ميبريم كه رنجي از
فيلم يك جاي به كتاب 150
سيندرلا گمشده كفشهاي
هنر حاشيه
ميبريم كه رنجي از
آزادي تو فيلم كارگردان طالبي ، محمدعلي با
ميكنم سعي بلكه نيست سيستم يا تشكيلات يك دادن قرار انتقاد بر مبتني هيچوقت من نگرش
را جامعه بيايدكل وجود به خياباني بچه من جامعه در زماني اگر و ببينم كليتر را مسائل
ميدانم مقصر
شكريپور مختار
است روزي چند كه است كودك سينماي فيلمساز "طالبي محمدعلي" ساخته آخرين "آزادي تو" فيلم
جشنوارههاي در حضور بر علاوه فيلم اين.است درآمده عمومي اكران به محدود سينماي چند در
كودك جشنواره از "سيفژ" ويژه جايزه:جمله از متعددي جوايز تاكنون خارجي و داخلي متعدد
پنجمين در هم اخيرا و اصفهان كودك و فيلم بينالمللي جشنواره زرين پروانه و فرانكفورت
زيتون شاخه تنديس) فيلم بهترين جايزه يونان آتن كودك فيلم بينالمللي جشنواره دوره
جايزه (لشكري سياوش و قاسمي احسان) فيلم اين بازيگر دو همچنين.است كرده كسب را (طلايي
و دردمندانه نگاهي فيلم اين در "طالبي".كردند دريافت جشنواره اين در را بازيگر بهترين
قرار بيسرپرست كودكان اين راه سر كه مشكلاتي طرح به و داشته خيابان بچههاي به متفاوت
نويسنده و كارگردان "طالبي محمدعلي" با فيلم اين اكران مناسبت بهاست پرداخته ميگيرد ،
.ميخوانيد كه نشستيم گفتوگو به آزادي تو
* * *
و اصلاح كانون بچههاي واقعي زندگي براساس فيلم اين داستان كه آوردهايد فيلم در شما *
برخورد چگونه بچهها اين زندگي واقعيت با كه بدانم خواستم.است شده ساخته تربيت
دراماتيك شكلدهي جهت شما تخيل زاده حد چه تا فيلم اتفاقات و قصه اينكه ديگر كردهايد؟
است؟ كانون بچههاي قصه به سينمايي پرداخت و
اين ;شدم دعوت تربيت و اصلاح كانون به دوستي توسط.گرفت شكل اتفاق يك براساس فيلم اين
به كه شدم روبهرو بچه زيادي تعداد با آنجا در اما بود آنجا از بازديدي جهت فقط دعوت
به را آنها شرايط و هستند ما اجتماعي نارساييهاي و دردها از سمبلي كدام هر ميآمد ، نظر
مرا قوي انگيزهاي ;باشم فيلم ساخت فكر به اينكه از قبل بنابراين.است كشانده كانون
كه كاري تنها اما دهم انجام بچهها اين براي برآيد دستم از كمكي هر فقط تا واداشت
مرور به و بود فيلمسازي كار بود ، اختياراتم حوزه در و دهم انجام آنها براي ميتوانستم
.كردم مصاحبه و گفتوگو بچهها با كانون در سال يك اين در و دادم انجام ساله يك تحقيقاتي
بود؟ فيلم در كه كانوني همين *
متوجه اينكه بدون زيادي بچههاي با سال يك اين دركرد تغيير دلايلي به لوكيشنها نه ،
انتخاب را آنها استعدادترين با از تا دو ميان اين در و كرديم گفتوگو و مصاحبه شوند
زندگيشان در بچه دو اين زيرا داديم قرار آنها زندگي براساس را كارمان محور و كرديم
كه بود بچهاي يكي.بود كانون بچههاي زندگي از كليتي تقريبا كه بودند رفته را مسيري
خاطر همين به ;است نشده جذب خوب سبز خانه و بهزيستي چون مراكزي در و ندارد مادر و پدر
كه گرفتاريهايي و فقر خاطر به هم اجتماع در و شده برگردانده اجتماع به دوباره بچه اين
آزادياش حكم بچه اين خب ، .است افتاده كانون به و شده مشكلات دچار است ، آمده پيش برايش
ميكنند او به هم مسئولين كه كمكهايي وجود با و ندارد رفتن براي جايي اما ميآيد
را آن كانون بچههاي از بسياري كه است مسيري اين ;ميماند سرگردان جامعه در همچنان
.ميكنند دنبال
قضيه _ است واقعي ميكنند تعريف تماشاگر براي فيلم كودك دو كه داستانهايي همين حتي *
و مخاطب توجه جلب براي شما اينكه يا - دختر با آشنايي و احسان دزدي دوچرخه و پول قابلمه
كردهايد؟ اضافه بچهها زندگي واقعيت به را ماجراها اين بچهها قصه كردن شيرين
ميتوانم و داشته نزديكي ارتباط بچهها اين خود زندگي با ماجراها اين از زيادي بخش
يكي براي پول قابلمه قضيه مثال بهعنوان ;هستند واقعي اتفاقات اين درصد كه 70 بگويم
اضافه بچه اين ماجراهاي به اينجا در ما و بود افتاده اتفاق كانون بچههاي از ديگر
تكههايي واقع در.است واقعي شدت به ميبينيد فيلم در كه را اتفاقي هر شما ولي كردهايم
است اتفاقاتي يكسري ديگر و گنجاندم فيلم در و گرفته ساله يك مصاحبههايي از را فيلم از
.است افتاده فيلم بچههاي خود براي كه
خلاصه شخصيت دو اين در شما را افتاده كانون بچههاي براي كه اتفاقاتي از چكيدهاي پس*
كردهايد؟
.ميشويد آشنا كانون هميشگي و ملموس تيپ دو با ميبينيد را فيلم اين وقتي شما و دقيقا
امور عهدهدار بايد كه مراكزي كمكاري متوجه آنكه از بيشتر فيلم در شما انتقادي نگاه *
جاها بعضي در واقع در و بچههاست اين خانوادههاي و جامعه متوجه ;باشد بچهها قبيل اين
كردهايد؟ توجيه را مسئولين عملكرد
ميكنم سعي بلكه نيست سيستم يا تشكيلات يك دادن قرار انتقاد بر مبتني هيچوقت من نگرش
را جامعه كل بيايد وجود به خياباني بچه من جامعه در زماني اگر و ببينم كليتر را مسائل
هميشه ;ميآورند وجود به هم را سيستمها كه مردمي كليت و خانوادهها حتي ;ميدانم مقصر
كليت اما باشند تلاشگر جرياناتي آنها درون در است ممكن حتي و نيستند مقصر سيستمها هم
من وقتي بنابراين.كند فلج هم را آنها است شده منبعث جامعه اين از كه سيستمي و جامعه
كه را بچههايي ميكند تلاش دارد واقعا كه ميشوم مواجه مديري با و ميشوم كانوني وارد
ميبرد ، حمام را آنها آدم اين اما گرفته لجن را سراپايشان ميشوند ، كانون وارد وقتي
اين از ميتوانم جوري چه ;ميفرستد بيرون به كانون از گل دسته يك مثل و ميكند تميز
تصوير به هم را مدير اين درد بايستي اينجا در من بنابراينبكنم انتقاد تلاشگر مدير
حالا اما كرده تلاش هميشه اين يعني "بريدهام" كه ميگويد تلفن در مدير يك وقتي.بكشم
يا جشنواره هيچ درخواست بنابر و ببينم را عيني واقعيت ميكنم سعي من پس.است بريده ديگر
مراد البته.بدهم نشان عيني بهطور را واقعيت و نكشانم انحراف به را فيلمم انتقاد تفكري
نظر مد معضل اين رفع براي آنان اختيارات عدم از انتقاد بلكه نبود مديران از انتقاد ما
بسيار و ناب اصيل ، دغدغهاي با شريف فيلمي شما كه گفت بايد بگذريم كه اينها از.بود
با ما عام مخاطب جانب از فيلمها قبيل اين هيچوقت متاسفانه اما ساختهايد انساني
گرايش سرگرمكننده و سطحي مبتذل ، سينماي سمت به بيشتر مردم و نشده مواجه خوبي استقبال
.دارند
ناشي آيا ميدانيد؟ عواملي چه متوجه بيشتر را فيلمها اين از شايسته استقبال عدم شما *
دليل به ما مخاطب ذهنيت كل در يا آمده وجود به ما سينماي براي كه است اقتصادي بحران از
است؟ شده دور اصلي مسائل از و شده كشيده انحراف به فرهنگي كمكاري
و شده كمتر دارند گفتن براي حرفي كه آثاري يا هنري آثار به نسبت عمومي گرايش متاسفانه
ميبينيم اما ندارند خبر آن اكران از خيليها شايد.شده اكران من فيلم كه زماني همچنين
است ، موجود سينما در دم پرده در پسر و دختر يكسري تصاوير كه سينماهايي از بعضي جلو كه
ميتوانند هم ما فيلمهاي اينكه ضمن ميمانند مهجور ما فيلمهاي اما كشيدهاند صف
همهاش مردمبكنند زندگي و فكر جديتر كمي بايد مردم ميكنم فكر من.باشند تماشاگرپسند
هم برنامهها اين و ميكند دور كردن فكر از را آنها كه طنزي برنامههاي پاي مينشينند
آثاري اينها كه گفت مردم اين به بايد چهجوري نميدانم ;ميكند سرگرمشان فقط
روي بايستي رسانهها و مطبوعات ميكنم فكر من.نيست مطلوبي سينماي و هنري تفكربرانگيز ،
اين من.كنند پيدا مورد اين در قويتر و غنيتر تفكري مردم تا بكنند كار زياد موضوع اين
درباره اجتماعي بحث يك ميخواستم بلكه نساختم جشنواره حتي يا و فروش هدف با را فيلم
درصد.بگيرد در ;است حياتي خيلي آن به پرداخت و است وقوع حال در جامعه اين در كه اتفاقي
و غمانگيز غريب ، عجيب ، گزارشات شاهد ما همه و ميخوابند خيابانها در كودكان از بالايي
امرار براي را بدنشان اندامهاي و كليهها بچهها اين.هستيم باره اين در وحشتناكي
در بيپرده خيلي.ميشود منعكس هم صداوسيما اخبار در حتي معضل اين و ميفروشند معاش
نيروي بهزيستي ، ديگر طرفي از.ميآيد ميان به صحبت خياباني كودكان به راجع صداوسيما
بچهها اين جوري چه ببينند تا ميكنند بحث معضل اين خصوص در ديگر مختلف مراكز و انتظامي
من نظر به.نپرداختهام راهحلها به خيلي و كردهام سوال طرح فيلمم در من.كنند جمع را
نوع اين به فيلمها قبيل اين ديدن با كه هستند مردم و جمعي رسانههاي مطبوعات ، اين
كه سينما اين وگرنه باشد داشته جريان بتواند سينما نوع اين تا بدهند سوبسيد بايد سينما
.ميشود نابود است ، مانده خودش پاي روي ارشاد مسئولين از بعضي و ما فردي تلاشهاي با فقط
مشكل وگرنه بكنند اساسي كمكهاي بچهها اين به و كنند پيدا حضور كانونها در مردم بايد
فكر بايد ديگر طرفي از.نميشود حل پول تومان صد يا گل دسته يك خريدن با بچهها اين
.گرفت خواهد بر در را جامعه بچهها اين جانب از خطراتي چه آينده سالهاي در كه كنند
بكشد ، پيچيدهتري جاهاي به گرسنگي وقتي و دارند تحمل جايي تا بچهها اين از هركدام زيرا
.ميشوند خطرناك خيلي آنها
در آيا ميكردند؟ برقرار ارتباط شما فيلم با حد چه تا كشور از خارج در شما مخاطبين *
نقاط ساير كودكان با ايراني كودكان ميان تعميمي و كليت به خياباني كودكان معضل خصوص
مييافتند؟ دست دنيا
ميكند پيدا اقتصادي مشكلات كه كشوري هر.است جهاني معضلي خياباني بچههاي معضل
و لاتين آمريكاي كشورهاي بهخصوص.ميكنند پيدا ظهور آنجا در خياباني بچههاي خودبهخود
اين در فيلم تا دو يكي جشنواره چند در ساختم را فيلمم اينكه از بعد من حتي _ هندوستان
كودكاني چنين هم خودشان كشور در ميدانستند ديدند مرا فيلم كه تماشاگراني.ديدم باره
حضور يونان در وقتي مثال بهعنوان.داشتند آشنايي مشكل اين با بنابراين دارند وجود
.شدم مواجه "جيبسي" نام به خياباني بچه عالمه يك با رفتم خيابان به خريد براي و داشتم
اختتاميه در من حتي ;نميآمدند اروپاييها قيافه به و بودند بيسرپرست بچهها اين
خياباني و آواره بچههاي همه براي را _ آزادي تو _ فيلم اين من كه گفتم يونان جشنواره
نمايش هنگام كه است اين است مطرح اينجا كه بحثيساختم شهر اين "جيبسيهاي" همه و دنيا
نميتوانيم ديگر ديديم را شما فيلم كه وقتي از ميگفتند من به تماشاگران از يكسري فيلمم
بچهها اين به اگر باشيم كه دنيا جاي هر و نبينيم را آنها و شويم رد بچهها اين كنار از
ميتواند من زعم به توان اين.ميكنيم كمك توان حد در و كرده توجه آنها به كنيم برخورد
كمك انسان يك به كل در يا بچهها اين از يكي به كنيم تلاش ما از كدام هر كه باشد اين
نباشيم دولتها انتظار در فقط بايد ما.كنيم باز اينها از گرهاي طريقي يك به ;كنيم
ماه مثل محدودي زمان به مثال بهعنوان نبايد هم حضور اين.بيايند جلو بايد همه بلكه
حل معضل اين ماه يك در _ ميكند پيدا هم گدايي مثل حالتي كمك اين كه _شود محدود رمضان
بايستي كنند كمك مردم كه است قرار اگر.كرد برنامهريزي هميشه براي بايستي و نميشود
يك كار اين بنابراينگيرد قرار بچهها اين اختيار در و شود جمع جايي يك در كمكها اين
اين از ميتوانيم و نداشتيم بچهها اين از ما گذشته در كه همانطور ميطلبد عمومي همت
.بياوريم پايين را درصدشان طريق
واقعهاي به كه "پامچال گل" سريال در حتي _ است كودكان به مربوط شما فيلمهاي همه *
آبشخورهاي به خواستم ;بوديد داده قرار كودك را كارتان محور _ ميپرداخت جنگ مثل تاريخي
ببرم؟ پي جدي و قوي انگيزه اين
و است متمركز بچهها روي بيشتر توجهم زندگي در و علاقهمندم كودك سينماي ژانر به من
ما كه است اين حسنها اين از يكي.دارد مختلفي حسنهاي بچهها با كردن كار كه است طبيعي
ميگيريم ، انرژي آنها از هميشه.روبهروييم است شكوفايي حال در كه پويا نسل يك با هميشه
اين بازيگران بر علاوه.هستند هنرپيشه بااستعدادترين ميگيرند قرار دوربين جلوي وقتي
و گرفت اوكراين جشنواره در را بازيگر بهترين جايزه "باد و بيد" فيلم بازيگر فيلم ،
نشاندهنده موفقيتها اين.گرفت را "پرو" جشنواره جايزه بازيگرانم از ديگر يكي همينطور
بيشتر حتي _ آمادهاي خيلي ذهنيتهاي و بااستعدادترند بازيگري هر از بچهها كه است آن
با بتوانم اگر و همينطورند هم من مخاطبين ;دارند يادگيري و آموزش براي _ بزرگترها از
ميتوانم بهتر و بسازم فيلم ميتوانم بهتر كنم ، برقرار صميميتري رابطه مخاطبين اين
مثبتتري كار كنيم كار بچهها ذهن روي ما اگر اينكه ضمن.باشم داشته بيشتري مخاطبين
از يكي كار اين نظر اين ازميدهيم رشد و آموزش را نسل يك داريم زيرا كردهايم
.است هنري حس به مربوط نيز آن از بخشي اما ماست كار اصولي و وظيفهشناسانه جنبههاي
به تا دارم كشش طرف اين به بيشتر و نزديكم بيشتر جامعه از قشر اين به ميكنم حس زيرا
.ديگر موضوعاتي
آبي هالهاي با فيلم مقاطع اكثر در كه بود گونهاي به شما فيلم نوردهي و رنگآميزي *
در كه فيلم مكان و فضا از جداي حالا _ بود ملايم و نرم بسيار كه _ بوديم مواجه
و ريتم در ملايمت و نرمي اين حتي _ ميگذشت بود شب آن بيشتر كه زماني و بسته محيطهايي
و زدوخورد صحنههاي در كه طوري به بود كرده پيدا تسري هم دوربين حركات و نماها تدوين
در روند و فضا اين ايجاد دليل ;نميريخت هم به ملايمت و نرمي اين فيلم بيتحرك اكتيو
است؟ گونه اين من نگاه فقط اينكه يا بود رو چه از فيلمتان
_ است سرد مقداري يك كانون فضاي كه است آن خاطر به فيلم آبي فضاي.است درست كاملا
دلم چون بدهيم فيلم به را فضا اين كرديم تلاش اما _ نبود اينطور كانون در البته
از ;ميكنند كيف آنجا ميآيند همه كه است باصفايي و خوب محيط كانون كه بگويم نميخواست
علاوه ;دارد لحظاتي در را ميگوييد سخن آن از شما كه حسي آن و شاعرانه فضاي فيلم رو اين
همه تركيب ميكنم فكر.دارد بر در هم را بچهها اين عميق تراژدي دارد ، كه تلخي طنز بر
اين و بردارد گام عرصهها اين همه در بايد فيلم يك يعني.است لازم فيلم يك براي اينها
اين موفقيت دلايل از يكي شايد دارد ، وجود شدت به فيلم اين در كه شادي و غم بين تضاد
.است فيلم
شاديها اين كه ميآيد يادشان به نيز گاهي ميشوند شاد و ميخندند اينكه ضمن مخاطبين *
طي هم موازي را جريان دو اين فيلم در ما بنابرايناست نيشدار و تلخ چقدر طنزها و
يك به ميكنيم حس ميرقصد خيابان بچههاي ميان در پسرك وقتي فيلم انتهاي در.ميكنيم
رسيده پسرك اين زندگي با ارتباط در شهودي به هم "عابد آقاي" همينطور و يافته دست رهايي
خياباني بچه اين براي آيندهاي چه شما ;ميماند ابهام در همچنان پسر اين سرنوشت اما است
ميشويد؟ متصور
مثل كسي يك اگر ساختم را فيلم كه تاريخي در.دارد وجود الان كه است چيزي همان من تصور
تلاشهاي و نميرسد جايي به ميكند پيگيري را بچه اين كار و ميآيد فيلم "عابد آقاي"
يعني دارم من كه است بحثي همان اين و دهد نجات را بچهها اين نميتواند آدم يك فردي
"عابد آقاي" فيلم اين در كه ميبينيد و بيابيم را معضل اين ريشههاي اصولي و اساسي بايد
برميگردند و نيست او پذيراي خانوادهاش اما دهد خانوادهاش تحويل را بچه كه ميخواهد
اما دهد بهزيستي تحويل ميخواهد ندارد خانواده كه را بچه يكي آن مربي خانم اينكه يا
خلا در بچهها اين كه است اين آن و هست بچهها اين زندگي در واقعيت يكنميشود موفق
تربيت و اصلاح كانونهاي وارد خورده توسري و مجرم ژنده ، قيافهاي با ;ميكنند زندگي
كانون از وقتي اما بايستند خود پاي روي كه ميشود تلاش كانون در مقطعي در ميشوند ،
و خيابانخوابي دوباره پس ;گرفتارند چقدر بچهها اين كه نميدانيد شما ميروند بيرون
را آن عين كه كردم سعي من و دارد وجود كه است واقعيتي اين و مييابد ادامه كانون و دزدي
تعبير اينكه يا است سوال يك طرح فقط فيلم عنوان گفتيد ، كه همانطور.دهم نشان فيلمم در
تو كه ميآيد پيش بحث اين و است سوال يك اين دقيقا داريد؟ هم بچهها اين آزادي از خاصي
را آزادي آيا است؟ آزادي آنجا ميروي تو كه آنجا آيا بروي؟ ميخواهي كجا حالا و آزادي
دوباره و ميچرخد سير اين در و است سرگردان بچه اين كه ميبينيم ما و ميآوري؟ دست به
.برميگردد بوده كه جايي همان به
فيلم يك جاي به كتاب 150
عبدي محمد
چاپ به رغبتي هيچ ناشران كه چرا شده ، بغرنجي مسئله اخير سالهاي در سينمايي ، كتاب مسئله
لطمه كتابها همه به مستقيم بهطور كه) توزيع قضيه از جداي.ندارند سينمايي كتابهاي
مشكلات و موارد (است اخير سالهاي در كتاب بحران ايجاد دليل مهمترين گمانم به و ميزند
نداشته سينمايي كتابهاي چاپ به تمايلي ناشران شده موجب نهايت در كه دارد وجود هم ديگري
پرداختند كتابها روي بر سرمايهگذاري به اخير سال سه دو طي كه ناشري دو يكي.باشند
جلدي چند فرهنگ يك چاپ به كه نيز آنها از يكي و نرسيدند مالي مطلوب نتيجه به عملا
.است ورشكستگي آستانه در كرد ، اقدام سينمايي
همه در سينمايي كتاب نشر و چاپ ضرورت ندارد ، توضيح به نياز و است محرز كه چيزي
.است (..و شخصيتها و فيلمها فرهنگ سينما ، تاريخ فيلمنامه ، تئوريك ، مباحث) زمينهها
و فيلمساز تا گرفته مدرس و منتقد از سينما ، با مرتبط قشرهاي همه كه ميرسد نظر به بديهي
افراد اين اكثر متاسفانه و دارند نياز جهان سينمايي دانش و اطلاعات آخرين به دانشجو
به چنداني سينمايي نشريه نه زيرا) ماندهاند دور جهان سينمايي دانش از كه است سالها
بار يك ماه چند هم آن كه _ "اندساند سايت" مجله تنها.سينمايي كتاب نه و ميرسد ايران
جداي.(نميكند دوا را دردي كتاب ، بينالمللي نمايشگاه در كتاب سه دو سالانه و _ ميآيد
ترجمه فارسي به هنوز دهه ، چند گذشت از بعد سينما ، تاريخ مهم كتابهاي از بسياري اين از
كند تدريس خوب بتواند سينما مدرس كه داشت انتظار نبايد شرايطي چنين در طبعا.نشدهاند
و منتقد مدرس ، البته) بسازد خوبي فيلم ما فيلمساز حتي يا بنويسد خوب نقد سينما منتقد يا
را خود نياز مورد منابع ممكن نحو هر به و زحمت به غالبشان كه داريم هم خوب فيلمساز
هر براي امكان اين نبايد چرا و هستند استثنا انگشتشمار نفر چند اين اما ميكنند ، تامين
نظر به ضروري پيش از بيش دولتي مراكز حمايت ميان اين در (شود؟ فراهم دانشجويي هر و محقق
به اقدام مداوم و گسترده بهطور دولتياي مركز هيچ گذشته دهه دو طي متاسفانه.ميرسد
ميكرد منتشر كتاب يك روزانه كه اين با هنري حوزهاست نكرده سينمايي كتابهاي چاپ
در مجموع در و داده نشان سينمايي كتابهاي به را توجه كمترين اما (ميكند هم هنوز شايد)
شهرداري به وابسته فرهنگسراهاي.است نكرده چاپ هم سينمايي كتاب ده شايد سال ، هر طول
گاه هيچ اما داشتهاند ، توجهي قابل و مثبت بسيار فرهنگي فعاليتهاي كه اين وجود با نيز
و فارابي بنياد يعني ارشاد وزارت به وابسته مركز دو.ندادهاند نشان توجهي كتاب چاپ به
سينمايي كتابهاي چاپ به اقدام نامنظم بسيار و كم خيلي هم فرهنگي پژوهشهاي مركز
.نداشتهاند سينمايي كتابهاي چاپ عرصه در جريانسازي و مهم نقش وجه هيچ به و كردهاند
و چاپ براي را دفتري مستقيم بهطور خود سينمايي معاونت اگر ميرسد نظر به اوصاف اين با
كند ، چاپ ماه در كتاب چند منظم بهطور بتواند مركز اين و كند تاسيس سينمايي كتابهاي نشر
مگر.شود ما سينماي در عميق و ريشهاي تحولي زمينهساز ميتواند درازمدت در خود اين
فراهم آنها براي را امكان اين پس باشند؟ فردا فيلمسازان ما ، جوان دانشجويان نيست قرار
حتي ما.شوند آشنا بهتر و بيشتر آن بزرگ فيلمسازان و سينما تئوريهاي با كه بياوريم
دقت ساده نكته همين به) داريم احتياج دقيقتري بررسيهاي به ايران سينماي مورد در هنوز
عنوان تحت كتابهايي هفتاد دهه اوايل و شصت دهه در "فرهنگي پژوهشهاي دفتر" كه كنيد
ميشد آن در كه ميرساند چاپ به "ايراني فيلمهاي نقد كتابشناسي" و "سينما كتابشناسي"
اما كرد ، جستوجو مطبوعات همه لابهلاي در را ايران سينماي سال يك نوشتاري پرونده
مثلا - كسي اگر حالا و نميشوند منتشر ديگر كتابها)اين از كدام هيچ كه است سالها
فيلمها به راجع نشرياتي چه در نقدهايي چه سال طول در مثلا كه بداند بخواهد _ دانشجويي
توليد صرف را بودجهاش از بخشي سينمايي معاونت.(ندارد وجود منبعي هيچ شده ، منتشر
امروزه.ميشوند برخوردار دولتي كمك از فيلمها همه تقريبا و ميكند ايراني فيلمهاي
تومان ميليون صد با.برميدارد هزينه تومان ميليون صد معمول بهطور سينمايي فيلم يك
پنجاه و صد ميشود فيلم يك توليد خرج با يعني.كرد چاپ كتاب پنجاه و صد از بيش ميشود
ايران سينماي از سال در فيلم يك كه نيست منطقي واقعا آيا.كرد چاپ سال در سينمايي كتاب
بياموزند ، آن از ميتوانند سينما اهالي كه سينمايي كتاب عنوان پنجاه و صد عوض در شود كم
.باشد چه سينمايي معاونت نظر تا شود؟ چاپ
سيندرلا گمشده كفشهاي
سيندرلا فيلم بازيهاي به نگاهي
كمانگري بابك
شده اكران فطر عيد از زودتر روز دو رسام _ بيرنگ هنري زوج سينمايي ساخته آخرين سيندرلا
دهد ، اختصاص خود به را مناسبي فصل و كرده استفاده عيد اكران از بتواند راحت خيال با تا
اثبات به را نكته اين و فروخت نخواهد فيلم اين كه است اين ميشود پيشبيني كه چيزي اما
فعاليت به آن در و بازشناسد را خود مديوم بالاخره بايد هنرمند هر كه رساند خواهد
تلويزيوني مجموعه يك به را خود سينمايي فيلمهاي جذابيت نتوانست حاتميكيابپردازد
ايجاد بيننده در داستان ادامه براي را كششي هيچ او سرخ خاك ملموسي طرز به و دهد تعميم
فعاليت تلويزيون محدوده همان در بايد ميرسد نظر به رسام ، و بيرنگ زوج همچنيننميكند
در را..و همسران سبز ، خانه مانند سريالهايي جذابيت نميتوانند هيچوجه به و كنند
.ميكند صدق نيز سيندرلا بازيگران مجموعه درباره قضيه اين.كنند تكرار سينمايي فيلم يك
قصد خود روياهاي در پسر كه ميكند تعريف را آسمانجل و بيپول جوان دو داستان سيندرلا
تجربه را خوشبختي هم با و ببرد آرزوها قصر به ميگويد سيندرلا او به كه را همسرش دارد
را آنها زندگي از روز يك فيلم واقعي فضاي در بودنش رمانتيك همه با قصد و عزم اينكنند
و دستنيافتي آنها آرزوهاي همه زندگي ، واقعيتهاي با برخورد در چگونه كه ميدهد نشان
و انعطافپذير فيزيكي او.است تلويزيوني بازيگر يك ذاتا جوان رامبد.ميرسد نظر به پوچ
اين بر تصور.مياندازد خيمهشببازي عروسكهاي ياد به را تماشاگر هميشه و دارد چابك
ممكن وجه بهترين به كند ايفا را خيمهشبباري عروسك يك نقش شود خواسته او از اگر كه است
او از كه تصويري و داشته حضور تلويزيوني برنامههاي از فيلمي در "جوان".برآيد پساش از
چيزي سروصورت ، سريع حركات و ورجهوورجهها با كه است جواني تصوير بسته نقش اذهان در
را او شخصيت تيپيك نمونه ميآورد ، در اجرا به را صامت فيلمهاي بازيگران حركات مانند
ناگهان كه شركت يك مدير از متفاوتي نقشهاي او گرچه ديد ، سبز خانه سريال در ميتوان
او سينماها پرده در هرگاه ولي كرده ايفا (عشق ولايت) امين تا (جادويي كت) ميشود پولدار
كه كشداري تصوير كه است دليل اين به شايد.است بوده ناكارآمد و ناتوان ديدهايم را
هفته چند در را او هميشه كه ميدهد عادت را بيننده ميدهد نشان بازيگر يك از سريال
عادت كه بازيگري و است متضاد سينمايي فيلم يك كوتاه زمان و تند ريتم با اين و كند تعقيب
آنقدر بايد كند تقسيم سريال يك ساخت براي ماهه چند پروسه يك در را خود انرژي دارد
ساخت هنگام را عادت اين بتواند تا باشد خودش هنري كارنامه براي دلسوز و دقيق و پرمايه
.كند حفظ تمامتر چه هر قدرت با و فيلم زمان طول در را خود انرژي تمام و كند ترك فيلم
تا بگيرد قرار حرفهاي و موفق مجموعه يك متن در بايد ميرسد نظر به هم گلدره پوپك
.بگريزد شدن تكرسانهاي بازيگر خطر از و دهد بروز را خود استعدادهاي همه بتواند
بازي سكانسها همه در گلدره و جوان فيلم طول در است ، محور بازيگر شدت به فيلمي سيندرلا
و سنگين نسبتا كار يك لحاظ ، اين از بنابراين بگويند ، بايد ديالوگ آنها همه در و دارند
حال هر در.شوند انتخاب كار اين براي توانمندي و قوي بازيگران بايد و شده اجرا سختي
ميتوانستند ميشدند انتخاب هنرپيشه دو اين از غير ديگري بازيگران اگر كه نيست معلوم
دادند ارائه بدي بازي بازيگر دو اين كه نيستيم عقيده اين بر و باشند داشته بهتري اجراي
از غير ديگر عوامل همه گرچه است ، تلويزيوني بازي يك آنها بازي كه است اين سر صحبت ولي
و فانتزي فضاي بين كه بازميگردد فيلمنامه به اصلي مشكل.هستند تلويزيوني نيز فيلمنامه
تا ابتدا از كند ايجاد زمينه دو اين بين منطقي ارتباط اينكه بدون و است نوسان در رئال
خواستههاي از كدام هيچ به و ميگذارد معلق را تماشاگران تا بازيگران از چيز همه انتها
و تعليق ايجاد براي زيادي فضاي حتما فيلمنامه اين اوليه اتود.نميرسد خود
موج آن جاي جاي در كه ناهمگوني و بيثباتي اين از ميتوانست و داشته منطقي اوجوفرودهاي
فيلمنامه داشته تلويزيوني سناريوي نوشتن از كه ذهنيتي همان با بيرنگ ولي بپرهيزد ميزند
هم و است خوبي ايده كه اوليه ايده هم نظر به و نوشته سريال از قسمت يك براي بيشتر را
هدر به ميآيد ، حساب به آرماني نام يك فيلمها ، نامگذاري وانفساي اين در كه فيلم نام
.است داده
آنها كه قصري مانند خانهاي به گلي و رضي كه ميشود شروع جايي از فيلم دراماتيك جنبه
سفر به سپس آنها ميشوند ، آشنا خانه صاحبان با و ميشوند وارد ساختهاند خود روياي در
است جوان نسل بودن هوا در لنگ و سردرگمي از كنايهاي نوعي به كه وارونه ژيان يك با خود
اين در.ميشوند روبهرو غريب و عجيب واكنشهاي انواع با بين اين در و ميدهند ادامه
در خوب تقريبا گلدره و جوان پوياي و پرتحرك بازي با همراه فيلم ، سريع ضرباهنگ لحظات
با جواني عصيانزده چهره نميتواند او فراميرسد رضي طغيان زمان كه هنگامي ولي آمده
شوخيهاي نميتواند خود تلويزيوني بازي پس در كه همچنان بنماياند ، را خود وضعيت
بين منطقي رابطه هيچ و داشته اشكال فيلمنامه خود گرچه كند ، اجرا خوبي به را فيلمنامه
نشدن روشن از صحبت كه فيلم اوايل در جايي در.است نكرده ايجاد فيلم درام و طنز لحظههاي
"چرا؟":ميگويد گلي "بود بلند و لخت موهام ميخواست دلم":ميگويد گلي به رضي است ماشين
چنين ".بدم تكون و موهام هي شكيبايي خسرو مثل ميخواستم چون":ميگويد جوابش در رضي
از.نيست فيلم از سكانسي هيچ مناسب اصلا ولي باشد خوب مجرد طور به است ممكن شوخيهايي
يعني قبلي فيلم در بازياش كه گلدره پوپك.نميبينيم كم فيلم در بيربط شوخيهاي اين
او ولي است نداده ارائه بدي بازي سيندرلا در گرچه شد واقع تحسين مورد بازي آخر
بد ، فيلمنامه با نتوانسته بازيگري هيچ كه طور همان بكشد ، دوش به را بقيه بار نميتواند
با و ميشود ظاهر رهگذر يك نقش در عطاران رضا فيلم از سكانس يك در.دهد ارائه خوب بازي
حاضر بازيگران بهترين از يكي شايد طنز زمينه در كه ميدهد نشان خود دقيقهاي چند بازي
.ميرسد نظر به خالي تلويزيوني مجموعههاي و فيلمها در او جاي و باشد
هنر حاشيه
كارگردان فرهاد جاي به خواننده فرهاد *
مهرانفرد فرهاد جاي به را خواننده مهراد فرهاد عكس خود سينمايي صفحه در صبح روزنامه يك
عنوان با "مهرانفرد فرهاد " بزرگداشت مراسم:نوشت خبري در و كرد چاپ سينما كارگردان
كه خبر اين.شد برگزار رشت شهر خاتمالانبيا مجتمع در ماه آذر روز 25 همت يك بزرگداشت
آن از نشان رسيد چاپ به روزنامه اين آخر صفحه در رشت در فرهاد بزرگداشت درشت تيتر با
چه تا خود اندك ودقت سواد با و كردهاند فرض ساده را روزنامهنگاري چقدر عدهاي كه دارد
پخش سريالهايي روزها اين تلويزيون كه نيست بيجهت.ميبرند سوال زير را رشته اين حد
شايد ميدهد ، نشان سطحي و غيرفرهيخته افرادي را روزنامهنگاران آنها تمامي در كه ميكند
.هستند سناريوهايشان در آنها الهامبخش خبرنگاران اين هم
پيش قرن نيم سبك به تبليغ *
از عمدهاي قسمت شدند مطرح ايران سينمايي پرفروش آثار جزو كه فيلمهايي از بسياري
شده واقع تهران شهر بخش درمركزيترين كه سينما اين.هستند قدس سينما مديون را فروششان
در سيندرلا فيلم پخشكننده اما.ميكشد خود سمت به را سينما علاقهمندان از بسياري
لايه سه تختههاي روي به را فيلم اين شده بر دور عكسهاي تبليغاتي ، حركت جديدترين
براي پيش سال را 60 تبليغ روش نوع اين.است داده قرار بليت فروش گيشه جلوي در و چسبانده
روبهرو هم خوبي استقبال با زمان آن در البته كه گرفت پيش در "لر دختر " فيلم بار اولين
.است كرده اعلام همكلاس فيلم را خود آينده برنامه تبليغ اين كنار در قدس سينماشد
خارجي محصولات ايراني ، كليپهاي *
بالا براي دارند گستردهاي فعاليت ايران در روزها اين كه ژاپني و كرهاي كمپانيهاي
و ايران پاپ خوانندگان ترانههاي كليپ از مجموعهاي توليد به دست خود محصولات فروش بردن
سال از كه مجموعهها اين توليد.كردهاند خريداران به اشانتيون صورت به آنها عرضه
اعتمادي ، خشايار ترانههاي.است كرده پيدا بيشتري گسترش امسال است شده آغاز گذشته
توليدات آخرين در.است داده تشكيل را كليپها اين مجموعه دومين و اولين عقيلي شادمهر
با كليپ صورت به خود آثار پخش به حاضر گزاف قيمت با آريان پرطرفدار گروه كمپاني اين
ديگر ماه چند از VHS و CD صورت به گروه اين ترانههاي كليپ.شدهاند كمپاني اين مارك
.ميشود عرضه ايران بازار به كمپاني اين تصويري و صوتي وسايل با همراه
اشرافي لوكيشنهاي دردسرهاي *
تازهاي مشكلات اخير ماههاي در ايران سينماي توليد حال در پروژههاي تعداد افزايش با
احساس خاص شرايطي در فقط كه مشكلاتي است ، شده گرفته شكل فيلمبرداري گروههاي براي
فيلمنامههايي براساس.است اشرافي خانههاي لوكيشن مسئله مشكلات اين از يكيميشوند
اشرافي خانه يك به فيلمها اغلب مينويسند ، ايران سينماي فيلمنامهنويسان روزها اين كه
كردن پيدا براي سينمايي پروژههاي توليد مديران كه ميشود باعث نياز اين.دارند نياز
شمال در محدود خانه تعدادي اخير سال چند طول در.شوند شهر شمال راهي اشرافي خانههاي
فيلمبرداري كوتاه مدت براي آنها صاحبان توسط خانهها اين.داشت وجود منظور اين براي شهر
توليد گروههاي نياز رفتن بالا و توليد ناگهاني افزايش اماميگيرد قرار گروه خدمت در
اندك تعداد طرف يك از.است شده تازهاي شرايط آمدن وجود به باعث خانهها اين به
پيش پرداخت با شهريور ابتداي از كه است درآمده گروههايي اشغال به نظر مورد خانههاي
قيمت صددرصدي رفتن بالا دوم نكته درآوردهاند ، خود اختيار به را خانهها اين توليد ،
.بردهاند بالا را آن تقاضا افزايش با كه است خانهها اين كرايه
تعيين پيش از برنامه ممكن شكل هر به دارند قصد كه پروژههايي توليد مديران ديگر سوي از
دستنخورده و بكر خانههاي سمت به خانه كرايه براي ميشوند مجبور نشود تعطيل گروه ، شده
و زده فعاليت به دست زمينه اين در شهر شمال در املاك معاملات بنگاههاي شوند ، كشيده
اين.ميكنند پيدا لوكيشن نيز فيلمبرداري گروههاي براي خانه فروش و خريد رهن ، بر علاوه
فيلمبرداري حال در پروژه در توليد گروه و صحنه طراحي گروه بين برخوردهايي باعث اتفاق
براي اثاثيه با خانهاي ولنجك در گذشته ماه ما ، خبرنگاران شنيدههاي براساس.است شده
سوي از.گرفت قرار فيلمبرداري گروه يك اختيار در تومان هزار شبي 200 كرايه با هفته دو
ماه دو مدت به سينمايي پروژه يك براي زعفرانيه منطقه شمال در مجلل آپارتمان يك ديگر
ده بر بالغ اثاثيه بدون بار يك و اثاثيه با بار يك آپارتمان كرايه رقم كه شد كرايه
خانهها صاحب به مديرتوليد پيشنهادات وضعيت اين جالب نكات ازاست بوده تومان ميليون
تخفيف را مجلل خانههاي كرايه از ميزاني بازيگري حربه با بتوانند تا است بازيگري براي
.بگيرند
|