حافظ با امروز |
بارم زير خود كوته دست ز |
شرمسارم بلندان بالا از كه |
دست گيردم مويي زنجير مگر |
برآرم شيدايي به سر وگرنه |
|
شناسنامه
داستانك
روزنامك
رقيب يك به تلويزيون :سازگارنژاد جليل
است شده تبديل سينما محدودكننده
سينما اهالي به بايد فجر فيلم جشنواره
شود سپرده
ايتاليا سينماي در 7 كيارستمي فيلم 10
هرگز دخترم بدون فيلم به ايراني كارگردان پاسخ
بينالمللي مركز آينده اجلاس ميزبان ايران
نوجوانان و كودكان فيلم
نگاه از مشهد" فيلم جشنواره برگزيدگان
شدند معرفي "دوربين

شناسنامه
همشهري
اقتصادي - فرهنگي
- اجتماعي :ايران صبح روزنامه
شهرداريتهران :امتياز صاحب *
ايرانچاپ و افست :هاي چاپخانه 000/460:تيراژ |
همشهري
تلفنهاي و نشاني
شماره 10 - كوچهتنديس - آفريقا خيابان - تهران:مركزي دفتر
(پستي19395/5446 كدپستي 19156صندوق)
2046067
:نمابر |
2059386
(خط 9) :تلفن |
مركزي دفتر |
2042490
:پيامگير |
2051492
:تلفن |
اشتراك
و توزيع ارتباطات دفتر |
2058811
:نمابر |
2042490
:تلفن |
تحريريه
ارتباطات دفتر |
6480400
:نمابر |
6412017
:تلفن |
اشتراك |
2046067
:نمابر |
2012700
:تلفن |
الكترونيكي اشتراك |
http://www.Hamshahri.org |
:اينترنت
نشاني |
http://www.Hamshahri.net |
:اينترانت نشاني |
Editorial@Hamshahri.org |
:الكترونيكي پست نشاني |
91
شماره - سهروردي چهارراه -مطهري خيابان:سازمانآگهيها *
8707704- 8707622- 8707598-
تلفن8707591
8423372- 8707604
8406132- 8408317- نمابر8707754
-زند
كريمخان خيابان:(تهران صبح نيازمنديهاي)
همشهري مركزيراهنماي دفتر *
خيابانحافظ
تلفن6498381 شماره 214 -رضايي امير كوچه |
داستانك
522
آژانس يك نميكرد فكر.بشود نوبتش تا ايستاد منتظر و نشست صندلي روي پژوهشگر آقاي
در دومينبار و چهل و سيصد و هزار براي و بست را چشمهايش.باشد شلوغ اينقدر هواپيمايي
هميشه":آورد بهخاطر فارغالتحصيلي جشن در را دانشكده رئيس حرف آخرين سال ، يك اين
.باشد هم دانشمندها كمين در است ممكن حتي حماقت.كنيد شك پيشفرضهايتان به باشيد آماده
.ندارند اعتقادي زمين كره بودن گرد به آن اعضاي كه هست انجمني بريتانيا پايتخت لندن در
".ميخندند دنيا آدمهاي بقيه عقل به و ميشوند جمع هم دور يكشنبه عصرهاي آنها
ذهن از بياورد بهخاطر بيشتر را حرف اين بودند شده باعث كه را مسائلي پژوهشگر آقاي
كشف.بزهكاري و بيكاري ارتباط درباره داد انجام را تحقيقي كه بود وقتي اول دفعه.گذراند
چون ميشود ، بيشتر هم بزهكاري ميرود ، بالا كه اشتغال درصد او پيشفرض برخلاف كرد
بزهكاري براي مجالي اغلب بيكاران اما دارد ، نفوذ مشاغل از برخي ذات در بزهكاري بهواقع
.نميكنند پيدا
توسط اجتماعي كجرويهاي و تحصيل ترك ارتباط درباره كه بود وقتي ديگر يكدفعه
وجود دو اين بين منطقي ربط هم خيلي شد متوجه كه وقتي كرد تعجب.ميكرد تحقيق نوجوانان
.ديگر يكجور مدرسه توي بود ، كجروي احتمال يكجور خيابان و خانه توي.ندارد
بصري رسانههاي گفتاري بدآموزيهاي زمينه در كه بود شده پژوهشي تيم يك عضو هم يكبار
نشان يافتهها اما بود ، منزه رسانهها اين برنامههاي همه كه است جالب.ميكردند تحقيق
زحمت كلي با.است داده افزايش را گفتاري بدآموزيهاي رسانهها اين توسعه كه ميداد
برنامهها اين درباره كردن صحبت هنگام آماري نمونه جامعه اغلب كه است اين دليل فهميدند
.نميكردند استفاده مناسب چندان الفاظ از
بود وقت همين تازه و فيزيك مباني درباره بنويسد كتابي بود گرفته تصميم هم اواخر اين
آدمهاي خيليشود انكار هم ماده وجود اصلا كه كرد استدلال جوري ميشود بود فهميده كه
.ميكردند استدلال همينطور بهواقع كه بود شناخته را مهم
عجولانه.كرد صدا را پژوهشگر آقاي بود ، نشسته خارجي بليتهاي فروش كانتر پشت كه خانمي
زماني؟ چه براي و مقصد كدام به پرسيد او از بليتفروش خانم.رفت او نزد و برداشت را كيفش
.بريتانيا پايتخت لندن ، براي يكسره بشود ، كه فرصتي اولين:گفت پژوهشگر آقاي
كرمي ناصر
روزنامك
يادگار
سوي از "كمونيست مانيفست" انتشار از قبل سال درست 1360 ميلاي ، سال 488 نوامبر 21
نوعي كه را خود اجتماعي -اقتصادي عقايد پارسي زرتشتي روحاني يك مزدك ماركس ، كارل
آموزشهاي تفسير عقايد اين كه شد مدعي و كرد آغاز را آن ترويج و اعلام است سوسياليسم
كه مزدك.شود تامين انسانها برابري كه يافت خواهد تحقق بشر نيكبختي زماني و است زرتشت
مالكيتها بايد انسانها ، برابري تامين براي كه ميگفت بود خدا به معتقد ماركس برخلاف
هنگام را انسانها خدا.كند استفاده نعمات و محصول از خود نياز حد در كس هر و باشد عمومي
برابري بدون و شود حفظ آنان حيات طول در برابري اين بايد و ميآفريند برابر تولد
راه از تا دارد اندرز به نياز دائما انسان.شد نخواهد احساس آزادي اقتصادي ، -اجتماعي
داده اجازه نبايد كه است مفاسد و مسائل همه ريشه مال حرص و برتريجويينشود خارج صواب
كه داشت اعلام شادي و آرامش در زندگي مستحق را انسان مزدك.آيد پديد افراد در شود
سلب دارد كوتاه عمري كه انسان از را شادي و آرامش اين برابري عدم و بيعدالتي تبعيضها ،
چنين شنيدن تشنه زمان آن در ايران جامعه.است انسان آفريدن از خدا اراده خلاف و ميكند
بود شده شاه تازه كه نيز قبادميشد افزوده مزدك پيروان شمار بر روز هر و بود نويدهايي
.برخاست او از حمايت به و پذيرفت را مزدك نظريه
بكار دست ديدند مخاطره در شديدا را خود منافع كه فئودالها و ثروتمندان ديگر سوي از
اموال اشتراكيكردن و مصادره به و شدند عمل وارد مزدك پيروان كه هنگامي و شدند توطئه
هم ارتش افسرانشد علني جدال زدند دست مالكانه سهم تاديه عدم به كشاورزان تحريك و آنان
خواهان مزدك بيانات تاثير تحت پياده سربازان كه زيرا ;پيوستند مزدك مخالفان صف به
ازدواج روش مزدك هنگام اين در.بودند شده افسري مقام به ارتقاء و نظام سواره به پيوستن
طبقاتي ملاحظات سد برداشتن مزدك هدف.شد آن لغو خواهان و خواند غيرانساني را مرسوم
مخالفت نيز زرتشتي روحانيون و شد تعبير سوء زمينه ، اين در وي اظهارات امابود ازدواج
مخالفان.است كرده اشتراكي هم را آن و شكسته را ازدواج حرمت كه كردند علني او با را خود
ضد بر نپذيرفت قباد كه هنگاميبردارد دست او از حمايت از تا كردند ملاقات قباد با مزدك
سرهنگ يك كه ساختند زندانياش شوشتر نزديكي در فراموشي قلعه در و انداختند راه كودتا او
نكرد حمايت مزدك از ديگر قدرت ، به بازگشت از پس قباد.داد نجات را او سياوش نام به سوار
هم سال 528 تا آنها ضد بر عمليات و شدند قلعوقمع ميلادي سال 524 تا مزدكيان و مزدك و
.يافت ادامه
كه گفت ميتوان و گذارد تكامل به رو و ماند باقي اروپا و ميانه آسياي در مزدك عقايد
و 19 قرون 18 بزرگ مورخان.است بوده اخير قرن چهار-سه سوسياليستي فرضيههاي باني مزدك
متعدد تفسيرهاي و دادهاند بازتاب و بررسي بزرگ مصلحان از يكي عنوان به را مزدك عقايد
.دارد وجود فراوان مشابهت مزدك و ماركس عقايد ميان.كردهاند آن از
ديدار هنگام سال 1963 نوامبر متحده 22 ايالات جمهوري رئيس سيوپنجمين كندي ، جاناف *
.شد كشته گلوله ضرب به تگزاس دالاس شهر از
ماندگار
سال نوامبر اروپا 21 روشنگران و طنزگويان نويسندگان ، فلاسفه ، بزرگترين از "ولتر"
و "فلسفي فرهنگ" جمله از كتاب و 28 كرد عمر سال گشود ، 83 جهان به ديده فرانسه در 1694
ديگران تحمل همچنين و بيان و انديشه آزادي از ديگر كس هر از بيش ولتر.نوشت را "كانديد"
.است نوشته استبداد و زورگويي و قلدري ضد بر ديگري نويسنده هر از بيش او.است كرده دفاع
نتيجه بزرگ جنايات كه ميكند استدلال ولتر.است حقيقينويسي حامي و رومانتيسيسم ضد او
آدمهاي خلافهاي با مقايسه قابل جنايات اين و است قدرت صاحب افراد جاهطلبي و خودخواهي
و ميخواهند را چيز همه بزرگها و ميجويند را آزادي و برابري تنها كوچكها.نيست كوچك
يك در دمكراسي ميزان ميگويد ولترميخواهند هم باز بدهند ايشان به هم را دنيا همه اگر
.دارد بستگي دلسوزيشان ميزان و آنان آگاهي مردم ، سياسي رشد به كشور
روزگار
شنيده را آن كه آنان براي اسم اين.باشد آشنا "بائوداي" نام با كه است كسي كمتر
در.معلق سرنوشتي با بلاتكليف سرزمين يك بياختيار و تشريفاتي رئيس با است مترادف باشند
شكست هوشيمين از "فو بين دين" نبرد در كه فرانسه دولت سال 1954 در ژنو كنفرانس جريان
تا كه كشيد بيرون قديميها ميان از را بائوداي بود ، خشمگين بسيار او از و بود خورده
اين جريان در.باشد كشور اين رئيس كند روشن را جنوبي ويتنام تكليف انتخابات كه روزي
رولكس ساعت يك سوئيسي فروشگاه يك از راه بين و كرد گم را مچياش ساعت بائوداي كنفرانس
همين در بعد چندي و شد تبعيد پاريس به و كنار بر ديم نگودين توسط بعد سال بائوداي.خريد
اشياء ويژه فيليپس حراج در پيش روز سه او ساله رولكس 48 ساعت ولي درگذشت ، گمنامي در شهر
!روزگاريست عجبرفت فروش به دلار هزار عتيقه 235
پزشكي پرسشهاي
اين داراي كه غذاهايي و "آ" ويتامين با اثنيعشر زخم رابطه درباره گريفيت دكتر
زخم به ابتلاء احتمال نباشد ويتامين اين كمبود دچار بدن اگر كه ميگويد هستند ويتامين
وجود زردآلو و خربزه كدو ، كاهو ، اسفناج ، هويج ، در ويتامين اين و است كم بسيار اثنيعشر
.دارد
historian@picusnet.comزاده كيهاني نوشيروان
رقيب يك به تلويزيون :سازگارنژاد جليل
است شده تبديل سينما محدودكننده
وقتي:گفت شيراز مردم نماينده مجلسو فرهنگي كميسيون عضو "سازگارنژاد جليل"
كه داشت انتظار نميتوان دارند ، رقابتي و سلبي برخورد سينما با دولتي نهادهاي
سينما:افزود ايرنا ، با گفتگو در وييابد دست بالندگي و ثبات به حوزه اين
كشور فرهنگي فعاليتهاي از بحراني فضايي در و است هنر و فرهنگ حوزه از جزيي
.دارد قرار
اختيار در با و ملي رسانه يك عنوان به تلويزيون درحاليكه:داد ادامه وي
د ، _اش__ب ايران سينماي بالندگي زمينهساز ميتواند شبكههايمتعدد داشتن
سينما صنعت محدودكنندهبراي رقيب يك به سليقه واعمال انحصارطلبي با متاسفانه
.شدهاست تبديل
و اجرايي دستگاههاي ناهماهنگي ، فرهنگي متعدد متوليان وجود سازگارنژاد ،
.دانست سينما حوزه در بحرانزا عوامل از را فرهنگي نابساماني
"سينمانيست اهل بدست ايران ، امروز سينماي":گفت مجلس فرهنگي عضوكميسيون اين
قرار حاشيه در و نيستند خود اصلي جايگاه در فيلمسازي صنعت دلسوز واهالي
و سينمايي مسئولان مقطعي تلاشهاي حاصل را سينما درخشش وي ، .گرفتهاند
سالم ، رقابت زمينه لازم ، امنيت كه زماني تا:گفت و دانست برخيفيلمسازان
سينما نشود ، ايجاد فيلمسازان در قوي وانگيزه معنوي و مادي مناسب پشتيباني
.كرد نخواهد پيشرفت
مجلس:گفت و خواند مثبت را كشور فرهنگ حوزه با مجلسيان تعامل سازگارنژاد ،
كشور فيلمسازي صنعت از لازم قوانين تصويب با تا دارد آمادگي اسلامي شوراي
.كند حمايت
سينما اهالي به بايد فجر فيلم جشنواره
شود سپرده
فيلم جشنواره:گفت فجر ، فيلم بينالمللي جشنواره جديد مقررات درباره افشان گل ايرج
اختيار در وقت هيچ كه چرا است نداشته ايران سينماي روند در مثبت اثري وقت هيچ فجر
.است نبوده سينما بچههاي
اين به:داشت ايسنا ، اظهار با گفتوگو ايراندر سينماي آنونسساز و تدوينگر اين
اين مثل حقيقت در.نيست مشخص هيچ نتيجهاش كه است مراحلي طي حال در جشنواره اين ترتيب
كوچك اتاق يك به داريد حالا كنيد درست آسمانخراش يك ابتدا از بوده قرار شما مثلا كه است
.است من براي زمينش حالا كه است خوش اين به دلتان و ميكنيد قناعت
فيلم تشخيص و جشنواره اداره يعني است ، حرفهاي آدمهاي كار جشنواره اداره:افزود وي
كم ازآن سال به سال ميافتد ، حرفهاي غير آدمهاي دست به كارها اين وقتي و...و بد و خوب
.ميشود
فجر جشنواره از را جايزهام آخرين وقتي:كرد خاطرنشان گفتوگو ادامه در گلافشان
جشنواره دادم پاسخ من و ميگيريد جايزه هم بعد سال آيا پرسيد ، من از خبرنگاري گرفتم ،
باشد قرار اگر بگويم ميخواستم طنز اين گفتن با بنده !ندارد مزه گلافشان فجر ، بدون فيلم
خراب باشد هرچيزي كه است طبيعي خيلي نشود رعايت لازم معيارهاي و نباشد درست تشخيصها
اين و ميكند متعجب را كسي نه مقرراتي چنين و نيست طرحها اين به نيازي حتي و ميشود
.ميكند طي خودش نابودي براي را خودش تكامل مراحل دارد و بوده پيشبيني قابل مسئله
با ما توليدات وضعيت و داريم جشنواره تا حاضر 45 حال در ما:كرد تصريح گلافشان ايرج
ميساختيم فيلم جشنوارههايمان تعداد به واگر ندارد مطابقت جشنوارههايمان تعداد
.بود خوب وضعمان
در را فجر جشنواره از شده حذف جوايز ميتوان كه ديدگاه اين درباره گلافشان
ميگيرد ، صورت عمل اين دنيا كجاي ببينيد:داشت اظهار چنين كرد ، توزيع ديگر جشنوارههاي
مقايسه و بررسي خاطر به اينكه نه ميدهيم؟ تشكيل هدفي چه با را جشنوارههايمان اصولا ما
برگزار جشنوارهها اين دارد وجود صنف و هنر اين در كه مقياسهايي دليل به بلكه معيارها ،
بهتر كارهاي براي و بگيرند قرار تشويق مورد ميكنند كار بهتر كه كساني كه ميشود
.باشند تاثيرگذارتر
جايزه كه كساني تمام:گفت ايران سينماي آثار بهبود در جوايز نقش درباره گلافشان
عيب كار جاي يك ميشود معلوم پس نكردهاند ، پيشرفت كدام هيچ.دارند رفت پس گرفتهاند
مسايلي چنين كه است طبيعي بسيار بسپاريم متخصص غير افراد دست به را كار وقتي.دارد
معيار يك به بتوانيم اگر تازه.كنيم پيدا را بهترينها بگرديم بايد ما.ميافتد اتفاق
پيش وابستگيها و علايق ميكند ، عقيده ابراز خودش براي كسي هر گرنه و برسيم مشترك
.است مرز بدون و جهاني كاري سينما كار.ميآورد پائين را كيفيت رفاقتبازيها و ميآيند
ايتاليا سينماي در 7 كيارستمي فيلم 10
روز از ايراني ، سينماگر كيارستمي عباس كارگرداني به ايراني 10 فيلم نمايش
.شد آغاز ايتاليا شهر شش در جمعه
فيلم 10 ، پخش مسئول كه فيلم بيم شركت مطبوعاتي بخش رئيس كورسانو فلاويا
ميلان ، رم ، شهرهاي در سينما هفت:كرد اعلام رم در ايرنا خبرنگار به ديروز است ،
.ميدهند نمايش را كيارستمي اثر بولونيا و آنكونا پالرمو ، تورينو ،
ايراني فيلم نمايش و پخش مسئوليت نيز قبلا ايتاليا فيلم بيم سينمايي شركت
.داشت برعهده را مخملباف محسن ساخته قندهار به سفر
براي كشور اين در كيارستمي عباس حضور ايتاليا ، در فيلم 10 نمايش برنامه
داشته بهدنبال را گستردهاي خبري بازتاب وي ، هنري پيشينه و خود فيلم معرفي
.است
را وي فيلمهاي كيارستمي ، با مصاحبه و نقد اخبار ، چاپ با ايتاليا روزنامههاي
شكار و سينما برتر هنر منطق ، و احساس بين زندگي از متوازن برداشتي بهعنوان
.دادهاند قرار تقدير مورد زندگي ناب لحظههاي
در آنان مشكلات و زن شش زندگي شرح كيارستمي عباس ساخته آخرين فيلم 10
.است اجتماع عرصه
هرگز دخترم بدون فيلم به ايراني كارگردان پاسخ
فيلم يك هرگز دخترم بدون فيلم به پاسخ در فنلاند مقيم ايراني كارگردان يك
.ساخت ساعته مستند 5/1
دخترم بدون را فيلمش نام است پزشك يك حال عين در كه كورس آلكسيس دكتر
.است كرده انتخاب
انگيزه لندن در ايرنا خبرنگار با تلفني گفتوگوي در فنلاند مقيم كارگردان اين
روايت در موجود تحريفهاي و دروغها ساختن برملا را مستند فيلم اين ساخت اصلي
واقعيت بيان و محمودي بزرگ دكتر سابق همسر محمودي بتي وهاليوودي آمريكايي
تبليغاتي كتاب يك نگارش با تحميلي جنگ جريان در محمودي بتيكرد اعلام ماجرا
و ستم مورد را وي ، همسرش محمودي دكتر كه شد مدعي هرگز دخترم بدون عنوان با
ايران در كه كرده مجبور زور به را مهتاب دخترش و او و داده قرار شتم و ضرب
.كنند اقامت
از آمريكايي ماموران كمك با نهايتا مهتاب و وي محمودي ، بتي روايت اساس بر
.شدند داده فراري آمريكا به ايران در محمودي دكتر منزل
عليه و مبدل جنجاليهاليوودي فيلم يك به سرعت به تبليغاتي كتاب اين
.شد گرفته بكار اسلامي جمهوري
تلاش و است ماجرا اين ناگفتههاي از محمودي دكتر روايت مستندش فيلم كه گفت كورس دكتر
.كند بيان را آمريكايي روايت نادرستيهاي تا دارد
با مصاحبه شامل و شده فيلمبرداري آمريكا و ايران فنلاند ، در فيلم اين:افزود وي
.است شده ياد كشور سه در ماجرا اين عيني شاهدان
در تا كرده تلاش مستند اين ساخت در كه گفت همچنين فنلاند مقيم ايراني كارگردان
و محمودي دكتر ماجراي واقعي لوكيشنهاي از هاليوود تبليغاتي فيلم خلاف بر روايت بازگويي
.كند استفاده سابقش همسر
اسرائيل در واقع حيفا شهر در تماما هرگز دخترم بدون هاليوودي فيلم ايران بخش
.بود شده فيلمبرداري
بينالمللي مركز آينده اجلاس ميزبان ايران
نوجوانان و كودكان فيلم
سال 2004 در (سيفژ) نوجوانان و كودكان فيلم بينالمللي مركز آينده اجلاس
خواهد برگزار نوجوانان و كودكان فكري پرورش كانون ميزباني به و درتهران ميلادي
.شد
به تصميم اين نوجوانان ، و كودكان فكري پرورش كانون عمومي روابط گزارش به
.رسيد تصويب به مركز اين اخير دراجلاس و ايران پيشنهاد
و ران____مدي مركز ، عضو كشورهاي از نمايندگاني كه اجلاس دراين همچنين
رخي___ب و ان___نوجوان و كودكان فيلم بينالمللي جشنوارههاي گردانندگان
بنياد اموربينالملل مدير اسفندياري امير داشتند ، شركت درآن كودك سينماگران
درهيات وي عضويت مدت.شد انتخاب مركز اين مديره هيات عضويت به فارابي
هرات تا پابرهنه فيلم اجلاس دراين همچنين.بود خواهد سال دو "سيفژ" مديره
پرسشهاي به وي و شد گذاشته نمايش به كارگردان حضور با نيز مجيدي مجيد ساخته
.گفت پاسخ خود فيلم پيرامون حاضران
هنرمندانه و متفاوت نگاهي با دقيقه مدت 74 به هرات تا پابرهنه مستند فيلم
جمهوري پيشنهاد تصويبميپردازد افغانستان در سپتامبر يازدهم از پس وقايع به
نوجوانان و كودكان فيلم بينالمللي مركز بعدي ميزبانياجلاس براي ايران اسلامي
فرانسه كشورهاي بودن نامزد و "سيفژ" تاسيس سالگرد پنجاهمين با همزماني دليل به
.است برخوردار بالايي اهميت از اسپانيا و
نگاه از مشهد" فيلم جشنواره برگزيدگان
شدند معرفي "دوربين
كوتاه فيلم بهترين" شهر يك روز ، يك"
برترينها معرفي با ديروز دوربين نگاه از مشهد كوتاه مستند فيلم جشنواره اولين
.يافت پايان مشهد غدير مجتمع محل در
جشنواره اين دبيرخانه به شده ارسال اثر ميان 32 از جشنواره داوران هيات
در نمايش براي بود شهري امور محوريت با سينمايي ويژگيهاي داراي كه فيلم هشت
.كرد انتخاب مسابقه بخش
كار غريبانه و خاكستري زرد ، سبز ، مسابقه بخش در شده انتخاب آثار جمله از
سيد اثر آب مينايي ، خمسه علي از تقابل رهور ، امير و زاده رحيم احسان مشترك
.بود سفريمقدم اكبر ساخته زايران و شريفي مهدي و شكروي علي
و ميرزايي علي از شهر يك روز ، يك نيلوفرآذري ، كار همشهري مسافران همچنين
در درآمده نمايش به آثار ديگر از موفق مهرداد از ميشه تموم پيادهرو كه جايي
.بود مسابقه بخش
علي از شهر يك روز ، يك فيلم جشنواره اين پايان در جشنواره داوران هيات
در جذاب و سينمايي اثري خلق و موشكافانه و پويا دقيق ، نگاه بهدليل را ميرزايي
.كردند انتخاب جشنواره برگزيده بهعنوان مشهد زشتيهاي و زيباييها كشيدن تصوير به
پيادهرو كه جايي و پرداخته شهر در زواركشي موضوع به كه زايران فيلم همچنين
جشنواره اين سوم و دوم آثار عنوان به نيز شهري مبلمان زمينه در ميشه تموم
.شدند برگزيده
خبرها دنياي در گشتي
|
فوتبالي تابوت
خود محبوب تيم به خاصي علاقه و تعصب آمريكايي فوتبال طرفداران از بسياري:واشنگتن
مورد تيم فروشگاههاي كالاهاي و اجناس از همواره كه ميكنند سعي دليل همين به.دارند
و زده جالبي ابتكار به دست تيمها اين از يكي اخيرا.نمايند استفاده خود علاقه
.است كرده عرضه بازار به را باشگاه آرم با ويژه تابوتهاي
از پس تا كنند خريداري را تابوتها اين از يكي ميتوانند تيم اين علاقمند طرفداران
.شوند داده قرار چوبي جعبه اين در مرگ
پليس خودروهاي روي آگهي
خودروهاي روي دارند قصد بودجه كمبود دليل به آمريكا مختلف ايالتهاي پليس:نيويورك
را خود خودروهاي فضاي از بخشي پليس ، نيروهاي است قرار.بچسبانند بازرگاني آگهيهاي خود
را خود بودجه كمبود از راهبخشي اين از تا دهند اختصاص بازرگاني آگهيهاي چسباندن به
.كنند برطرف
بوسه
براي و كرد خريداري خطرناك سمي مار يك آمريكايي ساله جوان 21 يك ديروز:واشنگتن
جوان اينكه محض بهببوسد را سمي مار كه داد قول كند وجود ابراز دوستانش مقابل اينكه
.افتاد زمين روي بيهوش او و زد نيش وي لب به خشمگين مار داد ، انجام را كار اين نادان ،
لب آمبولانس رسيدن تا اما كردند كمك تقاضاي اورژانس مركز از بلافاصله وي دوستان البته
در اكنون هم وينميشد باز چشمهايش كه حدي به بود ، شده متورم كاملا جوان اين وصورت
.است بستري بيمارستان
نوشتاري مزاحمت
اخراج را كارمندانش از يكي انگليس ، در زنجيرهاي فروشگاه يك رئيس پيش ، چندي:لندن
نوشتاري پيام دهها روز هر بگيرد ، انتقام خود رئيس از اينكه براي كارمند اين اما كرد
اين دستگيري و شناسايي به موفق پليس سرانجام.ميكرد ارسال وي همراه تلفن روي تهديدآميز
خاصي منظور و شده افسردگي دچار شدن بيكار از پس كه شد مدعي دادگاه در وي.شد مزاحم مرد
.است شده غرامت پوند پرداخت 200 به محكوم او حال هر به.است نداشته خود تهديدهاي از
خاطي دانشآموز
دبيرستان دبيران از تن دو شتم و ضرب دليل به ساله دانشآموز 15 يك پيش چندي:لندن
.شد اخراج مدرسه از خود تحصيل محل
پيشاني شدوبا مدير اتاق وارد گذشته روز بگيرد ، انتقام مدرسه مدير از اينكه براي او
.داد قرار شتم و ضرب مورد را او و كوبيد وي بيني به
نوجوان و است بستري بيمارستان در وارده جراحات شدت دليل به مدرسه مدير حاضر حال در
.ميبرد بسر بازداشت در نيز بيرحم
همسر خودرو در بمبگذاري
يك گذاشتن كار با گرفت تصميم داشت نظر اختلاف خود همسر با كه ساله مرد 36 يك:لندن
.برساند قتل به را او وي ، خودرو در دستساز بمب
اينكه محض به و كرد جاسازي همسرش خودرو زير را بمبي قبل روز چند است مهندس يك كه وي
جريان در اينكه جالب اماگرديد منهدم خودرو و شد منفجر بمب كرد ، روشن را خودرو وي همسر
.نشد كشته مهندس اين همسر انفجار ، اين
.است كرده كشف زن خودرو انفجار در را شوهر نقش تحقيق ، از پس پليس
|
زينتي زعفران
Crocus sp:علمي نام
IRIDACEAE:خانواده
.پائيز يا و بهار:گلدهي زمان
كاشت عمقشود نگهداشته مرطوب نسبتا كه خوب زهكشي داراي خاك و آفتابي مكان:نيازها
منازل در گلدان درون كاشت يا و صخرهاي باغهاي براياست مناسب سانتيمتر آن65 پياز
.ميشود استفاده
پائيز اول -تابستان آخر در توپر پياز كاشت و تقسيم يا و بذر كاشت طريق از:ازدياد
.است امكانپذير
تهران شهر سبز فضاي و پاركها سازمان
|
شرعي ساعات
|
دقيقه ساعت11و 51 :ظهر اذان
دقيقه و 15 ساعت 17 :مغرب اذان
دقيقه و18 ساعت 5 :فردا صبح اذان
دقيقه و48 ساعت 6 :فردا آفتاب طلوع
|
|