شهري بيدفاع فضاهاي قربانيان
2_ ايران زنان جنبش
بوندوئل كريستوف
است نژادپرست جنايي دادگاه سيستم

شهري بيدفاع فضاهاي قربانيان
سفيري سعيد
و خشونت اما نباشند بيدفاع انسانهاي برعليه خشونت پديداري عامل شايد شهري فضاهاي
است نقاط ساير از بيش شهري محلهاي و مناطق از برخي در جرمزا رفتارهاي
سه.كند خشك تهران در خانواده چند آرزوي لبهاي بر را لبخندي تا بود كافي گلوله سه
شهر تا بود كافي گلوله سه.شود عزادار رز بغلتد ، خود خون در آيدين تا بود كافي گلوله
آيدين قاتلان تا بود ، كافي گلوله سهشود رودررو لويزان جنگل در ناامني ابهت با ناگهان
چرخه در اما بودند نيامده دنيا به قاتل نيز آنان كه بسپارند دار چوبه به را خود
.ميكنند ايفا را خود بازي افراد خشنترين نقش در شهري ناامني و خشونت بازتوليد
شهرها در خشونت
درصد اخير 5/3 دهه دو طي شهرها در خشونت متحده ، ايالات جرمشناسي موسسه گزارش براساس
تحقيق ايناست متفاوت مختلف شهرهاي و كشور منطقه ، برحسب خشونت درصد.است يافته افزايش
جرم سريع رشد غربي اروپاي در آمده ، دست به نتايج براساس.است شده انجام جهان كشور در 39
دليل به مهيب جنايتهاي كه حالي در ميشود مشاهده ضداجتماعي رفتارهاي و جنايت و
بينالمللي همكاريهاي و پليس صحيح برخوردهاي و قضايي سيستم در شده انجام پيشرفتهاي
و جرم شرقي ، اروپاي و توسعه حال در كشورهاي در.است يافته كاهش نسبتا شده سازماندهي
در آسيا در.است افزايش حال در دو هر خطرناك و وسيع سطح در حتي و جزئي سطح در جنايت
و شده سازماندهي جنايتهاييافت كاهش جنايت و جرم ميزان و 1990 سالهاي 1975 فاصله
افزايش با دارند ، جمعيت نفر هزار از 100 بيش كه آسيايي شهرهاي در مخدر ، مواد قاچاق
(خياباني كودكان خصوص به).ميدهند تشكيل جوانان بيشتر را مجرمان.است بوده روبهرو
.ميدهد تشكيل شهرها در را جرايم از نيمي كه است ، مردم اموال سرقت مورد در بيشتر بزهكاري
خطرناك 25 جنايتهاي متحده ، ايالات تحقيقاتي موسسه آمار طبق توسعه ، حال در كشورهاي در
از شده ارائه آمار اساس بر" ايران در اما و 1.ميدهد تشكيل را جنايت و جرم درصد تا 30
اعمال و جرح و ضرب مورد و 460 هزار مجموع 53 در سال 1378 در بهزيستي ، سازمان سوي
شهر جمعيت نفر هزار هرصد ازاي به نزاعها اين تعداد كه است داده رخ تهران در خشونتآميز
.است داده رخ غيرعمد قتل نفر 27 صدهزار هر ازاي به سال همين در.است بوده مورد تهران 482
.دارد شهري زندگي در ريشه كه دارد اجتماعي عوامل شهرها در خشن رفتارهاي و جرم افزايش "2
در جنايت و جرم اصلي عوامل شهري مديران مونترال در جهان شهرهاي شهرداران كنفرانس در"
خطرناك گروههاي شكلگيري نتيجه در و حاشيهنشيني باعث كه شهرها ، بيرويه رشد را ، شهرها
اجتماعي ، مسكنهاي ايجاد براي ضروري برنامهريزيهاي كميت و كيفيت بودن ناكافي ميشود ،
3.كردند اعلام اينها نظاير و جوانان بيكاري گروهي ، مثبت فعاليتهاي سازماندهي عدم
فضاي آيا اينها بر علاوه اما.ميكند نمايان را خشونت شكلگيري ريشههاي شده مطرح دلايل
بگذارد؟ تاثير خشونت شكلگيري بر ميتواند شهري
پديداري عامل شايد شهري فضاهاي بله ، ميگويند سوال اين به پاسخ در شهرسازي انديشمندان
مناطق از برخي در جرمزا رفتارهاي و خشونت اما نباشند ، بيدفاع انسانهاي برعليه خشونت
فضاهاي" بهعنوان آنها از اينجا در كه مكانهايي.است نقاط ساير از بيش شهري محلهاي و
.شد خواهد ياد "شهري بيدفاع
شهري بيدفاع فضاهاي
رشته اين انديشمندان كه شد مطرح زماني از شهرسازي رشته در شهري بيدفاع فضاهاي بررسي
فضاهاي از ميتوان كه عملكردي و دقيق تعريف.بردند پي شهري فضاي و جرم ميان رابطه به
فضاها ساير به نسبت كه شهرياي فضاهاي" كه است اين از عبارت كرد ، ارائه شهري دفاع بدون
4.دارند نابهنجار اعمال و تخلفات و جرايم وقوع براي بيشتري قابليت
جيكابز ، جين وود ، چون شهرسازاني آمريكا و اروپا در گذشته دهه چند در كه حالي در
شهري بيدفاع فضاهاي شكلدهنده عوامل روي بر..و چينگ كه وي.فرانسيس اسكارنيومن ،
و واژه اين با كه كرد پيدا ميتوان ايران در را شهرسازي مسئول كمتر اما كردند ، كار
در گاهي كه مشكلي.ماست مشكلات از يكي اين.باشد داشته كافي آشنايي آن پيرامون انديشه
ميشود ايجاد معماري ، و شهر از ناكافي شناخت و نادرست سياست اثر بر فضاهايي ما شهرهاي
احساس يا و ميكند مواجه بسياري خطرات با را آنان و گرفته مردم از را آسودگي و امنيت كه
و كاركرد و فرم بين سازگاري عدم عامل ، سه شهرسازي كتابهايميگيرد آنان از را امنيت
اصليترين از را بصري رويت نبود متناوب ، كاركرد داراي يا و كاركرد بدون فضاهاي معني ،
درباره بحث به خلاصه بهطور بخواهيم اگر.ميدانند شهري دفاع بدون فضاهاي پيدايش عوامل
معين فعاليتي دادن جاي منظور به كالبدي فضاي هر گفت بايد بپردازيم ، عوامل اين مفاهيم
تاثير تحت آن شكل ميآيد ، پديد استفادهكنندگان خواستههاي و نيازها به پاسخگويي براي
اصل اين به توجه با پس.ميگيرد قرار جامعه...و فني امكانات اجتماعي ، طبيعي ، عوامل
آن با متناسب و مشخص معنايي و كالبدي ويژگيهاي داراي عرصهاي در بايد فعاليتي هر كه
به بايد رابطه اين.برد پي عملكرد و فرم بين رابطه به ميتوان پذيرد ، انجام فعاليت
دارا تواما را معني و كاركرد به جوابگويي توانايي (فرم) فيزيكي كالبد كه باشد گونهاي
عابران مسير به بايد كنيم ، مطرح را روزانه زندگي در مورد اين مثال بخواهيم اگر.باشد
در.كرد اشاره تجاري كاركردهاي با ناسازگار تراكم و مركزي بافتهاي در پياده
جمعيت ميزان با مربوط فضاهاي و پيادهرو فيزيكي اندازه تهران ، بازار اطراف پيادهروهاي
تلقي ناسازگاري وضعيت اين.ميزنند تنه هم به مردم ندارد ، همخواني مشتريان عابران
ردوبدل بانوان ، براي مزاحمت جيببري ، همچون بزهكاري پيادهروهايي چنين يك در.ميشود
زماني كه تهران شهر مركز بيتوجهيها اين اثر در.ميآيد پديد...و مخدر مواد كردن
طيبخاطر با كسي كمتر كه است ، شده مبدل شلوغ و تجاري مركزي به حال بود ، مردم تفريحگاه
متناوب ، كاركرد داراي يا كاركرد ، بدون فضاهاي.ميكند عبور منطقه اين از خود خانواده با
از برخي در كه ساختمانهايي يا و شده رها نيمهساخته و متروكه ساختمانهاي همچون
پديد را شهري بيدفاع فضاهاي از ديگري نوع ميگيرند ، قرار استفاده مورد سال فصلهاي
عمل از را پليس و عيني شاهدان و شهروندان چشم شهري ، فضاهاي در بصري رويت نبود.ميآورند
از برخي تورفتگي.كنيد دقت است ، تاريك شبها كه پلها زير فضاهاي به.كند حذف جرم وقوع
اين از لويزان جنگل همچون شهر دردل تاريك وسيع محيطهاي و طويل كوچههاي در پلاكها
.است موارد
شهري بيدفاع فضاي نمونه لويزان ، جنگل
اين براي رويهاي ايجاد و تهران شهر دور به سبز كمربند ايجاد تفكر حاصل لويزان جنگل
خود ، باغهاي با لويزان ، و ازگل زمان آن در.گرفت شكل پنجاه و چهل دهه در بود ، بزرگ شهر
مشرف غيرمسكوني مناطق تمام.ميشدند محسوب تهران شهر از خارج كه بودند جنگل اين به مشرف
بعد كه) گارد لشكر كه ميشدند ، محسوب تهران شرق نظامي منطقه از بزرگي بخش جنگل ، اين به
پادگانهاي حصار در لويزان مصنوعي جنگلداشت حضور آنجا در (شد حمزه لشكر 21 انقلاب از
لشكر در كه كساني و ميآيد ، حساب به پياده نظامي نيروهاي آموزش براي مناسبي محل نظامي
جنگ از پس سالهاي در اما.دارند ياد به خوب سال 1367 تا را اين كردهاند خدمات حمزه 21
از ديگر حال.شد مواجه خود شرقي شمال و شرق در بيرويه گسترش با تهران شهر تحميلي ،
به يا زمينها اين.است نمانده باقي چيزي ازگل و لويزان و تهران شهر بين باير زمينهاي
لويزان جنگل حال و سازماني خانههاي وسيله به يا و شدهاند اشغال مسكوني خانههاي وسيله
به آن ورود است شده وارد شهري محدوده داخل به داشت قرار تهران شهر حاشيه در زماني كه
براي كه برميانگيزد تهران شرقي شمال و شرق شهروندان در را حس اين شهري محدوده داخل
هفته دو كه حادثهاي با لويزان ، جنگل اما !جنگل اين از بهتر جايي چه شهر داخل در تفريح
.است شده مبدل شهري بيدفاع فضاي به گذشته ، سالهاي در مشابه حوادث و داد رخ آن در قبل
.ندارد وجود بصري رويت نميروند ، آنجا به گسترده گروههاي در مردم سال فصلهاي همه در
هشدار لويزان جنگل به ورود درباره مردم به كه توضيح اين با ميتوان آيا كرد ، بايد چه پس
تهران شهر دل در لويزان جنگل به ورود.كرد حذف آن حل براي را مسئله صورت است ، شده داده
.گرفت كار به را كشورها ديگر تجربه.كرد فكري بايد منطقه اين مشكل رفع براي.نيست ممنوع
واقع شهر دل در پاريس در بلوني جنگل كه ميدانند كردهاند ، سفر پاريس شهر به كه كساني
در امنيت اين.ميپردازند تفريح و گردش ورزش ، به آن در امنيت و آسايش با مردم و است شده
پليس برعهده فقط امنيت ايجاد وظيفه نگاه اين در مسلما است؟ آمده پديد چطور منطقه آن
يك لويزان.ميدهند ياري را همگان راه اين در مردم حتي و نيرو وزارت شهرداري ، .نيست
به نبايد را حق اين.كنند تفريح دغدغه بدون آن در دارند حق شهروندان كه است ، ملي سرمايه
.سپرد خلافكاران
دست اين از وقايعي شاهد ميخواهيم اگر.نميشود ختم اينجا به فقط شهري خشونت بحث
اتفاق همين آيا راستي بهبدهيم اهميت كارشناسان و شهرسازي امروز علم به بايد نباشيم
است؟ نياز ديگر گلوله چند به يا آيد؟ پديد لويزان مشكل حل براي اساسي فكري كه نبود كافي
:پينوشت
.شماره 38 چهارم ، سال شهرداريها ، مجله موسوي ، مينو ترجمه "امن شهري سوي به مقاله" _1
.پيششماره 3 شهريورماه 1381 ، شهروندمداري ، مجله _2
.منبع همان (1)موسوي مينو ترجمه _3
شماره 9 ، شهري ، مديريت فصلنامه طاهرخاني ، حبيبالله شهري ، دفاع قابل فضاهاي ايجاد _4
.بهار 1381
2_ ايران زنان جنبش
خودش بودن خوب و بودن با كسي هر كه است عظيم ديوار يك مانند امروز دنياي در زن حقوق
ميگذارد ديوار آن روي آجري
محمدحسينزينلي
در كمال سوي به حركت و ارتقا كه بود سنتي حساسيتهاي و بدبينيها همين دليل به شايد
ناديده را آن نميتوان كه گونهاي به بخشيد حركت اين به تازهاي هويت ايران زنان جنبش
در آنها از ايراني زنان است قرار كه بديعي نظري مباني تنظيم و ابتذال از خروج.گرفت
حركت اين فرهنگي سطح ارتقاي نشانههاي از ميتوان را كنند استفاده خود آتي حركتهاي
به دارند سر در را خود همجنسان جايگاه و حقوق دغدغه امروزه كه زناني از بسياري.دانست
لزوم و مرد جنس با فيزيكي يكسان قدرت درباره حركت اين ابتداي در كه گزافهگوييهايي جاي
روي هنر و تفكر به ميشد ، بيان زنان جنسي تمايلات غيرمرسوم و مرسوم انواع به توجه
همه آن با فمينيسم جنبش تنها نه) ايراني فعال زنان از برخي اعتقاد به.آوردهاند
يافت ، نخواهد دست جهان سراسر و ايران زنان مشكلات براي مناسب حلي راه به تضاد و كليگويي
جامعه به رسيدن براي كافي شعور فاقد كه حركتي.مينمايد احمقانه و ابلهانه حركتي بلكه
آسيب جايگاه درست ترسيم و تبيين براي اينان (اختصاصي مصاحبه پروانه ، مهگامه.است متوالي
زن جنس كه ميگويند تاريخ به تمسك با و شده بشري معارف از بسياري دامن به دست زن ديده
زن تنها نه رشد به رو و متعالي جامعه يك در كه است ويژه شعوري و تفكر داراي تاريخي ،
و خامي عليرغم مباني اين اگر.است شعور اين شدن فعال و مكشوف نيازمند هم مرد بلكه
دنبال محتاج كه نيست زن اين ديگر) شوند ، گرفته جدي دارد وجود آنها در كه مشهودي ناپختگي
قرار توجه مورد مردان سوي از بايد مهم اين بلكه است زنان جنبش رساندن ثمر به و كردن
فضاي اين شاهد امروز ما نبود گونه اين اگر و است گرفته قرار امروزه كه همانطور گيرد ،
به يا امروزه فمينيستي تند حركتهاي كه آنجايي از (همان.نبوديم دارد وجود كه بازي
الگوهاي اين از تقليد دنبال به ديگر ايراني زنان شكست ، به يا و است شده كشيده بيراهه
زن جايگاه ارتقاي سوي به را حركتي و كرد كاري بايد كه ميدانند زنان.نيستند بيفايده
زن و است گذشته فمينيستي خشن و تند حركتهاي مصرف تاريخ) آنان نگاه در اما نمود آغاز
(اختصاصي مصاحبه قديريان ، شادي.دارد نياز همگاني و مداوم و منطقي آرام ، حركتي به ايران
مخصوص رسالتي با خاص شخصي به جامعه ديگر) و است گذشته بازي قهرمان دوره امروزه كه چرا
خوب و بودن با كسي هر كه است عظيم ديوار يك مانند امروز دنياي در زن حقوقندارد نياز
(همان.ميگذارد ديوار آن روي آجري خودش بودن
حقوق
جامعه در زن حضور كلان ساختار به نگرش در كه بنيادياي و اساسي تغييرات به توجه با
غربي تكفير ، چوب با را نوپا جنبش اين حركتهاي نميتوانيم هرگز است آمده پديد ايران
طرحي به رسيدن تا نيز ايران زنان جنبش.نماييم سركوب و برانيم بودن فمينيسمي و بودن
تطبيق به تيزبيني و ظرافت با بايد بيشك زنان مطالبات.دارد زيادي فاصله كلان و فراگير
راههاي ارائه با اسلامشناسان و متفكران از برخي.درآيد ما ملي و ديني نظري مباني با
به هم آن آورند پديد زنان حقوق احقاق و تحقق براي مفيدي زمينهسازيهاي ميتوانند عملي
سيدمحمد آيتالله اخيرا.نشوند كشيده چالش به اسلام فقهي احكام از يك هيچ كه گونهاي
توجه با و باشيم حكومتي فقه به معتقد ما چنانچه):است گفته باره اين در بجنوردي موسوي
دارد ، تفاوت پيش سدههاي و دههها زنان با حاضر عصر در زنان جايگاه و موقعيت اينكه به
البته.كند مطرح قانون در مرد ديه با برابر را زن ديه عمومي ، مصالح طبق ميتواند حكومت
به بايد احكام اين بلكه كند معرفي خدا حكم را حكم اين ندارد حق حكومت مورد اين در
.شد اجرا غيرمسلمان ديه با مسلمان ديه برابري در كه همچنان شوند ، اجرا حكومتي حكم اعتبار
قسمت آن ساختار بر اعراب فرهنگ تاثير به اشاره با وي (شماره 232 مردمسالاري روزنامه
يك مثابه به اعراب برخي نزد در زن):ميگويد ميشود مربوط زن به كه اسلامي حقوق از
در حتم طور به ديدگاهي و فرهنگ چنين كه بپذيريم را واقعيت اين بايد ما و است پست موجود
(همان.است تاثيرگذار ميشوند فقيه و ميخوانند درس كه كساني انديشه
كردن برآورده بر علاوه ميتواند حكومتي قوانين و احكام از استفاده به نگاه نوع اين
مباني و ارزشها حفظ ضامن است ، آمده پديد زماني مقتضيات واسطه به كه جامعه از نيازهايي
مواجه اسلامي احكام تعطيل با ديگر ما ديدگاه اين در.شود محسوب اسلام كلامي و فقهي نظري
توجه.مييابيم رهايي نيز ديني احكام و خواستهها ميان تخالف معضل از همچنين و نميشويم
فمينيسم مفاسد و آفات مقابل در محكم مانعي پيش از ميتواند زنان واقعي نيازهاي به
آمده پديد كشورها از بسياري در كه منفياي واكنشهاي از را جامعه و شده محسوب راديكال
.دارد نگاه محفوظ و مصون است
سياست
زن جايگاه و زن حقوق به مربوط مسائل تمامي از فارغ ايراني زنان جنگ ، و انقلاب دوران در
.پرداختند جامعه و كشور برابر در خويش عمومي وظايف به تنها سرباز يك مانند اجتماع ، در
كشور تاريخ از خاص برهههاي اين در زنان.بود دوره و روز آن اقتضاي حالت ، اين واقع در
سياسي اجتماعات در آنان حضور ديگر سوي از.داشتند خود فرزندان بهتر تربيت در سعي بيشتر
كلي اهداف پيشبرد در اساسي تاثير جنگ در نيز حدي تا و مردمي تظاهرات و ميتينگها و
رسيدگي براي زنان سوي از نغمههايي اندك اندك بازسازي و ثبات دوره آغاز با.داشت انقلاب
به رسيدگي خواهان دوره اين در ايران زنان.رسيد گوش به آنان به مربوط مسائل به بيشتر
از ناخواسته انقلاب ، و جنگ استثنايي شرايط خاطر به كه خواستههايي.بودند خواستههايشان
اضطرار و بحران دوره پايان از دهه يك حدود گذشت از بعد اكنون.بود نشده پيگيري آنان سوي
تمام.دارند قرار اول پله همان در هنوز كه ميكنند احساس و ناراضياند زنان جنبش فعالان
در هنوز بود شده داده آنان توسط اساسي و كليدي پستهاي تصدي درباره زنان به كه قولهايي
از برخي واگذاري براي كه واقعياي اقدامات يا مانورهااست نكرده پيدا تحقق عمل
به.است نبرده جايي به راه و شده مواجه شكست با تماما شد انجام زنان به وزارتخانهها
ايجاد فكر به خود جنبش اين فعالان از برخي زنان ، وزارت پروژه ماندن بينتيجه موازات
راستاي در بتوانند تا زدند سياسياي احزاب تاسيس به دست و افتادند سياسي تشكلهايي
ايران ، زنان حزب مشي خط اين دنبال به.بگذارند تاثير قدرت و سياست نهاد در خود اهداف
علت مهاجر داوودي فريبا.كردند اعلام را خود سياسي موجوديت..و بانوان اسلامي مجمع
زنان خواستههاي و مطالبات به نسبت اصلاحات جريان نبودن پاسخگو را ايران زنان حزب تشكيل
حزب اين مرامنامه در.است كرده اعلام ممنوع را حزب اين در مردان رسمي حضور و دانسته
حتي و فرهنگ تاريخ ، اقتصاد ، جامعه ، سياست ، ايران ، در كه است شده ادعا يافته تاسيس تازه
تازه بينشهاي ايجاد به موظف را خود حزب اين.است شده تعريف مردانه ديدگاههاي با فلسفه
بسياري اما ، ميان اين در.ميداند علمي و اجتماعي مقولههاي اين تمامي پيرامون بديع و
ديگر سوي از چهارم و سوم درجه انتصابهاي به و سو يك از حركتها نوع اين به زنان از
يك در هم باز كشور در بانوان ويژه احزاب كه معتقدند صاحبنظران از برخينيستند خوشبين
احزابي زنانه شاخههاي احزاب اين حقيقت در و يافتهاند نمو و نسج مردانه زيركانه حركت
مجمع قرابتها ، به توجه با محافل از برخي مثال عنوان به.بودهاند فعال قبل از كه هستند
زنان جمعيت كه همانطور دانستهاند مبارز روحانيون مجمع به وابسته را بانوان اسلامي
مربوط مشاركت جبهه به را ايران زنان حزب و موتلفه هياتهاي به را اسلامي انقلاب
ميشوند خوانده برادر احزاب اصطلاحا كه احزابي با زنانه احزاب اين همگامي.ميدانند
كه همگامياي.نكند ايجاد شگرفي تاثير ايران مسلمان زنان جامعه اهداف پيشبرد در شايد
بسيار اصلي حزبهاي براي مشابه مقاطع يا و انتخابات مانند حساس برهههايي در ميتواند
انتصابهاي يا و فعاليتها گونه اين درباره قديريان شادي.شود واقع موثر و پرفايده
اصلي محور كه ميشود واقع مفيد هنگامي تنها سياست عرصه در زن حضور كه ميگويد سياسي
تمامي اكنون كه است حالي در اين و باشد فردي قابليتهاي و منظم برنامههاي گزينشها ،
.ميبرند سود خود حضور ادامه براي موجود قرابتهاي و وابستگيها از عرصه اين در فعالان
.ايران زنان عموم نه ميشود افراد اين اجتماعي جايگاه ارتقاي موجب تنها روش اين
بوندوئل كريستوف
قاسمي سهيلا: ترجمه
سه تنها هستند ، بوندوئل خانواده نسل از كه نفري ميان 150 از":ميگويد بوندوئل كريستوف
60".است نفر مجموع 4500 در گروه اين همكاران تعدادميكنند كار سازمان اين در نفر
تعلق حقوقبگيران به نيز درصد هشت) است خانواده اين كنترل تحت سازمان ، اين سرمايه درصد
صحبت كارش مورد در زياد كريستوف.است شده بورس بازار وارد نيز سال 1998 از و (.دارد
از بيش":ميكند تملك احساس قبل از كمتر زمان ، گذشت با كه ميكند تاكيد اما نميكند ،
نميتوانم حتي.ميكنم مسئوليت احساس هستم ، عظيم ثروت اين ميراثدار كنم احساس آنكه
خود به تنها كه را چيزي ميتوان چطور.شوم بوندوئل فروش به مجبور روزي شايد كه كنم تصور
به ".است متعلق بوندوئل نسل اصل در و خانواده كل به ثروت اين فروخت؟ ندارد تعلق انسان
به رسيد ، خواهد برابر دو به امسال آنها دارايي رقم گرفته ، صورت پيشبينيهاي طبق حال هر
معادل 569 رقمي بورس ، بازار در آنها سهام ارزش.ندارد وجود نگراني جاي هيچ دليل همين
اين به رئيسي خودشان ميان از توانستند كه بودند خوششانس واقعا آنها.است يورو ميليون
به را سختي و سفت بسيار قوانين سازمان ، سهامداري مورد در كريستوف.كنند انتخاب خوبي
سهام درصد سه تا دو از بيش شخصا ندارد حق بوندوئلي هيچ.است كرده تحميل خانواده تمام
خانوادگي و مشترك قراردادي امضاي گروه ، اين اعضاي درصد به 99 نزديكبگيرد اختيار در را
طرز شايد.است پيشخريد به مربوط جدي بسيار قوانين شامل قرارداد اين پذيرفتهاند ، را
زياد ولخرجي و تجمل از گروه اين ثروت ، همه اين عليرغم.برسد نظر به جالب هم آنها تفكر
بوندوئل 69 برونو.است آنها خانوادگي اصول از يكي سادهزيستي ، اصل در.نميآيد خوششان
سوار هم هميشه و داشته جاي گروه اين راس در مدتها كه كريستوف پسرعموهاي از يكي ساله ،
برونو "!بخرم پژو 607 يك تعطيلات براي ميخواهم":ميگويد ميشود ، قديمي XM سيتروئن يك
به كه او.ميكند دقيق خانوادگي شجرهنامه يك تهيه صرف را خود وقت بيشتر حاضر حال در
ابراز و ثروت دادن نشان از هميشه ما":ميكند تصريح است ، منطقهاي استقلال طرفدار شدت
پول كودكانمان سفرهاي براي كه است اين ما علاقه و عشق تنها.ميترسيديم علني بهطور آن
".كنيم خرج زيادي
_ ژان عمويش نوه و بنوا برادرش همراه به خانوادگيبوندوئل شركت مدير بوندوئل كريستوف
ژوئيه روز 13 در بلژيك بزرگ جايزه مسابقات هنگام به و بوندوئل كشتي كنار در برنار ،
تتنژه خانوادگي گروه
در را سختگيريهايي چنين نيز نام همين با نوشيدنيهايي توليدي شركت رئيس تتنژه ، كلود
در پاريس ، در شركتش شعب و دفاتر كه وي.ميشود سوار پژو هم او.است گنجانده برنامههايش
زيادي دلايل كار اين براي او "ميشدم سوار پژو هميشه من":ميگويد شده ، واقع نويلي هتل
تيم اين مالي حامي پژو.داشتم زيادي علاقه سوشو فوتبال تيم به بودم ، بچه وقتي":دارد
گروه سهامداران از يكي آنها سپس و كردم پيدا بيشتري آشنايي خانواده اين با بعدها.بود
".داريم زيادي شباهت خانواده اين به ما كه ميكنم احساس.شدند ما
از يكي راس در كه شده موجب و زده رقم را او آينده سرنوشت ، كه است معتقد تتنژه كلود
.است نفر هفتمين خانواده ، فرزند هشت ميان در كلود ، .گيرد قرار تتنژه خانوادگي گروه شعبات
عهده به را خانوادگي توليدي موسسه چنين هدايت بتواند روزي كه نميشد باورش اصلا او
تتنژه خانواده اعضاي.كند آماده دانشگاه ورودي امتحانات براي را خودش داشت قصد و بگيرد
مثل سالگي ، سن 20 در او.بودند خانواده دوم پسر ميشل تاثير تحت بسيار كلود ، خصوص به و
نزديكي در سال 1940 در و بود آفريقا توپخانه ششم هنگ ستوان ميشل.رفت دنيا از قهرمان يك
به دليل همين به و داشت آزاديخواهانه افكاري نيز كلود.شد كشته آلمان ارتش توسط تروا
:ميگويد وي.رفت آمريكا به و گرفت ديپلم سالگي سن 5/19 در او.پرداخت سياسي علوم مطالعه
طول روز ده سفر اين.رفتم آمريكا به جنگي نيروهاي مخصوص كشتي با من و بود سال 1947"
دليل همين به و رسيد حيرتانگيز و خوب نظرش به چيز همه رسيد ، نيويورك به وقتي ".كشيد
به را آمريكا در تتنژه نوشيدنيهاي شعبه پيشرفت پدرشبماند نو قاره همان در گرفت تصميم
.بود ناشناخته كاملا آمريكا در تتنژه نام زمان آن در چون.است مديون او
مساعد اوضاعي
سياست دنياي وارد نيز ژان و باخت جان تصادف حادثه اثر در فرانسوا برادرش سال 1960 در
ترتيب اين به و (شد دادگستري وزير پومپيدو ژرژ دوران در سپس و Reims شهر شهردار) شد
تمام زمام كمكم هم بعد و برگردد كه خواست او از پدرششد متحول بسيار هم كلود زندگي
از آنها توليد ميزان گذشته سال تتنژه ، كلود صحيح مديريت يمن به.سپرد او دست به را امور
بله ، ".معتقدم سرنوشت به من":ميگويد وي.رسيد بطري ميليون حدود 5/4 به بطري هزار 800
كاترين آيندهاش همسر با شد موفق ديزر وال در اسكي مسابقه برگزاري هنگام به اوسرنوشت
.بودم كرده تن به را شماره 14 لباس نيز من و بود شماره 13 او":شود آشنا دولان سواره دو
.شديم آشنا هم با ما ترتيب اين بهرفتم او پيش كمك براي من و درآمد پايش از او اسكي كفش
زمان آن در مادرش.مشغولند الكلي نوشيدنيهاي توليد به هم آنها خانواده كه فهميدم بعد
.ميكند ايفا را تعيينكنندهاي بسيار نقش سرنوشت گاهي واقعا "بود هيدسيك _ پيپر مالك
است نژادپرست جنايي دادگاه سيستم
9_ آمريكايي قضاوت
جرمشان كه است آنهايي از شديدتر خيلي كوكائين با مرتبط جرمهاي مجازات جاري ، قوانين در
به كوكائين پودر صدبرابر را كوكائين مقدار يك فدرال ، مقررات.است كوكائين پودر با مرتبط
خيلي كه ميآورد وجود به كوكائين متهمين براي احكامي يك به صد نسبت اين.ميآورند شمار
است10 كوكائين پودر در شدن گرفتار جرمشان كه است متهميني براي احكام از خشنتر
حالي در ميدهند ترجيح را كوكائين كوكائين ، سياهپوست استفادهكنندگان كه است اين مشكل
در آفريقاييتبار آمريكايي متهمين.دارند دوست را پودرش سفيدپوست استفادهكنندگان كه
ماده از و ميشود وضع نژاد نوع براساس تبعيضآميزي قوانين كه ميگويند فدرال دادگاههاي
آمارهاي ميان در.ميكند تخلف است شهروندان از قانون مساوي حمايت بيانگر كه اصلاحي 14
داشتن به كه افرادي همه ميدهند نشان كه هستند آنهايي ادعا ، اين از حمايت در شده ارائه
پودر داشتن به متهم كه آنهايي عوض در.هستند سياهپوست بيشتر شدهاند متهم كوكائين
.هستند سفيدپوست بيشتر هستند كوكائين
جزايي دادگاه در نژادپرستي فهم
دانشگاهيان و سياستسازان دادگاه ، روساي ميان در عمومي اجماع يك نژادپرستي ، درباره
اين پيرامون تحقيق در.باشد داشته وجود تحمل حداقل بايد دادگاه اداره براي كه دارد وجود
دارد وجود قضايي سيستم در فراگير و مطلق كامل ، صورت به نژادي تبعيض كه نتيجه اين موضوع ،
كه دارد وجود كافي ادله كه موافقند مسلما محققان از اكثريتي اما شود دنبال نبايد
دادگاه سيستمهاي و جزايي دادگاه سياستهاي و مشخص رويههاي لاينفك جزء نژادي سوگيري
.است اطفال
جرم:سوم فصل
جرم آن اما.بياحساس و ظالم جابر ، فريبندهاي طور به:بود وحشتناك كافي اندازه به جرم
او اينكه براي ميشد انتخاب عدهاي ميان از ظاهرا _ ميشد انتخاب قرباني كه بود روشي
سال 1998 در "ماتيوشپرد" كشتن.برانگيخت را آمريكاييان احساسات كه _ بود همجنسباز يك
تصويب براي جديدي موجبات "ويومينگ" روستاي در شپرد زدن چوب و زدن شلاق.كرد شوكه را ملت
.ساخت آشكار ويومينگ در را "جرم از بازدارندگي قانون" فدرالي
مدافع وكلاي.دارد وجود "جرم با مبارزه قوانين" با مخالفت و حمايت در جدي بحثهاي
ناشي زيانآور اقدامات براي كه ميكند ايجاد را سمبليكي جملات قوانين اين كه ميگويند
منتقدين عوض در.بود خواهد اندكي تحمل homophobia و نژادپرستي ،(جنسيتگرايي) سكس از
درباره كه اول اصلاحي ماده در مندرج حق از قوانين اين ميگويند "جرم از اجتناب" قوانين
انديشه خاطر به افراد مجازات از تاريخي طور به كيفري حقوق.ميكند تخلف است بيان آزادي
قوانين" ميرسد نظر به كه است چيزي همان اين و است كرده اجتناب دارند كه تفكري و
متعصب خاطر به افراد تنبيه كه هستند مدعي مخالفان.ميدهند انجام "جرم از بازدارندگي
اين كه هنگاميندارد تفاوتي سياسيشان عقايد خاطر به آنان تنبيه با واقعا بودنشان
هستند توبيخ قابل باشد ، تنفر انگيزهشان ، كه زماني جرمها كه شود گرفته نظر در نكته
حقوق در [تعصب و عقيده بين] تفاوت اين ندارد لزومي ديگر كه ميدارند اظهار منتقدين
چنين در هوشمندانهاي طور به باشد قادر كه است كسي مطلع شهروند يك.شود نوشته كيفري
فهم يك به شهروند يك كه همچنان [تعصب با چه و عقيده با چه] باشد داشته شركت بحثهايي
.است نيازمند آمريكا در جرم ماهيت از روشن
جرم تعاريف
از و نادانسته] غيرعمدي يا عمدي اقدام يك":ميگويد جرم تعريف در جرمشناس تاپن پاول
به و پذيرفته صورت قانوني حمايت يا توجيه بدون كه..قوانين از تخلف در [غفلت روي
".است شده ممنوع جنحه يا جنايت يك عنوان به دولت وسيله
جنايتها و جنحهها
جنحهها ، .ميكنند مشخص را [جنايت و جرم] جنايت و جنحه ميان تمايزات معمول مجازاتهاي
يا سال يك براي محلي زندان در حبس طريق از دولت كه هستند غيرجدي و كماهميت جرمهاي
و ناهنجار رفتار ساده ، سوءقصد بياهميت ، و كوچك دزدي چون مثالهايي.ميكند مجازات كمتر
سنگين و جدي جرمهاي شامل جنايات.ميگنجند دسته اين در عمومي ، آرامش و نظم بردن بين از
اين.ميدهد كيفر يكسال حداقل براي زندان در كردن حبس يا اعدام وسيله به دولت كه هستند
به ورود و [راهزني و غارتگري] زورگيري عنف ، به تجاوز قتل ، مانند جرمهايي شامل گروه
.است جرم ارتكاب قصد به شب در خانهاي
شبهجرمها مقابل در جرمها
يك.است "فرد حقوق به تجاوز" يا شبهجرم يك از متفاوت "عامه حقوق به تجاوز" يا جرم يك
سيمپسون جي.او كه قتلهايي مثال براي.شبهجرم هم و باشد جرم هم است ممكن همانند عمل
تهديد ، و سوءقصد چون اقداماتي مجموعه برگيرنده در ميگويد گلدمن رون و سيمپسون نيكل از
كيفري تعقيب هم كرد اظهار سيمپسون كه اقداماتي.بود غيرقانوني كشتن و جرح و ضرب ايجاد
.شد باعث را خسارات سر بر مدني دعواي هم و را (مجازات اجراي)
فدرالي و ايالتي جرمهاي
يك معمولا فدرالي جرمهاي كه است اين ايالتي و فدرالي جرمهاي ميان ذكر قابل تفاوت يك
[ماهوي] ذاتي صلاحيت رده به دارد اشاره"قضايي صلاحيت"ميگيرد بر در را"صلاحيت" عنصر
دادگاه20 [اقتدار] اتوريته جغرافيايي قلمرو يا
:پينوشت
همين مشابه است هروئين و ترياك نوع از بيشتر ايران در شده مصرف مخدر مواد كه آنجا از _1
.كرد ملاحظه ميتوان هم ايران قوانين در را كوكائين پودر و كوكائين ميان تفاوت
دادگاه عمل قدرت جغرافيايي قلمرو درباره سال 1378 مصوب ايران در كيفري دادرسي آيين _2
وظيفه ايفاي خود ماموريت محل قضايي حوزه در فقط دادگاهها":است آورده ماده 51 در
و افتاده اتفاق ديگري قضايي حوزه يا شهر در كه را جرايمي بعدي مواد در و "مينمايند
در":ميگويد ماده 52 در مثلا.ميكند ذكر را باشد دادگاه آن صلاحيت در آن به رسيدگي
حوزه در مرتكب يا كشف آن حوزه در ولي شده واقع دادگاه قضايي حوزه از خارج جرم كه مواردي
براي محلي صلاحيت جرم وقوع محل دادگاه ، كه مواردي در همچنين و باشد شده دستگير آن
متهم با همراه را پرونده و آورده عمل به را مقتضي تحقيقات دادگاه باشد ، نداشته رسيدگي
".ميدارد ارسال صالح دادگاه نزد
|