ميكشد را آنها ايدز
ميدهند1 ترجيح را گرسنگي آفريقاييها
زندگي حاشيه
36-آمريكايي قضاوت
ميكشد را آنها ايدز
و آيندهبهداشتي به و ميبازند جان ايدز به ابتلا علت به معلم و دكتر هزاران ساله هر
ايدز به ابتلا زمينه در موجود آمار ميآورند وارد شديد لطمهاي كودكان اين آموزش
است وضعيت اين مشابه آفريقا جنوب سراسر در تقريبا
شكرگذاري روز از قبل تا ميكشد را او انتظار همپشاير نيو در كاديسپوتي جان ناخدا همسر
اينكه از قبل بودند ، ديده اوت ماه در را يكديگر بار آخرين آنان.گردد باز خانه به
اين شديد غذايي بحران و آفريقا جنوب سوي به را خود راه خود محموله با Liberty Grace
:ميگويد ميشود ديده چهرهاش در كه غمي با و ميكشد آه كاديسپوتي.گيرد پيش منطقه
اين حالي در او ".ميرسد نظر به بيپايان مسيري در گرفتن قرار ما سفر اوقات برخي"
از سرعت به كه شده دوخته كشتياش انبارهاي به نگاهش كه ميآورد زبان بر را كلمات
كه هنگامي درست.ميشود خالي ميشوند منتقل موزامبيك در ماپوتو سيلوهاي به كه محصولاتي
در دارالسلام بندر و ماپوتو جنوبي ، آفريقاي دوربان در كوتاهي توقفهاي از پس كشتي اين
محمولهاي كه ديگري باري كشتي ،LibertySun ترابري كشتي ميشود وطن راهي تانزانيا
ميآيد پي از كه ماههايي در.ميرسد آفريقا شرقي سواحل به دارد همراه به گرانبها
پايدار را غذايي كمكهاي ورود جريان تا بود خواهند تكاپو در دايما كمكرسان نهادهاي
اكثر اكنون ايدز.ميرسند راه از دير خيلي كمكها اين اعظم بخش متاسفانه اما نگاهدارند
زمينها روي ميبايست كه جواني مردان و است كرده زمينگير آفريقا جنوب در را خانوادهها
تلاششان ثمره نميتوانند ديگر كه شدهاند ضعيف آنچنان يا باختهاند جان ميكردند كار
آنچنان تنهايي به يك هر يا غذايي بحران و ايدز شدن همهگير.كنند برداشت مزارع از را
و ميگيرند آنان از را بقا براي منازعه توان كه ميآورند وارد مردم اين بر شديدي فشار
.نيست آساني كار برابرشان در آوردن تاب ميگيرند قرار هم كنار در دو اين وقتي
مرد آن و پسر اين
به كه است نحيف آنچنان اما است ساله نهدارد دوست را معماگونه بازيهاي ميگويد پدرش
كه خود قطعهاي پازل 22 كردن هم سر با را خود روز سيوفيري آمبو.ميماند خشكي چوب
را پاهايش كه حالي در او.ميرساند شب به است رنگ سفيد خرگوش و كوچك دختر يك از تصويري
مالاوي پايتخت وه ليلونگ بيمارستان در اضمحلال حال در و دررفته زهوار تخت روي كرده دراز
به بزرگ او جثه و قامت بر اما است كوچك خيلي چند هر كه دارد تن بر تيشرتي.است نشسته
از پس يكي را پازل قطعات ميكند تلاش كه حالي در او نحيف و لاغر دستان و ميرسد نظر
شهرك در سوتر آن كيلومتر صدها و مرز سوي آن در.ميكند حركت كندي به كند رديف ديگري
و ميكند سر محقرش و كوچك كلبه در را روزهايي اموامبا زيمبابوه در مونگو بيجنبوجوش
خطي چند پسرش براي هم گهگاهي و ميكند بازخواني مندرساش و كهنه انجيل از را آياتي
رورفتهاي و رنگ زرد گلهاي نگاهداري براي گلداني به كه سودا كثيف بطري يك.مينويسد
.است محقر منزل اين تزئين تنها و داده او خانه به رويي و رنگ كه است چيزي تنها شده تبديل
در دو هر.دارند هم با زيادي مشتركات اما نميشناسند را يكديگر مرد آن و پسر اين
از و ميبرند رنج سوءتغذيه از دو هر.است روبهرو قحطي با كه ميكنند زندگي كشوري
.ميشوند شناخته HIV ويروس حاملان عنوان به دو هر و ميكنند استفاده خارجي غذايي كمكهاي
شده تنگ پسرعمويم براي دلم":ميگويد لرزان صدايي با ميخورد سوپ كه حالي در آمبوسيو
كشور جمعيت درصد نوزده مالاوي در ميشود زده تخمين ".گردم باز خانه به ميخواهد دلم
در جمعيتي هريك كشور دو هر در.است درصد ميزان 22 اين زامبيا درباشند HIV ويروس حامل
ابتلا دليل به را والدينشان كه يتيمي كودك ميليون دو حدود.دارند نفر ميليون حدود 12
علت به معلم و دكتر هزاران ساله هر.دارد وجود كشور دو اين در دادهاند دست از ايدز به
وارد شديد لطمهاي كودكان اين آموزش و بهداشتي آينده به و ميبازند جان ايدز به ابتلا
اين مشابه آفريقا جنوب سراسر در تقريبا ايدز به ابتلا زمينه در موجود آمار.ميآورند
مختلف مناطق در را غذايي مواد توزيع مسئوليت كه شركايش و غذا جهاني برنامه.است وضعيت
مجموع براساس را غذايي كمكهاي دريافتكنندگان گرفتهاند عهده بر آفريقا جنوب
شناسايي براي را كميتههايي محلي دولتي دواير.ميكنند انتخاب و شناسايي نيازهايشان
شناسايي كارتهاي نيازمند افراد به كميتهها اين.ميكنند داير افراد آسيبپذيرترين
مراجعه توزيع مراكز به خود سهميه دريافت براي بار يك ماهي ميگويند آنان به و ميدهند
تحويل و شده حمل آنان سكونت محل به ناتوان افراد غذايي كمكهاي موارد از برخي در.كنند
بستري آن در آمبوسيو كه بيمارستاني به غذا جهاني برنامه مثال عنوان به.ميشود آنان
به اموامبا با ديدار براي كه راهبهها از گروهي با و ميكند اعطا غذايي كمكهاي است
و شكر مقاديري خود با راهبهها اينميكند همكاري ميكنند مراجعه منظم بهطور او كلبه
ابتلا دليل به كه كودكي و زن مرد ، ميليونها سان به اموامبا.ميآورند همراه نان قطعات
ديگر كه مييابند ضعيف آنچنان را خود دادهاند دست از را توانشان و شده ضعيف ايدز به
.ندارند را غذايي مواد كمبود تحمل امكان
متحد ملل سازمان انساني امور دفتر اضطراري كمكهاي هماهنگكننده معاون آسكي مك كارولين
توان از كه آن براي ناتوان و بيمار افراد ساير همراه به ايدز به مبتلايان":ميگويد
".هستند تغذيه از مختلفي گونه نيازمند باشند برخوردار بيماريشان با رويارويي براي كافي
جاستينا ".است بحراني و دشوار واقعا وضعيت نيز غذا تامين صورت در حتي":ميافزايد او
به اواخر همين بود ايدز به مبتلا كه همسرش و است فرزند پنج مادر و مالاويايي زن يك فووا
تجربه را گرسنگي و قحطي ما نيز گذشته در":ميگويد باخت جان سياهسرفه به ابتلا دليل
شدهايم ضعيف خيلي ما امروز اما ميكنيم سير آب با را شكمهايمان ميگفتيم و بوديم كرده
ميكنند اختيار متعددي زنان اينجا در ما مردان":ميافزايد او ".است دردآور جدا اين و
دوست ما.كند پيدا اشاعه سريعتر ايدز عوامل ساير كنار در ميشود موجب مسئله همين
مرگ انتظار به مقابل در اما كنيم تامين خودمان را غذايمان و باشيم توليدكننده داشتيم
".نشستهايم
نامطلوب اثر
غيردولتي نهاد يك كه مالاوي در Concern بينالمللي موسسه ايدز امور مشاور دوپري پيتر
شروع خانواده يك با شما":ميكشد تصوير به اينگونه را شرايط است فرامليتي كمكرسان
ميشود ناچار مادر زودي به كند كار مزرعه در نميتواند ديگر و ميشود بيمار پدر.كنيد
تا نميروند مدرسه به ديگر كودكانكند مراقبت خانواده پدر از و بكشد دست كردن كار از
و كار به نياز كه را محصولاتي خانواده.كنند برآورده را خانواده نيازهاي و كنند كار
تهيه براي پولي و ميشود دارو صرف ميآيد حاصل كه درآمدي و ميكند كشت دارد كمتري تلاش
.ميدهند دست از را سلامتيشان نيز كودكان.نميماند باقي كودشيميايي مثل شغلي نيازهاي
به داستان.ميكند پيدا ادامه سيكل اين و ميشود گذشتگان در تدفين صرف بسياري هزينههاي
و ميكرديم كار زمينمان قطعه روي برادرم و من":ميگويد اموامبا ".است سادگي همين
بود بيماري اين.داشتيم خانواده مايحتاج مابقي رفع و خانواده كردن سير براي كافي محصول
هنگامي ".ميكردم خستگي احساس هميشه.بكشم دست زمين روي بر كردن كار از من شد موجب كه
منطقهاي در والدينش منزل به را فرزندشان دو او همسر شد منتقل بيمارستان به اموامبا كه
و او احتياجات نميتوانم ديگر من كه ميدانست او":ميدهد توضيح اموامبابرد ديگر
لرزشي او صداي ".كند ترك مرا گرفت تصميم دليل همين به و كنم برآورده را فرزندانمان
دست از را خود جان نيز برادرم ضمن همين در متاسفانه":ميدهد ادامه و ميكند پيدا آشكار
تنها مننبود آنجا كس هيچ بازگشتم منزل به و شده مرخص بيمارستان از وقتي بنابراين.داد
".بودم مانده
نميزند كف كس هيچ ديگر
ديگر همسايه خانه به همسايهاي وقتي زامبيا غربي استانهاي نقاط ساير سان به مونگو در
است شده زاده فقر همچنين و هم براي احترام از كه است سنتي اين.ميزند كف ميشود نزديك
هستند فروپاشي حال در تقريبا هم خانهها در و ندارند مشخصي حصار هيچ منازل وقتي كه چرا
زدن كف دارد ، وجود غريبهها شدن نزديك از منزل در حاضران كردن مطلع براي كه راهي تنها
.است گذشته طولاني مدتي است زده كف اموامبا كلبه اطراف در كسي كه باري آخرين از.است
بطري در يك با كه حالي در او ".باشند من اطراف در نميخواهند مردم":ميگويد او
حرف موردش در اما داريم مشابهي بيماري ما از بسياري":ميگويد ميكند بازي آبيرنگ
قسمت آخرين آمبوسيو وه ، لوليانگ حالدر اين با ".هستيم گرسنه و ساكت ما.نميزنيم
گل يك از تصويري تكه اين رويميدهد قرار است پازل اين گوشه كه خود جاي در را پازلش
موجب و ميكند نمايان را لثههايش كه لبخندي.ميزند لبخند او.است بسته نقش قرمز
ديري.ميكند شروع نو از و ميكند وارونه را شاهكارش سپس.بزند برق چشمانش ميشود
.خاموشميكنند را چراغها و ميرسند راه از پرستارها كه پاييد نخواهد
ميجنگند خشكسالي با كشاورزان
يا دو دارند ، خوبي رشد غلات و ميبارد موقع به باران كه هنگامي پرمحصول سالهاي در حتي
گرسنگي ماههاي عنوان تحت دنيا از بخش اين آوريلدر ماه در برداشت فصل از قبل ماه سه
پايان به گذشته سال از غذايي از مانده باقي ذخاير كه است زماني اين.ميشوند شناخته
آب با را خود و نكنند گريه ميگويند كودكانشان به مادران و ميكنند باد شكمها.ميرسد
مرحله به زودي به محصولات":باشند داشته صبر ميكنند توصيه بچهها به مادران.كنند سير
امسال اما ميشوند آغاز ژانويه اواسط از بد ماههاي معمولا "رسيد خواهند برداشت
اشاعه از مانع تا آمد ميدان به غذا جهاني برنامه.شد آغاز اكتبر ماه شروع با سختيها
مدت دراز توسعه پروژههاي با بايد كه است مدت ميان فعاليتي اين اما شود گرسنگي و قحطي
از مانع ميتواند كه است درازمدت پروژههاي گونه اين كارشناسان اعتقاد به.شود پيگيري
آساني كار ديگران به انتقالش كه نيست پيامي اين.شود آينده در خشكسالي فصول اين تكرار
خود دلاري ميليون غذايي 507 كمك ارسال غذا جهاني برنامه كه هنگامي مثال عنوان به.باشد
دلاري ميليون اضافي 104 بودجه اختصاص خواستار ملل سازمان كرد آغاز آفريقا جنوب براي را
كشاورزي ، ابزار بذر ، بر مشتمل كمكها اين.شد منطقه اين براي غيرغذايي كمكهاي تهيه براي
اين تا.ميشد آب سالمسازي پروژههاي و آب پزشكي ، تجهيزات تهيه براي پول و كودشيميايي
تامين 37 با قياس در كه است آمده فراهم تكميلي طرح اين در مندرج موارد درصد ده زمان
غذا جهاني برنامه مدير مورس جيمز.ميرسد نظر به ناچيز منطقه اين غذايي كمكهاي درصد
آنكه مگر پيوست وقوع به جاري سال كه است چيزي از تيرهتر آينده سال دورنماي":ميگويد
بتوانند و شوند تجهيز كودشيميايي و بذر دارند ، نياز كه ابزارآلاتي با سريعا كشاورزان
در سرمايهگذاري بدون":ميافزايد او ".كنند آغاز را خود فعاليت كشت فصل در موقع به
اين براي لازم غذاي تامينبرسد ثبات به منطقه اين كه داشت اميد نميتوان كشاورزي بخش
جمله از بحران اين":ميگويد آسكي مك ".دارد وجود دوم مرتبه در كه است چيزي منطقه
پيش در و صحيح مديريتي با درست ، سياستهاي گرفتن پيش در اما است گسترش حال در بحرانهاي
آب تحولات با بود خواهند قادر آنان آفريقا ، جنوب كشورهاي مناسب و بجا برنامهريزي گرفتن
بايد كه رسيدهاند استنتاج اين به نيز منطقه دولتهاي ".شوند روبهرو بهتر هوايي و
خرد پروژههاي حتي.گيرند پيش در را بحران مديريت درازمدت استراتژيهاي فعالانه بهطور
مرد اين.شويم يادآور را كاموجا امانوئل مورد دهيد اجازه.است تاثيرگذار نيز توسعه
مورد در كردن صحبت از نميتواند او.كند سير را شكمشان بايد كه دارد فرزند هفت ميانسال
نه و او نه كه است قاعدهاي اين.ورزد اجتناب است ثمربخش حد چه تا زمستان كشت كه اين
موردش در چيزي گذشته سال همين تا مالاوي كاننگو در همسايگانش يا دوستان از يك هيچ
شده تبديل نجاتشان عامل و آنان مباهات مايه به زمستاني كشت اين امسال اما.نميدانستند
در متحد ملل سازمان به وابسته نهادهاي و غيردولتي سازمانهاي آفريقا جنوب دراست
و دهند افزايش ايدز بيماري و HIV ويروس به نسبت را افراد آگاهي ميزان تا تلاشند
موسسات و دولتي نهادهاي مذهبي ، ميسيونر گروههاي.دهند تغيير را جامعه خارجي رفتارهاي
و حقيقي افراد حين همين در ;ميدهند اشاعه را زرع و كشت بهتر تكنيكهاي كمكرسان
تلاش و دهند تغيير فقير كشورهاي نفع به را تجاري مقررات تلاشند در كه هستند حقوقياي
اعطاي توقف و تجاري موانع رفع كه كنند جلب نكته اين به را بينالمللي توجه كه ميكنند
.است فقير كشورهاي به بيبديل كمكي توسعهيافته كشورهاي زارعان به كشاورزي سوبسيدهاي
خانوادهام براي ميتوانم اكنون":ميگويد است زمستاني زارعان از يكي اكنون كه كاموجا
تهيه كافي غذاي خانوادهام اعضاي براي بتوانم هم آينده سال ميكنم احساس و كنم تهيه غذا
:ميكند جا جابه سرش روي را حصيرياش كلاه كه ميكند ادا حالي در را جملات اين او ".كنم
"بگويم؟ ميتوانم چه ديگر"
مانيتور ساينس كريستين:منبع
ميدهند1 ترجيح را گرسنگي آفريقاييها
اين دارد اعتقاد كه چون است كرده منع را آمريكايي غلات از زامبيااستفاده رئيسجمهور
ميكند كشور اين مردم سلامت متوجه را زيادي خطرات غلات
نهنگ ، تعدادي اطلس ، اقيانوس بيپايان آبهاي جز چيز هيچ روز براي 24 Liberty Grace خدمه
در دائم بهطور كشتي موتورهاي زمزمه.نديدند يكديگر تكراري چهرههاي و دلفين هزاران
.ميزد شلاق صورتشان به باد آنان شيفتهاي طولاني ساعات در.ميكرد زمزمه آنان گوشهاي
پيانوي نواختن كشتي ارشد مهندس آفريقا شرق بنادر به لوئيزيانا از هفتهاي سه سفر طي
پائولو كتب با را خودش بيكاري ساعات در كشتي ناخداي كاديسپوتي.گرفت فرا را الكترونيك
به هيچكس اما كند مرور را خود غذايي دستورهاي ميداد ترجيح آشپز و ميكرد سرگرم كوئيلو
بار به ژنتيكي شده اصلاح دانههاي از كه ذرتي تن هزار 5:نميكرد توجه كشتي محموله
جنوب و شرق در كه كودكاني و زنان مردان ، از نفر ميليون به 5/14 كمك براي و بود آمده
:ميگويد كاديسپوتي ".ميشد ارسال ميكردند ، نرم پنجه و دست مفرط گرسنگي با آفريقا
ميكنم فكر ميكنيم حمل ما كه هستند محمولهاي منتظر آنجا كه گرسنگاني به اوقات برخي"
اما ".است دشوار كمي آنان وضعيت تصور دليل همين به و نميبينيم را آنها هرگز ما اما
محمولات ساير اينكه است تصور غيرقابل كشتي اين آمريكايي خدمه براي بيشك كه ديگري چيز
شده حمل زيمبابوه به كه آمريكايي كشاورزي محصولات ديگر بسان درست ژنتيك شده اصلاح غله
كه حالي در است شدن فاسد حال در زيمبابوه غذايي مواد نگاهداري انبارهاي و سيلوها در
رئيسجمهور واسا لويموانا.دارد مشابهي وضعيت نيز زامبيا.هستند گرسنه كشور اين مردم
خطرات غلات اين دارد اعتقاد كه چون است كرده منع را آمريكايي غلات از استفاده زامبيا
مضرات اثبات تا درازي راه كه حالي در.ميكند كشور اين مردم سلامت متوجه را زيادي
ايجاد موجب مورد اين در شده منتشر سوء اطلاعات دارد وجود ژنتيكي شده اصلاح غلات احتمالي
چه بايد مسئله اين مورد در نميدانند آفريقاييها اكثر اكنون.است شده زيادي مباحثات
.باشند داشته ديدگاهي
باطري بدون راديوهاي
از پس كيلومترها تنها.ندارد وجود آسفالتهاي جاده هيچ شانگومبو به رسيدن براي
به را روزها روستاييان.ميگذرد شده خشك مراتع بين از كه خاكي جادههاي كيلومترها
هنگام عصر و ميكنند سر كمعمق آبهاي از ماهيگيري يا دهكده اطراف زمينهاي در كشاورزي
خنك شبهاي رسيدن راه از و گرم روزهاي گذر با ميكنند سعي و مينشينند كلبهها جلوي
اين از ندرتاكسي نيست ، تلفن خطوط و برق از اثري اينجا درشوند پشهها گزش از مانع
كافي پول هستند بهرهمند راديو از برخورداري شانس از كه آناني اغلب و ميكند ديدار مكان
اصلاح غلات سر بر كه دائمي مباحثات مورد در چيزي كسي گهگاه اما ندارند باطري خريد براي
هشتصد حدودا كه زامبيا پايتخت لوزاكا در كه مباحثاتيميشنود است جريان در شده
اطلاعات اين كه هرچند.است افتاده زبانها سر بر دارد فاصله دهكده اين با كيلومتر
زنان ناباروري موجب شده اصلاح غلات كه شنيده است زارع كه باواليا ويكتور است مغشوش
.است گفته او به چيزي چنين همسايهاش.ميشود
اين":ميگويد برنميآيد خانوادهاش كردن سير عهده از حتي كه ماهيگيري نالوموه ، ريچول
كه كساني ميگويند":ميگويد او ".ندارد وجود ترديدي مورد اين در و هستند بد محصولات
شدهاند دچار مختلفي بيماريهاي به كردهاند استفاده محصولات اين از جنوبي استانهاي در
در مردم خشكسالي سال دو از پس ".ميكنند نرم پنجه و دست زيادي خيلي مشكلات با اكنون و
آبهاي در تا ميگيرند كار به را خود تلاش تمامي كودكان.ميكنند گرسنگي احساس اينجا
دانهاي شايد تا ميروند جنگل به زنان و مردان.كنند پيدا را خودرو گياهان ريشه كمعمق
كشور 9/2 اين سراسر در غذا جهاني برنامه گزارشهاي براساس.بيابند خوردن و جوشاندن براي
كشور اين گرسنگان كه بود معنا بدان ايندارند نياز غذايي كمكهاي به زامبيايي ميليون
رئيسجمهور مواناواسا كه هنگامي و داشتند نياز تن بر 250 بالغ غذايياي كمكهاي به
نياز اين از نيمي كند رد را آمريكا غذايي كمكهاي اگوست ماه ميانه در گرفت تصميم زامبيا
ژنهاي بر مشتمل شدهاند اصلاح ژنتيكي شيوههاي با كه غلاتي.بود زامبيا راه در غذايي
يا و آفات برابر در آنها كردن مقاوم مثلا و غلات در جهش ايجاد هدف با كه هستند منفردي
ايالات.شدهاند اضافه دانهها ژنتيكي ساختار به خشكسالي برابر در آنها مقاومت افزايش
آرژانتين ، مثل كشاورزي محصولات ديگر و غلات عمده توليدكننده كشورهاي ساير علاوه به متحده
روي تكنولوژي اين از استفاده به گستردهاي بهطور اخير ساليان طي چين و كانادا
كشاورزي محصولات از كه غذايي از روزمره بهطور تقريبا آمريكاييها اكثر.آوردهاند
برخي.است مناقشهانگيز تكنولوژي اين.ميكنند استفاده ميشوند ، تهيه شده اصلاح
انسان سلامت متوجه آن ناحيه از كه مخاطراتي كه است جديد چنان آن فناوري اين ميگويند
تنها نه دانهها ، اين كشت با ميگويند عدهاي حتي.است ناشناخته هنوز است
خاك بر تاثيري چنين محصولات اين كه ميبينند آسيب شده اصلاح غلات از استفادهكنندگان
غذاهاي مواناواسا.ميشوند متاثر هميشه براي نيز بومي كشاورزي محصولات كه ميگذارند
صورت غلات قسم اين از اتفاقي گردهافشاني چنانكه ميگويد او.نميكند قبول را شده اصلاح
چرا گذاشت خواهد نامطلوب تاثيري آتي سالهاي در اروپا به كشاورزي محصولات صدور به گيرد
.است كرده اعلام ممنوع را ژنتيكي شده اصلاح كشاورزي محصولات و غلات واردات اروپا كه
غذايي مواد كمبود بحران و هستيم فقير ما كه است درست":ميدهد ادامه زامبيا رئيسجمهور
مشخصي تعريف كه مخاطراتي برابر در را مردممان نميتوانيم اما ميگذاريم سر پشت را سختي
".دهيم قرار ندارد ، وجود آن از
زندگي حاشيه
داد نجات را بهار دادگستري *
معلوم امااست بوده مالي مشكلات بهار روزنامه تعطيلي واقعي علت نوشت كيهان روزنامه
كشيده دوش به تهران دادگستري داشته مالي مشكل كه را روزنامه اين تعطيلي بار چرا نيست
اعضاي از يكي.ميبودند شاهد ورشكستگي با را بهار تعطيلي صبر كمي با بود بهتر شايد.است
به قادر نيز كيهان حتي كه ميكند اثبات را نكته اين روش اين است گفته بهار تحريريه
.نيست بهار تعطيلي درباره خود خوانندگان توجيه
بيطرح طرح *
از كه است گرفته تصميم كار وزارت كه داد خبر اجتماعي امور و كار وزارت معاونان از يكي
تومان ميلياردها است حاكي خوشبينانه آمارهاي.نكند اجرا و تهيه اشتغال ضربتي طرح پس اين
كرده محقق را اهداف درصد فقط 70 يافته اختصاص شغلي فرصت هزار ايجاد 300 براي كه اعتباري
و معدن و صنايع بخش به مربوط آن درصد فقط 22 شده ايجاد ظاهرا شغل مقدار همين از تازه و
و كار وزارت اشتغال سياستگذاري و برنامهريزي معاون بختياري صادق دكتر.است كشاورزي
اين همچنين و نيست اشتغال ايجاد متولي وي اينكه به توجه با است گفته اجتماعي
امور
اتمام 300 با لذا.ندارد و نداشته را طرحها اينگونه اجراي براي لازم آمادگي وزارتخانه
اجتماعي امور و كار وزارت سوي از ضربتي طرح هرگونه اجراي شده داده وعده شغلي فرصت هزار
تنها 22 طرح اين قالب در شده ايجاد شغلي فرصت هزار از 200 است گفتني.ميشود متوقف
گزارشي براساس.است بوده خدمات بخش در (درصد 78) مابقي و بوده كشاورزي و صنعت بخش درصد
در نمونه بهعنوان است نبوده همراه موفقيت با كشوري هيچ در طرح اين اجراي مورد اين در
كشورها ساير در و بود همراه شكست با درصد تا 50 اول سال در اشتغال ضربتي طرح استراليا
.است بوده همراه ناكامي با متوسط طور به طرح اين اجراي نيز
است اول ايران *
فرار پديده در را اول مقام ايران پول ، بينالمللي صندوق سوي از شده ارائه آمار طبق
تاييد آمار برخياست داده اختصاص خود به جهان توسعه حال در كشور ميان 61 در مغزها
از برخي كه دارد مختلف عناوين با نفر هزار سالانه 200 مهاجرت تقاضاي از حكايت نيز نشده
در نخبگان مهاجرت كارشناسان از بسياري اعتقاد به.ميدهند تشكيل كشور نخبگان را آنان
ديدگاه از را شديدي لطمات امر اين كه چرا گيرد ، قرار كنكاش مورد بايد سرمايه خروج كنار
ايرانيان بالاي تخصص كه صورتي در معتقدند اقتصادي آگاهان.ميكند وارد كشور به اقتصادي
پزشكي انرژي ، و نفت فني ، رشتههاي بازرگاني ، اقتصاد ، مديريت رايانه ، رشتههاي در مهاجر
رقمي مهاجر ايرانيان از بخشي سرمايههاي ارزش كرد ، قيمتگذاري بتوان را فضا و هوا و
.است دلار ميليارد هزار بر 2 بالغ
شده رد لايحه يك پيگيري *
رهبري معظم مقام با خود دوشنبه روز ديدار در رئيسجمهور خاتمي سيدمحمد ميشود گفته
كرده مطرح را نگهبان شوراي توسط "علوم وزارت تشكيلات و وظايف اهداف ، " لايحه رد مسئله
كميسيون اعضاي به جلسهاي در رهبري معظم مقام با ملاقات از پيش دوشنبه روز خاتمي.بود
كه است گفتني.سازد مطرح را موضوع ديدار اين در كه بود داده قول مجلس تحقيقات و آموزش
در كار و دارند دستهجمعي استعفاي قصد لايحه ، اين رد به باتوجه علوم وزارت مسئولان
"معين مصطفي" مسئله همين به اعتراض در ميشود گفته.ميدانند بيفايده را كنوني شرايط
.نميكند شركت فرهنگي انقلاب عالي شوراي جلسات در است هفته چند علوم وزير
فروختند را دختر *
در بود مخدر مواد فروشنده كه سالهاي مرد 35 به پدر اعتياد دليل به ساله دختر 13 يك
خبر دختر مادر به همسايه زن كه شد برملا وقتي ماجراشد فروخته تومان هزار مقابل 100
شده جدا خود شوهر از كه دختر اين مادر.داد نجات خريدار خانه از را دخترش مادر ، و داد
و فرزند داشتن 5 با:گفت "ايران زنان" خبرنگار به ميگريست ، شدت به كه حالي در بود ،
چون و شدم جدايي و طلاق به مجبور همسرم اعتياد دليل به و مشقتبار زندگي سال تحمل 15
تا.سپردم پدرشان به را آنها كنم تامين را بچهها مالي نظر از نميتوانستم و نبودم شاغل
به را خودم سرعت به.است فروخته را اولم دختر شوهرم كه داد خبر من به همسايه خانم اينكه
بهعنوان خواهرانش كه حالي در آوردم بيرون را دخترم همسايه كمك با و رساندم خريدار منزل
با نهايتا.بودند كرده آماده و آرايش را او عروس مثل و ميكردند كنترل را او نگهبان
قرار امداد كميته پوشش تحت فرزندان بقيه و ساله دختر 13 دولتي مقامات از برخي تلاش
مستمريبگير هر به تومان ماهانه 8000 امداد كميته.شدند سپرده مادر به و گرفته
در دختران فروش پديده.است شده برآورد تومان هزار زير 100 فقر خط كه حالي در ميپردازد
.است شده شايع بسيار اخير سال دو يكي
ميشود منتشر "زن صداي"*
در شركتكنندگان جمع در زن روزنامهنگاران انجمن عضو و مجلس نماينده كديور ، جميله
صداي" نام با روزنامهاي مجوز درخواست كه كرد اعلام زنان اطلاعرساني آموزش دوره نخستين
درباره توضيحي وي "ايران زنان" خبرنگار گزارش به.است داده ارشاد وزارت به را "زن
نشريه زن روزنامهنگاران انجمن هماكنون است گفتني.نداد روزنامه اين اهداف و خطمشي
شخص به متعلق انتشار صورت در زن صداي روزنامه اما ميكند منتشر اسم همين با ماهانهاي
از پس ايران زنانه روزنامه دومين روزنامه اين.بود نخواهد انجمن اين ارگان و است كديور
سال يك از كمتر از بعد هاشمي ، فائزه مديرمسئولي به زن ، روزنامه.بود خواهد زن روزنامه
.شد تعطيل مرد و زن ديه بودن نصف درباره كاريكاتوري چاپ دليل به سال 1378 فروردين در كار
36-آمريكايي قضاوت
جزايي تعقيب
.دهند تشكيل اتهامي پرونده ميتوانند پليس خلاف افتادن اتفاق از پس تنها تعقيبكنندگان
قصد يا نيت بايد كننده تعقيب يك مثال براي) جزايي دادگاه در مدرك و دليل بار بالاترين
احتمالا (كند اثبات منطقي شك يك از فراتر دليلي با را جرم بايد و دهد نشان را مجرمانه
نداشته پليس سياست روي بر تاثيري هيچ است ممكن اتهامات حتي ميشود كمتري موفقيت باعث
پيگرد وقتي.كند اجرا تعقيب به تصميم با را خود موافقت عدم پليس كه صورتي در باشند
و آزاريها مردم كنترل به اقدام ميتواند فدرال دولت ميشود مواجه شكست با محلي
به فدرال دولت اما ميكند محدود را پليس قدرت فدرال قانوني حقوق چند هركند مزاحمتها
افسران فدرال پيگرد مورد ، اين در استثنا يك.ميكند تعقيب را تخلفاتي چنين ندرت
را پليس افسران هياتمنصفه ، اينكه از پسكردند مضروب را كينگ رودني كه بود لوسآنجلس
به فدرال دادگاه در را افسران فدرال ، كنندههاي تعقيب كرد ، تبرئه كاليفرنيا دادگاه در
.كردند محكوم قانونياش ، حقوق از كينگ كردن محروم دليل
مستقل بازرسان
به كينگ جرح و ضرب از بعد كريستوفر كميسول كليدي توصيههاي از يكي كل بازرس ايجاد
شورشي او ، جرح و ضرب از بعد كه بود سياهپوست راننده يك وي.بود سال 1991 در پليس وسيله
كه ميشد رهبري كريستوفر واري وسيله به كه - كميسيون.افتاد راه به حادثه اين نتيجه در
براي حاصله تغييرات چندين از يكي عنوان به - گرديد متحده ايالات خارجه وزير سال 1993 در
كرد پيشنهاد را منصبي چنين انضباطي ، سيستم نظارت و پليس عليه شهروندان شكايت بهتر كنترل
.شود نظارت پليس ماموران بر آن وسيله به كه [كل بازرس]
مرگبار نيروي
قتل به را وي و كرده شليك مظنوني به پليس افسر يك كه دارد اشاره اقداماتي به عبارت اين
.ميكند مجرح را ديگر نفر و 1200 كشته را شهروند پليس 600 ساله هر.ميرساند
نژادي اختلافات
.مينمايند شليك به اقدام نژاد بر مبتني دلايل از غير دلايلي به پليس افسران از بسياري
كه ميدهند نشان مطالعات.است تاثيرگذار ماموران شليكهاي از برخي بر نژاد وجود اين با
كه شرايطي با مقايسه در آن تهديد كه ميكند شليك شرايطي در سياهان به اوقات گاهي پليس
در پليس وسيله به مرگبار نيروي از استفاده بيشترين است ، كمتر ميكند شليك سفيدپوستان به
خشن جرم بالاي ميزان و اقليتها زياد جمعيت اقتصادي ، نابرابري بالاي سطوح:با جوامعي
مسلح كه مظنونيني به بيشتر زياد احتمال به پليس افسران اين بر علاوه.ميافتد اتفاق
در اقليت گروه اعضاي.ميكند شليك ميشوند درگير خشن مواجهه يك در كه كساني و هستند
.هستند بيشترين پليس توسط شده كشته قربانيان ميان
مرگبار نيروي كنترل
در:اول.است داده كاهش را پليس توسط شده كشته و كننده شليك افراد شمار رهيافت ، دو
به دادن اجازه براي مجرم فرار معيار متحده ، ايالات ديوانعالي "قضايي سياستسازي" قانون
مجرم به فرار اجازه قانون.كرد جايگزين زندگي از حمايت معيار با را مرگبار نيروي كاربرد
را جرم به متهم شخص هر فرار از جلوگيري براي تيراندازي يا شليك اجازه پليس افسر به
نيروي از نميتواند پليس كه كرد تصريح ديوان (1985) "گارنر و تنسي" قانون در.ميداد
براي بايد نيز افسر و باشد لازم فرار از جلوگيري براي اينكه مگر كند استفاده مرگبار
جدي تهديد يك باعث يا مظنون كه اعتقاد اين براي باشد داشته موجه دليل وي به كردن شليك
از بسياري ديوان ، تصميمباشد شده ديگران يا پليس ماموران به جدي صدمات باعث يا شده مرگ
كاهش باعث كه اداري قانونسازي:دوم.كرد مجرم فرار قوانين تغيير به مجبور را ايالات
محدود سياستهاي پليس ، ادارههاي دهه 1970 اواسط در.است شده پليس تيراندازيهاي چشمگير
كه كردند تصريح سياستها اين.دادند گسترش را مرگبار نيروي از استفاده براي داخلي كننده
.باشد خطر در ديگر افراد يا پليس مامور زندگي كه است مجاز زماني فقط مرگبار نيروي كاربرد
پليس فساد
عبارتند مثالها.است شخصي منافع براي پليس اقتدار از استفاده سوء معني به پليس فساد
پذيرش مانند) "گرفتن رشوه" و (رانندگي جريمه ننوشتن براي پول درخواست مانند)"اخاذي" از
.(قانون نكردن اجرا براي مبادله يك جريان در پول قبول يا
پليس فساد هزينههاي
.است جرم يك فساد ، عمل يك كه اين نخست.مينمايد تحميل را هنگفتي هزينههاي پليس فساد
را قانون اجراي از عمومي تصور و ميكاهد پليس بيعيبي و درستي از پليس فساد اينكه دوم
مواد معامله مانند ديگر مجرمانه فعاليتهاي پليس فساد اينكه سوم.ميكند تار و تيره
منابع غالبا يافته ، مصونيت مجرمانه فعاليت.ميبخشد مصونيت را [روسپيگري] فحشا و مخدر
.هستند يافته سازمان جرم براي درآمدي سودآور
پليس فساد دلايل
.است نادرست و بياخلاق پليس ماموران از تعدادي كار فساد ، "شرور شخص" نظريه برطبق
از بسياري چرا اينكه توضيح در نظريه اين زيرا نمينهند وقعي نظريه اين به متخصصين
تبيين.است عاجز ديگر ، جاهاي نه ميشوند متمركز پليس سازمانهاي برخي در فاسد ماموران
جامعه اخلاقي اصول اجراي براي جزايي قانون از استفاده [پليس فساد دلايل درباره] ديگري
باشند اخلاقي معيارهاي بر نافذ كه اجرا غيرقابل قوانين.ميكند موشكافي را آمريكايي
پيوند مالي منافع با كه را تبهكار سازمانهاي قوانين ، اين زيرا ميكنند ترويج را فساد
پيامد مخدر مواد فساد مثال براي.ميبينند تدارك قانون اجراي تضعيف جهت در خوردهاند
غيرمجاز ، خدمات و كالاها نوع اين تهيهكنندگاناست مخدر مواد قانون اجراي اجتنابناپذير
فعاليت ادامه از تا ميكنند استفاده پليس ماموران به دادن رشوه براي را سودشان از بخشي
.نمايند حاصل اطمينان مجرمانهشان
|