همه براي خانهاي
ملكوتي مهدي
تشكل يك كشاورز خانه:ميايممهديكروبي در كشاورز خانه عضويت به من:هاشميرفسنجاني
اين نبايد و است يعنيكشاورزان جامعه عظيمياز بخش مشكلات آنحل هدف كه صنفياست
انداخت دستاندازهايسياسيكشور در را تشكل
دستان هم.آمدند گردهم زمستان روز نخستين در بالاخره آنها جدايي و سكوت قرنها از پس
قدرت از را خود سهم كه آمدهاند آنها.يافتند دوباره تولدي تنهايي با وداع براي و شدند
.ايران آباداني براي بلكه خود براي نه اما بگيرند حكومت و
دو درجه شهروند از خسته همه از مهمتر و بيمهريها تنهاييها ، از خسته خسته ، كشاورز
.كرد آغاز را شدن همراه براي حركت سال 69 از بودن
ممانعت كشاورز پيوستن بههم از استوار سدي چون احزاب ماده 10 كميته تمام سال اما 10
يافتند تغيير كميته اين اعضاي از بعضي اجبار به و آمد كار روي ششم مجلس كه اين تا.كرد
.شد صادر رسما كشاورزان شدن دستان هم مجوز كه بود سال 79 در و
وزير بهعنوان سال از 12 بيش خود كه بود كشاورزان ساماندهي دنبال به مردي البته
كلانتري عيسي شايد.نداشت هم چنداني مقبوليت مرد اين برقضا دست و ميشد شناخته كشاورزي
را او كشاورزان هم هنوز كه هرچند است شده كشاورزان حركت پيشقراول گذشته جبران قصد به
چندان هم دولتيها كه است حالي در اين.ميدانند دولت نفوذي و مينگرند ترديد ديده با
.دارد سر در قدرت كسب سوداي او كه ميكنند فكر و ندارند اعتماد مرد اين به
سراسر از آنهابود شده آغاز كشاورزان حركت بد ، چه و باشد خوب كلانتري چه هرحال به
در و برگزيدند را نفراتي خود بين از و شدند جمع هم دور به آهستهآهسته ايران روستاهاي
ديگر سوي از نمايندگي به آنها از نفر و 500 هزار حدود 4 زمستان نخست روز سه
كشور صنفي تشكل بزرگترين بهعنوان كشاورز خانه كه بود گونه اين آمدندو كشاورزانگردهم
.شد متولد
دنبال به خود كه دولتمردان و كردند اعلام شكوه و عظمت نهايت در را خود موجوديت آنها
سه در و كردند همراهي را آنها خوبي به هستند و بوده مردمي نهادسازي و مدني جامعه بسط
حضور آنها كنار در هميشه كردند برگزار را خود سراسري كنگره اولين كشاورزان كه روزي
.داشتند
كردن هماهنگ و سازماندهي هدف با جاري ماه دي اول در كشاورز خانه سراسري كنگره اولين
سياسي ، اقتصادي ، انساني ، حقه حقوق احقاق و حمايت منظور به و كشور سراسر در كشاورزان
.شد افتتاح جمهور حضوررئيس با كشاورزان فرهنگي و اجتماعي
توانمنديكشاورزي به وابسته كشور استقلال
از توجه هرگونه شايسته دارد كشور هر غذايي امنيت تامين در كه نقشي به توجه با كشاورزي
خانه سراسري كنگره اولين افتتاح مراسم در جمهور رئيس كه طور همان و است مسوولان سوي
.دارد بستگي آن كشاورزي توانمندي به كشور هر واقعي استقلال كرد ، اشاره كشاورز
هميشه بخش اين متاسفانه اما است ايران نسبي مزيت كشاورزي ميشود گفته كه است سالها
است درحالي اين.است گرفته قرار حمايت و توجه مورد كشور اقتصادي بخشهاي ديگر از كمتر
حدود 3.دارد وابستگي خارج به ديگري بخش هر از كمتر كشاورزي جمهور ، رئيس گفته به كه
ارزي نياز درصد حداقل 35 صنعتي توليدات اما است ارز نيازمند كشاورزي توليدات از درصد
.دارند
لحاظ به متاسفانه اما است ايران نسبي مزيت كشاورزي:ميگويد كشاورزي مورد در خاتمي
از كمتر واقع در.است نشده استفاده بخش اين ظرفيتهاي از علمي و زيربنايي محدوديتهاي
و است گرفته قرار بهرهبرداري مورد سنتي روش به هم آن كشاورزي بخش ظرفيتهاي از نيمي
خواهد كشاورزي محصولات صادركننده مهم كشورهاي از ايران شك بدون شود برطرف مشكل اين اگر
.شد
به آينده سال و جاري سال بودجه در دولت كه هرچند نميشود ، حل راحتي به ظاهرا مشكل اين
ميليونها نيمهتمام ، سد دهها اما است ، كرده ويژهاي توجه خاك و آب كلا و بخش اين
كسري مكانيزاسيون ، شديد ضعف هستند ، آب انتقال شبكههاي فاقد كه زيرسدها اراضي از هكتار
كشاورزي بخش در سرمايهگذاري ضعف از حاكي همگي ديگر مورد دهها و كشاورزي تحقيقات بودجه
.شود برخوردار بيشتري شتاب از بخش اين در سرمايهگذاري روند كه است لازم و است
و است برخوردار نسبي مزيت از كشاورزي:گفت كشاورزان جمع در جمهور رئيس كه طور همان
اين در سرمايهگذاري و است بخش اين در اشتغال سرانه هزينه بودن پايين مزايا اين از يكي
گرفته ناديده اشتغال در كشاورزي جايگاه كه ميكند ايجاب امر اين و است زودبازده بخش
.نشود
و دارد ويژهاي جايگاه اقتصادي و اجتماعي امنيتي ، لحاظ به كشاورزي:ميافزايد خاتمي
تاكنون كشاورزي تحقيقات به متاسفانه اما كند پربارتر را كشاورزان زحمت ميتواند تحقيقات
.است نشده چنداني توجه
ميكند پر مردميرا مشاركت كشاورزخلا خانه
برساند مسوولان گوش به را كشاورز صداي بتواند كه تشكل يك وجود از سالها كشاورزي بخش
تمام و نميكرد حمايت بخش اين از هم كس هيچ و بود بيبهره كند جلب را آنها حمايت و
كه ميرسد نظر به:ميگويد دولت رئيس مورد اين در.بود دولتي كمكهاي به محدود حمايتها
دكتر همت با كه بود مردمي و فراگير تشكل يك وجود كشاورزي عرصه در مهم خلا7هاي از يكي
و اعضا تعداد لحاظ به هم كشاورز خانه.شد گرفته كشور صنفي تشكل بزرگترين مجوز كلانتري
كه است ما جامعه براي خوبي موقعيت اين و است برخوردار ممتازي موقعيت از فعاليت تنوع هم
.ميكند تجربه را مردمسالاري
اين تولد ما و دارند توسعه و دموكراسي در مهمي نقش مدني تشكلهاي:ميافزايد خاتمي
تشكل اين و خدمتگزار دولت متقابل همكاري ميكنيم اعلام و ميگيريم نيك فال به را تشكل
.كرد خواهد كمك رو پيش و موجود مشكلات حل در را ما
آن نقش و كشاورز خانه مورد در بود كرده شركت كنگره روز دومين در كه هم كروبي مهدي
مستقل بخواهد كه دولتي براي مخصوصا دارد ، وجود هميشه خصومت و تنازع تهديد ، :است معتقد
وحدت حفظ ملت ، يك وظيفه مهمترين و حياتيترين شرايطي چنين در.كند حفظ را هويتش و باشد
.است ملي وفاق و
سياسي انداز دست
از عظيمي بخش مشكلات حل آن هدف كه است صنفي تشكل يك كشاورز خانه:ميگويد مجلس رئيس
خانه) تشكل اين و دارد وجود زيادي سياسي تشكلهاي كشور اين در.است كشاورزان يعني جامعه
.انداخت كشور سياسي دستاندازهاي در نبايد را (كشاورز
افراد تعداد.كرد اشاره آن به كروبي مهدي كه بود خوبي بسيار نكته سياسي دستاندازهاي
طبيعي و ميدهند تشكيل را كشور جمعيت از درصد حدود 40 خانواده اعضاي با صنفي تشكل اين
اعضاي آراي جذب براي مختلف احزاب و گروهها ميگيرد ، شكل ابعاد اين با تشكلي وقتي است
راهبران بر علاوه شرايطي چنين در.ميشوند عرصه وارد آن از ابزاري استفاده و تشكل اين
چرا.كنند دور سياسي بازيهاي عرصه از را خود كه است واجب كشاورزان تكتك بر تشكل ، اين
از را خود كاربرد تنها نه است شده سياسي كه پديدهاي هر ما كشور در داده نشان تجربه كه
.است افزوده نيز مشكلات بر مشكلي و رفته بيراه به بعضا بلكه داده دست
و كنند واگذار را سياست عرصه كامل بهطور كشاورزان كه نيست معنا آن به اين البته
مشكلات حل به اميد و بود موفق نميتوان حكومتي مهم كرسيهاي به دستيابي بدون اساسا
نگاهملي هم آنها طيفكه هر نخبگان خود بخشي و ملي منافع براساس بايد كشاورزان.داشت
كشاورزان.كنند وارد كشور سياست عرصه به خود حمايتهاي و آرا با را دارند قضايا به
قصد به آنها بالفعل و بالقوه ظرفيتهاي از سياسي جناحهاي و گروهها دهند اجازه نبايد
خود ظرفيتهاي از بايد كشاورز خانه اعضاي.كنند استفاده سياسي مقاصد و حزبي منافع كسب
دست بازيچه كه باشند مراقب بايد و كنند استفاده خود حقه حقوق احقاق و ملي منافع جهت در
.نشوند طلب قدرت سياستمداران
كلانتري مبهم نقش
كه ميرسد نظر به است ، مشكوك كمي كشاورز خانه درمورد كلانتري عيسي اظهارنظرهاي كه هرچند
البته.دارند سر در نيز ديگري انديشههاي كشاورزان دادن سامان از غير به همرزمانش و او
را خود عملكرد حدودي تا ميكند سعي كلي دبير براي خود نكردن كانديدا با كلانتري عيسي
شده كانديدا كلي دبير پست احراز براي كسي خانه خارج از نه كه است درحالي اين.كند توجيه
هم اعضا همگي و است خانه كلي دبير پست كسب داوطلب كسي خانه مركزي شوراي جمع از نه و است
بر قرار و كند قبول را سمت اين بايد او كه كنند متقاعد را كلانتري نوعي به كه دارند سعي
كلانتري البته.بگيرند تصميم باره اين در مركزي شوراي اعضاي هفته اين طي كه است شده اين
عضو يك بهعنوان فقط من و دهند ادامه را آن بايد بقيه و كردهام شروع را كار من ميگويد
.باشم داشته حضور خانه در ميخواهم مركزي شوراي
و كشاورزان ترديد شدت و بماند سايه در ميخواهد تصميم اين اتخاذ با كلانتري ظاهرا
.دهد كاهش خود به نسبت را دولتمردان
دهد ، انجام كشاورزان براي است قرار كشاورز خانه كه كارهايي و خانه مورد در كلانتري
ميليون تا 3 براي 2 ارباب هزار تا 40 كشاورزي 30 بخش در انقلاب پيروزي از قبل:ميگويد
تعداد و رسيد نفر ميليون به 4 رعيتها جمعيت انقلاب پيروزي از بعد.داشت وجود رعيت
.بود دولت هم ارباب يك آن كه يافت تقليل يك عدد به اربابها
و) رساند خواهد نفر ميليون به 4 را اربابها تعداد كشاورز خانه:است معتقد كلانتري
داشته را حق اين بايد او.نيست درجه 2 شهروند كشاورز (ميشود يك نيز رعيت تعداد حتما
در نقشي هيچ امروز به تا ما كشاورزان.كند دخالت است خودش به مربوط كه اموري در تا باشد
.نميشود اصلاح امور باشند نداشته نقش تا و نداشتهاند تصميمسازيها
نكردهايم استفاده خود را7يهاي از تاكنون ما:ميگويد كشاورزان از يكي زمينه همين در
براي خود آراي از داريم قصد بعد به اين از اما نبردهايم خود آراي از را لازم بهره و
.كنيم استفاده خود منافع
دارد ملياولويت منافع
نيز خير يا شود تبديل سايه در دولت به ميخواهد كشاورز خانه كه اين مورد در كلانتري
هيچ تحت و است كشاورزان منافع از بالاتر ملي منافع:ميگويد او.دارد جالبي نظرات
.كنند خود منافع قرباني را ملي منافع نيستند حاضر كشاورزان اساسا و كشاورز خانه شرايطي
رئيس و (كشاورزي جهاد وزير) حجتي به من.نداريم دولت با تضادي هيچ باشد يكي اهداف اگر
اجرايي روشهاي در اما هستيم مشترك هدفها در ما.كردهام يادآوري را نكته اين هم جمهور
با آزادسازي البتهدهد انجام را اقتصادي آزادسازي و كند حذف را انحصار بايد دولت.خير
دولت كشاورز خانه كه گفته جهادكشاورزي وزير معاونان از يكي.است متفاوت كاملا رهاسازي
چرا پس است خدمتگزار نميگويد دولت مگر.كنيم آقايي ميخواهيم تازه ما اما.است سايه در
جمهور رئيس و حجتي.باشد يكي بايد روشمان ميگوييم ما دهيم؟ تشكيل سايه در دولت بايد ما
داشته مشكل ما با و كنند شيطنت حجتي زيرمجموعههاي است ممكن هرچند هستند هماهنگ ما با
.نيست مهم هم آن كه باشند
آيندهاي براي طلايي خوابهايي ديدن از و است معنيدار بسيار كلانتري صحبت لحن اين
.دارد حكايت دور نهچندان
خوابديدنبراينمايندگان
حدود 4 كه تشكيلاتي:ميافزايد كشاورز خانه شدن سياسي مورد در كشاورزي سابق وزير
كه هركس.نيست راست و چپ ما سياسي اماميشود هم سياسي ناخواه خواه دارد عضو ميليون
بتوانيم كه ميشود محقق زماني خانه اهداف.هستيم او طرفدار ما بگيرد درنظر را ملي منافع
ما.كنيم حذف را انحصاري قوانين ميخواهيم ما.كنيم ايجاد تغيير كشور سياسي ساختار در
و دستهبندي هر از فارغ ميكنند كار مملكت براي كه افرادي از كنيم پيدا قدرت اگر
پيشنهادها رغم به نيز تاكنون و نيست مهم ما براي راست و چپ.ميكنيم حمايت جناحبندي
.نپذيرفتهايم را موجود سياسي گروههاي از كدام هيچ حمايت
ما.ميروند مجلس به كشاورزان را7ي با نفر حدود 218 مجلس نماينده از 290:ميگويد وي
و كشور ساختار براي كه كس هر.كنيم حذف كشاورزان بين در را طايفهاي نگاه ميخواهيم
شود مشخص و شود بازخواست بايد نمايندهداد خواهد را7ي او به كشاورز باشد مفيد كشاورزي
.است نداده را7ي كشاورزان نفع به چرا كه
كه ميكند آمادگي اعلام هم كروبي مهدي و ميكند صحبت انحصاري قوانين تغيير از كلانتري
بضاعت و توان حد در را كشاورزان قانوني مشكلات تا هستند آماده كشاورزي كميسيون و مجلس
.كنند اصلاح را مربوطه قوانين و برطرف خود
كشاورز خانه سراسري كنگره اولين اختتاميه مراسم در كه هم نظام مصلحت تشخيص مجمع رئيس
به كشاورزي بخش:ميگويد يارانهها به كشاورزي بخش نياز بر تاكيد با بود ، كرده شركت
جهاني بازارهاي به ما كشاورزي اگرباشند هدفمند بايد يارانهها اما دارد نياز يارانه
.مرد خواهد نكند ، پيدا راه
مجموعه همكاري و كشاورز خانه تاسيس با:ميگويد كشاورز خانه مورد در رفسنجاني هاشمي
ميشود ، برداشته كشور اعتلاي براي كشاورزي اعتلاي طريق از موثري بسيار گامهاي كشاورزان ،
بايد كشاورزي بخش كه پذيرفتهاند اصولي طور به مسوولان همه و دولت مجلس ، رهبر ، مطمئنا
آن عضويت به من و است كشاورز خانه و كشاورزان به متعلق من وجود همه.شود تقويت بيشتر
.آمد درخواهم
برگزار قبول قابل نظمي و باشكوه كه هرچند كشاورز خانه سراسري كنگره نخستين طريق هر به
نتوانست قدم اولين در خانه اين درواقع.نشد انتخاب شده ذكر دلايل به آن كل دبير اما شد ،
.نيست خوشايند چندان امر اين و برسد اجماع يك به
.داد پايان خود كار به عاليرتبه مقامات تمام حمايت و بدرقه با كشاورز خانه حال هر به
كشاورز عدهاي.ميكنند دنبال را متفاوتي اهداف خانه اين تشكيل از مختلف افراد كه هرچند
قصد شدن متحد با امروز و داشتهاند قرار بيتوجهي و بيمهري مورد هميشه تاريخ طول در كه
بين اين در.كنند جبران (شبه يك حتما) را خود تاريخي عقبماندگيهاي تمام دارند
از تا هستند خود حزبي و شخصي منافع دنبال به هم سياستمدار عدهاي و احزاب گروهها ،
به بريزد برهم راحتي به را موجود سياسي معادلات تمام ميتواند كه خانه اين موجود ظرفيت
به و كند خارج خود مسير از را تشكل اين ميتواند آنچه دقيقا.كنند استفاده خود نفع
و آرزوها تحقق براي بخواهند كشاورزان كه است نقطهاي همان بكشاند انفعال ورطه
به دستيابي براي هم سياستمداران و شوند سياستمداران دامن به دست خود عقبماندگيهاي
چنين اهداف قطعا دهد رخ ناميمون اتفاق اين اگر كه دهند قرار دستاويز را كشاورزان قدرت ،
همه بر شرايطي چنين در.ماند نخواهد باقي نام جز چيزي آن از و شد نخواهد محقق تشكلي
هشدارهاي با كه است واجب ملي منافع حاميان و خاك و آب اين دوستداران و نظام عقلاي
است خانهاي كشاورز خانه كه چرا دارند ، باز راهي چنين به رفتن از را خانه خود بهموقع
.همه براي
|