موزيك مينيمال
كن رها موسيقي در را خود
هنر حاشيه
تالار
موزيك مينيمال
موسيقي در مينيماليسم تحول سير و شكلگيري به نگاهي
مدرنيسم پست فرمهاي برخي و مدرنيسم
خودسرانهاي سرسختي و لجاجت اروپاييبا
داشتند تمايل آوانگارد صرفا بهموسيقي شديدا |
|
احمديفر علي
رايك استيو تريرايلي ، لامونتيانگ ، ترتيب به خود عمده آهنگساز چهار با كه مينيماليسم
عنوان به ميبايست كه انداخت راه به جرياني كرد ، اعلام را خود حيات گلاس فيليپ و
كه گذاشت وجود عرصه به پا زمان از برههاي در مكتب اين.شناخت را آن امروزي موزيسين
براي -مطلق موسيقي اصطلاح به - عام مخاطب براي سختالهضم و پيچيده آتونال ، موسيقي نوشتن
شمار به ميلادي و 60 دهههاي 50 يعني دوره آن روشنفكري پز و بود جذاب آكادميسينها
جريان اين از خود اوليه آثار در نيز مينيماليستها يعني سبك اين آهنگسازان.ميرفت
دوره آن تا مرسوم تكنيكهاي تمامي آهنگسازان اين موسيقي ، آموزش پروسه در.نبودند مستثني
را مدرن مدال پلي و مدال سريال ، آتونال ، پليتونال ، شيوههاي تونالنويسي ، يعني را
آنها اكثر حال هر به ميگرفتند ، كار به خود دانشجويي و اوليه آثار در و بودند آموخته
در پيشرو موسيقي.بودند شده آوانگارد و پيشرو موسيقي جذب اصطلاح به يعني حاكم تفكر جذب
شوئنبرگ راه دهندگان ادامه چون سرياليستهايي ميشد تقسيم دسته دو به عمدتا زمان آن
عينك كه آوانگاردهايي صورت هر در كيج ، جان چون كانسپچواليستهايي و پيربولز نظير
نگرشهايي البته.ميشدند تقسيم گروه دو اين به بودند چشمزده به مطلقبيني و روشنفكري
ميشود ديده وفور به دوره اين در ديگر گرايشات همچنين نئوكلاسيسيسم نئورمانتيسيسم ، چون
كه داد رخ هنگامي مينيمال آهنگسازان در تحول بههرحال.ميدادند ادامه خود راه به و
گام جديد تجربيات سوي به و شدند منزجر كمپوزيسيون در حاكم مطلق نگرش از آنها اكثر
.نهادند
به را خود كمپوزيسيون لحن سبك اين آهنگسازان و بود شده انجام دگرگوني بدينجا تا پس
حدود در كمپوزيتور مقام در و بود شده شروع تونالنويسي به بازگشت.بودند رسانده اثبات
.بودند شده معتبر پيشرو آهنگسازان ديگر اندازه به آكادميك حمايت كسب براي دهه 1970 اوايل
داده نشان موفق بسيار مخاطبان با ارتباط در كه ميشناسيم امروز ما كه مينيماليسمي اما
موسيقي غيرغربي ، موسيقي در تحقيق به عجيبي عطش بلكه نكرد تجارب اين به محدود را خود است
غني تجارب آهنگساز ، خود دروني ريشههاي مدال ، موسيقي يعني رنسانس و وسطي قرون كلاسيك
به توجه.كرد احساس دوران اين عاميانه موسيقي و راك ،Jazz موسيقي همچنين و مدرن موسيقي
نظير قديم موسيقي پوليفوني و كانونيك فرمهاي جذاب ، اركستراسيون خوشصدا ، بافت
مدال يا تونال مراكز به ناگهاني مدولاسيونهاي مهيج ، ريتمهاي كانن ، و پاساكاليا
از نوانس طنين ، رنگ ، ريتم ، تمپو ، بافت ، ناگهاني تغيير كل طور به و پيشبيني غيرقابل
اعتقاد به كه ساختاري به توجه مخصوصا و است ايشان متاخر آثار ذكر قابل و برجسته نكات
فيلم و صحنهاي موسيقي به توجه همچنين ميگيرد قرار پرده پس در كاملا مخاطب براي ايشان
ديگر با مقايسه در موسيقي نوع اين سيديهاي و آثار بيسابقه فروش و شدن جهاني دلايل از
مرحله اين در.ميشود محسوب كلاسيك قديمي موسيقيهاي برخي حتي و معاصرشان موسيقي انواع
مخاطبان مستحكم حمايتهاي بلكه برخوردارند آكادميك حمايت از تنها نه سبك اين آهنگسازان
بار اولين براي و بوده بيسابقه بيستم قرن موسيقي طول در كه ميآورند دست به نيز را عام
موسيقي از اندازه يك به خاص و حرفهاي مخاطب و عام مخاطب موسيقي تاريخ طول در كه است
از بسياري را مينيماليستها گسترش و بسط دوره اين البته.ميبرند لذت خود معاصر
از بعد يا و ماكسيمال مينيمال ، پست موسيقي عنوانهاي با تاريخنويسان و منتقدان
.دارد جداگانه پژوهشي و بحث به نياز خود كه ناميدهاند مينيمال
ميگيرد قرار پرده پس در ساختار
يا و Trains Different يا نوازنده براي 18 موسيقي چون رايك از اثري به شما كه هنگامي
به را شما كه نيست اثر ساختار تنها اين ميدهيد گوش آخناتون اپراي چون گلاس فيليپ از
شما درون با كه است آن بيواسطه و بلامانع ظاهر بلكه ميكند جذب حرفهاي شنونده عنوان
آنقدر اغلب آثار اين بافت ، و اركستراسيون ريتم ، نظر از البته ميكند برقرار ارتباط
هم اگر هم فرض به كه كنيد آناليز را آنها خود گوش با نتوانيد شما كه هستند پيچيده
داشته را كار اين انجام توانايي كه نيست مهم اصلا دارند اعتقاد آهنگسازان اين بتوانيد ،
يعني ايناثر ساختار كشيدن رخ به نه است مخاطب با ارتباط ايشان مقصود اصلا و باشيد
در هنرمندان ميان صداقت اين شاهد كمتر هنر و موسيقي تاريخ در ما كه هنرمندانه تواضعي
.بودهايم اثر خلق جريان
بارز شاخصه تكرار ،
شمار به كمپوزيسيون مهم عوامل از يكي همواره تكرار عامل غرب ، كلاسيك موسيقي سنت در
شده پرداخته نوعي به ديدگاه هر و سبك هر در تكرارها اين نوع و شكل به البته كه است رفته
خدمت در قطعه دراماتيك بار افزودن جهت در عموما تكرار عامل زيباييشناسي ديدگاه از.است
اجرا سمفوني يك در كه موتيفهايي تكرار مثال عنوان به است شده استفاده كمپوزيسيون فرم
كوچكترين ساده تكرار مينيماليسم ، در اما ميرود كار به هيجان ايجاد جهت در ميشود
گفته اين در كاملا را آن مفهوم و معني كه ميرود كار به اثري خلق جهت در موسيقايي واحد
اوج نقاط فاقد مينيمال آثار."نيت و منظور بدون موسيقي":نمود مشاهده ميتوان گلاس
در.ميدهند نشان را انتظار و خاطره چون سنتي مفهومهاي به نيازمندي عدم همچنين هستند
در كنتراست مثلا.ميبينيد كمپوزيسيون عوامل ميان را كنتراست كمترين شما مينيماليسم
.ندارد وجود خشن و نرم بافت و نامطبوع و مطبوع فواصل در تمپو ، در ديناميك ،
مينيماليسم بودن معاصر
كه محل اين درهستيم دارمشتات مدرسه در بالاخص مدرنيسم بحران اوج شاهد ما دهه 1980 در
و ميشد برگزار سالانه نوين موسيقي مورد در كنفرانسهايي و سخنرانيها سال 1946 از
در عمدتا كه بود جواني سرياليستهاي آثار پذيراي دهه 1980 در ميكرد جذب را آوانگاردها
دنيا سراسر و اروپا در را نوين موسيقي شعار و بودند يافته پرورش و 1960 دهههاي 1950
ميشد طرفداري آن از زمان آن تا كه دارمشتات در نوين موسيقي.ميدادند قبل مانند
اما باشد مطلق موسيقي و انتزاعي نامنظم ، آتونال ، پيچيده ، بود لازم شد عرض كه همانگونه
مينيماليسم بالاخص آمريكاييها معاصر موسيقي با جريان اين كه بود يعني 1980 دهه اين در
اروپا مدرن موسيقي مقابل نقطه در دقيقا كه منظم و تونال ساده ، موسيقياي گشت ، مواجه
در حاميان ، و مخالفان از وسيعي آثار اجراي و سخنرانيها مجموعه نتيجه در.ميگرفت قرار
.بگيرد شكل موسيقي معاصر تاريخ در جديدي حركت تا بودند آمده گردهم دارمشتات
به شديدا خودسرانهاي سرسختي و لجاجت با اروپايي مدرنيسم پست فرمهاي برخي و مدرنيسم
همراه آكادميك و دولتي حمايتهاي با كه ايشان موسيقي داشتند تمايل آوانگارد صرفا موسيقي
بر مبتني موسيقياي سوي به حال به تا زمان آن از و شد مواجه جديد تغييرات با يكباره بود
پست در كاملا ميتوان را جديد انگيزههاي و تغييرات اين ريشه.رفت پيش جديد انگيزههاي
با موسيقي اين.كرد مشاهده اروپايي آهنگسازان برخي بعدا و آمريكايي نوع از مدرنيسم
و رويكرد اضافه به مدرنيسم گرانبهاي تجربيات از خود پشتوانه به اتكا با تمام صراحت
آثاري خلق به دست غربي قديم موسيقي و بينالمللي و غيرغربي فرهنگهاي موسيقي در تحقيق
مخاطبان براي وصول قابل موسيقياي نگري كل و پيچيدگي عين در ميتواند آن حاصل كه ميزند
جنبشهاي و مدرنيستها ميان بخصوص ميتوان را طرف دو ميان كشمكشها اين ريشهباشد
مقصود يگانه كه است معتقد Hedonism.كرد مشاهده و 30 دهههاي 20 Hedonism بالاخص مردمي
در خوبي اصل و باشند برخوردار وسعادت خوشي حداكثر از بيشترمردم كه است اين زندگي در
حاكم تفكر مدرنيسم اوج تا اروپا موسيقي طولاني تاريخ بررسي در البته كه است خوشي
بيستم ، قرن مدرنيسم.شد مواجه خود آمريكايي رقيب با عاقبت تا جنگيد قضيه اين با روشنفكر
فلاسفه در ريشه كه تفكر اين.بود ايدهآليسم نوعي حامي رفت پيش افراطي كه مدرنيسمي
به اعتقاد با ايشان.است مطلوب كمال و ايدهآل فرم دلواپس بيشتر دارد آلماني رومانتيك
جهت در آتونال مختلف فرمهاي و انتزاع و تجريد به است هنر انتزاعيترين موسيقي اينكه
.كردند دور متداول و متعارف مسير از را موسيقي هنر و برداشتند گام ايدهآل فرم وانمودن
خويش ذاتي منطق از را موسيقي كمپوزيسيون فرمهاي ايشان آمريكايي پستمدرنيسم اعتقاد به
كردند ، خارج مخاطب با سازگاري و كمپوزيسيون اوليه مصالح و موسيقي آفرينش پروسه مراحل در
در مدرنيسم پست.شد محدود شخصي و ذهني فوقالعاده حد در مزبور موسيقي ترتيب اين به
واقعي دنياي وارد تا برآمد درصدد مدرنيسم پست دليل اين به كرد ترديد مدرنيسم ايدهآليسم
.شود موسيقي تصنيف از ملموس و
با منظم ريتم با موسيقي و گرفت قرار محض آتونال مقابل در آتونال و تونال تركيب و تونال
دارد دلالت شنونده و خالق ميان تنگاتنگ ارتباط بر و نيست بيمعني مخاطب براي كه محتوايي
عنوان به تفكر همين راستاي در.كرد قدعلم انحصارطلب و آتونال صرفا موسيقي مقابل در
انرژي تكرارشونده ، الگوهاي اساس بر و است مردم فرهنگ به وابسته عموما مينيماليسم مثال
.است شده بنا كوتاه سلولهاي و ريتميك
آينده مسيرهاي
جا هنرمندان برخي برخلاف اما غيرممكن شايد و است سخت بسيار آينده هنري مسير پيشبيني
لاينحل بحراني به و ميدوزند چشم ايشان به فكري جهت به هنرجويان اغلب كه امروز افتاده
به توجه با دراينباره ميانديشند معاصر هنر در بنبست به و رسيدهاند معاصر هنر در
برخلاف جهان نقاط اقصي به هنري و پژوهشي و پرورشي مراكز شدن پخش و ارتباطات انقلاب
و بيستم قرن مدرن ، موسيقي غني منابع به دسترسي همچنين نوزدهم ، قرن اروپاي در هنر مركزيت
عدم مشاهده همچنين مختلف ملل بومي موسيقي به دسترسي حتي و كلاسيك موسيقي گذشته قرون
هر ارائه و تحقيق براي را مسير كه مدرن موسيقي علوم دستاورد مخصوصا معاصر موسيقي قطعيت
پيشرفتها اين به توجه با بلكه نرسيده بنبست به موسيقي تنها نه ميكند ، باز موسيقي نوع
نظر به دوره اين در.ميكند حركت جلو سوي به شتابگونه حركتي با و يافته نجات بنبست از
.است يافته ارزش پيش از بيش آهنگساز خود فرهنگ بلكه نباشد مدنظر آنچنان سبكگرايي ميرسد
آن جنبههاي مثبتترين و منفيترين ميان فرق كه داشتيم پيشرو باغچهاي گذشته در اگر
به بازاري آشفته ظاهرا كه داريم پيشرو جنگلي اكنون بود آن فضله و بلبل چهچه ميان فرق
بسيار آن وجهه مثبتترين و شود كشف بايد كه است گذاشته پيشرويمان پستمدرن اصطلاح
.است اكنون و گذشته بلبل چهچه از عظيمتر
كن رها موسيقي در را خود
مايل ايت آلبوم به نگاهي
ديانتي نوشين:ترجمه
كرد سفر بارسلون به فيلمش اولين موفق گيشه از داغ گزارشهاي بال بر "امينم" گذشته هفته
_ رپ يك شخصي زندگينامه _ "مايل ايت" فيلم.كند شركت اروپا MTV جوايز اهداي مراسم در تا
هفته اولين در كند ، تغيير او مورد در مخالف عقايد زود خيلي شد باعث استعدادش كه كسي
"مايل ايت" فيلم اين ، بر علاوه.است داشته فروش دلار ميليون متحده 5/54 ايالات در نمايش
موسيقي و است انداخته راه به اسكار جايزه دريافت براي جدي همهمهاي "امينم" اجراي و
جايزه MTV جوايز ميان در اگر حتي.است كرده پيدا راه بيلبورد 200 به مستقيما فيلم
.بود جايزه اين بر ديگران راه سد حتما او داشت ، وجود هم Gossover بازي بهترين
شوي براي) آلبوم بهترين:كند بسنده افتخار جام سه همين به بايد او فعلي ، شرايط با اما
دو بايد كه اروپايي مشتاقان براي.هيپهاپ هنرمند بهترين و مرد ، هنرمند بهترين ،(Eminem
آن و دارد وجود دلگرمي مايه يك باشند ، محلي سينماهاي در فيلم نمايش منتظر بيشتر يا ماه
اگر.است _ كن رها را خود _ اينجا به تا سال 2002 آهنگ بهترين و فيلم آهنگ زنده اجراي
.باشند داشته را آن آلبوم ميتوانند حداقل ببينند ، را فيلم نميتوانند هنوز هواداران
تلاش راحتي به ميتوانند آن دوستداران و ندارد وجود آلبوم در ديالوگها و تصاوير سنگيني
.كنند درك را باشد رپ ژانر نماينده كه فيلم موسيقي اولين ساخت براي Eminem
.ياس بر غلبه براي بااستعداد فردي كوشش.ميپردازند موضوع يك به دو هر فيلم و آلبوم
جاهطلبي.ميشود او راه سد پرينس و آورد دست به را پيست اداره ميخواهد مانرو توني
بهترين الهامبخش كه نيست شگفتي جاي و ميكنند درك را آن هنرمندان همه كه است موضوعي
.است بوده پرينس آلبوم انسانيترين و ماندن زنده ،Gibb برادران آهنگ
او.شود شناخته رسميت به تا ميكند تلاش كه است بااستعدادي آدم داستان مايل ايت فيلم
كن ، رها را خود.باشند موفق سياهان ژانر در تا ميكوشد تمام جديت با كه است سفيدپوستي
كه زماني.ميكند تكرار را آوا همان گيتار سپس و ميشود آغاز كيبورد ترسناك سولوي با
شعر.ميكند داستانش تعريف و خود كاراكتر توضيح به شروع Eminem ميشود ، نواخته باس درام
وجود ديگري راه هيچ زيرا فرصتهاست ، از استفاده و نفس به اعتماد كردن ، كار سخت درباره
لحظه كن ، رها موسيقي در را خود":ميخواند باانگيزه و وراج سخنران كرمانينك گروه.ندارد
از ثانيه سه تقريبا در كلمات همين "بگذرد هيچگاه نگذاري است بهتر.توست آن از /
بيان پرحرارت و واضح و مشخص بهطور را كلمه هر او.ميكنند پرواز بيرون به Eminem دهان
بسازد چيزي خود از ميخواهد و است گرسنه او نيست ، عصباني Eminem بار اولين براي.ميكند
.باشد اميدبخش راكي فيلم اولين اندازه به كه
اين زمان دقيقه در 6.است تازه گامهاي برداشتن مورد در نيز آلبوم از مايل ايت آهنگ
اين از بسياري اينكه باميآورد زبان بر كلمه شگفتآوري 1100 سرعت با Eminem آهنگ ،
سفر تنهايي به بايد من / شدهام بزرگ من مادر ، متاسفم" مانند _ هستند كليشهاي واژهها
هنوز _ "ميسازم تازهاي راه خودم براي / بگذارم كسي پاي جاي را پايم نميخواهم / كنم
آكورد سهاست ساده عمدا (Eminem ساخته) آهنگ دو هر در موسيقي.است تاثيرگذاري آهنگ
شعر بند هر بر تله يك شدن بسته مانند ترق ترق صداي يا كيبورد دلنگ دلنگ كمي گيتار ،
ساده كاملا مايل ايت آلبوم مشكل.ميكند فوران كر گروه همخواني درون و ميكند تاكيد
به.است زده ساز آلبوم آهنگ از 16 آهنگ در 5 فقط او.نيست Eminem كافي اندازه به:است
آلبوم اواسط نيست ، همراه Eminem فريادهاي با شعرها آلبوم آهنگهاي بقيه در آنكه خاطر
شد خواهند فراموش دوستداران اذهان در ناچار به اضافي آهنگهاي اين.است كرده پيدا تنزل
تب" آلبوم مانند درست).ماند خواهد زنده يادها در Eminem آلبوم يك بهعنوان مايل ايت و
.(داشت آهنگ فقط 6 آنكه عليرغم ميشود ، شناخته Bee Gees آلبوم يك بهعنوان كه "شنبه شب
.شد خواهد داشته گرامي رپ بزرگ فيلم موسيقي اولين بهعنوان مايل ايت ناچار ، به هم باز
صميمانه و دقيق خيلي را آن Eminem اما ندارد ، را افتخار اين استحقاق واقعا آلبوم اين
.است درآورده كار از
هنر حاشيه
مولوي در ليوانها روي رقص*
بن در جهان تئاتر جشنواره و شيراز در روزه اجراي 40 از پس "ليوانها روي رقص" نمايش
.شد خواهد اجرا ساعت 17 روز هر مولوي تالار در آذرماه از 20 (آلمان)
فروش ركورد نمايش اين:ميگويد نمايش اين كارگردان و نويسنده طراح ، كوهستاني ، اميررضا
دوم روز و كردند ، كار از زيادي استقبال مردم بن در همچنين.است شكسته شيراز شهر در را
آلماني منتقدان و روزنامهنگاران همچنين.بود شده تمام ما اجراي بليت پيشفروش ظهر از
بزرگ عكس چاپ با اجرا از بعد روز آنسايگر روزنامه در و كردند ، رضايت اظهار نمايش از
!است تماشاچيان همراه اجرا از پس ليوانها روي رقص كه نوشت منتقدي نمايش
روي رقص نمايش در كارگرداني هامبورگ تئاتر دانشگاه دانشجوي يك كه نماند ناگفته
پسري درباره نمايش داستان.است كرده ارائه خود پاياننامه پروژه بهعنوان را ليوانها
اعتقاد او ميگويد ، (هندويان رقص الهه) شيوا با خود ارتباط از روانشناسش دكتر به كه است
...و است هندو الهه اين يافته تناسخ است ، بوده علاقهمند او به كه دختري شيوا دارد
كانادا در آلبي ادوارد*
نوامبر جمعه 29 روز مشهور نمايشنامهنويس آلبي ادوارد از دعوت با كانادا قلم انجمن
در كانادا قلم انجمن رئيس براهني رضا.كرد برگزار "رايتر پلي" عنوان با برنامهاي
نيم از بيش:است نوشته آلبي ادوارد درباره "كانادا پن" حاميان و اعضا به خطاب نامهاي
.است گفته سخن بشري زندگي پوچيهاي و تضادها از تاكيد و صراحت با آلبي ادوارد كه است قرن
.است داشته مدرن زندگي جنبههاي همه به منتقدانه نگاهي نمايشنامههايش همه در آلبي
درام اينكه درباره را ما ارزشي سيستمهاي همه بيشك و كاراكترسازي نگاه درام ، زبان آلبي
قلم انجمن رئيس نامه در.است كرده منقلب ميكند ، معرفي و نمايندگي را چيز چه و چيست
بوده قلم انجمن سرسخت و برجسته طرفداران از يكي هميشه آلبي ادوارد:آمده همچنين كانادا
.است داده نويسندگان از حمايت و طرفداري نامههاي پاي را خود امضاي آلبي.است
صحنه بر فمينيست روزنامهنگار يك*
ياراحمدي امير محمد كه است نمايشنامهاي عنوان مرده ، زن شش درباره برزخي مدرن اعترافات
اصلي موضوع زنان كه ياراحمدي.است شده نوشته فمينيست روزنامهنگار يك زندگي براساس
بسيار اجتماعي تحولات در زنان نقش:گفت ما زنان سايت به ميدهند ، تشكيل را وي كارهاي
است كاري آنان ويژگيهاي به جامعه اشراف جهت زنان به مربوط مسائل طرح و است تعيينكننده
و دارد زن بازيگر نمايشنامه 6 اين گفت تئاتر اين بازيگران درباره وي.شود انجام بايد كه
جشنواره به رسيدن براي ولي.كند ايفا نفر يك را نقشها تمامي كه علاقهمندم بسيار من
براي مجابي زهره خانم از.هستم مشكل دچار بازيگر انتخاب براي زيرا نيست كار اين امكان
من به قطعي جواب هنوز و هستند سفر در ايشان اما كردهام درخواست نقش اين اجراي
.ندادهاند
ماچين و چين به دراز سفري*
گذشته ماه در "ابريشم جاده سوي اين" عنوان با امسال كلن ، ايراني تئاتر جشنواره نهمين
ايراني نمايشي گروههاي سهم گذشته ، سالهاي برخلاف برنامه ، اين در.شد برگزار آلمان در
آلمان و آذربايجان افغانستان ، هند ، چين ، از گروههايي مقابل ، در و بود اندك بسيار آن در
در چولي روبرتو حضور و داشتند شركت ايران از تعزيه گروه يك گذشته ، سال در.داشتند حضور
سياسي گروههاي از برخي اعتراض با ايران نمايشي هنرهاي مركز همكاري علت به جشنواره اين
از نكردن دعوت براي دلايل مهمترين از يكي اعتراضها اينشد روبرو گذشته سال در
دو" قصه براساس نمايشي جشنواره اين در.بود امسال جشنواره در كشور داخل نمايشي گروههاي
همچنين.رفت صحنه روي بر ايراني كارگردان يك سوي از نبوي سيدابراهيم نوشته "سنگر
كودكان براي موزيكال نمايش دو نيز شاملو احمد "گمشده ستاره" و "پريا" شعرهاي براساس
جشنواره به ميكوشند كه داشتهاند اذعان جشنواره اين دستاندركاران.است شده اجرا
خود سياسي تنشهاي از زمان مرور به تبعيد در تئاتر ميرسد نظر بهيابند دست ضدمليتي
.است تئاتر جهان در جديدي تجربههاي كسب پي در و ميكاهد
گرفت افتخار نشان معترض پينتر*
انگلستان كشور به كه خدماتي پاس به بريتانيايي ، سرشناس نمايشنامهنويس پينتر ، هارولد
بيماري با است مدتي كه ساله پينتر 72.كرد دريافت ملكه از افتخار معتبر نشان يك كرده ،
نفر از 65 بيش زماني مقطع هر در كه كرده دريافت را نشاني ميكند ، نرم پنجه و دست سرطان
.باشند آن داراي نميتوانند
ياد گذشته سال در 50 زبان انگليسي نويسندگان مهمترين از يكي بهعنوان پينتر هارولد از
نام "خانه به بازگشت" و "سرايدار" از ميتوان او معروف نمايشنامههاي ميان از.ميكنند
دوم اليزابت ملكه از را خود مدال داده ، انجام ادبيات زمينه در كه خدماتي پاس به او.برد
پينتر.بود شده بريتانيا امپراتوري مدال دريافت به موفق نيز سال 1966 در او.كرد دريافت
كه درازي راه براي كشور كه است افتخاري لقب اين":گفت افتخار نشان اين دريافت هنگام در
".است كرده اعطا من به پيمودهام
از اين از قبل كوزوو و افغانستان بمباران عمليات صريح منتقدان از يكي پينتر هارولد
من":گفت و كرد امتناع بريتانيا پيشين نخستوزير ميجر ، جان طرف از "سر" عنوان دريافت
خالي را افتخار عنوان پينتر ، ".پذيرفت نخواهم را محافظهكار دولت يك طرف از تقديري چنين
با سياسياش موضع دليل به پينتر هارولد.است دانسته سياسي مفهوم و ارزش هرگونه از
از بلر توني فرمانبرداري كه گفت اخيرا و است مخالف بريتانيا دولت نظامي عمليات
مصاحبه يك در او.ميشود او انزجار و شرمساري موجب بوش دبليو جورج خارجي سياستهاي
.كرد قلمداد صدامحسين از مهمتر را بوش جورج تلويزيوني ،
تالار
انتظار در ماندانا
"ماندانا گمشده گفتار از تكه يك"
نمايش به نگاهي
خيرابي ناهيد
و بازيگري ليسانس و اسكويي مصطفي دكتر "آناهيتا هنركده" فارغالتحصيل كاظمي مريم
در پانتوميم آموزشي دوره او.است تهران دانشگاه زيبا هنرهاي دانشكده از كارگرداني
نمايش با سال 1366 در كاظمي مريماست گذرانده را ايران در "لكوك ژاك" آموزشي كارگاه
را خود حرفهاي كار اسماعيلخاني جمشيد زندهياد كارگرداني به "گريست نخواهد هرگز مسيح"
و تمرين كه كارهايي بر علاوه مدت اين در او.است كرده كار مستمر بهطور تاكنون و آغاز
كارگرداني به "آشويتس زنان اركستر":جمله از است ، كرده بازي نمايش در 12 نشدهاند ، اجرا
كارگرداني به "چمدان" و صادقي قطبالدين كارگرداني به "سيمرغ سيمرغ ، " ،"آتيلاپسياني"
.است كرده كارگرداني و نوشته را نمايش يك و بازي و كارگرداني را نمايش آييش40 فرهاد"
مرادي كيومرث كارگرداني به "خالي فنجان در خواب" نمايش در تمرين مشغول هم حاضر حال در
سال 1369 از.است خود بازي و كارگرداني به "قلعه پنج خوانين" نمايش تمرين همچنين است ،
سينمايي و ميليمتري هشت تلويزيوني مجموعه شامل 14 كه است كرده شروع هم را تصوير كار
كانديداي و خودش ساخته "نوازش" كوتاه فيلم براي جشنواره زرين كتاب برنده كاظمي.است
فيلم دومين تهيه مقدمات اكنون هم او.است سينما خانه دوم جشن در يك نقش بازيگر بهترين
شهر تئاتر شماره 2 كوچك تالار در آذر 81 و آبان در كار اينميكند فراهم را خود كوتاه
.است اجرا حال در
.ميشوم سالن وارد.ميكنم طي تاريكي در را پلهها
امكاناتي با كوچك.اصلي ساختمان طبقه بالاترين در.است شهر تئاتر شماره 2 سالن اينجا
هولانگيز كمي سياه زمينههاي با تاريكي آن در فضا شده ، شروع نمايش موسيقي.هيچ تقريبا
بهتر يا و صندليها.ميرسانم تماشاگران رديف اولين به را خود احتياط با و آهسته.است
.است خالي اكثرا نيمكتها بگويم است
اخلاق اخلاق ، به اول همواره اسكويي ، كه مصطفي دكتر.ميدهم تشخيص را اسكويي خود كنار در
.دارد تاكيد تعاليماش در هنري
.گرفته بر در پهن را باريك كمر نقرهاي ، كمربندي تن ، بر سياه جامه.است "ماندانا" اين و
.صخره بر ايستاده.كوه قلههاي قلهها ، بر سترگ رنجي رنج ، سياهي بر افشانده سفيد گيسوان
كه انسان ، تاريخ از برآمده نيروي اين.انديشه جوان سپيدموي.گردن و پا و دست بر زنجير
سخره به را صخره صخره ، چونانميكند عياري شكلي به مكاني ، و زمانهاي هر در زماني ، هر
.ميغرد كه است "ماندانا" اينك و.بند در.حكمران گردن و پاي زنجير بر.گرفته
ميلاد" نوشته "ماندانا گمشده گفتار از تكه يك" نمايشنامه بازيگر تنها "كاظمي مريم"
كار عهده از خوب خيلي "ميرحسيني مهرالسادات" و "طلايي مرضيه" كارگرداني به "اكبرنژاد
كه است قرار اين از نمايش داستان خلاصه.ميكند كوتاه را نمايش طول دقيقه و 40 برميآيد
شده كشيده بند به كوه البرز صخرههاي بر كوروش ، زادن تاوان به (كوروش مادر) "ماندانا"
تخت مبادا تا او ، كردن نابود و اژدهاك توسط كوروش يافتن براي است طعمهاي او.است
.مينويسد را زندگيش كوروش آمدن انتظار در ماندانا.كند ويران را پادشاه
ميكند زندگي چطور تئاتر هنرمند يك اينكه و خالي ، صندليهاي اين به پاسخ در كاظمي مريم
طبعا و ماست جامعه كل از بخشي هم ، تئاتر:ميگويد ميكند ، كار انگيزهاي چه با اصلا و
مالي لحاظ به زندگيمان بايد ما بله ;ميگويد او.است جامعه اين مشكلات شبيه هم مشكلاتش
.كنيم زندگي باشيم قادر هم صحنه روي تا باشيم داشته را خودمان زندگي بايد شود ، تامين
به سالن بودن پر ;ميگويد او و نميكنند؟ استقبال مردم چرا بود ، خوب كه كار ;ميپرسم
و چشمگير دكورهاي وجود دليل به سالنها وقتها خيلي.نيست تئاتر كار بودن خوب معناي
حمايت دولت كه تئاتريها از ;ميپرسم.ميشود پر غيره و زنده موسيقي يا و برق و پرزرق
صورت به مالي حمايت پيش سال چند از بله ;ميگويد جواب در كاظمي مريم و ميكند مالي
عنوان مسئوليني زود خيلي ولي بود بهتر اوايلشد شروع كار عوامل كليه به دستمزد پرداخت
ادامه او.بكنيم مالي حمايت بتوانيم ما تا دربياورد را خودش خرج بايد گيشه كه كردند
شد دوباره هنر ، عرصههاي باقي در چه و سينما در چه گيشه آشناي موضوع كه شد اين ;ميدهد
تئاتر ميدانيد كه شدند تئاتر راهي سينما بازيگران كه شد همين ;ميگويد كاظمي.راه سد
فقط تازه كه ميدهد ادامه او.دارد فرق خيلي سينما با و ميخواهد صدا و بدن
مريم.ميگيرد قرار حمايت مورد و ميكنند تصويب اجرا براي را پسند گيشه نمايشنامههاي
معتقد مريم.نميشود ممكن الزاما خلاقيت و كالا شده چيزها خيلي مثل هم تئاتر:ميگويد
صحنه به كارهايي نتيجه در و نميچرخد خوبي به تئاتر انديشمند و صحيح هنر با گيشه كه است
.نيست تئاتر ولي ندارد اشكالي اگرچه كه ميرود
|