركزيت در سينما خانه يعني
و جنجالها ولي شد مسئله اين عهدهدار سينما خانه سال دو يكي:ميدهد ادامه اطبايي
.بيفتد فارابي دست به امر اين دوباره كه شد باعث آمد وجود به بعدا كه جناحبنديهايي
هنرمندان از متشكل كميتهاي يا داوري هيات طرف از بايد فيلمها اسكار ، قوانين براساس *
معرفي آكادمي به فيلم يك نهايت در و بررسي كشور آن سينما توليد بخش دستاندركاران يا
شخصي براي فوقالعادهاي احترام ما چه اگر:ميگويد مطلب اين تاييد با اطبايي محمد.شود
نيز سينمايي هنرمند هر از است ممكن چه اگر من نظر به و هستيم قائل بهشتي آقاي همچون
يا باشد ، كميسيون اين عضو نميتواند بهشتي آقاي مقررات طبق ولي باشد نظرتر صاحب
سينما دستاندركاران بايد را كميته اين البته.بهشتي آقاي مثل سينما از خارج آدمهايي
تشكيل خود را كميته اين حقيقت در فارابي.فارابي مثل دولتي جاي يك نه.دهند تشكيل
هميشه و است شده شبهه ايجاد باعث امر همين و ميكند تعيين را آدمها همه خودش و ميدهد
.است بوده سروصدا انتخابي فيلم سر
براي شانسي دولتي افرادي حضور با "زنان زندان" مثل فيلمي آيا كه پرسش اين طرح با او
قرارداد تحت كه فيلمهايي كه ميآيد وجود به شبهه اين موقع آن در:ميگويد دارد؟ معرفي
.برخوردارند بيشتري شانس از هستند فارابي
.است گذاشته بسيار تاثير ايران سينماي بر اخير سال دو در سپتامبر ، يازدهم واقعه اما *
"قندهار سفر" فيلم دو بين اسكار به ايران نماينده معرفي براي اصلي رقابت پيش سال در
رياست كاخ تا بود توانسته كه قندهاري سفر.بود (مجيدي مجيد) "باران" و (مخملباف محسن)
دو اين اما.ماند ناكام ايران سينماي "اسپيلبرگ" فيلم با رقابت در برود بوش جورج جمهوري
بسياري شانس از و ميپرداختند افغانستان موضوع به كه بودند فيلمهايي معدود از فيلم ،
به توجه با نيز امسال.بودند برخوردار خارجي بخش نامزد فيلم پنج جمع به ورود براي
بهمن) "مادريام سرزمين آوازهاي" مثل فيلمي ميرسد نظر به عراق ، به آمريكا حمله نزديكي
و يافته تغيير "عراق در گمشده" به آن نام كه فيلمي باشد برخوردار بهتري شانس از (قبادي
.ميپردازد "كرد" مردم مشكلات و مسائل به
معاونت و فارابي سينمايي بنياد هنر ، فرهنگستان از نمايندگاني گذشته سال در اما *
را باران فيلم و دادند تشكيل معرفي براي فيلم انتخاب براي را كميتهاي سينمايي ،
خانه و فارابي بنياد سري از كميتهاي توسط فيلم اين است قرار گويا نيز امسال.برگزيدند
.شود انتخاب سينما
رئيس رئيسيان عليرضا با.ندارد فعاليتي هيچ هنر فرهنگستان سينمايي بخش كه ميشود شنيده
و است داده استعفا گذشته سال از كه ميگويد او ميگيريم تماس هنر فرهنگستان سينماي بخش
آيا كه سوالي به پاسخ در رئيسيان.است نداده جلسه تشكيل بخش اين تاكنون او استعفاي از پس
.ميكند بياطلاعي اظهار دارد شركت امسال اسكار فيلم معرفي در هنر فرهنگستان
...فيلمفارسي بدنه بيمه
تماشاگر نگاه
بهرهمند پرستو
مخاطب سينماي وجودي وجوب و بدنهاي سينماي عنوان با تازهاي اصطلاح سر بر بحث است مدتي
انبوه مخاطب و گيشه بر تكيه با كه سينمايي.است گرفته پا محافل و مطبوعات در وسيع
تاكنون ليكن.باشد نمايش سالنهاي و سينما حرفه دوام و قوام موجب و بايستد پا سر بتواند
اين بانيان.است نيامده دست به بدنهاي اصطلاح به سينماي از جامعي تعريف و درست تحليلي
هر به سينما نگهداشتن پا سر هدفشان و دارند خير نيت قطعا نظريه اين حاميان و تئوري
بر علتي و برداشته در معكوس اثر ميتواند خود نابجا اقدام و نادرست تحليلي.نيست قيمتي
زيان به بلندمدت در و كل در است ممكن پشتيبان ظاهر به حركات يعني باشد معلول ناپايداري
...!خرس يك و مرد يك معروف ضربالمثل مصداق و باشد سينما
كمي اميد كه هنري و غيرمتعارف آثار ساخت براي سرمايه تامين بهانه به تهيهكنندگان برخي
بدنهاي قولي به و تجاري قصدا و صرفا فيلمهاي توليد به دست دارند ، سرمايه بازگشت به
فراهم كمفروش اما هنري فيلمهاي توليد سرمايه آثار ، گونه اين فروش محل از تا ميزنند
ساخت و سرمايه اتلاف براي دليلي چه اصولا هنري؟ آثار كدام كه است اين سوال اما.شود
اگر.خوردن خاك نه تماشاست براي فيلم دارد؟ وجود نميرود ديدنش به هيچكس كه فيلمي
كه ميروند بيروح مجسمهاي يا دلار مشتي طلب به ملي عزت بهاي به كه است آثاري منظور ،
ميدهد ، نشان جدي توجه آنها به جشنوارهاي كمتر و آمده سر به هم آثار گونه اين دوره ديگر
در جشنوارهها در موفق آثار همه كه داشت اذعان بايد البته...!ملاحظاتي به بنا مگر
..ماه نور زير پنهان ، نيمه ياس ، عطر كافور بوي:چون فيلمهايينميگيرند قرار گروه اين
در كه آثار گونه اين.نشدهاند ساخته جشنوارهها سفارش به كه هستند ارزندهاي آثار
و ميشوند ساخته تماشاگر احترام به و سينما براي ميگيرند قرار سينما فرهنگي آثار زمره
مردم وسيع استقبال مورد فستيوالها در توفيق عدم يا و توفيق از صرفنظر آنها از برخي
بدنه ميتوانند تماشاگر شعور و حضور به احترام با فيلمها قبيل اين.گرفتهاند قرار
پوست زير شوكران ، چون فيلمهايي به كنيد نگاه.ببخشند استحكام و تقويت را ايران سينماي
را مردم اقشار همه سينمايي ، و محكم ساختاري از برخورداري ضمن كه...سگكشي شهر ،
.كشانيدند سينما سالنهاي به مشتاقانه
دست اين از فيلمهايي !بود نخواهد ميسر واپسگرا آثار با ايران سينماي بدنه بيمه قطعا
صحنههاي اوج در حتي و نيستند او فريب به قادر ديگر ميشوند ساخته عوام مشتري براي كه
!ميدارند وا خنده به را او است سهل درنميآورند ، هم را تماشاگران همين اشك سوزناك ،
مقابل در مردم بار ، اين كه بدانند بايد دارند را فيلمفارسي احياي قصد كه فيلمسازاني
برابر در مخاطبين كه است حقيقت اين مبين آثاري چنين فروش نزولي سير.ايستادهاند آنان
از غلط درك فيلمسازان گروه اين ديگر مشكلميدهند نشان عكسالعمل تحقير و توهين
براي را پيشين موفق الگوهاي كماكان و است مخاطب سليقه و روز مسائل جامعه ، واقعيتهاي
ور پاشنه شدهاش ، تباه خانواده خونخواهي به قيصر زماني ، اگر.برميگزينند آثارشان فروش
نظر به بعيد امروز ولي داشت معني هنوز غيرت ميكشاند ، سينماها به را مردم سيل و ميكشيد
!كند؟ خودكشي مضحكتر آن از و آدمكشي به اقدام اينچنيني مسائلي خاطر به فردي كه ميرسد
حرفهاي سينماي.بشناسيم را مخاطبينمان است بهتر بسازيم ، پرفروش فيلم ميخواهيم اگر
دقت با بايد كند برقرار ارتباط مردم از وسيعي طيف با است قرار كه دليل همين به پرمخاطب
را تماشاگر توقع و آگاهي سطح تا شود ساخته مضمون در چه و ساختار در چه بسيار وسواس و
.دارد نگاه سادهانگاري و جهل در را او تا كند تلاش اينكه نه ببخشد ارتقا
تودهها تحقير و تفاخر از پرهيز و هنرمندانه جهانبيني هنري ، غناي قوي ، حرفهاي پرداخت
نگاه سينما به هم تجارت عينك با و صنعت منظر از اگر حال.است هنري آثار ماندگاري راز
كه مضامين در فقط نه.تكرار و تكنيكي شديد ضعف.هستيم بسياري ضعفهاي داراي هم باز كنيم
.است كاسته سينما جاذبه از..پلاكارد و پوستر تبليغاتي ، شعارهاي فيلمها ، اسامي در
طرز به فيلمها اسامي سليقهاي ، و خلاقيت نه و دارد وجود تفكري نه تبليغي مواد طراحي در
برخي اندك فروش و ندارد وجود تقريبا جهاني بازار !ميشود نوشته هم لاتين به مضحكي
.برندارد در چنداني سرمايه بازگشت تبليغات سرسامآور مخارج به توجه با خارج در فيلمها
و كمي ارتقاي و تعالي راه پس.هستيم توانمند تجارتي و صنعتي سينماي يك فاقد مطلقا ما
.است مردم تعيينكننده حضور به دادن بها و فرهنگي غني و قوي آثار به پرداختن سينما كيفي
|