ايدئولوژي با خداحافظي كنگره
امنيت شوراي مجوز بدون حتي
چشم يك برابر در چشم دو
اجتماعي جنگ
ايدئولوژي با خداحافظي كنگره
تكليف رهبران از جديدي چيننسل كمونيست حزب كنگره شانزدهمين در معتقدند بسياري
كرد خواهد تعيين را جهان باقيمانده كمونيستي حاكميت بزرگترين
بر بودند كوبيده درهم را چين آزاديخواهانه جنبش بزرگترين كه چين رهبران پيش سال سيزده
ناخوشايند تجربه كه آنها.كنند حاكم كشور اين سياسي ساختار بر را جديد شرايطي شدند آن
در برخي جمله از و متخصصان از بسياري اعتقاد به داشتند پيشرو را شوروي اتحاد فروپاشي
جيانگ اما داشت نخواهند دوام هيچيك سياسي جديد ساختار و حزب كه ميكردند پيشبيني چين ،
آمد غالب مخاطرات همه بر بود گرفته دست در را قدرت سرنوشتساز لحظه يك در كه زمين
.داد ادامه خود حيات به او كمونيست حزب كه همانطور
داشت خواهد ادامه هفته يك كه را چين كمونيست حزب كنگره شانزدهمين رياست جمعه روز جيانگ
خواهد عهده بر را ميشود برگزار يكبار پنجسال هر و است نمايندگي هيات از 2120 متشكل و
كمونيستي حاكميت بزرگترين تكليف رهبران از جديدي نسل معتقدند بسياري كه نشستيگرفت
سرنوشتساز حادثهاي را نشست اين چين رسانههاي.كرد خواهد تعيين را جهان باقيمانده
هزاره در كمونيست حزب رهبران نشست اولين جاري كنگره آنكه خصوصا كردهاند توصيف حزب براي
چون عمدهاي موارد آمد خواهند بر بخشيدناش تحقق درصدد چين آينده رهبران آنچه.است سوم
.ميگيرد دربر را تايوان با اتحاد روياي و اقتصادي اصلاحات متحده ، ايالات با روابط
به را قدرت چين جمهور رئيس و حزب ساله رهبر 76 زمين جيانگ نشست اين در ميرسد بهنظر
دبيركلي مقام به همزمان جيانتائو و كند واگذار جمهور رئيس معاون هوجيانتائو خود ، خلف
در زمين جيانگ ميرسد نظر به ديدگاهها اين رغم به اما برسد چين جمهوري رياست و حزب
مركزي شوراي عضو هفت بين از كه چرا كرد خواهد واگذار را دبيركلي مسند قهرمان يك قالب
به و دارد آنان از نفر چهار با نزديكي روابط كماكان او - ياپوليتبورو - كمونيست حزب
به.ميكند حفظ چين سياسي ساختار در و حزب در را خود قدرت زيادي حدود تا او لحاظ همين
دوران دستاوردهاي و ساله سيزده خدمات معطوف را زيادي توجه شانزدهم كنگره آنكه علاوه
با منطبق را چين سياسي ساختار در او حاكميت و قدرت تداوم و كرد خواهد زمين جمهوري رياست
.كرد خواهد ارزيابي شيائوپينگ دنگ و مائو از مانده جاي به فرامين و دستورالعملها
سياسي ، اصلاحات اما نداشت چنداني تلاطم چند هر چين كه بود برهههايي از يكي جيانگ دوران
حزب به كه بود اصلاحات همين دقيقا و خورد رقم كشور اين در گستردهاي اقتصادي و اجتماعي
كشورهاي همه كه دموكراسياي به انتقال موج از دهد ، ادامه خود حيات به داد اجازه كمونيست
كارنامه در را اقتصادي 3/9درصدي رشد نرخ و بماند امان در درنورديد را ورشو معاهده عضو
.برساند ثبت به خود
اريكه بر هم آتي سالهاي در را كمونيست حزب بتواند تطور و اصلاحات اين كه نيست معلوم
حكومتي مقامات در فساد و بود خواهد قانون از فراتر كماكان كمونيست حزب.كند حفظ قدرت
آزادي و سياسي ديكتاتوري بين كه است دشوار واقعا.ماند خواهد باقي شايع امري كماكان
انجام كار سه كمونيست حزب جيانگ ، حاكميت طي اما آورد بهوجود موازنه تزايد روبه اقتصادي
تحكيم را خود قدرت رهگذر اين از و نميداد نشان رغبت انجامش به هرگز آن از پيش كه داد
در سال 1989 در را حزب كه درگيريهايي رساند ، حداقل به را حزبي درون درگيريهاي:كرد
و تباني از و ورزيد اجتناب مردم خصوصي زندگي در دخالت از.بود داده قرار فروپاشي آستانه
اقتصاد به پا و يافتند ظهور اقتصادي اصلاحات ميدان پيروز عنوان به كه آناني با همراهي
ميكند عمل عظيمي شركت بسان امروز چين نتيجه ، در.كرد خودداري گذاشتند كشور اين آزاد
باور اين بر كشور اين رهبران مائو ، حاكميت دوران در.است آن مديره هيات كمونيست حزب كه
كه اموال تنها نه چيز همه بر.باشند داشته تملك كشور اموال تمامي بر بايد كه بودند
را چيزهايي دستيارانش و جيانگ اما مردم عقايد حتي و مدارس مشاغل ، مذاهب ، نهادها ،
درصد از 50 كمتر حتي آنها اگر":بود شناخته رسميت به ديرباز از كاپيتاليسم كه پذيرفتند
و هستند سهامداران بزرگترين كه مادامي باشند ، داشته اختيار در را كشور مايملك از
وضع راهكارهاي و امنيتي سرويسهاي رسانهها ، مثل _ دارند دست در را برنده برگهاي
".باشند داشته خود كنترل تحت را چين كماكان ميتوانند _ شركتها بر ماليات
حذر آنان زندگي و مردم شخصي امور در مداخله از كرد سعي چين دولت گذشته سال سيزده طي
امروز.گشود خصوصي بخش و خارجي شركتهاي روي به را اقتصادي فعاليتهاي اعظم بخش و كند
دارند ، تمايل كه نقطهاي هر در زندگي و كاريابي تجاري ، معاملات انجام در چين مردم
اما است غربي استانداردهاي از پايينتر سطوحي در هنوز چين در مدني حقوق هرچند.آزادند
كشوري از چين.است بوده بيسابقه گذشته در كه برخوردارند آزاديهايي از امروز چين مردم
شده تبديل حاكميتگرا كشوري به داشت خود نفوذ تحت را حيطه همه كمونيست حزب كه خودكامه ،
اما است كرده اعطا آزادي آنان به مردم خصوصي زندگي و اقتصادي بخشهاي از بسياري در كه
.دارد خود كنترل تحت را جامعه عمومي حيات كماكان
و كشاورزان اين بر سابق كه را خود مشروعيت بستر همچنين سال سيزده اين در كمونيست حزب
به كند عوض را اسمش بيآنكه كه است حزبي امروز كمونيست حزب و داده تغيير بودند كارگران
را كمونيست حزب كه تحول اين.است شده تبديل متفكران و اقتصادي سياسي ، نخبگان طبقه حزب
اريكه بر حزب اين ماندن باقي عمده دلايل از يكي كرد بدل حاكم حزبي به انقلابي حزبي از
و شد خواهد شناخته رسميت به جديد كنگره در حزب مشروعيت جديد بستر.است بوده چين در قدرت
عضو هفت به جديد نماينده سه آن در كه شود گنجانده جديدي بند حزبي اساسنامه در است قرار
پيشنهاد را آن زمين جيانگ ميشود ، گفته كه دكترين اينشد خواهد افزوده پوليتبرو كنوني
فرهنگي ، نيروهاي نماينده واقع در امروز چين كمونيست حزب كه است ايده اين مبين است كرده
.دانست جامعه نخبگان توصيف را آن سبايد واقع در كه عباراتي است ، چين جامعه پيشرو توليدي
و نيست قائل كمونيست حزب براي اهميتي چين ، شهري جمعيت اعظم بخش تغييرات اين رغم به
چين مردم ميكند تلاش حزب.ميدانند حزب رسيدن بنبست به دليل را تحولات اين حتي برخي
كه افرادي از مجموعهايكند حفظ است ، مظروفاش پراكنده شن دانههاي كه ظرفي بسان را
پاسخ بيرحمي و خشم با حزب براي چالش هر.ندارند را شدن متحد توان اما دارند نسبي آزادي
به و گذاشته برجاي كشته صدها كهتاكنون كونگ فالون جنبش ساله دو سركوب.ميشود داده
.است واكنشها اين از نمونهاي شده منجر نفر هزاران شدن زنداني
جز چيزي خواستار كه باشد رسيده استنتاج اين به كمونيست حزب ضمن اين در ميرسد نظر به
كه است چيزي حاكميت در ايدئولوژي مرگ.نيست هم حاكمان طبقه جز چيزي نماينده و نيست قدرت
چينيها كه چرا.است شده خارجيها دلنگراني مايه دهد ، آزار را چينيها آنكه از بيش
در بود ، دشوارتر بسيار هم چين در زندگي و نبود هدفي هيچ به دستيابي درصدد حزب كه زماني
اين براي كافي انگيزه و ميپيوندند حزب به مشخصي دليل به چينيها امروز اما بودند چين
براي بگوييم است بهتر يا است شراكتي كه شهركي در بزرگ ، شركتي در عضويت:دارند مشاركت
.شخصي منافع كسب
خود يدكي لوازم توليدكننده بزرگ شركت يك رياست مسند در اكنون كه آهنگري كيو لوگران
حزب به ساده دليل يك به او ميگويد دارد ارزش دلار ميليون حدود 480 كه شركتي نشسته ،
و نبودم حزب عضو گرفتم برعهده را شركت اين مديريت ابتدا در كه هنگامي":است پيوسته
بنابراين":ميافزايد وي ".ميشود هدايت كمونيست حزب توسط چين كه چرا بود دشوار كاسبي
در حزب نماينده بهعنوان دوبار تاكنون او ".شد آسان چيز همه و درآمدم حزب عضويت به
.است شده انتخاب كنگره
امنيت شوراي مجوز بدون حتي
استراتژي در آمريكا كه است مشكلاتي از بارز نمونهاي عراق عليه جديد قطعنامه صدور
است مواجه آن با عراق مورد در خصوصا و خود خاورميانهاي
به خود پيشنهادي قطعنامه از جديدي شده بازبيني نسخه گذشته چهارشنبه روز متحده ايالات
مورد در مناقشهانگيز گفتوگوي و بحث هفته هشت از پس آن تاييد اميد به را امنيت شوراي
دچار مكرر اصلاحات دنبال به مذكور قطعنامه چند هر.كرد ارائه شورا اين به عراق
تغيير دستخوش قطعنامه اين بنيان دارند اصرار آمريكايي مقامات.است ساختاري تفاوتهاي
و چين و داده مثبت راي قطعنامه اين به فرانسه دارند ادعا آمريكايي مقامات.است نشده
سازمان در آمريكا نماينده نگروپونته جان.ورزيد خواهند امتناع آن به راي دادن از روسيه
عضو ديگر كشور چهارده نمايندگان با آمريكايي ديپلماتهاي گفتوگوهاي دارد ادعا متحد ملل
روز تا حداكثر قطعنامهها اين ميرود گمان و است بوده ثمربخش مجموع در امنيت شوراي
.برسد نهايي تصويب به يكشنبه
آرميتاژ ، ريچارد كه ميشود دنبال حالي در عراق عليه جديد قطعنامه تصويب براي تلاش
آمريكا كرد تاكيد انگلستان BBC خبري شبكه با گفتوگويي در آمريكا خارجه امور وزير معاون
بينالمللي پشتيباني از برخورداري عدم صورت در حتي عراق عليه يكجانبه اقدام براي را خود
مقادير جابهجايي با گذشته ماههاي طي كه است روندي تداوم اظهارات اين.ميكند آماده
رايزنيهاي رغم به اما است بوده همراه فارس خليج منطقه به جنگي ادوات و نيرو توجهي قابل
براي آنها مساعدت و عراق همسايه كشورهاي مساعد نظر جلب براي آمريكايي مقامات گسترده
حمله از اطمينان با نميتواند سياسي امور تحليلگران از يك هيچ هم هنوز عراق به حمله
.بگويد سخن عراق به آمريكا
استراتژي در آمريكا كه است مشكلاتي از بارز نمونهاي عراق عليه جديد قطعنامه صدور
تلاشهاي بهرغم آمريكاييها.است مواجه آن با عراق مورد در خصوصا و خود خاورميانهاي
.كند ترغيب قطعنامه اين تاييد به را چين و روسيه فرانسه ، نتوانستند اخير ماهه سه مداوم
ازتاييد گزارشي انتشار با پنجشنبه روز مانيتور ساينس كريستين آمريكايي روزنامه
هوارد" پيشذهن اين باداد خبر امنيت شوراي جمعه روز نشست در آمريكا پيشنهادي قطعنامه
جلب از نشاني امنيت شوراي دائم عضو پنج همگرايي ميكند تاكيد مقاله اين نويسنده "فرانچي
.است واشنگتن عملكرد نحوه و آمريكا اهداف به نسبت قطعنامه اين مخالفان اعتماد
تريبون هرالد در روز همان كه بود مقالهاي مانيتور ساينس كريستين مقاله از جالبتر
نام خود صدر در ميپردازد عراق شكست از پس خاورميانه آينده به كه مقاله اين.شد منتشر
تنها با غرب طرفدار دموكراتيك عراق كنيم فرض":دارد را تركيه و عراق اسرائيل ، كشور سه
در سوريه و ايران.كند ايجاد ائتلاف اسرائيل و تركيه يعني خاورميانه ديگر دموكراسيهاي
تحت و آمده در محاصره به سو هر از متحدانش و آمريكايي نيروهاي سوي از كه شرايطي چنين
در حماس و اسلامي جهاد جنبش و لبنان حزبالله با را روابطخود دارند قرار فشار
".كرد خواهند قطع فلسطيني سرزمينهاي
فلسطيني رزمندگان":ميكشد تصوير به اينگونه را آمريكا زمامداران روياي تريبون هرالد
به ماندهاند محروم تسليحات و مالي منابع از كه اسرائيل ضد بر انتحاري عمليات عامل
اسرائيل و يافت خواهد ظهور ميانهرويي فلسطيني حاكميت.شد خواهند بدل نادر نمونههايي
نوار و باختري كرانه اشغال به نيست خود مرزهاي در تروريستي كشور شكلگيري نگران ديگر كه
آنكه بدون تلويزيوني شبكههاي اسلام جهان در ميافزايد ، تريبون هرالدميدهد پايان غزه
بدهد نشان فلسطينيان كشتن حال در را اسرائيلي سربازان كه رقتآوري تصاوير پخش به دائما
را توجهشان كشورها اين نگران و جوان جمعيت كه ميگيرد سويي و سمت شرايط.بپردازند
سركوبگر و خودكامه رژيمهاي عربي كشورهاي در.كنند خود قدرتطلب و فاسد حكام معطوف
".دهند تن اقتصادي فرصتهاي و بيشتر سياسي آزادي براي جامعه مطالبات به بود خواهند ناچار
:ميدهد ادامه بيشتر حرارتي با خود داستانسرايي به مقاله اين نويسنده ويس استانلي
سفيد كاخ سبز فضاي در ديگري تاريخي دادنهاي دست به را خود جاي اسرائيل و اعراب مناقشه"
در دلار ميليونها اسرائيلي گردشگران و ميشود شكوفا اسرائيل و اعراب بين تجارت.ميدهد
".ميكنند خرج بيروت و تهران بغداد ، دمشق ،
به آمريكا حاكميت آرزوهاي كشيدن تصوير به براي را خود توان تمامي مقاله اين نويسنده
تارترين و تيره در كه همانطوري كند نتيجهگيري گونه اين انتها در تا ميگيرد كار
هيتلر توسط صلح از مملو و آزاد دموكراتيك ، اروپايي ايجاد ايده دوم جهاني جنگ بخشهاي
خاورميانه به ثبات و صلح اعاده عراق وجود با اينكه باور هم امروز ميرسد نظر به ابلهانه
حلقه شدن محكمتر براي كه معناست بدان تلويحا اين.بود خواهد احمقانه ديدگاهي است ممكن
اجتنابناپذير صدام حاكميت سقوط متحدانش و آمريكا توسط اسلامي _ عربي كشورهاي محاصره
.است
اسرائيل و تركيه و شد برداشته سال 1996 در ائتلاف اين ايجاد براي اول گامهاي واقع در
سياسي ، نظامي ، مالي ، اتحاد به اكنون كه آوردند وجود به ائتلافي قراردادي ، انعقاد با
آموزش مشترك بهطور كشور دو خلبانان خصوصا و سربازان.است شده بدل همهجانبهاي
سال در كشور دو مالي مبادلات و دارند هم با مشتركي تجاري طرحهاي طرف دو.ميبينند
مثلثوار ائتلاف گسترش براي آنچه امروز و رسيد دلار ميليارد يك بيسابقه سطح به گذشته
نفتي شريكي پيوستن آنكه خصوصا.است بغداد حاكميت سقوط است لازم عراق _ اسرائيل _ تركيه
.كند تحكيم شدت به را منطقه در آمريكا متحدان موقعيت ميتواند ائتلاف اين به
برخي اظهارات دارند اعتقاد تحليلگران از بسياري كه است سفيد كاخ روياهاي اين لحاظ با
.گرفت جدي بايد را ميگويد سخن عراق عليه آمريكا يكجانبه اقدام از كه آمريكايي مقامات
انضمام به كشور اين در گسترده نفتي ذخاير وجود خاورميانه ، در عراق موقعيت
صدام سرنگوني به را سفيد كاخ كه است فاكتورهايي اخير سالهاي طي صدام مشكلآفرينيهاي
كه دشمني _ آمريكا دشمنان از يكي حذف صرفا نبايد را صدام سرنگونيميدارد وا حسين
بايد را او سرنگوني بلكه دانست _ نيست آمريكا براي بالقوه خطري دارد تاكيد سيا تحقيقات
.داد قرار بررسي مورد منطقه سياسي موزائيك بر عراق در او نبودن تاثير قالب در
چشم يك برابر در چشم دو
شارون آريل با لندن تايمز گوي گفتو
عراق از پس كه است كرده پيشنهاد شتيلا و صبرا كشتارهاي جنايتكار شارون آريل اخيرا
را فلسطينيان با صلح ميتواند كه است كسي كردهتنها ادعا همچنين وي.است نوبتايران
رابرت و فارل استيون مصاحبه از برگرفته است چكيدهاي ميخوانيد زير در آنچه.كند تضمين
كه است ذكر به لازم.جنايتكار صهيونيست اين با لندن تايمز خبرنگاران از دوتن تامسون ،
.است شده انجام شارون به اعتماد عدم راي از پيش مصاحبه اين
به متين و آرام عجيبي طرز به شارون آريل است ، سياسي بحران يك بحبوحه در كه مردي براي
.ميرسد نظر
كه روبهروست اعتمادي عدم راي با اسرائيل جنگطلب بنيانگذاران نسل از بازمانده آخرين
انتخابات تشكيل و كنست انحلال اعلام از پيش مطلب اين]كشد زير به را او دولت است ممكن
باروري از شارونسازد وخيمتر را خاورميانه متشنج اوضاع و [است شده چاپ زودهنگام
نميتواند اينكه از سرخوردگي از و انگليسيها لبخند از خستگياش از و ميگويد گوسفندانش
را حضار توجه امنيتي مسائل دليل به او حضور كه چرا كند ، شركت كلاسيك موسيقي اجراهاي در
.ميدارد باز موسيقي از
:ميگويد برآيد ، آن پس از ميتواند ماهر بسيار هنرپيشه يك فقط كه تواضعي به تظاهر با
كه دهد جلوه مردي را خود دارد دوست شارون ".كنم ايجاد مزاحمت مردم براي نميخواهم من"
گوسفندانش صرف را خود وقت تمام كه است روزي منتظر بيصبرانه و ندارد سياست به علاقهاي
متوسط 8/1 طور به زايمان بار هر در و ميزايند بره بار سه سال دو هر كه گوسفنداني ;كند
.ميداند سرنوشت و وظيفه از تركيبي را سياست به شدنش كشيده علت او.ميآورند دنيا به بره
دخيل آن نظامي عمليات و اسرائيل گسترش و آمدن وجود به در كه است كسي او همه اين با
.است گرفته قرار شماتت مورد وحشيانه بينهايت آن اعمال براي و است بوده
طور به كند ، خطاب فلسطيني را آنها اگر زيرا ميخواند ، "اعراب" را فلسطينيان همواره او
ذهني ، محاسبه با شاروناست كرده تاييد فلسطين سرزمين بر را آنان سنتي حق مشروعيت ضمني
عنوان نفر پيش 646 سال دو طي را اسرائيليان تلفات تعداد اوست ، روي پيش ارقام چند هر
نفر بريتانيا 6460 براي را رقم اين انگلستان و اسرائيل كشور دو جمعيتي مقايسه با ميكند
"ميكرد؟ چه شما دولت داشتيد تلفاتي چنين انگلستان در اگر":ميپرسد سپس.برميشمارد
در چشم" قانون كه است منطقهاي اينجا آخر ندارد ، توجهي فلسطيني كشتهشدگان تعداد به اما
.است شده "چشم يك برابر در چشم دو" به تبديل "چشم برابر
عنوانهاي از بسياريميدانند جنگطلب ژنرال يك مرا كه ميدانم من:ميگويد شارون
اهميت من اما.ميگويند مردم كه است چيزي اينميكند حكايت ديدگاه اين از روزنامهها
در را دوستانم بهترين من.ديدهام خود چشم به را جنگ وحشت كه چرا ميكنم درك را صلح
.بگيرم تصميم ديگران و خودم مرگ و زندگي مورد در بايد من و - دادهام دست از جنگها
واشنگتن و لندن در برنامهريزي مراكز از را خود است مراقب شارون عراق ، با جنگ مورد در
متحد و بوش كه تصميمي هر.نميكنيم دخالت مسائل اين در ما":ميگويد او ;دهد نشان جدا
را تروريسم خطر ديگري كس هر از بهتر ما زيرا كرد ، خواهيم حمايت آن از ما بگيرند ، بلر او
".ميكنيم احساس
در ميترسد زيرا نكند ، هيچكاري زمينه اين در اسرائيل است اميدوار واشنگتن حقيقت در
آمريكا نظر با شارون.بردارند خود پنهاني حمايت از دست عرب متحدان اسرائيل ، دخالت صورت
.است برخوردار اولويت از عراق موشكي توان كردن نابود نظامي نبرد هرگونه در كه است موافق
عراق حتي اگر كه ميسازد خاطرنشان وي ;نميداند منتفي را تلافيجويانه حملات امكان او
اما شد ، نخواهد جنگ وارد اسرائيل كند ، شليك اسرائيل سوي به متعارف اسكاد موشك دو يا يك
.داد خواهد پاسخ تمام شدت با بگيرد ، صورت ميكروبي حملهاي اگر
ديوانه رژيمي توسط كه ميكند تلقي خطرناك بسيار بسيار كشوري را عراق شارون كه حالي در
،(دارد وجود "ديوانه" از شديدتر كلمهاي ميپرسد ، دستيارش از عبري زبان به) ميشود رهبري
عملياتي فهرست راس در را ايران كرد خواهد سعي عراق ، با جنگ خاتمه محض به كه است معتقد
موشكهاي و سلاحها به دستيابي براي را تلاشش تمام ايران":ميگويد او.دهد قرار
ميكند ادعا ".ميشود محسوب خطر براياسرائيليك كشور اين.است گرفته كار به بالستيك
اين به تقريبا و ميكنند كار كيلومتر برد 1300 با موشكي روي حاضر حال در ها ايراني"
ميكردند ، صحبت كيلومتر حتي 5000 و برد 2500 با موشكهايي از گذشته در.رسيدهاند قدرت
قطعات مواد ، به كه نيازي دليل به - هستند نگران موضوع اين از اروپاييها ديدند كه بعدها
".بسازند كيلومتر برد 2500 با موشكهاي نميخواهند كه گفتند - دارند تجهيزات و
شمار به اسرائيل عليه مستقيم حوادثتهديدي صحنه پشت در ايران كه ادعاست اين مبلغ او
مناطق در و فرستاده لبنان به موشك سوريه طريق از ايران كه ميكند ادعا اوميرود
ميشود ، مربوط اسرائيل خود داخل به او نگراني تازهترينميكند ايجاد مشكل فلسطيني
.دارد هراس كشور در عرب ميليون يك حدود از متشكل "كوچكي اقليت" بر ايران نفوذ از كه جايي
بينهايت موضوع اين ميكنند ، ناامني احساس قبل از اسرائيل در اعراب اينكه به توجه با
.زد خواهد اسلامگرايانه فعاليتهاي سركوب به دست زودي به ميگويد شارون اما است ، حساس
اجتماعي جنگ
*رامونه تسيو اينيا
فخرطاولي كوروش:ترجمه
جهاني در كه شدهاند احساس اين دچار شهروندان افغانستان ، جنگ و سپتامبر 2001 از 11 بعد
رسانههاي طرف ، اين به پيش يكسال از.آمدهاند گرفتار تروريسم و سياسي خشونت از سرشار
و مرگبار انفجارات وحشتناك ، سوءقصدهاي از سرگيجهآور شهادتهاي و تصاوير انتشار با بزرگ
خون كه نيست هفتهاي.ميزنند دامن جمعي ترس اين به غريب ، و عجيب گروگانگيريهاي
اين...فلسطين تا يمن از مسكو ، تا كراچي از بالي ، تا اسرائيل از:نشود ريخته كلاني
قبليها از موحشتر جهاني جديد مناقشه نوعي به زمين كره كه است آمده وجود به احساس
احتمالي جنگ و ميشود ناميده "بينالمللي تروريسم با جنگ" كه مناقشهاي ;آمده گرفتار
ظواهر ، برخلاف.است غلط احساس اين.است آن از كوچكي اپيزود تنها عراق ، ضد بر آمريكا
برابر در نافرمانيها و شورشها.است نبوده ضعيف حالا اندازه به هيچگاه سياسي خشونت
رسانهها.است بوده كمشمار حالا اندازه به ندرت به مناقشات ، و جنگها سياسي ، نظام
فعلي ژئوپلتيك منظر است كافي مطلب اين درك براي.است صلحطلب و آرام جهان نيايد ، بدشان
طرفدار راديكال شورشي گروههاي تمام تقريبا امروز.كنيم مقايسه قبل سال يا 30 با 25 را
قاره ، پنج در سالانه كه بزرگي و كوچك مناقشات اغلب و رفتهاند بين از مسلحانه ، جنگ
آرمان كه اخگرهايي تمام تقريبا.يافتهاند پايان ميگرفتند ، قرباني هزار دهها
حال در يا شدهاند خاموش عملا بود ، برافروخته بهتر جهاني ساختن براي ماركسيستي
چچن ، باسك ، كلمبيا ، در خشونت كانون ده حدود زحمت به زمين كره كل در الان.خاموشياند
جنگ جديد طرفدار يك شك بدون.يافت ميتوان... نپال ، كشمير ، كنگو ، سودان ، نزديك ، خاور
اين عليرغم اما.است كرده اشغال را رسانهاي صحنه جلوي و كرده ظهور تازهگي به مسلحانه
اين آيااست جهان در نادر اتفاقي مسلحانه ، سياسي مبارزه ديگر:كرد فراموش را اصل نبايد
آنها راس در و دارد وجود چرا ندارد؟ وجود جهان در ديگري خشونت اشكال كه معناست بدان
كه خشونتي ;برد نام محرومان بر استيلاگران سوي از وارده اقتصادي خشونت از بايد
خشونت ، نوع اين از ناشي اجتماعي نابرابريهاي امروز.است آن محرك ليبرال جهانيسازي
يكسوم از بيش ميكند ، زندگي فقر در بشريت از نيمي.است كرده پيدا بيسابقه ابعادي
بيسوادند ، 5/1 نفر ميليارد يك به نزديك ميبرند ، سر به محروميت و فلاكت در جهان جمعيت
و...بيگانهاند برق نعمت با نفر ميليارد دو و محرومند شرب قابل آب از نفر ميليارد
قرار آرامش در سياسي نظر از زمين محكومان از نفر ميليارد چند اين كه است اين باورنكردني
تاريخ ، طول در فقرا بيشترين:ماست عصر پارادوكسهاي بزرگترين از يكي هم اين.دارند
ميتواند وضع اين آيا كه است اين ميشود مطرح اينجا كه مهمي پرسش اما.مناقشات كمترين
موتور بهعنوان ماركسيسم رفتن تحليل با شك بدون.است اندك احتمالش يابد؟ ادامه ابد تا
دو بين ما.است جديدي الگوي به گذار حال در جهان بينالمللي ، سطح در اجتماعي شورش محركه
ديگري وقت هر از فاجعهبارتر بيعدالتيها ، كه حالي در.هستيم سياسي انقلابات از چرخه
به.رسيدهاند اوجشان درجه منتهي به خشونت ديگر اشكال كه ميكنيد مشاهده ميدهد ، روي
و جرم ارتكاب طريق از كه شورش 1 اوليه اشكال برخي و فقرا عليه فقرا خشونت از بايد ويژه
جهان همه در كه جديدي خشونتهاي ;كنيم ياد ميكنند ، پيدا بروز ناامني ايجاد و جنايت
.برميدارد واقعي اجتماعي جنگ يك از پرده اندكاندك و است رويت قابل
دست هفتتيري ميتوانست جواني يك اگر زمين ، ديگر مناطق يا لاتين آمريكاي در پيش سال سي
اما.كند عوض را بشريت سرنوشت تا ميشد مسلحانه جنگ مشي داراي سازمان يك وارد بگيرد ،
رعايت عدم قرباني اينكه و ميانديشد خودش به نخست كند ، پيدا هفتتيري جواني اگر امروز
قرارداد خودش نوبه به نيز او ميگيرد تصميم سپس شده ، استيلاگران سوي از اجتماعي قرارداد
مدعا شاهد.ميكند غارت را فروشگاهي يا حمله بانك به پس بگذارد ، پا زير را اجتماعي
گسترده فقيرشدگي كه كشور اين در دسامبر 2001 در اقتصادي بحران آغاز از:است آرژانتين
كه برزيل در.است شده برابر چهار آن در "بزهكاري" نرخ داشته ، پي در را متوسط طبقات
لولادوسيلوا يعني فقرا كانديداي و _ دنياست در بدترينها جزو آن در اجتماعي نابرابري
مسئله اين به است كافي مطلب اين درك براي.است رسيده اوج به اجتماعي جنگ _ آورده راي
ضرب به رسيده قتل به (سال زير 18) صغير افراد شمار تا 2000 ، سال 1987 از كه كنيم توجه
افغانستان ، سيرالئون ، يوگسلاوي ، كلمبيا ، مناقشات قربانيان كل از بيشتر ريو ، شهر در گلوله
مناقشه در شده كشته جوانان كل شده ، ياد سال طي 13 مثال بهعنوان.است فلسطين و اسرائيل
در فقط سال ، زير 18 جوان مدت 3937 همين در ;است نفر هزار حوش و حول فلسطيني ، _ اسرائيلي
رسانهها آنچه بالاي به رو امواج برابر در.شدهاند2 كشته گلوله ضرب به ريو شهر
بيش ،(..جنوبي آفريقاي نيجريه ، كلمبيا ، مكزيك ، ) كشورها از بسياري مينامند ، "ناامني"
.ميكنند هزينه اجتماعي جنگ اين هدايت براي كنند ، هزينه مليشان دفاع براي آنكه از
مسلح نيروهاي براي (داخلي ناخالص توليد درصد 2) برزيل سالانه ثروت درصد مثال 2 بهعنوان
از محافظت براي كشور اين داخلي ناخالص توليد درصد از 6/10 بيش اما ميشود ، خرج
:است اين بشريت تاريخ بزرگ درس.ميگردد هزينه فقرا نااميدي برابر در ثروتمندان
و شمال در فعلي خروش.كردهاند شورش نابرابريها تشديد برابر در همواره انساني موجودات
غيظ و خشم از همگي هستند ، اجتماعي شورش اوليه اشكال فقط كه جنايات و بزهها انواع جنوب ،
هركس امانيست سياسي خشونت هنوز همه اين.ميكند حكايت بيعدالتي برابر در فقيرترينها
.نيست ابدي مرحله اين كه كند احساس ميتواند
:پينوشت
ديپلماتيك لوموند سردبير*
.1966"مدرن اروپاي در بدوي شورشهاي" بسباوم ، ها.جي اريك:بخوانيد _ 1
.سپتامبر 2001 مادريد ، 11 پاييس ، ال _ 2
|