نامرئي باسپاه نبرد
علم حاشيه
4- جهان براي جدولي
نامرئي باسپاه نبرد
تروريستها يا دانشمندان ميشوند ، برنده كداميك
فلاحي حسين:ترجمه
جنگها اين سلاح خواهندبود جنگها انواع مخوفترين از بيولوژيكي جنگهاي شك بدون
يك از هوا جريان بر سوار كه بود خواهند ويروسها و باكتريها جنس از متراكمي تودههاي
ميكنند بيماري ايجاد و ميروند ديگر سوي به سو
براي كه جايي Denver دنور شهر مركز در آمريكا دولت بلندپايه اعضاي سال 2000 مه ماه در
شاهد بود داده جاي خود در را صندلي هزار مجموعا 7 شده پا بر هنري نمايشهاي اجراي
به ابتلا اثر در مردم از نفر هزاران بعد هفته.بودند باكتريها از غليظي ابر برخاستن
مرزهاي.ميگرفت قرار تابوت در اجسادشان يا و ميكردند نرم پنجه و دسته مرگ با طاعون
به شهر دارويي و غذايي منابع دليل همين به و شده بسته همجوار ايالتهاي با كلرادو ايالت
اتمام به و پرستاران و پزشكي پرسنل شدن بيمار با اينكه بدتر و نهادند كاهش به رو شدت
.شدند نزديك خود پايان به نيز پزشكي مراقبتهاي آنتيبيوتيك منابع رسيدن
شبيهسازي جهت كامپيوتري تمرين يك از بخشي تنها و نداشت حقيقت سناريو اين خوشبختانه
منظور به كه تمرين اين.بود آمريكايي اهداف عليه احتمالي واقعي بيولوژيكي حمله يك عواقب
است Topoff نام با ويژه عمليات از بخشي شد اجرا شهري مسئولين و سياسي رهبران آمادهسازي
عظيم خيل مشاهده زمان تا را موثر دفاعي انديشههاي كه مسئولين به جدي است هشداري و
.نياندازند تاخير به بيمارستانها تخت روي بيماران
جنگها اين سلاح.بود خواهند جنگها انواع مخوفترين از بيولوژيكي جنگهاي شك بدون
كه بود خواهند آنها آسيبزاي توليدات يا ويروسها و باكتريها جنس از متراكمي تودههاي
تودهها اينميكنند بيماري ايجاد و ميروند ديگر سوي به سو يك از هوا جريان بر سوار
لامسه و بينايي بويايي ، حس يعني انسان تشخيص سيستمهاي ابتداييترين از رنگ و بو بدون
تنفس آلوده هواي اين در كه مردمي بنابراين.ميكنند جاخوش بافتها اعماق در و كرده عبور
بود ، خواهد بيماري انتشار از پس روزها معمولا كه بيماري ، علائم بروز زمان تا ميكنند
يا و بيمار فرد نجات براي چنداني فرصت بنابراين و يافت نخواهند اطلاعي حمله وقوع از
.ندارد وجود سالم افراد
سرماخوردگي چون شايعي بيماريهاي علائم همانند بيماريها اين اكثر علائم ديگر سوي از
آغازين بسيار مراحل در بيماري تشخيص بنابراين و (پيدرپي سردردهاي و تهوع) است معمولي
و وسايل از استفاده دليل همين به.بود خواهد دشوار امري معمولي پزشكان براي حتي آن
مسئول افراد به ابتدايي بسيار مراحل در زيستي حمله يك وقوع تشخيص در بتواند كه تجهيزاتي
از بسياري درمان كه آنجايي از كند جلوگيري زياد كشتارهاي از است قادر نمايد كمك
براي راه منطقيترين است ، مشكل بسيار بيولوژيكي سلاحهاي توسط شده ايجاد بيماريهاي
برخلاف مذكور ايستگاههاي.است آلودگي منابع از گريز و دوري سلاحها اين برابر در دفاع
را سردرد و تهوع و خورد نخواهند را ظواهر فريب آساني به و ناپذيرند خطا انساني نيروهاي
.نميدهند ارتباط معمولي سرماخوردگي به
طريق از يا آشاميدني آب يا و غذايي منابع كردن آلوده با ميتوانند بيولوژيكي سلاحهاي
زماني سلاحها اين اما بگذارند جاي بر را خود اثرات پشهها نظير بيماري ناقل حشرات
قابل ذرات.يابند انتشار هوا طريق از كه شوند تبديل جمعي كشتار سلاحهاي به ميتوانند
و ويروسي گروههاي تمامي و دارند زيادي تنوع باشند داشته را ويژگي اين كه انتقالي
بسيار غلظتهاي در بيماريزا عوامل برخي اينكه به توجه با.برميگيرند در را باكتريها
برخي مورد در مثلا.كرد درك ميتوان را فاجعه عمق باشند مرگآفرين ميتوانند هم پايين
هر كه بگيريد نظر در.ميرسد نظر به كافي مبتلا فرد مرگ جهت ميكروارگانيسم عدد تعداد 10
هوايي در فردي چنين اگرميكند خود ريههاي وارد را هوا ليتر دقيقه 6 هر در سالم فرد
دقيقه يك عرض در گاه آن دارد وجود ميكروارگانيسم تنها 2 آن ليتر هر در كه كند تنفس
در بيولوژيك حمله يك وقوع تشخيص كه پيداست ناگفته.است آمده فراهم بيماري ايجاد شرايط
.دارد حياتياي اهميت چه (دقايق حد در) ابتدايي مراحل
اشكالات تمامي عليرغم كه كردهاند ابداع را امكاناتي و وسايل دانشمندان راه اين در
ارتش توسط XM2نام با وسايل اين نوع اولين مثلا.است كرده ايجاد را اميدواريهايي
اطرافش هواي در معلق ذرات تعداد شمارش به قادر كه شد گرفته كار به خليج جنگ در آمريكا
.بود
با ديگر نمونه در.هستند قائل بيولوژيكي سلاحهاي براي كه بود حدي در ذرات اين اندازه
فاصله 50 در ذراتي شناسايي برگشتي اشعههاي ارزيابي و ليزر اشعه تاباندن از استفاده
نظير هوا در معلق ذرات بين نميتوانند وسايل اين اما است شده امكانپذير كيلومتري
كه است بديهي و شوند قائل تفاوتي بيولوژيك سلاح و گياهان اسپور و دود و معمولي گردوغبار
.كرد خواهند ايجاد فراواني كاذب پاسخهاي
مولكولهاي از استفاده با كه رفتند سيستمهايي سراغ به دانشمندان فراوان مطالعات از پس
فراواني معايب نيز سيستمها اين كه نمايد شناسايي را حياتي زنده عوامل حيات در موجود
تفاوت آنها بيماريزاي انواع با بيخطر ميكروارگانيسمهاي بين نميتوانند مثلا دارند
سري يك در موجود هشداردهنده سيستمهاي اولين عنوان به آنها از ميتوان اما گردند قائل
مورد ايستگاهها اين در كه زيستي مولكولهاي.كرد استفاده بعدي پيشرفته سيستمهاي
كرده ثابت تجربه كه هستند پروتئينها و DNA يا ژنتيكي مواد شامل ميگيرند قرار ارزيابي
گامي (پروتئينها انواع از يكي) آنتيباديها بر مبتني سيستمهاي از استفاده كه است
را آن قابليت سيستمها اين.بود خواهد كاملتر هشداردهنده سيستمهاي تهيه جهت در موثر
قرار ارزيابي مورد قبولي قابل زماني فواصل با و پيدرپي صورت به را اطراف هواي كه دارند
بياثر نيز را حسگرها بهترين ميتواند باهوش تروريست يك امكانات اين تمامي با.دهند
نمايد ايجاد ارگانيسمهايي ميتواند ژنتيك مهندسي زمينه در شده ايجاد پيشرفتهاي.نمايد
نيز سموم مهلكترين توليد به قادر حال عين در اما باشند بيخطر زيستي حسگرهاي نظر از كه
.باشند
جهت بيولوژيكي سلاحهاي از تروريستي گروه يا كشور هيچ تاكنون بحثها اين تمامي عليرغم
زيستي حسگر سيستمهاي ساخت جهت فرصت هنوز و است نكرده استفاده دستهجمعي كشتارهاي
حمله زمان در بحران مديريت به بايد اكنون هم از وجود اين با.است مانده باقي بينقصتر
و كرد عرضه ارزان قيمتهاي با نميتوان نيز را حسگرها ايدهآلترين حتي زيرا.كنيم فكر
اين پوشش تحت شهري مناطق و خيابانها تمامي روزي كه داشت انتظار نبايد دليل همين به
هنگام در موقع به اقدام منظور به حسگرها اين نصب مكانهاي تصميمگيري.باشند حسگرها
و سياستمداران ويژه به مردمي گروههاي تمامي همكاري كه است كاري تروريستي حملات
موجبات كه مناسب روشي به مردم داشتن نگه بيدار شرايطي چنين در.ميكند طلب را دانشمندان
احتمالي تلفات كاهش در مهمي نقش ميتواند نكند ايجاد آنها در را بيدليل وحشت و رعب
و زلزله نظير طبيعي وقايع مانند بايد احتمالي تروريستي حمله به شك بدون.نمايد ايجاد
آخرين حمله ، اولين است ممكن زيرا بود آماده همواره و كرد نگاه آنها از بدتر حتي و سيل
در چنداني تجربه مردم نه و دولتمردان نه كشورها از بسياري در آنكه ويژه به باشد حمله
ناشناخته دشمن يك برابر در بخواهند آنكه به رسد چه ندارند اپيدمي بيماريهاي با برخورد
.كنند صفآرايي
از آشكارتر بسيار مرگبار سلاحهاي اين برابر در جوامع از بسياري دفاعي سيستمهاي ضعف
اميدوار ميتوانيم تنها بنابراين داد پوشش را آن دروغين وعدههاي با بتوان كه است آن
.نپذيرد صورت حملاتي چنين گاه هيچ كه باشيم
Scientific American,Oct. 2002
علم حاشيه
نور بازگشت*
بينايي ميتواند و شده كاشته چشم در كه هستند ريزتراشهاي طراحي حال در پژوهشگران
سلولهاي تحريك با ريزتراشه اين.بازگرداند آنان به را نابينا افراد از نفر ميليونها
كور فرد به بينايي بازگشت نهايتا و مغز در بينايي سلولهاي تحريك موجب چشم شبكيه
چشم در جراحي عمل كمك به ميكند عمل مصنوعي شبكيه يك مشابه كه ريزتراشه اين.ميشود
.بازميگرداند فرد به را بينايي چشم ، شبكيه سالم سلولهاي تحريك با و ميشود كاشته بيمار
ميشود متصل پيدياماس به موسوم سيليكون نوعي به و بوده ميليمتر تراشه 4 اين ضخامت
شكل به اطراف بافتهاي به رساندن آسيب بدون ميتواند و بوده انعطاف قابليت داراي كه
بسيار حيوانات چشم در ريزتراشه اين بهكارگيري از حاصل نتايج.دربيايد شبكيه منحني
سال سه تا انسان چشم در استفاده قابل نمونه كه اميدوارند پژوهشگران و بوده موفقيتآميز
عدم يا وجود تشخيص براي الكترود داراي 14 ريزتراشه اين فعلي نمونه.شود آماده آينده
.ميدهد را تصاوير ديدن امكان بيمار به الكترود هزار يك با نهايي نمونه و است نور وجود
چشم زيستي شرايط در كه كنند طراحي طوري را تراشه اين تا درصددند پژوهشگران حاضر حال در
.نرود بين از انسان
قلبي حمله ضد*
خطر پيشبيني براي شيوه بهترين خون LDL كلسترول آزمايش همراه به CRP پروتئين آزمايش
طي ريدگر پل دكتر سرپرستي به هاروارد دانشگاه پزشكي دانشكده پژوهشگران.است قلبي حمله
خونشان در پروتئين اين ميزان كه زناني در سكته يا قلبي حمله خطر دريافتند خود بررسيهاي
زناني در طرفي از.است بالاتر خونشان ، كلسترول ميزان به توجه بدون بود طبيعي حد از بيش
در.بود بقيه از بيش قلبي حمله خطر بود بالا خونشان LDL كلسترول و پروتئين ميزان كه
قلبي حمله يا سكته خطر احتمال بود كم خونشان LDL كلسترول و CRP پروتئين ميزان كه زناني
افزايش درصد حدود 2 را خطر پروتئين ، ميزان بودن بالا.بود درصد يك از كمتر سال مدت 8 طي
.مييابد افزايش درصد حدودا 5/3 خطر ، CRP پروتئين و كلسترول بودن بالا صورت در.ميدهد
CRP پروتئين آزمايش كه است معتقد باره اين در آمريكا قلب انجمن رئيس بونو رابرت دكتر
قرار جدي ارزيابي مورد عروق و قلب بيماري خطر ارزيابي راهبرد از بخشي عنوان به ميبايست
ميبايست بهتر نتايج به دستيابي منظور به كه معتقدند پژوهشگران حال اين با.گيرد
.گيرد صورت زمينه اين در بيشتري بررسيهاي
4- جهان براي جدولي
تايسون گراس دو نيل
فرهاديان سليمان:ترجمه
فوتمكعب دو:است تناوبي جدول عناصر چگالترين از يكي اسميم و پلاتين با همراه ايريديم
ايريديم از كوچك توده يك دليل همين به.دارد وزن بيوك خودروي يك اندازه به عنصر اين از
وزنه).است شدهاي شناخته وسيله دفتري امور كارمندان تمام براي كه است كاغذ وزنه بهترين
(.نسازد پراكنده را آنها باد تا ميگذارند ميز روي اوراق روي كه است زينتي وزنهاي كاغذ
.است مشهور ميرود كار به دودزا سلاحهاي ساخت در كه جهت آن از ايريديم حال عين در
تاريخ 65 بيانگر و است غني ايريديم از شدت به K-T مرزي لايههاي خاك از نازك لايه يك
مثل افسانهاي موجودات كه است موقعي به مربوط زمان اين البته.است قبل سال ميليون
كه سنگهايي شهاب در اما است ناياب نسبتا زمين سطح در ايريديم.شدند منقرض دايناسورها
.است فراوان دارند زيادي فلزات ساختارشان در
اما.باشيد داشته دايناسورها انقراض نحوه براي را خود به مخصوص تئوري هم شما شايد
ميگويد كه هستيم تئوريهايي پذيرفتن به ناگزير ما همه ميرسد نظر به اكنون
.شدند موجودات اين انقراض باعث شدهاند نازل آسمان از كه قاتلي شهابسنگهاي
ضايعات بين در هنگام آن شد ، آزمايش آرام اقيانوس در هيدروژني بمب اولين نوامبر 1952 در
.شد كشف ناشناختهاي و جديد عنصر انفجار اين از حاصل
مورد در اينشتين نميدانم من.ناميدند اينشتينيم اينشتين ، بزرگداشت براي را عنصر اين
ميناميدم آرماگديم را عنصر اين بودم آنها جاي من اگر اما دارد ، نظري چه نامگذاري اين
اجرام با تناوبي جدول عناصر از تا دوازده (م.سرنوشت نبرد معني به Armageddon ريشه از)
Titan) تيتانيوم جز به.دارند مشتركي اسمهاي چرخشند حال در خورشيد حول كه آسماني
(است مشتري بزرگ قمر چهار از يكي Europa) يوروپيم و (است كيوان سياره قمر بزرگترين
در و است "نوردهنده" معني به و داشته يوناني ريشه كلمه اين.برد نام فسفر عنصر از بايد
سپيدهدم در سياره اين كه چرا ميرفت كار به ناهيد سياره نامگذاري براي باستان زمانهاي
به يوناني كلمهاي) Selene كلمه از سلنيم.است مشاهده قابل افق در خورشيد طلوع از قبل
با همراه كه چرا كردند نامگذاري اسم اين به را عنصر ايناست گرفته ريشه ("ماه" معني
به قديم يونان زبان در كه گرفته ريشه Tellus كلمه از تلوريم عنصر.شد كشف تلوريم عنصر
.است زمين معني
Natural History, Jul.* Aug.2002
|