جويي برتري مهار
بخش واپسين _ جهاني تروريسم با نبرد
.ميشد ديده واشنگتن انزواطلبي از حاكي نشانههايي جرجبوش جمهوري رياست دوره آغاز در
فلسطين -اسراييل مناقشه راهحل يافتن در موثر نقش ايفاي به نه چنداني علاقه جديد دولت
كشور دو هر اينكه به باتوجه هم آن ;پاكستان و هند مساله در نه و ميداد نشان خود از
به نسبت را آمريكا برداشت و بينش سپتامبر يازدهم رويداد تازه ، .دارند دست در اتمي سلاح
.كرد دگرگون يكسره مسائل اين
افكار برانگيختن موجب سپتامبر يازدهم از حتيپيش آمريكا سوي از كيوتو تفاهمنامه رد
كه آنجا تا.بود كرده متشنج حدودي تا را جهاني جو و شده عليهآمريكا عمومي
عهدهدار را جهان رهبري ميخواهد كه كسي":بود گفته اروپايي كميسيون رئيس رومانوپرودي ،
نگذشت چيزي ".باشد آمريكا صنايع فكر به فقط نه بسوزاند ، دل خاك كره كل براي بايد باشد ،
كشوري سودان ، و داد دست از متحد ملل سازمان بشر حقوق كميسيون در را خود جاي آمريكا كه
.شد پذيرفته كميسيون عضويت به ميشود ، گزارش بردهداري موارد هنوز آن از كه
ضد احساسات به عراق ، به حمله تدارك علاوه به فلسطين -اسراييل مناقشه در واشنگتن موضع
تا و پردهپوشي هيچ بدون اسلامي گران بنياد.است زده دامن عربي كشورهاي در آمريكايي
اروپا با ميگويند آشكارا.بيندازند شكاف اروپا و آمريكا ميان ميكوشند موفقيت با حدودي
اين.شد نخواهد كم سرش از مويي ميكند مخالفت آمريكا اقدامات با وقتي تا و ندارند مشكلي
استفاده آن از كوشيد موفقيت با هم اغلب و بارها سرد جنگ دوران در مسكو كه است تاكتيكي
ميان در كه ميكنند توجه واقعيت اين به آمريكاييها كه است شرايط همين در قضا از.كند
ضد تظاهرات اول صف در جواني در كه سياستمداراني نيستند كم اروپا امروزي دولتمردان
در گذشته علايق از اثري هنوز استكه محتمل بنابراين و ميكردهاند راهپيمايي آمريكايي
.باشد مانده ذهنشان
در كه پيشبيني اين چون مايوساند عدهاي:ميكنند سرخوردگي احساس همه گويا مجموع در
افكند ، برخواهد را سعودي عربستان و مصر رژيمهاي هستي آمريكايي ضد خشم تندباد نخست وهله
يازدهم از ناشي شوك ميكردند فكر كه گروهي انتظار اين ، بر علاوه.است نپيوسته تحقق به
كار از بيپايه نيز ميانجامد منطقه در دموكراتيك نهضتهاي مواضع استحكام به سپتامبر
.است گرفته شكل پيشبينيها عكس كاملا اوضاع سوريه ، تا گرفته مصر از اينك ، .است درآمده
ميكنند تعبير ضدعربي توطئهاي به را متحده ايالات اقدام كوچكترين چون كه معنا اين به
مسلمانان گروههاي حتي بنابراين ميشناسند ، نومستعمراتي سياستهاي از بخشي را آن و
آنها از و بايستند خود دولتهاي كنار در متحد صفي در ميدانند موظف را خود نيز ناراضي
.كنند حمايت
به دستكم ايران و روسيه با واشنگتن روابط كه ميرسيد بهنظر سپتامبر يازده از بعد
درواقع.رفت خواهد بهبود روبه بودند ، طالبان رژيم مخالفان از كشور دو هر كه دليل اين
اجلاس به را او كه آنجا تا.كند نزديكتر آمريكا به را خود مواضع توانست مسيحي روسيه نيز
ايران با آمريكا مناسبات اما.پوشاندند چشم چچن در لشكركشياش بر و كردند دعوت ناتو
.گرفت قرار "شرارت محور" فهرست در ناگاه به ايران و نپائيد ديري كه بود مستعجلي دولت
نسبت واشنگتن منفي ديدگاه از ديگري نشانه مسلمانان از بسياري براي خود صرف به كه امري
.بود اسلام به
فروبسته بزرگراههاي
عليه آمريكايي هواپيماهاي از كه نبود نكته اين در فقط سپتامبر يازدهم رويداد تلخ طنز
ملاحظه ، قابل بخش كه بود هم واقعيت اين بلكه بود شده استفاده متحده ايالات قدرت نمادهاي
.ميشود و شده تامين نفتي دلارهاي و نفت فروش از تروريستي عمليات هزينه اعظم نه اگر
در همواره كه اشتهايي -نبود نفت مصرف براي آمريكا سيريناپذير اشتهاي اگر بيترديد
و اتحادها به را كشور آن بوده موثر خاورميانه در واشنگتن مانور دايره ساختن محدود
را آينده تروريستي عمليات بذر و ميكشانده ترديدآميز اخلاقي لحاظ به دوستيهايي
ميتوانست آمريكا.نميبود هنگفت چنين نيز پترودلارها اين رقم بسا چه -است ميافشانده
سياست مجدد بررسي براي آمد بهوجود سپتامبر يازدهم تراژدي بعداز كه موقعيتي از
.نگرفت صورت جهت اين در هيچاقدامي اما بگيرد ، بهره انرژي بخش در اسرافكارانهاش
دفاع نظريه اين از سرسختي با دارد ، محكم رابطهاي نفتي لابي با خود كه جمهور ، رئيس
در چاه حفر قيمت به ولو) است عرضه افزايش خودكفايي سوي به راه كوتاهترين كه ميكند
كه پيشنهادهايي و طرحها همه رغم به نيز ، كنگره متاسفانهمصرف در صرفهجويي نه (آلاسكا
ايجاد كشور در انرژي مصرف در صرفهجويي براي انگيزهاي كوچكترين بود ، كارش دستور در
.نكرد
در اگر بود خواهند نيمبند و شكننده تروريسم با نبرد كاميابيهاي كه است روشن
جهت در همگاني و قوي انگيزههايي مينگرند قهرمان چشم به را بنلادن اكنون كه كشورهايي
مسلمان كشورهاي پرجمعيتترين در.نشود ايجاد سياسي مبارزه ابزار بهعنوان ترور طرد
به دست آينده از نااميدي احساس با همراه حصر و بيحد فقر مصر ، و اندونزي پاكستان ، مانند
براي.كردهاند مهيا تروريسم رشد براي را باروري خاك و داده مذهبي افراطگرايي دست
آيندهاي به اميد با فقط را استيصال و ياس درد بدهند دست از كه ندارند چيزي كه مردمي
كمك به نياز محروم انسان ميليونها دل در اميدي چنين برانگيختن.داد تسكين ميتوان بهتر
.دارد ثروتمند و مرفه جهان عظيموسازمانيافته
كمك جهان كشورهاي فقيرترين به دلار ميليارد يك از بيش اخير قرن نيم ظرف غربي كشورهاي
از بسياري.نبودهاند فايده مفيد چندان كمكها اين از بزرگي بخش منتها.رساندهاند
فلاكت و فقر در پيش ، سال پنجاه يا چهل مانند كماكان ، امروز كمكها اين دريافتكنندگان
در كه جهاني ، بانك و پول بينالمللي صندوق يعني جهاني ، موسسه دو.ميزنند پا و دست
شناخته متحده ايالات سياستهاي اعمال ابزار عنوان به عمدتا مردم تودههاي اذهان
و صرفهجويي و كمربندها كردن سفت قبيل از دردناك بسا چه اقداماتي با سويي از ميشوند ،
با نه ميشوند ، تداعي سوئيس بانكهاي در دولتمردان حسابهاي شدن پر با ديگر سوي از
مديريت فعلي شيوه نيز درواقع.كارخانه و مدرسه يا بيمارستان ساختن بهداشتيو آب تامين
كشورهاي در رشوهخواري و فساد غولآساي ابعاد قبال در بينالمللي كمكهاي ارائه روال و
.نيست كارساز فقير
كنند زندگي دلار يك فقط روزي با بايد انسان ميليون دويست و ميليارد يك كه دنيايي در
صرفا غرب گشادهدستي نتيجه دارند ، درآمد دلار دو فقط روزي دنيا جمعيت از نيمي و
.است بوده موبوتو يا سوهارتو ماركوس ، مانند زمامداراني توسط آنچناني ثروتهاي گردآوري
وچه (جهاني بانك عمدتا) بودجه تخصيص موسسات چه ديگر امروزه كه رسيده جايي به كار
كردنها حرام و پاشها و ريخت اين قبال در را خود (دولتها عمدتا) آن دريافتكنندگان
نپذيرد ، صورت اصلاحاتاساسي كمكرساني كنوني سيستم در اگر رو ، اين از.نميدانند مسئول
در كه رفت فروخواهد كشورهايي مرداب در غربي مالياتدهندگان جيب از بيشتري ميلياردهاي
.مرد خواهند بيماري و گرسنگي از دستهجمعي كماكان مردم آنها
معركه از دوري پنداره
آيا كه كرد بحث و پرسيد ميتوانسردارد در را دنيا اخلاقي رهبري سوداي همچنان آمريكا
آن در باشد مثبت پاسخ اگر اما خير؟ يا دارد واقعيت و ضرورت امروزي جهان براي رهبري چنين
چنين ايفاي كه است روشن ولي شود آمريكا جايگزين نقش اين ايفاي در نميتواند هيچكس صورت
.است ترديدناپذير انجاموظايفي مستلزم نقشي
مدعي آمريكا كه باشد ارزشهايي افول معناي به نبايد كينهجويي و انتقامگيري به ميل
تاكيد نكته اين بر ديگران از بلندتر بسيار صدايي با آمريكائيان نيز هماكنون.آنهاست
عنوان ، هر تحت آنها ، زيرپاگذاشتن و شهروندي آزاديهاي مرزهاي و حدود به تجاوز كه ميورزند
طرز فرد مذهب يا پوست رنگ اگر بود نخواهد آمريكا ديگر آمريكا كه اين و خطرناك است امري
توقيف كردن طولاني دستاويز ،"ملي امنيت تامين" به نياز يا كند ، تعيين را او با برخورد
مذهبي تساهل و قانوني اصول رعايت.گيرد قرار -وكيل به دسترسي از محروم مجوز بدون -افراد
نيز را ديگران پذيرفتني نحوي به بتواند آمريكا كه اين براي است اساسي شرط كشور داخل در
.كند وادار حقوق اين رعايت به
ايرلنديها ، ابتدا پيش سال صد حدود از.بود خواهد و بوده مغناطيس آمريكا
مهاجرت آمريكا به نان دنبال به اسكانديناويها و آلمانيها لهستانيها ، ايتالياييها ،
و تعقيب از هراسان يهوديان ، .رسيد ويتناميها سپس و چينيها به نوبت بعد چندي.كردند
راهي سياسي سركوب ترس از ديگران و كوباييها همچنين بردند ، پناه آمريكا به كشتار ،
ميلوش و آلنده ايزابل چسلاوميلوش ، سولژينتسين ، آلكساندر چون نامدارانيشدند آمريكا
.گزيدند اقامت آمريكا در و كرده وطن جلاي هنري خلاقيت و قلم آزادي جستجوي در فورمان
هستند ، "سبز كارت" آوردن دست به پي كهدر نيستند سوم جهان كشورهاي مردم فقط نيز امروز
تلاش در نيز آلمانها و هلنديها اتريشيها ، سوئديها ، ;ثروتمند كشورهايي شهروندان بلكه
.هستند آمريكا در كار و اقامت اجازه كسب
و ميتواند كه است قدرتي يگانه متحده ايالات كه آمريكاست نيازمند دليل اين به دنيا آيا
از چيزي چند هر ديگران ، ."است بس"بگويد صدامحسين و ميلوسويچ مانند كساني به است آماده
واشنگتن با تهديدها ارزيابي در است ممكن.دارند فقرات ستون سستي ولي ندارند كم بازو زور
فعلا ميگويند تلويحا حتي برخيباشند عاجز آينده خطرات ديدن از يا داشته نظر اختلاف
امن در معركه از دور را خود اصولا كه اين يا ببندند ، دستمال چرا نميكند درد سرشان كه
.ميپندارند امان و
ملي ناخالص توليد.است جهاني اقتصاد لوكوموتيو متحده ايالات كه اين سرانجام و
و فرانسه و بريتانيا و آلمان و ژاپن ملي ناخالص توليدات مجموع با مساوي آمريكا
ژاپن ، اقتصاد يعني كمونيسم ، از بعد جهان قطبي سه اقتصاد سر بر بحث پيش سال ده.ايتالياست
حال در اما.زند رقم را سناريويي چنين تاريخ روزي شايد.بود آمريكا و متحد اروپاي
نتوانسته طريق هيچ به و ميزند درجا اقتصادي ركود در است سالي چند ژاپن كه شاهديم حاضر
شود ، متحد واقعا تا دارد لازم وقت كلي مسلم قدر اروپا.كند وجور جمع را اقتصادش است
بزرگترين آلمان ، .بود نخواهد دردسر و درد از خالي روندي جديد اعضاي ادغام روند آنكه حال
بندبازي اقتصادي ركود لبه بر و است گريبان به دست بيكاري مشكل با اروپا ، اتحاديه كشور
بيربط دگمهايي و جزمي عقايدي به اروپا مركزي بانك كه است حالي در همه اين.ميكند
.است چسبيده
اندونزي ، و چين در اسباببازي سازندگان ژاپن و درآلمان خودرو توليدكنندگان
مشتريان نيازمند همه و همه مد ، ايتاليايي طراحان ميكنند ، توليد پنير كه فرانسوياني
رشد مدل نشدهاند موفق ژاپنهيچيك نه و اروپا اتحاديه نههستند آمريكايي
سال ظرفده.باشد داخلي تقاضاي صرفا آن محركه كهقوه بسازند اقتصاديي
كه بودند آمريكايي مصرفكنندگان سرمايهگذارانيا شدند ، اين مشكل دچار هرگاه گذشته
متحده ايالات گذشته سال:كنيم نگاه ارقام اين بهكردند دراز شان سوي به نجات دست
مزبور رقم رفته هم روي ژاپن و آلمان از بيش است ، بوده جهاني صادرات از درصد خريدار 19
كاهش به 5/5 درصد از 5/6 جهاني واردات از ژاپن سهم مدت همين دربود درصد پيش 14 سال ده
ميليارد جاري500 سال در آمريكا واردات.درصد به 7/7 از 7/10 آلمان سهم و است يافته
.بود خواهد صادراتش رقم از بيش دلار
اين از اگر.است جهاني اقتصاد آمريكالوكوموتيو "افتاده سرفه به" اقتصاد همين حتي
مسلم قدر منتها ، .بكشد را سايرين بتواند كه نيست ضمانتي هيچ نيايد بيرون سالم خوني كم
.بگيرد مهم امر اين در را او جاي نميتواند ديگري كس هيچ پيشبيني قابل آينده در
منجلابها؟ كردن خشك نحوه
اين بايستد؟ جهاني تروريسم مقابل در تنه يك ميتواند آمريكا آيا كه است اين پرسش
وچالش تهديد هر با موثر كاملا نحوي به و تنهايي به است قادر متحده ايالات كه واقعيت
نيروهاي پس از تنه يك و تنها دست ميتواند كه نيست معنا اين به كند مقابله نظامي
و همكاري بينالمللي تروريسم عليه موثر مبارزه.برآيد معاصر جهان در بينالمللي تروريسم
حركتي.ندارد ائتلاف تشكيل جز چارهاي آمريكا پس است ، چنين اگر و ميطلبد را جهاني كمك
افزايش مانع كه است اين هم ائتلاف تشكيل فايده.متحدانش نفع به هم و اوست سود به هم كه
كلانتر كه كنند تماشا و بايستند گود كنار ميخواهند كه ميشود كساني نيز و مخالفان شمار
.درميافتد جنايتكاران دسته و دار با چگونه تنها و يكه
و سياسي نفوذ و اقتصادي نظامي ، قدرت ميتوان تدبيري و ترتيب چه به امروزي دنياي در
منجلابي و گرفت كار به بينالمللي تروريسم كردن منزوي و تضعيف جهت در را آمريكا فرهنگي
جدال به باتروريسم نبرد تبديل از بايد چگونه كرد؟ خشك ميكند ، تخمگذاري آن در كه را
كرد؟ جلوگيري فرهنگها ميان
در و كرد مهار را جويي وبرتري طلبي سلطه گرايشهاي ميتوان چطور
كه -آراء اتفاق دنبال و نيفتاد مذاكرات فلج دام به ولي كرد ، مشورت و داد گوش حال عين
نرفت؟ -نيست بيش اوتوپياپي
حد سالم مصالحه اما.است بينالمللي نظام ماهيت اين.است ضروري مصالحه و توافق آري ،
و نخوت از متحدان از بسياري خشم حتي و رنجش درك.شكيبايي و صبر است همچنين دارد ، مرزي و
.نيست دشوار آمريكا تكبر
تنها نقش ايفايقيمت هر به نه اما باشد ، محبوب ميخواهد آمريكا كه است مسلم
ترجيحا كه آمريكايي.دربردارد نيز هزينههايي اما است ، امتيازاتي داراي جهان ابرقدرت
در ژاندارم يك مقام در تا ميبيند پايدارتر و بهتر نظامي و نظم سازنده نقش در را خود
.پرآشوب و آشفته بيقانون ، جهاني
آندژيلوبوفسكي:نوشته
روشنوزيري دكتر:ترجمه
|