ببنديم را چشمها آنكه مگر
است سوال يك سياهي
واقعي جنگ يك
هنر حاشيه
ببنديم را چشمها آنكه مگر
آهنگساز روشنروان ، كامبيز با گفتوگو
نصيري آرش
موسيقي مورد در البته.است آهنگسازي مورد در هم آن و است سوال برايم هميشه چيزي يك *
مسئله هم آن و است پاپ موسيقي مورد در بيشتر و ميافتد اتفاق اين كمتر كلاسيك يا و سنتي
با آهنگسازي.ميداند آهنگساز را خود ميكند ، زمزمه را ملودي يك كه نفر يك.است آهنگساز
ميكند؟ فرقي چه ملوديسازي
يك زدن سوت با كه كسي هر.است نشده تعريف ما كشور در هنوز كه است مواردي از يكي هم اين
كه ميدهد اجازه خودش به كس هر بنابراين.آهنگساز ميشود ما كشور در كند زمزمه را ملودي
حداقل كه آنهايي است طبيعي بنابراين.ميكشد يدك را عنوان اين و هستم آهنگساز من بگويد
را كار اين كردند ، پيدا را آهنگساز عنوان تخصصي رشته اين در و كشيدند زحمت سال پانزده
يك سوت با كه كسي آن بين هم فرقي هيچ اينكه ضمن.است طبيعي خيلي.كنار بگذارند و ببوسند
يك از بيش نبرده ، آهنگسازي مسائل اين و هنر و موسيقي از بويي اصلا و ميزند را ملودي
آهنگساز يك ولي ميشود عرضه جامعه در كارش او.ميكند پيدا قرب و ارج جامعه در آهنگساز
ما الان ديگر ، است همين حال هر به.نميبرد جايي هيچ به راه كارش مهارتش ، و تبحر آن با
تعريف ميسازد ، ملودي يك فقط كه كسي از نداريم تعريف آهنگساز ، از نداريم تعريف چون
بنابراين نداريم ، موسيقي در خاصي مورد هيچ از تعريف و ميكند ، تنظيم كه كسي از نداريم
.كارهايم هيچ هم عملا و همهكارهايم همهمان
.كنيد تعريف را آهنگساز شما *
ساخت يعني انتها ، تا ابتدا از را موسيقي اثر يك ميتواند كه است كسي من نظر از آهنگساز
به است مربوط كه جزيياتي تمام و كردنش هارمونيزه اركستراسيونش ، آنها ، تنظيم ملوديهايش ،
.است آهنگساز من نظر از موجودي چنين يك بدهد ، انجام تنهايي به اثر ، يك ساخت
چه؟ كننده تنظيم *
هم را تنظيم خودش كه است كسي آهنگساز يعني.ندارد كاري آهنگساز به ديگر كننده تنظيم
فقط كه است كسي همان آهنگساز ، كه ميكند پيدا معنا زماني كننده تنظيم.ميدهد انجام
و هارمونيزه و كند تنظيم برايش را كار اين كسي يك كه دارد نياز حالا و ميسازد ملودي
به نيازي آهنگساز وگرنه.ميكند پيدا معني كننده تنظيم تازه آنجا.بكند اركستراسيون
.ندارد كننده تنظيم
نفر يك و ميخواند نفر يك ميكند ، آهنگسازي يكي.داريد اعتقاد مثلث يك به شما يعني *
...ميگويد شعر
.من نظر از است آدمي چنين يك آهنگساز بله
ملوديهاي وقتها بعضي و ندارند هم موسيقايي سواد اصلا شايد كه هستند خيليها *
خيلي گذاشت؟ ميتوان عنواني چه آنها براي.جالب و است عجيب واقعا كه ميسازند پيچيدهاي
كساني توسط كرديد استفاده آنها از كارهايتان در هم شما كه مقامي موسيقي آهنگهاي از
.نشنيدند هم را اسمش اصلا و نبودند بلد اركستراسيون و تنظيم اصلا كه است شده ساخته
ميكند زندگي سازندهاش كه منطقهاي همان در اگر كه است سازي ملودي جور يك درواقع اين
از يكي به ميشود تبديل آينده در شود تكرار و بگيرد جا مردمش حافظه و زبان در اين
ساخته ، كه آنچه بنابراين ساخته ملودي يك شخصي حاضر حال در ولي.منطقه آن خوب ملوديهاي
.بگوييم ملودي يك يا آهنگ يك.است موسيقي آهنگ يك است ، موسيقي ملودي يك
است؟ آهنگساز يك او بگوييم ميتوانيم پس *
.بله دارد وجود ما مملكت در الان كه تعبيري به
...داريد اعتقاد شما آنچه *
.نغمهپرداز بگوييم بتوانيم شايد.است ملوديساز يك او من اعتقاد به
درست چيزش همه كه موسيقياي هست ، فاخر موسيقي كه موسيقياي در.ترانه و شعر مورد در *
لزوما آيا موسيقي چنين يك در - پاپ مشخصا نه - هست خودش سرجاي چيز همه اصطلاح به و است
باشد؟ هم عاميانه ميتواند اينكه يا باشد فاخر بايد هم شعر
اساس بر شعر كه است اوقات گاهي يعني ميشود تعيين موسيقي محتواي براساس شعر معمولا
انتخاب را شعري آهنگسازاست برعكس هم اوقات گاهي و ميشود تصنيف شدهاي ساخته ملودي
موسيقي نوع چه است قرار اينكه به توجه با بنابراين.ميسازد موسيقي آن براساس و ميكند
است شعري ميشود ، تعيين برايش كه شعري شده ، ساخته وزني چه با موسيقي چه يا شود ، ساخته
يك نميتوانيم.باشند همديگر با متناسب و دربيايد درست بايد كاري مجموعه اين با كه
همراه افتاده پيشپا يا دمدستي خيلي شعر يك رابا فرهنگي سنگين و فاخر بسيار موسيقي
.نيست درستي كار اين.بكنيم
نداريد اعتقاد چندان پاپ موسيقي به شما البته.دارند قوي كارهاي هم عاميانه شعرهاي *
چه و اجتماعي مفاهيم لحاظ از چه شعرهايشان.ميخوانند پينكفلويد كه كارهايي شبيه مثلا
زبان به را شعرهايي چنين نفر يك فارسي زبان به اگر حالا.است بالايي سطح داراي انساني
...دهد قرار مدنظر را اجتماعي عميق مسائل و بگويد عاميانه
شعر ، اگر.ندارد اشكالي.داد انجام خوبي خيلي كارهاي آنها روي ميشود است ، خوب خيلي
نيمايي شعر و باشد سپيد شعر باشد ، داشته قافيه باشد ، داشته وزن نيست مهم باشد خوبي شعر
است درستي و وزين و خوب شعر شعر ، كه همين.كرد كار آن روي ميشود باشد كه طوري هر.باشد
.كرد بنا هم خوب موسيقي رويش ميشود
يك داريد ، هنوز هم شايد يا و داشتيد ارشاد در شما كه مسئوليتي به برسيم و بگذريم *
...اجرايي مسئوليت
...نيست ديگر الان
كه كساني براي باشد راهگشا كه كنيد صحبت مورد اين در ميشود.بوديد كه آنموقع *
چرا و بوديد گريبان به دست مشكلاتي و موانع چه با.بدهند انجام را كار اين ميخواهند
كرديد؟ رها را آن اصلا
كه محكمي سد اينكه براي بكنيم باز راهي بتوانيم اول وهله در كه بود اين هدف حال هر به
آب از موفق خيلي هم زمينه اين در خب كه.شود برداشته است موسيقي آثار عرضه و توليد جلوي
موسيقي آثار و شد ساده مجوزها صدور و رفت بالا شدت به توليدات كه وقتي و درآمديم
آن درواقع كه بود اين من تصور شوند ، عرضه ممكن مميزي كمترين با راحتي به توانستند
دليل به متاسفانه خب ولي شد انجام مرحله آن در بودم كرده تعيين خودم براي كه را رسالتي
كيفيت به تنها نه روز به روز داريم ، زمينهها همه در را متخصص نيروي شديد كمبود ما آنكه
احساس كه جايي به رسيد و شد كاسته هم آثار كيفيت از روز به روز بلكه نشد اضافه آثار
قرار اگر كه جايي به رسيده كار يعني است ، داده دست از را خودش معناي مميزي ديگر كرديم
چشمها آنكه مگر بگيرد ، مجوز نميتواند آثار اين از عدد يك بيايد عمل به سختگيري باشد
با شود عرضه ميخواهد كه چه هر و بشود توليد ميخواهد چه هر كه بگوييم و ببنديم را
به كه دارد قرار نقطهاي چنين در ما موسيقي واقع در الان خب كه.آثار صاحبان مسئوليت
آثار صاحبان خود دست به را آثار توليد و كيفيت مسئوليت كه است همين هم درست من اعتقاد
ترتيب اين به.باشند هم توليداتشان جوابگوي دارند كه مسئوليتي با خودشان آنها.بسپاريم
است هنري ارزشهاي فاقد كه را آثاري و بكنند صرف وقت بنشينند ، عدهاي كه نيست نيازي
بهتر را آن بخواهيم كه ندارد وجود كيفيتي كه گفت ميشود عملا ديگر چون بكنند ، بررسي
در سالها اين در متخصص نيروي كمبود.بكنيم حركت آن ارتقاي سمت به احيانا يا بكنيم
هم نسبت همان به ميرود ، بالا موسيقي توليدات چه هر كه داده نشان را خودش چنان ما كشور
من تصور.چيست چاره راه كه نميدانم درست من شرايطي چنين در و ميآيد پايين كيفي سطح
سپرده صاحبانش دست به موسيقي آثار توليد مسئوليت كه است اين شايد راه بهترين كه است اين
قاضي بهترين هم جامعه.جامعه به كنند عرضه و بسازند ميخواهد دلشان چه هر را آثار.شود
مورد كارش كسي چه.نيست كسي چه و است حق بر كسي چه كه بكند انتخاب خودش جامعه.است
.نيست كسي چه و است تاييد
اينكه مثلادارد وجود هم نگرانيهايي ولي باشد اين حل راه بهترين ميكنم فكر البته *
ذائقهشان به نميشود كه دادهاند نشان موسيقي مورد در حداقل و ندارند مشخصي ذائقه مردم
...كرد اعتماد
به مقداري كه است درست.است نبرده جايي به راه هم مميزيها اين حال هر به خب...
و داد ادامه ميشود جايي تا را مسئله اين ولي.ايستاده كامل سقوط مقابل در مانع عنوان
.نيست امكانپذير ديگر آن از بيشتر
به دري حالا نفر يك مثلا يعنيميشود سرمايهسالاري آنكه ديگر يكي روش اين مذمت در *
مثلا ميشود؟ چقدر نوار يك توليد هزينه مگر.است آورده دست به پولي يك و خورده تختهاي
يك ميآيد.نباشد پولي اصلا شايد خيليها براي پول مقدار اين.تومان ميليون ده فوقش
كه هم مردم و ميدهد انجام آن روي هم گسترده تبليغات يك و ميكند توليد را نوار
نازلتر به ميشود باعث اينكار و ندارند موسيقي از شناخت و نيست هنري چندان ذائقهشان
...ميزنيم را حرفش ما و شما كه ذائقهاي همان شدن
اصلي دهندگان خط موسيقي آثار توليد شركتهاي و موسيقي كنندههاي تهيه درواقع الان
كه سمتي هر به ميدهند تغيير دارند را جامعه ذائقه كه هستند اينها.هستند كشور موسيقي
.ميخواهد دلشان
را دستها كه نميشود.است كننده نگران خيلي اينكه كرد؟ ميشود كار چه جامعه اين در *
كامل؟ سقوط بگوييم و بگيريم بالا
.ندارد هم شوخي.ديگر شده هم همينطور اصلا نه
فعاليتهاي عمده سياستدهندگان كه است آن كند كمك ميتواند كه راه يك ميكنم فكر *
كار سرو خيلي آن با مردم كه مديومهايي از يكي عنوان به تلويزيون ، .بدهند انجام فرهنگي
...كند اصلاح كمي را فوقالذكر ذائقه بتواند شايد دارند
قرار اگر يعنيدارد دولتي يارانه و حمايت به نياز حتما كارها اينطور حال هر به بله
داشته هنري بالاي كيفيتهاي با ارزشمند ، فاخر موسيقي همچنان مملكت اين در ما كه است
اندازه به و بكند پرداخت كافي سوبسيد و شود ماجرا وارد دولت اينكه جز نيست راهي باشيم ،
به دارد خصوصي بخش كه چرا.است راهش تنها اين.آثار اين توليد براي بكند حمايت هم كافي
سريعتر كه ميكند توليد را چيزي آن و است بيشتر سود كسب دنبال به آن و ميرود خودش راه
در كه همانطوري فاخر موسيقيهاي هنري ، موسيقيهاي اين بنابركند نزديكش پول به بتواند
تا كنند پيدا را وضع همين بايد هم اينجا در دارند قرار دولتها حمايت تحت دنيا جاي همه
.كنند پيدا نجات بتوانند
داريد؟ نظري چه موسيقي آموزش مورد در *
.است متخصص كننده نگران واقعا كمبود دچار آن بخشهاي بقيه مثل نيز موسيقي آموزش
دچار آموزش.عملياش و نظري بخشهاي تمام در و سازهايش تمام در زمينههايش ، تمام در
نميشود نكند ، پيدا درستي سروسامان كشور در موسيقي آموزش وضعيت تا و است جدي معضل
حتي حاضر حال در.بيايد وجود به كشور موسيقي براي خوبي آينده كه بود اميدوار
متخصص نيروي شديد بسيار كمبود با است اندك بسيار هم تعدادشان كه ما موسيقي هنرستانهاي
هم خوبي شاگرد است طبيعي باشد نداشته وجود خوب استاد خوب ، معلم وقتي خب و هستند مواجه
نباشد دسترس در كافي اندازه به آموزشي كمك و آموزشي امكانات وقتي.شد نخواهد تربيت
موسيقي سالها كه است معضلي اين و كرد ، خواهد سقوط كيفي لحاظ به هم آموزش كه است طبيعي
.است گريبان دستبه آن با ما
اين در ميكنيد فكر.كرديد كار خيلي كودكان موسيقي زمينه در كه هستيد كساني جزو شما*
كرد؟ ميشود كارهايي چه زمينه
بخشها تمام در.نيست مورد يك در فقط مشكلمان ماداريم را مشكل اين زمينهها همه در
شده متحول چنان دنيا در امروزه كودك موسيقي.كودك موسيقي جمله از دارد وجود مشكل اين
اين گرد به نميتوانيم بدويم هم كيلومترها حتي ما كه شده سريع تغييرات دستخوش چنان است ،
را نوابغ درواقع كه دارد وجود كودكان موسيقي آموزش در امروز سيستمهايي.برسيم تحولات
عملا برسد دهسالگي به كودك اين آنكه از قبل يعني.ميكنند تربيت دهسالگي از قبل تا
از بيخبر كاملا ما و كرده تغيير اينچنين سيستمها.است موسيقي تمامعيار نابغه يك
ميخواهيم نيست جوابگو هم امروزه ديگر كه قديمي روشهاي به همچنان و هستيم مسائل اين
.بود نخواهد جوابگو طبيعتا كه كنيم تربيت خوب موسيقيدان
نميكنيد؟ ارائه ديگر جاهاي و موسيقي هنرستانهاي به پيشنهاد صورت به آيا را مسائل اين *
سيستم در موسيقي آموزش براي ما.كجاست در مشكل ميدانند خودشان موسيقي هنرستانهاي
اين كه متخصصيني دنبال بگرديم اينكه به برسد چه.نداريم كافي اندازه به معلم هم قديممان
است حدي به متخصص نيروي كمبود.كنيم متحول را آموزش بخواهيم و بدانند را جديد روشهاي
خودمان هستيم كه نقطهاي همين در بتوانيم ما اگر.كرد فكر جلوتر قدم يك به نميشود كه
الان.كرديم هنر خيلي بكنيم ارائه بهتر نقطه همين در لااقل را آموزشمان و بكنيم حفظ را
چيزي هيچ كه شويم جديد سيستمهاي وارد بخواهيم اينكه به برسد چه.داريم مشكل هم همين در
.نداريم هم را آن متخصص و نميدانيم آن از
فعال بيشتر هنرستانها چرا نميكنند؟ مورد اين در فكري موسيقي دانشگاههاي چرا *
نميشوند؟
بيشتر تا چهار كشور كل در موسيقي هنرستانهاي دارند ، شديدي بودجهاي كمبودهاي اينها
ميليوني هفتاد مملكت يك در.شيراز در ديگر يكي و اصفهان يكي تهران ، در تا دو نيست ،
اين تازه كه.بگيرند نميتوانند هم شاگرد از 25 بيشتر سال در هنرستانها اين از هركدام
به ميرسند ، ديپلم به كه جايي تا دارد ريزش مرور به همينطور موسيقي هنرجوي پنج و بيست
بودجه.نيست مملكت روزافزون نيازهاي جوابگوي هيچوجه به اين و ميرسد نفر پنج يا چهار
حد در تقريبا گفت ميشود هنري آموزشي مركز يك براي اصلا و است اندك بسيار هنرستانها
و بكنند جذب متخصص نيروي نميتوانند هم همين خاطر به و نيست جوابگو اصلا و.است صفر
.است غلط كاملا هم موسيقي دانشجوي گزينش نظام اصلا آنكه ضمن.بدهند گسترش را كارشان
چه نميدانم كردند طراحي را سيستم اين كه كساني.نميخواند عقلاني منطق و معيار هيچ با
تصور چه بكند فكر بنشيند و باشد داشته سليمي عقل كه آدم يك اگر كه بودند آدمهايي جور
آيا.باشد بلد بايد مطلب مقدار چه ميشود دانشگاه در موسيقي رشته وارد كسي كه كرد خواهد
كسي يا بخواند موسيقي برود بايد خوانده موسيقي سال هفت كه موسيقي هنرستان فارغالتحصيل
امروز سيستمي متاسفانه كه ميشود موسيقي رشته وارد و نيست بلد هنوز را موسيقي الفباي كه
.نميدانند موسيقي از هيچ كه باشند كساني موسيقي رشته وروديهاي كه است شده پياده
مختصر بسيار و سطحي اطلاعات يك فقط هستند دانشگاه در كه سال چهار از بعد بنابراين
هم همين براي.ندارد كاربرد موسيقي جامعه در هم هيچوجه به كه ميآورند ، دست به موسيقي
پياده كه است غلطي نظام اين.شوند كار بازار جذب نميتوانند و ميگردند بيكار همهشان
.سردرنميآورم زياد من است قضيه اين پشتسر سياستي چه و شده
است سوال يك سياهي
، عكاس افسري مهرداد با گفتوگو
حنايي آرش
از كارشناسي مقطع در سال 1379 در عكاسي رشته فارغالتحصيل و متولد 1356 افسري ، مهرداد
و كرده آغاز را عكاسي دانشگاه ، به ورود از قبل سال دو يكي او.است اسلامي آزاد دانشگاه
جمله يك و است فلسفه او مطالعاتي زمينه.داشته شركت عكاسي گروه نمايشگاه در 11 تاكنون
با همزمان كه است گفتوگويي حاصل زير متن.ميداند جهان تصويري مكاشفه نوعي را عكاسي
.است شده انجام اثر گالري در او انفرادي نمايشگاه برگزاري
* * *
.است مجموعه دو تركيب نتيجه نمايشگاه اين ميآيد نظر به *
بوده پاياننامهام عملي كار موضوع سال 79 كه "جادهاي مناظر" يكي.است مجموعه دو بله
به را نمد وگذاشتهام "نمدي مجموعه" را نامش كه است ديگري مجموعه از عكسها بقيه و
.كردهام عكاسي طبيعت مختلف نقاط در نشانه يك عنوان
روي خصوص به.گذاشته تاثير كارهايتان روي متفاوت مجموعه دو همنشيني نميكنيد فكر *
نمدها؟ مجموعه
است؟ بهتر باشد مجموعه يك اگر بگوييد ميخواهيد
.بله *
يك مولف ، يك اگر معتقدم چون نميبينم ، مجموعه دو اين همنشيني در منافاتي هيچ من.نه
كار محصول طبيعتا باشد مشخص مطالعاتياش و ذهني فكر خط يعني باشد داشته امضا يك عكاس ،
داد ربط هم به را مجموعه دو اين ميشود و.بود خواهد ذهنياتش و دريافتها از برخاسته
نوع يك به رسيدن در كه چاپ ، نوع و هوا وضعيت زمان ، مثل مسائل از بعضي در كه بهخصوص
.مشابهاند است ، موثر بصري ساختار
ديده گذشتهتان كارهاي در كه كرديد اضافه طبيعت به تازه عنصر يك جديد مجموعه اين در *
دارد؟ مخاطب براي پيامي چه (جهنده اسب يك) آن روي تصوير و نمد يك.نميشد
گرفتم تصميم كه لحظهاي.جادههاست مجموعه همان زمان از مجموعه اين شكلگيري درواقع
براي نمد اين از دوستان ، از يكي با سفري در.بود اتفاق يك كنم اضافه كادر به را نمد اين
.است كرده پيدا طبيعت با عجيبي ارتباط چه فهميدم ناگهان من و ميكرديم استفاده زيرانداز
چنين شكلگيري.ميكرد ايجاد محيط و خود بين را سوررئال گفتوگوي يك آغاز نمد روي اسب
اين پرداخت باعث همين.بود تعمدي كاملا وصلتي چنين ابهام و تصوير از مغناطيسي بار
يك مثلاست مخاطب ذهن به زدن تلنگر بصري آثار اهداف از يكي من نظر به.است شده مجموعه
.ميشود منجر سوال يك طرح به صرفا مواقع اكثر در كه انتزاعي اثر
ميكنيد؟ ارزيابي چگونه را ديگري بر يكي احتمالي ارجحيت و محتوا و فرم *
.ميشود چيره محتوا نمدها مجموعه در ولي دارند قرار سطح يك در دو هر جادهها مجموعه در
و بافت يك با زمينهاي از صرفا و ندارند خاصي چيز هيچ فرميك نظر از عكسها از بعضي حتي
.ميكند كمك فرم به كه است محتوا اين واقع در اينجا و گرفتهاند شكل نمد يك و سنگ چند
بياني نحوه اين به چگونه.ميشود ديده طبيعت سمت به گرايش مجموعههايتان در معمولا *
شديد؟ نزديك عكسهايتان
عكاسي من براي.كند بيان را آن است مايل نوعي به كه دارد را خود خاص دغدغههاي عكاس هر
اين كه ميكنم احساس نهايت در و ميدهند آزار مرا چيزهايي.است دغدغههايم ارضاي كردن
ميتوانم (عكاسي دوربين) واسطهاي چنين با اينكه از و ميشوند تخليه طبيعت در دغدغهها
خوبي احساس ببرم لذت ميشود ارضا خود ساز كمك به قطعه يك اجراي از كه نوازنده يك مثل
هر براي تقريبا و باشم داشته گفتاري و كلامي ارتباط عكسهايم با ميكنم ، سعي من.دارم
.نوشتهام شعري جادهاي مناظر عكسهاي از قطعه
مرتبطند؟ گونهاي به تصوير و كلام كه معتقديد يعني *
.بله
...يا آمده تصوير از ميكنيد اشاره آن به كه كلامي اين آيا خب *
تصوير در كه چيزهايي ميكنم ، احساس اوقات گاهيبرآمدهاند تصاوير از كاملا بله ،
با كه وقتي است مملوستر يا..راحتتر خيلي...خيلي مخاطب براي ميكنم جستوجو
.معنا دريافت براي است كمكي ميشوند كامل كلام
ميكنيد؟ دنبال را فلسفه از زمينههايي چه خود مطالعات در *
عباس مرحوم ، عكاس مديون را فكريام روند اين البته.زبانشناسي و نشانهشناسي بيشتر
و ذهني خط داشتم ، كلاس دانشگاه در ايشان با كه كوتاهي زمان مدت در هستم ، جورابي مرادي
.هستم چه دنبال به فهميدم كه بود آنجا از و شد مشخص فكريام
است؟ گذاشته تاثير عكسهايتان روي چقدر زبانشناسي زمينه در شما مطالعات *
احساس ، تصوير ، شعر ، به نيازمند روح كه طور همان ميكنم فكر من.زياد خيلي.زياد خيلي
اشراف مختلفي مسائل بر ميتوان مطالعه با و است اطلاعات نيازمند هم ذهن است..و طبيعت
.كرد انتخاب را مناسب مسير مختلف راههاي ميان در و داشت
آوينيو تهران سايت از
واقعي جنگ يك
حاتميكيا ابراهيم ساخته "سرخ خاك" سريال به نگاهي
و كينه و بغض هر از دور و قضاوتي و داوري هيچ بدون بايد بيشك جامعه يك اجتماعي مطالعه
حضور و دخالت بدون جامعه ، ديدن يعني استقلال اين.گيرد صورت مفرط دلبستگي و علاقه با
گونه همان را جامعه تا ميدارد وا را اثر بيننده يا و خواننده بدان ، الحاقي ذهنيتهاي
صداقت ميتواند جامعه نقاد يك يا و مورخ يك چقدر كه اين.كند شناسايي هست يا و بوده كه
نقد يا و زمان مرور را آن سقم يا صحت كه است امري كند ، رعايت را نوشتار و گفتار در
.داد خواهد نشان اثر آن تحليلي
جوان نسل كه اين و ميگذرد سال از 22 بيش ايران عليه عراق تحميلي جنگ شروع از كه اين
شرايط و جنگ زمان احوال و اوضاع به شناختي ديگران ، خاطرات شنيدن يا و مطالعه براساس جز
درست تا ميدارد آن بر را نويسنده و گوينده باشند ، داشته نميتوانند زمان آن در موجود
تمام بر مزيد كه است مظلومي شهر خرمشهر ، .نكند راي به تفسير و بنويسد درست ببيند ،
مورد بعضا اهاليش ، بدري در و ويراني قبول و عراقي نيروهاي طرف از شده وارد تظلمهاي
خرمشهري بايد يا شناختنش براي كه است شهري خرمشهر.ميشود واقع نيز دوستدارانش بيلطفي
.نمود برخاست و نشست آنها با رفته ، ديار آن مردم ميان به صميمانه يا بود
و خلق به نگاهي جوينده ، يك سفر داستان طرح با تا است آن بر سرخ خاك تلويزيوني سريال
غيرمنتظره حادثهاي به نسبت آنها واكنش و كنش يكديگر ، با آنها رابطه خرمشهر ، مردم خوي
جنگ جوان مخاطب طريق آن از و داشته شهر به هوا و زمين از عراقي نيروهاي هجوم نام به
به حاتميكيا آقاي كه اين.كند آشنا سال 1359 در شهر آن اجتماعي اوضاع با را نديده
است ، نموده ترسيم بودهاند ، كه گونه همان را ديار اين مردم و نشسته داوري به درستي
و نشده محسوب گناه كيا ، حاتمي عمل نقد به ورود اگر البته ميپردازيم ، بدان كه است مطلبي
.نباشد عمل اين بر خردهاي
به پاي مادر و پدر يافتن دنبال به و همسر فقدان از بعد كه است مسافري ليلي - 1
اهميت از خرمشهر عشاير در مسئله اين) او بودن زن اول وهله در.ميگذارد خرمشهر كوچههاي
يك هيچ حس بودن ، مسافر و غريبه طرفي از و بودنش ، وضع بودن آشفته ،(است برخوردار بالايي
بر مسائل حاشيه در چه آمده ، وجود به اضطراري وضع با درگير چه را شهر اهالي از
در و اهالي در بيتفاوتي يعني اين.نميتابد بر را احدي همراهي و همدلي و نميانگيزد
.نبرد بادش كه است چسبيدن را خود كلاه لااقل يا و آنها غالب رفتار
ناني تناول و تصاحب به اقدام ناخواسته شده ، مغازهاي وارد جوع سد جهت گرسنه ، ليلي - 2
ليلي سهم كمترين شهر ، غارت به اتهام و پرخاشگري مغازهدار ، سررسيدن آن متعاقب ميكند ،
.است فرآيند اين از
راننده تند غايت به برخورد با كه آرميده صندليهامينيبوس در درمانده و خسته ليلي - 3
.دارد را نوزادش كردن رها قصد كه ميشود مادري به متهم شده ، استقبال
ميشود مواجه رزمندگاني خيل با مدرسهاش ، به مراجعه هنگام كه است معلمي خانم لعيا - 4
را وي كامل بيگانگي با باشد ، رفته مهرباني و احترام سراغ كمتر گويي آنها فرمانده كه
.ميدهد فرماندهان به حواله و طرد
ميخورد ، چشم به سريال اين جاي جاي در ديگر بيتفاوتيها و نامهربانيها اين:سخن كوتاه
دايره از دور كه كنيم ادعا ميتوانيم لااقل نامهربان نگاه نگوييم اگر كه طوري به
و نجيب مردم ميان در قرن نيم حدود كه خوزستاني يك عنوان به مناست انصاف و رفتارشناسي
ميهماننوازي و فداكاري را مردم شما كه هستم مدعي كردهام ، زندگي استان اين مهربان
خود لوكيشن فداي را گذشت عطر از پر فضاي نمودهايد ، خود قصهسرايي فداي را آنها
راحل امام گفته به كه ديار اين اهالي !كجا شما قصه مردم و كجا خرمشهر مردم.نمودهايد
مهرباني نيز اين از بدتر يا بدتر شرايط در ".نمودهاند ادا انقلاب به نسبت را خود دين"
لاابالي را خسته و غارتگر را گرسنه هرگز آنهانكردهاند فراموش هيچگاه را خودشان
چگونه كه باشيد شاهد خود تا رفته خرمشهر به غريبهاي عنوان به است كافي شما.نميخوانند
.ميرسانند منظورتان و مراد به را شما آنها ،
دليلي نبايد جنگ ، سينماي در حاتميكيا آقاي صداقت همچنان و سرخ خاك سريال بصري زيبايي
آقاي.نبينيم جامعهشناسانه منظر اين در را كاستيها و لغزشها ما كه شود آن بر
ميان به دوربين با تا نياورده دست به را فرصتي چنين فيلمهايش از كدام هيچ در حاتميكيا
جلوي هميشه او.كند تهيه فيلم جنگ واقعي قهرمانان اين از رفته ، جنگزده شهرهاي مردم
را جنگ دوم جبهه يا جبهه پشت تا شده داده او به مهلت اين اكنون و نموده تصوير را جبهه
آنها جوشيده عشق و مردم لايهشناسي براي را طلايي فرصت اين نبايد او.بكشاند نمايش به
.بدهد دست از سرزمين اين به
هنر حاشيه
است اين مسئله غيرمجاز يا مجاز *
انتظامي فرماندهي اطلاعرساني مركز سوي از ارسالي نمابر براساس اخير هفته اوايل در
نوارهاي پخش عمومي ، مجازات قانون طبق كه شد اعلام شيراز ، در ايرنا دفتر به فارس استان
كوتاه صداي با چه و بلند صداي با چه مطلق بهطور غيرمجاز و مجاز نوارهاي از اعم موسيقي
.است ممنوع مغازهها و كرايه شخصي ، خودروهاي از
به ديگري نمابر ارسال با ناجا اطلاعرساني مركز و شد تكذيب سرعت به خبر اين
.كرد تصحيح را خبر اين ايسنا و ايرنا خبرگزاريهاي
شهروندان شخصي حريم به احترام با اسلامي جمهوري انتظامي نيروي:داد توضيح مركز اين
استماع و ميكند برخورد سايرين براي مزاحمت ايجاد و صوتي آلودگي با قانون برابر محترم ،
آلودگي مصداق نكند مزاحمت ايجاد ديگران براي كه گونهاي به خصوصي حريم در مجاز نوارهاي
.است مجاز و نيست صوتي
با همانگي بدون فارس استان انتظامي فرماندهي اطلاعرساني مركز اقدام اين ميرسد نظر به
.است شده سوءتفاهم اين ايجاد باعث و بوده مركز مسئولان
گفته اعتماد روزنامه حوادث صفحه خبرنگار به باره اين در ناجا اطلاعرساني مركز رئيس
رابطه اين در و بوده محض كذب فارس انتظامي فرماندهي اطلاعرساني مركز به مربوط خبر است
حكمفرما هم الان بوده روال قديم از آنچه و است نشده اعلام جديدي قانون يا اطلاعيه هيچ
از غيرمجاز يا مجاز موسيقي پخش.درنميآيد جور عقل با عنوان هيچ به اطلاعيه اين.است
آلودگي باعث موسيقي بلند صداي اينكه مگر ندارد ممنوعيتي هيچ عمومي يا شخصي خودروهاي
ايجاد بهعنوان است موظف پليس صورت اين در كه شود شهروندان براي مزاحمت ايجاد و صوتي
.كند برخورد راننده آن با مزاحمت
اعلام او اما گرفتيم تماس بود شده صادر وي قول از فارس استان اطلاعيه كه شخصي با ما
.است بوده خبرگزاري سوي از اشتباه اين و نكرده بيان را صحبتهايي چنين كه كرد
شده عنوان فارس ، استان انتظامي فرماندهي اطلاعرساني مركز ارسالي نمابر در است گفتني
استناد به و اسلامي مجازات قانون ماده 638 طبق غيرمجاز و مجاز موسيقي پخش مجازات كه
كس هر اسلامي ، مجازت قانون ماده اين طبق.بود خواهد داوري آيين قانون و 71 مواد 21
از حبس به عمل كيفر بر علاوه كند حرام عمل به تظاهر معابر و عمومي انظار در علني بهطور
.ميشود محكوم شلاق ضربه چهار و هفتاد يا ماه دو تا روز ده
با تفاوتي ايراني ، پاپ موسيقي آثار از بسياري پاپ ، موسيقي گسترش با اخير ، سالهاي در
.است بوده مشكل همواره موسيقي از نوع دو اين شناسايي و نداشته لسآنجلسي موسيقي آثار
حساسيت عمومي اماكن در لسآنجلسي موسيقي پخش به نسبت كه بسياري افراد اخير ، سالهاي در
موسيقي از نوع اين پخش به نسبت و شده اشتباه دچار مجاز پاپ موسيقي يك شنيدن با داشته ،
.كردهاند اعتراض آن بودن غيرمجاز دليل به
كنترل از خارج هنر
همايش نخستين خبري نشست در اسلامي هنر و فرهنگ پژوهشگاه رئيس گودرزي مرتضي دكتر
شده باعث مدرن هنر در موجود بسته فضاي هماكنون:است گفته مدرن هنر در معنوي نشانههاي
پذيرفته ديگران سوي از توضيحي ارائه بدون درميآيد نمايش به عنوان اين تحت كه هنري هر
.است شده خارج افراد دست از آن كنترل كه ميرود سمتي به مدرن هنر شود
ميرشكاك نقاشيهاي
در را تابلوهايش از تعدادي بار اولين براي مشهور ، شاعر و نويسنده ميرشكاك يوسفعلي
نمايش به انقلاب ميدان در واقع هنري حوزه سوره نگارخانه در ققنوس عنوان با نمايشگاهي
كار موسيقي و شعر كنار در سالها:است گفته نمايشگاه اين درباره وي.است گذاشته
خودم دل براي همواره زيرا ميكنم كار نمايشگاه يك در كه است بار اولين اين اما كردهام
نقاشي به ميشدم خسته ادبيات و شعر عالم مافيها ، و دنيا از وقت هر يعني ميكردم ، نقاشي
اين در را تابلوهايم كه گرفتم تصميم دوستانم اصرار با بار اين اما ميآوردم پناه
.دهم شركت نمايشگاه
ميشود اجرا عاشورا سمفوني آيا
در تدريس و "ابوا كلاسهاي مستر" برگزاري براي كه اركستر برجسته رهبر صهبايي منوچهر
تهران سمفونيك اركستر اسفندماه در است قرار بود كرده سفر ايران به اركستر رهبري زمينه
اخير روزهاي در صهبايي.كند رهبري شريفيان محمدسعيد ساخته عاشورا سمفوني اجراي براي را
عنوان گفتوگويي در شريفيان گذشته ماه.است بوده موسيقي مركز مسئولان با مذاكره حال در
آن دليل ارشاد وزارت مسئولان و نيست مشخص قطعه اين نشدن يا شدن اجرا هنوز كه بود كرده
روز در اجرا منظور به را قطعه اين است سال چند كه شريفيان.كردهاند ذكر بودجه كسر را
.است شده مواجه مشكل با قطعه اين اجراي براي بار هر است ، نوشته بزرگ اركستر براي عاشورا
سازها از بعضي كمبود را قطعه اين نشدن اجرا دليل ارشاد ، هنري معاون كاظمي گذشته در
گفتني.شد خواهد جبران كمبود اين خارجي نوازندههاي آوردن با كه بود گفته و كرده عنوان
.است تهران سمفونيك اركستر موقت رهبر صهبايي ايرج برادر صهبايي منوچهر است
|