بنگر معرفت روي از خود روزگار به
سربانگ
بنگر معرفت روي از خود روزگار به
بخشپاياني -همداني طالع عبدالله استاد با گفتگو
:درآمد
شيدا ، عارف ، درباره همداني طالع عبدالله استاد خاطرات از گو و گفت اين نخست بخش در
به گفتگو اين.خوانديم تصنيفسازي و ترانه در تجربياتشان نيز و..و وزيري قمرالملوك
نشري و حشر استاد با كه گرفت شكل تار چيرهدست نوازندگان از مهرنيا ، مهران آقاي همت
اين پاياني و دوم بخش.است كرده واگذار ايشان به را آهنگهايش بازسازي طالع آقاي و دارد
.ميخوانيم هم با را گو و گفت
چه ميكنيد فكر آشنايي ، اين و است اندازه چه جهان موسيقي از شناختتان شما ! استاد *
...ايراني موسيقي به ميكند كمكي
از.است موسيقي قديميترين ايراني موسيقياست تفكري و بنيادي مساله يك مساله اين -
.بسازد ماهور گفتم بهش من روز يك -خدابيامرزد -خالقي روحالله به من مثلا.هخامنشي دوره
بختياري به اصفهان در.دشتي ميگويند رشت در.است ماهور ميخوانند هرچه لرستان در
را اسمش كه دستگاههاست آن در ميخوانند كه موسيقيهايي آنها اكثر.اصفهان ميگويند
شهناز توي اين "..بسازم حموميسيت يك":ميخوانند مثلا شيراز در مثلا.گذاشتهاند
...ميخوانند شور در آنها اكثر.است
استاد؟ چيست علتش ميكنيد فكر *
مثلا گذاشتند را آنها اسم بعد بود اينجور دارند ، كه فولكلور نواهاي كه است اين علت -
.شيراز شهناز
مثلا گيلان موسيقي.است ماهور لرستان موسيقي فرموديد.است جالب كه كرديد فرمايشي يك *
...بيشتر است دشتي
ديگر كردند ، ايران فتح را ايران اعراب كه وقتي ميدانيد شما.ميگويم برايتان الان -
زورخانه در كه ميدانيد شما.داشتند زورخانه اصيل ايرانيهاي موقع آن.نبود موسيقياش
كه ميدهد نشان اين."...زابلي رستم منم"(ميخواند)چهارگاهاست در رجز.ميخواندند رجز
.ماهور كنم عرض.نبوده افشار ، نبوده دشتي اسم آنوقت.است ايراني قديمي آواز چهارگاه
بيشتر.(ميخواند دلاورانه).است دلاورانه اين.ميخوانند ماهور لرستان در ببينيد شما
...و است حماسي
حالا.بود جهاني موسيقي مورد در سوالم.نداديد جواب پرسيدم من كه را سوالي استاد *
تمام در هندي موسيقي الان.نميشود جهاني ايراني موسيقي چرا.ميپرسم ديگري طور را سوال
...و ميشود شناخته دنيا
متفاوت آهنگهاشان جاي يا قرارگاه اما جاز ، پاپ ، تمام.ماهوره پرده روي موسيقي تمام -
مقايسه ماهور درآمد پيش با را غربي موسيقي از تكهاي استاد اينجا در) ايران با است
ايران روي از عرب شرق ، موسيقي فهميديد ، دارد ضرب تصنيفش ندارد ، ديگر ضرب (ميكنند
سوريه ، است ، شرق مالاست مشرقي همهاش.است عريانتر اين چون.گرفته را موسيقياش
خوش ايرانيها مذاق به دارد كه چيزهايي اكثر.گرفتهاند ايران از هم هنديها.بغداد
.ميآيد
ميكنيد فكرميشناسند ايراني موسيقي از بيشتر را هند موسيقي دنيا در حال هر به ولي *
چيست؟ علت
لحاظ از الان آنها.دارند بيشتري تبليغات.دارند دست بيشتر دنيا در آنها آنكه براي -
كه صادراتي الان.ميفرستند ماهواره دارند الان آنها.جلوترند ايران از تقريبا تمدن
.است علتش اينها.است مطرح تجارت لحاظ از دارد هندوستان
جلب خودش سوي رابه نظرها و است مهم خيلي تبليغات و ماهواره حال هر به *
كند؟ جلب خودش سوي به را جوانها نظر ميتواند ماچطور موسيقي ميكنيد فكر.ميكند
:كه دارد شعري من استادكنم عرض -
امروز كار به نميآيدت كهنه رسوم
امروز روزگار گشته دگر رسم كه چرا
بنگر معرفت روي از خود روزگار به
...ميگويد آنچه هر مكن
كم داريم.داريم دوست هستيم قديمي ما چون.ميكند مغلوب را ما موسيقي دارد پاپ موسيقي
.ميشوند زياد اصطلاحپاپ به جوونهاي اين ميشويم ،
پدر كه حالي در چيه؟ اين بابا ميگويند ميشنوند من بچههاي را سنتي آهنگهاي الان
دارد هم ايران راديو الان ببينيدشده اينطور وضع الان چرا؟.قديميه موسيقيدان بزرگش
.ميگذارد پاپ موسيقي
باشد روزتر به كمي كه درست موسيقي يك كه موقعي هر.ميخواهد شادي جوان حال هر به ولي *
جلال كه ناظري ، شهرام صدبرگ گل مثل.بوده سنتي وقتي حتي.گرفته قرار جوانها توجه مورد
....ميكنند توجه جوانها بشود برنامهريزي يك اگر كه ميبينيم.ساخته ذوالفنون
موسيقي از چاشني يك اقلا ميسازيد آهنگ كه شما آقايان گفتم ، بودم كه آمريكا در من -
كار اين ميشناسند را ايراني موسيقي و هستند وارد كه بعضيها الان.بريزيد آن در ايراني
بدش آدم خاطر همين به.ميفرماييد توجه.دارد ايراني موسيقي رنگ موسيقيشان.ميكنند را
.موسيقي اين از نميآيد
چيست؟ موسيقي مورد در نظرتان حالا !استاد *
از اما.نميآيد ماخوش مذاق به منتها.است يكي جاز موسيقي و پاپ موسيقي من نظر از -
.بود دنيا ويولونيست بزرگترين منوهين يهودي:ببينيد مثلا.ميكند فرق قضيه فني لحاظ
بار پانزده آن يك كهدر وقتي ولي نميآمد خوشم بودم ايراني كه بنده ميزد كه وقتي اين
كه مفتون من استاد دارد شعري.ميداد نشان را هنرش اون ريز آرشه پانزده راميكشيد ، آرشه
:ميگويد
كمال حد سر به بايد ، را آنچه دارد آنكه
نيست معيوب او سرتاپاي است عيب همه گر
دروغگو من مثلا.است احترام قابل فنش بداند ، درست را فن اين دزدي ، حتي اگر مثلا يعني
را كار اين و دهد فريب را ديگران بتواند كه هنر آن اما است بدي خيلي كار كار اين هستم
.نميفهمند اما ميآورد در را ديگران پدر جور چه ببيناست فني حال هر به دهد انجام
...بگويم خودم براي نه
...نميآيد خوش من مذاق به ميگوييد نميكنيد رارد پاپ موسيقي شما پس *
.است خوب هنرش.بله بله -
....مثلا من بله *
است ، درست بياورند ، برنجي كوفته بياورند ، چلوكباب برايتان شمابدهيد اجازه.ببينيد -
در شير با.داريد دوست را اينها شمامثلا بياورند ، كباب جوجه يا بياورند ، حلوا يا
شما دهان در را غذا اين مادر كرديد باز چشم كه موقعي آن از يعني.رود بدر باجان شد درون
.ندارد را احساس اين خارجي يك ولي ميشود شاد روحتان ميآيد قرمهسبزي بوي وقتي.گذاشته
درست كه آن خوب ولي.نميبريد لذت شما ميآورند ، خارجي غذاي شما براي ميآيند آنوقت
را خارجي غذاهاي بهترين حالا.است خوب هنرش اما بده ، دزدي مثلا.است هنرمند كرده ،
حليم مثل ميخوريد؟ رشته آش مثل ميخوريد؟ كوبيده كباب مثل شما آيا شما ، پيش بياورند
ميخوريد؟
...دارند ايراني مايه ته اكثراهم ميكنند ، كار خيليها هم پاپ موسيقي در حال هر به *
هم ما موسيقي تا كنند زياد هي را مايه ته اين كه اميدوارم من و است خوب همين.بله -
.بشود جهاني كاملا
...ايراني پاپ بشود *
باشد اين منظورم.آدم به بخندد.باشد غريبه آدم براي كه نباشد طوري.بشود آشنا.بله -
.نيست محبت از بهتر و بالاتر دنيا در چيزي هيچ.آن در بريزند ايراني موسيقي كمي يك كه
تو درون در نميدانم گرچه بكني ، محبت من به تو.است افسانه سر به سر عالم كار محبت جز
جدا تو از ديگر است درست درونت ببينم كه وقتي و ميگيرد مرا تو محبت همين چيستولي
ميآيد ، صدايش دارد خوانده مادرم كه آهنگي ميبينم وقتي.است همينطور هم موسيقينميشوم
.ميبينم و ميگويم را درونش ميسازند ، كه تصنيفهايي ميبينم ، را نتهايش كه وقتي
شكل شما درون در چيزي يك ولي ميشنوي را آهنگ كه است ميخوانند ، درست اصفهان وقتي
.ميگيرد
است؟ سنتي كاملا آيا خوانده بنان استاد مثلا كه آهنگهايي ببخشيد ، *
است درست.ناز الهه...همان خوانده دشتي توي كه يكآهنگ خواندهولي سنتي تمامرا -
آدم ميخواند وقتي مخملي صداي باآن اما است خارجي مثل آن ولي است آن در ايراني روغن
.ميآيد بيرون خوب شدهكه داخل ايراني و خارجي موسيقي كهبه است همان اين.ميبرد لذت
.است خوب بسازند اينطوري
موسيقي اشاعه و حفظ مركز با شما كه شنيدم.بپرسم سوالمرا آخرين ميخواهم ! استاد *
يكسري كه است قرار.كنيد بازسازي را تصانيف سري يك كه ميدهيد انجام را كاري داريد
دهيد؟ توضيح آن مورد در.كنند بازسازي را شما آهنگهاي
را تحريرها آن بتوانند اگر خوانده قمر و ساختم كه طوري آن يعني.است مشكل خيلي البته -
...آقاي يا مطهري مير آقاي است خوانندهاي يك مثلاميدهم اجازه دهند ، انجام خوب
.نميدهم اجازه وگرنه ميدهم ، اجازه بخوانند خوب اگر.دارند خوبي تحريرهاي اينها تعريف ،
من.كشيدم زحمت چون چرا؟.نميدهم اجازه بدهند هم ميليارد يك اگر من به نباشد ، خوب اگر
آهنگ با شعر هم چون.ساختم و كردم نقاشي روحم با را حاشيهها آن كه كوچكي آهنگ هر در
.ميكند زنده را آهنگ ميكند ، زنده را شعر بدهم ، تحرير بايد كه آنجاهايي هم است ، جور
.هست قراري يك بلهنميدهم من بخوانند را اين نتوانند اگر
بوديد؟ خوانده خودتان يا بود خوانده قمر مرحوم قبلا را اينها *
را آخري.خوانده ملوك خوانده ، قمر را درصدشان هشتاد.بود نخوانده قمر را اينها همه -
.خوانده رفيعي گفتم ، هم
بفرماييد؟ ميرسد نظرتان به كه نكتهاي هر ميكنم خواهش گفتوگو پايان در !استاد *
ايراني موسيقي ارزش به و دارم خواهشي يك و ميگويم تبريك ايران هنرمندان تمام به -
انگيز دل لحن اين را ، ايراني موسيقي كه ميدهم قسم ايرانيت شرافت به و ميدهم قسمشان
.رويش نكشند غبار نكنند ، عوض را
به پدري ميراث يك مثل.كنند حفظ خوانده ، شجريان خوانده ، بنان خوانده ، قمر كه طور آن
عارف قول به ايراني موسيقي.آنها به بشود مسلط و بيايد خارجي آهنگ نگذارند رسيده ، اينها
كه است آهنگي خوانساري ، محمودي صاف صداي آن.است بلبل تحرير ، چهچه آن.است بلبل صداي
ميرود ، وقتي نسل اين بايد كه چرا;مناست خواهش و سفارش اين.ميخواند طبيعي مرغ يك
گلشن خزان شد كن ، گريه:مثل شوند ، ساخته زيبا تصنيفهاي همان.بماند باقي سرجايش موسيقي
.ساخته شيدا مثلا هاكه تصنيف از برخي دميدهو لاله وطن جوانان خون از آشنايي ،
برود ، بين از رسيده ما به ارث به كه موسيقياي و گرانبها گنجينه و ميراث اين نگذارند
.شود بدر جان با و شد درون در باشيرمن خواهش است اين.شود خراب
متشكريم *
نصيري آرش:تنظيم و تهيه
سربانگ
كثرت مزاياي اندر
مختاباد ابوالحسن سيد
a_najva@hamshahri.com
پيش.نوشتم پاپ موسيقي شاخص چهرههاي از برخي مخاطبان ريزش درباره گذشته هفته:اول
آن و ميدانم لازم را نكته يك ذكر دهم ، ادامه تازهتر زاويهاي با را بحث آن آنكه از
و راندارم پاپ آثار موسيقايي كيفيت درباره داوري قصد نوشتار مجموعه اين در اينكه
مطرح چهرههاي از برخي درباره كه شود فراهم مجال اين دور نهچندان فرصتي در اميدوارم
پاپ موسيقي مختلف گونههاي خوشبختانه.بنويسم جداگانه نوشتههايي آثارشان و پاپ موسيقي
ديگر سال چند تا ميشود سبب امر همين و است گيري شكل حال در ما درجامعه شگفت سرعتي با
كنسرتهاي در كه پيش سال چند تا شايد.باشند داشته را خود خاص مخاطبان گروهي و كس هر
را ازدحام بسيارياين مييافت ، بروز حدي از بيش ازدحام سنتي موسيقي بزرگان موسيقي
راهاندازي پاپ موسيقي جريان وقتي اما مينهادند ، سنتي ياموسيقي خود حساب به تماما
به و شدند پراكنده و يافتند تخفيف اندك اندك اشتياق آوازهاي آن كه دريافتند بسياري شد ،
را كار پياين علاقهمندند ، سنتي موسيقي به واقعا كه جمعي اكنون كه رسيدند حدي
اين و است دادن رخ درحال اتفاق اين هم پاپ موسيقي درميروند آن تماشاي به و ميگيرند
آنچه دقيقتر تعبير به.مينشاند خود جاي سر بر را كسي هر كه است كثرتگرايي مزاياي از
در ميخواهد ، خود علاقه مورد و خاص موسيقي از..و ميانسال جوان ، كودك ، نوجوان ، يك كه
براي كه است قابلتوجه منظر اين از آريان گروه كنسرت.است دادن رخ حال در زمانه اين
به نيز و شود سبب موسيقي اينگونه علاقهمندان ميان در را افتراقي توانسته بار نخستين
آنها خاص موسيقي و كنند فكري نيز خاص قشر اين براي كه دهد توجه نيز موسيقي سياستگذاران
.كنند توليد و تدارك را
!؟ است ناراضي كسي چه
برخي پرهوادار ، كنسرتهاي نيز و آريان گروه موسيقي كنسرت اجراي حاشيه در اما:دوم
اعم همگان ، از فراواني وقت و انرژي ميشود سبب آنها به بيتوجهي كه ميدهد رخ اتفاقات
را پاپ موسيقي آگاهند ، محترم خوانندگان همچنانكه.رود هدر به تماشاگر و هنرمند از
نفس دليل به موسيقي اين درواقع.كرد اجرا و نهاد تماشا به مكاني هر در ميتوان
نبودن و مطلق سكوت چون بهتمهيداتي مقامي ، يا سنتي موسيقي برخلاف و سرگرمكنندگياش
هم بزرگتر سالنهاي در را اجراها اينگونه ميتوان دليل همين به.ندارد نياز را...و بچه
در كنسرت كرد اعلام فرهنگي مسئولان از يكي كه قبل سال چند متاسفانهداد ترتيب
و فشردند پاي صواب نهچندان سخن اين بر هم موسيقي سياستگذاران از برخي !ممنوع ورزشگاهها
شجريان محمدرضا استاد اينكه توجه جالب ندادند ، را ورزشگاهها در گروهها به اجازهاجرا
سخن اين" كه گفت گفتوگويي در و بعدها شد ، اظهارنظري چنين سبب كنسرتش خوردن هم بر كه
ورزشگاهها در كنسرت اجراي به راضي نوازندگان گروه و خواننده من وقتي و است ناراستي
ببينند مكانهايي چنين در را كنسرت كه دارند تمايل هم علاقهمند شهروندان و مردم هستيم ،
در كنسرت كه باشد ناراضي بايد كسي چه ديگر ميكنند ، تحمل هم را آن الم عذابو و
."شود برگزار ورزشگاهها
ادب و ظرفيت قدر آن موسيقي تماشاگران تاكنون كه است شهروندان شلوغي و ازدحام بحث اگر
هر اينكه توجه جالب.نزنند هم بر را چيزي كنسرت اجراي از پس و حين كه داشتهاند نزاكت و
صدها و دهها بازي از پس فوتبال پرهوادار تيم دو تماشاگران كه ميخوانديم خبرها در هفته
خواننده فلان هواداران كه نشنيدهايم تاكنون اما كردهاند ، لورده و له را اتوبوس دستگاه
.آورند فراهم را سازماني و نهاد خاطر تكدر اسباب و بزنند هم بر را جايي
نفري هزار چندين ورزشگاه به را تماشاگران ميتوانند گروهي و كنسرتي اگر حال هر در
گروههاو برخي براي كه بكشد جايي به كار ؟و!كنند امتناع مسئولان بايد چرا بكشانند ،
. بيفتد راه بليت سياه بازار اجراها
|