توسعه و اقتصادي فساد
اقتصادي بررسيهاي و برنامهريزي معاونت سيستمهاي بهبود و بهرهوري مطالعات دفتر
بازرگاني وزارت
فساد دامنه و تعريف -1
شده مطرح مختلفي تعاريف مختلف متون در (Corruption) مالي يا اقتصادي فساد با ارتباط در
سود و منافع تامين براي موجود قوانين نقض مالي ، فساد تعريف مصطلحترين و سادهترين.است
به فرد كردن وارد براي نامشروع پاداش بهصورت فساد (Webester) وبستر فرهنگ دراست شخصي
دولتي قدرت از سوءاستفاده فساد ، جهاني بانك تعريف به بنا.است شده تعريف وظيفه از تخلف
صرفا دولتي امكان و قدرت از سوءاستفاده هميشه است بديهي.است شخصي منافع تامين براي
سياسي تفكر و حزب يك منافع تامين راستاي در ميتواند بلكه نيست ، شخصي منافع تامين براي
.رود بهكار آن نظاير و فاميل دوستان ، خاص ، طبقه خاص ،
و مديران برخي برخورداري دليل به و دولتي فعاليتهاي با ارتباط در كلي بهطور فساد
نوبل ، جايزه برنده بكر ، گري كه طوري به است ، شده تعريف انحصاري اختيارات از كاركنان
عمده كه است اين بكر منظور (1).شد خواهد برداشته هم فساد برداريم را دولت اگر ميگويد
در فساد كه است واضح البته ميافتد ، اتفاق دولت در يا است دولت به مربوط كشور فساد سهم
.دارد وجود هم خصوصي بخش
علاوه كه ايدز يا و سرطان نظير بيماري.است اجتماعي -اقتصادي حاد بيماري يك مالي فساد
سازمان به سازمان يك از بيرحمانه بهطور ميكند ، مضمحل درون از را سازمان كه اين بر
تحليل را موجود نهادهاي تمام كه بهطوري ميكند ، سرايت ديگر نهاد به نهاد يك از و ديگر
.ميشود حاكم سياسي سيستم فروپاشي به منجر برده ،
فساد با مبارزه ضرورت -2
اقتصادي ، پيشرفتهاي راه فرا موانع مهمترين از يكي بهعنوان درستي به مالي فساد رواج
ميتواند مالي فساد بالاي سطحاست شده برشمرده ،(آفريقايي و آسيايي كشورهاي مثلا)
كاهش باعث فساد كه ميدهد نشان تحقيقات.شود دولتي سياستهاي ناكارآمدي موجب
فعاليتهاي ميتواند مالي فساد.ميشود اقتصادي رشد كاهش نتيجه در و سرمايهگذاري
مالي فساد.دهد سوق زيرزميني فعاليتهاي و رانتها سوي به آن مولد شكل از را اقتصادي
يكي فراگير و گسترده فساد.شود مافيا همچون رعبآوري سازمانهاي پيدايش موجب ميتواند
و رشد روند مستقيما ميتواند حاكميت ضعيف عملكرد هرچند است ، حاكميت ضعف نشانههاي از
.برد تحليل به رو نيز را اقتصادي توسعه
اقتصادي فساد و نهادي كارآيي -3
فهم كليد بنابراين و هستند جامعه در بازي قوانين نهادها ،(1377)نورث داگلاس قول به
بر نهادها كه دارد وجود كلي اجماع يك تقريبا.ميشوند محسوب تاريخي تحولات و تغيير
از متاثر اساسا زمان طول در اقتصادها متفاوت عملكرد و دارند جدي تاثير اقتصادي عملكرد
.نهادهاست تحول و تغيير
و نهادها درقالب منظر يك از بايد را فساد نظير اجتماعي -اقتصادي آسيبپذيرهاي فهم كليد
شكل انسانها متقابل كنش و رفتار نهادها درون در كه چرا كرد ، جستوجو موجود ساختارهاي
به هم سازمانها.هستند افراد انتخابهاي مجموعه مرز و حد نهادها عبارتي ، به و ميگيرد
موضوع بهتر درك براي.ميبخشند ساختار انسانها متقابل كنش و رفتار به نهادها مانند
معطوف هستند جامعه در بازي چارچوب و قوانين مثابه به كه نهادي تغييرات به نگاهها بايد
.گردد
بازي اندازه چه تا ديد بايد گذاشت تفاوت بازي قواعد و بازيكنان ميان بايد طرفي از
خاص بازيگران براي ميدان حد چه تا و كارآست و قاعدهمند امور اداره و اجتماعي مناسبات
تا و برخوردارند حرفهاي و دانش سطح چه از و هستند كساني چه بازيكنان كه اين و است باز
و سلامت در ساختارها و نهادها ماهيت لذا.هستند آشنا بازي قواعد و آداب با حد چه
.دارند مهمي نقش اقتصادي فساد شيوع متقابلا
نهادي كارآيي و فساد شاخصهاي مطالعه به كه دارند وجود بينالمللي موسسات برخي
شركت يك بهعنوان كه است (BI)"بينالمللي تجارت" شركت شركتها اين از يكي.ميپردازند
سرمايهگذاران ديگر و چندمليتي شركتهاي بانكها ، به و تهيه را شاخصها اينگونه خصوصي
(Institutional Efficiency) نهادي كارآيي براي شاخصهايي شركت اين.ميفروشد بينالمللي
بالاتر اعداد و شدهاند درجهبندي تا 10 صفر بين شاخصها اين.است نموده معرفي
:ميباشند زير ترتيب به موردنظر شاخصهاي.هستند مناسب و قوي "نهادهايي" وجود نشاندهنده
:نهادي بهطور -سياسي تغييرات امكان -1
و پيشبيني قابل دوره يك در انتخاب وسيله به نهادي ساختار تغييرات امكانپذيري
كوتاهمدت
سياسي ثبات -2
:حاكميت مخالف گروههاي رسيدن قدرت به احتمال درجه -3
برسند قدرت به قابلپيشبيني دوره يك در مخالف گروههاي كه اين احتمال
:كار نيروي ثبات -4
.است اقتصادي مراكز و كارخانهها در كار نيروي ثبات به ناظر شاخص اين
:همسايه كشورهاي با ارتباط -5
كشور داخل در كه شركتهايي كار بر است ممكن كه تجاري و اقتصادي سياسي ، ارتباطات شامل
.باشد داشته مثبت اثر ميكنند فعاليت
:تروريزم -6
.باشند داشته قرار خطر معرض در تجار يا افراد كه اين احتمال
:قضاييه قوه و حقوقي سيستم -7
.است تاثيرگذار خارجي شركتهاي بالاخص اقتصادي فعاليتهاي روي حقوقي رويه وحدت و كارآيي
:اداري بوروكراسي -8
.هستند مواجه آن با درخواست يا و مجوز اخذ موقع خارجي شركتهاي كه مقرراتي -اداري فضاي
:فساد -9
.باشند مواجه سوالبرانگيز پرداخت يا و فساد با تجاري مبادلات كه اين احتمال يا ميزان
شاخص هر است ، داده انجام دوره 831980 براي شركت روي 67 BI شركت كه مطالعهاي طبق
همبستگي سرانه (GDP) داخلي ناخالص توليد با هم و يكديگر با هم معنيدار ، و مثبت بهطور
شده ذكر اداري 79/0 بوروكراسي و اداري فساد بين همبستگي مطالعه اين در مثال براي.دارند
در كه هستند همبسته هم به حدي به فساد و اداري بوروكراسي قضايي ، سيستم شاخص سهاست
.كرد تعريف "بوروكراتيك كارآيي" براي معياري بهعنوان را شاخص سه اين متوسط ميتوان واقع
تا است فساد اندازهگيري براي بهتري معيار "بوروكراتيك كارآيي" معيار ميرسد نظر به
به شانس اجتماعي ، تغييرات نهادي ، تغييرات شاخصهاي متوسط مشابه ، بهطور.فساد شاخص خود
تروريزم و همسايه كشورهاي با ارتباط سطوح كار ، نيروي ثبات مخالف ، احزاب رسيدن قدرت
.گردد تلقي سياسي ثبات براي معيار يك ميتواند
نشان را سالهاي 831980 براي (BE) بوروكراتيك كارآيي شاخص فراواني هيستوگرام ، جدول 1
به را رتبه بالاترين سنگاپور كشور نهادي نظر از كه ميدهد نشان BI كشوري گزارش.ميدهد
سالهاي طول در سرمايهگذاري نرخ بالاترين از كشور اين.(از 10 10)است داده اختصاص خود
را (سياسي ثبات بالاترين و) فساد ميزان پايينترين سنگاپور.است بوده برخوردار 851960
كشور BI ديگر سوي از.است كرده تجربه ليكواينيو رهبري به مردم حزب حاكميت زمان در
.است كرده معرفي دارد را حكومتي نهادهاي بدترين كه كشوري بهعنوان را زئير
بوروكراتيك كارآيي شاخص (1)جدول
109 |
95/7 |
/75/6 |
/65/5 |
/55/4 |
/45/1 |
استراليا |
استراليا |
آرژانتين |
آنگولا |
الجزاير |
مصر |
بلژيك |
شيلي |
عاج ساحل |
جمهوريدومينيكن |
بنگلادش |
هائيتي |
كانادا |
فرانسه |
كويت |
اكوادور |
برزيل |
اندونزي |
فنلاند |
آلمان |
مالزي |
يونان |
كلمبيا |
ايران |
ژاپن |
ايرلند |
پرو |
عراق |
هند |
ليبريا |
هنگكنگ |
اسرائيل |
جنوبي آفريقاي |
ايتاليا |
جامائيكا |
نيجريه |
هلند |
اردن |
سريلانكا |
كره |
كنيا |
پاكستان |
نيوزيلند |
زيمبابوه |
تايلند |
مراكش |
مكزيك |
تايلند |
نروژ |
|
اوروگوئه |
نيكاراگوئه |
فيليپين |
زئير |
سنگاپور |
|
|
پاناما |
سعودي |
|
سوئد |
|
|
پرتغال |
عربستان |
|
سوئيس |
|
|
اسپانيا |
تركيه |
|
انگلستان |
|
|
توباگو و ترينيداد |
ونزوئلا |
|
آمريكا |
|
|
|
|
|
سه بينالمللي شاخصهاي سادهميانگين طوري به كه ميباشد بوروكراتيك كارآيي
شاخص BE *
بالاتر شاخص.ميكند محاسبه سالهاي 831980
در را فساد و كاغذبازي قضايي ، سيستم عامل
. است موسسات بودن بهتر بر دليليBE
فساد ايجاد عوامل و علل -4
كه است تاثيرگذار فساد شيوع و پيدايش بر غيرمستقيم يا مستقيم بهطور متعددي عوامل و علل
.شد خواهد اشاره آنها اهم به زير در
رانتي اطلاعات از برخورداري و قدرت انحصار -الف
به را اقتصادي فعاليتهاي در خودسرانه مداخله امكان (حاكميت) دولت در قدرت انحصاري ساخت
عامه اختيار در كه اطلاعاتي به دسترسي همراه به قدرتي چنين از برخورداري.ميدهد آنها
خود منافع بتوانند تا ميشود دولتي مقامات براي فرصتهايي ايجاد موجب ندارد ، قرار مردم
منظر از ديگر طرف ازدهند افزايش عمومي منافع كاهش قيمت به را خود نزديكان و دوستان يا
داشتن بهرغم دولتي مقامات كه ميآيد بهوجود زماني فساد به آلوده رفتار انگيزه سياسي
راستا همين در.باشند نداشته خود اعمال قبال در چنداني مسووليت زياد ، اختيارات
برخي براي.باشد شفاف كاملا آنها فعاليتهاي كه ندارند تمايل معمولا ارشد سياستگذاران
بر موضوع اين است ممكن چون باشد همراه كمتر قدرت با است ممكن بيشتر شفافيت حاكمان
و تحكيم براي حاكمان كه آن يا و باشد اثرگذار (خود طرفداران) خاص گروههاي رفاه افزايش
فساد عليه مبارزه بنابراينباشند داشته غيرشفاف مالي منابع به نياز خود قدرت حفظ
فساد دامنه كه كشورها از بسياري در.باشد دولت مجدد مهندسي از مستقل نميتواند ضرورتا
صادقانه برخي حتي و ميدهند هشدار فساد شيوع درباره بالا رده مسوولان بعضا است فراگير
بين سازماني پيوند معمولا دليل هر به اما.شود برخورد منفي پديده اين با كه ميخواهند
.ميباشد قطع عمل در عملكرد با سياسي اظهارات
ابعاد ديگر و اقتصادي توسعه تاخر و تقدم بحث كه طور همان كه ذكراين قابل ديگر نكته
وافي توسعه به جامع نگرش يك و است انحرافي بحث يك گونهاي به سياسي ، توسعه نظير توسعه ،
اين به كاملي نگاه فساد ، ابعاد ديدن منتزع هم فساد آسيبشناسي بحث در است ، مقصود به
هم و سياسي عرصه در هم انحصار.است سياسي فساد محصول اقتصادي فساد.بود نخواهد مقوله
بستگي انحصار نوع اين به منافعشان كه صاحبنفوذي جريانهاي.دارد وجود اقتصادي درعرصه
فساد منشا ميتواند نيز اقتصادي فساد طرفي ازهستند اقتصادي فساد بروز اصلي علت دارد ،
.باشد اجتماعي
بودجهبندي نظام در شفافيت عدم -ب
بودجهبندي نظام باشد داشته عيني نمود آن در بايد شفافيت و پاسخگويي اصل كه مواردي از
و دارد عهده به خطيري وظيفه بودجه بهينه تخصيص جهت لازم سازوكار ايجاد در دولت.است
.كرد مشاهده آن بودجهبندي نظام در نوعي به را دولت حاكميت اقتدار درجه ميتوان درواقع
و غيرتوسعهاي بودجهاي ساختار درگير ما كشور ازجمله توسعه درحال كشورهاي از برخي
بودجهريزي نظام در پاسخگويي اصل نبودن نهادينه و مالي انضباط فقدان لذا.هستند غيرشفاف
منابع صحيح هدايت براي دولت توان از و ميشود مالي فساد و كارآيي كاهش منابع ، اتلاف سبب
.ميكاهد
شايستهسالاري حاكميت ضعف -ج
عنصر به بيتوجهي توسعهيافتگي ، و تمدن قافله از عقبمانده كشورهاي جدي چالشهاي از يكي
كوتولهپروري پديده اقتدارگرا سياسي نظامهاي در.است جامعه آن افراد شايستگي و قابليت
حضور.ميشوند رانده حاشيه به نوآور و قابليت با افراد بهتدريج و ميكند پيدا رواج
افزود خواهد رياكاري و چاپلوسي بازار گرمي به كارشناسي و مديريتي عرصههاي در كوتولهها
.نمود خواهد فراهم فساد براي را فضا بهترين و
اجتماعي تامين نظام فقدان -د
چتر يك نارسايي يا فقداناست آن هدف هم و توسعه اصلي ابزار و زمينه هم اجتماعي تامين
.مينمايد فراهم را مختلف ابعاد در فساد پيدايش زمينه جامعه آسيبپذير اقشار براي حمايتي
كمتر است شده ديده رفاه دولت يك بهعنوان اساسي قانون در كه اين وجود با ايران دولت
اين در اخيرا كه حركتهايي.دهد ارائه موفقي كارنامه اجتماعي رفاه حوزه در است توانسته
و ناقص حركت يك نيز است گرفته انجام اجتماعي تامين جامع نظام يك استقرار درجهت خصوص
.است انحرافي

دولتي بخش در متخصص و كارآمد نيروهاي قلت --ه
و تحصيلات با نيروهايي وجود نيافته توسعه كشورهاي اداري ساختار ناكارآيي علل از يكي
مدرك كشور شاغلان درصد فقط 21 ايران در حاضر درحال مثال براي.است پايين توانايي
بالاي افراد درصد و 47/0 صنعت بخش در تحصيلكرده افراد درصد دارند40 بالا به فوقديپلم
در تحصيلكرده افراد حضور كمي وضعيت بيانگر امر اين.هستند مشغول كشاورزي بخش در ديپلم
بخش در خود همنوعان با درمقايسه نيز ، كيفي نظر از افراد اين كه كمااين است دولتي بخش
و تحصيلكرده متخصص ، افراد حضور هرچه است بديهيدارند قرار پايينتري سطح در خصوصي ،
بيشتر مدرن به سنتي وضعيت از اداري تحول امكان باشد بيشتر اداري ساختار در حرفه صاحب
فساد بروز زمينههاي اداري غيرشفاف و ناكارآمد و سنتي فضاي در صورت اين غير در ميشود ،
.بود خواهد بيشتر
ميزان چون مواردي و فوقالذكر عوامل كنار در ساختاري و نهادي ناكارآمدي خلاصه بهطور پس
و اقتصادي مناسبات)جامعه اجتماعي ويژگيهاي قوانين ، شفافيت عدم اقتصاد ، در دولت دخالت
بر نخبگان از خاصي طيف يا حزب يك سيطره دولت ، اندك مشروعيت سياسي ، نظام ماهيت ،(اجتماعي
عوامل از اقتصادي و سياسي قدرت صاحبان فراوان اختيارات و اقتصادي و سياسي فرآيندهاي
.ميروند شمار به فساد بروز
پرورش براي مناسبي بسترهاي شده هدايت بالا از اقتصادهاي مذكور موارد به عنايت با
كه چرا ميباشد موضوع اين مويد آسيا جنوب كشورهاي تجربههستند مالي فساد و رشوهخواري
تشديد فسادمالي به تمايل باشند فقير حال عين در و باشند داشته فراوان قدرت مديران اگر
بررسي و تحقيق در.است آن بودن مسري خاصيت فساد گسترش علل از يكي ديگر سوي ازميشود
اعتقاد شد مشخص است داده انجام مافيا مالي فساد درباره سال 1993 در ايتاليا پارلمان كه
.است بوده مالي فساد مكرر دلايل از يكي "ميكنند را كار همين هم ديگران" كه اين به
ناشيازآن مستقيم پيامدهاي از فراتر تاثيري بالا مقامات بين در فساد بر مبتني رفتار
.كرد جستوجو بالا مقامات بين بايد را فساد سرنخ لذادارد رفتار
فساد با مبارزه راهكارهاي -5
كشور اقتصادي ساختار مجدد مهندسي -الف
كه اين در.شد اشاره ساختارها و نهادها اهميت به اقتصادي فساد و نهادي كارآيي بحث در
نظريات و بحثها تاكنون اسميت آدام زمان از كجاست تا اقتصاد در دولت دخالت دامنه و نقش
خود به بايد چيز هر از قبل دارد ، اشاره هم افلاطون كه طور همان اما است شده بيان مختلفي
بتواند كه باشد بهگونهاي بايد دولت ساختار و نهاد.كرد توجه آن نقش تا(حكومت) دولت
دچار ايران اقتصاد كنوني ساختار.باشد داشته عهده به را توسعه امر هدايت لازم كارآيي با
مدرن (state) دولت يك كاركردي مفهوم و معنا با و است انسجام عدم و بههمريختگي يك
نتيجتا و گرديده اقتصادي بهرهوري افزايش و رشد مانع آن رانتي ساختار.ندارد همخواني
ساختار اين.است شده سرمايهگذاري سوي به پساندازها از توجهي قابل بخش هدايت از مانع
رفاه دولت يك با همخواني نه و است (Growth-oriented) رشدگرا دولت يك با متناسب نه
.دارد (Welfare state)
فساد يابد افزايش آن كارآيي و كند پيدا واحد مديريت و بيشتر انسجام اقتصادي ساختار هرچه
تنظيم نحوي به بايستي اقتصادي ساختار بنابراينميكند پيدا نزولي روند هم اداري و مالي
پنهانكاري از عمومي افكار و مطبوعات همچنين و پارلمان مستقيم نظارت با بتواند كه شود
وجود امكان اين قوانين ، و سازماني ساختارهاي اصلاح با.نمايد جلوگيري اقتصادي روابط در
بر علاوه.نمود تعديل و جرح را فساد از ناشي ضررهاي و منافع تعادلبيم بتوان كه دارد
و خصوصي معاملات قوانين مالياتي ، نظام چون حوزههايي در ساختاري اصلاحات نهادي ، اصلاحات
با مبارزه حال ، هر بهميرسد نظر به ضروري دولت ، تحتمسووليت زيربنايي پروژههاي اجراي
.نيست (حاكميت) دولت مجدد مهندسي از مستقل و متمايز فساد
سياست و اقتصاد عرصه در انحصارشكني -ب
حاكميتهاي سيطره و طرف يك از آن نهادي ناكارآمدي و دولتي فعاليتهاي گسترده حجم
نابسامانيها بروز عامل و نيافته توسعه كشورهاي توسعه و رشد مانع ديگر طرف از اقتدارگرا
"انحصار" مفاهيم اصولا.است بوده اقتصادي فساد نظير اجتماعي و اقتصادي ناهنجاريهاي و
و اقتصاد عرصه در انحصارشكني لذا.دارند همديگر با نزديكي همبستگي و همراهي "فساد" و
.باشد داشته تعيينكنندهاي نقش فساد كاهش و اقتصادي شكوفايي و رشد در ميتواند سياست
كاهش موجب دهد ، افزايش اقتصاد در را رقابتي شرايط كه اصلاحي اقدام هرگونه عبارتي ، به
در موجود تخلفات عمده مستند گزارشهاي طبق مثال براي.شد خواهد فساد ارتكاب براي انگيزه
و (كوپني كالاهاي) جيرهبندي نظام توزيع ، سيستم بودن دولتي از ناشي كشور بازرگاني بخش
تجارت در دولت دخالت كه سياستهايي بنابراين.است اساسي كالاهاي واردات در دولت انحصار
به را دولتي بنگاههاي و حذف را خصوصي بخش ورود موانع متقابلا و ميدهند كاهش را خارجي
كه آن ديگر نكته.رساند خواهند ياري فساد با مبارزه به همگي واميدارد ، خصوصي بخش رقابت
نظام اگر راستا اين در.است بوده همراه فساد با هميشه اقتصاد در سهميهبندي اصولا
حوزه اين در رشوهخواري هرگونه شود حذف تدريجي بهصورت و شده هدفمند يارانهها پرداخت
.رفت خواهد بين از نيز
و ميداند اداري و سياسي فساد را فساد نوع شديدترين (Michael Johnston) جانستون مايكل
يا شرايط به بالا فساد شرايط از كه دارد وجود امكان اين ميانمدت در كه ميدهد نشان
تضمين را پايه اقتصادي حقوق و مدني آزاديهاي كه آن به مشروط برسيم پايين فساد تعادل
مبارزه راهكارهاي در است لازم لذا.دهيم افزايش را سياسي و اقتصادي رقابتهاي و نموده
زيرا گيرد قرار خاص تاكيد مورد كشور اقتصادي و سياسي نظام در قدرت نقد آزادي فساد ، با
.مييابد كاهش فساد بلامنازع شكلگيري زمينههاي پيدايش امكان قدرت نقد با كه
شفافيتها ارتقاي و قانون ، تضمين حاكميت تثبيت -ج
قانون حاكميت نمودن نهادينه در تلاش كلي بهطور و قوانين اجراي قدرت و جامعيت استحكام ،
اجراي پيگيري و تعقيب براي.گرفت خواهد اخلالگر و رانتجو افراد از را فرصت جامعه در
زيادي حد تا كنترلها اين وجود.ميكند پيدا اهميت نهادي كنترلهاي نقش باز قوانين صحيح
صادق ناظران و بازرسان.ميدهد نشان فساد مساله با مواجهه رادر حاكميت سياسي بدنه رفتار
.مينمايند تسهيل را فسادزا فعاليتهاي حذف و كشف شفاف ، قوانين دقيق ، كاركنان كارآمد ، و
از برخورداري و قوانين اجراي در كافي قدرت با سياسي جريانهاي از مستقل قضاييه قوه وجود
واقعي ، دنياي در.ميكند ايفا مهمي نقش قانون اجراي حلقه تكميل در كارآ ، سازماندهي
جريمه پديده ، اين گسترده حجم عليرغم فسادآميز ، رفتار براي افراد از اندكي نسبي ، بهطور
.ميشوند
شده پيشبيني جريمههاي بين زيادي شكاف ميرسد نظر به كشور چند استثناي به آن بر علاوه
اين به كه قضاتي همچنين.دارد وجود ميگيرد انجام عمل در كه جريمههايي و قانون در
در رفتارشان است ممكن كه اين يا و دارند قرار فساد معرض در خود ميكنند رسيدگي موضوع
بسياري در واقعي ، جريمههاي تاثير عوامل اين همه.باشد سياسي تعلقات تاثير تحت خصوص اين
.ميكنند محدود را باشد سياسي انگيزه با فساد كه هنگامي بهخصوص كشورها از
فساد براي را مساعدي بستر شفاف فرآيندهاي و مقررات و قوانين نبود كشورها از بسياري در
راحتي به آن اسناد و مستندات هستند مبهم غالبا قوانين كشورها اين در است ، نموده فراهم
برخي.ميگيرد صورت عموم اطلاع بدون معمولا هم آن تغييرات و نيست عموم اختيار در
و حسابها تمامي شفافسازي جهت زيادي تلاشهاي اخير سالهاي در نيوزلند ، نظير كشورها
.نمودهاند دولت فعاليتهاي
مالي حسابهاي شفافيت بلكه نميشود قوانين خود به محدود صرفا شفافيت بحث كه است بديهي
به ورود براي مطبوعات و مدني نهادهاي آزادي تضمين و خصوص اين در مردم به اطلاعرساني و
.ميآيند حساب به شفافيت از مصاديقي عرصهها اين
و ميكند تعريف آزادي امكانهاي عصاره را توسعه اقتصاد ، در نوبل جايزه برنده آمارتياسن ،
.(محمودي 1381)ميداند شفافيت تضمين را ميشود توسعه به منجر كه آزادي امكان پنج از يكي
در قوي رويكردي بهعنوان مطبوعات آزادي مقوله راستا اين در است لازم بنابراين ،
با بايد مطبوعات.گيرد قرار خاص عنايت مورد اقتصادي و سياسي فرآيندهاي شفافسازي
فضا طريق اين از و بپردازند اطلاعرساني و مباحث طرح به بتوانند آزادانه و فعال كاركردي
افزايش براي نهادي اصلاحات حال هر به.كنند روشن و شفاف اداري سلامت ارتقاي براي را
.است ضروري فساد محو در مستقل سازمانهاي به كمك و دولتي بخش پاسخگويي و شفافيت
آموزش -د
كارآمد آموزشي نظام يك از برخورداري عدم نيافته توسعه كشورهاي عقبماندگي دلايل از يكي
آموزشي نظام يك آن آموزشي نظام بايد دارد توسعهيافتگي دغدغه كه كشوري.است توسعهاي و
.نمايد راتربيت لازم انساني نيروي توسعه ، نيازهاي با متناسب بهعبارتي.باشد توسعهاي
چالشهايي با ما كند تربيت توسعهمدار يا توسعهاي انسانهاي بتواند ما آموزشي نظام اگر
.ميشويم مواجه كمتر اقتصادي فساد نظير
و فرهنگي راهكارهاي اجراي جهت بستر مهمترين بهعنوان آموزشي نظام در تحول بنابراين
تقويت و عمومي آگاهيهاي افزايش چون مواردي.گيرد قرار ويژه توجه مورد ميبايست اجتماعي
احترام انتقادپذيري ، پاسخگويي ، قناعتپذيري ، طبع ، مناعت چون اجتماعي و اخلاقي ارزشهاي
دانشآموز وجود در بايد نظمپذيري ، و وظيفهشناسي ديگران ، حقوق به احترام قانون ، به
.شود نهادينه
اجتماعي باورهاي تقويت و ملي عزم --ه
كشورهاي به شباهت حدودي تا كاغذ روي اغلب توسعه درحال كشورهاي از بسياري رسمي نظامهاي
.ميماند باقي هنجار بهصورت كه است غيررسمي اقدامهاي اين عمل در ولي دارد يافته توسعه
ترفيع يا و استخدام روابط ، براساس كاركنان و ميشود گرفته ناديده شايستهسالاري اصل
بيشتر جامعه در را اجتماعي بيعدالتيهاي روز به روز مساله اين تداوم.ميشوند داده
اعتبار كه ميزاني به لذا.ميشود كاسته حاكميت مشروعيت از تدريج به نتيجه در و ميكند
امن حاشيه در قانونشكنان شرايط اين درمييابد گسترش هم فساد ميخورد لطمه حكومتي
با برخورد و دستگيري شناسايي ، احتمال كه ميشود تقويت آنها در باور اين و ميگيرند قرار
.است شده فساد دچار نيز عدالت نظام خود آنان گمان به زيرا است ، اندك آنها
حاكميت به مردم اعتماد از و ميكند تزلزل دچار را اجتماعي باورهاي وضعيت اين تداوم
آن پيگير و كند مطرح را فساد با مبارزه شعار حاكميت اگر حتي كه گونهاي به ميكاهد ،
اين در كه دهد نشان عمل در حاكميت بايد بنابراين.نميشود گرفته جدي مردم طرف از باشد
اين در آنها همكاري از و نمايد جلب خصوص اين در را مردم اعتماد بتواند تا است جدي حركت
فساد با مبارزه درجهت جامعه غالب ارزشهاي و الگوها جهتدهي طريق از و ببرد بهره كار
.بكوشد
پرداخت مالي فساد و رشوهخواري دام به نيفتادن حق بوروكراتها از بسياري به قديم چين در
تقويت آنان نفس سلامت و قانون از اطاعت انگيزه تا (ميناميدند سين-يانگ را آن كه) ميشد
به اما باشد ، داشته كارآيي ميتواند ترغيبي مشابه اقدامهاي ديگر و اقدام اين.شود
.شد مالي فساد رشد مانع مالي ، صرفا رويكرد با ميتوان سختي
بهعبارت.ميرسد نظر به ضروري غالب ارزشهاي و الگوها روي تمركز به نياز اين ، از فراتر
ناديدهو را هنجارها و ارزشها كه فرضيهاي بايد مالي فساد چالش كامل درك ديگربراي
.گذاشت كنار را ميدهد سوق مالي فساد سمت به را آنان افراد منافع صرفا كه ميگيرد نتيجه
ميتواند جدي اقدامهاي همراه به مجازاتها و قوانين نظر از شفاف نظامهاي وجود
مسلما صادقانه رفتار و شرافت مقوله به دادن اولويت.دهد تغيير را رفتاري الگوهاي
گونه اين به احترام.ميشمارد محترم را آن شخص كه باشد ارزشهايي ازجمله ميتواند
.دارد را مالي فساد برابر در حصاري حكم ارزشها
:ماخذ و منابع
دستان ، 1381 انتشارات محمودي ، وحيد ترجمه ،"آزادي مثابه به توسعه" آمارتياسن ،
:پينوشت
اشتباهي تحليل آن تبع به و شده ناصحيح برداشت بكر حرف اين از متون برخي در البته -1
.دولتاست حذف فساد با مبارزه راهكار كه است اين بكر نظر كه مضمون اين به.است گرفته صورت