كجاست حاشيه
اقتصاد حاشيه
دوم برنامه تا سال 72 از
كجاست حاشيه
شهري كارشناسان ميزگرديبا در
تاسفبارترين از يكي در اجتماعي و اقتصادي نابساماني و نابرابري كه سالهاست:اشاره
خبر جهاني سازمانهاي گزارش.است كشيده تصوير به را "حاشيهنشيني" پديده خود صحنههاي
سال هر و روز هر كه جمعيتي.ميدهد كشورها در حاشيهنشينان ميليوني جمعيت 700 از
جبران قابل غير بحراني با را توسعه حال در كشورهاي تا ميرود و ميشود افزون گسترهاش
تحقيقات آخرين.دارد خاص چهرهاي توسعه حال در كشورهاي ميان در ايران.كند گريبانگير
ميزان كمترين داراي يافته توسعه كشورهاي مقياس در دهه 50 از قبل تا ايران ميدهد نشان
تا 40 كه 30 است پيشرفته پديده اين كردن پررنگ در چنان دهه 60 از اما بوده حاشيهنشيني
عكسالعملهاي و واكنش.است كرده پيدا سوق حاشيهنشيني سمت به نيز شهري جمعيت درصد
طوري به است ، فراخوانده چالشها سختترين به را حكومتداران گاه حاشيهنشينان اعتراضي
در بلكه جنبشها خرده زمره در نه را آنها اعتراض نحوه و حركت جامعهشناسان از بسياري كه
افزايش به رو حاشيهنشيني پديده ما كشور در.دادهاند جاي اجتماعي جنبشهاي فهرست
با.ديگرند ارقامي و آمار سرگرم همچنان مملكتي برنامهريزان كه حالي در گذاشته ، تصاعدي
استاد و جامعهشناس ،"تاجبخش كيان" تهران ، شهر مطالعات مسئول و جامعهشناس "خاتم اعظم"
پژوهشگران از سه هر كه مسكن و اقتصاد كارشناس "اطهاري كمال" و آمريكا نيواسكول دانشگاه
.نشستهايم گفتوگو به هستند حاشيهنشيني مطالعاتي پروژههاي
خواه نمازي سحر
به ورود براي اگر داشته ، نيز گوناگوني ادبيات مختلف ، ادوار در "حاشيهنشيني" تعريف *
مشخصههايي و شاخصها چه به باشيم ، داشته پديده اين از روشن تعريفي بخواهيم بحث
كنيم؟ اشاره ميتوانيم
ارزيابي و رديابي شهرنشيني معاصر تاريخ در را پديده اين بخواهيم اگر من نظر به:خاتم
انقلاب از پيش ادبيات به است لازم ابتدا شدن ، محدود به رو يا است گسترش حال در كه كنيم
يك ما دوره اين در.ميشد تعريف چگونه آن در حاشيهنشيني ببينيم و باشيم داشته نگاهي
حلبيآبادها و زاغهنشيني آلونكنشيني ، شكل به كه داشتيم شهرها در غيرمتعارف سكونت نوع
ساختوساز يك در و شده سرهمبندي صورت به و بيدوام مصالح مشخصه با مسكني نوع يك بود ،
كه مكانيزمهايي تحت و ميشد تصرف زميني شهر از خارج يا داخل كه ترتيب اين به غيررسمي ،
از قبل.ميآمد وجود به اجتماعي و ميگرفت صورت شبهاي يك ساختوساز است بحث قابل
به راجع شد انجام برنامه سازمان و اجتماعي علوم تحقيقات موسسه توسط تحقيقاتي انقلاب
در كه هستند گروههايي بيشتر ميكنند زيست سكونتگاهها اين در كه گروههايي اينكه
دارند ، كاذبي مشاغل و نشدهاند ادغام دارند ، قرار شهرها اجتماعي _ اقتصادي زندگي حاشيه
روند تحت كه هستند مهاجراني افراد اين و هستند ناهنجاري دچار اجتماعي و فرهنگي نظر از
انقلاب از قبل ادبيات در بنابراين شدهاند رانده شهرها به روستاها فروپاشي و تخريب
ميشود ، تلقي بيرويه مهاجرتهاي و و 50 دهه 40 شتابان شهرنشيني معلول حاشيهنشيني
-سالهاي 60 در.بود انقلاب از بعد اول دهه در روستاها توسعه عدم از ناشي كه مهاجرتهايي
سكونتگاهها اين گودنشينان ، شوراي تشكيل با شد كوشش تهران خصوص به بزرگ شهرهاي در 58
بعد سالهاي در اما شود فراهم آن جمعيت براي بهتري اسكان و شود جابهجا تهران جنوب در
كارهاي كلي طور به كه بود دورهاي اين و شد آغاز بحث اين تعطيلي و فراموشي دوره
بحث اين دهه 70 از ولي شدند غيرفعال قبلي موسسات و تعطيل دانشگاهي محافل در تحقيقاتي
ميافتد اتفاق حاشيهها اين در كه است شورشهايي حدودي تا آن منشا و ميشود مطرح مجددا
وزارت در كه تحقيقي چارچوب در.محرومند آن از كه هستند خدماتي دنبال به مردم آن طي كه
سكونت از شيوهاي و مطرح غيررسمي اسكان عنوان تحت حاشيهنشيني شد انجام شهرسازي و مسكن
پيشبيني شهري توسعه براي كه زمينههايي در شهري محدودههاي از خارج در كه ميشد تلقي
نظر بهاست همراه (كشاورزي) كاربري تغيير و غيررسمي ساختوساز با و ميگيرد شكل نشده
يعني غيرمتعارف اين.است شهري فقير جمعيت جدانشيني غيرمتعارف شيوه يك حاشيهنشيني من
كه استاندارد زير ميگوييم دليل اين بهشهري متعارف استانداردهاي زير و غيراستاندارد
تكيه خاصي خصلت يك روي بر نيست لازم.ميكند پيدا تحول استانداردها اين زمان طول در
كه امروز اما بود ، حاشيهنشينها مسكن ويژگي كمدوام و نامرغوب مصالح زماني يك.كنيم
متعارف استاندارد يك بهعنوان را شهري خدمات داراي و قانوني محدودههاي در حضور
به محروميت و است استاندارد زير محدودهها اين از خارج بيبرنامه سكونت ميشناسيم ،
عبدالغفار توسط تهران بار اولين كه زماني برگرديم دور خيلي گذشته به اگرميآورد دنبال
هزار حدود 17 يعني شهر جمعيت درصد ده ميگويد كه داريم آماري ميشد سرشماري نجمالملك
خندقنشين كه هستند ساكن شهر حصارهاي از خارج در تهران زمان آن جمعيت نفر هزار از 170
ديرينه سابقه شهرها در فقير گروههاي غيرمتعارف سكونت شيوه بنابراينميشوند محسوب
در سكونت فقر ديگر شكل يك.نيست شهرها در سكونت فقر شكل تنها حاشيهنشيني اما.دارد
جهات از اما هستند سكونت فضاي مضيقه دچار اتاقنشين خانوارهاي.است اتاقنشيني شهرها
.باشند نداشته جدانشيني و باشند داشته شهري خانوارهاي ساير شبيه شرايطي است ممكن ديگر
خانوارهاي از درصد ميكند ، 50 طي را خود بالاي رشد از دورهاي تهران كه سال 35 در مثلا
از قبل سالهاي در.دارند سكونت اتاق دو يا يك در درصد و 40 هستند اجارهنشين شهر
شهري جامع طرح داراي تهران شهر دهه 40 اواخر و گرفت شكل "محدودهنشيني از خارج" انقلاب
از جديدي شكل بهعنوان محدودهنشيني از خارج و شد تعريف محدودهها بنابراين.شد
به چسبيده حاشيه در ابتدا زيرا.خورد پيوند غيررسمي اسكان با و آمد وجود به حاشيهنشيني
.يافت بيشتري فاصله شهر با بعدا و گرفت شكل شهر
داشته كه نامي هر حاشيهنشيني پديده اينكه آن و دارد قرار ما پيشروي روشن حقيقت يك*
نگاهها برخي در حتي و آلونكنشين شهر ، متن از شده طرد تهيدست ، زاغهنشين ، مثل باشد
اما.ديگر تعريف دهها و (ديگران كار از تغذيهكننده تهيدست تعبير در) پرولتاريا لمپن
مصيبتهاي و آمار بر روز هر كه اجتماعي طبقات از گروهي اينكه آن و است چيز يك امر حقيقت
امتيازها حداقل فاقد كه دارد وجود ميشود ، افزوده نيز آنها فرهنگي و اجتماعي اقتصادي ،
.نميشود وضعيت اين از آنها كشيدن بيرون براي هم فكري هيچ و هستند
يك واقع در است موجود آلونكنشيني و زاغهنشيني بهعنوان ايران در كه پديدهاي:اطهاري
نگاه از جامعه از كوچكي بخش يك بهعنوان كه (اعتياد مثل) دارد اجتماعي آسيبشناسي جنبه
اجتماعي _ اقتصادي پديده امروزه غيررسمي اسكان يا حاشيهنشيني پديده.مانده مهجور دولت
را بخشي كه است مواضعي برآيند بياني به.است آسيبشناسانه حلقه از بيرون و است
منظورم.بدانيم دخيل را نهادي مسائل ديگر بخشي در و كنيم تلقي ساختاري ميتوانيم
.ندارد كافي وسعت كه است مربوطه قوانين و برنامهريزي
حاشيهنشيني پديده كه است اين كنم اضافه دوستان صحبت به مايلم كه نكتهاي:تاجبخش
عصر در مسكن و زمين واقع در.است اجتماعي كالاي از استفاده و قدرت نابرابر توزيع انعكاس
ما بنابراين دارند نابرابر توزيع ديگر كالاهاي نظير و شده تبديل اقتصادي كالايي به مدرن
در ريشه پديده اين.ببينيم تكنيكي پديده يك بهعنوان صرفا را حاشيهنشيني نميتوانيم
.دارد ميگيرند عمومي كالاهاي مورد در كه تصميمهايي چگونگي و طبقاتي ارتباطهاي كل
مورد در سياستگذار يا و تعديلكننده بهعنوان دولت و است كالا يك مسكن اينكه ديگر نكته
تركيب اقتصادي سياست هر در.باشد موثر ميتواند زمين كاربريهاي از استفاده و زمين
.زمين از مردم استفاده و است مطرح دولت و بازار
عواملي در ريشه كه هستند شرايطي درگير اساسا شده واقع تبعيض مورد گروه اين مطمئنا*
.دارد كلانتر
علل يكيكنيم ذكر ميتوانيم اصلي علت دو اجتماعي _ اقتصادي پديده اين براي:اطهاري
تمام هم توسعه حالت بهترين در است ، تاريخي توسعهامري كه آنجا از يعنياست ساختاري
ميشود ايجاد جامعه در كه امكاناتي از برابر صورت به نميتوانند جامعه طبقات و اقشار
كافي درآمد و مهارت سواد ، داراي همواره جامعه از بخشي دليل همين به.شوند بهرهمند
مسكن ميشود ايجاد نوين اجتماعي روابط براساس كه بازاري در بتوانند كه بود نخواهند
نادرستي بسيار برخورد من نظر به تاكنون ساختاري مسئله اين به راجع و كنند مهيا متعارفي
جامعه از بخش اين مسئول را خود هيچگاه گويا دولتهااست گرفته صورت طيف سر دو از
گمان و ميدانستند مذموم را مهاجرت مثل اموري ناگفته و گفته دلايل با و نميدانستند
بين از خودي به خود جريان يك در نئوكلاسيك اقتصادي دوره پيرو پديده اين كه ميكردند
است روشنفكري جريان ديگر اشكال يك.رفت بين از غربي كشورهاي در كه طور همان رفت ، خواهد
رويكرد همين ديگر سوي از و نقد را جهاني سرمايهداري و سرمايهدارانه اقتصادي روابط كه
اين تمام ريشه ميكردند عنوان كه ترتيب اين به ميكردند ، تقويت آن مخالف جهت از درست را
مهاجرت عظيم ابعاد و شهرها كلان شكلگيري اين و شتابان شهرنشيني يا بيرويه مهاجرتهاي
تا و است جهاني سرمايهداري سلطه است ، امپرياليسم سلطه ميشود غيررسمي اسكان موجب كه
بر نميشويم موفق ما نرود ، بين از امپرياليسم و نشود سرنگون سرمايهداري اين
ناخواسته يا خواسته واقع در ديدگاه اين.شويم فائق غيررسمي اسكان يا حاشيهنشيني
از مانع و ميكرد تقويت را داشتهاند حاشيهنشينان با تقابل در دولتها كه رويهاي
ديدگاه همين و كند غلبه خود مشكل اين بر بتواند آن با جامعه كه ميشد راهحل يك يافتن
يا نهاد بتوانيم اگر ميدهد ، نشان نهادسازي يا نهاد زمينههاي در را خود انعكاس
اجتماعي _ اقتصادي وضعيت به ساماندهي براي كه بدانيم قوانيني و برنامهها را نهادسازي
.است لازم ميگويند پايدار توسعه آن به امروزه آنچه يا اجتماعي رفاه جامعه ،
عوامل يكيكرد دنبال بتوان را محوري بحث دو حاشيهنشيني علتيابي در ميكنم فكر:خاتم
است عواملي مجموعه ديگري و است موثر شهري فقر ايجاد و شكلدهي در واقع در كه است كلاني
.ميشود مطرح كمدرآمد گروههاي به نسبت آن پوشش و دولت اجتماعي سياستهاي عنوان تحت كه
در ما كه است دلايلي مهم مسئله استيك شهري فقر بنيادي يا كلان عوامل كه اول بحث در
جستوجو ميتوانيم شهري جديد جمعيت به پاسخگويي در شهريمان توسعه ساختارهاي ضعف مورد
پديده اينبوديم مواجه آن با قرن اين آغاز از كه گستردهاي و سريع شهرنشيني يعنيكنيم
:دارد علت دو
مسكن براي تقاضايي عامل دو اين.شهري نقاط به مهاجرت گسترده حجم و جمعيت طبيعي رشد
اين به پاسخگويي براي موجود زيرساختهاي كه حالي در ميآورد وجود به بالا ابعاد در شهري
در مثلا.ميشويد مواجه مدرنيزاسيون در ناموزون توسعه نوعي با شما و نيست آماده مسئله
(13501310) سال ظرف 40 ايران در.است مطرح مرگومير شاخص سريع بهبود انساني توسعه
تا يعني نميكند تغيير مواليد ميزان كه حالي در مييابد ، كاهش سوم يك به مرگومير ميزان
بهبود را شاخصها از برخي مدرنيزاسيون.است مانده باقي ثابت هزار حدود 40 در سال 1350
كفايت و است بيشتري زمان نيازمند شاخصها از برخي در اما مرگومير كاهش مثل ميبخشد
و موقعيت شود ، متحول شهري خانوار تا شود تبديل مدرنيته به بايد مدرنيزاسيون.نميكند
شدت اين با زماني فاصله اين غرب در.بيايد پايين باروري نرخ و كند تغيير زنان جايگاه
.ندارد وجود
كه داريم باروري نرخ و مرگومير شديد افت بين زماني فاصله سال الي 5 حدود 4 ايران در
تحولي با.است مربوط مهاجرت به ديگر پتانسيل يك.است پتانسيل يك بشري فقر رشد براي اين
حركت شهر سوي به مازاد اين.ميآيد پيش جمعيت مازاد ميآيد وجود به روستايي جامعه در كه
فراهم را گروهها اين همه جذب امكان و است محدود صنعتي رشد شهرها در اما ميكند ،
سطح ميانگين و سرانه درآمد است ، فراوان كممهارت مشاغل و بالا بيكاري بنابراين.نميكند
علل هم و دارد ساختاري علل هم حاشيهنشيني پديده بنابراين.است پايين نيز مصرف
.سياستگذاري
بيشتري اهميت كمدرآمد گروههاي از حمايت در دولت مداخله ساختاري ، علل به توجه با
و شهري كمدرآمد گروههاي نياز پديده با دولت ببينيم كه است اين مهم من نظر به.مييابد
مواجه چطور ببرند مناسب بهره بتوانند شهري خدمات و مسكن بازار در اينكه براي آنها حمايت
دهيم نشان و كنيم دنبال را دولت اجتماعي سياستهاي محتواي بايد چارچوب اين در شده ،
از بعد ايران در كه گستردهاي فعاليت مجموعه.بودند كساني چه ايران در هدف گروههاي
بوده كمكي و سرمايهگذاري و پسانداز براي تشكلهايي ايجاد زمين ، واگذاري در شده انقلاب
گروههايي چه به معطوف كمكها اين.است كرده دولت ، سوبسيد با بانكي ، و اعتباري نظام كه
مجموعه ميان در ميرسد نظر به كنند؟ استفاده آن از توانستهاند گروههايي چه است؟
دولت حمايت از بزرگ صنايع ماهر كارگران و كارمندان از بخشهايي شهري كمدرآمد گروههاي
مهم موضوع اين به توجه.بودهاند بهرهمند انقلاب از پس دوم دهه از بخشي و اول دهه در
ميكنيم بررسي كه را آمار و اطلاعات.نشدهاند رانده حاشيه به كمدرآمدها همه كه است
كارگران.است شده بهتر دهه 60 طول در كارمندي گروههاي از بخشهايي مسكن وضع ميبينيم
زمين واگذاري سياستهاي از داشتند را تعاونيها در عضويت امكان چون نيز ما بزرگ صنايع
آمادهسازي طرحهاي قالب در توانستند ميكردند ، دريافت اعتبار و وام و ميشدند بهرهمند
شهرها از خارج كه تعاونيسازي مجموعههاي يا جديد شهرهاي يا شهري ، محدودههاي داخل در
كاركنان و كوچك واحدهاي كارگران شامل كه غيرمتشكل گروههاي وليشوند مسكن صاحب هستند
و كممهارت كار نيروي كلي طور به.محروماند خدمات اين از هستند شهري خدمات مستقل
هستند خانوار سرپرست كه زناني مثلا.دارند وجود هم ديگري آسيبپذير گروههاي و غيررسمي
كه درآمدي توزيع در كلان ساختار آن در ميشوند ، محسوب كمدرآمد و فقير اقشار جزو و
.نيستند برخوردار دولت حمايتي و اجتماعي سياستهاي از كرديم تعريف
اقتصاد حاشيه
!من مال گاز _ تو مال نفت
كردن خصوصي ديگر عبارت به يا اليگارشها به "نفت اسلاو" نفتي شركت فروش با روسيه دولت
تن ميليون سالانه 14 نفت اسلاو.كرد واريز خويش صندوق به دلار ميليارد شركت 86/1 اين
نهمين شركت اين.دارد پالايشگاه سه و ميكند استخراج روسيه نفتي حوزههاي از خام نفت
صنايع خصوصيسازي كار عملا خصوصي بخش به شركت اين فروش با.است روسيه نفتي بزرگ شركت
دولت تسلط تحت كاملا گاز رشته نفت صنايع وضعيت برخلاف.ميرسد اتمام به روسيه در نفت
صورت به مسكو اما داشت ، نفت اسلاو خريد به زيادي علاقه CNPC چيني شركت.دارد قرار
.ندارد آنها به شركت اين فروش به علاقهاي كه فهماند سمج چينيهاي به غيرمستقيم
ميشود گفته.اليگارشها از تعدادي:هستند قديمي آشنايان همان نفت اسلاو جديد مالكان
خوشش آنها از چندان پوتين ولاديمير اما دارند ، خوبي ارتباطات يلتسين بوريس با افراد اين
اينكه.جويند بهره خود قديمي ارتباطات از توانستهاند اليگارشها حال اين با.نميآيد
تا نيست ، آنها جولان شاهد گاز بخش در هنوز افراد قبيل اين فراوان قدرت وجود با روسيه
بخش براي را گاز صنايع كه دارد زيادي اصرار مسكو ظاهرا.باشد تعجبآور ميتواند حدودي
.بسپارد ديگران به را نفت و كند حفظ دولتي
ميخورد زمين غول
براي سال چهارم ماهه سه طي آماده ، غذاي ويژه زنجيرهاي رستوران بزرگترين دونالد ، مك
ديگر عبارت به.ميكند ضرر _ تاكنون سال 1965 از يعني _ خود تاسيس زمان از بار اولين
مك مقامات.ميشود بيشتر آن سود از معاصر اقتصاد غول اين در زيان ميزان بار اولين براي
ميليون بر 390 بالغ كه ميدانند ساختار تغيير هزينههاي تحميل را امر اين علت دونالد
از 9 بيش شركت اين وضعيت پيرامون اوليه هشدارهاي از پس هم دونالد مك سهاماست شده دلار
ماهه سه طي دونالد مك سهم هر خسارت ميشود گفته.است داده دست از را خود ارزش از درصد
بر 9/37 بالغ سال نخست ماه يازده طي شركت اين بازار.بود خواهد سنت شش تا پنج سال چهارم
درون در ساختاري تغييراتي كه كرد اعلام گذشته نوامبر ماه دونالد مك.ميشد دلار ميليارد
تعطيل كاملا كشورها از برخي در دونالد مك شعب تغييرات اين چارچوب در.ميدهد انجام خود
چارچوب اين در همچنين.داشت نخواهد نمايندگي كشورها آن در آمريكايي شركت اين ديگر و شده
كه سايتونگ ، كرونه نويه اتريشي روزنامهميشود كم شركت پرسنل تعداد از نفر 600
دونالد مك دردسرهاي ذكر با كوتاه مطلبي طي ميشود ، محسوب كشور اين روزنامه پرتيراژترين
"بخورد؟ زمين است ممكن غول آيا" كه ميكند مطرح را سوال اين
دوم برنامه تا سال 72 از
پور صفا رضا محمد
طبس ، زغالسنگ طرحهاي شد داده اجازه ايران فولاد ملي شركت به ديگري تبصره براساس
فروش ويژه ، سود از حاصل مالي منابع طريق از را هرمزگان و آذربايجان خراسان ، فولادسازي
ميليارد سقف 250 تا بانكي منابع از استفاده نيز و پوشش تحت كارخانههاي و شركتها سهام
نياز مورد اعتبار كسري عامل بانكهاي بازار ، در سهام خريد عدم صورت در و كند اجرا ريال
بودجه طبق بر مركزي بانك ;كرد خواهند تامين اقتصادي و فني توجيهات دادن قرار لحاظ با را
را دامي و كشاورزي اساسي محصولات تضميني خريدهاي جهت نياز مورد وجوه تا گرديد مكلف 72
اختيار در كوتاهمدت وام صورت به و تامين سال ، اول نيمه در اقتصاد شوراي مصوبات براساس
دولت همچنين.شد گذاشته دولت عهده به آن بازپرداخت تضمين و دهد قرار ذيربط دستگاههاي
و دولتي شركتهاي به مربوط اقتصاد شوراي مصوب طرحهاي به مربوط داخلي وامهاي شد مجاز
از فقط كه را دولت اقتصادي تعديل سياستهاي از ناشي غيردولتي عمومي نهادهاي و موسسات
در عامل بانكهاي و مركزي بانك تعهدات اما ;كند ضمانت ميگيرد صورت عامل بانكهاي محل
اختصاص 50.رسيد تصويب به هم زير موارد و نميشد ختم هم حد همين به بودجه 72 چارچوب
و شهرها آب توزيع شبكههاي گسترش و بازسازي براي بانكي تسهيلات از ريال ميليارد
از گروه آن سرمايهگذاري جهت نياز مورد اعتباري تسهيلات تامين.فاضلاب شبكههاي
انجام ثابت قيمت با را خود خدمات و كالا عرضه شدند مكلف كه غيردولتي بخش فعاليتهاي
عشايري خودجوش اسكان به دادن سامان جهت بانكي تسهيلات ريال ميليارد اختصاص 20.دهند
.كشور
متفاوت بانكهاي و آزاد مناطق
چگونگي قانون تصويب گرفت صورت اقتصادي عرصه در جنگ پايان از پس كه اقداماتي از يكي
امور انجام به بخشيدن سرعت كه بود ماه 1372 شهريور در صنعتي _ تجاري آزاد مناطق اداره
عمومي ، درآمد افزايش و سرمايهگذاري اقتصادي ، توسعه و رشد آباداني و عمران زيربنايي ،
و جهاني بازارهاي در فعال حضور كالا ، و كار بازار تنظيم مولد ، و سالم اشتغال ايجاد
مد هدف بهعنوان عمومي خدمات ارائه و تبديلي و صنعتي كالاهاي صادرات و توليد منطقهاي ،
مقررات جمله از.ميكرد طلب را خاص قوانين و مقررات اعمال اول همان از و گرفت قرار نظر
معافيت اجتماعي ، تامين بيمه ، انساني ، نيروي اشتغال سرمايهها ، خروج و ورود به مربوط
و عمليات اجرايي آييننامه كه شد مقرر قانون اين درآن نظاير و ساله مالياتي 15
ماه سه مدت طي (مركزي بانك توسط چابهار و قشم كيش ، ) آزاد مناطق در بانكي و پولي معاملات
كشورها ساير آزاد مناطق مقابل در منطقه رقابتي امكانات حفظ هدف با قانون تصويب از پس
داده اجازه آزاد مناطق سازمان به قانون اين در.برسد وزيران هيات تصويب به و شود تهيه
به نسبت خود مصوب بودجه و برنامه قالب در توليدي و زيربنايي طرحهاي اجراي براي تا شد
شرطي به كند اقدام وزيران هيات تصويب با خارجي و داخلي منابع از اعتبار تضمين و تامين
مقرر ديگر جانب از ;گيرد انجام منطقه هر درآمدهاي محل از دريافتي اعتبارات بازپرداخت كه
طريق از يا و خود داراييهاي محل از و وزيران هيات تصويب با ميتواند مذكور سازمان شد
سرمايههاي تضمين به نسبت بيمه شركتهاي و اعتباري موسسات و بانكها با قرارداد عقد
قراردادها در مشخص تعهدات حد تا شدن ملي و مالكيت سلب از ناشي خسارات مقابل در خارجي
مسكن تهيه آن هدف كه رساند تصويب به را قانوني چهارم مجلس ايام همان در.كند اقدام
وصول محل از بايد دارايي و اقتصادي امور وزارت آن موجب به و بود كمدرآمد افراد براي
مخصوص حساب به و دريافت را كشور بانكي ماليات مشمول درآمد از درصد نيم مقرر ، مالياتهاي
واريز (محرومين مسكن به كمك ويژه) امام حساب 100 به را مبالغ اين كل و كند واريز خزانه
محرومين براي قيمت ارزان مسكن تامين جهت صرفا را آن اسلامي انقلاب مسكن بنياد تا نمايد
نظير هم بانكها سال 72 در اداري تخلفات به مربوط قانون تصويب با.كند مصرف
مقررات و مفاد مشمول آن امثال و دولتي شركتهاي و موسسات سازمانها ، وزارتخانهها ،
.گرديدند اداري تخلفات به رسيدگي حيث از مربوطه
دوم برنامه كيفي اهداف و بانكي نظام
و رسيد نگهبان شوراي تاييد و مجلس تصويب به آذر 1373 كشور 20 توسعه دوم برنامه قانون
فرهنگي ، مختلف حوزههاي در آن گانه خطمشيهاي 16 دوم برنامه كيفي اهداف به نگاهي با
بانكي نظام رويكرد و عمليات خود نوع در كه ميخورد چشم به محورهايي اجتماعي و اقتصادي
رشد اجتماعي ، عدالت توسعه جمعيت در تلاش بر تاكيد:جمله از است داده قرار تاثير تحت را
به اقتصاد وابستگي كاهش جهت در تلاش كشاورزي ، بخش محوريت با اقتصادي پايدار توسعه و
و خصوصي تعاوني اقتصادي بخشهاي در تعادل ايجاد و غيرنفتي صادرات توسعه و نفتي درآمدهاي
همين در ;ميشود محسوب اقتصادي حوزه در دوم برنامه كلان كيفي اهداف عنوان به دولتي
منابع و كشاورزي و آب فصول عمراني اعتبارات تامين در اولويت نظير مواردي كه بود راستا
مالي موسسات تقويت و ايجاد و سهلالوصول و ارزانقيمت بانكي تسهيلات سهم افزايش و طبيعي
بخشهاي بين سازگاري و هماهنگي ايجاد و گرفت قرار تاكيد مورد كشاورزي بخش در اعتباري و
تنظيم و برنامه اهداف راستاي در پولي و مالي اجرايي و تصميمگيري سياستگذاري ، مختلف
توسعه و رشد جهت بورس و مالي و پولي خدمات و تجارت كالا ، كار ، سرمايه ، گوناگون بازارهاي
به وابستگي كاهش براي ديگر جنبه از ;گرفت قرار هدف خصوصي بخش محوريت با اقتصادي پايدار
به كمك براي صادرات توسعه بانك تقويت غيرنفتي ، صادرات توسعه و نفتي درآمدهاي
لازم تسهيلات ايجاد و ماليات جهت مناسب مالياتي و اعتباري سياستهاي اتخاذ صادركنندگان ،
تقويت نيز و بينالمللي مناقصههاي برنده داخلي شركتهاي جهت ارزي ضمانتهاي صدور براي
در.يافت اولويت انساني خطمشي عنوان به صادراتي بيمه نظام ايجاد و صادرات ضمانت صندوق
واگذاري نظير محورهايي كشور اقتصاد خصوصي و دولتي تعاوني ، بخشهاي در تعادل ايجاد زمينه
و خصوصي بخشهاي به و ندارد منافاتي دولت حاكميت با كه دولت فعاليتهاي از بخشهايي
از صراحت به هرچند رسيد وقت قانونگذاران تاييد به اساسي قانون اصل 44 رعايت با تعاوني
شركتهاي واگذاري ديگرسو از و نشد برده نام اعتباري و مالي موسسات يا و خصوصي بانكداري
واگذاري رساندن حداقل به و ايثارگران اولويت با تعاوني و خصوصي بخشهاي به دولتي
.شد گرفته نظر در بانكها و غيردولتي عمومي موسسات و نهادها به شركتها
|