هميشه براي روزنامهنگاري
آب برابر نفتدر
زندگي حاشيه
نميشود
جرم مانع اجتماعي انتظام استراتژي
هميشه براي روزنامهنگاري
2 قندي حسين با گو و گفت
سياسي نشدندايدئولوژيهاي بزرگ ايدئولوژي منبا نسل روزنامهنگاران
ما وغم هم نتيجه در نگرفتيم آنهاقرار معرض در ما نكرديا نفوذ ما در يا متداول
بود آموختنتكنيكها
پنهاني داوود
.است روزنامهنگاري براي روزنامهنگاري ميكنند ، مطرح خيليها كه را ديگر مسئلهاي *
آرمان روزنامهنگار يك كه ميپذيريد يعني داريد ، اعتقاد موضوع اين به هم شما خود آيا
نباشد؟ پايبند عقيدهاي هيچ به و نگذارد تاثير او روي بر سياست باشد ، نداشته
كه گفتم اول همان در را موضوع من.باشد نداشته آرماني هيچ انساني ميشود مگر
ما در يا متداول سياسي ايدئولوژيهاينشدند بزرگ ايدئولوژي با من نسل روزنامهنگاران
.بود تكنيكها آموختن ما هموغم نتيجه در.نگرفتيم قرار آنها معرض در ما يا نكرد
نفوذ
صورت حتما نوشت ، صورت دو به ميتوان را آن كه ميديدم و ميكردم نگاه خبري به من وقتي
ميخواستم.ميگويد چه خبر آن كه نداشتم كاري هم نكته اين به ميكردم انتخاب را دوم
يك انساني هر حال هر به.كنم اقناع را مخاطبم ميتوانم چگونه خبر اين با بدانم
براي را روزنامهنگاري كار شما اگر ميگويم من اما.دارد تفكري و ايدئولوژي
و داريد نگه هم خودتان براي را انديشهتان ميتوانيد باشيد ، گرفته ياد روزنامهنگاري
.بكنيد هم معاش امرار
روزنامهنگاري كار كه هستند خيليها شايدحرفهاي روزنامهنگاري ميگويند اين به
كه است سال من 32.است جدا آنها بحث.نميكنند معاش امرار روزنامهنگاري از اما ميكنند
بند در را خودم نميتوانم نتيجه در ميكنم ، معاش امرار روزنامهنگاري كار طريق از
هم من امثال سوم جهان كشورهاي در ايسمي هر شكست با كه اين براي.دهم قرار مختلف اسمهاي
.ميدهيم دستم از را كارمان
است روزنامهنگار يك اين كنيم فكر كه است نرسيده روشنبيني اين به آنقدر هم ما جامعه
همه به وقتي.دارد ربط هم به اينجا در چيز همه.كند كار ميتواند هم فردا كرد كار امروز
دست از را كارش كه است روزنامهنگار اين ميشود ، نگريسته ايدئولوژي قالب و دريچه از چيز
فكري بد آدم و بماند مدتي بشود ، روزنامهنگاري كار وارد كسي ميدانم بعيد من.ميدهد
براي آزاديخواهي حس و نوعدوستي حس آزادي ، با را آدم كه است شغلي شغل اين چون.باشد
من ميشد متولد تازه كه روزنامههايي از خيلي در.ميزنم مثالي.ميكند روبهرو همه
مدام چون چرا؟.هستند دنيا انسانهاي صبورترين چاپخانه كارگران كه ميديدم.داشتم حضور
كمي را خود موضع حتي من.ميكنند تصحيح خبر و ميكنند تايپ خبر و ميخوانند خبر دارند
ابتداي در ميشوند ، روزنامه وارد محيط كردن تميز براي كه مستخدمهايي.ميبرم پايينتر
از بعد و ميكنند مطالب خواندن كار به شروع مدتي از بعد.ميكنند جمع را روزنامهها كار
خبر بمباران معرض در مدام آدم كه شغلي چنين در.ميكنند اظهارنظر به شروع خودشان مدتي
هر به شما.كنيد محصور تفكري يك در را خودتان شما كه نميطلبد كار فضاي ميگيرد ، قرار
نميتوانم من.داريد خاصي مشي يك كنيد كار كه رسانهاي هر در يا روزنامه هر در حال
خب.كنم كار آنها با نميخواهم پس مخالفم تفكر اين يا روزنامه اين مشي با من چون بگويم
و راديويي كانال هزار ميان 50 از دنيا تمام در فرضا كه است ممكن نكنم كار است قرار اگر
.كنم پيدا ديوگارسيا جزيره در زمين انتهاي در را جايي يك فقط من مطبوعات و تلويزيوني
همين در كه كساني از ديديمخيلي ما ولي.نميتوانم اصلا.بروم آنجا ميتوانم من آيا
نشريات در كه كساني.ميكردهاند كار ديگري نشريات در انقلاب از قبل ميكنند ، كار ايران
جا خيليها خودمان روزنامههاي همين در.ميكنند كار دارند الان نميكردند ، كار ايراني
ترك را روزنامه اين چرا تو ميگفتيم سالهاي جوان 20 يك به روزي اگر شايد كردهاند ، عوض
كه ديديم ما بعد ولي.بگويد نه هم شما به و شود متورم هم گردنش رگ بود ممكن نميكني ،
به شروع بود ، قبلي جريان مخالف درست كه روزنامهاي يك در ميرفتند افراد همان
باشد داشته كه تفكري و انديشه هر روزنامهنگار كه است اين بر اعتقادم من.كارميكردند
روزي كسب آن طريق از كه پولدرآور حرفه يك بهعنوان شغل اين به يا كار اين به اگر
روشن رسانه يك به نسبت او شناخت.نميماند باقي متعصب نتيجه در كند ، نگاه ميكند ،
مطبوعات در كه ايران روزنامهنگاران اكثر.ميدهد تطبيق كار آن با را خودش بعد ميشود ،
براي پزشك يك ميزنم ، را پزشك مثال دوباره من.نيستند ايدئولوژيك ميكنند ، يك كار جهان
ميخواهيم نوعي به واقع در هم ما.نميگيرد نظر در را او تفكر انسان يك معاينه
در را رسانهمان خطمشي ديگري و جامعه يكي كه است كافي كار اين براي كنيم اطلاعرساني
او كه ميگذارد تاثير آنجا تا روزنامهنگار يك ذهنيت بر عده يك تفكرات اگر.بگيريم نظر
بالا مدام خطايش ضريب و ميكند خطا او من عقيده به دهد ، انجام درست را كارش نميتواند
حرفهاي نظر از من.بسنجيم مخاطبان بر را خبر تاثير كه است اين حرفهاي شناخت.ميرود
به را هدف اين كه كنيم انتخاب را تيتر اين ما اگر ميگويم من.ميكنم نگاه كارم به
كند ، مخالفت مسئله اين با نوعي سردبير است ممكن.است جامعه نفع به كند القا جامعه
در اگر من نتيجه در.كنند رعايت را حرفهاي آداب بايد حرفهاي آدمهاي طبيعتا
در كه نخواهم مگر باشم ، نداشته كاري روزنامه آن مرام به بايد ميكنم كار روزنامهاي
.كنم كار آنجا
نميكند ، تجاوز دست انگشتان تعداد از ما يك درجه نگاران روزنامه تعداد كه گفتيد شما*
است؟ افتاده اتفاقي چه بدانم ميخواهم
.است ديگري بحث نيز روزنامهنگاري به علاقهمندي و است بحث يك حرفهاي روزنامهنگاري
بد اين كه نميگويم من.ميكنند روزنامهنگاري كار سياسي اهداف خاطر به كه هستند افرادي
بتواند روزنامهنگار يك اينكه.دادم نظر خودم معيارهاي براساس سوال آن در من.نه يا است
...و بزند تيتر خوب يا دهد تشخيص بد عكس از را خوب عكس يك مثال براي بتواند بنويسد ، خوب
ما نه ، يا است مناسب نشريهاش نوع به توجه با موردنظر صفحهآرايي كه دهد تشخيص بتواند و
براي.نشدهايم آشنا نگاري روزنامه حوزه در تخصصگرايي با هنوز ما.نداريم متاسفانه
آموزش دانشكدهها طريق از غرب در را حوزه اين.شد قائل تخصصي حوزه بايد روزنامهنگار
را او كنارش در ولي ميآوريم وجود به روزنامهنگاري ما آنجا در.هيچ اينجا در و ميدهند
خاطر بهنميشناسند را خبر ما عكاسهاي اينجا در.ميدهيم پرورش تخصصي حوزهاي در
قدر اين اينها خاطر همين به.ميآموزند هنري عكاسي افراد اين به دانشكدهها در اينكه
عكاسي بايد ما.كنيم ايجاد خبري عكاس آن كنار در بدهيم درس عكاسي بايد ما.دارند مشكل
ميشود فارغالتحصيل وقتي فرد اين نتيجه دركنيم ايجاد هنري عكاس آن كنار در بدهيم درس
آموزش نوع اين متاسفانه ما.است يافته دست هم زمينه اين در تخصصي به عكاسي هنر كنار در
در حاضر حال در.ميشويم روبهرو هست الان كه مشكلي اين با نداريم چون.نداريم را
ما.داريم مناسبي استادان نه و داريم حوزه اين در مناسبي گزينش نه ما دانشكدهها
تحريريه يك كنار از هم بار يك اينجا اما ميفهمند خوب را موضوع تئوري كه داريم استاداني
درس كه افرادي روزنامهنگاري درسهاي از بسياري كه است حالي در اين.نكردهاند گذر
مختلف حوزههاي در كار تجربهباشند داشته را كار تجربه حتما بايد ميدهند
.كرد صادر حوزهها همه براي كلي دستورالعمل نميتوان بنابراين است متفاوت روزنامهنگاري
.متفاوتند حال هر به تكنيكها
آب برابر نفتدر
پاياني بخش
و اسهال حصبه ، همچونوبا بازگشتبيماريهايي دليل معتقدند پزشكاننيز از برخي
است انساني فضولات آلودهبه آبهاي از ناشي هپاتيت
خورسند مريم
چند به آيتاللهي محمدرضا سيد امضاي به نامهاي تهران استانداري از پيش سال دو حدود
در فارسي سايت چند در نيز اكنون هم كه نامه اين متن در.شد ارسال سازمان و وزارتخانه
درصد پنج و شصت به قريب بهداشت و سلامت اينكه به نظر ;بود آمده چنين است موجود اينترنت
و بحث منظور به لذا است جدي تهديد و خطر معرض در اهداف شهرستانهاي و تهران ساكنان
نهايتا و ميگيرد سرچشمه آنجا از تهديد اين كه محلي از بازديد همچنين و لازم بررسي
در كه جلسهاي در وزارتخانه آن تامالاختيار و مطلع نماينده است خواهشمند تصميم ، اتخاذ
.شد ارسال محرمانه خيلي عنوان با نامه.رسانند هم به حضور ميشود تشكيل استاندار دفتر
:بود اين شد گفته آنها به روز آن كه آنچه.كردند حركت لشكرك پادگان سمت به مهمانان
هزار ديگر 6 عبارت به يا و ساعت در مترمكعب حجم 250 با لشكرك پادگان پرسنل فاضلاب تمامي
از عبور از پس و شده مخازن وارد پادگان ابرو گند كانالهاي از شبانهروز در مترمكعب
و ميليون يك حداقل به سال در آن حجم و شده لتيان سد پشت درياچه وارد عينا حوضچهها اين
از نقل به دارد وجود اينترنت در كه متني در.ميرسد مترمكعب ميليون دو حداكثر
مناطقي ساكنان درصد حدود 95 ميدهد نشان بهداشت وزارت كتبي گزارش به است آمده آيتاللهي
روده و شكم در انگل وجود از خردسالان ويژه به ميكنند استفاده آب اين از كه تهران از
.ميبرند رنج
ديديم ما آنچه
كه منطقه در حاضر نگهباني اتاقكهاي و لشكرك پادگان به رو لواسان رودخانه قديمي پل روي
آن اطراف شده كشيده ديوارهاي امااست رويت قابل لشكرك پادگان تصفيه مخزنهاي بايستي
ديدن ميشود ، جمعآوري مخازن اين در چه آن از بتواند سادگي به رهگذري هر تا ميشود مانع
.كند
كه اين بر علاوه هفته روزهاي از برخي آغاز در پيش ماه چند تا:ميگويد اهالي از يكي
رهگذري هر داشت ، قرار آب روي كه انساني فضولات وجود ميكرد پخش را فاضلاب تند بوي باد
:ميافزايد و ميدهد نشان را پادگان آب تصفيه مخازن شهروند اين.ميكرد متاثر شدت به را
ديگر يكي.است چرخش حال در گرداب مثل مخازن اين درون محتويات كه بودهايم شاهد بارها
محيطزيست سوي از بارها:ميگويد موجود آب شدن مختل و مسئله اين به اعتراض با اهالي از
انساني آلودگي بر علاوه اما شد داده تذكراتي و هشدارها منطقه اين به بهداشت وزارت و
كشتار به وي.هستيم مواجه لواسان رودخانه در ديگري آلودگيهاي با لشكرك پادگان از حاصل
بارها:ميگويد و كرده اشاره زيست محيط حفاظت سازمان محيطبانان سوي از ولگرد سگهاي
آلودگي مسئله همين و افتاده رودخانه اين درون شده كشته حيوانات اين جنازه شده ديده
از ناباورانه تهران شرق اهالي ميان اين در.است كرده برابر چند را لواسان رودخانه
برخي.ميكنند گله منطقه آب بوي و طعم تغيير همچنين و شرب آب در كلر شديد غلظت ميزان
ناشي هپاتيت و اسهال حصبه ، وبا ، همچون بيماريهايي بازگشت دليل معتقدند نيز پزشكان از
استفاده پيامدهاي كارشناسان و متخصصين گفته به.است انساني فضولات به آلوده آبهاي از
"شيگلها" آمدن وجود به روده ، و معده در گوناگون انگلهاي ايجاد خوني ، اسهال آبي چنين از
ماهي چند اكنونميدهد قرار تهديد مورد شدت رابه انسان سلامت كه است "سالمونهها" و
شده تصفيه اصطلاح به فضولات از دور تا كرده پيدا مجال لواسان رودخانه بستر كه است
موقت صورت به پادگان شده انجام مداوم پيگيريهاي با ميشود گفته.بكشد نفس لشكرك پادگان
.ميكند ممانعت رودخانه به فاضلاب ارسال از و كرده حفر چاه چند
از لشكرك پادگان كه اين ذكر با تهران استانداري عمراني امور معاون كريمي ميان همين در
آينده در و شده اصلاح پادگان اين فاضلاب سيستم:ميگويد است تهران آب آلاينده مراكز
:ميگويد تهران شرب آب آلودگي درباره وي.ميشود منتقل تهران شهر از خارج به پادگان
اصلاح آنها فاضلاب سيستم و تخريب آنها از برخي و شناسايي تهران آب آلايندههاي تمام
سموم شدن جاري از تا داده ماموريت كشاورزي جهاد به استانداري ديگر سوي ازاست شده
استان براي را گردشگري طرحهاي شهرسازي و مسكن وزارت و جلوگيري رودخانه به كشاورزي
ايجاد رودخانهها حريم در ديوار مانند موانعي نزديك آينده در همچنين.كند ايجاد تهران
.شود پيشگيري تهران آب آلايندگي از تا ميشود
آب حاضر حال در:ميگويد توضيحات اين همه ذكر با تهران استانداري عمراني امور معاون
سال همچون 40 تهران آب كيفيت ميگويند.است سالم تهران آب ميگويند ، .است سالم تهران
است سالم تهران آب ميگويند ، .بود همه زبانزد كيفيت و زلالي از كه دوراني همان.است پيش
فاضلابهاي از ما آب منابع آلايندههاي درصد كه 97 زماني تا اما.ميكنيم باور هم ما
آلودگيهاي معرض در آب منابع ساير و سدها رودخانهها ، حريمهاي كه زماني تا باشند ، شهري
پرچم "شيرين آب جنگ" در باشيم اميدوار ميتوانيم آيا دارند ، قرار كشاورزي شهري ، انساني ،
آشكار نمونههاي فقط كرج و جاجرود لتيان ، رودخانههاي آب آلودگي !باشد برفراز ما سفيد
.است آن شده
زندگي حاشيه
زنان از تبعيض هرگونه رفع" و اروپا اتحاديه *
را ايران با اقتصادي روابط برقراري شرط آمدهاند ايران به كه اروپا اتحاديه نمايندگان
به خبر اين اعلام با آگاه منبع يك.كردهاند عنوان "زنان عليه تبعيض هرگونه رفع"
با اقتصادي همكاريهاي درباره پيششرطي اروپا كه ميشود گفته هرچند:افزود "رويداد"
و شده باره اين در قوانين تغيير خواستار اروپا اتحاديه نمايندگان اما ندارد ايران
.ميشود شروع قانونگذاري با بشر حقوق در پيشرفت كه گفتهاند
مهاجرت قانون لغو *
عالي ديوان.باشند متخصص آنها اگر حتيبست مهاجران روي به را خود مرزهاي هم آلمان
خارجي متخصص كارگر نامحدودي تعداد آن براساس كه را كشور اين مهاجرت قوانين از يكي آلمان
به آلمان اساسي قانون دادگاه.است كرده لغو شوند آلمان وارد ژانويه ماه از ميتوانستند
ايالات اين.كرد رسيدگي است ، محافظهكار احزاب كنترل تحت كه كشور اين ايالت شش شكايت
دو از قانون اين بود قرار.است نبوده قانوني پارلمان در بحث قانون تصويب بودند گفته
.شود اجرا ديگر هفته
خانه در ماهواره *
كار درحال ماهواره ديش انبوهي حجم هماكنون نوشت گزارشي در گذشته هفته اعتماد روزنامه
نميدهد توضيح آمار اين منبع درباره روزنامه خبرنگار.دارد وجود تهران پشتبامهاي در
علاقهمندان ماهواره آزادي لايحه كليات نهايي تاييد صورت در كه ميكند تاكيد فقط
و دريافت شده فيلتر كانالهاي برخي از را خارجي تلويزيوني برنامههاي ميتوانند ،
.كنند استفاده
زنان توماني ميليارد بودجه 60*
كه اجرايي دستگاههاي كليه برنامهريزي ، و مديريت سازمان محترم رياست دستور به بنا
را خود بودجه كل از درصد كه 25 شدند موظف ميدهند ، انجام اجتماعي و فرهنگي فعاليتهاي
زيادي بسيار رقم اينها همه است گفته شجاعي زهرا.دهند اختصاص زنان مشاركت برنامه به
در سال 81 در.باشيم داشته را برابر بر 20 بالغ رشد ميكنم تصور و ميآورد وجود به را
براساس ولي داشتيم ، بودجه ريال ميليارد تنها 30 زنان ، اجتماعي و فرهنگي مشاركت برنامه
توسعه براي ريال ميليارد بر 600 بالغ ميتوانيم سال 82 در دوستان ، غيررسمي اظهارات
دستگاهي هر ذيل در:داد ادامه شجاعي.كنيم هزينه زنان اجتماعي و فرهنگي مشاركت
جهت در مهمي گام و اساسي قدم يك اين كه شده تعبيه زنان مشاركت با ارتباط در برنامهاي
بودجه اين كه اين به اشاره با جمهور رئيس مشاور.است زنان مشاركت امر كردن نهادينه
سازمانهاي و وزارتخانهها استانها ، اجرايي ، دستگاههاي دراختيار مستقيم طور به امسال
اجراي حسن بر نظارت و هماهنگي وظيفه زنان مشاركت امور مركز:گفت ميگيرد ، قرار مربوطه
و فرهنگي مشاركت توسعه شاهد آينده سال ميكنم تصور است گفته هم آخر دردارد را برنامه
.باشيم گذشته از بيش زنان اجتماعي
نميشود
جرم مانع اجتماعي انتظام استراتژي
حمله جرم با مبارزه براي گوناگوني زواياي از رهيافت اين به اجتماعي انتظام روش منتقدين
:ميكنند
هيچكس ،Carl Klockars كلاكرز ارل__ك جزايي دادگاه رشته تاد__اس گفته به بنا _ 1
آمريكا در پليس ادارهجات از اكثريتي يك اين وجود با چيست؟ اجتماعي انتظام كه نميداند
ممكن آنها واقعي اقدامات ميان تفاوت.اجتماعياند انتظام انجام حال در كه هستند مدعي
از متفاوت ميشود سازماندهي نيويورك در كه گونه همان اجتماعي انتظام.باشد مهم است
با "اجتماعي انتظام" تعريف در صراحت و دقت فقدان.است فيلادلفيا و شيكاگو در آن اجراي
غيرممكن را ميشود جرم نرخ كاهش باعث اجتماعي انتظام اينكه از گفتن سخن اطميناني هر
.ميسازد
دليل خاصي جرايم از ميدهد كاهش را جرم اجتماعي انتظام آنكه اثبات براي اينكه _ 2
ميكنند ديگري امر از حكايت كه مداركي يا غيرواقعي مدارك به توسل.است مشكوك شود ، آورده
و شتابزده تعميم يك ميشود جرم كاهش باعث اجتماعي انتظام كه ادعا اين از حمايت براي
.است غيرمعرف نمونههاي احتمالا و اندك موارد بر مبتني
.باشد تصادفي است ممكن اجتماعي انتظام برقراري و جرم نرخ كاهش ميان متقابل همبستگي _ 3
جامعه در نظمي هيچ كه جوامعي در و يافته كاهش جرم گذشته سال چند طي كه است اين واقعيت
.است داده رخ كاهش اين نيز نبوده حكمفرما
به كه قانوني اجراي ميان باشد ، تهاجمي سياست ناخواسته نتيجه ميتواند پليس بيرحمي _ 4
خط يك است تجاوزكارانه يا ستمگرانه بيجهت كه قانوني اجراي و است نيرومند مناسبي طور
هائيتي مهاجر يك شكنجه.گذاشت قدم خط روي بر سال 1997 در نيويورك پليس.دارد وجود باريك
مهاجر يك قتل نيز و بروكلين داخلي ايستگاه يك در لواطكاري جرم به آبنرلوما نام به
اين.آنهاست نمونه برونكس در پليس تيراندازي در آمادوايالو نام به غيرمسلح آفريقايي
پليس اگر مياندازد ، جريان به را مدني آزادي و عمومي امنيت ميان تنش مجددا اساسي مسئله
مردم حقوق است ممكن آن نتيجه در اما شوند امنتر است ممكن خيابانها باشد تهاجميتر
.افتد مخاطره به نيز بيگناه
اجتماعي انتظام استراتژي ارزيابي
اين كه زماني تا.نيست دستيابي قابل اجتماعي انتظامات از علمي ارزيابي تاريخ اين تا
انجام يا ميدهد انجام كاري اجتماعي انتظام اينكه گفتن شوند دسترس قابل ارزيابيها
.است عجولانه نتيجهگيري يك نميدهد
فصل 7*
شهروندان حقوق و پليس قدرت
و لسآنجلس در مخدر مواد كارآگاه يك كه زماني ميشد ، مربوط پليس به كه آنجا تا
در 15 Clayton Searle سيرل كليتون همراه به مخدر مواد به مربوط امور در فدرال نماينده
.ميآيد آنها سوي به سياهپوستي مرد كه شدند متوجه بودند كارشان انجام مشغول مارس 1991
منتظر وي ميكردند تصور زيرا كردند دستگير را مخدر مواد حمل به مظنون توريست آن دو ، هر
ناگهان رفت آنطرفتر قدم چهل سياه ، مرد كه هنگامي.است كوكائين محموله يك برداشتن
دو هررفت تلفنها از رديفي سوي به قدمزنان و برداشت را چرمياش كيفدستي و كرد چرخشي
بحث يك.كردند پرسش به شروع جديدشان مظنون از و شتافتند او طرف به پليس افسر
پايان زمين بر سياهپوست مرد كوبيدن با كه افتاد راه به آنها ميان داغي و جنجالبرانگيز
جو مظنون ، فرد ايندادند انجام را وي از كردن پرسش و زده دستبند را او سرانجام.يافت
به كه بود روز1 سيناتي سين" گروه كليدي شخص دومين و ESPN گوينده ،Joe Morgan مورگان
شهر در كار اين عوامل مورگان ، .بود شده وارد Hall of fame "فيم آف هال" بيسبال ملي تيم
از افراطي استفاده و شتم و ضرب غيرقانوني ، بازداشت اشتباه ، دستگيري دليل به را لسآنجلس
.داد قرار قضايي تعقيب تحت ناراحتكننده ، عمدي درگيري و نابجا و بيعلت كردن زنداني زور ،
كه ميخورد اين به ظاهرش اينكه خاطر به و نژادش دليل به را او پليس كه كرد ادعا مورگان
فدرال ، 540 منصفه هيات.داد قرار حمله آماج غيرمنصفانهاي طرز به باشد مخدر مواد حامل
:گفت خبرنگاران به مورگان دادگاه از پسكرد اعطا مورگان به دادخواهي اين در دلار هزار
اما هستم قانون و نظم به معتقد من.ندادم انجام پول براي را (شكايت) كار آن من"
".كند چنين بايد نيز پليس ميگذارند احترام قانون به همه كه همانگونه
اساسي قانون و كيفري دادرسي آيين
ابزاري پيشرفته ، حقوقي سيستم يك است موافق مورگان جو با داگلاس.او.ويليام مرحوم قاضي
.دارد تناسب اهدافش با نسبت همان به ميبرد ، كار به دادگاه به افراد آوردن براي كه
.نميكند توجيه را وسايل هدفها ، كه است اين حقوق فلسفه اصل اولين:گفت بار يك داگلاس
كيفري دادرسي آيين
روند بر ناظر حقوقي قواعد به مربوط كه است اساسي قانون از شاخهاي كيفري ، دادرسي آيين
.ميكنند داوري و تعقيب و كرده تحقيق جرم درباره قانوني مراجع آن وسيله به كه است دادرسي
ايالتي ، اساسي قوانين علاوه ، به.ميكند محدود را پليس آمريكا اساسي قانون خاص مقررات
كه ميكنند مشخص معين ، حكومتي قوانين و دادگاه تصميمات ايالتي ، موضوعه قوانين و فدرالي
چارچوبهاي.كند برخورد تبهكاري مظنونين با و جمعآوري را اطلاعات چگونه بايد پليس
حقوق و آزادي حقوق با جرم كنترل در دولت علايق كردن متوازن پي در آمريكا اساسي قانون
مشخص ، بهطور اساسي قانون در رفته كار به قيد دو.است محكوم افراد و مظنونين خصوصي
اساسي قانون در پنجم و چهارم اصلاحي ماده هستند شهروندان حقوق و پليس قدرت متوازنكننده
.آمريكا
اشياي و اوراق خانه ، ،[جانشان و تن] خودشان به نسبت مردم حقوق":چهارم اصلاحي ماده
حكمي هيچشد نخواهد نقض و است مصون بيدليل بازداشت و بازرسي از و ميشود تضمين آنان
به متكي يا موجه دليل پايه بر مگر شد نخواهد صادر [اموال توقيف يا اشخاص بازداشت حكم]
اشيايي يا اشخاص يا شود بازرسي بايد كه محلي.خود صداقت بر ابرازكننده تاكيد يا سوگند
".باشد مشخص دقيقا بايد ميشوند توقيف كه
عليه كيفري پرونده هيچ در كه كرد مجبور نميتوان را...شخصي هيچ":پنجم اصلاحي ماده
آزادي حيات ، حق از لازم قانوني تشريفات رعايت بدون نميتوان را هيچكس و دهد شهادت خود
".كرد محروم خويش دارايي و
|