ايران در پژوهش موانع
ايران جامعهشناسي انجمن رئيس عبداللهي ، محمد دكتر با گفتوگو
سطوحي چه در و است مراحلي چه داراي چيست ، پژوهش ماهيت بفرمائيد ابتدا عبداللهي ، دكتر
است؟ بررسي قابل
آن ، به تعهد كه است مراحلي داراي فرايند اين.است اخلاقي كنشي و فرايند پژوهش ، -
سطح سه در كه دارد امكاناتي و شرايط به نياز پژوهش فراينداست تحقيق صحت ميزان ضامن
نام خرد سطح عوامل بخش اين.ميشود مربوط پژوهشگر به اول سطح.بررسياند قابل متفاوت
كه نهادي و تشكيلات سازمان ، به است راجع كه ميشود ناميده مياني عوامل دوم سطح.دارد
و فرهنگي اقتصادي ، سياسي ، محيط به نيز سوم سطح و دارد قرار آن با ارتباط در پژوهشگر
در اما.ميشود مربوط ميپردازند فعاليت به آن در پژوهشي نهاد يا پژوهشگر كه اجتماعياي
علمي ، مهارت با بتواند پژوهشگر تا داريم نياز علمي بينش به خرد ، سطح يعني اول سطح
باشد قوي پژوهشگر در بايد علمي كار به گرايش ميزان البته.كند مسئله طراحي و مسئلهيابي
تدريس و ترجمه سوي به مسلط گرايش ايران در متاسفانه اما.شود قائل ارزشي پژوهش براي تا
وضعيت اينشاهديم را انديشه تبادل بيشتر بلكه نيستيم انديشه توليد شاهد اينرو از.است
قابل كاملا توليد ، در بنيادين ضعفهاي و دلالي و تجارت به گرايش با نيز اقتصاد در
.است مشاهده
پژوهش.است مطرح خرد سطح در بعدي مهم عامل بهعنوان پژوهشگر اخلاقي و علمي تعهد
شجاع بايد پژوهشگر بهتر بهعبارت.باشد پايبند قواعد آن به بايد پژوهشگر كه دارد قواعدي
و حقيقتجويي صداقت ، روح واجد آن ، نتايج و پژوهش قواعد بر تكيه در لهجه صراحت داراي و
ديگر ازباشد متعهد نيز تحقيق يافتههاي دربرابر بايد عليالخصوص.باشد حقيقتگويي
جهان در كه حالي در.ندارد جمعي خصلت پژوهش متاسفانه ايران در كه است اين خرد سطح عوامل
.هستيم فردگرايي دچار كماكان ما اما.ميشود انجام جمعي صورت به پژوهش پيشرفته
نگاه كه است مهم موضوع اين طرح بپردازيد ، محيطي و مياني سطوح تحليل به اينكه از قبل *
برخي اينرو از.ندارد مهمي جايگاه ما كشور در كاشف بهعنوان پژوهشگر ، و انديشمند به
به اكتشاف و نوآوري نسبتبه اعتنايي بي ريشههاي كه است امكانپذير زماني پژوهش معتقدند
شما نظر به شود ، اقدام آنان اصلاح به نسبت و شناخته محيطي ، و مياني سطوح در ويژه
كجاست؟ در اعتنايي بي ريشههاي
تتبع براي محقق يعني.است تعيينكننده امنيتبسيار و آزادي احساس عامل ببينيد -
اين در من نظر به.بكند بيان آزادي احساس بايد انديشههايش بيان و حقيقت به دستيابي و
و مياني سطوح بررسي نيز استقلال اين براي و باشد داشته استقلال بايد حتما محقق زمينه
در يا و است كار به مشغول آن در محقق كه سازماني مياني سطح در.دارد ضرورت محيطي
عبارت به پژوهش ، و آموزش ميان گسست نام به دارد وجود معضلي تحقيقي ، نهادهاي و سازمانها
كه حالي در. پژوهشمدار تا هستند آموزشمدار بيشتر ما علمي مراكز و دانشگاهها ديگر
علمي دادههاي و ايدهها بايد پژوهش طريق از يعني باشد ، پژوهش مبتنيبر بايد آموزش
توليد و پژوهش عدم با كه است واضح اينرو از.بگيرد قرار آموزش مدار در سپس و شود توليد
وجود انديشه زايش موجود ، شرايط با كلام يك در.شود اشكال دچار نيز ترويج و آموزش علم ،
فرم به ميشود ، انجام ايران در كه پژوهشهايي اغلب.است پژوهش كيفيت ديگر ، عامل.ندارد
نظر از پژوهش سنجش براي.است ضعيف اغلب پژوهشها محتواي.محتوا به تا دارند توجه
عامل.باشد پژوهشگر و پژوهش كيفيت ارزيابي متكفل تا داريم معيارهايي به نياز محتوايي
يكديگر كارهاي از.است ضعيف پژوهشي نهادهاي ميان همكاري ايران دراست همكاري ضعف ديگر
انباشت و ذخيرهسازي در حتي بنابراين.ميگيرد صورت زيادي موازي كارهاي ندارند ، خبر
به دستيابي نحوه و اطلاعاتي بانكهاي به است راجع ديگر مشكلات.داريم مشكل نيز انديشه
موجود وضعيت نميتوانيم ما كه جايي تا پابرجاست همچنان نيز تطبيقي مطالعات معضلات.آن
اين.كنيم مقايسه كشورها ساير با اجتماعي و فرهنگي سياسي ، اقتصادي ، نظر از را ايران
ديگر كشورهاي در مختلف مسائل به كه معنا اين به -ميكند باز را محقق نگاه افق مقايسهها
كجاست؟ ما كشور جايگاه باره اين در و كردهاند گرهگشايي چگونه آنان و شده پرداخته چگونه
ما پژوهشي نهادهاي مديريت.است مشكل داراي نيز ما پژوهشي نهادهاي مديريت همچنين
براي امر اين كه هستند سياست حوزه به وابسته بيشتر مديريتها.ندارند آكادميك استقلال
كم پژوهش براي هم سختافزاري تجهيزات و منابع اينها كنار در.ميكند ايجاد مشكل پژوهش
.داريم
كسب جاي به جامعه در ثروت كسب ازجمله ارزشها تغيير كلان ، سطح در ميرسد نظر به اما *
در پژوهشگر كمبود علت و باشد موثر نيز (ثروت يا است بهتر علم قديمي تضاد همان) معرفت ،
است؟ موارد همين از يكي كشور
از يكي من نظر به.ميكنم عرض را مورد چند من شماست توجه مورد كه كلان سطح در -
.داريم كم علمي شرايط حائز پژوهشگران ايران در.است پژوهشگر قلت مسائل ، اساسيترين
كه رويكرد اين با پژوهش به مسئولان و جامعه نياز و اعتقاد.است پژوهش فرهنگ ضعف ديگري
به نيز را نتايجاش و كنند تامين را هزينهاش باشند ، پژوهش امر متقاضي امور ، تدبير براي
معرفت ، ارزش و تعهد ارزش قدرت ، ارزش ثروت ، ارزش ببينيد.است ضعيف بسيار بگيرند ، كار
در ارزشها مراتب سلسله بدانيم كه است مهم اين اكنون هستند ، جامعه اساسي ارزش چهار
در اگر هستند؟ ارزش نوع چه كسب دنبال به نخست درجه در افراد اين و است؟ چگونه جامعه
بگويد ميتواند جامعه آن گيرد ، قرار نخست اولويت در آن توليد و معرفت كسب ارزش جامعهاي
و باشد اولويت در قدرت و ثروت مثل ابزاري ارزشهاي جامعهاي در اگر ولي.است پژوهشمدار
فكر مناست پژوهشمدار جامعه آن گفت نميتوان ديگر بگيرد ، قرار تحتالشعاع معرفت توليد
.ندارد قرار نخست درجه در معرفت كسب ارزش ارزشها ، مراتب سلسله در امروز ايران در ميكنم
فايدهاي و هزينه ويژه به.است مهم نيز بردارد در پژوهش كه فايدهاي و البتههزينه *
علمي و تحقيقاتي كار براي كه هزينهاي اگر.ميشويم متصور آن براي كلان سطح در كه
جاي به آموزش به محقق كه است طبيعي (معنوي چه و مادي نظر از چه) باشد زياد ميپردازيم ،
امنيت در نيز امر همين.ميافتد جا آموزش نظام در مداري آموزش و ميكند توجه پژوهش
باشد ، طاقت از بيش آن هزينه كه بدهد پاسخ پرسشي به عالم اگر.است مطرح پژوهشگر و پژوهش
در شجاعت اين راحتي به ديگر عبارت به.ميشود منصرف پژوهش از كه است طبيعي خيلي
ميرود؟ سوال زير نظريهپردازي
هم بخش يك بگيريم ، ثابت اگر را مربوطه تشكيلات و سازمان و نهاد پژوهشگر ، موضع -
و شغلي امنيت و آزادي ميزان و سياسي توسعه مساله سياسي بخش در.سياسي محيط به برميگردد
اجتماعي ماهيت من نظر به اجتماعي پژوهش مخصوصا پژوهش است ، مهم بسيار پژوهشگر براي فردي
دست به مساله ، طرح در بايد محقق.ميگيرد خودش به نيز سياسي ماهيت و دارد قوي خيلي
و دادهپردازي در ميكند ، مطرح كه فرضيهاي پيرامون لازم اطلاعات آوردن
را اين اگر.باشد عمل آزادي و استقلال واجد بايد جامعه ، به اعلاماش و پردازي تئوري
.ميشويم مشكل دچار بازهم باشد ، علمي بنيه داراي محقق هرچه باشد ، نداشته
دانشگاه با آن رابطه و دولتي نهادهاي به مربوط پروژههاي ويژه به پژوهش اقتصادي محيط *
باشد؟ بايد چگونه و است چگونه پژوهش امر و
وسيع پروژههاي در همچنين و كشور سطح در عمده برنامهريزيهاي و اقتصادي محيط در -
مشخص ميان اين درميشود پژوهش صرف (نميرسد صدم به) هزار در چند تنها...و عمراني
و زيان و سود و بوده علمي پشتوانه واجد طرحها كه مايلند برنامهريزان آيا كه نيست
بگيرند قرار توسعه برنامهريزيهاي علمي پشتوانه ميتوانند تحقيقها باشد؟ مشخص صرفهاش
پيدا تحقق اينكه كما.كنيم متحقق را برنامهمان اهداف نميتوانيم علمي تحقيقات بدون ما
روي تنها زياد هزينههاي با برنامهريزيها ، در مندرج اهداف از بسياري يعني.است نكرده
يك ، نشده ، تدوين علمي مطالعات براساس برنامهها چون چرا؟.است نيافته تحقق و مانده كاغذ
اهداف به اندازه چه تا برنامه شود معلوم تا نشدهاند ارزشيابي آمده دست به نتايج دوم و
ميگويم من.است بوده ي موارد چه باره اين در موفقيت و شكست و است شده نزديك نظر مورد
را انرژيها و منابع اتلاف از جلوگيري ارزش بشود ، تحقيقات صرف هزينهها ، هزار در يك اگر
نرفته بالاتر داخلي ناخالص درآمد درصد دهم از5 هيچگاه ما كشور تحقيقاتي بودجه.دارد
متوقف درصد صدم حد34 در ولي برسد ، صدم به75 شد ، پيشبيني اينكه با اخيرا.است
.بيشتر برابر يعني 10.است درصد تا 5 ژاپن مثل كشوري در ميزان همين كه حالي دراست شده
بودجه و پژوهشگر اطلاعاتي ، منابع لحاظ از برابر تا 50 بين 10 آنان ديگر عبارت به
البته.است زياد بسيار ما با آنها فاصله نيز دليل همين به هستند بالاتر ما از تحقيقاتي
همه پشت در ديگر عبارت به.گرفت ناديده نبايد را خردورزي توسعه ضعف باره اين در
.است نهفته شئون تمامي در خردورزي توسعه عدم شده ، مطرح كمبودهاي
سياست حوزه مذكورسيطره موارد پشت در كه نميكنيد فكر !دكتر آقاي هرحال به *
است؟ نهفته نيز ديگر برحوزههاي
داراي بايد جامعه در ما ببينيد.بازكنيم را آن و توجه بيشتر بايد بحث اين به بله ، -
اصلياش كار اقتصادفرهنگ و اجتماع سياست ، اقتصاد ، .باشيم هم از مستقل نسبتا حوزه 4
توليد كارش سياست ميشود ، منجر ثروت توليد به كه است منابعي از بهرهبرداري و توليد
كاركردش اجتماع حوزه.است جمعي اهداف به رسيدن براي سازماندهي و بسيج ايجاد و قدرت
جامعه در وحدت و همبستگي و انسجام ايجاد گرم ، محيطهاي در عواطف و احساسات كردن شكوفا
از هريك كه آن ضمن اما است عقل هم منطقاش و انديشه گفتوگو ، تفكر ، حوزه نيز فرهنگ.است
تبادل آنان بين بايد حال عين در باشند ، داشته يكديگر از نسبي استقلال بايد حوزهها اين
اقتصاد حوزه ثروت و اقتصاد حوزه به بايد فرهنگ حوزه توليدات يعني.باشد داشته وجود نيز
اساسي مشكلات از يكي ايران در كه حالي در.باشند هم مكمل اينها تا برود فرهنگ حوزه به
حوزه وارد است ، زور ابزارش كه سياست وقتي.است ديگر حوزههاي همه بر سياسي حوزه سيطره
و ميكند خراب را خود هم سياست اين بنابر.ميشود تعطيل نيز منطق و عقل كار بشود ، فرهنگ
حوزه در نميتوانيد شما ديگر عبارت به.ميشود ديگر حوزههاي عملكرد در خدشه دچار هم
.كنيد توليد نميتوانيد قدرت نيز اقتصاد يا فرهنگ حوزه در.كنيد توليد معرفت سياست ،
است مسلم باشد؟ بايد حوزهاي چه پژوهش و معرفت توليد متولي كه است پرسش اين جاي اكنون
.است سياست متاسفانه پژوهش ، متولي ايران ، در اما فرهنگ ،
اختيار در درصد از 20 كمتر.است اجرايي نهادهاي اختيار در پژوهش بودجه درصد 80
.ندارند آكادميك استقلال نيز ما دانشگاههاي كه است حالي در اين.است دانشگاهها
بر سياسي سيطره اين و ضعيفاند بسيارندارند اعراب از محلي عملا پژوهش مستقل نهادهاي
.است آفرين بسيارمسئله پژوهش حوزه
منجر ديگر ، حوزههاي بر سياسي حوزه سيطره و مذكور حوزههاي وظايف تداخل ديگر عبارت به *
پژوهش اصلي اهداف و ميمانند مكتوم حقايق و ميشود سياه بازار و فساد ، رانت ايجاد به
.ميشود خدشه دچار حقيقت ، به رسيدن بر است مبتني كه
نسبي استقلال بنابراين.بدهد انجام را ديگر حوزه كار نميتواند حوزهاي هيچ بله ، -
مولد سياست حوزه ثروت ، اقتصادمولد حوزه انديشه ، مولد فرهنگ حوزه.است ضروري اينها
سيطره و قدرت دليل به درايران اما.است مسئوليت ايجاد و تعهد مولد اجتماع حوزه و قدرت
فلج را توليد اقتصادي حوزه در نفوذ با دارد ، اختيار در كه بودجهاي همراه به سياست حوزه
و خانواده حوزه به رفتن با و ميكند فلج را معرفت توليد فرهنگ ، حوزه در نفوذ با ميكند ،
.ميكند فلج را مسئوليت و تعهد توليد اجتماعي ، نهادهاي
و اقتصادي فرهنگي ، حوزههاي بر سياست حوزه سيطره كرديد ، مطرح كه موضوعاتي به توجه با *
ميكند؟ مواجه مشكلاتي چه با علمي نظام در را پژوهشها نتايج اجتماعي ،
و آموزش" ،"توليد" در اساسي مشكل سه با علمي ، نظام با ارتباط در پژوهشها نتايج -
كم علم توليد چند هر ديگر عبارت به.ميشوند مواجه آن ، "كاربست" در نهايت در و "ترويج
پيدا كاربست شده ، ترويج كه هم همان و كمتر ترويجاش شده ، توليد كه هم همان ولي است ،
اين از بيش..و مسئولان و جامعه در خردگرايي و خردورزي ميزان چون چرا؟است نكرده
بود نخواهد علمي نيز مديريت نتيجه در بگيريم ، كار به را تحقيقات نتوانيم وقتي.نميطلبد
جامعه در كردم ، عرض كه است بحثي همان نمود اين.نميرسد نتيجه به نيز علمي غير مديريت و
وجود راه مناسبترين ميان اين در.است پايين خردورزي و خردگرايي ميزان كلان ، سطح در
.هستيم ضعيف باره اين در ما مييابد ، ضرورت پژوهش علت همين به كنيد ، پيدايش بايد.ندارد
.است سنتي يا و احساسي و سليقهاي عاطفي ، بيشتر ما كنشهاي
ميبرد بالا را موفقيت ميزان -ميشود1 حاصل مثبت نتيجه دو پژوهشها كاربرد در
نتايج ميتوانند محققان يعني.است پژوهش نتايج علمي اعتبار آزمون نوعي خود پژوهش -2
اين از تا كنند ، اصلاح بازنگري ، ضمن را خود طرحهاي تئوري و ببينند را خود كار علمي
حال در ولي.بيايد وجود به جامعه علمي بخش و اجرايي بخش بين ارگانيك تعامل نوعي طريق
خود براي علمي نهادهاي و دانشگاههاداريم جداافتادگي ارگانيك ، تعامل جاي به ما حاضر
است ، 80 اجرايي بخش در تحقيقاتي بودجه درصد خود ، 80 براي نيز اجرايي بخش ميكنند ، كار
.ندارند كاري هم به معمولا اينها و است علمي بخش در تحقيق نيروي درصد
نرود؟ دانشگاه نام به پژوهشياي بهواحد سوالها تا شده افتادگيباعث جدا اين ظاهرا *
تعارض در اينكه بر مبني ميآورد وجود به را پيچيدهتري مسئله خود درون در موضوع اين
بايد مرجع كدام را پژوهش يك نتايج پژوهشگران ، پژوهشهاي نتايج با سياستگذاري نظام ميان
پژوهشها نيازمند كه كساني و سياست و جامعه به كاربردش ميشود توليد كند؟آنچه تاييد
چه يا و كيست با پژوهش ، نتايج بودن علمي مورد در قضاوت وليمرجع.دارد بستگي هستند ،
و است فرهنگ حوزه در مجموع در ودانش علم توليد كردم ، عرض كه همانگونه است؟ نهادي
قرار قدرت خدمت در علم اگر اما.ميگيرد صورت فرهنگ حوزه در نيز علمي اعتبار ارزيابي
عقلانيت.است شده حاكم ابزاري عقلانيت عنوان تحت غرب در كه ميآيد پيش معضلي گيرد
و ارزشها بحث و است قدرت خدمت در علم قرارگرفتن معني به واقع در چه؟ يعني ابزاري
قدرت درواقع.ميگيرد قرار ابزاري عقلانيت تحتالشعاع عقلانيت هابرماس قول به تعهدات ،
وضع شايد ما كشور دركند حركت بايد جهتي چه در و باشد بايد چه علم كه ميكند تعيين
نخست ارزش زيرا.است حاكم ابزاري حالتعقلانيت نيز ما كشور در.نباشد آنجا از بهتر
.است گرفته قرار موارد اين تحتالشعاع تعهد ، و معرفت كسب و است ثروت كسب ما ، دروني
نهادهاي حضور با مدرن جوامع به مربوط فرهنگي عقلانيت با آن تمايز و ابزاري عقلانيت*
در چند هر رو اين از.است پذيرفته صورت ساختي تفكيك آنها درون كه است علمي حوزه در مدني
شده باعث مسئله همين شايد ميرسد ، نظر به بعيد ايران در ابزاري عقلانيت حضور نمونه ، حد
شود؟ ايجاد حوزهها ديگر به سياست حوزه سيطره تا
عقلانيت.هستيم ضعيف هم ابزاري عقلانيت بعد در كه چرا كردم ، عرض نسبي طور به من البته
در.است مشاهده قابل اقتصاد حوزه در بيشتر كه است طبيعت با انسان رابطه بر ناظر ابزاري
عمومي حوزه به نياز آن ، در عقلانيت حضور براي انسانها ميان رابطه و فرهنگ و جامعه حوزه
ايران در حوزه اين اما.هستند اوها.جي.ان و مدني نهادهاي ايران در عمومي حوزه.داريم
.است دولت سمبلاش كه رسمي بخش -ميخورد10 چشم به عمده بخش دو ايران در.است ضعيف بسيار
بين معمولا.هستند پررنگ بسيار تاريخ طول در كه قوميت و خانواده مثل غيررسمي بخش -2
.است كرده دخالت مردم خصوصي حوزه در مستقيما دولت.است نداشته وجود واسطهاي بخش دو اين
حوزههاي در ميشده قادر آنها كمك به و ميكرده جذب يا ميكرده سركوب يا را آنان
خود ودر كرده رشد عمومي حوزه يافته توسعه جوامع در وليبكند دخالت نيز قوميت و خانواده
حوزه در سياسي احزاب اجتماع ، حوزه در اجتماعي شوراي فرهنگ ، حوزه در علمي انجمنهاي
عنوان به اينها حضور.است داده رشد اقتصاد حوزه در را اصناف و اتحاديهها و سياست
رسمي حوزه ديگر و ميكند تنظيم را غيررسمي و رسمي حوزه بين رابطه حائل ، نهادهاي
چه؟ يعني.بشود وارد مردم خصوصي حوزه در مستقيما نميتواند
سنديكا طريق از كنند برقرار ارتباط دولت با بخواهند جامعهشناسي يا كارگر اگر يعني
در و ميكنند معرفي نماينده سياسيشان حزب طريق از مردم.كنند اقدام بايد خود انجمن و
به روزبهروز دولت ديگر عبارت به.ميكنند دخالت نهايت در و رقابت مشاركت ، سياست حوزه
رو اين از.مردمي مشاركت تبلور ميشود كه است موارد اين و ميشود كوچكتر و كوچك ملت نفع
متفكر و ميكند رشد نيز انساني علوم نهايت در و تحقيق پژوهش ، كند ، رشد عمومي حوزه اگر
اما.كند تحقيق و مطرح را مسائل سياسي ، دخالت از مستقل ميتواند عمومي حوزه در اجتماعي
ميتواند چگونه بگيرد ، قرار دولت خدمت در جامعهشناس و باشد ضعيف عمومي حوزه كه هنگامي
تحقيق جامعه مشكلات براي نميتواند باشد ، وابسته محقق اگر لذا بدهد؟ انجام مستقل پژوهش
ما و نيست علمي پديدهها با برخورد نحوه ميبينيد روشها اين ازبيابد درستي پاسخ و كند
تغييرات كه است اين.بپردازيم آنها مديريت و تضاد به خردمندانهاي روش با نتوانستهايم
.است پرهزينه ما براي
نخعي آصف فروزان از گفتوگو
Asef@Hamshahri.org
|