ژاپني مداري قوم ;شينتو
خلوص به را شينتو ميكوشيدند كه آمدند پديد ميانه قرون در نو شينتو نهضت چندين
دارند باز بودايي انديشه چارچوبهاي در ادغام از را آن و بازگردانند آغازيناش
چين طريق از بودا آيين ورود از پيش كه معنا بدين.است ژاپن ملي آيين شينتو ، ;اشاره
نام طبيعت فلسفه ميتوان را شينتو آيينبود معتقدان اكثريت حائز شينتو آيين ژاپن ، به
.است استوار طبيعي پديدههاي و نيروها به ژرف احترام براساس كه چرا گذاشت
(ژاپني فرهنگ و فلسفه بنيادهاي) "ژاپني جان" كتاب از برگرفته ميآيد پي از كه مطلبي
هم با.است رسيده چاپ به معاصر نگاه نشر توسط بتازگي كه است پاشايي.ع ترجمه به
:ميخوانيم
انديشه و فرهنگ گروه
و تاريخ كلي طرحهاي با آشنايي ژاپن ، ملي ايدئولوژي اصلي پيامدهاي درست فهم لازمه
نهاد ديرينگي همان به شينتو تاريخاست (خدايان راه) شينتو يعني ملي ، كيش فلسفه
به بيشتر است ، گونه طرح ضرورتا كه آن ، اصلي نهضتهاي خلاصه اين در و است مسيحيت
روشنگري به كنوني دوره از پيش آن هواخواهان سخنورترين كه ميشود توجه فلسفي اعتقادات
.پرداختند آن
اين در بيايد ، ژاپن به [آسيا ي] قاره از ميلادي ششم قرن در بودا آيين كه آن از پيش
و فلسفه مكتب نه و داشت وجود ادبيات پيكره نه نداشت ، وجود چنداني متافيزيكي تفكر كشور
عالم ناديدني ناپذير پيشبيني چيزهاي زمينه در را مستمر پژوهشهاي كه عقلي انگيزه نه
.ميكرد محدود سخت فيزيكي محيط حدود و حد را خيال فكري پروازهاي.دهد ادامه يا كند ترغيب
كه چيزي باشد ، انسان از متمايز و جدا كه طبيعتي ;نداشت وجود "طبيعت" براي واژهاي
يك از اصلي جزء يك انسان.بنشيند نظاره به آن در ،"انديشنده ني" [پاسكال قول به] انسان
با و داشت پيرامونش جهان نيروهاي و عناصر با تنگاتنگي بستگي كه جزيي ميآمد ، شمار به كل
.بود يگانه آن
مناطق و زمين سطح در جهان بالا ، در اثيري آسمان:ميدانستند بخشي سه را فيزيكي عالم
هشت] "تا دههزار تا 800 بودند ، بيشمار خدايان عالم اين در.خاك بطن در سايهگون پست
در است "مهتر" يا "بالا" معناي به لغت در كه ميناميدند ، كامي هم با را همه [ميليون
تعريف كامي اصطلاح كلاسيك تعريف يك.است ملانزيايي ماناي ژاپني معادل منصب ، و مقام
در كامي اصطلاح":است باستان ژاپن نامآور دانشمند ،(17301801) نوريناگا موتوئوري
گزارشهاي در [ذكرشان] كه زمين و آسمان گوناگون خدايان به ميشود اطلاق اول وهله
در را آنها كه ايزدكدههايياند ساكن كه آنها (ميتاما) ارواح به نيز و است آمده باستاني
و درياها درختان ، و چارپايان پرندگان ، كه بل انسانها ، فقط نه ديگر ، .ميپرستيدند آنها
دارند كه برجستهاي و فوقالعاده نيروهاي خاطر به كه را ديگري چيزهاي همه و كوهها
.ميخوانند كامي نيز احتراماند شايسته و هراسانگيز
.باشند برجسته تنها بودن مفيد يا نيكي ، والا ، نجابت خاطر به آنها كه نيست لازم"
در آنها از كه باشند چيزهايي فقط اگر ميشوند ، خوانده كامي هم مرموز و بدخواه موجودات
.باشد هيبت دلها
در...برد نام را ميكادو بايد انساناند كه كاميهايي ميان در كه پيداست ناگفته"
آورشان هراس و مرموز سرشت دليل به روباه و پژواك اژدها ، و تندر ديگر ، آنهاي ميان
يوشو مان و ،(در 720م گردآورده) (ژاپن گاهنامه) نيهونگي در "كامي" اصطلاح.كامياند
.ميشود اطلاق هم گرگ و ببر به است ، كهن شعر جنگ كه ،(حدود 750م در برگ ، هزاران جنگ)
آنها بودن كامي به اشاره كه ميدهد نامهايي گردناش ، گوهرهاي به و هلو ، به ايزاناگي
ارواح مقصود ، .ميشوند خوانده كامي كه هست كوهها و درياها از بسياري نمونههاي...است
بسيار چيزهايي مثابه به كوهها ، و درياها خود به مستقيما كلمه اين.نيست آنها
".ميشد اطلاق هيبتآميز ،
در.بودند مرگ و تغيير رشد ، تولد ، طبيعي نمودهاي به وابسته كمابيش مهمتر كاميهاي
بودند ، آمده گرد (تاكاماگاهارا) بلند آسمان دشت در كه بودند كساني خدايان اين ميان
همتاهاي مثل درست آنها.انسانوارهاند احساسشان و درشكل كه بودند كاميهايي اينها
ميرندگي صف در نيز آنها از بسياري با و داشتند هستي و ميكردند حركت و زندگي انسانيشان
.بودند شريك
و ايزاناگي نامهاي به خدا دو بلند ، آسمان دشت ساكن خدايي سپاهيان از سرانجام
اين.بودند زمين و آسمان وارههاي انسان ترتيب به آشكارا دو اين.آمدند پديد ايزانامي
-آسمان يا ايزاناگي ، .آوردند پديد را ژاپن جزاير هم و ديگر گوناگون خدايان هم خدايي زوج
خدا ماه و (ئوميكامي آماتهراسو) خورشيد خداي بانو ميشست را چشمهايش كه هنگامي پدر ،
دو را ماه و خورشيد درآنها كه است ديگري اساطير يادآور كه) آورد پديد را (يومي تسوكي)
(سوسانوئو) خدا توفان شست را بينياش ايزاناگي چون كه آن ديگر.(ميپنداشتند آسمان چشم
كردن فين يا تنفس از توفانها و بادها كه است رايج مفهوم اين مبين اين كه يافت ، هستي
.ميآيند پديد پدر -آسمان
خدايان مجموعه چهره مهمترين امروز تا و يافت تسلط خدايي صحنه بر خورشيد خداي بانو
آن تا فرستاد ژاپن به ميكوتو -نو -نينيگي نام به را نوههايش از يكي او.ژاپناست ملي
اين":ميگويند جاودان ، تا پسينيانش ، و اوبراند فرمان آنها بر كرده تصاحب را جزاير
من پسينيان كه است بومي برنج زيباي خوشههاي پاييز پانصد و هزار نيدشت سرزمين
.بران فرمان آن بر و برو جا آن به من ، والاگهر نوه اي تو ، .بود خواهند آن خداوندگاران
زمين ، و آسمان كردار به [تو دودمان] كه باشد و باشد ، تو دودمان با كاميابي كه باشد !برو
عنوان به جينمو ، نام به ميكوتو -نو -نينيگي نتيجه سرانجام "!بماند پاينده جاودان ، تا
بنياد پيش سال هزار دو از بيش او كه پادشاهي آن و نشست تخت به ژاپن امپراتور نخستين
.است باقي دودمان اين در امروز تا نهاد
گزارشهاي) كوجيكي نامهاي به ژاپن ، رسمي تاريخ دو را پادشاهي خدايي شالوده اين
اين تاريخ دو اين مقصود.كردهاند تدوين دقت به ، نيهونگي و ((712م (باستان مسايل
جاودانه و نقضناپذير را آن و بزنند الهي قسمت مهر پادشاهي منزلت و مقام به كه بوده
.كنند
دودمان رئيس.نبود حكومتي و ديني آيينهاي ميان فرقي مسيحي ، عصر آغازين قرون در
تمام نزد "امپراتور" نتيجه در و بود ميانجي يا سخنگو دنيايي و روحاني مسايل در (اوجي)
.بود "والا پريستار" مردم
از محافظت خوب ، خرمنهاي مثل مادي ، نعمات تمناي نيايشهاي يا شكرگزاري نيايشهاي در
طلب را كامي اينها ، مانند و بيماري از خلاصي خبيث ، نيروهاي يا ارواح و طبيعي بلاياي
از ميشود ، اشاره كمرنگ خيلي گونهاي به گناه يا اخلاقي بدكاري مفاهيم به.ميكردند
و تن بهزيستي كه روحي ، سعادت كسب يا گناهان بخشايش نه نيايش و دعا از غرض رو اين
.است جهاني اين كاميابي
از بود ممكن كه آلايشي مثل ميكردند ، پرهيز آن از و ميترسيدند تن آلايش از مردم
شكلهاي طريق از تطهير.شود پيدا طبيعي بلاي از شكلي هر يا مرگ بيماري ، خون ، با تماس
در فراجهاني هستي پندارهايميگرفت صورت پرهيز يا غسل ، آييني ، تطهير جنگيري ، گوناگون
كمرنگ شكل بهترين به پايينتر ، نواحي در خواه و آسماني قلمرو يك در خواه گور ، سوي آن
.نداشت وجود آينده زندگي در خوشبختي براي يا گذشتگان در براي نيايشي هيچ و بود
بود ، شده ايمانها و كيشها از گستردهاي آميزه ششم قرن تا كه آيينبودا ، كه هنگامي
از تا گرفت خود به خدايان راه يا "شينتو" نام كشور اين بومي ايمان رسيد ژاپن به
قاره ، فرهنگ حامل گردونه يك عنوان به بودا ، آيين.باشد متمايز بودا راه يا بوتسودو
جدايي شينتو و آن ميان نظري محتواي نظر از و آورد پديد ژاپن در دورانسازي تغييرات
شينتو كه چرا يافت ، هراسانگيز و ارزشمند حريف يك شينتو در بودا آيين اما.بود بزرگي
قدرت ديگر ، سوي از و بود ، يكي ژاپني مداري قوم گرايش با پيچيده هم در گونهاي به
.گرفت آن از نميشد سادگي به پادشاهي ، قلمرو نگهبان و بومدار مقام در هم ، را دنيايياش
طريق از اصل در اين كه شد ، [ شينتو ] جذب[بودا ] آيين از مقداري تا گذشت قرن چندين
تحول را چيزي تندايي.گرفت صورت شينگون و تندايي بودايي فرقههاي پريستاران تلاشهاي
.ميشود اشاره آن به "حقيقتي يك شينتو" يا شينتو جيتسو ايچي شكل به عموما كه بخشيد
همه" ميگويد كه شده گرفته (نيلوفر سوره)سوتره پوندريكه سددرمه در سخني از نام اين
اين هنگام اين در ".اند(جيستو ايچي) حقيقت يك همين تنها ميآيند جهان به كه بوداياني
اين از كه شده عرضه آن براي ازلياند ، بوداي[يعني ] حقيقت ، يك همهفراگير مطلق صادرهاي
باز حقيقت ، يك به و متعالي سرچشمه يك به نهايت در همه شينتو خدايان كه كند حمايت نظر
هونجيسويي انديشه بر است مبتني كه ميشود تعبير نيز شكل اين به تلفيق اينميگردند
(تجسم يا ، )اوتار شينتو ، خدايي باشنده هر آن بنابر كه ،"سرچشمه آشكار نشانههاي" يا جاكو
.دانست همسنگ را ايمان دو اين ميتوان نهايي تحليل در كه جا آن تا است ، بودايي خداي يك
هونجيسويي نظريه اينان.يافت بزرگي نيروي شينگون متفكران با آميزش ، جنبش اين
پديد دوگانه شينتو يا شينتو ، ريوبو به معروف انديشه نظام يك و دادند توسعه را جاكو
متافيزيك مصطلحات به خوبي به ميشد را شينتو نظام ، اين مدافعان نظر بنابر.آوردند
صورتهاي.ميشد تقسيم نمود و بود چرخه دو به عالم شينگون دربرگرداند شينگون
[يا ] مطلق ، باواسطه يا بيواسطه[، ظهورات يا ] صادرها استثنا بدون همه ماده بينهايت
از عالم در انديشهاي هر ديگر ، سوي از كه حالي در بودند ، (نيورايي داينيچي) مهاويروچنه
و شده احاطه مهاويروچنه ، يعني ،[فرجامين حقيقت يا ، ] فرجامين واقعيت متعالي انديشه سوي
برند ، كار به شينتو در را انديشه اين چون.بود يكي آن با جزيياش شيوه به انديشهاي هر
انديشه ميشد و شود برابر بودايي ي"همتا" خدايان با ميتواند كاميشينتو آنگاه ،
مطابق كه جا آن تا آورد ، شمار به شينگون مطلق آگاهي همه از جزيي را شينتو
.نميداشت وجود شينتو و بودا آيين ميان ذاتي تعارض هيچ ديگر ريوبو شينتوييهاي
خلوص به را شينتو ميكوشيدند كه آمدند پديد ميانه قرون در نو شينتو نهضت چندين
جا اين.دارند باز بودايي انديشه چارچوبهاي در ادغام از را آن و بازگردانند آغازيناش
مينامند شينتو يك -فقط يا ايتسوشينتو يويي عموما را اولي.ميكنيم ياد نهضت دو از
برابر جانشين را كامي اورابه ، .دارد (14351511) كانهتومو اورابه با تنگاتنگي بستگي كه
سود به را كار كه بود آن بر و ميكرد حقيقت يك يا مطلق[مفهوم] بودايي نهادهاي
ي(سوييجاكو) اوتارها بودايي ، خدايان كه استدلال اين با بگرداند ريوبو شينتوييهاي
زير به را اوبود ريوبو شينتوييهاي مدعاي كه عكس ، بر نه اند ، (هونجي) كاميشينتو
پايگاه را آن او كه ميخواند فرا چيزي به را توجه بومي ، ايمان قوممدار ضرورتهاي سلطه
خدايان نسل از پادشاهي سلاله بيمانند وشكوه خدايي كشور مثابه به ژاپن بيهمتاي
.ميناميد
شينتو فوكو بود مهمتر شينتو ايتسو يويي از زيادي قابل حد تا نهضت يك مقام در آنچه
شارحان كه مشهور عالم سه توالي با هجدهم قرن در كه بود باستان به بازگشت شينتو يا
يك از عضوي كه بود (16971769) مابوچي -نو-كامو آنها اولين.يافت توسعه بودند آن پيشگام
مشاهده كه نظر اين از بود دائوي طبيعتگرايي موافق او.بود شينتو پريستاران دراز رشته
طرف از.ميدانست ارزشمند انسان سلوك خاص اصول تعيين براي را طبيعت فرايندهاي دقيق
اصول به عمل و شهودي ادراك از ناشي ژاپن سياسي پيكره برتر سرشت كه بود معتقد او ديگر ،
رعاياي سوي از هم و بودند خدايان نسل از كه امپراتوراني سوي از هم ;است درستكاري طبيعي
.آنان وفادار
عنوان به مابوچي از پس كه -حيرتانگيز ، دانشمند (17301801)ناگا نوري موتوئوري
ميكرد رد را دائو آيين ،-اوشد جانشين خالص شينتو اصطلاح به رنسانس نهضت اين رهبر
موتوئوري ، .بود خدايان راه شينتو كه آن حال ميدانست ، طبيعت راه يك فقط را آن كه چون
كه ميستود را درخوري سلوك درست غريزه آن داد ، بسط را سلفش قوممدارانه فرضيات كه
.شدند آن داراي شينتو بزرگ خدايان تبار با مستقيمشان خويشي راه از ژاپن مردم بود مدعي
خدايان نسل از پادشاهان به بيچونوچراي و استوار وفاداري ابراز به را ميهمانش هم او
آماتهراسو ] درخشان آسمان خداي بانو زادگاه":نوشت ژاپن درباره.ميخواند فرا
سان بدين.ميافكند فرا دريا چهار در كشورها تمام سراسر بر را روشنايياش كه[توميكامي
".است سر ديگران بر مسائل تمام در و است ديگر كشورهاي تمام سرچشمه و خاستگاه ما كشور
.آورد فراهم (17761843) آتسوتانه راهيراتا قوممدارانه نظرهاي گونه اين بيشتر بسط
به را آنان ژاپن مردم نزديك الهي پيوندهاي او نظر به بنا.بود موتوئوري جانشين او
به غرور با هيراتا.است آراسته ديگر ملتهاي در صفات اين از بالاتر صفاتي و كيفيات
او اعتقاد به كه ميكرد ، اشاره خدايان نسل از شاهي سلاله بيهمتاي و ناگسسته پيوستگي
.يابد گسترش جهان تمام بر سلطهاش بود مقرر
نهايي سقوط در كه داشت اندك ، چند هر را ، قدرت اين بيانيههايي چنين ارائه
[ميجي بازگشت] (18671868) "پادشاهي سلطنت" همزمان احياي يا "بازگشت" و شوگونسالاري
حمايت به مايل كه پادشاهي ، يافته سازمان نو از حكومت رهبران گذشته اين از.باشد موثر
-نو نظريههاي عظيم امكانات تاثير تحت سخت بودند ، ملي همبستگي اعمال و شاهي مقام از
مسلح نيروهاي مطبوعات ، مدارس ، در جديد مليگرايي شعارهاي طريق از و گرفتند قرار شينتو
.پرداختند نظرها اين تبليغ به اينها مانند و
(داده نام تغيير جينگيكان به امروزه كه ;جينگيكا) شينتو وزارت يك ژانويه 1868 در
شينتو چونشد تاسيس نو پادشاهي حكومت وزارتخانه هفت از وزارتخانه مهمترين عنوان به
.شد زنده نو از (دولت و دين اتحاد) "سايسيايچي" قديمي شعار شد دولتي دين
شونزو ساكاماكي:نويسنده
دارد ادامه
|