مدرن باديهنشيني
دشمن دوستترين
سياستمدار نگاه
جهان حاشيه
مدرن باديهنشيني
عربستان مدرنيسم فرآيند در پادشاه معضل
و داخلي شرايط از برخاسته كشورها عملكرد ماهيت:دهشيار حسين الملل ، دكتر بين گروه
خصلت دهنده شكل وضعيت دو اين همزمان حضور.است كشورها بين تعامل بر حاكم ويژگيهاي
عربستان.است آنان سياسي و جغرافيايي فرهنگي ، تمايزات به توجه بدون بازيگران رفتار
اهميت از سياسي حيطه در و اقتصادي زمينه در خود استراتژيك ويژگيهاي جهت به كه سعودي
رفتارهاي.است متاثر وضعيت دو اين از نيز است برخوردار آمريكا و منطقه براي فزايندهاي
نظر ازميگيرد شكل كشورها عملكرد بر حاكم دوگانه شرايط اين با رابطه در كشور اين
بدين و ميكند بازي غربي كشورهاي اقتصادي حيات در كليدي و اساسي نقش كشور اين اقتصادي
.است غرب در اقتصادي رفاه ميزان و كيفيت كننده تعيين زيادي حدود تا رفتارهايش ماهيت جهت
به دادن شكل در بينظير و متمايز مقامي كشور اين نفتي ذخيره بشكه ميليارد از 260 بيش با
جهان بر نفتي حاكم سياستهاي به دادن شكل در انكار غيرقابل نقشي نتيجه در و نفت قيمت
و اوپك نبض كه است سعودي عربستان اين نفت روزانه توليد بشكه ميليون هفت از بيش با دارد ،
به نزديك ذخيره ظرفيت با كشور اين ميكند ، تعيين را غربي كشورهاي در رشد ميزان نتيجه در
عضو كشورهاي راديكال حركت هرگونه با كه است برخوردار قدرت اين از روز در بشكه ميليون سه
لطمه درصدد تلاش و جهاني بازارهاي به نفت جريان قطع يا و كاهش جهت در غيراوپك و اوپك
در سعوديها به بينظيري مانور قدرت توانايي اين.كند مقابله غرب اقتصادي حيات به زدن
حتي و مشابه توليدي ظرفيت داراي كه كشوري تنها.ميبخشد آمريكا و غربي كشورهاي مقابل
از فزونتر ميتواند انرژي وسيع ذخاير جهت به كه است روسيه كشور است عربستان از بالاتر
به نزديك كشور اين و افتاد اتفاق دهه 1980 اواخر در يكبار وضع اين كه كند توليد عربستان
.داشت ارسال جهاني بازارهاي به نفت بشكه ميليون سيزده
كشور در توليدي فراوان هزينههاي و عربستان كشور در توليد كمتر هزينه جهت به اما
را خود اقتصادي ويژه موقعيت همچنان عربستان توليد ، شرايط و جغرافيايي وضعيت نيز و روسيه
كشور اين غرب در اقتصادي حيات بر تاثيرگذاري در توانايي اين به توجه بااست كرده حفظ
نظر از چه و اقتصادي نظر از چه آمريكا جهاني استراتژي در كليدي نقش و فراوان اهميت
متمايزي امنيتي نقش و ميشود ناميده غرب كه مجموعهاي رهبر عنوان به ميكند ، بازي سياسي
عهده به جهاني ثبات و جهاني حوادث به دادن شكل در كمونيسم اضمحلال دنبال به آمريكا كه
اقتصادي نظر نقطه از تنها نه را عربستان خود كلان استراتژي در كشور اين است ، گرفته خود
قائل سعودي براي فزايندهاي اعتبار هم امنيتي نظر از بلكه ميسازد محسوب مهم وزنه يك
در آمريكا ارزيابيهاي.دارد حضور خاورميانه يعني جهان منطقه بيثباتترين در كه است
.است آن العلل علت اقتصادي جنبه ديگر سويي از و دارد امنيتي جنبه يكسو از عربستان خصوص
از كشور اين سياسي ثبات كه است شكلي به عربستان به آمريكا اقتصادي - امنيتي نگرش و نحوه
.است جهان هژموني قدرت براي اساسي ملاحظات
نيازهاي پيادهسازي و امنيتي خواستهاي برآوردن
منطقهايدر ازنظر را عربستان رهبران آمريكا اقتصادي
ثباتزداي پيامدهاي كه قرارميدهد وضعيتي
است پوشيده كسي كمتر بر آن |
|
رودخانه متفاوت ساحل دو بر زمان يك در عربستان جزيره شبه بر حاكم دولتمردان عبارتي به
در عربستان استراتژيك نقش تداوم و تحكيم جهت به ميبايستي آمريكا يكسو از.دارند حضور
در قدرت حاكم ساختار و رهبران حيات تداوم و كشور اين اقتصادي و امنيتي كلان ملاحظات
حاكم سياسي ترتيبات خوردن هم به از جلوگيري در وافر سعي ديگر سوي از و بكوشد عربستان
عربستان رهبران.است عربستان حياتسياسي در اسلام مركزيت بر مبتني كه كه باشد داشته
و كنند توجه آمريكا اقتصادي و امنيتي نيازهاي به ميبايست گريزناپذير گونهاي به نيز
از بلكه كنند تضمين را خود حيات تنها نه تا باشند داشته الزامات اين اجابت در سعي
اركان از يكي كه سعودي خانواده سلامت به نسبت حساسيت.بمانند دور به هم آمريكا بيمهري
عامل عنوان به آمريكا امنيتي و اقتصادي ملاحظات به توجه و آمريكاست خاورميانهاي سياست
و شديد وابستگي شكلگيري به منجر عربستان خارجي سياست ماهيت و
چگونگي به دهنده شكل
وضوح به هنگامي عربستان اهميت.است شده عرصهگيتي در سنتي كشور مدرنترين راهبردي
دنبال به آمريكايي نظم به شكلگيري جهت عمدهدر حركت اولين دريابيم كه ميشود روشنتر
پيوست ، وقوع به عربستان در مستقر حاكمان حفظ راستاي در كمونيسم ليبراليسمبر پيروزي
از عراقي نيروهاي راندن بيرون منظور به ظاهر در چند هر صحرا طوفان و صحرا سپر عمليات
موقعيت در گرفتن قرار از صدام داشتن نگه منظوردور به درواقع اما گرفت شكل كويت
كه ميدهد نشان خوبي به خود اين.شد برنامهريزي عربستان پادشاهي كنترل استراتژيكبراي
از واشنگتن كه است برخوردار فزايندهاي اهميت چنان از آمريكا ارزيابيهاي در عربستان
تمامي و ندارد ابايي خود سرزمين از دورتر مايل در 9000 اقدامنظامي حتي اقدامي هرگونه
سياستهاي پيگيري با عربستان ديگر سويي ازميپذيرد را آن معنوي و مادي هزينههاي
احترام آمريكا اقتصادي - امنيتي الزامات به كه است داده نشان انتظار غيرقابل و جسورانه
.برميدارد گام الزامات اين جهت در و ميگذارد
طول در بار اولين براي عربستان خاك در آمريكايي سرباز حضورتقريبانيمميليون اجازه
كشورهاي سياست تعديل جهت در تلاش فارس ، خليج دوم جنگ طي داخلي پيامدهاي وجود با تاريخ
و مالي ديپلماسي از استفاده با اسرائيل با برخورد چگونگي درخصوص فلسطيني رهبران و عربي
ارزش به توجه با نفت قيمت افزايش سياست جهت در اوپك سازمان بازهاي اينكه از جلوگيري
كه واقعيتاند اين نشانگر همگي دهند كاهش را توليد بتوانند جهاني بازارهاي در آن واقعي
اولويتهاي و آمريكا اقتصادي سلامت به خود حيات وابستگي از نيكي به عربستان رهبران
استراتژيك ملاحظات به توجه با كه آمريكا و عربستان تانگوي.هستند آگاه آمريكا امنيتي
نيازهاي درك به ميبايستي عربستان كه است مفهوم اين به ميرسد نظر به اجتنابناپذير
به ميبايست نيز آمريكا و باشد حساس كشور اين اقتصادي ضرورتهاي و آمريكا امنيتي
كشور اين بر حاكم سلطنتي خاندان داخلي قيدهاي و سعودي عربستان رهبران داخلي ملاحظات
اقتصادي نيازهاي پيادهسازي و آمريكا امنيتي خواستهاي برآوردن.دارد مبذول وافر توجه
پيامدهاي كه ميدهد قرار وضعيتي در منطقهاي نظر رااز عربستان رهبران آمريكا ،
رهبران بر چه و آمريكا تصميمگيري دستگاه در چه.است پوشيده كسي كمتر بر آن ثباتزداي
منطقه در آمريكا منافع حفظ راستاي در تلاش فقدان ديگر سويي از.عربستان پادشاهي بر حاكم
در عراق سلطنتي خاندان در خود برادران سرنوشت به بيترديد را آنان سعودي رهبران سوي از
سرنوشت عربستان در حاضر شاهزاده چهارهزار براي سرنوشتي چنين.كرد خواهد گرفتار سال 1958
.نيست دلپسندي
رادشمن اسلامي آمريكابنيادگرايي چند هر
تداوم اما غربيمييابد ارزشهاي اصلي
رامنطبق عربستان بر حاكم بنيادگرايي
ميداند خود استراتژيك منافع با |
|
حدودي تا و است آن سيال ماهيت و عربستان و آمريكا روابط پيچيدگي بيانگر خوبي به اين
به را فشار ميزان كمترين آمريكايي تصميمگيرندگان علت چه به كه ميسازد روشن بسيار
مدرنيته سوي به حركت جهت در خود دوست كشورهاي ديگر با مقايسه مقام در سعودي عربستان
بيشترين مسلمين قبلهگاه بر حاكم رهبران چرا ميسازد آشكار ديگر سويي از.ميكنند وارد
مرتبط سياستهاي به دادن شكل در فائقه قدرت به عرب تندروهاي كه ميآورند وارد را فشار
است اضداد جمع اين عبارتي به و پارادوكس اين جهت به ترتيب بدين.نشوند تبديل اسرائيل به
.است سعودي رهبران اصلي دغدغه و آمريكا براي اساسي ضرورت عربستان در سياسي ثبات حفظ كه
و بوديم عرب جهان در سلطنتي كشور نوزده گرفتن شكل شاهد ما استعمار دوران پايان دنبال به
فقط حضور شاهد امروزه و 1960 ، دههاي 1950 در پانعربيسم و غربي ضد حركتهاي پي در
نظر از چه و اقتصادي نظر از چه آنها مهمترين كه هستيم عرب جهان در پادشاهي رژيم چهارده
اين در 1953 سعود ابن ملكعبدالعزيز مرگ دنبال به.است سعودي عربستان پادشاهي سياسي
تحكيم همزمان نيز و آمريكا منطقهاي سياستهاي با نزديكتر ادغام سوي به حركت كشور
سربازان حضور.شد آغاز مييافت گسترش پانعربيسم و مليگرايي كه شرايطي در حاكم سنتهاي
سقوط دنبال به يمن كشور در او عربي و ملي نگرشهاي و عبدالناصر جمال قدرت اوج در مصري
قدرت به و سعود بركناري كه فراگرفت را عربستان خطري احساس چنان يمن در سنتي حاكميت
اسلام مركزيت و سنتي بافت به فرد آگاهترين و تجربهترين با كه شد موجب را فيصل رسيدن
نفتي كمپاني مساعد نظر با كه فيصل رسيدن قدرت به.بود عربستان در سياسي معادلات در
رهبران كه دارد اين از حكايت است واقع عربستان شرق در آن قدرت حوزه كه شد انجام آرامكو
آن بر حاكم رهبران قدرت سنتي خاستگاه و عربستان داخلي سياسي حيات ماهيت از هميشه آمريكا
در آمريكا رهبران سياستهاي درك به ميبايستي كه راستاست همين در دقيقا و هستند آگاه
سياستهاي از آمريكا ارزيابيهاي.نشست عربستان رهبران خارجي و داخلي خطمشيهاي قبال
امروزه فهد ملك فرتوتي جهت به كه ملكعبدالله يا و رسيد قدرت به از 1982 كه ملكفهد
.گيرد قرار ملاحظه مورد راستا همين در ميبايستي دارد قرار عربستان رهبري سكان در عملا
حمله و مذهبي راديكالهاي وسيله به در 1979 مكه بزرگ مسجد تصرف سال 1972 ، در فيصل ترور
كه هستند اين از حاكي همگي و 1996 سالهاي 1995 در عربستان در آمريكا نظامي تاسيسات به
باز فضاي ايجاد و شدن دموكراتيزه از عربستان پادشاهي كردن معاف جز چارهاي آمريكاييها
بقاي تداوم براي سعودي رهبران كه دارد اين از حكايت سويي از و ندارند كشور اين در سياسي
حاكم فرهنگي - اجتماعي سنتهاي بطن در مدرنيته ظاهري مظاهر ارائه جز گزينهاي خود
كه دارد اين به كامل بستگي عربستان در آن عدم يا سياسي ثبات ترتيب ، اين به.ندارند
بطن در چگونه باديهنشين اعراب سنتهاي طرفدار سعوديهاي و بشر حقوق طرفدار آمريكائيان
.كنند دنبال را خود متضاد و متمايز سياستهاي ميتوانند گسترده و نزديك همكاري
شبهجزيره در سياسي ثبات كه برميدارند گام جهت اين در دو هر رياض و واشنگتن بيترديد
منظور اولويت اين براي مختلفي و متفاوت دلايل دو هر كه چند هر يابد تداوم عربستان
واقعيات كه دادهاند نشان گذشته سال پنجاه طول در آمريكا رهبران راستا اين درميدارند
صحنه در گروه ذينفوذترين كه هستند اين بر آگاه و ميكنند درك را عربستان بر حاكم سياسي
كه است آمريكا محور منفعت ارزيابي اين به توجه با.است گروه كدامين كشور اين حيات
اين مساعد نظر و آمريكا ضمني حمايت با محور اسلام سنتي ساختارهاي تداوم در سعودي رهبران
كشور اين كه است گشته سبب عربستان در سنت مديريت در تواناييگشتهاند روبهرو كشور
هضم را پانعربيسم موجهاي و سنتشكن حركات مليگرا ، گرايشهاي پيامدهاي تنها نه بتواند
در را منطقه سياسي ترتيبات كه انقلابي اسلام گرفتن نضج از كه است بوده قادر بلكه كند
.كند جلوگيري بسيار موقعيت با و تمام شدت با كرد دگرگون وسيع بهگونهاي دهه 1980
اجازه مذهبي گروههاي به اينان كه گرفت شكل واقعيت اين بستر بر عربستان رهبران موفقيت
را خود مطالبات بتوانند تا باشند داشته اختيار در را نياز مورد اسلامي فضاي كه دادهاند
تا نشود ايجاد فرصتي بودند مراقب هم كافي قدر به ولي دهند تجلي مذهبي ارزشهاي از
و مادي زيرساختهاي مدرنسازي ، بستر در كه باشند داشته فرصت ديني ليبرال گروههاي
عربستان دولت.كنند سنتيفراهم سياستي حاكميت فروپاشي براي را لازم رواني روساختهاي
از و نمايد جلوگيري اعتراض عامل يك به اسلام شدن تبديل از است توانسته خود سياستهاي با
باشد آمده وجود به اسلام بطن از كه سياسي ايده هرگونه ايجاد از توانستهاند طريق اين
تمامي كه دارند وقوف واقعيت اين بر خوبي به آمريكايي رهبران و سعودي حكام.كنند جلوگيري
و است مذهبي ارزشهاي از برتافته كشور اين اجتماعي و اقتصادي فرهنگي ، حيات جنبههاي
احترامبرانگيز الزاما و خدشهناپذير عربستان كلي حيات در را اسلام مركزيت خود همين
تا گرفته آن رهبران از عربستان جامعه پذيرفت بايد كه ميدهد نشان موضوع اين.ميسازد
متفاوت ابعاد در را زندگي جوهره بنيادگرايي اين و هستند بنيادگرا لزوما عادي مردم
اصلي دشمن را اسلامي بنيادگرايي امروزه آمريكا كه چند هر.ميدهد نشان شبهجزيره زندگي
اما مييابد خاورميانه منطقه در خود نظامي و امنيتي نگرشهاي حاكميت و غربي ارزشهاي
رهبري و سعودي رهبران متقابل درك از برخاسته كه را عربستان بر حاكم بنيادگرايي تداوم
.ميدانند خود استراتژيك منافع با منطبق نتيجه در و گريزناپذير است كشور اين مذهبي
درصد پانزده به نزديك كشور اين كه نيست اين از ناشي عربستان بر سعودي خاندان سلطه تداوم
كه است واقعيت اين از برآمده بلكه است داده اختصاص نظامي بودجه به را خود ناخالص توليد
در را آن حاكميت و مذهبي ارزشهاي حضور جامعه ، بافت به توجه با نفتخير كشور اين رهبران
تداوم را خود هدف دولت.برنيامدهاند آن تضعيف براي تلاش در و پذيرفتهاند عمومي حوزه
اين اساس بر عملكرد ديگر سويي از و سلطنتي معيارهاي اساس بر شده تعريف اسلامي قوانين
و اسلامي راديكاليسم كه است اساس همين بر.است كرده تعيين جامعه سطح در قوانين
كشور اين رهبران كه چرا نيافتهاند عربستان در چنداني نضج امكان سياسي ليبراليسم
اين به و بقبولانند جامعه به مذهبي ارزشهاي و سنت حافظان عنوان به را خود توانستهاند
و اجتماعي موقعيت به احترام با را نفوذ داراي مذهبي گروههاي شدهاند موفق ترتيب
نظر از گروهها اين كه است شده سبب ادغام اين.كنند ادغام حاكميت در آنان اقتصادي
علت همين ، و باشند سازماني انسجام هرگونه از بري اما جامعه هدايت مقام در ايدئولوژيك
.ميدهد آناننشان به ارزشي و ايدئولوژيك حيطه واگذاري براي را سعودي رهبران شديد تمايل
و شكلگيري براي ضروري و مناسب بستر كه است اين مفهوم به سازماني توانايي اين فقدان
و نيست امكانپذير سياسي ساختار كننده عاملتهديد يك عنوان به اسلامي راديكاليسم حيات
و ضروري و لازم زمان مانور قدرت از كه سعودي حاكمان براي است بوده فرصتي اين
.برخوردارباشند سياسي مقابله براي نياز مورد تواناييهاي
در "پادشاه معضل" عنوان به آن از آمريكايي نظريهپرداز هانتينگتون ساموئل كه آنچه
حال عين در و غرب طرفدار سنتي كشورهاي آشيل پاشنه را آن و است كرده ياد مدرنيته فرايند
.است نشده هولناك پيامدهايي به منجر سعودي كشور در ميداند ، اقتصادي توسعه به علاقهمند
است توانسته نفتي ثروت دلار ميليارد پنجاه از بيش به متكي مالي منابع كمك با سعودي حكام
وابستگي از و سازد متمتع و بهرهمند جامعه در شده حاصل منافع از را سنتي مذهبي گروههاي
جنبشهاي و راديكال اسلامگرايي نضج و رشد راستاي در جامعه مالي ساختار در آنان ادغام و
اقتصادي توسعه مشتاق اقتدارگرا دولتهاي كه است واضح اينكنند جلوگيري دموكراتيك
مدرنيته مخالف ساختارهاي مقاومت با تا كنند متمركز خود دستان در را قدرت ميبايستي
و خدمات ارائه جهت در رژيمها اين ديگر سوي از.شكنند هم در را آنان و كنند مقابله
نميتوانند بالاجبار ميشود منتهي قدرت تمركز به كه مدرنيته اقتصادي دستاوردهاي
رهبران دستان در قدرت تمركز.دهند اشاعه را مشاركت و بگسترانند را خود حكومت پايههاي
كاهش به منجر ديگر سويي از و جامعه در سلطه ساختارهاي تشديد مفهوم به مدرنگرا سنتي
و آمريكا صلاحديد با سعودي رهبران.ميشود مدرنيته بستر بر گرفته شكل گروههاي مشاركت
سياست گشت دهه 1980 در اجتماعي و سياسي شديد تلاطم به منجر كه منطقه در ملموس تجارب
تزلزل از توانستهاند و ميدهند ادامه همچنان گرفته شكل فيصل زمان از كه را سعود خاندان
بين در بقا ضرورت و آمريكا اقتصادي و امنيتي ملاحظات.كنند جلوگيري خود قدرت ساختار
و حفظ منطقه در تاريخي تجارب بطن در كشور دو اين رهبران كه است شده سبب سعودي حاكمان
فصل.يابند خود مشيهاي خط و سياستها تمامي محور را عربستان در سياسي ثبات تداوم
راستاي در را عربستان در بشر حقوق از حمايت سياست آمريكا كه چرا است نگرفته شكل پادشاه
مخالف را دموكراسي فرايند با مبارزه سياست عربستان رهبران و است نداده تشخيص خود منافع
سبب غيرپويا سنتهاي تجلي كشور و مدرنيته سمبل كشور همپوشي.است داده تشخيص خود منافع
الزامات جهت به اين كه يابد تداوم و بگيرد شكل عربستان در خاصي سياسي ثبات كه است شده
.جلوهميكند اجتنابناپذير كشور اين استراتژيك منافع و آمريكا قدرت
دشمن دوستترين
كرمي مهران
تمدني مجموعه به كشورها اين نگاه از هيچگاه اسلامي كشورهاي در مدرنيزاسيون به نگاه نوع
تداعي را مفهوم همين نيز شده ياد گزاره مقلوب گفت ميتوان كه بهطوري است نبوده جدا غرب
مدرنيزاسيون به اسلامي كشورهاي نگاه از هيچگاه غرب تمدني مجموعه به نگاه نوع" ;ميكند
".است نبوده جدا
با را مدرنيزاسيون سياسي علوم نظريهپردازان از برخي كه نيست بيدليل بنابراين
سده در مدرنيسم به اسلامي كشورهاي كه واكنشي.ميدانند مترادف (غربيسازي) وسترنيزاسيون
در را محدودي گزينههاي داشتهاند غرب با روابط و مدرنيته به رويكرد وجه دو هر به گذشته
.ميگيرد بر
اين از يكي "شد فرنگي پا ناخن تا سر فرق از بايد تجدد به رسيدن براي" معروف جمله
.است بوده اسلامي كشورهاي مجموعه در واكنشها
است چيزي آن هر برابر در مقاومت "تجدد" و "فرنگيمابي" دوگانه با برخورد سكه ديگر روي
و "سنتستيزي" صورت دو به نهايت در رويكرد دو اين.دارد مدرن و غربي بوي و رنگ كه
را بيستم قرن تركيه.است داده نشان را خود بيش و كم اسلامي كشورهاي همه در "تجددستيزي"
و سنتستيزي.دانست غربي تمدن و غرب مجموعه با اول نوع از برخورد مصداق ميتوان
در اما نيافت ، استمرار و ندوانيد ريشه تركيه اندازه به اسلامي كشور هيچ در فرنگيمابي
نمايندگي و رهبري را تجدد و غربيسازي دوگانه با دوم نوع از برخورد كه كشورهايي مورد
.كرد معرفي را كشور يك نميتوان راحتي اين به كردند ،
سياسي جرياني صورت به اسلامگرايانه تفكرات و جنبشها ديگران از قبل كه است كشوري مصر
تمدن برابر را جريان اين رهبري اخوانالمسلمين به معروف جنبش زماني و گرفت شكل آن در
حركتهاي و جنبشها ديگر بر آفريقا غرب تا هند شبهقاره از و گرفت برعهده غربي
شيعي شاخه كه بود انقلابي ايران اين ميلادي هشتاد دهه در.كرد اثرگذاري اسلامگرايانه
نمايندگي (آمريكا متحده ايالات) غربي تمدن نماينده برابر در را اسلامگرا راديكال جنبش
.گرفت برعهده را اسلامگرايان معنوي رهبري و كرد
آغازين و بيستم قرن پاياني سالهاي اسلامگرايانهدر تحولات تبوتاب در ميرسد نظر به
از را مدرنيسم با مبارزه پرچم كه هستند سني بنيادگرايانه جنبشهاي اين يكم و بيست قرن
.ميكنند رهبري را آن تروريستي صورتي به بار اين و گرفتهاند دست به عربستان مبدا
به كه را افراطي نگرش دو نمايندگي حاضر حال در آمريكا و عربستان بگوييم اگر بنابراين
در قضيه اهميت اما.نرفتهايم بيراهه به ميكنند ، رهبري دارند اعتقاد تمدنها برخورد
كه داشتند را روابط ريشهدارترين و بهترين كشور دو سپتامبر حوادث 11 از پيش كه است اين
عربستان و عربستان دوست بزرگترين آمريكا.برميگردد ميلادي دهه 1930 اوايل به
آشكار دشمني تيره ابرهاي اينك و بودند آمريكا (اسلامي) خاورميانهاي متحد نزديكترين
دشمنترين" يا "دشمن نزديكترين" جز عبارتي ميتوان جديد شرايط اين در آيا.است شده
برد؟ كار به عربستان و آمريكا روابط توصيف براي "دوست
سياستمدار نگاه
*عبدالله ملك موعظه
از جهان سراسر مسلمانان كه هنگامي است ، رمضان مبارك ماه از پس هفته اولين هفته ، اين
نيت داشتن مهرباني ، :ميجويند بهره خود اعتقادي ارزشهاي بر تكيه براي آمده دست به فرصت
جاي هاشميها ما ايمان و اسلام بطن در كه هستند عقايدي اينان.ديگران به احترام و خوب
براي تلاش و زندگي به را ما اسلام.بودهاند مسلمانان خدمت در نسل چهل براي كه دارد
يكديگر سلامتي و سلام خدا از ما روزه هر.ميخواند فرا خويشتنداري ارتقاي و عدالت احياي
است اسلام واقعي نداي اين.ميكنيم ادا سلامعليكم گفتن با را خواست اين و ميطلبيم را
را انزجاري و تنفر آنان مقابل در.ميشنوند هميشه آمريكاييها كه نيست صدايي اين اما
واقع به.ميشوند بنيادگراخوانده غلط به كه ميشود اشاعه گروههايي توسط كه هستند شنوا
اينان.كرد تلقياش اسلامي بتوان كه ندارد وجود افراطيون اين مورد در هيچچيز
قرار مختلف اديان و مذاهب از افراطيوني طولاني صف زمره در كه تماميتخواهانيهستند
گونهاي به افراطيون.هستند قدرت طلب در لجامگسيختگي و خشونت گرفتن پي در كه ميگيرند
كه خصيصههايي همان ميانگارند ، ناديده را اسلامي روشنگري و ميانهروي تناقضآميز و خشن
را اينان خشونتكرد تبديل متفاوت ديدگاههاي و علمآموزي تاريخي مامن به را اسلام جهان
اكبر جهاد و بزرگ جنگ كه ميگويد ما به (ص)محمد حضرتگنجاند نميتوان هم جهاد قالب در
ما آسماني پيامبر آنكه علاوه به.ماست خود نفس و خطايا مقابل در كه ديگران برابر در نه
:ميدهد فرمان مسلمان سربازان به اوصيايش ، اولين و پيروان به خطاب مشهور خطابهاي در
نكشيد ، را كودكان نگيريد ، سخره به را ديگران عقيده نبريد ، كار به مكر نكنيد ، خيانت"
جوامعي به كه چنان.نكنيد قطع را درختان..نسوزانيد...نكشيد را كهنسالان و زنان
سخنان اين ".كنيد احتراز آنان اذيت و آزار از گرويدهاند عيسوي دين به كه برخورديد
من.ميشوند برخوردار آن از عرب و مسلمان كودكان كه است پايهاي مذهبي آموزش از بخشي
قرار هدف را بيگناهان تروريستها امروز كه هنگامي پس.بودهام آنان از يكي چون ميدانم
دست به خود واقعي و پرده پس اهداف از بيواسطه و مستقيم دليل و شاهد آنان ميدهند
به ميشوند خوانده تروريست كه اينان آنكه از پيشتر بسيار واقع در.قدرت سياست:ميدهند
سكوت به آنان هدف.بودهاند خود مسلمان همكيشان به هجمه حال كننددر حمله غرب منافع
.است بوده گفتوگو و صلح از اسلام كردن عاري و مخالفانشان واداشتن
.بود نخواهند بيش كوچك اقليتي افراطيون بيشك مسلمانان ، نفري ميليارد جمعيت 2/1 بين در
اما انگارند ناديده را كوچك گروه اين ميتوانستند مسلمانان از بسياري دههها براي
ما دين از ميتواند كسي هر كه ايده اين.داد تغيير را ديدگاهها اين سپتامبر يازدهم
كه آنجا تا.شد جهان مسلمانان خشم موجب جويد بهره بيگناهان كشتار تقديس و توجيه براي
اسلامي سازمان هر و مسلمان نخبگان از محوري نقطه هر اسلامي ، كشورهاي همه ميدانم من
دادن نشان براي آنان.كرد محكوم قويا را سپتامبر يازدهم حملات متحده ايالات در عمدهاي
موضعگيري اين بلكه نكردند چنين آمريكا از ترس جهت به يا ديپلماتيك اصول به خود پايبندي
.ميطلبيد ما اعتقاد و ايمان كه بود چيزي
جهانيان گوش به اسلام واقعي صداي اينكه از تا دهيم انجام بيشتري كارهاي بايد اما
اسلام از دفاع در قدرت با و آشكار بايد مسلمانان امروز.كنيم حاصل اطمينان ميرسد
در را مظلومين دارد ، اذعان انسان حيات حرمت به كه اسلامي.گويند سخن ميانهرو و پرتكاپو
نزديكي و دوستي بر و ميگذارد احترام اندازه يك به مرد و زن به ميدهد ، قرار خود پناه
با مسلمانان تنها كه نيست چالشي اين.است واقعي اسلام اين.ميفشرد پاي بشر ابناي همه
در حتي.ديدهاند آسيب محدود عدهاي افراطيگري و خشونت از اديان همه.باشند روبهرو آن
انفجار و جهاني تحول از دوراني _ هستيم يكم و بيست قرن آستانه در كه معاصر روزگار
اديان تفاوت.ميشود سوءاستفاده منازعات توجيه و شكاف افزايش براي مقدسات از _ اطلاعات
روبهرو معضلاتي با بشريت شده موجب موضوع همين و است شده تبديل معتقدانشان اختلافات به
توسط مذهب و دين از سوءاستفاده از جلوگيري براي مشترك مسئوليتي و وظيفه ما همه.شود
با مبارزه براي خاص ماموريتي ما و كنند جدا هم از را ما دارند قصد كه داريم آناني
در ماداريم ميكنند ، سوءاستفاده آن از و شده افراطيون دستاويز كه چيزي بيعدالتي ،
گوش ميگويند صلح و منطق از كه نداهايي به بخواهيم طرف دو هر رهبران از بايد هم كنار
.نهند بنا اميد از آيندهاي و گذارند پايان نقطه خشونت بر فرادهند ،
واشنگتنپست:منبع
:پينوشت
.است اردن پادشاه دوم ملكعبدالله*
جهان حاشيه
بريتانيا چنگال گرفتاردر دانمارك ، بند از آزاد *
اتحاديه براي آزموني به روسيه ، به او استرداد كه چچنيها ارشد فرستاده زقايف احمد
روز شد آزاد دانماركي مقامات سوي از چهارشنبه روز آنكه از پس بود شده تبديل اروپايي
كه زقايف.درآمد انگلستان امنيتي نيروهاي بازداشت به لندن رو هيث فرودگاه در پنجشنبه
اتهام به محاكمه و روسيه به استرداد خطر معرض در دانماركي مقامات توسط دستگيري از پس
او استرداد با دانماركيها مخالفت با عاقبت داشت قرار آدمربايي و قتل مسلحانه ، شورش
در روز كه 34 زقايف.كردند بازداشت را او انگليسيها بعد روز يك تنها اما شد آزاد
اثبات براي كافي ادله نتوانستهاند روسها كه ادعا اين با بود دانماركيها بازداشت
مجددا رو هيث فرودگاه به ورود محض به و گذشته شب جمعه و شد آزاد دهند ارائه او مجرميت
.شد آزاد وثيقه پرداخت با بازداشت از پس ساعاتي تنها زقايف.شد بازداشت
هنديها طلايي روياي *
جالبتر.گرفت قرار غربي رسانههاي اخبار صدر در چين و هند به پوتين ولاديمير اخير سفر
اخبار اين ستاره به كه بود هند اين شد كشور دو اين از ديدار عازم پوتين هرچند آنكه
با است تلاش در هند كرد ادعا خبري انتشار با هنگكنگ چاپ آسياتايمز روزنامه.شد تبديل
اشاره با آسياتايمز.برود غرب سياستهاي با مقابله به مسكو _ پكن _ دهلينو محور ايجاد
در دهلينو تجربه قرن نيم و اخير سالهاي طي جهاني مقياس در گسترده تحولات به
را مسكو _ پكن _ دهلينو محور تشكيل هم هنوز هرچند هند ميكند تاكيد سياسي چانهزنيهاي
عنوان هيچ به محوري چنين كه دارد اذعان نكته اين به كاملا اما ميپندارد شيرين آرزويي
ديدار نهايي بيانيه به خود مقابله در آسياتايمز.باشد داشته ضدآمريكايي ماهيتي نبايد
عبارت اين هرچند كه شدند چندقطبي جهاني خواستار آن در كه ميكند اشاره واجپايي _ پوتين
.ميآورد فراهم را اروپا خوشنودي موجبات اما نيايد خوش آمريكاييها مذاق به شايد
|