جهاني تروريسم با نبرد
ديجيتالي دموكراسي
جهاني تروريسم با نبرد
لهستاني اقتصاددان لوبوفسكي آندژي قلم به است مقالهاي برگردان ميآيد آنچه:اشاره
كاليفرنيا و نيويورك سيتيبانك در مديريتي مقامهاي عهدهدار سال نه مدت كه آمريكا مقيم
از نوشته اين.آمريكاست در ويزا اعتباري كارتهاي استراتژي مسئول پيش سال پنج از و بوده
كه مقالهنويس سخن روياست شده ترجمه اكتبر 2002 ، ورشو ، 5 چاپ ويبورچا روزنامهگازتا
اتحاديه و اروپاييان با آشكارا است ، گفته سخن آمريكا با همدلانه و گرانه توجيه موضع از
.اروپاست
انديشه و فرهنگ گروه
را احكام مجري و قاضي دادستان ، پليس ، وظيفه حال عين در آمريكا كه نيست كس هيچ نفع به
قبال در اگر ديد نخواهد را امنيت روي دنيا -آمريكاييها نظر به -اما.شود عهدهدار
كسي كه دليل اين به فقط هم آن بماند ، منفعل و بگذارد دست روي دست تروريسم مرگبار تهديد
.بدهد كف از را پرسود قراردادهايي مبادا ميترسد يا است انتخابات برگزاري منتظر جايي در
آمريكا با همبستگي و همدردي اوليه موج است ، گذشته سپتامبر يازده از كه سالي يك اين ظرف
در و چيست؟ پديده اين علت.است سپرده ضدآمريكايي احساسات روزافزون رشد به را خود جاي
دارد؟ اهميت چقدر واقع
و نظامي قدرت چراي و بيچون برتري شاهد كمونيسم ، فروپاشي پي در و اخير سال ده ظرف
رشد از اصلياش شركاي اقتصاد با قياس در آمريكا اقتصاد.بودهايم متحده ايالات اقتصادي
جهان كشورهاي ساير و آمريكا ميان تكنولوژيك شكاف همزمان.است بوده برخوردار سريعتري
.است گذاشته سر پشت را سايرين نظامياش قدرت و ظرفيت علاوه به و شده بارزتر و عميقتر
گونه هر ميبايست آمريكا نظامي قدرت كوبنده برتري آمريكايي استراتژيشناسان گمان به
باز كشورها ساير نظامي هزينههاي افزايش براي جايي و ساخته برطرف را زمينه اين در ترديد
.سازد بدل امنتر مكاني به را دنيا نهايتا و نگذارد
ايده و فكر اكنون.كرد ثابت را ارزيابي اين بودن غيرواقعي سپتامبر يازدهم واقعه
خود ميتواند علاوه به و است خودكشي آماده كه دشمني با مقابله در ترساندن ، و بازدارندگي
مينمايد بيمعنا گشت ، دنبالش به بايد نيستكجا معلوم و كند پنهان انتقام تيررس از را
.است داده دست از را خود كاربرد و
خود ، از دفاع عنوان تحت نيز ، آمريكا ميگذارند پا زير را مرزها تروريستها كه حالا
بايد پس اين از دولتها بوش جرج جديد دكترين طبق.ميدارد نگه محفوظ خودش براي را حق اين
بر سفيد كاخ اين ، از گذشته.ميدهد رخ مسئوليتشان محدوده در كه باشند حوادثي پاسخگوي
ضربه از پيش.بماند بعدي حمله منتظر و بنشيند خرم و خوش نميتواند آمريكا كه است آن
اصول با پيشگيري گونه اين منطق كه اينجاست كار اشكال منتها ، .ميزند ضربه خوردن ،
.دارد مغايرت ملتها ميان همزيستي
پيش از بيش متحده ايالات كه اين از حاكي ميشود شنيده صداهايي آمريكا از خارج در
ميكند صادر حكم خودش آمريكا ميرسد نظر به.است ديگران بر ارادهاش تحميل وسوسه دچار
نحو چه به و است مجازات قابل فردي چه از و گناه كدام بد ، كسي چه و است خوب كسي چه كه
روا ترديد واشنگتن راهبردي و اخلاقي انگيزه درستي در معدودي فقط چند هر.شود اجرا بايد
است برانگيز پرسش آمريكا داخل در بلكه خارج در تنها نه آنچه همه ، اين با ميدارند ،
و ميكند گريزان را بالقوه متحدان و رويگردان را سنتي متحدان كه است بوش دولت تاكتيك
.دربرندارد آمريكا از جهاني پشتيباني تضعيف جز نتيجهاي همه اين
چنين از برخورداري غرب.نيست مشترك خطر احساس از ناشي پيوند از محكمتر پيوندي هيچ
.بود شوروي اتحاد آشكار بلندپروازيهاي و نظامي قدرت مديون سال پنجاه مدت را پيوندي
در همگان ، آخر دست ولي درميگرفت بحثي و جر بازرگاني مقررات برخي درباره گهگاه البته ،
هزاران حركت از است قادر آمريكا فقط كه ميكردند درك عميقا رم ، و لندن و بن و پاريس
منش و معاشرت آداب از بود ممكن آمريكاييها.كند جلوگيري روسي موشك صدها پرتاب و تانك
نكنند ، تحسين را آنتونيوني فيلمهاي و نخوانده را پروست مارسل باشند ، بيبهره سالني
خطر برابر در غرب از كه اين مضافا بودند ، متكي خود به و ثروتمند و قدرتمند ولي
.ميكردند دفاع پرولتاريا ديكتاتوري
جلوي تا بود نيز وسيلهاي بلكه نبود شوروي طمع مهار براي ابزاري صرفا ناتو پيمان
مورد تدبير اين.ميشد نيرومندتر روز به روز كه بگيرد را آلمان احتمالي برداشتن دور
آلمان مردم دوش از را نظامي هزينههاي سنگين بار هم كه چرا بود ، نيز آلمانها خود پسند
و پليسي جنبه آسيا در آمريكا حضور.ميكرد تامين را همسايگان راحت خواب هم و برميداشت
اشغالگر قدرت وقتي آسيايي كشورهاي.داشت دهه 1930 سياستهاي به ژاپن بازگشت عليه امنيتي
حضور كه آن حال.ميكردند احساس امنتر را خود ميديدند متحد ايالات نظارت زير را سابق
شمالي ، كره مسلح دندان تا دولت و كمونيست چين سلطهجويي به توجه با نيز ، ژاپن در آمريكا
آمريكا مردم از بسياري نظر به آسيا شرق و اروپا در آمريكا حضور امروزه.بود آرامش ضامن
گسترش از جلوگيري هزينه از بخشي بنابراين و نمينمايد بالغ آدمهاي براي للهگي جز چيزي
.خطرند معرض در آمريكا از بيش كه شوند عهدهدار كشورهايي بايد را جمعي كشتار سلاحهاي
شهروند يك براي خاورميانه در آمريكايي نيروهاي حضور لزوم درك اگرچه ديگر ، سوي از
و دارد را ذخاير بيشترين كه منطقهاي از نفت بيوقفه جريان ضمانت -است آسانتر معمولي
آماج وجه دراين حتي واشنگتن سياست همه اين با -است ارزانترين آن از بهرهبرداري
ژاپن و اروپا كه اين نه مگر بالاخره كه ميشود تاكيد نكته اين بر و است داخلي انتقادهاي
وابستهاند؟ خليجفارس نفت به آمريكا از بيش حتي
مدفون مختلف مليتهاي از انسان هزاران پيكر فقط نه جهاني تجارت مركز ويرانههاي زير
ميان است قلعهاي كشورشان كه رفت آوار زير به نيز آمريكاييها باطل خيال اين بلكه شد
كه آمريكا ، .ميكند حفاظت آن از بشر تاريخ نظامي قدرت بزرگترين كه اقيانوس دو آبهاي
دردناكي طرز به ناگاه ميشود ، خودش لك در رفتن فرو و انزواگرايي وسوسه دچار گاهبهگاه
درآمده وابستگيها انواع از هم در و پيچيده شبكهاي شكل به و شده كوچك دنيا كه دريافت
.كرد جدا دنيا بقيه از را خود دفاعي ديوار با نميتوان واقع در كه اين و ;است
يك از كليشهاي قالب تثبيت جهت در جرجبوش دولت دولتمردان زبان و لحن متاسفانه
از دركي نميخواهد يا نميتواند كه است خودراضي از و خودمحور فردي عنوان به آمريكايي
است ، انتقام و كينه عطش عاجل و فوري ارضاي پي در صرفا كه كسي باشد ، فرهنگهاداشته ساير
عجولانهاش عمليات درازمدت پيامدهاي از درستي درك و نبرده تخيل قوه از بهرهاي هيچ
.ندارد
و برهان كلي ارائه با و كرد مخالفت ميتوان كليشهاي برداشت اين عناصر از يك هر با
است اين واقعيت مراتب منتهاي.انصاف از دور و نادرست است تصويري اين كه كرد ثابت دليل
و نميكند متحدان ميان گفتوگو به كمكي -دارد وجود سو دو هر در كه -دلخوري و كدورت كه
.ميكند متزلزل است ، ضروري هميشه از بيش آن استحكام كه زماني درست هم آن را ، مشترك جبهه
آزاد تجارت شعار راست و چپ از مگر چون -ميكنند متهم ريا و دورويي به را آمريكا
آن در دورويي اما -نيست؟ دورويي بردن ، بالا را خارجي فولاد گمرگي تعرفه همزمان و دادن
تا ماندن منتظر و كردن دست دست شيوه طور همين و نيست كميابي خصلت نيز آتلانتيك سوي
.ميوزد سو كدام از باد شود معلوم
زد و درگيري به كار آفريقا در فرانسه يا بلژيك و بريتانيا سابق مستعمرههاي در وقتي
.دورانديشي و شهامت از نه بود ، خبري آنها فصل و حل براي سياسي اراده از نه كشيد خورد و
دستي اروپا هم باز بود شده بدل روزمره امري به آدمكشي و تجاوز بالكان در كه هنگامي
در انگليسها حتي و پيشروسها سال يك آمريكا ، ترغيب به مدتي از بعد مگر نكرد ، بلند
خونين ، جنگ كه كردند پيشبيني و دادند هشدار آمريكا به افغانستان در دخالت مورد
بيش جنگ آن.است محال امري آن در پيروزي كه خواهندداشت پيش در را طولاني و خانمانسوز
.نكشيد طول ماه چند از
تحقير چشم به را آمريكاييان همواره غربي اروپاي نخبگان قشر كه نيست پوشيده كسي بر
.دورانرسيدهاند به تازه اعياني انگار كه ميكردند رفتار طوري آنها با و مينگريستند
دستكم و بياعتنايي حداقل آمريكا تحقير نه اگر غربي اروپاي پايتختهاي از بسياري در
آمريكا ، چون.ميشد گذاشته فرد روشنفكري بسا چه و آراستگي و آدابداني پاي به آن گرفتن
روساي اروپا روشنفكري محافل دربود ميكيماوس و كوكاكولا مكدونالد ، كشور حال ، هر به
.ميگرفتند قرار تمسخر مورد آمريكايي رايدهندگان نيز و ديگري بعداز يكي آمريكا ، جمهوري
نيست و نبود اين مانع آمريكايي فرهنگ به بالا از و بردبارانه نگاه اينگونه البته هرچند
كارآموزي پژوهشي مراكز در يا بگيرند ، تحصيلي بورس آمريكا دانشگاههاي از بكوشند اشخاص كه
و "راستين فرهنگ" نمايندگان همين سياسي رهبران كه بود حالي در همه اين.كنند كار يا
نوع از "دوستاني فرهنگ" با دودلي كمترين بدون و راحتي به آمريكايي فرهنگ مسخرهكنندگان
.ميدادند ترتيب مشترك شكار برنامه برژنف و چائوشسكو
لوبوفسكي آندژي:نوشته
وزيري روشن دكتر:ترجمه
دارد ادامه
ديجيتالي دموكراسي
بخش واپسين _ فراسرمايهداري زندگي و نتوكراسي
براي گفتگو فراگرد به ورود و ديدگاهها تباين براساس خود گوهر در دموكراسي اگر
ديدگاه يك اصحاب به اينترنت دارد ، قرار -ديدگاه چند آن ميان از -ديدگاه يك به دستيابي
ببرند ، پيش را خويش مسايل خود آن ، از خارج و حكومت درون تا ميدهد را اجازه اين واحد ،
.باشند داشته ديگر ديدگاههاي اصحاب با گفتگو و ديدار به نيازي كه بيآن
آن رهبران و دولت مشروعيت به احترام نظير ملي اسطورههاي از بسياري سقوط به امر اين
شبكههاي همچنين.است انجاميده دولت ، حاكميت و كشور راه در كشتهشدن و فداكاري و
رسانههاي اكنون.است گرفته را فاميل و خاندان و خويشاوندي مبتنيبر روابط جاي ارتباطي
دربرابر ملت ، هر خاص راديويي و تلويزيوني شبكههاي و ميروند ضعف روبه نيز تودهاي
كه را چه آن و ميفروشند مشتركان به را خود برنامههاي كه ميكنند عقبنشيني شبكههايي
و باشند پايبند كشورها مرزهاي به بيآنكه ميكنند عرضه آنها به ميپسندند مصرفكنندگان
.ميشود ملي رسانههاي چهارچوب شكستن درهم باعث اين
اين راس در.است شده تقسيم طبقه سه ميان جامعه در قدرت هرم نتوكراسي ، دوران در
اداره در قدر هر مديران اين.دارند قرار (Curators) عمده شبكههاي مسلط مديران هرم ،
سودمندتر همپيمانيهاي به ورود بيشتر ، اعضاي جذب به قادر باشند ، شايستهتر شبكههايشان
از بسياري در اينان.برد خواهد بالا را جايگاهشان كه بود خواهند مهمتر اطلاعات توليد و
معين خود شبكه براي كه را نانوشتهاي غالبا قواعد.شد خواهند دولت كاركردها ، جايگزين
محروم آنان ، كيفر قدرت.گرفت خواهد را اخلاق و نظامها قوانين ، از بسياري جاي ميكنند
به ورود براي فرصتي همواره البته كه است شبكه در عضويت از اوامرشان مخالفان كردن
.داشت خواهد وجود جديد شبكههاي
اطلاعات و بود خواهد هرم درون در اجتماعي تحرك و قدرت عنصر عرصهها ، اين در اطلاعات
آنان.ميشود استفاده كه بود خواهد آني بلكه ميشود فروخته كه بود نخواهد آني -مهمتر
ناشي معرفت ميفروشند ، را آنچه و ميكنند سرمايهگذاري مستقيم طور به را خود اطلاعات
و دوم دست معمولا ميخرند را آن سرمايهداران و ميشود فروخته كه اطلاعاتي.است آن از
.است واقعي ارزش فاقد و مدت كوتاه بهره داراي يا رسيده پايان به آن روي بر سرمايهگذاري
شبكههايي جز و شد خواهد محدود مشخصي ، اعضاي به بسته بازكنوني ، شبكههاي از بسياري
بر فرد هر اجتماعي جايگاه.ماند نخواهد باز شبكهاي هستند ، آشغالي معلومات داراي كه
.شد خواهد مشخص جديد اطلاعات به دستيابي مورد در وي قدرت اساس
نتوكراسي ايدئولوژي
دارد وجود مراحلي و تاريخي قوانين كه است اساس اين بر كتاب اين انديشه كلي ، طور به
انديشههاي در حتي و ماركس و هگل انديشه در را اين ما ، .ميگذرد آنها از زندگي روند كه
كشمكشاند در هم با بيوقفه كه دارند وجود زندگي اين در عناصري نيز.ميبينيم نيز كليسا
يك -نتوكرات جامعه يا -اطلاعاتگراييميرسند پايان به نوين مرحله به بشريت ورود با و
كمتر زمينداري از پس سرمايهداري روييدن فرا از آن شدت كه بود خواهد تاريخي زلزله
.بود نخواهد
يعني تاكنون ديرباز از كه ميكنند مطرح را فلسفهها از شماري زمينه ، اين در مولفان
تفسير درباره تاريخش ، پايان نظريه و فوكوياما فرانسيس تا مسيحي انديشه و افلاطون از
.شدهاند رايج تاريخ
:كردهاند تقسيم فلسفه نوع بهدو را انديشهها اين همه كتاب ، نويسندگان
.است (Mobilism) حركتگرايي فلسفه دومي و (Totalism)تمامگرا يا شمولي فلسفه نخست
و نيچه و يوناني هركولس و نخست مكتب انديشمندان از ديگران و اسميت آدام و سقراط
.هستند دوم مكتب نمايندگان وديليوز ، فوكو و هيوم ديويد و اسپينوزا و ماكياولي
و ميداند هستي مركز را انسان تمامگرايي ، كه است آن مكتب دو ميان عمده تفاوتهاي از
-او و است گرفته فرا را او پيرامون انگيختهاي خود نظام و طبيعي استموازنه معتقد
را اجتماعي روابط و كرد محافظت او از بايد كه ميدهد تشكيل را هستي ايدهآل وضع -انسان
و نميپذيرد را انسان فرد مركزيت حركتگرا ، انديشه اما.نمود تدوين او احوال با مناسب
طبيعت ايدهاليسم يا جمود مكتب ، اين.است گوناگون جهات تاثيرات معرض در فرد است معتقد
هيچ اكتشافات و انديشه كه است معتقد نيز و دارد باور آن تطور امكان به و ميكند رد را
.يابد تغيير زمان و حالت هر در بايد اجتماعي روابط ماهيت و ندارد مرزي
است ، نهاده پيشين تاريخي دورههاي اغلب بر را نشانهاش (تمامگرا)شمولي انديشه اگر
عرصه موكدا دوران اين اما بود نخواهد نتوكراسي دوران نشانه ضرورتا حركتگرا ، انديشه
.شد نخواهد نيز تمامگرايي
براي بزرگتر اقدام به نيز ودارد وجود علمي و فرهنگي عمل شدت به بيشتري نياز لذا
كه شد خواهد انجام زيست محيط و انسان طبيعت مورد در كه دارد نياز اكتشافاتي با تامل
.داشت خواهد تفاوت است ، بوده رايج طولاني مدت اين در كه چه آن با اصولا
مدت بلند و فراگير ديدگاهي ترسيم براي است تلاشي كتاب اين گفت ، بايد خلاصه طور به
اختلاف كتاب نويسندگان با زير مسائل درباره بتوان شايد.اطلاعات فناوري متغيرهاي براي
تعميمهايشان مثل مسائل از شماري درباره كه جزيياتي از بسياري نظير مسايلي ;داشت نظر
رهبران و سنتي سرمايهداري نخبگان ميان جدايي ميزان يا آوردهاند بشري طبيعت درباره
مثالهاي و اطلاعات و ارقام ارائه عدم درباره ميتوان يا.رسانهاي و ارتباطي شبكههاي
اين يا داشت ملاحظاتي فلسفي ، و علمي تحليلهاي از پشتيباني براي معيشتي واقعيت از مادي
و آينده در مصرف فراگرد همانند ;داشتهاند نگه مبهم را نكات از شماري آنان كرد ادعا كه
نكات از بسياري شده ، ياد كتاب احوال ، اين همه با اما.نتوكراتها و مصرفكنندگان هويت
با شايسته تعامل نيازهاي و ارتباطات انقلاب پرتو در را جهان آينده و اكنون تفسير در مهم
.ميدهد ارائه آينده
ريويو بوك كامبريج:منبع
بنيطرف عزيزي يوسف:ترجمه
|