چيني دختران و سيندرلا كفشهاي
ما خانه پنهان گنج
خانواده پزشكي
نخوريد قهوه
پزشك جاي به روبات
سيگار ترك و دهان بزاق تست
خودكشي ميزان و مذهبي اعتقادات
ايران مردم آيين
چيني دختران و سيندرلا كفشهاي
زاغري نازنين ترجمه
بيشتر و بروند راه پاشنه روي بر "پاهايشان بستن هم به" مراسم از پس بودند مجبور دخترها
داده دست از را خود طبيعي شكل پاشنه كمكم بيندازند پا پاشنه روي بر را خود سنگيني
ميشد صاف و پهن نعلبكي يك مانند
از و غريب و عجيب رسوم و آداب كهن ، تاريخي مكانهاي و معابد سنتي ، مردمي با چين كشور
تاريخ طول در و همواره سنتها و مراسم برگزاري و اجرا به چينيها خاص تعصب مهمتر همه
و تامل اندكي به را آنها موارد برخي در بوده ، تاريخنويسان و محققان براي جالبي موضوع
آنها كه نهفته مثبتي جنبههاي رسوم و آداب اين از بسياري در هرچند.ميدارد وا تفكر
متمايز اقوام ديگر از را چينيها و داشته نگه زنده مردم ميان در تاكنون ديرباز از را
منطقه اين مردم روان و روح بر سويي تاثيرات آنها از برخي اجراي متاسفانه اما است ساخته
زنان تاريخي ، و قديمي كتب در.نباشند جبران قابل گاه هيچ شايد كه تاثيراتي ميگذارد ،
عقايد اين از زيادي تعداد.ميشود ياد تيرگي به آنها از شده ، واقع مظلوم همواره چيني
حقوق گرفتن ناديده اجتماعي ، عرصههاي در حضور از زنان كردن محروم جمله از نادرست و غلط
چشم به ديگر سنتي جوامع از بسياري در همچنان جوان دختران و زنان استثمار و آنها
.ميخورند
به بيستم قرن از و ميرسد سال هزار از بيش به آن قدمت كه غريبي و عجيب مراسم از يكي
علم با چينيها.است "چيني دختران پاي بستن هم به مراسم" شده صحبت آن از كمتر طرف اين
و داشته دخترانشان جسم و روح بر بسياري عوارض ساليان طي است ممكن عملي چنين كه اين به
را مراسمي چنين ورزيده ، اصرار آن برگزاري به همچنان كنند ايجاد برايشان زيادي مشكلات
مقاله اين در كه اطلاعاتي.ميپنداشتند لازمالاجرا و مقدس امري خود دختران براي
ميلادي و 20 قرون 19 به مربوط عكسهايي و نقوش يادداشتها ، از استناد به همگي ميخوانيد
را موضوعي چنين فرهنگشان اساسا كه اقوامي آمدهاند ، گرد متعددي جوامع توسط كه است
.ميكنند تقبيح شدت به را آن نپذيرفته ،
و ميشد ناميده "تانگ" كه ميكرد زندگي چين "جينگ نان" محله در قبيلهاي دور گذشته در
پاي بستن هم به" مراسم به آنها.باشند داشته كوچكي پاهاي بايد زنان بودند معتقد
كوبيدن تنها هدفشان اما ميكردند تلقي مقدس امري را آن و ميدادند اهميت بسيار "دختران
چيني مردان براي موضوع اين ديگر طرف از.بود آنها شخصيت نمودن سركوب و دختران و زنان
مايه زنان ديگر از كوچكتر پاهايي با دختراني و همسران داشتن بوده ، اهميت حائز بسيار
به ميشد متولد پسري فرزند اگر چيني خانواده هر در كه اين جالب.بود افتخارشان و مباهات
چيز هر از بيش پاهايش سايز به ميآمد دنيا به دختري فرزند اگر و او ، تحصيلات و تربيت
در چيني زن ميليون يك به قريب اكنون هم آمده دست به تحقيقات طبق.ميدادند اهميت ديگري
در سال 1994 در بار آخرين.است شده بسته هم به پاهايشان كه ميكنند زندگي كشور اين
.بود شده اعمال نيز او بر سنت اين كه شد رويت چيني خانم يك "هاوايي"
رسيدهاند ثبت به چين تاريخي كتب در سنت اين پيدايش چگونگي مورد در بسياري افسانههاي
"يائو" خانم كه شده گفتهكرد اشاره "يائو" خانم افسانه به ميتوان آنها ميان از كه
اين دستور به و ميكرد زندگي "يو لي پرنس" قصر در رقصنده عنوان به كه بود جواني دختر
.برقصد برايش هميشه و شود خارج او قصر از نتواند تا شدند بسته يكديگر به پاهايش امپراتور
تمام اطمينان با بتوان تا نيست دست در قصه اين شروع چگونگي از دقيقي اطلاع چه اگر
چيني مردان كه اين است روشن و واضح آنچه اما كرد پيدا سنت اين اجراي براي منطقي دليلي
و نگهدارند خانه محيط در اجتماع از دور به و منزوي را خود زنان داشتند سعي وسيله بدين
.باشند كرده انتخاب را راه بدترين ميرسد نظر به
برايش كه دختري صورت به كردن نگاه از پيش داشت ازدواج به تصميم كه مردي هر زمان آن در
از چيني خانوادههاي دليل همين به.ميكرد نگاه پاهايش به ابتدا بود شده گرفته نظر در
.بيايد آنها سراغ به خوبي خواستگار آينده در تا ميبستند را دخترانشان پاهاي كودكي زمان
غافل ميكنند تضمين را دخترانشان خوشبختي روش اين با ميكردند گمان دل ساده چينيهاي
.نبود دخترانشان انتظار در چيزي دور آيندهاي در بدبختي و مصيبت جز كه اين از
هنوز كه خردسالي و كودكي سنين از دختران پاي بستن مراحل شد ذكر كه گونه همان
را خردسال دختر پاهاي مراسم شروع از پيش.ميشد آغاز نگرفتهاند شكل خوبي به استخوانها
بادام سپسشود نرم خوبي به آن پوست تا ميدادند شستوشو ولرم آب در ساعت چند براي
دست به معجون كرده مخلوط ديگر دارويي گياه چند ريشه با را توت درخت ريشه و شده آسياب
و پوست كردن نرم داشت معجون اين كه خاصيتي.ميماليدند وي مچ تا پا انگشتان از را آمده
را درد كشيده زجر كمتر دختران مراسم انجام مراحل در تا بود آن نمودن بيحس حدودي تا
معجون اين تهيه براي مختلفي مواد از متفاوت فرقههاي و گروهها.نمايند تحمل راحتتر
از بسياري ميان در.ميگشت چينيها ميان نسل به نسل آن تهيه طرز و ميكردند استفاده
داغ خون كرده ، ذبح مراسم شروع از پيش را گوسفندي بود متداول "شانسكي" فرقه خصوصا آنها
"جيانسكي" فرقه در.ميدادند قرار ظرف در را دخترك پاي دو سپس و ميريختند ظرفي در را او
.ميشد استفاده منظور اين براي خروس يا و مرغ خون از
بلندي پارچه وي كار ابزارداشت نام "بايندر" ميآورد جاي به را مراسم اين آداب كه كسي
با پاها نمودن چرب از ساعت يك گذشت از پس.بود نيم و متر طول 3 و سانتيمتر عرض 5 به
زير سمت به را پا انگشت پنج داشت دست در كه طويلي باند كمك به "بايندر" شده ياد معجون
در صدايش دختري كمتر كه ميبست محكم چنان آن باشد پاشنه طرف به آنها سر كه طوري به
بدين و ميپيچيد تمام فشار با پا مچ تا را باند ادامه بعدنميداد سر گريه و نميآمد
نخ بايندر نهايت در.نميخوردند تكان و نداشتند حركت براي جايي هيچ پا انگشتان ترتيب
دخترك كه اين هم و شود جلوگيري باند شدن نخكش از هم تا ميبست باند دور را كلفتي
بستن هم به" مراسم از پس بودند مجبور دخترها.نمايد باز را آن درد هنگام به نتواند
سنگيني بيشتر بودند مجبور درد علت به كه آنجا از و بروند راه پاشنه روي بر "پاهايشان
يك مانند داده دست از را خود طبيعي شكل پاشنه كمكم بيندازند پا پاشنه روي بر را خود
.ميشد صاف و پهن نعلبكي
زندگي با ديگر كه اين تا ميانجاميد طول به سال يك تقريبا كاري چنين از ناشي درد
همچنان استخوانها كامل رشد هنگام تا دردها پس اما ميكردند عادت آن به شده عجين دختران
سايز نيز بار يك هفته دو هر و ميشدند عوض پاها باند بار يك روز سه هر.داشت ادامه
گرفته نظر در آنها براي قبل دفعه از كوچكتر كفشي بار هر و ميكردند پيدا تغيير كفشها
طلايي كفش دوره آن در چيني خانمهاي براي پا سايز مقبولترين و زيباترين بهترين ، .ميشد
مردي با كند پا به را طلايي كفش اين بود قادر كه سيندرلايي هر و بود سانتيمتر طول 9 با
بلكه نميپرسيدند نظرشان مورد دختر زيبايي از بخت دم پسران.ميكرد ازدواج بالا طبقه از
از هديهاي صورت زيبايي داشتند اعتقاد آنها.داشت اهميت بيشتر برايشان وي پاي سايز
!است دختر تنبلي نشانه داشتن بزرگ پاي اما است بهشت
قرار آلودگي معرض در تا ميشد شسته بدنشان اعضاي ديگر از جدا معمولا دختران پاهاي
از پيش شب كنند پا بر مراسمي چنين دخترانشان براي بود قرار كه والديني بود مرسوم.نگيرد
دعا خداوند درگاه به و ميدادند قرار معبد محراب در سانتيمتر طول 7 با كفشي آن
سرافرازي اسباب آمده ، بيرون سربلند امتحان اين از دخترشان ميخواستند او از و ميكردند
اما داشتند فرصت نوجواني سنين تا پايين و متوسط طبقه دختران.سازد فراهم را افتخارشان و
بستن معمولا و ميشد اعمال چهارسالگي سن از بالاييها طبقه و اشرافزادگان براي مراسم
باورنكردني و عجيب رسم اينبود سختتر و سفت متوسط طبقه دختران به نسبت آنها پاي
با تقريبا و نداشت اقوام ديگر در صورت اصلاح و ابرو برداشتن با تفاوتي چندان چينيها
پذيرفته و اجتماعي استاندارد آوردن دست به مراسم گونه اين از هدف.ميكرد برابري آنها
چيزي خود همسالان ديگر به نسبت كه زماني" بودند معتقد آنها بود ، مردم عموم طرف از شدن
".ميكني رضايت احساس هستي آنها ميان در كه اين از باشي نداشته كسر و كم
شكم ، ورم.ميرسيم آن جانبي عوارض به بگذريم كه آنها برپايي چگونگي و مراحل اين همه از
عوارض هزاران و زانوان شكل تغيير كمر ، قوس حد از بيش افزايش پهلو ، و پشت عضلات تورم
.است افكنده سايه چيني دختران و زنان زندگي بر عمر پايان تا آنها تاثير كه ديگر جانبي
استفاده شاليزارها و مزارع در دخترانشان و زنان نيروي از كه كشور اين ساكنان از گروهي
ثبت به سال 1949 در كه قانوني طبق چين كشور.مخالفند كاملا آنها پاي بستن با ميكنند
دهه تا چه اگر نمود اعلام ممنوع كشور اين خاك كجاي هر در را مراسم اين برگزاري رسيد
همه وجود با.ميورزيدند اصرار سنت اين برپايي به مخفيانه طور به همچنان مردم 1950
از جواني هنگام به آنها داشت دنبال به چيني دختران پاي بستن كه عوارضي و شكنجهها
افتخار چين اشرافي خانوادههاي به ورود با و ميباليدند خود به كوچك پايي داشتن
از و شد عايدشان خوبي نتيجه نهايتا سختي و خفت همه اين خريدن جان به با كه ميكردند
كهن چين اجتماعي آداب جمله از ديرينه سنت اين.ميكشد را انتظارشان زيبايي زندگي پس اين
در است ممكن گيرد قرار استقبال مورد خصوص به جامعه يك در كه سنتي ميرفت ، شمار به
.شود تقبيح و بوده مطرود ديگر جامعهاي
ما خانه پنهان گنج
ميشود صرف نفت اكتشاف براي نفت وزارت در ساليانه كه را هزينهاي از درصد ده برابر اگر
است سال در دلار ميليارد حدود 15 ما درآمد دهيم اختصاص توريسم صنعت براي
جهان نخست كشور ده جزو داريم تاريخي اثر ميليون يك گفتيمداريم را توانايياش ;گفتيم
گفتيم را اينها همه...و كنيم سرمايهگذاري گردشگري صنعت روي ميتوانيم گفتيم.هستيم
مشكلات همان هنوز نداده ، رخ تازهاي اتفاق هيچ هنوز اما.آوردند فرو تاييد سر هم همه و
رو و زير را مشكلات شده ، دستمالي واژههاي همان با هنوز داريم رو پيش را قديمي و كهنه
.نميكنيم باور را قصه آخر هنوز انگار.ميدهيم رنگينكماني وعدههاي خودمان به ميكنيم
بهتر خودمان را اين.نيست اما.هست فرصت اندكي هنوز ميگوييم و برميگردانيم را رويمان
ترش رو روز به امكانات و منسجم مديريت عدم از و ميشود خاك اين وارد كه مهماني هر از
و عظيم گنجي كه يافتهايم را فقيري خانواده شرايط ما حالاميدانيم بهتر ميكند ،
و ناب گنجي داريم ، گنج ما ميگوييم و كردهايم پنهان خود خانه ميان را گرانبها
نهان گنج اين از را بازديدكنندهاي و مهمان هيچ پذيرايي توان خانه اين اما باورنكردني ،
.ندارد
.بشنويم را خانهمان نهان گنج قصه گردشگران راهنمايان زبان از بار اين نباشد بد شايد
گردشگرياش جاذبههاي و ايران درباره تبليغ عدم ميگويد صراحت به آنها از يكي كه وقتي
ايران تا شده منجر كشور در توريستپذير اقامتي مراكز نامناسب وضع و كشور از خارج در
.شود متحمل صنعت اين از درآمد كسب در را ضربه اساسيترين
از كشور پرجاذبه ديدنيهاي از تعريف بر علاوه توريستها تور ، راهنمايان اعتقاد به
را آن تنوع و غذا وضع.دارند خوش خاطراتي ايران مردم مهماننوازي و محبتآميز برخورد
ورود بدو در آنان همه اما ندارند مشكلي خوراك و اقامتي مراكز هزينههاي با و ميپسندند
و مدنيت از دور و ناشناخته سرزميني به است قرار گويي كه ميگويند سخن وحشتي از ايران به
.بگذارند قدم قانون
مردم نگاه كردن شفاف و رسانهها ساير و مطبوعات كانال از مرزها سوي آن در تبليغات عدم
ايران نام روي منفي نگرشي با گردشگران تا شده منجر آن در گردشگري شرايط و ايران به نسبت
.كنند انتخاب بازديد براي را كشورها ساير و كشيده خط
شبكه از برنامه دو شب چند فاصله به گذشته سال:ميگويد خصوص اين در آلماني گردشگر يك
با چنان گوينده كه بود ايران از مستند فيلمي نخست برنامه.شد پخش آلمان تلويزيون دوم
.ميشد منتقل بيننده به ترس احساس كه ميكرد صحبت آن جاذبههاي و ايران از خشن و تند لحن
اهرام و مصر صحراي از آرام چنان گوينده.شد داده نمايش مصر از مستند فيلمي بعد شب چند
.ميكرد مصر سوي به سفر به تشويق را بينندهاي هر كه ميكرد صحبت سهگانه
با يا نيمهآگهي صورت به حتي شايد تلويزيوني برنامه يك:ميگويد تور راهنماي يك
بايد را اين اما باشد برداشته در را توجهي قابل هزينه آن تهيهكننده از مالي پشتيباني
.كنيم دريافت جهانگردي صنعت از را آن برابر دهها ميتوانيم آن صرف با كه بدانيم
از درصد ده برابر اگر كرد اعلام جهانگردي و ايرانگردي سازمان معاونان از يكي پيش چندي
ميشود صرف نفت صادرات و استخراج اكتشاف ، براي نفت وزارت در ساليانه كه را هزينهاي
خواهد نفت صادرات از ما عايدي معادل صنعت اين از ما درآمد دهيم اختصاص توريسم صنعت براي
خواهيم مفت را ملي ثروت نه كه است صورت آن دراست سال در دلار ميليارد حدود 15 كه بود
درآمد و صندوق يك به نفت درآمد ديگر سوي از.كرد خواهيم آلوده را محيطزيست نه و فروخت
.ميشود واريز صندوق چند به گردشگري
رايزنيهاي بهويژه جهانگردي امر بر موثر و مسئول نهادهاي معتقدند تور راهنمايان
تاريخ ، فرهنگ ، مختلف رسانههاي و عوامل از استفاده با بايد كشور از خارج در ايران فرهنگي
حضور زمينه تا بشناسانند گوناگون كشورهاي مردم به را ايران واقعيتهاي و جاذبهها
داخلي مشكلات بزرگترين از يكي آنان اعتقاد به.شود فراهم ايران در گردشگران انبوه
سهستاره هتلهاي حد در ايران ستاره هتلهاي 5 معتقدند آنها.است هتلداري و هتل مسئله
و شود سرمايهگذاري كشور در متنوع قيمتهاي با هتل ساخت براي دارد ضرورت و است اروپايي
.گيرند فرا را جهانگردان با رفتار آموزش دوره بايد اقامتي مراكز و هتلها در شاغلان
نام شنيدن با و است شده واقع جهان كجاي در ايران نميدانند حتي دنيا مردم از بسياري
ايران گرفتن قرار.ميانديشند كشورها از برخي با ايران سياسي تيره روابط به فقط ايران
ايران به آمدن براي دنيا مردم ميشود سبب سياسي ، لحاظ از پرخطر و استراتژيك منطقهاي در
.كنند عمل احتياط با
از خارج كه تفاسيري و تعابير همه وجود با حتيپنهان گنج يك و ماندهايم ما اكنون
تاريخياش و فرهنگي جاذبههاي همه با را ايران كه بسياري هستند ميشود خاك اين از مرزها
كشورهاي.ندارند را كامل پذيرايي توانايي عده اين پذيرش براي حتي خاك اين اما.بشناسند
در را سبقت گوي روز هر گرفتهاند قرار تاريخي كشورهاي رده در كه كشورهايي ديگر و همسايه
اين يكهتاز تا ميرود و دارد قرار راس در اكنون چين.ميربايند يكديگر از گردشگر جذب
آخر نكردهايم باور هنوز انگار.ميكنيم رديف را آمارها فقط و نشستهايم ما.شود ميدان
.داد خواهد رخ اتفاقي چه قصه اين
خانواده پزشكي
كنيد رادرمان خود سينوزيت
صورت به را آنتيبيوتيكها آن طي كه جديدي روش از استفاده با اخيرا پزشكي علوم محققان
گفته.شدهاند سينوزيت مزمن نوع درمان به موفق ميكنند افراد سينوس وارد استنشاقي خاص
از هفته چهار تا دو هر و ميبرد رنج بيماري اين از سالها كه بيماري ميشود
روش اين از استفاده با ميكرد استفاده خود بيماري درمان براي خوراكي آنتيبيوتيكهاي
را داروها كه نبولايزر ، به موسوم دستگاهي از استفاده با پزشكان.شد خود درمان به موفق
داخل به داروها كردن وارد به موفق درميآورد ، استنشاق قابل حالت به مايع حالت از
.شدند بيمار سينوسهاي
نخوريد قهوه
تا گرفته سينوسها عفونت از پزشكي عارضههاي اثر در دهان بد بوي ميگويند پزشكان
.ميشود شروع دهان از بو بد تنفسي موارد اكثريت اما ميكند ، بروز كليهها نارسايي
در و تنفس كردن خوشبو براي گامهايي ميتوان پزشكي مشكل يك كردن برطرف با بنابراين
بوي رفع براي توصيههايي كانادا در مانيتوبا دانشگاه محققان.برداشت دهان خوش بوي نتيجه
بهطور.داريد نگاه تميز دندانپزشك نظر تحت را خود دندانهاي ;كردهاند ارائه دهان بد
خود زبان.زنيد مسواك روزانه بهطور را خود دندانهاي.كنيد استفاده دندان نخ از مرتب
اين.كنيد خودداري قهوه مصرف از اما بنوشيد زياد ميزان به مايعات.كنيد تميز روز هر را
سبزي اينبخوريد جعفري سبزيجات ميان از همچنين.ميكند تشديد را دهان بد بوي ماده
.است دهان و تنفس خوشبوكننده
پزشك جاي به روبات
تومور يك بهبودي ، زمان حداقل با شدند موفق روبات يك از استفاده با پزشكي علوم محققان
حداقل آن در كه را روش اين ميشيگان دانشگاه محققان.بردارند بيمار رحم از را فيبروئيدي
سالانه گزارش ، اين اساس بر.كردند اجرا موفقيت با ميشود وارد بيمار به لطمه ميزان
جراحي عمل تحت ناچارند فيبروئيدي تومورهاي وجود سبب به آمريكا در زن هزار به 180 نزديك
گفته به.ميشود برداشته زن يك رحم تمام جراحي ، عمل اين طي.گيرند قرار هيستركتومي
مشاهده زنان متخصصان توسط كه هستند لگن تومورهاي شايعترين فيبروئيدي تومورهاي محققان
.ميشود
سيگار ترك و دهان بزاق تست
فرد هزاران به ميتواند دهان بزاق دقيقهاي ده ساده آزمايش يك ميگويند دانشمندان
توسط "اسكرين اسموك" يا "دود صفحه" به موسوم آزمايش اين.كند كمك سيگار ترك براي سيگاري
افراد براي آزمايش اين نتايج محققان گفته بهاست شده ابداع بيرمنگام دانشگاه محققان
استنشاق سيگاري فرد يك كه نيكوتيني ميزان دهان بزاق آزمايش با.است تكاندهنده سيگاري
.ميگيرد قرار شخص اختيار در شده كدبندي و رنگي صورت به نتايج و شده اندازهگيري ميكند
ترك را خود عادت اين ملاحظهاي قابل ميزان به كردند مشاهده را آزمايش نتايج كه افرادي
كشيدن سيگار عادت ترك در مهمي نقش تحقيق اين محققان گفته به.دادهاند كاهش يا و كرده
دهان بزاق بر توتون دود فرآوردههاي تاثير ارزيابي به درد بدون و سرعت به تست اين.دارد
.ميپردازد
خودكشي ميزان و مذهبي اعتقادات
كه ميدهد نشان اصفهان در باليني ارشد روانشناس يك توسط شده انجام تحقيق يك فرآيند
سنين 10 بين تحقيق اين آماري جامعه.است موثر افراد خودكشي آمار كاهش در مذهبي اعتقادات
اين در.بودند پرونده داراي اصفهان نور بيمارستان در كه بود سال تا 29 و 20 سال تا 19
و رمضان صفر ، محرم ، ماههاي به مربوط مذكور سنين در خودكشي آمار كمترين:است آمده تحقيق
حدود 65 سال تا 29 و 20 سال تا 19 سنين 10 در كه است حالي در اين.است بوده ربيعالاول
خودكشي به اقدام بيشترين تحقيق ، اين براساس.ميداد اختصاص خود به را خودكشي آمار درصد
صفر و محرم ماه دو در آمار اين چشمگير كاهش كه بوده سال تا 29 سني 20 رده در مردان در
اقدام درصد مردان به نسبت زنان سال ، زير 19 سن در:كرد خاطرنشان تحقيق اين.است بوده
مردان در خودكشي به اقدام درصد ميزان بالا به سن اين از ولي دارند بيشتري خودكشي به
.ميدهد نشان بيشتر
ايران مردم آيين
عروسي و بويراحمد
كدام هر كه فرهنگهايي و سنتها.است عادات و سنت و خردهفرهنگ از سرشار ايران جامعه
.دارد خود در را سخن و حرف دنيايي كدام هر و داشت متفاوتي ويژگي
منحصربهفرد ويژگيهاي با كشور نقاط اكثر در كه است عروسي مراسم مراسم ، اين جمله از
اصول براساس بويراحمد عشاير در عروسي مراسم مثال بهعنوان.ميشود برگزار همچنان خود
.ميشود انجام كدخدامنش شكل به و خويشاوندي
و ميشود نشانهبندي شخصي پسر براي حمل وضع هنگام در حتي و كودكي از دختر ايل ، اين در
با پسر و دختر ترتيب اين به و ميشود هديه نوزاد به پسر مادر سوي از لباسي كه است معمول
ميرود ، دختر پدر خانه به نوروز ايام در پسر معمولي شرايط در.ميشوند نامزد يكديگر
پدر.فرارسد ازدواج هنگام تا ميدهد هديه دختر خانواده به شيريني و قند مقداري و لباس
.ميفرستد دختر پدر خانواده به عقدكنان اجازه كسب جهت را ايل ريشسفيدان از نفر چند پسر
نانپزي ، برنجكوبي ، قبيل از تداركاتي تهيه مشغول پسر خانواده دختر ، پدر اجازه از پس
آماده و هيزم تهيه همچنين و عروسي مراسم مقدمات تهيه قرباني ، گوسفندان تعداد كردن معين
(دعوتكنان) "واطلبون" را مرحله اين.ميشدند عروسي مراسم برگزاري براي جايي كردن
.ميگويند
قبل روز يك.ميكنند كمك كارها انجام در داماد خانواده به داماد خويشاوندان مدت اين طي
گويش به كه ميفرستد عروس پدر خانه به را لازم گوشت روغن ، برنج ، داماد خانواده عروسي از
داماد خانه به محلرا نوازنده و خواننده _ مهتر _ روز همين در.مينامند "باروزي" محلي
.انجامميشود جداگانه مرحله دو در عروسي و عقدكنان مراسم معمولا ميكنند ، دعوت
است عبارت باشلق و ميشود تعيين "باشلق" محلي اصطلاح به يا شيربها عقدكنان ، مراسم در
پدرعروس تحويل عروسي مراسم شروع از پيش كه پول مبلغي و اسب الاغ ، بز ، گوسفند ، تعدادي از
عروسي مراسم روز از 5 پس و ميكند تهيه را دختر جهيزيه شيربها پول با دختر پدر و ميشود
.ميشود برگزار
نمد ، جاجيم ، گليم ، قالي ، همانند ضروري لوازم كليه شامل معمولا جهيزيه ايل ، اين در
شيربها و مهريه كه عقدكنان هنگام در.است لگن و آفتابه سفره ، آينهدان ، جعبه ، ظروف ،
افراد از وكيل نفر سه يا دو خود براي كدام هر داماد پدر و عروس پدر ميشود ، تعيين
ميكنند شروع را گفتوگو و بحث حاضرين ميان در گوشهاي در وكلا.ميكنند انتخاب سرشناس
صيغه همچنين و داماد و عروس مشخصات كه را كاغذي آن از پس.برسند توافق به سرانجام تا
.ثبتميبرند و امضا جهت عاقد نزد به شده نوشته آن در نكاح
با ديگر طايفههاي مردم همراه به داماد خويشاوندان عروسي ، مراسم برگزاري روز صبح
تعيين آنان مالي وضع نسبت به عروسي جشن برگزاري مدت.ميروند عروس خانه به نوازنده
چارقد و ميپوشاند نو لباس عروس به "سلماني" زن عروس خانه در ناهار صرف از پس.ميشود
.مياندازد او سر بر بزرگي سرخ
مهتر بعد.ميشود گرفته اسب بر عروس سواركردن اجازه عروس خانواده بزرگان و پدر از سپس
.ميكند سوار اسب بر را عروس مينوازد كه تندي و شاد موسيقي با همواره و ميرود عروس نزد
اصلاح را داماد سر موي سلماني ، مرد موقع اين درميرود داماد خانه به عروس بالاخره
.مينامند "سرتراشون" را مراسم اين.ميكند
حاضرين همه و ميبندد داماد گردن به را پارچهاي ميگويند نيز "خطير" آن به كه سلماني
اصلاح هنگام در.ميگيرد تعلق خطير به معمولا كه ميدهند قرار پارچه آن در پول مقداري
.ميپردازند پايكوبي به حاضرين و مينوازد مهتر داماد ، سر
آن كه بدهد او به هديهاي داماد اينكه تا نميدهد را داماد جواب عروس برخورد اولين در
با و ميپزد لذيذي بسيار غذاي عروس مادر هفته سه الي دو از پسميگويند "گشون رو" را
كه ميكنند دعوت داماد و عروس از ملاقات اين در و ميروند عروس ديدن به ديگر زن چند
.بروند عروس پدر منزل به شام يا ناهار صرف براي
عزاها و سوگها
.است عشيرهاي روابط از متاثر بويراحمد و كهكيلويه عشاير در عزا و سوگ مراسم برگزاري
زير به را سرشان و ميكنند قوز و ميزنند بغل زير را دست مردها كند فوت كسي اگر
اصواتي لبانشان و سرانگشتان كمك با نيز زنها.است شده سردشان كه گويي مياندازند
است بسيار زاري و گريه مرگش هنگام در باشد فقير مرده اگر.دهند اشاعه را غم كه ميسازند
و است مفصل عزاداري باشد اعيان از مرده اگر.ميشود تمام زودي به آن عزاداري مراسم ولي
براي روز هر بايد مدت اين آمدن پايان به از پس و است سنج و طبل با عزاداري هفته يك تا
در.كنند در به تن از سياه لباس گاه آن.فرارسد عيد يا چهلم تا بروند فاتحه خواندن
فانوس چراغ يا و ميكنند روشن آتش قبر روي اول شب كه است مرسوم احمد بوير عشاير
فاتحهخواني جهت گروه گروه روستا پيرامون مردم آن ، فرداي از و بسوزد صبح تا ميگذارند
.دارد ادامه شنبه روزهاي جز به روز تا 40 برنامه اين و ميآيند عزا صاحب خانه به
از پيش اما.ميبرند كمك براي گوسفندي يا چاي و قند پول ، خود همراه افراد معمولا
داشته دختري و همسر كه بميرد خانواده مرد اگرميكنند خيرات برنج شير نوروز فرارسيدن
مرحوم همسر با است پدري نزديكان از كه ديگري شخص يا شوهر برادر كه ميشود سعي باشد
.كند ازدواج
|